در آستانه هفته دفاع مقدس، جمعی از جانبازان به همراه خانوادههای آنان با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
دفاع مقدس
یک لیوان آب یخ "بهترین عیدی" اسارت / آزادی خرمشهر "شیرین ترین خاطره"
وقت رفتنم علی دندان نداشت و موقع بازگشت دندانپزشكی مي خواند. "فرزندم علي در موقع رفتنم چهار ماه و نيم سن داشت و روزي كه بازگشتم 18 ساله و دانشجوي سال اول دندانپزشكي بود."
عضو هیأت مدیره مؤسسه روایت سیره شهدا با بیان این که ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تنها راه حفظ انقلاب اسلامی است، گفت: زنده نگه داشتن یاد شهدا به پوستر، شعار و همایش خلاصه نمی شود.
کسانی که با خون شهدا و ایثار و استقامت و تلاش سربازان گمنام، عنوانی پیدا کردهاند، مواظب خود باشند، اخلاق اسلامی را رعایت کنند و بدانند که هر که بامش بیش برفش بیشتر
به خدا قسم من از شهدا و خانواده های شهدا خجالت می کشم تا وصیت نامه بنویسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاء الله خلاصه می کنم.
او می گفت: -چنانچه خمس مالتان را نپردازید مالتان پاک نیست و از نظر شرع هم اشکال داد و از این گذشته مالتان برکت ندارد.
شهيد بابايي،بزرگ مردي كه در مكتب شهادت پرورش يافت مجاهدي كه زهد و تقوايش بسان دريايي خروشان بود و هر لحظه از زندگانيش موجها در برداشت.مرد وارسته اي كه سراسر وجودش عشق و ازخودگذشتگي وكرامت بود،رزمنده اي كه دلاور ميدان جنگ بود و مبارزي سترگ بانفس اماره خویش
شهید ردانیپور همواره در عملیاتها حضوری فعال داشت.صحنههای فداکارانه نبرد «عینخوش»یادآور دلاوریهای این سرباز گمنام اسلام و همرزمانش در عملیات فتحالمبین است،که درکنار شهیدخرازی ـ فرماندهی تیپ امام حسین(ع)ـ رزمندگان اسلام را هدایت و فرماندهی میکردند.
یک گوشه ی هنرستان کتاب خانه راه انداخته بود؛ کتاب خانه که نه ! یک جایی که بشود کتاب رود و بدل کرد، بیش تر هم کتابهای انقلابی و مذهبی . بعد هم نماز جماعت راه انداخت، گاهی هم بین نماز ها حرف می زد. خبرش بعد مدتی به ساواک هم رسید.