فقدان هنر و عاطفه در جامعه منجر به شکست جامعه می شود
به گزارش بلاغ به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید در دیدار اعضای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد، با بیان اینکه خداوند در قرآن کریم، جهان را هنرمندانه معرفی کرده است، بیان داشت: خداوند جهان را زیبا و احسن خلق کرد، این ساختن و زیبا خلق کردن دو اصلی است که خداوند در قرآن کریم در کنار هم مطرح کرده است و اگر انسان از دریچه هنر به آنچه در دنیا خلق شده، نگاه کند همه چیز را زیبا خواهد دید.
او با بیان اینکه قرآن کریم، خلقت خداوند را با هنر و زیبایی آمیخته می داند، گفت: راز ماندگاری برخی اشعار و آثار بزرگان این است که آنها آثار خود را به هنر آراسته و آمیخته کردند؛ شاعرانی مانند مولوی به آن دلیل ماندگار شدند که معقول را در قالب هنر تنزل دادند و بعد به خیال و مخیله آوردند و تحویل حس دادند و از این طریق آن را دل پذیر ساختند؛ این همان معنای هنر است.
آیت الله جوادی آملی در بیان تعریف هنر خاطرنشان کرد: هنر این است که انسان، معقولی داشته باشد و از مسیر صحیح به مخیله و خیال برساند و از آنجا به حس تنزل دهد و سپس آن را تحویل خواننده و گیرنده دهد.
او با تاکید بر طهارت روح هنرمند و تاثیر آن در عرضه آثار هنری فاخر بیان داشت: اگر هنرمندی معقول و ذوق هنری داشته باشد و دامن آن معقول را به سمت خیال و حس بیاورد، دیگر هنرهای مختلف از جمله سینما، تنها بازی و بازیگری صرف نخواهد بود، بلکه سینما درس حکمت می شود.
این استاد حوزه با اشاره به ابدی بودن انسان، نیاز انسان را هنر الهی و ابدی دانست و ابراز داشت: اگر مرگ، آخر خط و پوسیدن بود و بعد از مرگ دیگر خبری نبود، تلاش و کوشش زیادی نیاز نبود و هنر در حد بازی بسنده می شد، اما حقیقت مرگ چیز دیگری است و آن این است که انسان مرگ را می میراند و لذا انسان، موجودی ابدی است، این ابدیت نیازمند ره توشه است و این ره توشه در هنر عاقله یافت می شود.
او بیان کرد: هنر این است که انسان در همین جهان بهشت و جهنم را ببیند، اینکه برهان بگوید بهشت و جهنم وجود دارد، این هنر نیست و مشکلی را برطرف نمی کند. اگر انسان بتواند واقعیت و حقیقت را ببیند، هم خود و هم جامعه در آسودگی به سر خواهند برد.
آیت الله جوادی آملی ایجاد عاطفه بین آحاد مختلف مردم را از جمله رسالت های اصلی هنر برشمرد و افزود: همه ما شنیده ایم که سنگ روی سنگ بند نمی شود مگر اینکه ملاتی نرم بین آنها باشد؛ بهترین اثری که هنر در جامعه می گذارد، ایجاد عاطفه است. مادامی که هنر و عاطفه در جامعه نباشد، شکست جامعه حتمی است و این حقیقت است. داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است و طرف دیگر داشتن وحدت و اتحاد است و اگر هنر، نتواند به وسیله ایجاد عاطفه، جامعه را به هم متصل و متحد کند؛ شکست، حتمی است.
او در فراز پایانی سخنان خود عنوان کرد: جامعه هنرمند باید این قدرت را داشته باشد که هنر و عاطفه را به بخش های مختلف جامعه تزریق کند، چون هنر با دل سر و کار دارد، اگر هنر، در سطح عقلانی خود باقی بماند، جامعه را منعطف می کند و کسی را نیز بی دلیل نمی رنجاند.
این مرجع تقلید ادامه داد: ما با عاطفه و ادب زندگی می کنیم و اگر عاطفه و ادب به وسیله هنرمندان در جامعه تزریق شود این جامعه می تواند به خوبی با هم متحد شوند، آن وقت این کشور نورانی خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدید