تبلیغ رسانهای دین (1)
نام نشریه: مبلغان ، بهمن و اسفند 1386، شماره 100
اشاره
مقام معظم رهبری در دیدار طلاب، فضلا و مسئولان ردههای مختلف حوزه علمیه (1) ،دو نكته بسیار مهم و كلیدی را به عنوان رمز بقا و پویایی این نهاد سرنوشت ساز مطرح كردند: اول، ضرورت دور اندیشی دوم، ضرورت تحول. یكی از اساسیترین گامها در این جهت، نگاهی دور اندیشانه و تحول گرا در زمینه تبلیغ و طراحی نظام جامع ارتباطی و تبلیغی پویا و متناسب با چشم انداز آینده رسانه هاست. آیندهای كه بر اساس واقعیات موجود و تحلیل دقیق مقام معظم رهبری، به شدّت عرصههای تبلیغی را در داخل و خارج از كشور، بر ما تنگتر و لزوم حضور حوزههای علمیه را صد چندان میكند؛ از اینرو، قصد داریم سلسله مباحثی درباره ضرورت «تبلیغ رسانهای دین» مطرح كنیم. در این قسمت، به موضوع تحول تبلیغی و نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها میپردازیم.
موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه
موقعیت دینی
از آیه شریفه «نَفْر» به خوبی میتوان رسالت و مأموریتهای حوزه علمیه را به دست آورد. این آیه، وجوب نفر را مقدمه تفقّه، و تفقّه را مقدمه انذار قرار داده است؛ بنابراین، برای ایجاد تحول، باید در چهار مقطع گزینش، پژوهش، آموزش و تبلیغ با نگاهی فعال، جامع و فرآیندی، برنامهریزی شود. «وظیفه اساسی روحانیت، هدایت مردم به سمت اهدافی است كه قرآن كریم و پیغمبران در طول تاریخ نبوت ترسیم كردهاند.» (2)
حوزههای علمیه، در عصر غیبت از لحاظ دینی موقعیت ویژهای دارند و علمای اسلام به عنوان حجتهای الهی وظیفه دارند بر اساس دستورات دین اسلام، مردم و جامعه را از جهات مختلف روحی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و... هدایت كنند. «حوزههای علمیه در حقیقت سازندگان فردای این جامعه و همه جوامع مسلمان هستند.» (3) از طرفی، حوزههای علمیه مسئول پاسداری ایمان جامعه اسلامی و دفاع از اصول و فروع دین مقدس اسلام هستند و قطعاً این مسئولیت در همه زمانها و مكانها یكسان نیست و بستگی به میزان آگاهی مردم و درجه فعالیت نیروهای دشمنان اسلام دارد. «حوزه علمیه مثل گذشته جدا از مسائل و حوادث نیست. امروز حوزه علمیه یك حقیقتی است كه با همه دنیا مستقیم و غیر مستقیم مرتبط است؛ بنابراین، سخن گفتن از حوزه علمیه با مسائل جاری جهان اسلام هم مرتبط است.» (4)
موقعیت سیاسی
جایگاه و نقش سیاسی حوزه علمیه نیز قابل توجه است؛ چرا كه نظام جمهوری اسلامی، متفرع و وابسته به آن نهاد است و علمای اسلام همچنان كه در ایجاد و استقرار حكومت، نقش اساسی داشته اند، در ادامه نیز به عنوان مرجع دینی در زوایای مختلف در نظام اسلامی مسئول اند. «حوزههای علمیه و علمای دین، نمیتوانند نسبت به دستگاه و امور كشور و آنچه كه میگذرد بی تفاوت باشند و بگویند: حالا خودشان میدانند، دیگر ما چه كار كنیم؟ اگر علما كنار كشیدند، به تدریج جمهوری، غیر اسلامی خواهد شد.» (5) «حوزه علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی، نمیتوانند از وضع نظام بی خبر باشند و بی خبر بمانند و این بی خبری را تحمل كنند.» (6)
یكی از وظایف دولت اسلامی، حفظ و ترویج ارزشهای الهی است؛ چنان كه علی علیه السلام میفرماید: «وَ عَلَی الاِمامِ أَن یعَلِّمَ أَهلَ وَلایتِهِ حُدُودَ الاِسلامِ و الاِیمانِ؛ (7) و بر امام لازم است كه حدود و ثغور اسلام و ایمان را به پیروانش یاد دهد.» بنابراین تبلیغ دینی از شئون حكومت اسلامی است و با توجه به جایگاه رسانههای نوین در تبلیغات دینی، دولت اسلامی باید به بهترین وجه ممكن از این ابزارها در جهت ترویج و دفاع ارزشهای دینی و جلوگیری از ضد ارزشها استفاده كند.
موقعیت رسانهای
حوزه علمیه، موقعیت و نقش رسانهای نیز پیدا میكند و همچنان كه در تبلیغ سنتی دین مسئول است، در تبلیغ رسانهای و تعامل با رسانه ملی هم مسئولیت دارد؛ زیرا «صدا و سیما مسئولیت آموزش عمومی و ارشاد فرهنگی [و] سیاسی و تبیین مبانی اسلام و مقابله با توطئههای تبلیغاتی دشمن را با بهره گیری از هنر اصیل و سالم بر عهده دارد.» (8) «رادیو [و] تلویزیون، اصلاً برای ساختن باب اسلام و انقلاب است و غیر این نیست. هیچ هدفی فراتر و بالاتر از این هدف وجود ندارد. ما میخواهیم روی مخاطب خودمان اثر بگذاریم.» (9)
در مقدمه قانون اساسی آمده است: «رسانههای ارتباط جمعی، رادیو و تلویزیون باید در جهت تكامل انقلاب اسلامی، در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرند و در این زمینه از برخورد سالم با اندیشههای متفاوت بهره جویند و از اشاعه و ترویج خصلتهای تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز كنند.» (10)
تبلیغ دینی در ایران، به ویژه تا قبل از انقلاب، عمدتاً مبتنی بر ارتباطات سنتی بوده است كه به دلیل جوّ حاكم بر كشور و تنگناهای سیاسی، امكان بهره گیری از رسانههای نوین وجود نداشته است؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «برای نخستین بار در طول تاریخ ایران پس از اسلام، مقتضیاتی پدید آمده تا به دور از موانع و تجربیات واگرایانه گذشته، آرزوی همگرایی و معاضدت همسوی رسانههای سنتی و وسایل ارتباط جمعی در جهت مقاصد عالیه اسلام تحقق یابد. دستیابی به این مهم، در گرو شناخت مبانی حاكم بر این سیستم ارتباطی و اصولی است كه در درون این سیستم، زمینه همكاری دینی رسانهها را فراهم میسازد.» (11)
برای آنكه تصویر روشنی از وضعیت موجود و ترسیمی بهتر از شرایط مطلوب در این زمینه داشته باشیم، به برخی از فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفهای حوزه علمیه اشاره میكنیم. با توجه به موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه كه خود فرصتی ارزشمند برای تبلیغ رسانهای دین است، موارد ذیل را میتوان به عنوان فرصتهای موجود ذكر كرد:
1. ویژگیهای دین مبین اسلام، به ویژه غنای فرهنگی و مطابقت آن با فطرت انسان؛
2. موقعیت انقلاب اسلامی و ظرفیتهای آن، كه در دنیای امروز امیدی برای همه مسلمانان است؛
3. وابستگی و اعتماد مردم به رسانه ملی و نقش آن در تحولات دینی، سیاسی، فرهنگی و...؛
4. موجود بودن زمینههای مناسب در دین، برای ترویج ارزشهای الهی؛
5. نیروهای مستعد و با انگیزه برای حضور در عرصههای مختلف تبلیغ رسانهای دین.
مهمترین تهدیدی كه در این زمینه وجود دارد، غفلت از چشم انداز آینده رسانههای نوین است كه میتواند حتی فرصتهای فوق را از ما بگیرد و یا به تهدید تبدیل كند. رشد قارچ گونه رسانههای فارسی زبان رقیب، گوشهای از تلاش دشمن برای تنگ كردن فضای تبلیغی، و حذف ما از عرصه رسانههای تأثیرگذار است.
با اینكه رسانههای نوین مقولهای دینی اند، متأسّفانه در حوزه علمیه به كلّی مورد غفلت قرار گرفته اند. تا جایی كه حتی درباره رسانه ملی نیز در سطوح مختلف سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرایی، به صورت جدّی اقدامی صورت نگرفته است و جز برخی حركتهای محدود، ناهماهنگ و بدون نظارت، كاری در جهت تعامل هدفمند و متناسب با موقعیت رسانهها در دنیای امروز صورت نمیگیرد. خطر آنجاست كه برخی از افراد، متأثّر از فضای ارتباط و تبلیغ سنّتی، تصور میكنند كه میشود با پرهیز از رسانهها، آنها را محدود و یا حذف كرد؛ به همین دلیل، حتی گاهی از بردن نام آنها و یا تأسیس واحدی برای آشنایی و پیگیری امور مربوط به آنها پرهیز میكنند.
«مسئله این است كه آیا روال جاری و موجود حوزههای علمیه، برای پاسخ دادن به این نیازها كافی است؟ جواب این است كه كافی نیست. پس باید از چار چوب و استخوان بندی قوی حوزه علمیه و امكانات فراوان فكری و معنوی كه در حوزههای علمیه وجود دارد [استفاده نمود] تا برای فراهم كردن پاسخهای این پرسشهای فراوان، انسانهایی ساخته شوند كه بتوانند به سرچشمههای جوشان معارف و احكام دست یابند و نیازها و خلأها را پر كنند.» (12)
برخی از خلأها، آسیبها و نقاط ضعف حوره علمیه برای تعامل حداكثری با رسانههای نوین عبارت اند از:
1. فقه موجود از جامعیت كافی برخوردار نیست.»ما فقهی لازم داریم كه بتواند حكومت و سیاست خارجی و روابط بین المللی و... را پاسخگو باشد» (13) ؛
2.«از جمله چیزهایی كه حوزه بدان نیاز دارد، یك نظام تعلیم و تربیت است تا در آن، وقتها به هدر نرود» (14) ؛
3. «امروز در جامعه ما، آن كسانی كه بتوانند با زبانهای زنده دنیا صحبت كنند و معارف الهی و پیشرفتهای فكری و فرهنگ اسلامی را برسانند، خیلی كم هستند و این خلأ باید به گونهای پر شود» (15) ؛
4. «ما معادن عظیم و غالباً از جنس فاخر در اختیارمان هست؛ اما پولی كه بشود در بازار خرج كرد و به این و آن داد، نداریم»؛ (16)
5. خلأ نظریه پردازی اسلامی درباره ارتباطات و رسانه، بر مبنای آموزههای قرآن و عترت؛
6. ضعف نیروی انسانی و عدم آموزش كارآمد. «خوب بود صدها نویسنده اسلامی و... تربیت میكردیم كه نكردیم. این یكی از كارهای حوزه است»؛ (17)
7. عدم سیاستگذاری و برنامهریزی متناسب، همراه با تحولات جهانی در زمینه ارتباطات و رسانه ها؛
8. عدم دانش، بینش و نگرش دقیق و واقع بینانه درباره كاركردها، كجرویها و توانمندیهای رسانه ها؛
9. غفلت از وظیفهای كه در مقابل رسانهها، به ویژه رسانه ملی دارد؛
10. ناهماهنگی تحولات حوزه با رخدادها و نیازهای دنیای امروز؛
11. نبود كتاب یا بحث مستقل فقهی در زمینه تبلیغات و ارتباطات سنتی و نوین.
حوزه علمیه و تبلیغ رسانهای دین
حوزه علمیه، همواره در عرصه تبلیغ فرهنگی به ویژه به صورت سنتی و حضوری، پیشتاز بوده است؛ اما این واقعیت را باید پذیرفت كه ارتباطات و تبلیغات در سایه رسانههای نوین، كاملاً با آنچه كه ما در ارتباطات و تبلیغات در مدل سنتی با آن سرو كار داشته ایم، تفاوت دارد.
«شاید بشود گفت، امروز روزگاری است كه نیاز به تبلیغ از همیشه بیشتر است برای اینكه تبلیغات ضد دینی و ضد اسلامی با استفاده از مدرنترین شیوهها و اسلوبها توسط قدرتمندان دنیا كه ضد اسلام اند، امروز حداكثر رواج را دارد.» (18) «آنها بسیاری از فیلمها را ساخته اند كه ظاهرش هم نشان نمیدهد؛ اما تبلیغ مسیحیت است. حتی دوستان خود ما در تلویزیون پخش میكنند. من نگاه كردم، دیدم كه اغلب اینها تبلیغ كلیساست... كسی كه این فیلم را میبیند، متأثّر میشود.» (19)
تحول در نظام تبلیغی حوزه علمیه
از ضروریترین رسالتهای حوزه علمیه در عصر رسانه، تحول در همه عرصهها و به ویژه در نظام تبلیغی سنتی و رسانهای است. این تحول، هم میتواند در جهت سخت افزاری باشد و هم در جهت نرم افزاری. «حوزه نباید از تحولات عالم بر كنار بماند. كسانی كه تدبیر امور حوزه را در دست دارند، باید ترتیبی دهند كه طلاب در جریان مسائل قرار گیرند. حوزه برای پیشرفت خود باید از ابزارها و روشهای متداول در محیطهای علمی استفاده كند و خود را از امكاناتی كه بشر را در راه كسب علم موفقتر میسازد، محروم نسازد.» (20)
بدیهی است كه مهمترین لازمه تحول، تولید در جهات مختلف است؛ زیرا رفتار سلبی، به نوعی پاك كردن صورت مسئله است و چندان مؤونهای نمیخواهد؛ از اینرو، انسانها در مقابل وضعیت موجود و تحول برای رسیدن به وضعیت مطلوب، كنشهای متفاوتی دارند. عدهای تنها كلمه «نه» را میشناسند و فقط نقل قول میكنند. گروهی علاوه بر آن، نقد و علت یابی میكنند. تعدادی، راهكارهایی را هم ارائه میدهند. برخی برنامهریزی ذهنی نیز میكنند. جمعی علاوه بر آن، برنامه عملیاتی هم میریزیند. و اندك اند كسانی كه به مقوله تحول، نگاهی جامع، همیشگی و فرایندی داشته باشند. در حالی كه فقط در این صورت است كه شاهد رشد، شكوفایی و تحول پویا در هر نظامی خواهیم بود.
«آیا مناسب است كه بزرگان و علما و مدرسان و محققان و عناصر اصلی حوزههای علمیه بگویند: حالا مینشینیم، بالاخره هر تغییری كه زمانه لازم داشت، خودش ایجاد خواهد كرد؟ این درست است؟ انفعال بهتر است یا فعل؟ مثبت بودن و ایجاد كردن و آفریدن بهتر است یا تسلیم قضا و قدر شدن؟ - نه آن قضا و قدر الهی، بلكه قضا و قدر شیطانی و بشری - خودشان بیایند درست كنند یا بر طبق سهل انگاریهای ما هر چه میخواهد پیش بیاید. كدام بهتر است؟» (21)
بنابراین، حوزه علمیه در این موقعیت، برای تحول در نظام تبلیغی و هماهنگی با حركت شتابان رسانههای نوین، چارهای جز رویكرد ایجابی و تولیدی در عرصههای پژوهش، آموزش و عملیات تبلیغ رسانهای ندارد. كه خلأ آن در همه زمینهها مشهود است.
الف. گزینش نیروی تبلیغی
نیروی انسانی اگر چه در همه نهادها و سازمانها اهمیت دارد، اما این عنصر برای تداوم راه انبیا از جایگاه ویژهای برخوردار است و باید همه صلاحیتهای علمی و عملی را دارا باشد، تا بتواند این رسالت سنگین را به دوش بكشد؛ از اینرو، با توجه به آیه شریفه نَفْر، لازم است كه بهترین نیروهای جامعه برای امر خطیر تبلیغ و به ویژه تبلیغ رسانهای داوطلب و گزینش شوند.
ب. پژوهش تبلیغ رسانهای
پژوهش تبلیغ كه لزوماً باید بر مبنای فقه جامع و پویا صورت گیرد، شامل تمامی مراحل آموزش و فرایند تبلیغ دین میشود؛ از اینرو، نتایج آن بر همه بخشها حكومت دارد. با توجه دقیق و همه جانبه به اركان اعتقادی و احكام مكتب اسلام، این حقیقت اثبات میشود كه ما در اسلام، فقهی كه محدود و منحصر به بیان كیفیت و كمیت رابطه شخصی انسان با خدا، یعنی عبادات میباشد، نداریم؛ بلكه تمامی اعمال و شؤون حیات معقول انسانها در قلمرو فردی و اجتماعی - كه یگانه عامل سعادت دنیوی و اخروی بشریت است - مشمول فقه به معنای حقیقی آن میباشد؛ بنابراین، فقه اسلامی شامل بخشهای زیر است:
فقه ارتباطات بین الملل، فقه صنعت، فقه سیاست، فقه فرهنگ، فقه مدیریت، فقه جهاد و دفاع، فقه علوم، فقه اكتشافات، فقه مبارزه با ظلم و فساد، فقه تشویق و تحریك به بایستگیها، فقه مبارزه با ناشایستگیها، فقه آینده نگری، فقه تكنولوژی، فقه هنر، فقه رسانه، فقه تعلیم و تربیت، فقه اطلاع رسانی، فقه تبلیغات و فقه اطلاعات به آنچه در دنیا میگذرد.
برای رسیدن به آنها، باید فقیه علاوه بر استنباط احكام، موضوع شناس نیز باشد. در غیر این صورت، نمیتوانیم زوایای گوناگون مسائل مختلف را كشف كنیم و فقه پویا و پاسخ گویی داشته باشیم. «یك ركن مهم برای صدور حكم و فتوا، اطلاع از موضوع است. اگر چنانچه فقیه موضوع را نشناسد، نخواهد توانست كما هو حقه؛ از دلیل منابع دینی حكم الهی را استنباط كند.» (22)
متأسفانه با توجه به جایگاه كلیدی كارهای پژوهشی مربوط به تبلیغات و ارتباطات و تأثیر آن بر سایر فعالیتهای حوزه علمیه، خلأ پژوهشی در این زمینه به صورت اساسی، عمیق و منسجم، از مهمترین آسیبهای زیربنایی است كه بدون انجام آن، هر گونه تحول سازنده و مستمر، كُند و مشكل به انجام میرسد؛ از اینرو، با توجه به گستردگی مفهوم تبلیغ، لازم است كه به چند سؤال كلی پاسخ داده شود:
1. برای تولید مواد مورد نیاز طراحی نظام جامع تبلیغی، با چه موضوعاتی رو به رو هستیم و در فرایند تبلیغ، چه پژوهشهایی باید انجام شود؟
2. در نظام آموزشی تبلیغ دینی، چه معلومات و مهارتهایی باید گنجانده و با چه روشی آموزش داده شود؟
3. در عملیات تبلیغ سنتی و رسانهای، با چه عرصههایی رو به رو هستیم؟ چگونه باید به عرصه رسانهها راه یابیم و برای تأمین نیروی انسانی و لوازم مورد نیاز، چه باید بكنیم.
ج. آموزش تبلیغ رسانهای
با توجه به نوع نگرش حوزه علمیه، میبینیم كه این مركز مهم در برخی از موارداز فرصتهای موجود و نیروهای مستعد چندان استقبال نمیكند؛ در حالی كه بر طبق فرمایش مقام معظم رهبری «تربیت طلاب جوان، یكی از واجبترین كارهاست و بایستی این تربیت به شكل برنامهریزی شده و دقیق هم انجام بگیرد.» (23)
برای تبلیغ رسانهای، آگاهی از موارد ذیل لازم است.
فرهنگ جهانی و فرهنگ مهاجم، ساز و كارهای لازم برای مبارزه با تهاجم، ویژگیهای مخاطب، پیام و چگونگی ساخت آن، قالبها و شیوههای جذابتر و مؤثّرتر، اقتضائات رسانه و پیامدهای آن، ساختار رسانهها و....
د. عملیات تبلیغ رسانهای
مسلماً حوزههای علمیه، باید در فرایند عملیات تبلیغ رسانهای نیز نقش داشته باشند و روشن است كه در این زمینه خلأ جدّی وجود دارد. مقام معظم رهبری میفرمایند:
«نقش روحانیت در نظام اسلامی از همیشه بارزتر و تكلیف آنها از همیشه سنگینتر است... امروز آن كسی كه میتواند حرفی برای گفتن ارائه بدهد، مقیاس كار او مقیاس بین المللی است.» (24) «در شرایط فعلی كه میدان تبلیغ اسلام باز است و دست و صدای ما به اقصی نقاط عالم میرسد، باید برنامههای تبلیغی حوزه قم در رأس و به تَبَع آن، بقیه حوزههای علمیه با گذشته فرق داشته باشد.» (25)
ادامه دارد....
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) این دیدار در تاریخ 9 / 9 / 1386 صورت پذیرفت.
2) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، سخنان مقام معظم رهبری، سازمان مدارك فرهنگی، انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، 1375، ص 284.
3) حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1375، ج 2، ص 4.
4) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، سخنان مقام معظم رهبری، ص 273.
5) حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری، ج 2، ص 274.
6) همان، ص 263.
7) شرح غرر الحكم و درر الكلم، ج 4ف ص 318.
8) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 417.
9) همان، ص 423.
10) ر. ك: اصل 175 قانون اساسی.
11) ر. ك: دین و رسانه (مقالات همایش دین و رسانه) ، ناصر باهنر، سیاستگذاری رسانههای دینی در ایران، دفتر پژوهشهای رادیو، ص 86.
12) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 269.
13) حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری، ج 1، ص 123.
14) همان، ج 2، ص 34.
15) همان، ص 39.
16) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 269.
17) حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری، ج 1، ص 142.
18) همان، ج 2، ص 97.
19) همان، ص 142.
20) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 269.
21) همان.
22) همان، ص 257.
23) روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری، ج 2، ص 171.
24) همان.
25) فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 300.
افزودن دیدگاه جدید