سفیر شهید، حضرت علی بن محمد الباقر(ع) - 1

تاریخ انتشار:
شخصیت حضرت علی بن محمد الباقر(ع) به سبب سیرة تبلیغی ایشان، در میان امامزادگان دارای جایگاهی والا است که با مطالعة آن می توان به درسهای آموزنده ای برای جامعة علمی و فرهنگی، به ویژه حوزه های علمیه دست یافت.
حضرت سلطان علی بن محمد الباقر(علیهما السلام)

مقدمه:
شخصیت حضرت علی بن محمد الباقر(ع) به سبب سیرة تبلیغی ایشان، در میان امامزادگان دارای جایگاهی والا است که با مطالعة آن می توان به درسهای آموزنده ای برای جامعة علمی و فرهنگی، به ویژه حوزه های علمیه دست یافت.
بزرگمردی که بنا به درخواست مردم کاشان از محضر نورانی امام محمد باقر(ع) به این شهر مهاجرت کرد و هدایت و رهبری آنها را بر عهده گرفت و مأمن وملجأ مردم این منطقه و شهرهای اطراف، مثل قم شد. این امامزادة بزرگوار با ارتباط گرم و روحانی با قشرهای مختلف مردم و سفرهای کوتاه مدت به مناطق مختلف کاشان و دیدار با مردم آن سامان، و احیای نماز جمعه در کاشان توانست در مدت 3 سال به هدایت مردمان آن سامان بپردازد. وی در پایان این دوران با شهادت خویش درستی حرکتش را به اثبات رسانید.
صاحب ریاض العلماء می نویسد: «سید اجل سید علی بن مولانا امام باقر(ع) از بزرگان و اکابر فرزندان امام باقر(ع) است و بیان عظمت شأنش نیازی به کلام طولانی ندارد. قبرش در حوالی کاشان و معروف به «مشهد بارکرس» است.
تولد
حضرت علی بن محمد الباقر(ع) از خاندان عصمت و طهارت و فرزند گرامی و بلند مرتبة امام باقر(ع) است. شیخ عباس قمی; دربارة فرزندان امام پنجم شیعیان می نگارد:
بدان که اولاد آن حضرت، بنابر آنچه شیخ مفید و طبرسی و دیگران ذکر کرده اند، از پسر و دختر، هفت نفرند: ابو عبدالله جعفر بن محمد(ع) و عبدالله که از اُم فروه بنت قاسم بن محمد بن ابی بکر بودند و ابراهیم و عبیدالله که از ام حکیم بوده و هر دو در ایام حیات پدر بزرگوارشان وفات کردند. و علی و زینب و ام سلمه که از ام ولد بودند؛ هر چند که در بعضی کتب دیگر ام سلمه را از مادری دیگر دانسته اند.»[1]
اولاد حضرت علی بن محمد باقر(ع)
صاحب کتاب بغیة الحائر، در بیان مختصری از حال اولاد آن حضرت می نویسد: «شأن و حال اولاد این بزرگوار نیز مانند بقیّه احفاد امام باقر(ع) است که با اهمال و فراموشی تاریخ و مورخین از یاد رفتند؛ ولیکن علی رغم این مطلب از لابه لای کلمات و از میان اقوال پراکندة مورخین، ثابت شده است و هیچ شکی در این نیست که این بزرگوار، دارای نسل است؛ با اینکه به خاطر دلایل و اسبابی احوال اولادش مخفی شده است.»[2]
البته مصعب زبیری می نویسد: «علی بن محمد (باقر)(علیهماالسلام) دختری به نام فاطمه داشت که مادرش ام ولد بود و موسی بن جعفر بن محمد باقر(ع) با این دختر ازدواج کرد.»[3] صاحب غایة الاختصار نیز همین مطلب را نقل نموده است.[4]
فرزند بزرگوار دیگری نیز از ایشان بوده است که احمد بن علی بن باقر(ع) نام داشت. قبر ایشان در اصفهان در باغاتی قرار دارد که سر راه محلة خواجو است.[5]
توصیف علما
صاحب کتاب مشاهد العترة الطاهره در بیان امامزادگان کاشان آورده است: «در کاشان، آرامگاه علی بن امام محمد باقر بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب(ع) قرار دارد. خوانساری در روضات الجنات و قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین و سید جعفر بحرالعلوم[6] و حاج شیخ عباس قمی[7] و شیخ عبدالجلیل قزوینی رازی[8] نقل کرده اند که علی بن امام باقر(ع) در ناحیة کاشان در روستایی به نام «وبار کرسب» در آرامگاهی آباد، مدفون است و مجد الدین آن را تجدید عمارت و به بهترین صورت تزیین و املاکی را بر آن وقف کرد. شیخ مفید در ارشاد، مصعب زبیری در انساب قریش و ابوطالب اسماعیل مروزی در انساب الطالبیّه نیز این را نقل کرده اند.»[9]
صاحب ریاض العلماء می نویسد: «سید اجل سید علی بن مولانا امام باقر(ع) از بزرگان و اکابر فرزندان امام باقر(ع) است و بیان عظمت شأنش نیازی به کلام طولانی ندارد. قبرش در حوالی کاشان و معروف به «مشهد بارکرس» است. گنبد رفیع و عظیمی دارد و جماعتی از علمای شیعه نیز در شأن او فضایلی گفته و درباره کرامات او و مشهدش حکایاتی دارند.»[10]
در مقام ممتاز سلطان علی بن محمد باقر(ع) و مدفن و اعقاب وی تردیدی وجود ندارد و از نظر علمای انساب نیز وی، از یاران و اصحاب امام جعفر صادق(ع) بوده است و اعتراف وی به حق امام زمان خود اثبات می شود.
در مقام، شأن و عظمت حضرت سلطان علی بن محمد باقر(ع) همین بس که ائمه اطهار: محل دفن او را هنگام بروز بلایا و سختیها به عنوان مهد امنیت معرفی و در روایتی آن را با قم هم ردیف ساخته اند: «فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ الْاَردهار؛[11] بر شما باد توجه به قم و اطراف آن و اردهال»؛ چنانکه امام رضا(ع) ضمن گفتگویی با میهماندار خواهرش، فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در قم، به نام موسی بن خزرج، از وی می پرسد: «اردهال رامی شناسی؟» عرض می کند: «مرا در آنجا دو مزرعه ملکی است.» امام در این موقع سه بار می فرماید:«نِعْمَ الْمَوْضِعُ الاردهار؛ خوب موضعی است اردهار» و ادامه می دهد: «فالزم به و تمسک به؛ پس التزام و تمسک به آن پیدا کن.»[12]
درخواست مبلغ و راهنما
جمعی از شیعیان و دوستان اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) که در کاشان (چهل هزاران = چهل حصاران) بودند، با اهالی فین، انجمنی تشکیل دادند. آنان به این نتیجه رسیدند که چون از خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دورند، عریضه ای خدمت امام بفرستند تا یک نفر از آقازادگان خود را برای راهنمایی و تربیت و تعلیم احکام اسلام و پیشوایی به جانب آنان گسیل فرماید.[13]
آنان عریضه ای نوشتند، و همراه عامر بن ناصر و هدایایی، خدمت حضرت باقر(ع) به مدینه طیّبه ارسال داشتند. عامر، نامه را به امام(ع) رسانید و آن حضرت پس از قرائت نامه فرمود: «ای عامر! دوستان، یک نفر را برای پیشوایی و هدایت خواسته اند؛ دلم گواهی نمی دهد که یکی را به آن ولایت بفرستم و دل از او بردارم؛ اما به خاطرم می رسد با خدای تعالی مشورت کنم، اگر از خداوند عالم اشارتی باشد، اجازت می دهم به همراهت یکی روانه شود.»
تصمیم امام باقر(ع)
حضرت امام محمد باقر(ع)، جدّش پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را در خواب دید که فرمود: «ای فرزند! دوستان ما قاصدی به طلب پیشوایی، نزد تو فرستاده اند. باید خواستة نمایندة آنان را اجابت کنی و دست ردّ به سینة آنان نگذاری تا در روز قیامت ایراد و مؤاخذه بر تو نباشد. نور دیده ام سلطان علی را همراه او روانه کن که مردم آن سامان، وی را زیارت کنند، و از هدایت او بهره مند شوند، و به آرزوهای خود برسند.»
آن حضرت از خواب بیدار شد و فرزندان خود را جمع کرد و فرمود: «ای نور دیدگانم! جدّ بزرگوارم در خواب به من امر فرمود که نور دیده ام، سلطان علی را به فین و چهل حصاران و نواحی آن بفرستم تا مردم آنجا را به طریقة جدّم راهنمایی کند؛ امّا می دانم دیگر او را نخواهم دید و از بوستان وصلش گلی نخواهم چید. به هر حال توقف جایز نیست. وسایل مسافرت را برایش آماده کنید.» امام جعفر صادق(ع) امر فرمود تا اسباب سفر برادر را مهیّا کردند. حضرت سلطان علی با والد بزرگوارش وداع کرد و از مدینه بیرون آمد.[14]
نزول اجلال در کاشان
مردم کاشان با شنیدن تشریف فرمایی حضرت، خوشحال شده، از کوچک و بزرگ، زن و مرد تقریباً شش هزار نفر به عزم استقبال، پیاده و سواره به آن سوی شتافتند. آنان شب را خارج از بارکرس، آسوده خوابیدند و وقتی صبح شد به قصد زیارت آن حضرت به سوی خابه روان شدند؛ اما برای اهالی آن محل ترس و وحشت روی داد و جمعیت را راه ندادند. وقتی چشم جلال الدین در خابه بر سعید بن قوام الدین و محمد بهروز افتاد، جمعیت را راه دادند. حضرت امامزاده به سبب آب و هوای خوب آن قریه، گویا یک ماه را در آنجا اقامت کردند، پس از یک ماه به سوی فین و کاشان حرکت کردند و وارد آن دیار شدند. آن حضرت، بیش تر اوقات در مسجد جامع کاشان به عبادت می پرداختند و شیعیان نماز جمعه را به ایشان اقتدا می کردند و کرامات بسیاری از آن حضرت بروز کرد.[15]
وی پس از مدتی به طرف خابه حرکت کرد؛ ولی هر جمعه برای اقامه نماز جمعه به کاشان بازمی گشت و دوباره برای استراحت به خابه می رفت.[16]
یک سال بدین منوال گذشت و حضرت در این مدت با فرستادن نامه به پدر بزرگوار و برادرش آنان را از چگونگی حالات خود باخبر می کرد تا اینکه در سال 114 هجری قمری هشام بن عبدالملک ملعون حضرت باقر(ع) را مسموم کرد و آن حضرت به شهادت رسید که حضرت امام جعفر صادق(ع) نیز در نامه ای به برادر گرامی اش، خبر شهادت آن امام همام را رسانید.[17]
 

 

منبع: مبلغان - شهریور و مهر 1388 - شماره 120 - سفیر شهید، حضرت علی بن محمد الباقر(ع)
-------------------------------
پی نوشت:
[1]. منتهی الآمال، مطبوعات حسینی، تهران، 1387 ش (دو جلد در یک مجلد) ج2، ص79.
[2]. شهید اردهال، سید محمد مهدی رضا توفیق، پیام مهدی4، قم، چاپ اول، 1376، ص35.
[3]. المشاهد العترة الطاهرة، مؤسسة البلاغ، بیروت، چاپ اول، 1408 ق، ص 270.
[4]. منتهی الامال، ج2، ص79.
[5]. مجموعه تاریخی مذهبی مشهد اردهال، هیأت امناء سلطان علی بن محمد باقر(ع)، ایران، ص36.
[6]. تحفة العالم، عبداللطیف جزائری، حیدر آباد دکن، ج2، ص10.
[7]. الکنی والالقاب، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1403 ق، ج2، ص5.
[8]. کتاب الردّ علی النقض، ص170، به نقل از: نور باقر، ص30.
[9]. المشاهد العترة الطاهرة، ص207.
[10]. بغیة الحائر فی احوال اولاد الامام باقر(ع)، سید حسین حسینی ازباطی، به نقل از: شهید اردهال، سید محمد مهدی رضا توفیق، ص16.
[11]. نور باقر، به نقل از: تاریخ قم، سید علی محسنی، مؤسسه انتشارات مشهور، قم، اول، 1383 ش، ص270.
[12]. همان.
[13]. مجموعه تاریخی، مذهبی مشهد اردهال، حسین فرّخ یار، هیئت امناء سلطان علی بن محمد باقر(ع)، چاپ اول، 1369 ش، ص37.
[14]. نور باقر، ص54.
[15]. همان، ص57.
[16]. همان.
[17]. شهید اردهال، ص40.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.