محمد مهدي كاظمي

زندگي حضرت عيسي در منابع اسلامي

تاریخ انتشار:
قرآن کریم مریم مادر حضرت عیسی را زنی پاک­دامن معرفی می­کند که بارداریش به امر الهی بوده است.
حضرت مسیح

ولادت حضرت عیسی
قرآن کریم مریم مادر حضرت عیسی را زنی پاک­دامن معرفی می­کند که بارداریش به امر الهی بوده است[1].
پس از ولادت حضرت عیسی، مریم در حالى كه كودكش را در آغوش داشت به سراغ بستگان و اقوام خود آمد.
هنگامى كه آن­ها كودكى را در آغوش او دیدند، تعجب کردند.آن­ها كه سابقه پاك­دامنى مریم را داشتند و آوازه تقوا و كرامت او را شنیده بودند، سخت نگران شدند، تا آن­جا كه بعضى به شك و تردید افتادند، و بعضى دیگر هم زبان به ملامت و سرزنش او گشودند.
در این هنگام، مریم به فرمان خدا سكوت كرد، و به نوزادش عیسى اشاره كرد.
اما این كار بیشتر تعجب آنها را برانگیخت و شاید جمعى آن را حمل بر تمسخر كردند لذا خشمگین شدند و گفتند: مریم با چنین كارى كه انجام داده‏اى، قوم خود را مسخره نیز می­كنى؟
همچنین به او گفتند ما چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن بگوئیم؟
در این زمان بود كه آن نوزاد زبان به سخن گشود و گفت:من بنده خدایم.او كتاب آسمانى به من مرحمت كرده است و مرا پیامبر قرار داده است.و خداوند مرا وجودى پر بركت قرار داده استو مرا تا زنده ام توصیه به نماز و زكات كرده استو نیز مرا نیكوكار و قدردان و خیرخواه، نسبت به مادرم قرار داده است[2].
به این وسیله هر گونه اتهامی از مریم نفی شد و معجزه­بودن ولادت عیسی مسیح ثابت گردید.
بر اساس برخی روایات، یهودیان در رابطه با ولادت عیسی مسیح، موضع تندی گرفتند و به مریم تهمت زدند که عیسی را از مردی به نام یوسف نجار حامله شده است[3] ولی آیات صریح قرآن، هر گونه گناهی را از مریم نفی می­کند.
در منابع اسلامی هیچ گونه اشاره­ای به این که مریم نامزدی به نام یوسف نجار داشته است، نشده است بلکه به صراحت این مطلب نفی شده است[4].
 
عیسی بنده­ ی خدا
قرآن به صراحت عیسی را بنده خدا معرفی می­کند[5] و مسیحیان را مورد عتاب قرار می­دهد که چرا عیسی را فرزند خدا دانسته­اند[6].
قرآن کریم در شانزده مورد،عیسى را فرزند مریم معرفیمی­کند و این تعبیر (ذكر نام مادر عیسى در كنار نام او)، خاطرنشان می­سازد كه مسیح همچون سایر افراد انسان در رحم مادر قرار داشت و دوران جنینى را گذراند و همانند سایر افراد بشر متولد شد.یعنى تمام صفات بشرى در او بود پس چگونه ممكن است چنین كسى كه مشمول و محكوم قوانین طبیعت و تغییرات جهان ماده است، خداوندى ازلى و ابدى باشد[7].
در چند آیه قرآن، از حضرت عیسى تعبیر به" كلمه" شده است و این تعبیر به خاطر آن است كه اشاره به مخلوق بودن مسیح كند. همان­طور كه كلمات مخلوق انسان است، موجودات عالم آفرینش، هم مخلوق خدا هستند، و همان­طور كه كلمات، اسرار درون را بیان مى‏كند و نشانه‏اى از صفات و روحیات شخص گوینده است، مخلوقات این عالم نیز روشن­گر صفات جمال و جلال خدایند[8].
به همین جهت در چند مورد از آیات قرآن، به تمام مخلوقات اطلاق كلمه شده است[9].
 
حضرت عیسی و حضرت یحیی
بر اساس منابع اسلامی حضرت عیسی پسر خاله حضرت یحیی بود، چرا که مریم، خواهر همسر حضرت زکریا بود[10].همچنین حضرت یحیی شش ماه از حضرت عیسی بزرگ­تر بود[11].
حضرت یحیی و عیسی از جهات عدیده­ای هم­چون بشارت به ولادتشان و رسیدن به مقام نبوت در سن طفولیتبایکدیگر شباهت داشته­اند.[12]
یحیی نخستین كسى بود كه نبوت عیسی مسیح را تصدیق كرد و به سوى او دعوت نمود، و چون در میان مردم به زهد و پاك­دامنى، مشهور بود، گرایش او به مسیح اثر عمیقى در توجه مردم به او گذاشت[13].
 
شهادت حضرت یحیی
داستان شهادت حضرت یحیی در منابع اسلامی با پاره ای اختلاف نسبت به نقل تورات این چنین آمده است:
«هرودیس» پادشاه هوس­باز یهودیه در فلسطین، عاشق «هیرودیا» دختر برادر خود شد، لذا تصمیم به ازدواج با او گرفت.
حضرت یحیی که به فرمان عیسی مسیح، مأمور ابلاغ ممنوعیت ازدواج با دختر برادر شده بود، صریحا اعلام كرد كه این ازدواج نا­مشروع است و مخالف دستورات تورات مى‏باشد.
سر و صداى این مسأله در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر (هیرودیا) رسید. او كه یحیى را بزرگ­ترین مانع راه خویش مى‏دید، تصمیم گرفت در یك فرصت مناسب از وى انتقام گیرد و این مانع را از سر راه هوس­هاى خویش بردارد.
او ارتباط خود را با عمویش بیشتر كرد و آن چنان در وى نفوذ كرد كه روزى هیرودیس به او گفت:هر آرزویى دارى از من بخواه كه منظورت مسلما انجام خواهد یافت.
هیرودیا نیز سر یحیی را طلب کرد. هیرودیس كه دیوانه‏وار به آن زن عشق مى‏ورزید بى‏توجه به عاقبت این كار تسلیم شد و سر یحیى را نزد آن زن بد­كار حاضر ساختند اما عواقب دردناك این عمل، سرانجام دامان او را گرفت[14].
بر این اساس حضرت یحیی در زمان حضرت عیسی به شهادت رسید و برخی روایات نیز به صراحت بر این مطلب اشاره دارد[15].
 
معجزات حضرت عیسی
قرآن برای عیسی مسیح معجزاتی همچون ساختن موجودی هم­چون پرنده از گل، سپس زنده گردانیدن آن و شفای كورِ مادرزاد و مبتلایان به بیماری برص [پیسى‏]، زنده کردن مردگان و خبر دادن از امور پنهانی مردم، بیان کرده است ولی تمامی این امور را به اذن خدا، به عیسی مسیح نسبت داده است[16].
لذا این معجزات، دلالتی بر خدا بودن عیسی ندارد، بلکه همه، نشانگر نبوت عیسی مسیح از سوی خدا و بشر بودن او دارد.
 
انجیل در قرآن 
واژه انجیل، 12 بار در قرآن آمده است و همواره به شکل مفرد ذکر شده است[17].
قرآن به مناسبتهاى گوناگونى از انجیل یاد مى‌كند.تصریح بر وحیانى بودن آن و به عنوان كتابِ نازل شده بر عیسى[18](علیه­السلام)، گواهى آن بر حقانیت تورات[19] و تحریف، كتمان و حذف بخشى از آموزه‌هاى آن[20] از این قبیل است.
از سوى دیگر و به‌رغم وجود انجیل­هاى فراوان، از جمله اناجیل چهارگانه رسمى در عصر نزول و پیش از آن، قرآن با كاربرد صیغه مفرد در همه آیات مربوط، بر یكى بودن انجیل نازل شده بر مسیح (علیه­السلام)اصرار دارد.بنابراین مى‌توان گفت كه قرآن با تصریح بر منشأ وحیانى و یكى بودن انجیل عیسى (علیه­السلام)، بشرى بودن و تعدد آن را نفى مى‌كند[21].
در نتیجه اناجیل موجود و دیگر بخش­هاى عهد جدید كه به دست افراد بشر، نگارش یافته است، نمى‌تواند عیناً همان انجیل نازل شده بر مسیح(علیه­السلام)باشد، بلكه روایتهاى مختلفى از آن را دربردارند و به احتمال زیاد، نسخه احتمالى انجیل یاد شده به عللى از بین رفته است[22].
هم­چنین یادكرد انجیل در كنار تورات[23]و قرآن[24]و به عنوان «كتاب»، موجودیت و واقعیت خارجى آن را به عنوان مجموعه‌اى از تعالیم آسمانى ثابت مى‌كند.
البته، قرآن فقط نزول مجموعه‌اى از آیات وحیانى به نام انجیل و نه كتاب به معناى شناخته شده آن را تأیید مى‌كند و درباره­ی نگارش یافتن آن در زمان حیات مسیح (علیه السلام) به دست یا املاى وى، نفیاً و اثباتاً، گزارشى ندارد.
بنابراین و براى ارائه حوزه‌اى مشترك از دو مفهوم مسیحى و اسلامى انجیل، مى‌توان انجیل یاد شده در قرآن را اشاره به آیات نازل شده بر عیسى (علیه­السلام) دانست كه اناجیل اربعه نیز فارغ از صحت و سقم روایت، بخش­هایى از آن را گزارش كرده است.
البته با این توضیح كه براساس دیدگاه متفاوت مسیحیت درباره حضرت عیسى (علیه­السلام)همه سخنان، رفتارها، و حوادث زندگى آن حضرت نیز در گستره مفهوم مسیحى انجیل جاى مى‌گیرد.
بر اساس برخی روایات نزول تورات و انجیل، بر خلاف قرآن دفعی بوده است و نه تدریجی[25].
شمارى از مفسران شیعه[26] و سنى[27]نیز بر اساس ظاهر آیات قرآن چنین اعقادی را بیان کرده­اند.
هم چنین برخی روایات نزول انجیل را در ماه رمضان بیان کرده است[28].
 قرآن كریم، عیسى(علیه­السلام) و انجیل را تصدیق كننده تورات مى‌خواند[29]. البته روشن است كه مراد، تورات اصلى و نازل شده بر موسى(علیه­السلام)است كه خداوند، آن را عارى از تحریفات پدید آمده، به عیسى تعلیم داد[30].بنابراین تصدیق یاد شده، هرگز به معناى تأیید كامل تورات موجود در عصر عیسى(علیه­السلام)و عارى بودن آن از تحریف نیست[31].شمارى از مفسران[32] با استناد به آیه یاد شده و آیاتی از این دست، بر این باورند كه انجیل نازل شده بر مسیح به امضا و تكمیل احكام تورات پرداخته و آیین عیسى(علیه السلام)جز در پاره‌اى احكام، ناسخ شریعت موسى(علیه­السلام)نبوده است.در انجیل متّا و از زبان عیسى(علیه­السلام)نیز به این مطلب تصریح شده است[33].
 
سخنان حضرت عیسی
در برخی منابع اسلامی گوشه­ای از سخنان حکمت آمیز عیسی مسیح بیان شده است.امام صادق علیه­السلام از زبان عیسی مسیح نقل کرده است که ایشان فرمود: ای بنی­اسرائیل، سخنان حکمت­آمیز را به جاهلان یاد ندهید [که اگر چنین کنید] در نتیجه به این سخنان جفا روا داشته­اید و آن را از اهلش دریغ مدارید تا مباد به آن جفا کنید و ظالم را در ظلمش یاری مرسانید تا در نتیجه فضل و ارزش شما نابود شود[34].
 
بشارت به پیامبر اسلام
بنابر برخى آیات قرآن، خبر بعثت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)، نام و ویژگی­هاى او در تورات و انجیل نازل­شده از سوى خدا، آمده است[35].
همچنین قرآن از زبان مسیح(علیه­السلام)، به نام پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)كه پس از وى خواهد آمد، تصریح می­فرماید:و [به یاد آورید] هنگامى را كه عیسى بن مریم گفت: «اى بنى­اسرائیل! من فرستاده­ی خدا به سوى شما هستم... و بشارت‏دهنده به رسولى كه بعد از من مى‏آید و نام او احمد است.[36]
این آیه هرچند تنها بر بعثت پیامبر اسلام و نام وى از زبان مسیح(علیه­السلام)و (نه آمدن آن در انجیل) دلالت دارد؛ اما چون آن حضرت در این زمینه جز آیات انجیل و وحى الهى را بر زبان نمى‌راند، مى‌تواند برگرفته از انجیل باشد.
این آیه توجه شمارى از مفسران و پژوهشگران مسلمان را كه در پى یافتن نام احمد در اناجیل فعلى برآمده‌اند، به واژه فارقلیط (Paraclete)یا «باركلیت» معطوف ساخته است.واژه­ییادشده یونانى و به معناى تسلى و آرامش دهنده است و مسیحیان مصداق آن را روح القدس خوانده‌اند.
اما مفسران و پژوهشگران یاد شده بر این باورند كه این واژه در اصل اسم خاص، به صورت «پریكلیتوس»و به معناى «احمد»و «ستوده» بوده كه بعدها دچار تغییر شده است[37].
 
به صلیب رفتن حضرت عیسی
آیات قرآن به صراحت مسئله به صلیب رفتن عیسی را نفی می­کند و می­گوید: ... [یهودیان] نه او را كشتند، و نه بر دار آویختند؛ لكن امر بر آنها مشتبه شد[38].
در اناجیل قرائنی وجود دارد که مسئله به صلیب­رفتن عیسی را تکذیب می­کند از جمله آن­کهدر اناجیل مى خوانیم كه شخص محكوم بر چوبه دار از خدا شكایت كرد كه چرا او را تنها گذارده و به دست دشمن براى قتل سپرده است[39].
 اگر مسیح براى این به دنیا آمده كه به دار آویخته شود و قربانى گناهان بشر گردد، چنین سخن ناروایى از او به هیچ­وجه درست نبوده است. این جمله به خوبى نشان مى‏دهد كه شخص مصلوب، آدم ضعیف، ترسو و ناتوانى بوده است و نمى‏تواند جناب مسیح باشد[40].
 
صعود حضرت عیسی به آسمان
در مورد کیفیت عروج عیسی به آسمان بین علمای اسلامی اختلاف است[41].ولی قدر مسلم این است که عیسی با همین بدن زمینی بدون این که از دنیا برود، به آسمان رفت[42].
او قبل از عروج به آسمان، "شمعون صفا" را به امر خدا، به عنوان وصیّ و جانشین خود قرار داد[43].
بر اساس روایات متعدد، حضرت عیسی در زمان ظهور حضرت مهدی علیه­السلام بر می­گردد و پشت سر او نماز می­خواند[44].
 
--------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:
[1]انبیاء آیه 91 و تحریم آیه 12
[2]سوره مریم آیات 27-33 و مکارم شیرازی،ناصر؛ تفسیر نمونه؛ ناشر دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش،13ص49 -53
[3]حویزى،عبدعلىبنجمعه؛ نور الثقلین؛ انتشارات اسماعیلیان، قم ایران، 1415ق،ج1ص569
[4]بلاغی، سید عبد الحجت؛ حجه التفاسیر و بلاغ الاکسیر؛ انتشارات حکمت، قم، 1386ق،ج1ص545
[5]مریم آیه 30
[6]نساء آیه 171
[7] مکارم شیرازی،ناصر؛ پیشین؛ ج4، ص221
[8]پیشین، ص222
[9]کهف آیه 109 و لقمان آیه 29
[10]مجلسی، محمد باقر؛ پیشین؛ ج14، ص173
[11] مکارم شیرازی،ناصر؛ پیشین؛ج2، ص534
[12]طباطبائی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان؛ دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417 ق، ج14ص34
[13]مکارم شیرازی،ناصر؛ پیشین؛ ج2، ص534
[14] مکارم شیرازی،ناصر؛ پیشین؛ج13، ص30
[15]مجلسی، محمد باقر؛ پیشین؛ ج6، ص170
[16]آل عمران، آیه49 و مائده، آیه 110
[17]آل‌عمران آیه­های 3، 48، 65؛ مائده آیه­های 46 ـ 47،66 ،68 ،110؛ اعراف آیه 157؛ توبه آیه 111؛ فتح آیه 29؛ حدید آیه 7
[18]آل‌عمران آیه 3؛ مائده آیه­های 46، 110؛ حدید آیه 27
[19]مائده آیه 46
[20]مائده آیه 14 ـ 15
[21] طباطبائی، محمد حسین؛ پیشین؛ ج3، ص9 و مکارم شیرازی،ناصر؛ پیشین؛ ج2، ص423
[22]مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ بنگاه نشر و ترجمه کتاب، تهران ایران، 1360ش، ج12ص40و41
[23]آل عمران آیه 48و مائده 66و 68
[24]آل عمران 3-4و مائده 44-48
[25] مجلسی، محمد باقر؛ پیشین؛ ج14، ص284
[26]فیض کاشانی، محسن؛ تفسیر الصافی؛ انتشارات صدر، تهران ایران، 1415ق، ج1ص 315 و طباطبائی، محمد حسین؛ پیشین؛ ج3، ص7
[27]آلوسی، سید محمود؛ روح المعانی؛ دار الکتب العلمیة، بیروت لبنان، 1415ق، ج2ص74 و زمخشری، محمود؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل؛ دار الکتاب العربی، بیروت لبنان، 1407ق، ج1ص336
[28] مجلسی، محمد باقر؛ بپیشین؛ ج14، ص283
[29]مائده آیه 46
[30]آل عمران آیه 48
[31]طباطبائی، محمد حسین؛ پیشین؛ ج3، ص201
[32]پیشین
[33]متی 5: 17-18
[34] مجلسی، محمد باقر؛ پیشین؛ ج14، ص286
[35]اعراف آیه 157
[36]صف آیه 6
[37]مکارم شیرازی،ناصر؛ پیشین؛ ج24، ص74-76 و طباطبائی، محمد حسین؛ پیشین؛ ج8، ص280 و ج19، ص253
[38]آل عمران آیه 157
[39]متی 46:27
[40] مکارم شیرازی،ناصر؛ پیشین؛  ج4، ص202
[41] مجلسی، محمد باقر؛ پیشین؛ ج14، ص340-343
[42] طباطبائی، محمد حسین؛ پیشین؛ ج5، ص133
[43] مجلسی، محمد باقر؛ پیشین؛ ج14، ص249
[44]محمد بن علی بن بابویه قمی؛ عیون اخبار الرضا؛ انتشارات جهان، 1378ق، ج2ص202
/*

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.