روش تربیت و تأدیب نفس با آداب الهی

تاریخ انتشار:
هیچ چیز نزد خداوند برتر از نفس تربیت شده نیست؛ نفوسی که خودشان را به آداب الهی تربیت و مؤدّب کردند، نزد خدا از همه باکرامت ‏تر بوده و چیزی بالاتر از آن‏ها روی زمین نیست.

مرحوم آیت الله آقامجتبی تهرانی در یکی از درس های اخلاق خود به شیوه های کنترل شهوت و غضب اشاره می کند.
آنچه که می خوانید بخشی از سخنان این استاد اخلاق است:
اگر انسان بخواهد مربّی شود و دیگری را تربیت کند، یعنی روش گفتاری و رفتاری به او بدهد، باید خودش مربّا به این تربیت باشد؛ بحث تربیت در تمام ابعاد وجودی مطرح است، هم در عقل، هم قلب و هم نفس تربیت مخصوص به‏ خود را دارند و حتّی این مسأله دربارۀ جوارح و اعضا هم هست؛ ولی آنچه که در آثار خودمان مصبّ قرار گرفته، نفس است البتّه چیزهای دیگر هم هست، امّا آنچه که خیلی مورد نظر است، نفس است؛ نفس به معنای شهوت، غضب و وهم. انسان باید این‏ها را مؤدّب به آداب الهی کند.
امّا شهوت و غضب؛ در باب شهوت و غضب عرض کردم که ما هم در آیات و هم روایات تعبیرات مختلف داریم که باید این قوا کنترل شود. تعابیر مختلف است؛ هم تعبیر هوای نفس هست، هم شهوت. در روایات هم بسیار است که من نمی ‏خواهم وارد آن شوم؛ من به عنوان نمونه روایتی را می‏ خوانم و می‏ خواهم بحثم را ادامه دهم.
در روایتی از علی(ع) است که فرمودند: «مَنْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ فِي إِصْلَاحِهَا سَعِدَ»؛اگر کسی کوشش کند که نفس خودش را اصلاح کند، سعادتمند می‏ شود. اصلاح نفس یعنی تربیت، تأدیب و مؤدّب کردن نفس به آداب الهی؛ حضرت در روایت دیگری می‏ فرمایند: «مَنْ أَهْمَلَ نَفْسَهُ فِي لَذَّاتِهَا شَقِيَ»؛امّا اگر کسی نفسش را یعنی شهوت و غضبش را در لذّات رها کند، نفسش را به شقاوت می‏ کشد.
حالا ببینیم مراد از تأدیب نفس چیست؟ مراد از تأدیب نفس که این همه در آیات و روایات آمده که انسان باید نفسش را به آداب الهی مؤدّب کند، چیست؟ من یک روایت می‏ خوانم که در این روایت، مسأله بر محور یک چیز قرار می‏ گیرد. یعنی اگر انسان بخواهد نفسش را به آداب الهی تربیت و مؤدّب کند، یک کار باید انجام دهد؛ آن چیست؟ «مَنْ تَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّاهُ إِلَى الْفَلَاحِ الدَّائِمِ» روایت می‏ فرماید: تنها اطاعت امر خدا انسان را به رستگاری ابدی می‏ رساند  یعنی انسان، با اطاعت امر خدا خودش را به آداب الهی تربیت و مؤدّب می‏ کند.
وقتی که نفس، تربیت شد، یعنی بعد از آنکه به آداب الهی مؤدّب شد، هیچ چیز نزد خداوند بر روی زمین برتر از او نیست. یعنی در مکتب ما از نظر ارزشی، نفوسی که خودشان را به آداب الهی تربیت و مؤدّب کردند، نزد خدا از همه باکرامت ‏تر بوده و چیزی عند الله، بالاتر از آن‏ها روی زمین نیست؛ من یک روایت می‏خوانم؛ «رُوِیَ عَنْ عَلِیٍّ(علیه‏السلام) قَالَ: لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ مِنَ النَّفْسِ الْمُطِيعَةِ لِأَمْرِهِ»؛در پهنه زمین نزد خداوند، کسی أکرم و با ارزش ‏تر و محترم‏ تر از آن نفسی نیست که مطیع امر خدا باشد.
در آیه «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏» هم آمده است که آیه شریفه می‏ گوید: انسان باتقوا، کریم ‏ترین آدم نزد خدا است. تقوا هم از اطاعت امر الهی به‏ وجود می‏ آید یعنی نفسی که در سه بُعد وهمی، شهوی و غضبی‏ اش، در محدوده امر خدا عمل کند، باتقوا است و مطیع امر الهی است. «الْمُطِيعَةِ لِأَمْرِ اللهِ» یعنی کسی که بر اساس شهوت و غضبش کاری نکند که مخالف امر خدا باشد.
اوامر الهی موجب می‏ شود که عمل خارجی انسان بر طبق انجام شود. «الْمُطِيعَةِ لِأَمْرِ اللهِ» سراغ عمل خارجی می ‏رود. حالا من این را با یک مقدّمه کوتاه کمی توضیح می‏ دهم. ما در باب تعریف تربیت گفتیم: تربیت یعنی «روش گفتاری و رفتاری به دیگران دادن» که این هم مربوط به عمل است. رفتار و گفتار، هر دو عمل است. همین حرف‏هایی که من می‏زنم عمل است.
تأدیب چیست؟ تأدیب هم در ارتباط با عمل است و معنایش این است که اگر انسان بخواهد مؤدّب به آداب الهی شود و خودش را به تربیت الهی تربیت کند، فقط و فقط باید نسبت به اعمال خارجی‏اش مقیّد باشد که بر طبق دستور خدا عمل کند. این هم اطاعت امر الهی است.
یک بحث دیگر هست که من باید اشاره‌اي به آن داشته باشم. اینکه شما می‌بینید انبیا و اولیا آمده‌اند روي اصلاح عمل تکیه کردند و انسان را به عمل كردن به دستورات الهی ترغیب کردند و از آن‌طرف انسان را از محرّمات و چیزهایی که مغبوض خداوند است، نهی کردند، به دليل «اطاعت امر الهي» است. هم فعل و هم ترك، در هر دو اطاعت مطرح است. بالأخره همه بحث اطاعت، از عمل خارجی سر در آورد که گاهی از آن به تربیت اعضا و جوارح تعبیر می‌کنند.
یک ‏وقت می‌گوییم: تربیت عقل، تربیت قلب، تربیت نفس، امّا يك‏وقت می‌گوییم: تربیت اعضا و جوارح. مي‌گوييم: ابتدا اعضا و جوارحت را تربیت کن. گوشت را، چشمت را، زبانت را، دستت را و پایت را تربیت کن. یعنی اعضا و جوارحت را به روش رفتاری و گفتاری بر طبق امر الهی مؤدّب کن و اين‌ها را در وادي اطاعت امر الهي قرار بده. در اینجا سراغ این می‌رویم که هسته مرکزی تربیت انسان، عبارت از این است که اعمالش را سر خود انجام ندهد و رضای خداوند را در نظر بگیرد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.