الگوسازی زنان در قرآن
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۴۳(ویژه خانواده)، الگوسازی زنان در قرآن.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
فریده فاطمیمهر*
مقدمه
تاریخ، نمایشگر زنانی است که در عرصه ایمان، عمل صالح و پیمودن مدارج رشد و کمال گوی سبقت را از دیگران ربودهاند و نامشان در زمره اسوهها و نقشآفرینان تاریخ ثبت شده است. قرآن از زنانی نام برده است که در زمان خود الگوی مردم بودهاند. برخی دیگر نیز به عنوان الگوی فرا زمانی و فرا مکانی، برای تمامی دورانها به عنوان الگو معرفی شدهاند. نوشتار حاضر ویژگیهای چهار بانوی قرآنی ـ حضرت آسیه(سلام الله علیها)، حضرت مریم(سلام الله علیها)، حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) - که به فرمایش پیامبر(صلی الله علیه و آله) به کمال رسیدند[1] و برترین زنان بهشت معرفی شدند،[2] میپردازد تا الگوی مناسبی را در اختيار همگان بهویژه زنان مسلمان قرار دهد.
مفهوم اسوه و الگو
اسوه در لغت به معنای «مقتدا»، «الگو»، «سرمشق»، «پيشوا» و «پيشرو»[3] آمده است. الگو در معنای اصطلاحی نیز به طرح و نمونه یا مدلی از شکل یا اشیا یا موردی از رفتار اطلاق میشود. [4]الگوی انسانی نیز به شخصیتی گفته میشود که به دلیل دارا بودن برخی خصوصیات، شایسته تقلید و پیروی است. در علوم اجتماعی نیز الگوها، شیوههایی از زندگی هستند که از فرهنگ نشأت میگیرند و افراد به هنگام عمل به طور طبیعی با این الگوها سر و کار دارند و اعمال آنها با این الگوها تطابق مییابد.[5]
از الگو در عربی به «اُسوه» و «قُدوه» تعبیر میشود.[6] راغب، اسوه را حالتی میداند که انسان به هنگام پیروی از غیر پیدا میکند.[7] قرآن کریم واژه اسوه را در سه مورد به کار برده است.[8] مفسران در تفسیر آیه «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» گفتهاند: «اسوه یعنی قدوه که عبارت است از اقتدا و پیروی کردن و اسوه در مورد رسولخدا(صلی الله علیه و آله)؛ یعنی پیروی و تبعیت کردن از او هم در گفتار و هم در رفتارش به او تأسی کنید».[9]
شیر را بچه، همی مانَد بِدو تو به پیغمبر به چه مانی بگو[10]
الگوی زنان در قرآن
قرآن در معرفی الگو و تجلیل از شخصیتها، فرقی میان زن و مرد قائل نشده است.[11] قرآن زنان نمونهای را برای الگوسازی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم معرفی، و سرگذشت آنها را نقل کرده است؛ زنانی که قابلیت الگو شدن برای دیگران، اعم از مرد و زن را دارند. مطالعه و تأمل در سرگذشت این بانوان، گویای یک یا دو ویژگی خاص در وجودشان است که آنان را به الگوی ماندگار در تاریخ تبدیل کرده است.
1. حضرت آسیه(سلام الله علیها)، الگوی حقپذیری و ظلمستیزی
آسیه(سلام الله علیها)، زن نامآوری است که در دفاع از دین خدا و پیامبر الهی و مبارزه با ظلم و ستم فرعون در تاریخ ضربالمثل شده است. آسیه(سلام الله علیها) با اعلام انزجار از ظلم و ستم فرعون، با خوی فرعونی و طاغوتی مخالفت و مبارزه و نسبت به آن ابراز تنفر میکند. این بانوی گرامی دارای درایت، روشنبینی و از خودگذشتگی بود.[12] او سالها به طور مخفیانه یکتاپرستی کرد تا سرانجام در راه مبارزه علیه ظلم و بیعدالتی[13] در راه حق به شهادت رسید.[14] شهادت آسیه(سلام الله علیها)، بیانگر این پیام است که در محیط فاسد و در جامعه ستمکار نیز میتوان پاک بود.[15]
داستان دفاع از حق و ایستادگی مقابل ظلم حضرت آسیه(سلام الله علیها) اینگونه نقل شده است:
در دستگاه فرعونیان، همسر حِزبیل نجار به عنوان آرایشگر دختر فرعون رفت و آمد میکرد. روزی وی مشغول شانه زدن زلفهای اِنیسا، دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و هنگام برداشتن آن، بسمالله گفت. دختر فرعون با تعجب گفت: «آیا منظورت از گفتن الله، پدرم فرعون است؟». زن آرایشگر گفت: «نه، منظورم خدای موسی و هارون است که زمین و زمان و پدرت، فرعون را آفریده است».
دختر فرعون ماجرا را برای پدرش بازگو کرد و فرعون، آرایشگر و فرزندانش را به حضور فراخواند و پرسید: «پروردگارت کیست؟». زن گفت: «خدای من و تو، الله است که پروردگار جهانیان است». فرعون با شنیدن این سخن دستور داد تنوری را که از مس ساخته بودند، روشن کنند و تمام فرزندان آن زن را یک به یک میان آن تنور سوزاند تا نوبت به فرزند شیرخواره آرایشگر رسید. در این مرحله صبر و قرار زن تمام شد و شروع به اعتراض و گریه کرد، ولی آن بچه شیرخواره به امداد غیبی به سخن در آمد و گفت: «ای مادر! صبر کن که این بلاها در راه حق است». در پایان کار نیز زن را به آتش انداختند و سوزاندند. این زن مؤمن و شجاع تا زنده بود، تسلیم جور و ستم نشد و در برابر این همه مصائب تلخ ایستادگی کرد.[16]
وقتی آسیه(سلام الله علیها) این جنایات را دید، صبرش لبریز شد و به شدت به فرعون اعتراض کرد: «وای بر تو ای فرعون! تا کِی جنایت خواهی کرد؟ چقدر به خدایت و خدای عالَمیان جرأت و جسارت پیدا کردهای؟ این زن و فرزندان او چه گناهی داشتند که آنان را به آتش افکندی!؟». فرعون با شنیدن این سخنان اعتراضآمیز از ملکه دربار و همسر زیبا و مورد علاقهاش، تعجب کرد و گفت: «مگر دیوانه شدهای که اینگونه سخن میگویی؟». آسیه(سلام الله علیها) گفت: «دیوانه نشدم، لیکن به خدای موسی که خدای عالمیان است، ایمان آوردهام». فرعون که هرگز فکر نمیکرد موسی(علیه السلام) دارای چنین پایگاه قوی و نیرومندی در دربارش باشد که آسیه را به آیین خود جذب کند، احساس خطر کرد و به سراغ مادر آسیه رفت تا از او کمک بگیرد. مادر آسیه و فرعون، آسیه(سلام الله علیها) را به زعم خود نصیحت کردند تا دست از این آیین بردارد، وگرنه همچون همسر حزبیل به مجازات خواهد رسید.
تهدیدهای فرعون و نصیحتهای خصوصی مادر تأثیری نبخشید و آسیه(سلام الله علیها) دست از ایمان و عقیده خود بر نداشت. فرعون میان دو راهی قرار گرفته بود که ایمان همسرش را تحمل کند که در این صورت جرئت مؤمنان و نفوذ بنیاسرائیل که به موسی(علیه السلام) و آیینش گرویده بودند، بیشتر میشد یا با خشونت و بیرحمی، آسیه3 را نیز مثل دیگر مؤمنان به شهادت برساند. او راه دوم را برگزید و تلاش کرد با شکنجه آسیه(سلام الله علیها) را بترساند تا دست از عقیدهاش بردارد. از این رو دستور داد آسیه(سلام الله علیها) را بر زمین بخوابانند و هر یک از دستها و پاهایش را با میخهای بزرگ بر زمین بکوبند. سپس سنگ بزرگی را روی سینهاش بگذارند. حضرت موسی(علیه السلام) این صحنه را دید. آسیه(سلام الله علیها) از او استمداد کرد و از جنایات فرعون شِکوه نمود. موسی(علیه السلام) آسیه را دعا کرد و در اثر دعای آن حضرت، همه شکنجهها در جسم و روح آسیه مؤثّر نشد و درد و عذاب را احساس نکرد.[17]
قرآن مناجات آسیه(سلام الله علیها) با خداوند هنگام شهادت و درخواستش را اینگونه نقل کرده است:
وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمِينَ؛[18] و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است؛ در آن هنگام كه گفت: پروردگارا! نزد خود براى من خانهاى در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش.
2. حضرت مریم(سلام الله علیها)، الگوی عفت و پاکدامنی
داستان حضرت مریم(سلام الله علیها) در قرآن، یکی از شگفتانگیزترین و جالبترین داستانهای قرآنی است. حضرت مریم(سلام الله علیها) تنها زنی است که نام مبارکش در ۱۲ سوره قرآن مجید و ۳۴ آیه به صراحت ذکر شده است، اما شرح احوال او بیشتر در دو سوره آلعمران و مریم بیان شده است. آن حضرت، نمونه انسان کامل و متجسم فضایل معنوی است. او توانست در مسیر تعالی و رشد شخصیت خدایی خود، الگوی سالکان اعم از زن و مرد باشد. او که مظهر عفاف و پاکدامنی بود، به درجهای رسید که توانست به عنوان مادر حضرت عیسی(علیه السلام) به عنوان پیامبر اولوالعزم برگزیده شود.
استاد مطهری مینویسد:
قرآن در باره مريم، مادر عيسى، مىگويد: كار او به آنجا كشيده شده بود كه در محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن مىگفتند و گفتوشنود مىكردند، از غيب براى او روزى مىرسيد، كارش از لحاظ مقامات معنوى آنقدر بالا گرفته بود كه پيغمبر زمانش را در حيرت فرو برده، او را پشت سر گذاشته بود، زكريا در مقابل مريم مات و مبهوت مانده بود.[19]
در خصوص حضرت مریم(سلام الله علیها) در قرآن میخوانیم: «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمينَ؛[20] و (به ياد آوريد) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خدا تو را برگزيده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است.» در تفسر نمونه در ذیل این آیه آمده است: «چه افتخارى از اين برتر كه انسانى با فرشتگان هم سخن شود، آن هم سخنى كه بشارت برگزيدگى او از سوى خدا و طهارت و برترى او بر تمام زنان جهان باشد، و اين نبود جز در سايه تقوا و پرهيزگارى و ايمان و عبادت او، آرى او برگزيده شد تا پيامبرى همچون عيساى مسيح به دنيا آورد.»[21] در آیه دیگر نیز آمده است: «وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتينَ؛[22] و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاک نگه داشت، و ما از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود!» در این دو آیه ویژگیهای متعدد برای حضرت مریم(سلام الله علیها) بیان شده است، اما «عفت و پاکدامنی» از ویژگیمهم حضرت مریم است، چنانچه در آیه اول خطاب به مریم آمده است: «... إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ...» فخر رازی ضمن چند احتمال درباره طهارت حضرت مریم، میگوید: «... و طهرك من الأفعال الذمیمة، و العادات القبیحة»[23]
در آیه دوم نیزآمده است: «الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا» «أَحْصَنَتْ» از «حصن» به معنای قلعه، در مورد زنان، رمز عفت و پاکدامنی است. فخر رازی درذیل این آیه مینویسد: «أَحْصَنَتْ تكلفت في عفتها و المحصنة العفيفة»[24] در این قسمت از آیه مریم را به خاطر عفتش میستاید. شاید این به خاطر رفتار ناپسندی باشد که یهودیان نسبت به آن جناب روا داشته، و تهمتی باشد که ایشان به وی زدند، و قرآن کریم در حکایت آن میفرماید: «وَ بِكُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلى مَرْيَمَ بُهْتاناً عَظيماً؛[25]و (نيز) بخاطر كفرشان، و تهمت بزرگى كه بر مريم زدند»، اما درمجموع آنچه که حضرت مریم را ممتاز مینماید، عفت وپاکدامی است. حفظ پاکدامنی به قدری مهم است که حضرت مریم(سلام الله علیها) حتی محل عبادت خود را جایی انتخاب میکند که در معرض دید و نگاه مردان قرار نگیرد؛ یعنی گوشه شرقی مسجدالاقصی که کمتر در معرض دید مردان بود؛[26] همچنین پردهای آویزان میکند تا مردان هنگام حضور در مسجد پشت پرده قرار گیرند: « فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا؛[27] و ميان خود و آنان حجابى افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد).» در اين هنگام، ما روح خود را بسوى او فرستاديم و او در شكل انسانى بىعيب و نقص، بر مريم ظاهر شد: «نظر به اينكه در مقام اين بود كه دائما در بيت المقدس مشغول عبادت باشد يک حجابى بر خود اتخاذ كرد كه ديگران كه در بيت المقدس میآیند او را نظر نكنند و محجوب باشد كه احدى نتواند بر او وارد شود»[28] بر این اساس آن حضرت در جامعهای گوهر عفت و پاکدامنی را پاس داشت که افزون بر انحراف عقیدتی، کارهای زشت و فحشا رواج داشت و منکرات، معروف و معروف، منکر شمرده میشد. متأسفانه امروزه عفت و حیا کمرنگ شده است و برخی زنان، حجاب را که یکی از مصادیق مهم عفت است، رعایت نمیکنند و این آسیبی جدی است که حیات و سلامت جامعه را تهدید میکند، چنانچه کارشناسان معتقدند بدحجابی، بهخصوص در افراد و خانوادههای مذهبی، نوعی بدبینی را در میان همسران ایجاد میکند که اختلافبرانگیز است. بنا بر بعضی مطالعات، نابسامانیهای خانوادگی در ردیف نخست علل طلاق قرار دارد. برخی کارشناسان نیز بدحجابی را علت 10 تا 15 درصد طلاقها دانستهاند.[29] حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی میگوید وقتی در مؤسسه اسلامی نیویورک مشغول فعالیت بودم، روزی دختر جوانی آمد که میخواست مسلمان شود. گفتم: برای پذیرش اسلام، ابتدا باید خوب تحقیق کنید و بعد اگر به این نتیجه رسیدید که دین اسلام دین حق است، میتوانید مسلمان شوید. او رفت و شروع به مطالعه کرد. در این بین، چندین بار دیگر به من مراجعه کرد و در نهایت، با ناراحتی گفت: «اگر مرا مسلمان نکنید، من میروم و در وسط سالن فریاد میزنم و میگویم: من مسلمانم!» گفتم: حالا که در پذیرفتن اسلام مصمم شدهاید، بیایید تا در طی مراسمی تشرف شما انجام شود. روز بعد، در بین مراسم گفتم: این خانم میخواهد امروز به دین مبین اسلام مشرف شود. یکی از حضار گفت: «لابد این دختر عاشق یک پسر مسلمان شده و چون دین ما اجازه ازدواج او را نمیدهد، میخواهد به صورت صوری مسلمان شود.» گفتم: از صراحت لهجه شما متشکرم؛ ولی اینطورکه شما گفتید، نیست؛ زیرا او در مورد حقانیت اسلام مطالعه گستردهای داشته است و به عنوان مثال، در عقاید اسلامی چیزی به نام «بداء» هست که میدانم هیچکدام از شما چیزی از آن نمیدانید؛ ولی این دخترخانم میداند. بههرحال، او در آن مراسم، مشرف به اسلام شد خانواده وی، مسیحی بودند و با دیدن حجاب او، شروع به آزار و اذیتش کردند. این آزار واذیت روزبهروز بیشتر میشد؛ بهحدیکه مجبور شدم با آیتالله مظاهری تماس گرفته، جریان را با ایشان در میان گذارم. ایشان فرمود: «آیا احتمال خطر جانی وجود دارد؟» گفتم: بیخطر هم نیست. فرمود: «پس، شما به ایشان بگویید روسری خود را بردارد. ماجرا را به آن خانم ابلاغ کردم و گفتم: میتوانید روسری خود را بردارید. او پرسید: «آیا این حکم اوّلیه است یا حکم ثانویه و به جهت تقیه صادر شده است؟» گفتم: نه؛ حکم ثانویه است و به دلیل تقیه صادر شده است. گفت: «اگر روسری خود را برندارم و برای حفظ حجابم کشته شوم، آیا من شهید محسوب میشوم؟» گفتم: بله. گفت: «والله، روسری خود را برنمیدارم؛ هرچند در راه حفظ حجابم جانم را از دست بدهم!» البته بعد از این ماجرا، خانواده او نیز با مشاهده رفتار بسیار مؤدبانه دخترشان، از این خواسته صرفنظر کردند.[30]
3. حضرت خدیجه(سلام الله علیها)، الگوی انفاق و بخشش
حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، از چهرههای ماندگار خُلق پسندیده بخشش است. این بانوی گرامی در بذل جان و مال و آبرو به نهایت درجه از خودگذشتگی رسید تا آنجا که کمکهای مالیاش موجب غنای پیامبر(صلی الله علیه و آله) شد؛ چنانکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «هیچ مالی به من سود نبخشید، آنگونه که ثروت خدیجه3 به من سود بخشید».[31]
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در حالی که میتوانست با ثروتی که دارد، بهترین زندگی را برای خود تشکیل دهد؛ همه را به پای پیامبر(صلی الله علیه و آله) و گسترش دین اسلام ریخت و در سختترین وضعیت زیست تا دین خدا زنده بماند و پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) از او راضی باشد.
ایثار تو عصاره ایثار هل اتی بوده است جان و مال شما نذر مصطفی
دین با جهاد مالیِ تو بیمه گشته است تو حق مادری به همه کرده ای ادا[32]
خداوند در قرآن خطاب به پیامبرش میفرماید: «وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى؛[33] و تو را نيازمند يافت و بىنياز نمود». مفسران در تفسیر آیه گفتهاند: «توجه خدیجه(سلام الله علیها)، آن زن مخلصِ باوفا را به سوی تو جلب نمود تا ثروت سرشارش را در اختیار تو و اهداف بزرگت قرار دهد و بعد از ظهور اسلام، غنایم فراوانی در جنگها نصیب تو کرد؛ آنگونه که برای رسیدن به اهداف بزرگت بینیاز شدی».[34]
شهيد مطهری، حضرت خدیجه(سلام الله علیها) را به عنوان نمونه عالی نقش مؤثر زنان در پیشبرد معنویت و تمدن اسلام دانسته است: «هنگام مبعث، چهره بانويی را مشاهده میکنيم که در آن وقت، سخت مايه تسلیخاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده و در نهایت صميميت، تمام هستی خود را نثار اسلام کرده است. اين بانو، خديجه(سلام الله علیها) است».[35]
4. حضرت زهرا(سلام الله علیها)، الگوی ایثار
ایثار، بالاترین درجه سخاوت و به معنای برتری دادن دیگران بر خود است که به مراتب بالاتر از انفاق است. به شهادت آیات قرآن و سیره حضرت زهرا(سلام الله علیها)، بانوی بزرگ اسلام در همه زمینهها همچون ایمان، انجام اعمال نیک، دفاع از ولایت، پرورش و تربیت فرزند و ... الگو و سرآمد است.
یکی از مشهورترین داستانهای قرآنی که در آیات ابتدایی سوره انسان است، ایثار و انفاق امیرالمؤمنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) به مِسکین و یتیم و اسیر است: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً؛[36] و غذای خود را با علاقه (و نیاز) به آن و از روی محبت خدا، به فقیر و یتیم و اسیر انفاق میکنند».
بس که انفاق مال و جان کردی آیه آمد به شأنت ای زهرا
هر یتیم و اسیر و مسکینی بهرهمند از عطایت ای زهرا[37]
با توجه به اینکه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) الگوی جاودانهای برای تمام بشریت است، با درسآموزی از انفاق و ایثار حضرت و بهکارگیری آن در جوامع در هر زمان و مکان از جمله جامعه امروزی ما، میتوان عدالت اجتماعی و اقتصادی را به دور از فاصله طبقاتی و تبعیضهای گوناگون شاهد بود.
فهرست منابع
کتب
قرآن کریم
ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، 1414ق.
اشتهاردی، محمدمهدی، زنان مردآفرین تاریخ، تهران: نبوی، ۱۳۷۶ش.
بابازاده، علیاکبر، سیمای زنان در قرآن، تهران: سپهر، 1381ش.
بلخی، جلالالدین محمد، مثنوی معنوی، چاپ 25، تهران: انتشارات اطلاعات، 1397ش.
بهشتی، احمد، درسهایی از زندگانی زنان نامدار در قرآن و حدیث و تاریخ، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸ش.
بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران: کیهان،1380ش.
حسینینسب، سید داود و علیاصغر اقدم، فرهنگ واژهها: تعاریف و اصطلاحات تعلیم و تربیت، تهران: حرار، 1376ش.
دوانی، علی، زن در قرآن، تهران: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
دوست٬محمدی، هادی، شخصیت زن از دیدگاه قرآن، تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳ش.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات الفاظ القرآن، بیروت - دمشق: دار القلم - الدار الشامیه، 1412ق.
طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1379ش.
طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، تهران: اتشارات ناصر خسرو، 1384ش.
طيب، سيد عبدالحسين، أطيب البيان في تفسير القرآن، چاپ دوم، تهران: انتشارات اسلام، 1378ش.
عميد، حسن، فرهنگ فارسی عميد، تهران: انتشارات اميرکبير، 1390ش.
فخر رازی، أبوعبدالله محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، چاپ سوم، بیروت: دار احياء التراث العربى، 1420 ق.
قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1385ش.
قزوینی، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت: مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بيروت: مؤسسه الوفا، 1404ق.
محمدینیا، اسدالله، بهشت جوانان، تهران: سبط اکبر، 1379ش.
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم: صدرا، 1378ش.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم: مدرسه امیرالمؤمنین7، 1378 ش.
سایتها
خبرگزاری تسنیم، «ایثار تو عصاره ایثار هل اتی»، 28/04/1392، کد خبر: 100342.
خبرگزاری جوان آنلاین؛ «بدحجابی به طلاق دامن میزند»؛ 29 مرداد 1389.
سایت خبری تحلیل عصر امروز، «خدا کند که کسی بیهوا زمین نخورد»، 08/11/1398.
* دانشآموخته ،سطح 3 تفسیر و علوم قرآن.
[1]. فضل بنحسن طبرسی، مجمع البیان، ج 10، ص 480.
[2]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 53.
[3]. حسن عميد، فرهنگ فارسی عميد، ج 3، ص 196.
[4]. سید داود حسینینسب و علیاصغر اقدم، فرهنگ واژهها: تعاریف و اصطلاحات تعلیم و تربیت، ص 632.
[5]. آلن بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، ص 260.
[6]. احمد بن فارس قزوینی، معجم مقاییس اللغه، ج 1، ص 105؛ محمد بن مکرم ابنمنظور، لسان العرب، ج 1، ص 147.
[7]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 76.
[8]. احزاب: 21؛ ممتحنه: 4 و 6.
[9]. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، ج 16، ص 288.
[10]. جلالالدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بیت 2202.
[11]. محسن قرائتی، تفسیر نور، ج 12، ص 139.
[12]. احمد بهشتی، درسهایی از زندگانی زنان نامدار در قرآن و حدیث و تاریخ، ص 44.
[13]. محمدمهدی اشتهاردی، زنان مردآفرین تاریخ، ص 57.
[14]. علی دوانی، زن در قرآن، ص 45.
[15]. هادی دوستمحمدی، شخصیت زن از دیدگاه قرآن، ص 129 – 125.
[16]. اسدالله محمدینیا، بهشت جوانان، ص 59.
[17]. علیاکبر بابازاده، سیمای زنان در قرآن، ص 111 و 112.
[18]. تحریم: 11.
[19]. مرتضی مطهری،مجموعه آثار، ج19، ص 134.
[20]. آل عمران :42.
[21]. ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج2، ص 542.
[22]. تحریم: 12.
[23]. أبوعبدالله محمد بن عمر فخر رازی، مفاتيح الغيب، ج8، ص218.
[24]. أبوعبدالله محمد بن عمر فخر رازی، مفاتيح الغيب، ج30، ص 575 ر.ک: محمدحسین طباطبایی،الميزان في تفسير القرآن، ج3، ص 188.
[25]. محمدحسین طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج19، ص345.
[26]. سيد عبدالحسين طيب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج8، ص 428.
[27]. مریم:17.
[28]. سيد عبدالحسين طيب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج8، ص 428.
[29]. خبرگزاری جوان آنلاین؛ «بدحجابی به طلاق دامن میزند»؛ 29 مرداد 1389.
https://www.javanonline.ir/fa/news/407202
[30]. https://www.balagh.ir/content/16876
[31]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 19، ص 63.
[32]. خبرگزاری تسنیم، «ایثار تو عصاره ایثار هل اتی»، 28/04/1392، کد خبر: 100342.
https://www.tasnimnews.com/fa/news/100342/28/04/1392
[33]. ضحی: 8.
[34]. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 27، ص 105.
[35]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 17، ص 404.
[36]. انسان: 8.
[37]. سایت خبری تحلیل عصر امروز، «خدا کند که کسی بیهوا زمین نخورد»، 08/11/1398.
دیدگاهها
سلام بر فاطمه کوثر و نوه اش سکینه
عالی
افزودن دیدگاه جدید