مطهره پیوسته

روز ملی شدن صنعت نفت - 1

تاریخ انتشار:
یک سال پیش از کشف نفت، نهضت مشروطه به سرانجام رسید و با تشکیل مجلس شورای ملی، اوضاع حکومت و روند تصمیم گیری، شکل دیگری یافت. بی شک، نهضت مشروطه، زمینه ساز تغییراتی بود که در سال 1329، به ملی شدن صنعت نفت انجامید.
روز ملی شدن صنعت نفت

اشاره
عوامل پیروزی صنعت نفت
1. اراده و حرکت همگانی مردم و ایستادگی و تسلیم ناپذیری

در همان روزهایی که دو مجلس شورای ملی و سنا، طرح ملی شدن صنعت نفت ایران را تصویب کردند، شرکت نفت ایران و انگلیس، از پرداخت 30 درصد فوق العاده دستمزد کارگران نفت بندرها خودداری کرد. این امر موجب اعتصاب کارگران و اعلام حکومت نظامی در خوزستان شد. در شهریور 1320، کارگران نفت جنوب با توجه به شرایط خاص داخلی و بین المللی، به سرعت متشکل شدند و با توجه به موقعیت راهبردی ایران و اهمیت نفت در سرنوشت جنگ، به عنوان مهره ای مهم مطرح گشتند. آنها با استفاده از تجربه های خود به مبارزه ادامه دادند و در 23 تیر 1325، دست به اعتصاب همگانی زدند.
ادامه مبارزه کارگران و پیوستن مردم به جنبش آنان، به ملی شدن صنعت نفت ایران در 29 اسفند 1329 انجامید. اگرچه این مبارزات، کشتارهایی مانند کشتار 30 تیر 1330 را در پی داشت، در اراده مردم خللی ایجاد نشد.[1]
2. مسئولیت شناسی علما و روحانیت و اعتماد و پیروی مردم
الف) رهبر مذهبی نهضت

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، رهبر مذهبی نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران بود که رهبری مردم معترض علیه قرارداد ننگین نفت را بر عهده داشت. وی در سال 1301 هـ. ق در تهران متولد شد و در 16 سالگی به همراه پدر به عراق رفت و نزد مراجع علمی نجف به تحصیل علوم دینی پرداخت. آیت الله کاشانی، در 25 سالگی به درجه اجتهاد رسید. سپس به صحنه مبارزه با استبداد و استعمار وارد شد و تا سال 1920م، از عوامل اصلی مبارزه علیه انگلیس به شمار می آمد. وی همگان را با فتوا به جهاد علیه انگلیس تشویق می کرد. آیت الله کاشانی، پس از انتشار خبر به مجلس بردن قرارداد نفتی با بیگانگان، در تهران به مخالفت برخاست و مردم را علیه این تجاوز آشکار آگاه ساخت.
نقش علما و روحانیان در پیروزی و توفیق نهضت ملی شدن صنعت نفت، انکارناپذر است. آیت الله کاشانی که خود سال ها با استعمار انگلیس جنگیده بود، با قرار گرفتن در صف مبارزه، موجب پیروزی نهضت شد. مذهبی بودن جامعه و توده مردم ایران، موجب پر شدن شکاف میان ملی گرایان و مردم شد. در این میان، روحانیان چون پل ارتباطی میان این دو قشر، به ایفای نقش پرداختند. در حقیقت، آیت الله کاشانی به حرکت نهضت، مشروعیتی دینی ـ مردمی بخشید و مقتدرانه آن را به سوی پیروزی پیش برد. افزون بر آیت الله کاشانی، دیگر روحانیان چون آیت الله فیروزآبادی، آیت الله زنجانی و آیت الله محلاتی از جنبش حمایت می کردند. آیت الله بروجردی نیز با مسائل سیاسی محتاطانه برخورد می کرد و به دسیسه و رقابت های قدرت های بزرگ توجه داشت و همواره از آیت الله کاشانی حمایت می کرد. در مجلس شانزدهم، زمانی که قرارداد گس گلشائیان در مجلس در حال بررسی بود، آیت الله کاشانی به عنوان نماینده مجلس شانزدهم، پس از بازگشت از تبعید به لبنان، پیامی درباره این قرارداد صادر کرد که دکتر مصدق آن را در مجلس خواند.[2]
ب) نقش آیت الله کاشانی در تشکیل نهضت
در اعلامیه ای که آیت الله کاشانی درباره ملی شدن صنعت نفت صادر کرد، آمده است: «بر همه کس واضح و آشکار است که تمام بلیات و مصائب، هرج و مرج دستگاه اداری و غارت بیت المال و تسلط زمام داران نالایق و مملکت فروش و به طور کلی، تشویق خیانت کاران و حبس و تبعید و زجر وطن پرستان در اثر سیاست جابر انگلستان در مملکت ما به وجود آمده...، برای غارت نفت ایران که بزرگ ترین و مهم ترین ثروت ملی ماست، مرتکب شده و می شود.... ملی شدن صنعت نفت در ایران، تنها چاره بیچارگی های ماست... ».[3]
پس از انتشار این اعلامیه، اجتماع بزرگی در مسجد شاه (سابق) برپا شد و در آن، سخنرانان درباره ابطال قرارداد نفت 1312 ش. (1933 م.) به سخنرانی پرداختند و خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند. به دنبال آیت الله کاشانی، آیت الله العظمی خوانساری، آیت الله بهاءالدین محلاتی، آیت الله شاهرودی و حجت الاسلام سید محمود روحانی قمی و برخی دیگر از علما و مراجع تقلید، با صدور فتواهایی، با تجلیل از آیت الله کاشانی، نظر ایشان را درباره ملی شدن صنعت نفت با جدیت تأیید کردند.
ج) نقش آیت الله کاشانی در ملی شدن نفت
رزم آرا، از مهم ترین موانع در مقابل ملی شدن صنعت نفت بود. مقاصد حکومت رزم آرا برای سرکوبی نهضت ملی ایران و توافق با شرکت انگلیسی قدرت یافته بود، با مبارزات مردم و تلاش های آیات عظام عقیم ماند، سرانجام با اقدام حماسی خلیل طهماسبی، از پیروان آیت الله کاشانی و یاران نزدیک نواب صفوی، در به قتل رساندن این مهره استعمار، این مانع جدی از سر راه ملی شدن صنعت نفت برداشته شد.
با قتل رزم آرا، نمایندگان وابسته به انگلیس در مجلس شانزدهم که مانع ملی شدن صنعت نفت بودند، عقب نشینی کردند و آیت الله کاشانی، بر اوضاع سیطره یافت.[4] سرانجام با پشتوانه مردمی و رهبری مذهبی و سیاسی آیت الله کاشانی و دکتر مصدق، اصل ملی شدن صنعت نفت در 24 اسفند 1329 ش، در مجلس شورای ملی مطرح شد و در 29 اسفند در مجلس سنا به تصویب رسید.
د) کوشش آیت الله کاشانی برای جلوگیری از شکست نهضت
دکتر مصدق، پس از نخست وزیری دوباره خود کوشید آیت الله کاشانی و دیگر نیروهای مذهبی را به علت مسائل سیاسی روز، از صحنه خارج کند. در مقابل، آیت الله کاشانی همچنان در جایگاه پدر دل سوز کشور، یک روز پیش از وقوع کودتای 28 مرداد 1332 ش، با ارسال نامه ای به دکتر مصدق، به او خطر بروز کودتا را گوشزد کرد. همچنین، همکاری دوباره برای جلوگیری از کودتا را به وی پیشنهاد کرد و برای جلوگیری از وقوع کودتا و شکست نهضت بسیار کوشید.[5]
3. استقلال طلبی و بیگانه ستیزی ایرانیان
رهبران و ملت ایران در طول دوران و تاریخ سیاسی ایران، همواره بر این عقیده بوده اند که ملت ایران، دموکراسی را نظام مردم سالاری می دانند؛ مردم سالاری که در آن، حاکمیت از آن مردم است. به عقیده آنان مردم باید بتوانند حرف و خواسته های خود را مطرح کنند؛ یعنی یک ایرانی باید جامعه خود را خود اداره کند. اصل اسلامیت و ایرانیت که حافظ قوم و دین و تمدن ملت است، عقیده همیشگی ایرانیان در طول تاریخ بوده است. حس استقلال طلبی و دفاع از میهن، همواره در دل های این ملت موج می زند. هر ایرانی معتقد است هیچ گاه نباید وطن پرستی و استقلال طلبی را کنار گذاشت تا ایرانی آباد و خودساخته داشت. هماهنگی و همراهی مردم با رهبری و رجال روشن فکر مملکتی بسیار تنگاتنگ بود. در این نوشتار، برای نمونه، گزیده ای از تلگراف دکتر مصدق و آیت الله کاشانی به نمایندگان کارگران نفت جنوب را مرور می کنیم.[6]
10/1/1330، اهواز، آقایان احمدی، موحدی و دیگر نمایندگان محترم کارگران
«تلگراف آقایان، واصل، بلافاصله به دولت تذکر داده شد که اقدامات لازم برای رفاهیت متحصنین و اعتصاب کنندگان به عمل آورد و چنانچه درخواست کرده بودید، هیئتی مأمور رسیدگی شود. انتظار داریم که رعایت کمال وطن پرستی را چنانچه همیشه کرده اید، برای جلوگیری از دسایس بیگانگان معمول، و نظم و آرامش را جداً مراقبت نمایند و این جانبان را مرتباً از جریانات مستحضر دارند».
4. همراهی نخبگان و خواص با مردم
الف) رهبران غیر مذهبی

در کنار رهبران دینی مردمی، گروه های غیرمذهبی و روشن فکران غرب گرا که رهبری روحانیت را نمی پذیرفتند، در پی رهبری غیرمذهبی بودند. حضور دکتر محمد مصدق، این خواسته شان را برآورده کرد و مصدق، رهبری این عده را بر عهده گرفت. این دو رهبر (کاشانی و مصدق) به ضرورت زمان، (با وجود تضادهای جدی) با یکدیگر متحد و هماهنگ شده بودند.
دکتر مصدق، در مقایسه با دیگر روشن فکران، این حسن را داشت که توانسته بود اندیشه حاکمیت ملت را در عمل اجرا کند. وی فقط یک سیاست مدار و متفکر نیست که این اندیشه را به طور انتزاعی و مجرد به بحث بگذارد، بلکه توانسته است اندیشه خود را عملی کند. وقتی شخصیت مصدق را به عنوان سیاست مدار یا یک نماینده بررسی می کنیم، درمی یابیم موضعی که در قبال آن مسائل به کار برده، از تفکری سرچشمه گرفته که سالیان دراز بدان پایبند بوده است.[7]
ب) نقش محمد مصدق در ملی شدن صنعت نفت
محمد مصدق، در سال 1261هـ. ش در تهران و در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد. او از نوادگان عباس میرزا، ولیعهد قاجار بود. ناصرالدین شاه، محمد را مصدق السلطنه نامید.
محمد خان مصدق السلطنه، پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز، به تهران آمد و با وجود سن کم، مستوفی گر خراسان شد. مصدق السلطنه در نخستین انتخابات دوره مجلس مشروطیت، به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان، انتخاب شد، ولی اعتبارنامه او رد شد؛ زیرا سن او به سی سال تمام نرسیده بود. مصدق السلطنه در سال 1287، برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از پایان تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس، به سوئیس رفت و در آنجا دکتری حقوق گرفت. وی پس از بازگشت به وطن، به خدمت در وزارت مالیه دعوت شد و حدود چهارده ماه، در کابینه های گوناگون این سمت را حفظ کرد. او مدتی به والیگری (استانداری) فارس و آذربایجان منصوب شد.
دکتر مصدق، در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی، به وکالت مردم تهران انتخاب شد. وی به همراه چند نفر دیگر، در سال 1328 جبهه ملی ایران را پایه گذاری کرد. گسترش فعالیت های سیاسی پس از شهریور 1320، سبب گسترش مبارزات مردم به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن، این جنبش را که به نهضت ملی شدن نفت معروف شد، هدایت می کرد.
قانون ملی شدن صنعت نفت، پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران، در 17 اسفند 1329 به مجلس ارائه و تصویب شد. مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در 29 اسفند 1329 تصویب کرد و پیشنهاد، قانونی شد. همین کمیسیون، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در اسفند 1329 به مجلس ارائه داد که به تصویب رسید. متن پیشنهاد تصویب شده به این شرح است: «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود؛ یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد».[8]

 

منبع: اشارات - فروردین ماه سال 1381 ، شماره 35 - روز ملی شدن صنعت نفت
---------------------------------
پی نوشت:
[1] محمدعلی سفری، قلم و سیاست، ج 1، صص 104 ـ 105.
[2] سید محمد موسوی، زندگی نامه آیت الله کاشانی، صص 7 و 8؛ نهضت روحانیون ایران، ج 2، ص 482.
[3] نهضت روحانیون ایران، ج 2، ص 484.
[4] غضنفر رکن آبادی، سیاست، دیانت و آیت الله کاشانی، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ص 40.
[5] انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، نشر معارف، ص 64؛ نک: حمید پارسانیا، حدیث پیمانه، نشر معارف، 1376، ص 278.
[6] محمد ترکمان، نامه های دکتر مصدق، ص 161.
[7] مجتبی برزآبادی فراهانی، سه مرد تاریخ ساز ایران، صص 532 و 583 ـ 588.
[8]  برگرفته از: باقر عاقلی، رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، صص 1453 ـ 1491.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.