حضرت فرمود: این موضع کرب و بلاء و محل محنت است ، فرود آئید که اینجا منزل و محل خیام ماست . این زمین جاى ریختن خون ماست و در این مکان واقع خواهد شد قبرهاى ما.
تاریخی
شبانگاه به ركوع می رفت و به سجده می افتاد و با صدایی محزون و غمگین می گفت: خداوندا، این گناه کار پیش تو آمده و این نیازمند به تو روی آورده، خدایا، رنج او را در این راه بی پاداش مگذار! بر او رحمت…
کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین///قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین///کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم///عاری شرم و حیا گشته میا کوفه حسین
آقا نیا که کوفه پر از کینه و بلاست///آقا نیا که کوفه پر از یار بی وفاست///آقا قسم به دوست که این قوم بی خرد///خنجر به دست منتظر کشتن شماست
بر تمام خندههایم خطی از ماتم بکش پاک کن شادی ز دل جایش هزاران غم بکش آنقدر وقتی نمانده تا محرم فاطمه زحمت پیراهن مشکی ما را هم بکش
شنه ام تشنه ولی آب گوارایم نیست///بین این قوم کسی تشنه ی آقایم نیست///هیچ کس نیست که سرگرم تماشایم نیست///نفسم مانده و جانی به سر و پایم نیست
سر به زیر تیغ، دل در حسرت دیدارها مرگ شیرین است بی دلشوره ی دلدارها درد دوری بیشتر از درد زخمم می کشد با طبیبان غم نباشد در دل بیمارها
داستان اسارت و شهادت طفلان مسلم بن عقیل در تاریخ و روایات به گونههای مختلفی نقل شده است.
نخستین روز حضور سفیر امام در كوفه با استقبال گرم میزبانان، به رهبرى حبیب بن مظاهر به پایان رسید؛ اما دشمن نیز بیكار ننشسته و در پى سركوب قیامى بود كه هر لحظه بیشتر بر تنوره آن دمیده مى شد.
مسلم بن عقیل، با سه امام (امام علی، امام حسن و امام حسین) هم عصر بود و محضر آن بزرگواران را درک کرد.
ایتا
آپارات