۸ جمادی الثانی ۱۳۷۷

مصلح بیدار(علامه سید عبد الحسین شرف الدین عاملی ره) - 1

تاریخ انتشار:
شرح اجمالی زندگانی پر تب و تابِ علمی و مبارزاتی عالم و متفکّر جهان اسلام و مصلح عظیم تشیّع در قرن چهاردهم هجری، حضرت آیت الله علاّمه «سید عبد الحسین شرف الدین موسوی عاملی» رحمه الله است.
علامه سید عبد الحسین شرف الدین عاملی(ره)

اشاره
نوشتاری که پیش روی شما است، شرح اجمالی زندگانی پر تب و تابِ علمی و مبارزاتی عالم و متفکّر جهان اسلام و مصلح عظیم تشیّع در قرن چهاردهم هجری، حضرت آیت الله علاّمه «سید عبد الحسین شرف الدین موسوی عاملی» رحمه الله است. در این سطور سعی شده است بخشی از آرمانهای مقدّس و ابعاد گسترده شخصیت علمی، اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی آن بزرگ مرد ارائه گردد.
نسب و ولادت
سید عبد الحسین، فرزند سید یوسف شرف الدین موسوی عاملی است. مادرش بانوی بزرگوار، زهرا صدر دختر مرحوم آیت الله سید هادی صدر، فرزند سید محمّدعلی و خواهر مرجع تقلید نامی، سید حسن صدر بوده است. نسب پاک و درخشان او با 31 واسطه به ابراهیم المرتضی بن موسی بن جعفر علیهم السلام می پیوندد.
علاّمه شرف الدین در سال 1290 ه . ق در شهر مذهبی کاظمین متولّد شد. وی در دامان پرمهر مادری پاکدامن و مهربان و تحت نظارت پدری عالم و روحانی، پرورش یافت. یک ساله بود که پدرش سید یوسف تصمیم گرفت برای گذراندن مراحل عالی تحصیل، به نجف اشرف مهاجرت کند؛ بنابراین، تنها فرزندش عبد الحسین را برداشته، با اهل و عیالش همراه کاروانی راهی کوی یار و کعبه آمال دلهای حق طلب، نجف اشرف شدند.
در آن شهر ولایت، عبد الحسین، رشد و نمو کرد. در شش سالگی به مکتب خانه رفت و در هفت سالگی می توانست قرآن را با صوتی دلنشین و لحنی زیبا قرائت کند و این امر موجب امیدواری پدر و مادرش نسبت به آینده او شد.
تحصیلات
سید عبد الحسین پس از بازگشت با پدرش از نجف به جبل عامل، دوران تحصیلات مقدماتی و ابتدایی را در آنجا آغاز نمود و در محضر والد دانشمند خود، تعلیم علوم مقدماتی را به پایان برد و سطوح را نزد شیخ باقر حیدر، سید محمّد صادق اصفهانی و شیخ علی بن شیخ باقر بن صاحب الجواهر آموخت.
هفده ساله بود که با دختر عموی خود ازدواج کرد و برای تکمیل تحصیلات خویش به عراق روانه گردید و پس از طی تحصیلات سطوح عالیه، در حوزه درسی فقها و مراجع عظام و عالیقدر در شهرهای مختلف به طلب علم نشست، که از جمله ایشان می توان به شیخ حسن کربلایی (متوفی 1322 ه . ق)، شیخ محمّد طه نجف (متوفی 1322 ه . ق)، آخوند ملا محمّد کاظم خراسانی (متوفی 1329 ه . ق) سید محمدکاظم یزدی (متوفی 1337 ه . ق) سید اسماعیل صدر (متوفی 1338 ه . ق) شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی (متوفی 1339 ه . ق) و سید حسن صدر (متوفی 1354 ه . ق) اشاره نمود.
32 ساله بود که به مقام عالی اجتهاد نایل آمد و با دریافت چندین اجازه اجتهاد، مجددا روانه جبل عامل گشت و با استقبال پرشور علما و بزرگان آن سامان مواجه شد. وی به اتّفاق پدر و برادر دانشمندش، حوزه علمیه ای در آنجا تشکیل داد؛ ولی مدتی نگذشت که پدر و اندکی بعد برادر خود را از دست داد.
زمان زیادی نگذشت که مردم جبل عامل رهبر واقعی و راهنمای حقیقی خویش را شناختند و با معظم له در اقدامات اصلاحی اش اعلام همکاری نمودند.
ویژگیهای اخلاقی
زندگی او براساس قرآن کریم، روایات اخلاقی و سیره عملی ائمه طاهرین علیهم السلام و علمای صالح سلف طرح ریزی شده بود. در این مقال، اشاره ای اجمالی به ویژگیهای اخلاقی و صفات حمیده و پسندیده معظم له خواهیم داشت:
اخلاص
اخلاص علاّمه شرف الدین زبانزد خاص و عام بود، تا آنجا که نواده ایشان، استاد سید حسین شرف الدین در این باره می نویسد:
«مدرسه ای بود در صور که مخالفان سیاسی پدر بزرگ آن را اداره می کردند. هنگامی که بچه بودم، یک روز عصر به نزدیک آن مدرسه رفتم و چند سنگ پرتاب کردم که موجب شد زیانهایی اندک به مدرسه وارد آید و این بدان علّت بود که من تحت تأثیر درگیریهای سیاسی قرار گرفته بودم که میان پدر بزرگ و مخالفانش در رابطه با مدرسه پیش آمده بود. همان شب پس از نماز عشا به خانه ما آمد. من با خوشحالی پیش دویدم. او مرا از آن کار شدیدا باز خواست کرد و گفت: مشکلات سیاسی من در ارتباط با دین است. من با مخالفان سیاسی خود برای خدا درگیر می شوم؛ اما آنان برای منافع شخصی خود مشکل آفرینی می کنند. من مدرسه جعفریّه را تأسیس کردم تا فرزندان خود و مردم را از مدارس تبشیری مسیحی نجات دهم، به ویژه فرزندان بینوایان و ناتوانان را. و به همین دلیل مدرسه را مجّانی قرار دادم. مخالفان من نیزهمین کار را کرده اند؛ اگر چه برای رقابت من، یعنی آنان نیز مدرسه ای درست کرده اند برای طبقات پایین شیعه. حالا اگر من بتوانم آنان را به راه صواب بکشانم و برنامه مدرسه جعفریه را در آنجا هم پیاده کنم، چه بهتر! و اگر این کار را نتوانم، چون آنان می خواهند با من رقابت کنند، ناچارند راه مرا در پیش گیرند و مدرسه خود را مانند جعفریّه اداره کنند و دراین صورت کاری که مورد رضای الهی است، انجام گرفته. چه به دست من انجام یابد یا به دست مخالفان من.»
مهمان دوستی
هرگاه میهمانی بر او وارد می شد، خصوصا اگر از دانشمندان بود، بسیار به آنان احترام می گذاشت و گاهی که آب لوله کشی در قسمت بیرونی منزل [محل سکونت مهمانان] قطع می شد، او شخصا آفتابه را آب می کرد و در دسترس مهمان قرار می داد.
طبع بلند
در مورد بلندطبعی علامه شرف الدین، از فرزند وی، حجة الاسلام حاج سید عبد الله شرف الدین داستانی نقل شده که در کتاب ادیب مشهور محمّد علی الحومانی به نام «من یسمع» آمده است:
«ملک فیصل توسّط رییس دربارش احسان البکر الجابری مبلغ 5 هزار لیره مصری برای سید شرف الدین فرستاد؛ اما ایشان ضمن رد آن فرمود: من برای پول جهاد نکردم. فیصل هم گفته بود: من تا به حال آدمی به این بلندطبعی ندیده ام.»
اهتمام به امور طلاّب
در ابتدای ورود علامه به لبنان که مصادف با جنگ جهانی اوّل بود، حکومت عثمانی بخشنامه ای صادر کرد که هر کس توانایی حمل اسلحه دارد، باید وارد نظام شود و از این حکم، فقط آن دسته از علمای دینی معاف بودند که نامشان در دفاتر دولتی ثبت بود و این استثنا فقط شامل علمای سنّی و مسیحی می شد؛ زیرا علما و طلاّب شیعی دفتری نداشتند و کسی هم نبود که نام آنان را در جایی به ثبت رسانیده باشد. معظم له در این باره اقدام کرد و کوشید تا اینکه ازطرف باب عالی عثمانی در استانبول فرمانی برای معاف بودن علما و طلاّب شیعه صادر شد.
از دیگر خصوصیات اخلاقی آن مجاهد نستوه و فقیه ژرف نگر که اسوه اخلاق آن زمان بود، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. احترام به تمام طبقات اجتماعی و سلوک مناسب با آنان؛
2. دستگیری از افراد بی بضاعت و کوشش برای رفع دردها و مشکلاتشان؛
3. عفو و چشم پوشی از کسانی که به وی بدی می کردند؛
4. تشویق نوجوانان به تحصیل و خودسازی و کوشش برای متدیّن بار آوردن آنان؛
5. در بزرگداشت اهل علم، اهل قلم و شاعران، زبانزد خاص و عام بود؛
6. به ایرانیان سخت علاقمند بود؛ چون آنان را پشتیبان واقعی تشیع می دانست؛
7. تواضع فوق العاده ای داشت و خود را همیشه اقلّ خَدَمَةِ الدین الاسلامی و سدنة المذهب الامامی معرّفی می کرد؛ و از نشانه های فروتنی اش این بود که به حرفهای عوام الناس نیز دقیقا گوش می داد و احساس خستگی نمی کرد؛
8. در امر به معروف و نهی از منکر جدیّت داشت و با متخلّفان و اهانت کنندگان به مقدّسات عملاً و به سختی برخورد می کرد؛
9. حق گو و حق طلب بود؛
10. دور اندیش و تیزهوش بود و مردم را به کار خیر ترغیب می کرد؛
11. هرگز به هم بحثهای خود فخر نمی فروخت.

منبع: مبلغان - مهر و آبان 1387، شماره 108 - مصلح بیدار(علامه سید عبد الحسین شرف الدین عاملی)

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.