توفیق تبلیغ؛ نگاهی به شیوه تبلیغی استاد قرائتی

تاریخ انتشار:
یكی از وسایل مورد نیاز جهان امروز، ابزار تبلیغ است. می توان با استفاده از ابزارهای مدرن تبلیغی، ناممكن ها را ممكن ساخت و فرهنگ خویش را به جان و جهان انسان ها تزریق نمود. لذا لازم است...

اشاره

«ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِكَ بِالْحِكْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَتِی هِی اَحْسَنُ؛ 1با حكمت و اندرز نیكو، به سوی پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی كه نیكوتر است، مجادله كن!»

یكی از وسایل مورد نیاز جهان امروز، ابزار تبلیغ است. می توان با استفاده از ابزارهای مدرن تبلیغی، ناممكن ها را ممكن ساخت و فرهنگ خویش را به جان و جهان انسان ها تزریق نمود. لذا لازم است با به كارگیری شیوه های نوین تبلیغی و استفاده از قابلیت های این بخش، نورانیت اسلام و قرآن را به همگان نشان داد.

استاد قرائتی در میان مبلغان معاصر از جمله چهره های موفقی است كه توانسته است با ابتكار و تجربه های منحصر به فرد در شیوه دعوت، در طول بیش از سه دهه تلاش خستگی ناپذیر، مبانی روشنگرانه اسلام ناب محمدی(ص) را با محوریت قرآن كریم به مخاطبان عرضه نماید.

در این نوشتار تلاش شده است تا به اجمال، شیوه تبلیغی این استاد بزرگوار تقدیم علاقه مندان و مبلغان گرامی گردد؛ باشد كه مورد استفاده قرار گیرد.

معارف

1. دامنه تبلیغی خود را گسترش دهیم

تبلیغ محدود به زمان و مكان خاصی نیست و مرز و بوم ندارد. رسول اكرم(ص) به سران كشورهای یمن، حبشه، روم، ایران دعوتنامه ارسال نمودند. حضرت امام(ره) نیز به رهبر بزرگترین قدرت های ماركسیستی نامه دعوت نوشتند. با هجرت یك عالم قزوینی به كشور چین، اسلام به چین وارد شد؛ و مردم شمال كشور چاد از طریق چند زن مسلمان با اسلام آشنا شدند.

2. ما مردم را دعوت كنیم؛ قبل از آنكه آنها دعوت نمایند

امیر مومنان حضرت علی(ع) در توصیف پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: «طَبیبٌ دَو ارٌ بِطبِه» 3 او طبیبی است كه برای بیماران مرهم شفا بخش می آورد و با داروی خود در پی یافتن بیماران است. و همین است كه بعد از نزول آیه «وَاَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الاقْرَبِینَ» 4حضرت از بستگان خود دعوت كرد و پس از پذیرایی از آنها، پیام دعوت به توحید را بیان نمودند.

در جایی دیگر خداوند به پیامبر(ص) می فرماید: «قُلْ یا اَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی كَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبَینَكُمْ»5یعنی ابتكار عمل در دست تو باشد و با توجه به مشتركات خود با اهل كتاب، آنها را دعوت كن. و همین طور در مورد حضرت موسی(ع) می فرماید: «اذْهَبْ إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَهُ طَغَی».6

3. به دنبال گرفتن دستمزد از مردم نباشیم

باید توجه داشت كه در قرآن كریم آمده «قلْ لا اَسْاَلُكُمْ عَلَیهِ اَجْرًا» 7یعنی در خواست نكنید «لا نُرِیدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلا شُكُورًا»8 یعنی در دل هم، توقع نداشته باشید؛ ولی نداریم كه «لا ناخذ»! پس برای پول نروید و توقع هم نداشته باشید، ولی اگر دادند بگیرید. مثل اینكه سایه باید دنبال ما باشد، نخ در پی سوزن باشد و كفش برای پا باشد؛ نه برعكس.

4. برنامه ریزی تبلیغی به صورت ریشه ای باشد

با خودم فكر كردم كه ما پزشك اطفال داریم اما آخوند اطفال ندار یم. در روایت هم آمده است كه «عَلَیكُم بِالاِحداث». در حكمت این تاكید حضرت علی(ع) ضمن توصیه های خود به فرزند گرامی شان اما حسن مجتبی (ع) می فرماید: «وَ إِنَمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْاَرْضِ الْخَالِیهِ مَا اُلْقِی فِیهَا مِنْ شَی‏ءٍ قَبِلَتْه»ُ زیرا قلب نوجوان مانند زمین خالی و كاشته نشده است و آماده پذیرش هر بذری است كه در آن پاشیده شود.

  5. مدیریت زمان با توجه به حال مخاطب

در روایت داریم كه رسول اعظم(ص) نماز جماعت می خواندند، صدای گریه طفلی بلند شد، حضرت نماز را سریع تر تمام كردند. وقتی برای نماز جماعت با وجود این همه عظمت و اهمیت توصیه شده است كه مراعات حال اضعف مامومین شود، چرا سخنرانی های ما این گونه نباشد؟! بارها شده كه تفسیر یك دقیقه ای هم گفته ام.

6. ضرورت روان و صمیمی بودن گفتار و كلام

كسانی كه پای منبر نشسته اند چه گناهی دارند كه داد و فریاد بشنوند.؟! با مردم ساده حرف بزنیم تا بفهمند. در درسی اشكال كردم، استاد گفت: اشكال به ناقل، یا منقول، یا منقول به، یا منقول فیه، یا منقول علیه است؟! گفتم اصلاً اشكال یادم رفت! در روایت هم داریم كه رسول اكرم(ص) فرمودند: «اَنا آكِلٌ كَما یاكُل العَبد وَ اجلس كَما یجلس العَبد» در قرآن هم می خوانم كه «قُلْ إِنَمَا اَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ».9

7. به جای گریه سراغ خنده برویم

با ایجاد فضای شاد، مخاطب سرحال، با انگیزه و همراه بحث می ماند و خداوند هم می فرماید: «وَاَنَهُ هُوَ اَضْحَكَ وَاَبْكَی»10 و این اوست كه می خنداند و می گریاند. خنده مثل تكان دادن گونی است كه جا باز می كند. با خنده مخاطب شما احساس خستگی نمی كند. 

8. هدف انجام وظیفه باشد نه رفع تكلیف

«لا یكَلِفُ اللَهُ نَفْسًا إِلا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَیهَا مَا اكْتَسَبَتْ».11مگر یادمان رفته كه انبیاء و اولیای الهی را نه تنها استقبال نمی كردند، بلكه با انواع و اقسام تهمت ها و افتراها و آزار و اذیت ها مانع فعالیت آنها می شدند.

9. تبلیغ در همه سال، نه انحصار در زمان خاص

در قرآن كریم می خوانیم كه: «إِیلافِهِمْ رِحْلَهَ الشِتَاءِ وَالصَیفِ»12 اگر اقتصاد مردم تعطیل بردار نیست، چرا اعتقاد آنها موسمی و فصلی باشد؟! هرچند نقش زمان و آثار آن نباید نادیده گرفته شود، ولی فقط به آنها هم اكتفا نشود.

10. باز خوردگیری از مباحث و مثل ها و تلاش در اصلاح آنها

مدتی برای مثال زدن افرادی كه كم تر می فهمند یا نمی فهمند از واژه دهاتی استفاده می كردم! دهاتی ها اعتراض كردند كه چرا ما را مثال می زنی مگر ما اینگونه هستیم؟! بعداً آن را به پشت كوهی تبدیل كردیم! باز نامه آمد مگر ما چه تقصیری داریم؟! معلوم شد كه نام روستای آنها پشت كوه بوده و این برایشان حساسیت ایجاد كرده است! در زمان طاغوت منبری ای در شهری از وضع نامناسب دینی انتقاد می كرد كه چرا باید در فلان نقطه شهر در فلان مركز دختر و پسر باهم اجتماع كنند و فساد و فحشا باشد. دو جوانی كه این قضیه را شنیده بودند گفتند دنبال آدرس می گشتیم كه آقا دادند.

امیدواریم خداوند همه ما را در شناخت و عمل و تبلیغ و ترویج اسلام ناب محمدی(ص) موفق بدارد و در ظهور ولی الله الاعظم تعجیل فرماید.«رَبَنَا تَقَبَلْ مِنَا إِنَكَ اَنْتَ السَمِیعُ الْعَلِیمُ».

    --------------------------------

     پی نوشت ها:

    1. نحل/125.

     2. سلام الدین معنی الدین،دوماهنامه آفاق، ش 45.

     3. نهج البلاغه، خطبه 108.

     4. شعراء/214.

     5. آل عمران/64.

     6. طه/24.

     7. شوری/23.

     8. انسان/9.

     9. كهف/110.

     10. نجم/43.

     11. بقره/286.

     12. قریش/2.

 

منبع: ماهنامه معارف ، شماره 88

 

دیدگاه‌ها

علی 16:27 - 1398/09/27

عالی بود مدتهاست دنبال این مقاله ام

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.