اشعار مناسبتی،شعر در مدح حضرت امام هادی علی النقی علیه السلام
شعر در مدح حضرت امام هادی علی النقی علیه السلام
قاسم رسا
چو بر سرير ولايت نشست خسرو دين
فلك نهاد به درگاه او سر تمكين
بيا كه صبح هدايت دميد و شد تابان
در آسمان ولايت ستاره دهمين
ز نسل احمد مرسل ز دوده حيدر
ز نور فاطمه طاووس باغ عليّين
ز آسمان امامت دميد خورشيدى
كه آفتاب جمالش گرفت روى زمين
به سالكان حقيقت دهيد مژده كه گشت
امام هادى فرمانروا و رهبر دين
ستارهاى كه ز انوار چهره، روشن كرد
فضاى كون و مكان را به نور علم و يقين
مه سپهر فضيلت، محيط جود و كرم
شه سرير ولايت چراغ شرع مبين
طليعهاى كه ز بهر طواف شمع رخش
گشوده بال چو پروانه جبرئيل امين
شهنشى كه شهان پيش خاك درگاهش
كشيده دست ز تخت و كلاه و تاج و نگين
مهى كه بهر تماشاى آفتاب رخش
نشسته در صف گردون ستارگان به كمين
سرور سينه زهرا، سليل ختم رسل
نهال گلشن طاها و روضه ياسين
به پيش تربت پاكش دم از بهشت مزن
كه خاك اوست مصفّاتر از بهشت برين
ضمير اهل يقين از صفاى او روشن
دهان اهل ادب از كلام او شيرين
رخش طليعه آيات كبرياست بخوان
صفات ذات خدا را از آن خطوط جبين
چو دُر لئالى طبعش به گوش دل آويز
كه طبع اوست گرانمايه گنج دُرّ ثمين
شهى كه حكم ولايش ز بامداد ازل
نوشته كلك قضا بر صحيفه تكوين
حصار علم و يقين شد به دست اوستوار
كتاب فضل و شرف شد به نام او تدوين
«رسا» چو خواست كه دفتر به زيور آرايد
نموده نامه به نام مباركش تزيين
شعر مدح و ميلاد امام هادي علیه السلام
حاج غلامرضا حسين زاده (رضا)
امشب اگر مرغ دلم نواي خوشتر آورد
به سامرا پر کشد و خبر ز دلبر آورد
مژده اي از شکفتن گلي معطر آورد
مادر او ز خرمي دست دعا برآورد
دعا کند ز جان و دل ز بهر نور ديدهاش
به وجد و شادماني از مقدم نو رسيدهاش
مرا به جان و دل بود شور و نواي سامرا
مدام بر سرم بود حال و هواي سامرا
عمر اگر طلب کنم هست براي سامرا
مگر که قسمتم شود صحن و سراي سامرا
من ز ازل شيفته و محو امام هاديم
اوست به سر قريب حق به صبح و شام هاديم
اي که شدند ما سوي ريزه خور عطاي تو
باب نجات دوستان دست گره گشاي تو
کنند خيل انبياء مدح تو و ثناي تو
حصن امان من بود مهر تو و ولاي تو
خلق دو کون چون گدا نشسته اند بر درت
توئي امام هادي و فاطمه است مادرت
تو با نگاه رأفتت دل از همه ربوده اي
راه بهشت را به ما ز مرحمت نموده اي
باب عنايت و کرم به روي ما گشوده اي
گرد ملال و رنج را ز جان ما زدوده اي
من ار بدم دوخته ام ديده به يک اشاره ات
به جان فاطمه مرا شاد کن از نظاره ات
من که به عمر خويشتن قبر تو را نديده ام
سپيد گشته موي من به راه مانده ديده ام
زهجر سامراي تو دگر به جان رسيده ام
من که نديده روي تو مهر تو را خريده ام
که را بگويم اين غم و برم کجا شکايتم
هادي و رهنما توئي تو خود نما هدايتم
نمانده مهلتي دگر ز عمر اين سفر مرا
کسي نه اگه از دلم به غير دادگر مرا
به غير وصل کوي او چه حاجتي دگر مرا
فراق و هجر مهديش نموده خونجگر مرا
خدا کند حکومت جهانيش به پا شود
مگر به دست او رضا دشمن دين فنا شود
شعر ولادت امام هادی علیه السلام
طائی شمیرانی
آفتاب عزت از عرش جلال آمد پديد
روز عيد شادماني را هلال آمد پديد
آفاب فضل، تابان گشت از کوه شکوه
ظلمت شبهاي هجران را وصال آمد پديد
روز، روز شادي و وقت نشاط آمد از آنک
بهترين روزهاي ماه و سال آمد پديد
اختري گرديد از برج ولايت جلوهگر
کز جمالش آيتي فرخنده فال آمد پديد
آسمان علم را تابنده ماه آمد عيان
گلستان شرع را خرم نهال آمد پديد
در سپهر عز و شوکت آفتاب آمد فراز
بر هماي دين و دانش پر و بال آمد پديد
دشمنان را مايه ي درد و الم شد آشکار
دوستان را دافع رنج و ملال آمد پديد
اي مسلمان ديده ات روشن که از لطف خدا
هادي الامه شه احمد خصال آمد پديد
عشق و دل را موجبات اتحاد آمد عيان
جان و تن را موجبات اتصال آمد پديد
رکن دين بحر سخا غيث کرم غوث امم
نور حق شمس الضحي فصل الکمال آمد پديد
عالمي فضل و تعالي، قلزمي علم و کمال
بر سرير جاه و اورنگ جلال آمد پديد
شوکت و جاه و سعادت را محيط آمد عيان
حکمت و علم و فضيلت را جمال آمد پديد
جلوه ي ديگر به خود بگرفت عالم بهر آنک
بر رخ زيباي خلقت خط و خال آمد پديد
هر چه خواهي از خدا طائي بخواه امروز چون
بهر حاجت خواستن نيکو مجال آمد پديد
شعر گلبانگ شادی (درباره ولادت امام هادی علیه السلام)
شاعر:مؤيد
امشب فزوده اند صفاي مدينه را
نور خدا گرفته فضاي مدينه را
با جلوه هاي اشرقت الارض قدسيان
بستند چلچراغ سماي مدينه را
روح الامين به ياد بهار نزول وحي
گلبوسه ميزند سر و پاي مدينه را
بيت النبي و گنبد خضرا و مسجدش
بخشيده لطف، صحن و سراي مدينه را
آن گونه خرم است که گويي گشودهاند
بر هشت خلد پنجرههاي مدينه را
عطر و گلاب و لاله بدين گونه دلپذير
تغيير داده حال و هواي مدينه را
نور جمال حضرت هادي است کاينچين
روشن چو روز کرده فضاي مدينه را
ماهي دگر به محو خورشيد عشق تافت
تا روشني دهد همه جاي مدينه را
آن سان که بود هجرت والاي احمدي
تاريخ ساز شهر و بناي مدينه را
اين وارث رسول هم از رازهجرتش
تا سامرا رساند صفاي مدينه را
گلبانگ شادي است به گوش فرشتگان
فرياد مکه را و نداي مدينه را
کاين ماه جلوهاي ز جمال محمد است
ابنالرضاي دوم آن محمد است
سرود ولادت امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت 5 – غلامرضا سازگار
سروش رحمت به لب منادیست
مـژده کـه میـلاد امام هـادیست
ملک وجود گلشن چشم جواد روشن
صل علی محمّد، امام هادی آمد
این پسـر جواد اهلبیت است
این ثمـر جـواد اهلبیت است
علی، علی چارم ابــنالرضـــای دوم
صل علی محمّد، امام هادی آمد
امشب شب شادی اهلبیت است
ولادت هـــادی اهـــلبیـت اســت
چشم و چراغ احمد عزیــز سـه محمّـد
صل علی محمّد، امام هادی آمد
این شمـع جمع محفل اولیـاست
دهــم وصــی خاتــم الانبیـاست
هست همه ولایش جـان همـه فدایش
صل علی محمّد، امام هادی آمد
سـروش رحمت ز خـدا رسیده
نــور ولایـت همــه جــا دمیـده
ملک خدا بهارش کعبــه دل مــزارش
صل علی محمّد، امام هادی آمد
اگــر چـــه لیلـــۀ ولادت اوســت
لطف وکرم همیشه عادت اوست
امام رحمت است این تمام حجت است این
صل علی محمّد، امام هادی آمد
ای دُر نــاب نـُـه یــمِ ولایــت
ای یـم جـود و کـرم و عنـایت
رو به سوی تو آرم همین بود شعارم
صل علی محمّد، امام هادی آمد
ولادت امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت 5 – غلامرضا سازگار
امشب بشیر از جـانب حـی تعالی آمده
گویدکه یاسینی دگر از صلب طاها آمده
یــا کوثـــری از دامــن ام ابیهــــا آمـــده
چــارم علـی در مجمع اولاد زهــرا آمـده
از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده
نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم
کهف التقی،بـدرالشرف، نورالهدا، ابنالرضا
رخ رحمـه للعالمیـن هیبت علـــی مرتضی
قرآن از پـا تـا بـه سـر توحیـد از سر تا به پا
هردیده بر او یک حرم هردل براو یک سامرا
هـم وجـه ذات کبریـــا هـم نجل ختمالانبیا
آیینۀ حسن قدم بگذاشت در عالم قد
از آیــۀ «اللهُ نور» افکنـده گل سیمــای او
نام دل آرایش علــی، قلب محمّد جای او
درچشم عرش کبریا پیداست جای پای او
دل،حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او
جود و کرم،بذل وعطا،یک قطره ازدریای او
عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم
چشم عطا بردرگه وچشم کرم بردامنش
یعقوبهـا بینـا شونـد از نفخـۀ پیراهنش
نـور الهـی در دلش روح محمّــد در تنش
قـرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش
شیرین دعای جامعه ازمنطق شورافکنش
بیـن زیارات دگر این جامعه گشته علم
باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره
مـرغ دلم دائـم زنــد پــر در هــوای سامره
تا چهـره بگذارم شبی بر جایجای سامره
سعی وصفا و مروهام باشد صفای سامره
ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامرا
هر چند دائم خویش را بینم کنار آن حرم
ای آفتـاب شهــر دل روی جهــان آرای تو
ای گشته زیبایی خجل ازطلعت زیبای تو
روی خدا را اهـل دل دیدند در سیمای تو
نـور خـدا میتابد از سـرداب سامـرای تو
دُر کـرامت ریختــه از لعـل گوهــر زای تو
در زیر بارِ منتت پشت فلک گردیده خم
تو وجـه حــی داوری یابنالجواد ابنالرضا
تو احمدی تـو حیدری یابنالجواد ابنالرضا
توجسم ایمان راسری یابنالجوادابنالرضا
تو روح را بـال و پــری یابنالجواد ابنالرضا
از هرچه گویم برتـری یابنالجواد ابنالرضا
چون مینگارم وصف تو در دست میلرزد قلم
من عبد بیپا و سرم اما سر و سرور تویی
ساحل تویـی دریا تویـی کشتی تویـی لنگــر تویی
گم گشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی
علم وکمال وفضل راگردون تویی محورتویی
لب تشنگان نور را ساقی تویی ساغر تویی
باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم
تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت میکنی
تو دوستان خویش را مست ولایت میکنی
در گیرودار حشر، هم از ما حمایت میکنی
برخصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند
برما عنایت نـه! که لطف بینهایت میکنی
ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم
ای داده ذات حق تـو را بـر خلق عالم برتر
جــد امــام منتظــر! بـاب امــام عسکری!
جوشد ز تیغ مهدیات نور عدالتگستری
از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری
«میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهرپروری
باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دمبهدم
سرود میلاد امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت 4 – غلامرضا سازگار
یـا سیــدی یـا سیــدی ایها الهادی
خوش آمدی خوش آمدی ایهاالهادی
تو نجل پاک مرتضایی تو دومین ابن الرضایی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
خیرالورا خیرالعباد ایهاالهادی
نور دو دیدۀ جواد ایهاالهادی
آینۀ حسن و جمال احمد چهارمین علی پس ازمحمّد
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
مرغ دل اهـل ولا پر زند سویت
بوسۀ حضرت جواد بر گل رویت
تو آفتاب«سرّ من رآیی» آینــۀ جمــال کبریــایی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
به خلق وخویت صلوات یوسفزهرا
به مــاه رویت صلــوات یوسفزهرا
ای حرم تو کعبۀ دل ما نام خوشت چراغ محفل ما
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
حسن بنازد که تویی پدرش مولا
جواد بالـد کـه تویی پسرش مولا
تو جدِّ پاک صاحبالزمانی تو در زمین امام آسمانی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
بهشت حضرت جواد فیض دیدارت
بــال و پــر فرشتگان فـرش زوارت
ما همه دل بر حرم تو بستیم بندۀ جود و کرم تو هستیم
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
سرود میلاد امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت 4 – غلامرضا سازگار
ماه رجب بعد جمادی آمد
بار دگـر بهــار شادی آمد
ولادت حضـرت هادی آمد
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
تو نور چشم حضرت جـوادی
باب حـوائج استـی و مـرادی
قدم به قلب عاشقان نهادی
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
آینــــه ی علـــی مرتضایـــی
به حق که سرتا به قدم رضایی
امــام خلــق و حجّـت خدایــی
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
فخـر عبــادت بـه عبــادت تو
جود و کرم همیشه عادت تو
خاصه شب جشن ولادت تو
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
صحبت تو چراغ محفل ما
سامــرۀ تـو قبلــۀ دل ما
محبت تـو دیـن کامـل ما
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
سـلام انبیـا بــه روح پـاکت
جمـال حـق جمـال تابناکت
سرِ تمام سروران به خاکت
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
ما همه سائل در تو هستیم
عاشق قرص قمر تو هستیم
منتظــران پســر تـو هستیم
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
در ولادت امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت 4 – غلامرضا سازگار
بهشت اهل ولا را ثمر مبارک باد طلـوع عیـد بزرگ دگـر مبارک باد
بر آسمـان ولایت قمر مبارک باد محمدبنعلی را پسر مبارک باد
خـدای عـزّوجــلّ را ولـی تمـاشایـی است
به روی دست محمّد،علی تماشایی است
سلام باد بـه ابنالرضـا و فرزندش شفای روح مسیحا زفیض لبخندش
ندیده چشم بشرجز ائمه مانندش سزد که مدح بگوید فقط خداوندش
جمــال او همـــه آیینــۀ امــام جـــواد
علی است این،پدر ومادرم فدایش باد
سخنوران جهان مست یک عبارت او جحیم بـاغ چنــان گــردد از اشارت او
سر سـران همـه در حلقـۀ اسارت او دعــای «جامعـه» زیباتـرین زیـارت او
زیارتی که سزدوحی سرمدش خوانند
شناسنامـــۀ آل محمّــــدش خواننـــد
مهی که مهرهم ازماه عارضش خجل است چو آفتاب به دلهای پاک مشتعل است
گـــل محبــت او زینـــت بهشــت دل است عدوهم ازکرمش شرمگین ومنفعل است
جهانیـان همـه مرهون لطف او من هم
نه من گای دراو شدم که دشمن هم
الا حرم حرمِ سامرات را زائر بهشت، زائر صحن و سرات را زائر
فرشتگان حرم باصفات را زائر جواد ماه رخ دلربات را زائر
عجب نه گر به قفس شیر وحشیات شد رام
مطیـــع سلسلــۀ تـــو اســـت گــردن ایـــام
تو چارمین علی از عترت پیامبری تو خود امام و امام جواد را پسری
تو بــر امــام رضا نیــز پارۀ جگری تو چون حسین چراغ هدایت بشری
ائمه هادی و تو خود به کنیه هادیشان
بـه شـاه راه هـدایت شـدی منادیشان
اگر چه بــر حرم حضـرتت جسارت شد حریم محترمت در جهان زیارت شد
نصیب شیعه دراین امتحان بشارت شد نصیب دشمن تو ذلت و حقارت شد
شکست شیعه محال است چون به حصنِ ولاست
همیشه پرچـم فتـح شما بـه دست خداست
تمام خلقت هستی بوَد برای شما نهاده سربه زمین آسمان به پای شما
سعادت همه عالم بود ولای شما بـــوَد «بکُــم فَتَــحالله» در ثنــای شمــا
خدا بــرای شما خلق کرد عالم را
ز خـاک پــای شمـا آفریـــد آدم را
به غیر باب شما حق نیافریده دری خدا پرست نـیام گر زنـم در دگری
نبود ونیست به جز بر درِ شماخبری اگـر کنید بــه کـل جهانیــان نظـری
قسم به هر که گذارد قدم به راه شما
شونـد خلـق، ابــوذر بـه یک نگاه شما
مصیبت است اگر یک نظر به ما نکنید مرا ز دامن پر مهرتان جدا نکنید
رهم دهیـد در ایـن خانه و رهــا نکنید مرا به دوری خود دور از خدا نکنید
من و جدا شدن از دامن شما هرگز
طریـق دوستـی دشمـن شما هرگز
حیاتِ بود و نبود از برای یک دمتان خدای داده شرافت به کل عالمتان
خد گواست که اوصاف ما بود کمتان عطا کنیـد مضامین نـو بــه میثمتان
که همچو «میثم» تمار مدحتان گوید
همیشـه در همـه احوال راهتان پوید
در مدح امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت3-غلامرضا سازگار
ای به همه هـادیان تو هادی و رهبر حـجت حـــقّ و دهــم وصـی پیـمبر
هـم علــی چــــارم از محمّــد سوم هـم دُرِ نُـه بحــرنـور و بحـرِ دو گـوهر
ابــن رضــــا هـادی النقـی ولـی الله نجـــــل علــی، زادۀ بتـــول مطهـــر
عمــر کمـت بیشتـر ز عمـر زمـانهـا فیـض دمـت روح صد مسیح به پیکر
مــاه جمــال تو گشتـه غرق ستـاره از اثـــــر بـــــوســـۀ جـــــواد مکـــرر
ســامــرهات قبلــــۀ قلــــوب ملایـک صحـــن تـــو از مسجدالحرام، فراتـر
مثــــل نبـی مـاه را کنی به دو نیمه مثـــل علی میکَـنی ز جا درِ خیبر
مثــل حسن صبرمیکنی به مصائب مثـــل حسینت تـــوانِ نهضت دیگـر
کـفش غـلام تو بـه که صد«متوکل» بهــر تـواضـع نهنـــد بـر کف آن سر
جامعـه دارد «دعـای جامعه» از تــو ای بــه فدای تــو جمـع اول و آخــر
جـامعـه یعنــی شنـاس نـامۀ عترت جـامعـه یعنـی کـلام حضـــرت داور
جـامعه یعنـی هـزار گردونْ خورشید جـامعـه یعنـی هــــزار دریـــا گوهـر
جـامعه یعنـی همــان عصــارۀ قرآن جـامعه یعنـی همــان تبلـــورِ کـوثـر
جـامعـه یعنــی تمـــام نــــور نبـــوّت جامعه یعنـی مقــام احمــد و حیدر
جـامعه یعنـی حیـات شیعـه به دنیا جامعه یعنی نجات خلق به محشر
طـاعت خلـقت بــدون مهــر تـو فردا بــــا گنــه کــلّ خلـقت است بـرابر
مـؤمـن، بــی مهـرتــان نـدارد ایمـان حتـی سلمــان و هم جنـاب ابــوذر
گــرچه ز تــو دورم ای بـه من همه نزدیک! گــویـی بگْـرفتـهام مــزار تــو در بــر
طایــر جــانـم شـده مقیــم حـریمت مـــرغ دلم مـیزند به سامرهات پر
وای به عباسیان که با تو چه کردند از ره بیــداد، آن گــــــروه ستمـگــر
از متـوکل کشیــدی آنـچـه کشیدی بیشتــــر از ایــــن ورا نبـــود میسـر
بــا چـه گنـه بـرد سوی بزم شرابت ای بـــــدنت پـــاکتـــر ز روح مطهـــر
از مـی رجس و پلیـد خـویش تعـارف کرد بــه تـو ای عزیـز فاطمه، ساغر
کــاش که میریخت آسمان به زمین خون کـاش که میشد زمین شـرارۀ آذر
ای تــو جگــر پــــارۀ جــــواد الائـمـه وی جگـرت پـاره پاره چــون گلِ پرپر
بــــاور شیعـــه نبـــود کـــز اثــرِ زهر از جگـرت با نفس شراره کشد سر
گــرچه بــه جانت رسید زخم مداوم پیکـر پـاکت بـه خـون نگشت شناور
رأس منیــرت دگــر چــو جــد غریبت بــا لب عطشـان جدا نگشت ز پیکر
گرچـــه کشاندند سوی بزم شرابت گشت به تودم به دم جسارت دیگر
چـــوب نـــزد بــر لبت دگــــر متـوکل در ملاء عــام نــزد دختـــر و خـواهر
سوز بده تا همـاره اشـک بریزد
دیــدۀ «میثـم» بــرای آل پیمبـر
سرود میلاد امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت3-غلامرضا سازگار
ای چراغ و چشم دلها هـادی آل محمّد
یـابنزهرا یابنزهرا عید میلادت خوشآمد
علـی بن الجواد عزیز فاطمه شب میـلاد تـو مبـارک بر همه
علی مولا علی، علی مولا علی
تــو عزیــز مـرتضایی، دومیـن ابنالرضایی
جد مهدی، حجّتِ حق، نجل ختمالانبیایی
علی بن الجواد عزیز فاطمه شب میـلاد تـو مبارک بر همه
علی مولا علی، علی مولا علی
تــو امامــان هــدا را شمـع جمعی نورعینی
هم علی بن محمّد، هم علی بن الحسینی
سلام ما همه به باب و مادرت جــواد اهـلبیت گرفتــه در بــرت
علی مولا علی، علی مولا علی
ای ملایک دسته دسته زائر صحن و سرایت
پـر زنـد مـرغ دل من روز و شب در سامرایت
یمِ لطف و عطـا عنایت کن مرا بـه شهـر سـامره هدایت کن مرا
علی مولا علی، علی مولا علی
ای ولایت هستی من، ای ثنایت بر زبانم
خــاک پـــای زائـرانت توتیــای دیـــدگانم
سلام از جان و دل نثارت میکنم آن حرم را ز دور زیـارت میکنم
علی مولا علی، علی مولا علی
سرود میلاد امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت3-غلامرضا سازگار
شب فراق امشب، سحر شد ای یاران
عیـــان ز بحـــر نـــور، گهر شد ای یاران
جـوادِ اهـــلالبیت، پــــدر شد ای یاران
تـو هادی آل محمّــدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مولا
ابوالحسن چشم و چراغ پیغمبر
علی ز سرتا پا، رضـا ز پـا تا سر
رجب گرفت از تـو شرافتی دیگر
تـو هادی آل محمّــدی مولا علیّ الهادی خوش آمدی مولا
جمـال تو شاهد، جمال سرمد را
به حسن تو دیدند، فروغ احمد را
بــه یـک نگـه بردی، دل محمّد را
تـو هادی آل محمّــدی مولا علی الهادی خوشآمدی مولا
تــویی تـویی مولا مـراد اهلالبیت
جمـــال زیبــایـت نمـــاد اهلالبیت
تویی همه هستِ جواد اهلالبیت
تـو هادی آل محمّــدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مولا
شفای چشم دل،زخاک پای تو
گـدا شــود آنکو نشد گـدای تو
ســلام آلالله بــه سامـرای تو
تـو هادی آل محمّــدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مول
دعای هر روزم، عرض سلام تو
گرفتــه جــا مرغِ دلم بـه بام تو
به مصحف قلبم، نوشته نام تو
تـو هادی آل محمّــدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مولا
در ولادت امام هادی علیه السلام
مرآت ولایت3-غلامرضا سازگار
الا مــاه رجـب تــابنــده مـــاه دیـگرت آمد چـــراغ دلفــــروز تـــا ابــد روشنگـرت آمد
در آغوش سحر خورشید گردونپرورت آمد مه و مهر و فلک را کن نثارش، اخترت آمد
فروغ حسنغیب است اینکه امشب در فضاداری
تـــــو در دامـــن علـــی بــن جـــواد بـن رضا داری
زهی این گل که آغوش خداوند است گلــزارش سـلام الله دائــــم بـــر قـد و بـالا و رخسارش
کلاف جان به کف،صدیوسف مصری به بازارش جواد ابن رضا چشم و دلت روشن به دیدارش
بـــه مـــرآت جمـــال بـیمثالش ده ولی را بین
در این آیینه امشب هم محمّد هم علی را بین
جمـالش از جمــال کبریـا دارد حکایتها کمـــالش از کمــال انبیـــا دارد روایتها
عیان در مصحف روی منیرش کل آیتها هدایت گشته در خط تولایش هدایتها
حکــایت از حـسن دارد جمـال نازنین او
همانا نور مهدی میدرخشد از جبین او
تعالیالله تعالیالله از این حسن خدادادی که برهردلدهد با یاد رویش یکجهان شادی
حقیقت یـافته در خـط نــورش خــط آزادی میـان چـــارده هـادی شده مشهور بر هادی
جهــان غـرق تجلایش زمـان مهد تولایش
علی نام دلآرایش، محمّد محو سیمایش
سلام الله فی الدارین بر قـدر و جلال او دل از آل محمّـد مـیبرد مـاه جمال او
جــلال غیب پیــدا در جمــال بـیمثال او دعــای جامعـه درّی ز دریـای کمـال او
عبـارتهـای آن نــور هـدایت را کنـد کامل
محبت، معرفت، ایمان، ولایت را کند کامل
ملائک بستـه صف برگرد«سرَّ من رَا»ی او طواف از دور آرد کعبه بـر صحن و سرای او
گـرفتند آسمـانهـا نـور از گلــدستههای او ستــاده با عصا موسی در ایــوانِ طلای او
عجب نبْود که آید وحی، موسی را ز دربارش
و یـا گیرد شفا قلب مسیح از چشم بیمارش
ســلام الله ای نــام هـدایت زنـده از نامت فلــک: زوّار ایـــــوان و مـلــک: مــــرغ لب بامت
همه سیراب از دریای فیض و رحمت عامت ملک در آسمان، حیوان وحشی در قفس رامت
حـــریم قـدس تو در سامره کـوی حسین ما
نجف، کرب و بلا، مشهد، مدینه، کاظمین ما
نـه تنهــا دولــت عبـــاسیان آمــد حقیــر تو همانا سرکشان گشتند یکسر سربه زیر تو
تو در زندان دشمن بودی و دشمن اسیر تو چـــو مهــر از ابــر میتـابید رخسـار منیر تو
چه غم گر تاخت بر قبر تو خصم روسیاه تو
بــوَد دلهـای خوبان دو عالم، هم بـارگاه تو
کیام من خاک خدّام درت یا حضرت هادی کـه میگردد دلم دور سرت یا حضرت هادی
ز پــا افتادهای در محضـرت یـا حضرت هادی قــبولم کـن بـه جـان مادرت یا حضرت هادی
نمیدانم کـه بودم یا چـه بـودم یا کجا هستم
همین دانم که خاری در گلستان شما هستم
شمـا دادیــد در عیــن سیـاهی آبرو بر من شما شستید جرمم را به آب رحمت از دامن
شمـا دادید جـان تـازهام از مهـر خود بر تن شمـا از گـلخـن آوردیـد مـــا را جــانب گلشن
شما خـواندید از بهــر عنایت خلق عالم را
مبـادا دور سازید از درِ این خانه «میثم» را
در ولادت امام هادی علیه السلام
صیام تا قیام 2 - غلامرضا سازگار
جلوهگرشد جمال حی سرمد صلــوات خـــدا و آل احمــــد
بــه روی هــــادی آل محمّـــد گوید منادی با وجد وشادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
آسمان اختر افشاند ز دامن مگـر آید نـدا از حـی ذوالمــن
یا امام جواد چشم تو روشن دهـم امامـم مــاه تمامـم
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
تو مـراد دلـی باب المــرادی حجـت کبریــا خیرالعبـــادی
میــوۀ قلب حضــرت جوادی شمس ولایت بحر عنایت
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
ای دل عالمی صحن وسرایت پـدر و مادرم بــادا فـدایت
مـن و طــوف حریـم با صفایت دلم مزارت مرغ هزارت
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
در ولادت امام هادی علیه السلام
صیام تا قیام 2 - غلامرضا سازگار
جلوهگرشد جمال حی سرمد صلــوات خـــدا و آل احمــــد
بــه روی هــــادی آل محمّـــد گوید منادی با وجد وشادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
آسمان اختر افشاند ز دامن مگـر آید نـدا از حـی ذوالمــن
یا امام جواد چشم تو روشن دهـم امامـم مــاه تمامـم
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
تو مـراد دلـی باب المــرادی حجـت کبریــا خیرالعبـــادی
میــوۀ قلب حضــرت جوادی شمس ولایت بحر عنایت
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
ای دل عالمی صحن وسرایت پـدر و مادرم بــادا فـدایت
مـن و طــوف حریـم با صفایت دلم مزارت مرغ هزارت
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
در ولادت حضرت هادی علیه السلام
صیام تا قیام 2 - غلامرضا سازگار
خیزیــد و ببینیـــد تجــلای خـــدا را در بیت ولا مشعـــل انـوار هـدا را
آن عبـــد خــدا وجهـــۀ معبود نما را رخسار علـی بن جـواد بن رضا را
در نیمـــه ذیحجـه نـــدا داد منـادی
تبریک که آمدبه جهان حضرت هادی
پیچیـده در امـواج فضا بــوی محمد گویندخلایق سخن از خـوی محمد
بینیــد عیــان طلعت دلجوی محمد در آینــۀ روی علـــی روی محمــد
الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد
بـر ابـن رضـا، ابن رضــای دگر آمد
دل خانه وچشم همه فرش قدم او لبریــز شده ظـرف وجـود از کرم او
آورده حرم سجده به خاک حرم او صد حاتم طایی است گدای درم او
از پارۀ دل در قدمش گل بفشانید
عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید
ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت ای گوهــر رخشنـدۀ نه بحر ولایت
ذات ازلـــی را ازل دســت عـــنایت فضل وکرم وجود تو رانیست نهایت
بـودنـــد امامــان همــه هــادی ره نـور
بین همه نام تو به هادی شده مشهور
هنگام سخن بوسۀ عیسی به لب تو با یادخدا سال ومه و روز وشب تو
دلهــای محبــان خــدا در طلــب تـو نام تـو علـی آمـد و هادی لقب تو
چارم علی از آل رسول دو سرایی
قرآن روی دست جواد ابن رضایی
ای روح دعــا از نفس گــرم تو زنده بر اشک دعای تو اجابت زده خنده
تو عبدخداوندی و خلقی به تو بنده صورت به روی پات نهد شیر درنده
جنــت گــل روییـدهای از فیــض نـگاهت
رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت
ما نــور ولایت ز کلام تــو گرفتیم ما وحــی خــدا را ز پیــام تـو گـرفتیم
ما کوثر توحیـد ز جام تــو گرفتیم ما خط خود ازمشی و مرام تو گرفتیم
تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم
ما جامعـه را از نفس پـاک تـو داریم
تو گوهر نه بحری ودریای دو گوهر سر تا به قـدم حیـدر و زهـرا و پیمبر
بوسیده جوادت چـو کتاب الله اکبر هم یوسف زهرایی و هم بضعۀ حیدر
هم طاهری و هم نسب از طاهره داری
هم در دل هر دلشده یک سامره داری
عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک در دیدۀ هستی قدمت باد مبارک
هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک تجدید بنای حرمت باد مبارک
کردم چـو بـه دیـدار رواق حــرمت سیر
دیدم که دراین خانه عدو شدسبب خیر
زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم بـر صحـن تـو و قبـر و رواق تــو بنـازیم
در نار حسد خصم حسودت بگدازیم این کعبۀ دل راهمه چون کعبه بسازیم
تا کورشود دشمن و تا دوست شودشاد
گردیـــد دوبـــاره حــرم پــاک تـــو آبــــاد
ای سامــرهات کــرب و بــلای دگر ما بــر خاک درت تا ابدالدهــر سر ما
وصف تو دعای شب و ذکــر سحر ما مهـر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر مــا
عالم بـه ولای تـو ننازد بـه چـه نازد؟
«میثم» به ثنای تو ننازد به چه نازد؟
سرود میلاد حضرت هادی علیه السلام
مرآت ولایت2-غلامرضا سازگار
عالم هستی همه جا، چو دل اهل ولا گلشن است
چشم جواد ابن رضا، به جمال پسرش روشن است
فصل سرور شیعۀ مرتضاست ولـادت زادۀ ابـن الـرضــاست
خوش آمدی، خوش آمدی، امام هادی (2)
شیعــۀ اثنی عشـری جلـوات رخ احمد بـین
بار دگر روی علی به روی دست محمّد ببین
عیـد ظهـور علی دیـگر است هادی اهل بیـت پیغمبر است
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
عیــد چهــارم علـی و دهمیـن نـــور خــدا آمده
برهمه با وجد و شعف زحق این طرفه ندا آمده
کرده خدا جلوه گری بر همه آمــده عیــد پـسر فــاطمه
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
فاطمه در دست جواد پسرت قرص قمر را ببین
مــاه جمـال پسر و شعف و شـوق پـدر را ببین
بحر شرف راگهر است این پسر بر همه عالم پدر است این پسر
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
دیدۀ مصباح هدا،شده روشن به رخ هادیش
پـر شده گلـزار دل،از شعف زمـزمۀ شادیش
زادۀ مـصبــــاح هـــدا آمــده حجـت بــر حــق خـدا آمـده
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
ای همه جانها به فدات که جمال حیسرمد توئی
بــاب امــام عسگــری گــل بــاغ سـه محمّـد تــوئی
صحن تـو بـاب الکرم سامـره دل شده بیت الحرم سامره
خوش آمدی، خوش آمدی، امام هادی (2)
شکر خدا را که ز نو حرم پاک تو را ساختیم
بــر جگـر آل سعود همه از نو شرر انداختیم
بــاز ره سامرهات بــاز شـد در حـــرمت روح به پـرواز شد
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
در ولادت حضرت هادی علیه السلام
مرآت ولایت2-غلامرضا سازگار
الـا ولـایت تــــو خــلق را تمــام هــدایت بــه جمـله جمـلۀ گفتـار تـو پیـام هــایت
ائـمهاند هـدایتـگر و تــو در همـه هـادی از آن بلنـد زنــام تــو گشتــه نـام هدایت
توچارمین علی استی و زاده سه محمّد تویی تو هادی و بر حضرتت سلام هدایت
کـلام تـو همه نـور است، همچو آیۀ قرآن دعــای جــامعهات تـــا ابـــد نظام هدایت
محمد ابن علـی در تـو دیـد روی علی را که خورده است به نورت گره،زمام هدایت
هدایت است همه شیوۀ خدا و تو هادی تــو را رواست ز ســوی خـدا مقام هدایت
سلام بر تو و بر نام و کنیه و نسب تو
ابا الحسن، اب و اُمَّم فدای اُمّ و اب تو
تـــو یــازده صـدف بحــر نـــور را گهــر استـی در آسمـــان هــدایت الـی الابـد قمر استی
دهــم وصـــی محمّـــد نهــم ســلاله زهــــرا نهـــم ولـی خــدا را نکــوتـرین پسـر استی
تــو را مــلائـک هفـت آسمـــان درود فــرستند ز شش جهت که تو مهرِ جمال دادگر استی
به پنج حس وچهار عنصر وسه روح و دو گیتی بــــه امــر خـالق سرمد امام و راهبر استی
امــــــــام یـــــــازدهـم حجـــت دوازدهـــم را بـــه اقتــــدار جـــلال محمدی پسـر استی
ز هــــر چــه گـــویم و گــویند قدر تواست فراتر ز هـــر چـه گفتم و گفتند باز خوبتر استی
سلام بـر تـو کــه آیینـه جمـال خدایـی
سلام بـر تـو که در تیرگی چراغ هُدایی
شب ولـادت تـــو بـــاز، نــــور یـــافت ولـادت ســـرور شیعــه بـوَد در ولــادت تــو عبـــادت
خــدا گــواست کـــه مهـر تـو ای امـام هدایت سعادت است سعادت،سعادت است سعادت
مـــرا چـه زهـره که در وصف تو زبان بگشایم پیمبـــران خـــدا راست بــــر تــو عرض ارادت
تـو هـادی همهای، خلق را بـه سوی خداوند بــه روز حشـر همـه هـادیـان دهند شهـادت
قسم به«سامره» و آستان و صحن و سرایت تــــو را کــرامت و مـــا را ســؤال آمـده عـادت
اگـــر بــه راه تــو فیـض شهـادتم بـه کف آید خــدا گـواست کــه خـوشتر بـوَد ز روز ولـادت
حریم توست همانا مطاف صبح و مسایم
تبــلور نجـف و کـاظمین و کــرب و بــلایم
همـاره شیعـه بـه دامن سرشک شوق ببارد کـه از زبـان تـو بـا خـود دعـای جامعه دارد
زیــارتی است کـه بـاشد شنـاسنامـۀ عتـرت فضائلی است که نتوانَدَش کسی بشمارد
زیـارتی است کــه بـاید همـاره شیعـه بخواند فقـط نـه آنکـه بخــواند، بـه لـوح دل بنگـارد
بـــــه شـرح جـامعه بــاید کتــابها بنویسند بشـر بخــواند و بـر گوش جان خود بسپارد
زیـارتی است کـه چـون آیـههای وحـی، نباید کسی به یک خط آن دست بیوضو بگذارد
زیارتی است که فرهنگ اهل بیت در آن است زیـــارتی کـــه عبـــارات آن نـظیــر نـــدارد
زیارتی است کـه در آن بـود تمام ولایت
بــود تمــام عبـــارات آن چــراغ هـدایت
سلام بـــر تـــو کــه آیینــۀ جمــال خدایی سلام بــر تــو که در تیرگی چراغ هدایی
سلام بـــر تــو کـه دردانـــۀ امــام جـوادی سلام بــر تــو کــه نــور دل امـام رضایی
سلام بــر تــو کــه جـد امـام منتظر استی سلام بــر تـو کــه فـرزند سیدالشهدایی
سلام بر تو که کعبه، سلام بر تو که حجی سلام بر تو که مسعا و مروهای و صفایی
سلام بر تو که از «سامرا» ز لطف و عنایت بــه دردهـــای دوا نــاپذیر خلـق، دوایی
سلام بـر تو که چارم علی ز نسل رسولی سلام بـر تـو که عین الحیوة خضر بقایی
سلام"میثم"بیدست و پابه لطف وعطایت
که گشته چون منِ ناقابلی مدیحه سرایت
سرود ولادت امام هادی علیه السلام
از صیام تا قیام-غلامرضا سازگار
ای ولــیالله سرمــد عیـد میـلادت مبارک
شمـع جمـع آل احمـد عیـد میلادت مبارک
خلق را مقصود و مقصد عید میلادت مبارک
ای گل فاطمه عیدت مبارک
مهـر تـو روح ولایت روی تـو مهر هدایت
کار تو لطف و عنایت خاک تو خلد مخلّد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
تو ولیّـی، تو امامی، تو رکوعی، تو سلامی
تو صلاتی،تو صیامی،از همه خوبان سرآمد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
مظهر حسن خدایی نور چشم مرتضایی
دومیـن ابن الرضایـی ای تنت روح مجرد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
هادی خلق جهانـی محـور کـون و مکانی
مقتدا در هر زمانی ای امام عرش مسند
ای گل فاطمه عیدت مبارک
ای بزرگی خـاک پایت ذکر ما مـدح و ثنایت
جوشد از بحر عطایت هر زمان لطف مجدد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
در ولادت امام هادی علیه السلام
از صیام تا قیام-غلامرضا سازگار
الا ز خالـق و خلقت سـلام حضرت هادی الا ولای تــو فیض مــدام حضـرت هادی
الا کــلام تــو خیــرالکلام حضــرت هادی الا به دست تودین را زمام حضرت هادی
تویی به ملک الهی امام حضرت هادی
وصی حضرت خیرالانام حضرت هادی
حساب فضل تو بیرون بود ز حد وشماره ولادتت بــه جهــان داد آبـــروی دوبــاره
سزد که چرخ فشاند به پات ماه وستاره کنـد بـه خاک درت سجـده آفتاب هماره
اگر به یاد تو گیرند لحظه لحظه هزاره
فضائل تو نگردد تمام حضرت هادی
تو جد مهدی و باب حسن، عزیز جوادی ولــی کــل خلایـق امــام کـــل عبــادی
نماز و روزه وخمس وزکات وحج وجهادی پنـاه خلقـت و نـور الفـؤاد و بــاب مرادی
تو هادی ملک و جن و انس و رکن بلادی
به یمن توست فلک را نظام حضرت هادی
تــو در نــه یــم نــور یــم دو گوهر نابی علـی چارمــی و حافـظ چهــار کتابـــی
به باغ دین پدرانت همـه گل و تو گلابی حیـات خلـق بـود آب و تــو حیـات به آبی
به ملک نور تو ماهی به شهرعلم تو بابی
چو جد خویش علیه السلام حضرت هادی
گرفتــه ملک جهـان را عطای واسعـۀ تو کتـاب حشـر بـود صفحـه ای ز واقعۀ تـو
پر از صدای خدا لحظه لحظه سامعۀ تو بهشت جاذبــۀ تـــو جحیــم دافعــۀ تـو
شناسنـــامۀ کـــل ائمـــه جامعـــۀ تــــو
تو راست معجزه در هر کلام حضرت هادی
هزار مــاه شب چــارده اسیــر هــلالت هـزار مهـر درخشنــده ذره ای ز جمالت
هــزار عــرش کمالنـــد نردبــان کمالت هـزار سـال فـزون آسمـان نیـافت مثالت
هزارهــا متــوکل اسیــر قــدر و جــلالت
زهی جلال و کمال و مقام حضرت هادی
تو کیستی که خداونـد دادگر به تو نازد حسن، حسین، علی با پیامبر به تو نازد
سلام برتو که هم جدو هم پدربه تو نازد بزرگ مصلح دین منجـی بشر به تو نازد
امام عسگری آن نازنین پسر به تو نازد
تویی به خلق دو عالم امام حضرت هادی
اگر چه گشت عدو حمله ور به صحن وسرایت اگر چه نقش زمین گشت خشت های طلایت
مـزار توست دل مـا و جـان مـا به فدایت هماره ریختـه "میثم" دُر قصیده بـه پایت
پراست مدح وی ازمیوه های مدح و ثنایت
بریز شهــد ولایش به کام حضـرت هـادی
افزودن دیدگاه جدید