سفیر شهید، حضرت علی بن محمد الباقر(ع) - 2

تاریخ انتشار:
شخصیت حضرت علی بن محمد الباقر(ع) به سبب سیرة تبلیغی ایشان، در میان امامزادگان دارای جایگاهی والا است که با مطالعة آن می توان به درسهای آموزنده ای برای جامعة علمی و فرهنگی، به ویژه حوزه های علمیه دست یافت.
حضرت سلطان علی بن محمد الباقر(علیهما السلام)

دیدار از مردم مناطق مختلف
از ویژگیهای حضرت علی بن محمد باقر(ع) این بود که برای رسیدگی و حل مشکلات دینی مردم در بعضی از مناطق، طبق خواسته آنها به سویشان می شتافت. در این باره نقل شده است که زرین کفش (زرین نعل) حاکم منطقه، وقتی به خدمت حضرت رسید، عرض کرد: «بعضی از مساکین و عاجزین قریه بارکرس که قادر بر مسافرت به خابه نیستند، تقاضا دارند که امام زاده به نور قدوم مبارک، بارکرس را منور ساخته تا پیران و زمینگیران از پند و اندرزهای شفابخش شما جانی تازه و قوتی بی اندازه گیرند، و مردم فین و کاشان نیز به ملاحظة نزدیکی راه و طی مسافت، بیش تر به نماز حاضر شوند. مردم نیز با او همصدا گشته، همین درخواست را کردند و قدر و رأی عامر ناصر را از یاد بردند و همگی سعی و اهتمام کردند که حضرت را از آن قریه به بارکس حرکت دهند، و هر چه خواجه جلال الدین و خواجه ملک شاه سرو صدا کردند که حضرت به آن محل مسافرت نکند، مؤثر واقع نشد.
در نتیجه حضرت متوجه بارکرس شده و در دامنة حَیَل (کوهی) که نزدیک سرچشمه بارکرس بود، سکونت گزید و خیمه ها بر پا کردند، و مردم همه روزه به خدمتش می رسیدند.»[18]
البته این روش و منش آن حضرت در توجه به مناطق محروم و مسکینان و سفرهای فرهنگی، می تواند سرمشق خوبی برای کاروان علم و تبلیغ باشد.
گزارش فعالیّت
والیِ وقتِ این نواحی، ارزق ابرح بود که به قولی ایالت قم و به قولی دار السلطنة قزوین تحت حکومتش بود. حارث، ملقب به زرین کفش که اهل بارکرس بود و از جانب وی حکومت اردهال و قم و بارکرس را داشت با خود اندیشید که مبادا گرویدن مردم به حضرت سلطان علی و اجتماع آنان به گوش ارزق ابرح برسد و ناراحت شود و ریاست این نواحی را از وی بگیرد، و او را به قتل برساند؛ در نتیجه وی به والی نوشت که سلطان علی بن امام محمد باقر(ع) 3 سال است به این نواحی آمده است و مردم بسیاری به او گرویده و مطیعش شده اند؛ ولی جمعیت ما اندک است و تاب مقاومت در مقابل آنان را نداریم، هر دستوری دهی، رفتار کنیم.
چون نامه به والی رسید، بسیار ناراحت شد و ارقم شامی را که در کشتن امامزادگان معروف بود همراه شصت هزار نفر و همراه زبیر نراقی به کمک زرین کفش فرستاد تا در سرکوب این امامزاده بزرگوار به یاری او بیایند.[19]
حماسة عاشورایی اردهال
نیروهای ارقم شامی و زبیر مزاقی به همراهی نیروهای زرین کفش، شبانه و بدون سر و صدا وارد منطقه شدند و راههای خروجی را مسدود کردند. در این حال، جناب عبدالکریم بارکرسی آشپز و خادم حضرت سلطان علی از ماجرا خبردار شد و پابرهنه، نزد آن حضرت شتافت و ایشان را از ماجرا باخبر کرد. در نتیجه، حضرت نیز بی درنگ، خود را آمادة رزم کرد و عبدالکریم نیز به سمت حوابق رفت تا آنها را باخبر کند. آنها نیز همراه خواجه جلال الدین و خواجه ملک شاه، همراه دویست نفر به کمک حضرت آمدند و نامه ای به سوی فین و کاشان فرستادند که قاصد به دست یاران زرین کفش کشته شد و سرش را برای خواجه جلال الدین فرستادند. این دویست نفر با لشکر زرین کفش مقابله کردند، و در مقابل، مردم قلّة الجبال به ترغیب زرین کفش به لشکرش پیوستند. در این درگیری، خواجه نصیر، فرزند خواجه جلال الدین کشته شد. با شدت گرفتن درگیری، بقیة بزرگان نیز به شهادت رسیدند و حضرت نیز پس از استفاده از چوبة تیر، که بنا به روایتی 80 چوبه داشت، با شمیر به مبارزه برخاست و پس از جنگهای تن به تن، ضعف بر ایشان مستولی شد و از اسب فرو افتاد و خون از پیشانی اش جاری شد. در چنین حالی، لشکر ارقم به محل مبارزه آمده و مردم خابه و معدود افراد باقی مانده در کنار حضرت، فرار کردند و ارقم به بالین حضرت(ع) آمد و سرِ مطهرش را جدا کرد.
از ویژگیهای حضرت علی بن محمد باقر(ع) این بود که برای رسیدگی و حل مشکلات دینی مردم در بعضی از مناطق، طبق خواسته آنها به سویشان می شتافت.
وقتی مردم فین و کاشان از ماجرا باخبر شدند، گریان و نالان به محل مبارزه رفتند و حضرت و سایر شهدا را دفن کردند و با لشکر زرین کفش نیز به مبارزه پرداختند و آنها را به انواع عذابها و شکنجه ها معذّب کردند و حتی خانه ها و باغات طرفداران زرین کفش را ویران ساختند.[20]
وصایای حضرت
وقتی حضرت در لحظه های آخر عمرشان، چشم گشودند، خود را در کنار خواجه ملک شاه دیدند و فرمودند: «ای دوست موافق! وصیتی چند دارم، باید به وصایای من عمل کنی:
1. برادرم و نور دیده ام (سلطان محمود) از ترس دشمنان در خانة عبدالکریم بارکرسی پنهان شده است. کوشش کن او را به مردم چهل حصاران و فین رسانی که به وی آسیب نرسد.
2. نامه ای به حضرت برادرم امام جعفر صادق(ع) عرضه کن و تمام وقایع و شرح غربت و مظلومی مرا بده و ذکر کن که مردم با من چه ها کردند و نگذاشتند، یک دفعه دیگر به خدمتت برسم.
3. سلام مرا به دوستان فین و چهل حصاران برسان و بگو قبر مرا در همان محلی قرار دهند که به شما نشان داده ام و تخلف نورزند.[21]
کرامات حضرت
یکی از کراماتی که دربارة حضرت علی بن محمد باقر(ع) نقل شده است به شرح ذیل است: «فرد مورد وثوقی که از بیماری مهلک سودا رنج می برد نقل می کند که مشرف به زیارت آن حضرت شده و حاجت خواستم، شبی حضرت به خوابم آمده و نوید بهبودی به من داد. چند روزی از این ماجرا نگذشت که بهبودی کامل یافتم.
یکی از اهالی کاشان نیز نقل می کند، در حالی که همة دکترها جوابم کردند و بیماری ام را سرطان خون تشخیص داده بودند، به یاد کرامات و الطاف آن حضرت افتاده و راهی اردهال شدم شب را در آنجا ماندم، و حاجت خواستم و این کار چندین بار تکرار شد، تا اینکه شبی حضرت را در خواب دیدم. به من فرمودند: فلانی به نماز اهمیت بیش تر بده، و از ما ناامید مشو. در حالی که بدنم می لرزید، از خواب بیدار شدم و پس از چندی که برای آزمایش خون رفتم، هیچ عیب و نقصی در خودم نیافتم.»[22]
حضرت امام محمد باقر(ع)، جدّش پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) را در خواب دید که فرمود: «ای فرزند! دوستان ما قاصدی به طلب پیشوایی، نزد تو فرستاده اند. باید خواستة نمایندة آنان را اجابت کنی و دست ردّ به سینة آنان نگذاری تا در روز قیامت ایراد و مؤاخذه بر تو نباشد. نور دیده ام سلطان علی را همراه او روانه کن که مردم آن سامان، وی را زیارت کنند، و از هدایت او بهره مند شوند، و به آرزوهای خود برسند.»
سرداب اعجاب انگیز
در ایران صفای حرم مطهر سلطان علی، سمت راست، پله های سردابی وجود دارد که تقریباً 6 متر طول و 3 متر عرض و 5/3 متر ارتفاع دارد. دربارة این سرداب و تابوتهای داخل آن، سخنان زیادی گفته اند.
از جمله نقل شده است که «در سال 1313 شمسی اعتضاد الدوله، حکمران قم به مشهد اردهال (که از توابع قم بود)، آمد و فرمان داد تا روی سرداب را بشکافند. شخصاً داخل سرداب شده و حدود یکصد تابوت را مشاهده کرد که در هر یک جسدی سالم و از هم متلاشی نشده، در حالی که لباس زندگی به تن داشتند و روی گونه های بعضی خون خشکیده نمودار بود، قرار داشت، او ایشان را از یاران سلطان علی(ع) می شمارد.»[23]
«در سال 1341 شمسی حضرت آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی; به قصد تأمین موتور برق به مشهد تشریف آوردند، نیمه شبی گوشه ای از سطح ایوان صفة صفا را شکافتند، تا دریچه ای به سرداب باز کنند. پس از تهویه مصنوعی هوای داخل سرداب، بدواً یکی از جوانان محل، پیشقدم شده و به وسیلة چراغ زنبوری با کمک دیگران داخل سرداب می شود، پس از کسب اطمینان از عدم وجود خطر، معظم له وارد محوطة سرداب می شوند.
به طوری که ایشان نقل فرمودند: در سمت شرقی سراب، متجاوز از یکصد تابوت به اندازه های مختلف و رنگهای متفاوت در سه ردیف، روی یکدیگر گذاشته شده است که قسمتی از تخته های سرِ چند تابوت شکسته است و درون هر تابوت جسدی در لباس زندگی، صورت باز و موهای ژولیده نمودار است که با مختصر چیزی که به آنها اصابت کند، مانند پودر بر روی هم فرو می ریزد و متلاشی می شود، در عقب سرداب زیر دارالحفاظ لوحه ای از سنگ نصب و روی آن نام سید رکن الدین مسعود و تاریخ 954 حجازی شده است.»[24]
قالی شویان
سالهاست که مراسم قالی شویان (در نزدیک ترین جمعه به روز 17 مهرماه هر سال) به یاد شهادت حضرت سلطان علی بن محمد الباقر(ع) با شور و غوغای وصف ناپذیر، همراه عزاداری و نوحه خوانی در مشهد اردهال برگزار می شود.
ممکن است قالب اصلی این مراسم، اندکی تغییر یافته باشد؛ ولی یکی از رسوم سنتی و مذهبی است که سابقة کهنی دارد. اصل این مراسم و انجام صحیح آن نه تنها با رسوم مذهبی منافاتی ندارد، که در راستای آن نیز هست.
به هر حال در این روز، یاد آن حضرت زنده نگاه داشته می شود. چند روز قبل از آن (به ویژه شبی که فردای آن مراسم برقرار خواهد شد) سیل جمعیت، از پیر و جوان، وزن و مرد، به این محل هجوم می آورند.
صبح این روز، مردم زیادی از فین، چوب به دست، بر سر چشمة آبی در کنار حرم (یعنی در محل شستن قالی) گرد هم می آیند و با شعار «یا حسین»، «یا حسین» به طرف مرقد مطهر حضرت سلطان علی بن محمد باقر(ع) حرکت می کنند. آنان در صحن صفا، همراه سایر مردم و با حضور چندین تن از علما و شخصیتهای مذهبی، مراسم را با تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید آغاز می کنند. سپس مردم به نوحه خوانی و عزاداری می پردازند و پس از دقایقی چند، «فینی»های چوب به دست، یکی از قالیهای داخل حرم را برای شستن از خادمان امامزاده تحویل می گیرند. سپس قالی را لوله می کنند و بر دوش می کشند و با حمایت چوبهای خود، آن را از صحن صفا خارج و در حالی که عَلَم و کُتَل هایی در جلو حمل می کنند، حسین، حسین گویان، قالی را به طرف چشمة آبی می برند که در 800 متری امامزاده (حرم) روان است. بردن این قالی، سَمبُل جریان حرکت دادن جنازة مطهر امامزاده است و پس از دقایقی عزاداری، مراسم پایان می پذیرد. همچنین در این مراسم بسیار باشکوه که دیدنش، هر انسانی را شوق زده و گریان می کند، هزاران تن از مردم، در حالی که بر سر و روی خود می زنند با شعارهای گوناگون، چوب به دستان فینی را همراهی می کنند.[25]
درس تاریخی
این آموزة تاریخی، رهاورد ارزشمندی را برای مدیران عرصة تبلیغ و مسئولان حوزه های علمیه و نیز برای مردم مسلمان دارد.
مردم باید بیاموزند که برای تحکیم پایه های اعتقادی خویش و جاری ساختن دین در عرصه های مختلف زندگی، نیازمند ارتباط با عالمان دینی هستند. این روش و منش در سیرة سلف، بسیار پررنگ بوده است. استاد حسن زادة آملی حفظه الله تعالی در یکی از گفتارهای درسی خویش می فرمود که مردم نور، در عصر مرحوم آیت الله ملا هادی سبزواری; قصد تشرف به مشهد مقدس داشتند، به همین سبب، ابتدا به تهران می آیند و از آیت الله شیخ عبدالنبی نوری; که در حوزة علمیة تهران مشغول تحصیل علوم دینی بودند درخواست می کنند تا برای راهنمایی آنها، همراهشان به مشهد مقدس برود که آن مرد الهی، پذیرفت. از منفعتهای آن سفر، این بود که مردم علاوه بر یک زیارت با معرفت، همراه آیت الله نوری به دیدار مرحوم ملاهادی سبزواری نیز رفتند و از محضر نورانی آن عالم ربانی استفاده بردند. از طرف دیگر، مدیران عرصة تبلیغ و بزرگان حوزه، نیز باید با رجوع به سیرة نورانی سلف صالح و با توجه به خواسته های مردم و موقعیتهای جغرافیایی، مبلغانی را برای راهنمایی مردم، چه کوتاه مدت و چه بلندمدت، اعزام کنند تا آنکه ان شاءالله مسجدی و روستایی بدون روحانی و مبلغ وجود نداشته باشد.
 

 

منبع: مبلغان - شهریور و مهر 1388 - شماره 120 - سفیر شهید، حضرت علی بن محمد الباقر(ع)
-------------------------------
پی نوشت:
[18]. مجموعه تاریخی، مذهبی مشهد اردهال، ص43 42.
[19]. شهید اردهال، ص42.
[20]. همان، ص37 44 و ر.ک: میرزا عباس فیض، گنجینه آثار قم، 1350ش.
[21]. مجموعه تاریخی، مذهبی مشهد اردهال، ص57.
[22]. مجموعه تاریخی، مذهبی مشهد اردهال، ص166.
[23]. شهید اردهال، ص46، به نقل از گنجینه های آثار قم و رساله ملا عبدالرسول مدنی کاشانی;.
[24]. نور باقر، ص93.
[25]. شهید اردهال، ص47 49.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.