یادداشت تبلیغی

حجاب در سیره بانوان منتسب به اهل‌بیت«علیهم السلام»

تاریخ انتشار:
حضرت زهرا«سلام الله علیها» یکی از الگوهایی است که بنا بر روایتی از امام زمان، حتی بر معصومین«علیهم السلام» نیز حجت است. بنابراین آن حضرت الگویی شایسته و کامل برای بانوان در عمل به وظایف اختصاصی است که از سوی خدا معرفی شده است و در تمامی جهات زندگی و به‌ویژه رعایت حجاب و عفاف الگوی بانوان است.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| حجاب در سیره بانوان منتسب به اهل‌بیت«علیهم السلام».

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مصطفی محسنی

کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

******
اشاره
برای اینکه بشر پله‌های ترقی را سیر کند، به الگو نیاز دارد؛ چنانکه خدای متعال در آیه 21 سوره احزاب رسول‌الله«صلی الله علیه و آله و سلم» را به عنوان الگو معرفی کرده است: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». در برخی از موارد الگوها به زنان اختصاص دارد مانند اندازه حجاب بانوان. 

حضرت زهرا«سلام الله علیها» یکی از الگوهایی است که بنا بر روایتی از امام زمان، حتی بر معصومین«علیهم السلام» نیز حجت است.  بنابراین آن حضرت الگویی شایسته و کامل برای بانوان در عمل به وظایف اختصاصی است که از سوی خدا معرفی شده  است و در تمامی جهات زندگی و به‌ویژه رعایت حجاب و عفاف الگوی بانوان است. حجاب به عنوان امری فطری، مورد توجه ادیان و ملل پیش از اسلام بوده است. در ایران باستان، روم باستان، یهودیت و مسیحیت پیش از اسلام و نیز در جاهلیت عرب حجاب وجود داشته است. در جاهلیت عرب، زنان پوشش کافی داشتند؛ چنانکه علت جنگ فجار ثانی که در جاهلیت اتفاق افتاده است، مسئله حجاب است. ماجرا از این قرار بود ک دو جوان از بانویی از قبیله دیگر می‌خواهند تا روبند خود را کنار بزند، اما با ممانعت وی مواجه می‌شوند که این امر به جنگ میان دو قبیله منجر شد.  حتی برخی زنان عرب از جمله هند بنت صعصعه، به خود افتخار می‌کردند که مقنعه خود را جز در مقابل چهار نفر از بستگان محرم خود باز نکرده‌اند. 

حجاب در اسلام
اسلام به این هنجار اجتماعی قوام بخشید، اصل آن را تأیید کرد و جزء دستورات دین قرار داد، اما نسبت به ادیان دیگر تغییراتی در آن ایجاد و حتی نسبت به برخی از اقوام و نژادها حدود حجاب را کمتر کرد. مضامین آیه 31 سوره نور گویای آن است که اصل حجاب حتی در جاهلیت عرب وجود داشته است. این آیه چگونگی قرار دادن روسری و روپوش را توضیح داده است، آنجا که می‌فرماید: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِ‌هِنَّ عَلَیٰ جُيوبِهِنَّ؛ و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند». در آیه 29 سوره احزاب نیز می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَ‌فْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ؛ اى پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش‌هاى خود را بر خود فروتر گيرند، این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزدیک‌تر است». در این آیه به صراحت از جلباب (پارچه‌ای که سر و تن را بپوشاند) یاد شده است. برخی از لغت‌دانان عرب، جلباب را به معنای پیراهن و روسری دانسته‌اند.  زمخشری با نقل روایتی از ابن‌عباس، آن را ردایی می‌داند که از بالای سر تا نوک انگشتان را بپوشاند. 

ریشه جلباب از «جُلب» است جلب خود سیاهی و فراگیر بودن را به همراه دارد، برای مثال هنگامیکه «جلب الیل» گفته می شود، منظور سیاهی فراگیر شب است.  برداشت رفتار بانوان صدر اسلام نیز همین معنا را می‎رساند. در برخی از منابع آمده پس از نزول آیه حجاب، زنان انصار از خانه های خود بیرون آمدند، در حالیکه پارچه مشکی بر سر داشتند.  شاید تصور شود که مکروه بودن پوشیدن لباس سیاه در اسلام این برداشت از واژه جلباب را منتقی می‌کند، اما این سخن درستی نیست؛ زیرا در روایات، چادر و عبای مشکی از حکم کراهت استثنا شده‌اند: «كَانَ رَسُولُ‌اللَّه«صلی الله علیه و آله و سلم» يَكْرَهُ‏ السَّوَادَ إِلَّا فِي‏ ثَلَاثٍ‏ الْخُفِّ وَ الْعِمَامَةِ وَ الْكِسَاءِ؛  رسول‌خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» سیاه‌پوشی را مکروه می‌دانست، مگر در سه مورد: کفش، عمامه و عبا».

ویژگی دیگر پوشش مورد تأکید اسلام برای زنان، تنگ و چسبان نبودن آن است؛ چنانکه در روایات آمده است: «لَا يَنْبَغِي‏ لِلْمَرْأَةِ أَنْ‏ تُجَمِّرَ ثَوْبَهَا إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا؛  سزاوار نیست بانوان هنگام خروج از خانه لباس خود را جمع و فشرده کنند». از دیگر ویژگی‌های لباس بنا بر موازین اسلامی، بدن‌نما و نازک نبودن آن است؛ پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» به عایشه تذکر داد تا به خواهرش اسماء بنت ابوبکر تذکر دند که لباس رقاق یعنی بندنما نپوشند.  همچنین بنا بر روایات اسلامی، پوشیدن لباسی که جلب توجه کند یا زیورآلاتی به لباس متصل باشد که صدا داشته باشد، ممنوع است.  بنا بر روایات، حجاب برای زمان خاص و مکان خاصی نیست؛ بلکه در همه زمان‌ها و در مقابل همه مردان غیر از جمع محارم باید رعایت شود. از همین‌روست که پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» فرموده است: «هر زنی که مقنعه خود را در غیر خانه شوهرش (در جمع نامحرمان) درآورد، پرده حجابش را دریده است». 
آیات و روایات فوق، دستور اسلام درباره حجاب و نوع پوشش زنان در صدر اسلام را مشخص می‌کند. روشن است که بیان نوع پوشش آن‌ها، می‌‎تواند سرمشق و الگوی بانوان در تمام زمان‌ها باشد. 

همسران رسول‌خدا«صلی الله علیه و آله و سلم»
یکی از بانوان بزرگ صدر اسلام حضرت خدیجه«سلام الله علیها»، همسر پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» است. این بانوای بزرگوار نیز در پوشش الگوی بزرگی برای بانوان است. بنا بر روایتی هنگامی که مردان بر سر سرای حضرت می‌ایستادند، ایشان از پشت درب و پرده نصب شده در مقابل درب منزل با نامحرمان گفتگو می‌کرد. حتی هنگامی که حضرت ابوطالب«علیه السلام» از پشت در با ایشان صحبت کرد، حضرت خدیجه«سلام الله علیها» نیز از پشت درب بر ایشان سلام فرستاد.  بنا بر برخی گزارش‌ها حضرت هنگامی که در اول شب قصد بستن درب خانه را داشت، با حجاب به پشت درب می‌آمد و آن را می‌بست. 

در روایتی از ابن‌عباس آمده است روزی امام علی«علیه السلام» به در منزل پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» آمد و درب را آهسته کوبید. پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» کوبنده در را شناخت، اما ام‌سلمه او را نشناخت. حضرت به او فرمود: «برخيز، درب را باز كن». ام‌سلمه عرض کرد: «يا رسول‌اللَّه! اين كيست كه از او در امانى و مرا مأمور مى‌کنی كه درب را برايش بگشايم و حال آنكه ديروز درباره ما فرموده خداى عزوجل نازل شده است كه اى مؤمنين! هر گاه چيزى را از همسران پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» خواستيد، آن را از پشت حجاب طلب كنيد. حال اين كيست كه من در امان باشم و با روى باز با او مقابل شوم؟». ابن‌عباس می‌گوید: رسول‌خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» با هيئتى غضبناک به او فرمود: «كسى كه رسول را اطاعت نمايد، در واقع خدا را اطاعت نموده است. برخيز، درب را باز كن. پشت درب مردى است كه به كارش جهل ندارد و شتابان نيست. خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نيز او را دوست دارند. مطمئناً بدان وقتى قفل درب را باز كردى، او درب را نخواهد گشود؛ مگر وقتى كه دیگر صداى قدم‌هاى تو را نشنود». ام‌سلمه در حالى كه نمى‌دانست پشت درب كيست، اما به سبب مدح پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» درباره او برخاست و به طرف درب رفت؛ در حالى كه مى‌گفت: «به به و خوشا به حال كسى كه خدا و رسولش را دوست دارد و آن‌ها نيز او را دوست ‏دارند»، درب را گشود. 

حضرت زهرا«سلام الله علیها»
حضرت زهرا«سلام الله علیها» که خود از اهل بیت عصمت و طهارت بشمار می‌روند، احادیث و گزارش‌های متعددی از حیای ایشان حکایت دارد؛ چنانکه در روایت آمده است هنگام ایراد خطبه فدکیه، حضرت «لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ‏ بِجِلْبَابِهَا؛ خمار(مقنعه) و جلباب (چادر) خود را پوشید و به مسجد رفت».  در روایت دیگری حضرت از عبا استفاده کرد و مقداری از آن را به کمر بست.  منظور از عبا در پوشش زنان، همان چادر است. شیخ صدوق می‌نویسد: «هر گاه حضرت زهرا«سلام الله علیها» از خانه بیرون می‌رفت، از جلباب و برقع استفاده می‌کرد».  برقع (نقاب) در این روایت، همان پوششی است که زنان  بر روی صورت خود استفاده می‌کنند.

حجاب حضرت فاطمه«سلام الله علیها» در عین کامل بودن، ساده و بی‌پیرایه بود. حضرت در برخی موارد چادر کهنه‌ای بر سر می‌کرد که دوازده جای آن با لیف خرما وصله داشت. وقتی سلمان فارسی نگاهش به آن چادر افتاد، گریه کرد و فرمود: «وامصیبتا! دخترهای پادشاهان روم و ایران، ابریشم و حریر به تن می‌کنند و دختر محمد«صلی الله علیه و آله و سلم» چادر کهنه‌ای دارد که دوازده جای آن وصله شده است».  این موارد تنها نمونه‌هایی از شیوه پوشش و حجاب حضرت فاطمه«سلام الله علیها» است. 

کرده نازل به بشر حضرت رب‌ الارباب
        آیه حجب و حیا، سوره نور و احزاب

رو نظر کن که خداوند تبارک فرمود
        پوشش زن بود ای بانوی مومن، جلباب

یادگار است ز زهرای بتول این چادر
        فاطمه مظهر حجب است و عفاف است و حجاب

سایر بانوان منتسب به اهل‌بیت«علیهم السلام» 
کسانی که در مکتب حضرت زهرا«سلام الله علیها» تربیت یافته بودند، حجاب برتر را بر می‌گزیدند. در گزارش‌های تاریخی آمده است ام‌کلثوم، دختر امام علی«علیه السلام» با چند کنیز از خانه بیرون رفت و خود و همراهانش روبندی بر صورت داشتند.  عمل و تأکید بر حجاب تنها به همسرانی که مادر ائمه«علیهم السلام» بودند، اختصاص ندارد؛ بلکه هر کس مفتخر به همسری امام«علیه السلام» می‌شد، حجاب و پوشش برتر را بر می‌گزید. اگر چه گزارش‌ها درباره شخصیت و نوع زندگی این بانوان محترمه در تاریخ بسیار اندک است، اما نمونه‌هایی وجود دارد که می‌توان با معیار قرار دادن این گزارش‌ها، به نوع پوشش بانوان منتسب به اهل‌بیت«علیهم السلام» پی برد. برای مثال در گزارشی آمده است حتی کنیزانی که در منزل معصومین«علیهم السلام» بودند، نسبت به حجاب حساسیت خاصی داشتند. یکی از کنیزان منتسب به اهل‌بیت«علیهم السلام»، ام‌احمد مادر حضرت شاهچراغ و همسر امام کاظم«علیه السلام» است که زنی بسیار بزرگوار و مقید به ولایت بود. امام کاظم«علیه السلام» قبل از عزیمت به بغداد، ودایع امامت را به ایشان سپرد تا به امام بعدی بسپارد. ایشان نیز امانت‌داری کرد و پس از شهادت امام کاظم«علیه السلام»، ودایع را به امام رضا«علیه السلام» تقدیم کرد؛ اما برخی برادران حضرت حسادت کردند و نزد قاضی مدینه شکایت نمودند. وقتی امام رضا«علیه السلام» در دادگاه حاضر شد، بانو ام‌احمد نیز به عنوان شاهد حاضر شد. شاکی در حضور قاضی اعتراض کرد که این بانو صورتش را پوشانده است، از کجا بدانیم که او واقعا ام‌احمد است؛ پس باید نقاب بردارد. در این هنگام ام‌احمد نقابش را در حد صورت بالا ‌زد. پس از دادگاه این بانو با ناراحتی به فرزندانش گفت: »امام کاظم«علیه السلام» از قبل به من خبر داده بود روزی این فرزندان، شما را از خانه بیرون می‌‌‌کشانند و مجبور می‌‌شوی صورتت را آشکار کنی».  

حجاب در اسارت
بانوان منتسب به اهل‌بیت«علیهم السلام» نه تنها در شرایط عادی به شدت حجاب خود را رعایت می‌کردند؛ بلکه هنگام اسارت نیز می‌کوشیدند حجاب‌شان را حفظ نمایند. بانوان حرم چند لایه پوشش داشتند و با برداشتن پوشش‌های اولیه توسط سپاه عمر بن سعد، کاملاً مکشوفه نشدند. آنچه گاه از روی تسامح در اشعار و نقل‌قول‌های غیرعلمی درباره برداشتن حجاب در کربلا گفته می‌شود، صحت ندارد. این مسئله به معنای تردید در اوج بی‌رحمی طرف مقابل نیست؛ زیرا آن‌ها برای غارت به خیمه‌ها حمله کردند؛ چنانکه در برخی منابع آمده است مردى خلخال را از پای فاطمه بنت الحسین«علیه السلام» در می‌آورد و می‌گریست.  فاطمه بنت الحسین«علیه السلام» پرسید: «چرا می‌گریى؟». مرد گفت: «دارایىِ دختر پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» را به تاراج ببرم و نگریم؟». فاطمه گفت: «پس آن ‌را رها کن». مرد گفت: «می‌ترسم فرد دیگرى آن ‌را بردارد».  

از مجموع گزارش‌ها چنین به دست می‌‌آید که بانوان اهل‌بیت«علیهم السلام» لباس‌های متعددی بر تن داشتند و دشمن فقط توانست لباسی رویین آن‌ها را غارت کند که همین اندازه نیز برای بانوانی که تا به حال نامحرم آن‌ها را ندیده بود، بسیار سخت و دشوار بود. در منابع متعددی آمده است نقاب از صورت آن‌ها برداشته شد، نه پارچه‌ای که روی سرشان بود. این مطلب هنگام حرکت از کربلا به کوفه گزارش شده است که زنان بر شتر بی‌جحاز و صورت‌های باز قرار داشتند: «حَمَلَ نِسَاءَهُ عَلَی أَحْلَاسِ أَقْتَابِ الْجِمَالِ بِغَیْرِ وِطَاءٍ مُکَشَّفَاتِ الْوُجُوهِ بَیْنَ الْأَعْدَاء  وَ هُنَّ وَدَائِعُ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ؛  سپس اهل و عیالی را که از امام حسین«علیه السلام» باقی مانده بودند، حرکت داد. زنان را بر شتران بی‌جهاز سوار کرد. زنان در میان دشمنان با صورت‌های باز بودند، در صورتی که آنان امانت‌های بهترین پیامبران بودند».

این شیوه تا آخرت اسارت پا برجا بود؛ زیرا گزارش‌ها حاکی از آن است که با این وضع یعنی صورت باز وارد دمشق شدند: «فَلَمَّا دَخَلْنَا دِمَشْقَ أُدْخِلَ بِالنِّسَاءِ وَ السَّبَایَا بِالنَّهَارِ مُکَشَّفَاتِ الْوُجُوهِ؛  چون به شام رسیدیم، روز روشن زنان و اسیران را با صورت‌های باز وارد کردند». حضرت زینب«سلام الله علیها» نیز در مجلس یزید خطاب به وی فرمود: 

أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَی بَلَدٍ وَ تَسْتَشْرِفُهُنَّ الْمَنَاقِلُ وَ یَتَبَرَّزْنَ لِأَهْلِ الْمَنَاهِلِ وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الْغَائِبُ وَ الشَّهِیدُ وَ الشَّرِیفُ وَ الْوَضِیعُ وَ الدَّنِیُّ وَ الرَّفِیع؛  ای پسر کسانی که جدمان (پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» در فتح مکه) اسیرشان کرد و سپس آن‌ها را آزاد نمود؛ آیا از عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده بنشانی و دختران رسول‌خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟ پوشش و حاجب آنان را بدرّی و روی آنان را بگشایی تا دشمنان آنان را از شهری به شهری ببرند و بومی و غریب چشم به آن‌ها دوزند و نزدیک و دور، شریف و پست، چهره آن‌ها را بنگرند؟

مؤید این مطلب، گزارش‌هایی است که واژه «مِلحَفَه» در آن آمده است.  لغت‌شناسان ملحفه را به معنای لباسی دانسته‌اند که روی سایر لباس‌ها می‌پوشند.  اگر چه در برخی منابع آمده است که مقنعه آن‌ها از سرشان برداشته شد: «تُسْلَبُ الْمَرْأَةُ مِقْنَعَتُهَا مِنْ رَأْسِهَا»،  اما با کنار هم گذاشتن این گزارش‌ها می‌توان گفت که حتی در این نمونه از گزارش‌ها نیز منظور کشف کامل حجاب نیست؛ زیرا برداشتن مقنعه به معنای برداشتن تمام پارچه‌های روی سر نیست. 

همین مقدار اهانت و یه یغما بردن لباس‌ها چنان مورد حساسیت اسرا بود که وقتی از روی ترحم برای آن‌ها لباس آوردند، حضرت زینب«سلام الله علیها» قبول کرد  و بنا بر نقلی مواد غذایی را از آن‌ها قبول نکرد و پس داد.  همچنین تا فرصتی پیش می‌آمد زنان تقاضای استرداد لباس‌های به یغما رفته را می‌کردند؛ حتی با آنکه یزید بهترین عزیزان حضرت را به شهادت رساند و بدترین ظلم‌ها را بر آن‌ها روا داشت، اما نخستین اعتراض حضرت زینب«سلام الله علیها» در خطبه شام، پوشش اسرا بود.  بنابراین در سیره اهل‌بیت«علیهم السلام» حتی در سخترین شرایط نیز تلاش بر حفظ حجاب بود.

یاری دین خدا، بهر زنان است حجاب
        نیست محدود نمودن که امان است حجاب

هرزه، چشمش پی زن‌هاست که آراسته‌اند
        پس همه فایده، و رفع زیان است حجاب

کشتن حجب و حیا هست یقین کشف حجاب
        باعث راحتی روح و روان است حجاب

نعمتی نیست چو چادر به زنان در عالم
        بهترین تحفه زن در دو جهان است حجاب

فهرست منابع
1.    ابن‌حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام‏، چاپ دوم، قم: مؤسسه آل‌البیت«علیهم السلام»، 1385ق.
2.    ابی‌داوود سجستانی، سليمان بن اشعث، سنن أبی‌داوود، شارح عبدالخیر عبدالقادر، چاپ اول، مصر: دارالحدیث، 1420ق.
3.    ابن‌طاووس‏، علی بن موسی، اللهوف على قتلى الطفوف‏، ترجمه احمد فهری زنجانی، چاپ اول، تهران: جهان، 1348ش.
4.    ابن‌منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ‏تحقیق جمال‌الدین ميردامادى، چاپ سوم، بیروت: دارالفكر للطباعة و النشر و التوزيع ـ دار صادر، 1414ق.
5.    ابن‌نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، چاپ سوم، قم: مدرسه امام مهدی، 1406ق.
6.    البغدادی، محمد بن حبيب، المنمق فى اخبار قريش، تحقيق خورشيد احمد فاروق، الطبعة الاولی، بيروت: عالم الكتب، 1985م.
7.    ثعالبی، عبدالملک بن محمد، ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب، ترجمه رضا انزابی‌نژاد، چاپ اول، مشهد: دانشگاه فردوسی، 1376ش.
8.    حلی، رضی‌الدین علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، چاپ اول، قم: کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، 1408ق.
9.    راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودى، چاپ  اول، بیروت ـ دمشق: دارالقلم ـ دارالشامیه، ۱۴۱۲ق.
10.    زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل‏، تحقیق حسين احمد مصطفى‏، چاپ سوم، بیروت: دار الكتاب العربی‏، ‏1407ق.
11.    صدوق، محمد بن علی، الامالی، چاپ ششم، تهران: کتابچی، 1376ش.
12.    علل الشرایع، چاپ اول، قم: كتابفروشى داورى‏، 1385ش.
13.    طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، تصحیح محمدباقر خرسان، چاپ اول، مشهد: نشر مرتضى‏، 1403ق.
14.    طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق‏، چاپ چهارم، قم: الشريف الرضى، قم، 1370ش.
15.    طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، تصحیح عبدالله تهرانی و علی احمد ناصح، چاپ اول، قم: دار المعارف الاسلامیه، 1411ق.
16.    مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1403ق.
17.    مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم: كنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
18.   الجمل و النصره لسید العتره فی حرب البصره، چاپ اول، قم: کنگره شیخ مفید، 1413ق.
19.    کلینی، محمد بن يعقوب، الكافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، چاپ چهارم، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1407ق. 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.