آیه اکمال و دلالت آن بر واقعه غدیر
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| آیه اکمال و دلالت آن بر واقعه غدیر
در ابتدا لازم است توضيحي درباره آيه اكمال دين بيان نماييم:
1 ـ مفهوم و معناي آيه : (اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم واخشون اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا);[1] امروز كافران (از زوال) آيين شما مأيوس شدند; بنا بر اين از آنها نترسيد، واز (مخالفت) با من بترسيد! امروز دين شما را كامل كردم; و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.
2 ـ اين بخشي از آيه (اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلاتخشوهم و اخشون) با (اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا) كه هردو به دنبال هم در يك آيه ذكر شده، ارتباط نزديك و پيوند محكمي با هم دارد و غرض واحدي را بيان مي كند، كه عبارت باشد از نوميدي كفار از شكست اسلام. اكمال دين، تمام كردن نعمت و پذيرفتن اسلام به عنوان دين براي مردم، و نوميدي كفار در يك روز بوده است.
3 ـ آيه (اليوم يئس الذين كفروا ... اليوم اكملت لكم دينكم) در روزي نازل شد كه در آن روز كفار نوميد شدند و دين كامل گشت، پس اين روز عظيم در اسلام چه روز بوده است؟ فرضيه هايي طرح و تصور شده، كه هيچ يك از آنها با مفهوم آيه سازگاري ندارند، و از جمله آن فرضيه ها، فرضيه اي است كه در پرسش طرح شده است، و آن اينكه آيه در نهم ذيحجه در روز عرفه نازل شده است.
ولي اين فرضيه صحيح نيست، چون آن وقت اين پرسش مطرح است كه در روز نهم ذيحجه چه قضيه مهمي اتفاق افتاد كه كفار از پيروزي بر دين نوميد شدند، و دين اسلام كامل گرديد؟
نهايت چيزي كه ممكن است گفته شود اين است كه منظور از اكمال دين، تعليم عملي مناسك حج به وسيله رسول خدا بود كه مسلمانان را به حج تمتع دستور داد تا متروك نماند، ولي اين توجيه صحيح نيست، چون اكمال دين، به تعليم چيزي از واجبات ديني اطلاق نمي شود. تا چه رسد كه دين به وسيله آن كامل شده باشد، و افزون بر آن، اين احتمال با اين بخش از آيه «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم» هيچ گونه ارتباطي پيدا نمي كند; چون بين «يأس و نوميدي كفار از پيروزي بر دين» و بين «تعليم رسول الله حج تمتع را به مسلمان»، هيچ گونه ارتباطي عقلائي وجود ندارد. نوميدي كفار زماني عقلايي است كه قضيه عظيم، و تحوّل شگرفي در اسلام رخ داده باشد كه باعث نوميدي كفار از غلبه بر دين بشود[2].
4 ـ كفار دائماً نقشه غلبه بر دين اسلام را در سر مي پروراندند، و پيروزي بر دين براي آنها به عنوان يك ايده و آرزو مطرح بود[3]، و از اينكه آنها در جنگهاي پياپي شكست خورده بودند، تمام اميدشان به دوره پس از رسول خدا- صلي الله عليه وآله - بود كه با نصب شدن علي - عليه السلام - به خلافت مسلمين توسط رسول خدا- صلي الله عليه وآله - آخرين نقطه هاي اميد كفار تبديل به يأس شدند، و دين خدا با نصب جانشين رسول خدا و معين شدن رهبري مسلمانان، به اكمال رسيد، و بدينسان نعمت خداوند بر امت تمام شد. و آيه با چنين واقعه عظيم و مهم تاريخي اسلام، كه در دوازدهم ذيحجه در روز «غدير» نازل شد، معنا پيدا مي كند، و ارتباط و پيوند هردو بخشي آيه روشن مي گردد. و ديگر جاي خوف و نگراني از سوي دشمن وجود ندارد[4]، و مردم از خدا بترسند و عمل و رفتارشان طوري نباشند كه موجب خشم خدا بر آنها بشوند.
5 ـ واقعه غدير خم، واقعيتي است كه تمام مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند و بسياري از مورخين آن را به رشته تحرير در آورده اند[5]، و همچنين همه مفسّران و دانشمندان شيعه و نيز جماعت زيادي از علما و مفسّران و محدّثان معروف اهل سنّت معتقدند كه آيه(اليوم اكملت لكم دينكم) در روز 18 ذي الحجة در غدير خم نازل شده است و در اينجا به برخي از كلمات علماء و مفسران اهل سنت پيرامون آيه فوق و سبب نزول آن اشاره مي كنيم:
جلال الدين سيوطي در تفسير معروف خود، الدرالمنثور در ذيل آيه مورد بحث در ضمن حديثي نقل مي كند:
هنگامي كه پيامبر اسلام- صلي الله عليه وآله -در روز غدير علي - عليه السلام - را به امامت نصب نمود و آواي ولايت او را سر داد پيك وحي جبرئيل امين آيه (اليوم اكملت لكم دينكم) را آورد[6].
خطيب بغدادي در تاريخ خود نقل مي كند:
هركس روز 18 ماه ذي الحجة را روزه بگيرد براي او روزه ي شصت ماه نوشته مي شود و آن روز، روز غدير خم است. وقتي كه پيامبراسلام- صلي الله عليه وآله - دست علي بن ابي طالب را گرفت و فرمود: آيا من ولي و سرپرست مؤمنين نيستم؟ پاسخ دادند: چرا تو ولي مؤمنان هستي اي پيامبر خدا، آنگاه فرمود: هركس من مولاي او هستم علي مولاي او است، عمر بن الخطاب گفت: به به، آفرين بر تو اي پسر ابوطالب، از هم اكنون تو مولاي من و مولاي هر مسلمان هستي! پس خدا آيه(اليوم اكملت لكم دينكم) را نازل كرد[7].
ابن مغازلي كه يكي از بزرگان فقهاء و حفّاظ اهل سنت است در كتاب معروف خود به نام «مناقب علي بن ابي طالب(عليه السلام)» كه در ميان كتب مناقب امام علي - عليه السلام - بي نظير و يا كم نظير است، حديثي را نقل مي كند كه شبيه حديث سابق است با مختصر تفاوت و اضافات، و با صراحت مي گويد: آيه مورد نظر در روز 18 ذي الحجّة روز غدير خم نازل شده است.
و باز حمويني كه يكي ديگر از علما و دانشمندان اهل سنت است در كتاب معروف خود «فرائد السمطين» با اسناد خود نقل مي كند:
رسول خدا- صلي الله عليه وآله - در روز غدير خم مردم را براي معرفي علي - عليه السلام - فراخواند و دستور داد زير درختي كه در آنجا بود، از خار و علف پاك نمايند و مردم امر آن حضرت را به جا آوردند، و آن روز مصادف با روز پنجشنبه بود. سپس مردم را فراخواند دست علي - عليه السلام - را گرفت، بالا برد، تا جايي كه مردم سفيدي زير بغل او را ديدند، هنوز رسول خدا- صلي الله عليه وآله - و علي(عليه السلام)از همديگر جدا نشده بودند، اين آيه نازل شد: (اليوم اكملت لكم دينكم...)، پيامبر فرمود: خداوند بزرگ است، همان خدايي كه آيين خود را كامل و نعمت خود را بر ما تمام كرد و از نبوت و رسالت من و ولايت علي - عليه السلام - راضي و خشنود گشت و سپس فرمود: خداوندا دوستان او را دوست بدار، و دشمنان او را دشمن بدار، يارانش را ياري كن و آنها را كه ياريش نكردند از ياري خويش محروم بدار[8].
از ابوهريره نقل شده: «كسي كه روز هيجده ذي حجه روزه بگيرد بر او ثواب 60 ماه روزه نوشته مي شود و اين روز، روز غدير خم است كه رسول خدا- صلي الله عليه وآله - دست علي بن ابي طالب را گرفت و فرمود: آيا من سزاوارتر به مؤمنين نيستم؟ گفتند: بله اي رسول خدا، فرمود: كسي كه من تاكنون مولي و پيشواي او بوده ام، بعد از من علي مولي و پيشواي اوست، در اين هنگام عمر جلو آمد به علي(عليه السلام)تبريك گفت (بخّ بخّ)، اي علي تو مولاي من و مولاي همه ي مسلمين شدي، در اين هنگام آيهاكمال نازل شد: (اليوم اكملت لكم دينكم...). اين روايت را خطيب بغدادي در تاريخ بغداد[9] و ابن عساكر در تاريخ دمشق[10] و عاصمي در زين الفتي[11] و حاكم حسكاني در شواهد التنزيل[12] و ابن مغازلي در مناقب الامام علي بن ابي طالب(عليه السلام)[13] و... نقل كرده اند. همچنين كساني چون سيوطي در الدرالمنثور[14] و ابن كثير در البداية و النهاية[15] هم اين روايت را نقل كرده اند.
در روايت ديگري از ابي سعيد خدري نقل شده است: «هنگامي كه آيه فوق نازل شد، پيامبر- صلي الله عليه وآله - فرمود: اللّه اكبر، بر كامل شدن دين و تمام شدن نعمت و راضي شدن پروردگار به رسالت من و ولايت علي ابي طالب بعد از من، پس فرمودند: هركس من مولاي او هستم، علي مولاي اوست. خداوندا دوست بدار كساني را كه علي را دوست دارد و دشمن بدار كساني كه را كه با علي دشمن است، و ياري كن ياري كنندگان علي را، و خوار و ذليل كن خوار كننده گان او را»[16].
مرحوم علامه اميني بعد از تصريح به اينكه آيه (اليوم اكملت لكم دينكم...) در روز غدير نازل شده مي فرمايد: اماميّه قائلند كه اين آيه كريمه بعد از آنكه رسول خدا- صلي الله عليه وآله - در غدير خمّ قرار گرفته بود، درباره نصّ غدير و ولايت علي بن ابي طالب - عليه السلام - نازل شده است. نصّي كه با الفاظ مفيد و صريح و آشكار به گونه اي كه همه ي صحابه آن را شنيدند و فهميدند و اين خبر به هركس رسيد... جماعت زيادي از علماي تفسير و پيشوايان حديث و حفاظ آثار از اهل سنّت در اين مطلب با اماميّه همصدا شده اند[17].
مرحوم اميني تعدادي از علما و مفسران را نام مي برد كه تصريح كرده اند آيه «اليوم اكلمت لكم دينكم...» در روز غدير خم نازل شده است!
بنا بر آنچه گذشت به دست مي آيد كه آيه اكمال در روز هيجدهم ذيحجه نازل شده است و اين آيه نه تنها ارتباطي نزديك به امامت امام علي - عليه السلام - دارد بلكه تنها با امامت آن حضرت معنا پيدا مي كند و رابطه هردو فقره آيه روشن مي گردد.
6 ـ امامت چيزي جدايي از دين نيست، دين بدون امامت ناقص است، در اين صورت لزوماً بايد تعيين امام از سوي پيامبر- صلي الله عليه وآله - به اذن خداوند بشود، و گرنه دين ناقص مي ماند; لذا با تعيين و نصب شدن علي به امامت از طرف رسول خدا، دين اسلام كامل گرديد.
رواياتي در متون فريقين بيان شده مبني بر ضرورت وجود امام در هر زمان، از جمله: از معاوية بن ابي سفيان نقل شده كه: پيامبر فرمودند- صلي الله عليه وآله - : «كسي كه بميرد و امام و پيشوايي نداشته باشد به مرگ جاهليت مرده است»[18]. حال آنان كه مي پندارند امامت جزء دين نيست و دين را بدون امامت كامل مي دانند، چگونه اين روايت را توجيه مي كنند؟ مگر چنين نيست كه پيامبر- صلي الله عليه وآله - مردن بدون داشتن امام و پيشوا را، از نوع مردن جاهليت و خارج بودن از اسلام مي داند؟
عقل هم وجود امام را در هر زمان ضروري مي داند; چرا كه خداوند حكيم بندگان خود را سرگردان فرو نمي گذارد تا دچار انحراف شوند[19] درست است كه شريعت و احكام شرعي در زمان حيات رسول گرامي اسلام- صلي الله عليه وآله - به اتمام رسيده است، ولي براي هدايت حكومت اسلامي به سر منزل مقصود و اجراي احكام اسلامي در جامعه، نياز به امام و پيشوا بعد از پيامبر- صلي الله عليه وآله - ضرورت دارد; چون در غير اين صورت دين به انحراف كشيده خواهد شد و اثري از آن باقي نخواهد ماند.
با اين توضيح كه امامت جزء دين است، آيه اكمال تنها با حادثه عظيم و تاريخي «غدير» معنا پيدا مي كند، و در آيه كه سخن از نوميدي كفار و اكمال دين و تمام شدن نعمت بر مسلمانان به ميان آمده است، تنها با نصب علي به امامت و رهبري امت اسلامي قابل تفسير است و دين اسلام با نصب امام علي- عليه السلام- به خلافت و امامت مسلمين از سوي پيامبر به سر حد اكمال رسيد، و موجب نوميدي كفار از غلبه بر مسلمين گرديد.
پی نوشت:
[1] . سوره مائده، آيه 3.
[2] . مراجعه كنيد به تفسير الميزان، ج 6، ص 167 ـ 171 .
[3] . سوره بقره، آيه 109.
[4] . مراجعه كنيد به تفسير الميزان، ج 6، ص 176 .
[5] . مسند احمد، ج 32، ص 56، 19302، مؤسسه الرسالة، چاپ اول، 1420. زين الفتي، عاصمي، تحقيق باقري محمودي، ج 2، ص 267، مجمع احياء الثقافة الاسلامي.
[6] . تفسير الدر المنثور، ج 3، ص 19، ذيل آيه ي 3 سوره ي مائده.
[7] . تاريخ بغداد، ج 8، ص 290.
[8] . انّ النبي(صلي الله عليه وآله) يوم دعا الناس إلي علي في غدير خمّ أمر بما كان تحت الشجرة من الشوك فقمّ، و ذلك يوم الخميس، ثمّ دعا الناس إلي علي فأخذ بضبعه فرفعه حتني نظر النّاس الي بياض إبطيه، ثمّ لم يتفرّقا حتّي نزلت هذه الآية «اليوم اكملت لكم دينكم...» فقال رسول اللّه(صلي الله عليه وآله) الله اكبر علي اكمال الدين و إتمام النعمة و رضي الرّب برسالتي و الولاية العلي(عليه السلام). ثمّ قال: اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خدله. ( فرائد السمطين، ج 1، ص 73، باب 12، ح 39، چاپ اول، سال 1398 هـ مطابق 1978 ميلادي، ناشر: مؤسسه محمودي، بيروت. لبنان).
[9] . تاريخ بغداد، خطيب بغدادي، ج 8 ص 290، مكتبة السلفيه.
[10] . تاريخ مدينه دمشق ، ابن عساكر، تحقيق محمد باقر محمودي، ج 2، ص 75 رقم 577 ترجمه امام علي(عليه السلام)، چاپ دوم، 1400.
[11] . زين الفتي، عاصمي، تحقيق محمد باقر محمودي، ،ج 2 ، ص 265، ح 474، مجمع احياء الثقافة الاسلامي.
[12] . شواهد التنزيل، عبيداللّه بن احمد حاكم حسكاني، تحقيق محمد باقر محمودي، ج 1، ص 203، مجمع احياء الثقافة الاسلامي، چاپ اول، سال 1411 هـ ق.
[13] . مناقب امام علي بن ابيطالب، ابن مغازلي، تحقيق محمد باقر محمودي، ص 18، ح 24، دار الأضواء.
[14] . الدر المنثور، جلال الدين سيوطي ،ج 3، ص 19، دار الكفر، چاپ دوم، 1409.
[15] . البداية و النهاية، ابن كثير، ج 5 ، ص 188، و ج 7 ، ص 363، دارالكتب العلميه.
[16] . شواهد التنزيل، عبيداللّه بن احمد حاكم حسكاني، تحقيق محمد باقر محمودي، ج 1، ص 201 ، ح 211، مجمع احياء الثقافة الاسلامي، تحقيق محمودي، چاپ اول، 1411.
[17] . الغدير، ج 1، ص 230، چاپ پنجم، 1403، بيروت.
[18] . مسند احمد بن حنبل ، ج 28، ص 88 ، ح 16876، مؤسسه الرسالة، چاپ اول ، 1419، صحيح ابن حنبل ، ج 10 ، ص 434، ح 4573، مؤسسه الرسالة ، چاپ دوم ، 1414.و مسند ابي يعلي موصلي، تحقيق حسن سليم أسد، ج 13، ص 366 ، ح 7375، دار المأمون للتراث، چاپ اول ، 1409.
[19] . كشف المراد ، علامه حلي، چاپ دوم، ص 388. و شرح المقاصد، تفتازاني، ج 5، ص233. قم ، شريف رضي، چاپ اول، 1409.
برگرفته از اندیشه قم
افزودن دیدگاه جدید