چهل حدیث درباره فضائل امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا(ع)

تاریخ انتشار:
امام رضا(ع)

حدیث 1

في حديث دعبل ان الرضا عليه ‏السلام قال له: «لا تنقضي الأيام و الليالي حتي تصير طوس مختلف شيعتي و زواري ألا فمن زارني في غربتي بطوس کان معي في درجتي يوم القيامة مغفورا له.»

دعبل از امام رضا عليه ‏السلام نقل مي ‏کند که ضمن حديثي فرمود: «روزها و شبها نمي‏ گذرد تا اين که طوس جايگاه آمد و رفت شيعيان و زائرانم مي‏ شود؛ آگاه باشيد کسي که مرا در غربتم در طوس زيارت کند، روز قيامت با گناهان آمرزيده هم درجه‏ي من خواهد بود.»

وسائل الشیعه  ج10 ص438

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حدیث 2

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «ستدفن بضعة مني بأرض خراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته و لا مذنب الا غفر الله ذنوبه.»

رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: «پاره‏اي از تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏ شود که هيچ گرفتاري او را زيارت نمي‏ کند، جز اين که خداوند پريشاني را از او مي ‏زدايد و هيچ گنهکاري به زيارت او نائل نمي‏ شود، مگر آن که خداوند گناهانش را مي‏ آمرزد.»

وسائل الشیعه  ج10 ص437

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 3

قال الرضا عليه‏ السلام: «من زارني علي بعد داري و مزاري أتيته يوم القيامة في ثلاثة مواطن حتي أخلصه من أهوالها: اذا تطايرت الکتب يمينا و شمالا، و عند الصراط، و عند الميزان.» .

امام رضا عليه‏السلام فرمود: «کسي که با دوري راه سرا و مزار من به زيارت من بيايد، روز قيامت در سه جا (براي دستگيري) نزد او خواهم آمد و او را از بيم و گرفتاري آن موقفها رهايي خواهم بخشيد: هنگامي که نامه ‏ها (ي اعمال) در راست و چپ به پرواز درآيند، نزد (پل) صراط و نزد ميزان (محل سنجش اعمال).»

وسائل الشیعه  ج10 ص433

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 4

قال الرضا عليه ‏السلام: «و الله ما منا الا مقتول أو شهيد» فقيل له: فمن يقتلک يا ابن رسول الله؟ قال: «شر خلق الله في زماني يقتلني بالسم ثم يدفنني في دار مضيعة و بلاد غربة، ألا فمن زارني في غربتي کتب الله عزوجل له أجر مائة ألف شهيد، و مائة ألف صديق و مائة ألف حاج و معتمر و مائة ألف مجاهد و حشر في زمرتنا، و جعل في الدرجات العلي من الجنة رفيقنا.»

امام رضا عليه‏السلام فرمود: «به خدا سوگند کسي از ما (ائمه اطهار عليه‏السلام) نيست جز آن که کشته يا شهيد مي ‏شود.» گفته شد: چه کسي شما را اي فرزند رسول خدا مي‏ کشد؟ فرمود: «بدترين آفريدگان خدا در زمانم مرا با زهر مي‏ کشد، سپس مرا در ديار غربت و سرايي دور افتاده دفن مي‏ کند؛ آگاه باشيد کسي که مرا در غربتم زيارت کند، خداي عزوجل ثواب يکصد هزار شهيد، يکصد هزار صديق، يکصد هزار حج گزار و عمره گزار و يکصد هزار مجاهد را براي او مي‏ نويسد و در زمره‏ي ما محشور مي‏ شود و در درجات والاي بهشت رفيق و همراه ما خواهد بود.» بحار الانوار ج 49ص 283-284

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 5

قال علي بن محمد بن علي الرضا عليه ‏السلام: «من کانت له الي الله حاجة فليزر قبر جدي الرضا عليه‏السلام بطوس و هو علي غسل و ليصل عند رأسه رکعتين، و ليسأل الله تعالي حاجته في قنوته، فانه يستجيب له ما لم يسأل مأثما أو قطيعة رحم، ان موضع قبر لبقعة من الجنة لا يزورها مؤمن الا أعتقه الله تعالي من النار، و أدخله دار القرار.».

امام علي النقي عليه‏السلام فرمود: «کسي که از خدا حاجتي مي‏ خواهد، قبر جدم (حضرت) رضا عليه‏السلام را در طوس زيارت کند، در حالي که غسل نموده باشد و سپس بالاي سر آن حضرت دو رکعت نمازگزارد و در  قنوت آن از خداي تعالي حاجت خود را بخواهد. در اين صورت است که دعايش مستجاب مي شود، مادام که گناه يا بريدن از خويشاوندي را درخواست نکرده باشد. همانا جايگاه قبر او قطعه ‏اي از بهشت است که هيچ مؤمني آن را زيارت نمي‏ کند، مگر اين که خداي تعالي او را از آتش (دوزخ) رهايي مي ‏بخشد و به سراي آرامش (بهشت) وارد مي ‏سازد.» وسائل الشیعه  ج10 ص447

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 6

قال الرضا عليه ‏السلام «اني سأقتل بالسم مظلوما و أقبر الي جنب هارون الرشيد و يجعل الله عزوجل تربتي مختلف شيعتي و أهل محبتي، فمن زارني في غربتي و جبت له زيارتي يوم القيامة، و الذي أکرم محمدا صلي الله عليه و آله بالنبوة و اصطفاه علي جميع الخليقة لا يصلي أحد منکم عند قبري الا استحق - اميرالمؤمنين المغفرة من الله عزوجل يوم يلقاه، و الذي أکرمنا بعد محمد صلي الله عليه و سلم بالامامة و خصنا بالوصية ان زوار قبري أکرم الوفود علي الله عزوجل يوم القيامة، و ما من مؤمن يزورني فتصيب وجهة قطرة من الماء الا حرم الله جسده علي النار.».

 امام رضا عليه ‏السلام فرمود: «من بزودي مظلومانه يا زهر کشته مي‏شوم و کنار قبر هارون دفن مي‏ گردم، و خداوند خاک (قبر) مرا جايگاه رفت و آمد (و زيارتگاه) شيعيان و دوستارانم مي‏گرداند. پس کسي که در غربتم مرا زيارت کند، روز قيامت زيارت او بر من واجب مي‏شود؛ قسم به آن که محد صلي الله عليه و سلم را به پيامبر گرامي داشت و او را بر تمامي مردم برگزيد، کسي که از شما نزد قبرم نماز نمي‏گذارد، جز آن که روزي که خداي صاحب عزت و جلال را ملاقات مي‏کند، شايسته‏ي آمرزش مي‏شود، و قسم به آن که بعد از محمد صلي الله عليه و سلم ما را به امامت گرامي داشت و به وصايت (و جانشيني آن حضرت) اختصاص گرامي‏ترين گروهها خواهند بود که روز قيامت بر خداي صاحب عزت و جلال وارد مي‏شوند؛ و هيچ مؤمني نيست که مرا زيارت نمايد و قطره‏ اي آب (باران) به صورت او بخرود، جز آن که خداوند پيکرش را بر آتش (دوزخ) حرام مي‏کند.»
وسائل الشیعه  2 ص439

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 7

قال الرضا عليه ‏السلام «لا تشد الرحال الي شي‏ء من القبور الا الي قبورنا، ألا و اني مقتول بالسم ظلما، و مدفون في موضع غربة فمن شد رحله الي زيارتي أستجيب دعاؤه و غفر له ذنبه.»

امام رضا عليه ‏السلام فرمود: «بار به سوي هيچ قبر (و زيارتگاهي) بر نبينديد مگر اين که به زيارت قبور ما بياييد. آگاه باشيد که مرا مظلومانه مسموم ساخته و مي‏کشند و در جايي غريبانه به خاک مي‏سپارند پس هر کس که بار سفر براي زيارت من بربندد، دعايش مستجاب مي‏شود و گناهش مورد آمرزش واقع مي‏گردد.»

بحار الانوار ج 102 ص36

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 8

في خبر: ان موسي بن جعفر عليه‏السلام کان يقول لبنيه: «هذا أخوکم علي بن موسي الرضا عالم آل محمد عليه‏السلام فاسألوه عن أديانکم و احفظوا ما يقول لکم فاني سمعت أبي جعفر بن محمد عليه‏السلام غير مرة يقول: «ان عالم آل محمد لفي صلبک و ليتني أدرکته فانه سمي أميرالمؤمنين علي عليه‏السلام.» .

جعفر بن محمد عليه‏السلام شنيدم که بارها مي‏فرمود: همانا عالم آل محمد عليهم‏السلام در صلب توست، اي کاش او را درک مي‏کردم! که همانا او همنام اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام است.» بحار الانوار ج 49 ص100

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 9

قال علي بن مهزيار: قلت لأبي جعفر عليه ‏السلام: جعلت فداک زيارة الرضا عليه‏السلام أفضل أم زيارة أبي عبدالله الحسين عليه‏السلام؟ فقال: «زيارة أبي أفضل و ذکل أن أبا عبد الله عليه‏السلام يزروه کل الناس و أبي لا يزروه الا الخواص من الشيعة.».

علي بن مهزيار گويد: به امام جواد عليه ‏السلام عرض کردم: فدايت شوم، زيارت حضرت رضا عليه ‏السلام فضيلت بيشتري دارد يا زيارت ابا عبد الله الحسين عليه ‏السلام؟ فرمود: «زيارت پدرم فضيلت بيشتري دارد، زيرا ابا عبد الله عليه‏ السلام را همه‏ ي مردم زيارت مي‏کنند، ولي پدرم را جز شيعيان برگزيده زيارت نمي‏کنند.»

الکافی ج4 ص 584

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 10

قال أبو الصلت الهروي: کان الرضا عليه ‏السلام يکلم الناس بلغاتهم، و کان و الله أفصح الناس و أعلمهم بکل لسان و لغة، فقلت له يوما: يا بن رسول الله اني لأعجب من معرفتک بهذه اللغات علي اختلافها؟! فقال: «يا أبا الصلت أنا حجة الله علي خلقه، و ما کان الله ليتخذ حجة علي قوم و هو لا يعرف لغاتهم، أو ما بلغک قول أميرالمؤمنين عليه‏ السلام: «أوتينا فصل الخطاب.»، فهل فصل الخطاب الا معرفة اللغات.» .

اباصلت هروي گويد: امام رضا عليه‏ السلام با مردم به زبان خودشان سخن مي‏گفت و بخدا سوگند او سخنورترين و آگاه‏ترين مردم به هر زبان و لغت بود. روزي به ايشان گفتم: اي فرزند رسول خدا، من از آگاهي شما به اين زبانها - با وجود تفاوتي که با هم دارند - در شگفتم. فرمود: «اي، اباصلت، من حجت خدا بر آفريدگانش مي‏باشم، و خداوند کسي را حجت بر گروهي نمي‏گرداند که به زبان آنها آشنا نباشد، آيا اين سخن اميرالمؤمنين عليه ‏السلام را شنيده‏اي که فرمود: «به ما فصل الخطاب داده شده است» و مگر فصل الخطاب چيزي غير از شناخت زبانها مي‏باشد.»

اثبات الهداة ج2 ص 278

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 11

عن أبي الحسن موسي عليه ‏السلام في حديث: أنه قال: «- و علي ابنه جالس بين يديه -: «من ظلم ابني حقه و جحده امامته من بعدي کان کمن ظلم علي بن أبي طالب حقه و حجده امامته بعد رسول الله صلي الله عليه و سلم.» .

امام موسي کاظم عليه‏ السلام در ضمن حديثي، در حالي که فرزندشان امام رضا عليه‏ السلام در برابر شان نشسته بود، فرمود: «کسي که در حق اين پسرم ستم ورزد و امامتش را بعد از من انکار نمايد، مانند کسي است که در حق علي بن ابي طالب عليه ‏السلام ستم ورزيده و امامتش را بعد از رسول خدا صلي الله عليه و سلم انکار نموده باشد.»

اثبات الهداة ج3 ص 232

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 12

قال أبو عبد الله عليه ‏السلام: «يقتل حفدتي بأرض خراسان في مدينة يقال لها طوس، من زاره اليها عارفا بحقه أخذته بيدي يوم القيمة و أدخلته الجنة و ان کان من أهل الکبائر.» قيل له: جعلت فنداک و ما عرفان حقه قال: «تعلم أنه مفترض الطاعة، غريب شهيد، من زاره عارفا بحقه أعطاه الله عزوجل أجر سبعين شهيدا ممن استشهد بين يدي رسول الله صلي الله عليه و سلم علي حقيقة.» .

امام صادق عليه‏ السلام فرمود: «نوه‏ي مرا در سرزمين خراسان در شهري به نام طوس مي‏کشند؛ کسي که او را با شناخت حق وي زيارت کند، من روز قيامت از او دستگيري مي‏کنم و وارد  بهشتش مي‏سازم، هر چند که مرتکب گناهان کبيره شده باشد.» راوي گفت: فدايت شوم، شناخت حق او را به چيست؟ فرمود: «اين که بداني او (امامي است که) پيروانش واجب است. او غريب است و شهيد؛ کسي که با شناخت حقش، او را زيارت کند، خداي صاحب عزت و جلال پاداش هفتاد شهيد از شهداي راستين در رکاب رسول خدا صلي الله عليه و سلم را به او عطا مي‏فرمايد.» اثبات الهداة ج3 ص 233

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 13

عن علي بن يقطين قال: کنت عند العبد الصالح موسي بن جعفر عليه‏ السلام جالسا فدخل عليه الرضا عليه‏السلام فقال «يا علي، هذا سيد ولدي و قد نحلته کنيتي.» فقال هشام بن صالح: أخبرک و الله: ان الأمر فيه من بعده.» .

علي بن يقطين گويد: نزد بنده‏ي شايسته حضرت موسي بن جعفر عليه ‏السلام نشسته بودم که حضرت رضا عليه‏ السلام وارد شد، پس فرمود: «اي علي، اين آقاي فرزندان من است که کنيه‏ي خود (ابوالحسن) را به او بخشيدم.» هشام بن صالح گفت: بخدا سوگند تو را آگاه ساخت که امر (امامت) پس از وي در اين امام خواهد بود.

اثبات الهداة ج3 ص 234

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 14

عن البرنطي قال: قلت لأبي جعفر محمد بن علي بن موسي عليه ‏السلام: ان قوما من مخالفيکم يزعمون أن قوما من مخالفيکم يزعمون أن أباک انما سماه المأمون الرضا لما رضيه لولاية عهده؟ فقال عليه‏السلام: «کذبوا و الله و فجروا بل الله تبارک و تعالي سماه بالرضا عليه ‏السلام لأنه کان رضي لله عزوجل في سمائه و رضي لله عزوجل في سمائه و رضي لرسوله و الأئمة بعده صلوات الله عليهم في أرضه، قال: فقلت له: ألم يکن کل واحد من ابائک الماضين عليه ‏السلام رضي لله عزوجل و لرسوله و الأئمة بعده عليه ‏السلام؟ فقال: بلي. فقلت: فلم سمي أبوک عليه‏السلام من بينهم الرضا؟ قال: لأنه رضي به المخالفون من أعدائه کما رضي به الموافقون من أوليائه، و لم يکن ذلک لأحد من آبائه عليه ‏السلام فلذلک سمي من بينهم الرضا عليه ‏السلام.»

بزنطي گويد: «به ابوجعفر محمد بن علي بن موسي (امام جواد) عليه ‏السلام گفتم: گروهي از مخالفان شما مي‏پندارند که (علت ملقب شدن پدرتان به رضا عليه ‏السلام) اين است که چون پدرتان را براي ولايت عهدي خود پسنديد، اين لقب (يعني) رضا را به ايشان داد. فرمود: «بخدا سوگند دروغ گفتند و گمراه گشتند، بلکه خداي تعالي آن حضرت را رضا ناميده است، زيرا که وي از خداي صاحب عزت و جلال در آسمانش و از پيامبرش و امامان بعد از آن حضرت در زمين راضي بود؟ گفتم: مگر پدران پيشين شما از خداي صاحب عزت و جلال و پيامبر و امامان بعد از آن حضرت عليه ‏السلام راضي نبودند؟ فرمود: آري. گفتم: پس چرا  پدر شما از ميان آنان رضا ناميده شده است؟ فرمود: زيرا که مخالفان از دشمنانش همانند موافقان از دوستانش از او رضايت داشتند، و اين موقعيت براي کسي از پدران او پيش نيامد، از اين رو از ميان ايشان، لقب رضا عليه ‏السلام به آن حضرت اختصاص يافت.»

بحار الانوار ج 49 ص4

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 15

عن داود الرقي قال: قلت لأبي ابراهميم عليه ‏السلام: جعلت فداک قد کبرسني فحدثني من الامام بعدک؟ قال: فأشار الي أبي الحسن الرضا عليه ‏السلام و قال: «هذا صاحبکم من بعدي.»

  داود رقي گويد: به ابو ابراهيم (امام موسي کاظم) عليه ‏السلام گفتم: فدايت شوم، سن من بالا رفته است، بيان نماييد امام بعد از شما کيست؟ پس آن حضرت اشاره به ابوالحسن الرضا عليه ‏السلام کرد و فرمود: «اين صاحب شما بعد از من است.»

حار الانوار ج 49 ص14-15

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 16

عن سليمان المرزوي قال: دخلت علي أبي الحسن موسي بن جعفر عليه ‏السلام و أنا أريد أن أسأله عن الحجة علي الناس بعده فابتدأني و قال: «يا سليمان ان عليا ابني و وصيي و الحجة علي الناس بعدي و هو أفضل ولدي فان بقيت بعدي فاشهد له بذلک عند شيعتي و أهل ولايتي و المستخبرين عن خليفتي من بعدي.»

 سليمان مروزي گويد: من خدمت ابوالحسن موسي بن جعفر عليه‏ السلام رسيدم و مي‏خواستم از حجت بر مردم، پس از وي سؤال نمايم که ابتدا به ساکن فرمود: «اي سليمان، علي پسرم، وصي و حجت بر مردم بعد از  من است. او. برترين فرزندانم مي‏باشد. اگر بعد از من زنده بودي، اين را نزد شيعيان و دوستدارانم و کساني که خواستار شناخت جانشين بعداز من هستند، گواهي بده.»

بحار الانوار ج 49 ص15

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 17

قال حسين بن بشير: «أقام لنا أبوالحسن موسي بن جعفر عليه‏السلام ابنه عليا عليه السلام کما أقام رسول الله صلي الله عليه و سلم يوم غدير خم فقال: يا أهل المدينة أو قال: يا أهل المسجد هذا وصيي من بعدي.»

حسين بن بشير گويد: «ابوالحسن موسي بن جعفر عليه‏السلام پسرش علي (بن موسي الرضا) عليه‏السلام را (جهت معرفي به امامت) بلند نمود، همان گونه که رسول خدا صلي الله عليه و سلم، علي عليه‏السلام را روز غدير خم بلند نمود و فرمود: اي مردم مدينه - يا فرمود: اي اهل مسجد - اين جانشين بعد از من است.»

بحار الانوار ج 49 ص17

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 18

عن المفضل بن عمر قال: «دخلت علي أبي الحسن موسي بن جعفر عليه‏السلام و علي ابنه عليه‏السلام في حجره و هو يقبله و يمص لسانه. و يضعه علي عاتقه و يضمه اليه و يقول: بأبي أنت ما أطيب ريحک و أطهر خلقک و أبين فضلک»! قلت: جعلت فداک لقد وقع في قلبي لهذا الغلام من المودة ما لم يقع لأحد الا لک. فقال لي: «يا مفضل هو مني بمنزلتي من أبي عليه السلام ذرية بعضها من بعض و ا لله سميع عليم. قال: قلت: هو صاحب هذا الأمر من بعدک؟ قال: نعم، من أطاعه رشد و من عصاه کفر.» .

 مفضل بن عمر گويد: «خدمت ابوالحسن موسي بن جعفر عليه‏السلام رسيدم، (مشاهده نمودم که) پسرش علي (بن موسي الرضا) عليه‏السلام در آغوشش مي‏باشد و او را مي‏بوسد و زبانش را مي‏مکد و بر شانه‏اش مي‏گذارد و او را در آغوش مي‏فشرد و مي‏فرمايد: پدرم فدايت! چه رايحه‏ي دل انگيز و خوي پاک و برتري آشکاري داري! گفتم: فدايت شوم، مهر اين کودک آن چنان در دلم جاي گرفت که جز مهر شما محبت کسي بدان حد به دلم راه نيافته است. فرمود: اي مفضل، منزلت او نسبت به من مانند منزلت من نسبت به پدرماست، خانداني که برخي از ايشان از برخي ديگرند و البته خدا بسيار شنواي داناست. گفتم: آيا او بعد از شما (امام و) صاحب اين امر خواهد بود؟ فرمود: آري، کسي که او را پيروي نمايد هدايت يابد و کسي که نافرمانيش کند کافر مي‏شود.»

بحار الانوار ج 49 ص20-21

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

 حديث 19

في حديث - ان علي بن يقطين قال لأبي الحسن موسي عليه‏السلام: من لنا بعدک يا سيدي؟ فقال: «علي ابني هذا، هو خير من أخلف بعدي. هو مني بمنزلة أبي، هو لشيعتي، عنده علم ما يحتاجون اليه. سيد في الدنيا و سيد في الآخرة، و انه لمن المقربين.»

در حديثي علي بن يقطين به ابوالحسن امام موسي کاظم عليه‏السلام گفت: آقاي من، بعد از شما چه کسي (امام) خواهد بود؟ فرمود: اين پسرم علي، که بهترين بازمانده و جانشين من است. او نسبت به من مانند منزلت من نسبت به پدرم است (که امامت را بعد از من به عهده خواهد داشت). بهره‏وري شيعيانم از او بدين گونه است که آنچه بدان نيازمندند نزد اوست. او سرور دنيا و آخرت و از مقربان (درگاه الهي) است.»

عوالم العلوم  ج 22 ص 58

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 20

قال ابراهمي بن العباس: ما رأيت الرضا عليه‏السلام سئل عن شي‏ء قط الا علمه، و لا رأيت أعلم منه بما کان في الزمان الأول الي وقته و عصره. و کان المأمون يمتحنه بالسؤال عن کل شي‏ء فيجيب فيه، و کان کلامه کله و جوابه و تمثله انتزاعات من القرآَّ، و کان يختمه في کل ثلاثة، و يقول: «لو أرندت أن أختمه في أقل من ثلاثة لختمته، و لکني ما مررت بآية قط الا فکرت فيها، و في أي شي‏ء أنزلت و في أي وقت، فلذلک صرت أختم في کل ثلاثة أيام.».

 ابراهيم بن عباس گويد: «هيچ گاه نديدم که از (امام) رضا عليه‏السلام چيزي پرسيده شود، جز اين که آن سؤال را پاسخ مي‏داد. در ميان عالمان پيشين و دانشمندان معاصر او کسي را آگاهتر از وي نيافتم. مأمون با پرسشهاي گوناگون او را مي‏آموزد و او از عهده‏ي پاسخ تمامي آنها بر مي‏آمد. تمامي سخن و جواب و شواهد مثال او از قرآن بود. در هر سه روز يک مرتبه قراء قرآن را به پايان مي‏برد و مي‏فرمود: «اگر بخواهم مي‏توانم آن را در کمتر از سه روز هم ختم نمايم، اما هزگز از آيه‏اي نمي‏گذرم جز اين که در آن مي‏انديشم که درباره‏ي چه و چه هنگام نازل گشته است، و از اين لحاظ است که هر سه روز يک مرتبه قرآن را ختم مي‏نمايم.»

عوالم العلوم  ج 22 ص179-180

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 21

قال الکاظم عليه‏السلام لأصحابه «اشهدوا أن ابني هذا، وصيي و القيم بأمري و خليفتي من بعدي، من کان له عندي دين فليأخذه من ابني هذا، و من کانت له عندي عدة فلينجزها منه؛ و من لم يکن له بد من لقائي فلا يلقين الا بکتابه.»

  امام کاظم عليه‏السلام به اصحاب خود فرمود: «گواه باشيد که اين پسرم (امام رضا عليه‏السلام) وصي و سرپرست و جانشين بعد از من مي‏باشد، کسي که من ديني از او بر گردن دارم، آن را از اين پسرم بگيرد، کسي که من به او وعده‏اي داده‏ام، انجام آن را از او بخواهد و کسي که ناگزير از ملاقات با من است، از راه نامه‏نگاري با او با من پيوند برقرار سازد.»

اثبات الهداة ج3 ص 229

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 22

قال أبو الحسن عليه‏السلام: «ان ابني عليا أکبر ولدي و أبرهم عندي و أحبهم الي و هو ينظر معي في الجفر؛ و لم ينظر فيه الا نبي أو وصي نبي.»

امام موسي کاظم عليه‏السلام فرمود: «همانا علي پسر بزرگم نزد من از همه فرزندانم نيکوکارتر و محبوبتر است. او با من در جفر  مي نگرد و حال آنکه در جفر جز پيامبر يا وصي پيامبر نمي‏تواند بدان بنگرد.»

الکافی ج1 ص 311-312

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

 حديث 23

قال جعفر بن محمد الصادق عليه‏السلام: «يخرج ولد من ابني موسي اسمه اسم أميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام الي أرض طوس، و هم بخراسان، يقتل فيها بالسم، فيدفن فيها غريبا، من زاره عارفا بحقه أعطاه الله تعالي أجر من أنفق من قبل الفتح و قاتل.»

 امام جعفر صادق عليه‏السلام فرمود:»فرزندي از پسرم موسي که همنام اميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام است، به جانب سرزمين طوس در خراسان مي‏رود و در آن جا با زهر کشته شده و غريبانه دفن مي‏شود، کسي که او را با شناخت حق وي (به اينکه آن حضرت اما واجب الاطاعة  است) زيارت کند، خداي تعالي پاداش کسي را که قبل از پيروزي، انفاق نموده و جنگيده است به وي عطا مي‏نمايد.»

بحار الانوار ج 49 ص286

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

 حديث 24

قال زياد القندي: دخلت علي أبي ابراهيم عليه‏السلام و عنده ابنه أبوالحسن عليه‏السلام فقال: «يا زياد هذا ابني کتابه کتابي و کلامه کلامي و رسوله رسولي، و ما قال فالقول قوله.» .

زايد قندي گويد: خدمت امام کاظم عليه‏السلام رسيدم، در حالي که پسرش ابوالحسن (امام رضا) عليه‏السلام نزد ايشان بود. سپس فرمود: «اي زياد، اين پسرم نوشته‏اش نوشته‏ي من، سخنش سخن من، فرستاده‏اش فرستاده‏ي من است و هر چه گويد، سخن، سخن اوست.»

اعلام الوری  ص 316

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 25

عن الرضا عليه‏السلام أنه قال له رجل من أهل خراسان: يا ابن رسول الله رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله في المنام کأنه يقول لي: کيف أنتم اذا دفن في أرضکم بعضي فاستحفظتم و ديعتي و غيب في ثراکم نجمي؟ فقال له الرضا عليه‏السلام: «أنا المدفون في أرضکم،و أنا بضعة من نبيکم، و أنا الوديعة و النجم، ألا فمن زارني و هو يعرف ما أوجب الله تبارک و تعالي من حقي و طاعتي، فأنا و آبائي شفعاؤه يوم القيامة، و من کنا شفعاءه يوم القيامة نجا و لو کان عليه مثل وزر الثقلين الجن و الأنس.» .

 مردي خراساني به امام رضا عليه‏السلام عرض نمود: اي فرزند رسول خدا، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله را در خواب ديدم که به من فرمود: «چگونه است حال شما آن هنگام که فردي از (خاندان) من در سرزمين شما دفن گردد و شما به حفظ اين امانت من اهتمام نماييد و ستاره‏ي من در خاک شما پنهان گردد؟» امام رضا عليه‏السلام فرمود: «من هستم که در سرزمين شما دفن مي‏گردم؛ من پاره‏ي تن پيامبر شما هستم؛ و منم آن امانت و ستاره، آگاه باشيد کسي که مرا زيارت کند، در حالي که بداند که خداي تبارک و تعالي (اداي) حق و پيروي مرا واجب ساخته است، من و پدرانم روز قيامت شفيعان او خواهيم بود، و کسي که ما روز قيامت شفيع او باشيم (از آتش دوزخ) رهايي مي‏يابد، هر چند بار گناهان جن و انس بر او باشد.»

بحار الانوار ج 102 ص32

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 26

قال أبوالحسن موسي عليه‏السلام في حديث: «من زار قبر ولدي علي و بات عنده ليلة کان کمن زار الله في عرشه. قيل: کمن زار الله في عرشه؟ فقال: نعم. اذا کان يوم القيامة کان علي عرش الرحمن أربعة من الأولين، و أربعة من الآخرين، فاما الأربعة الذين هم من الأولين: فنوح، و ابراهيم، و موسي، و عيسي عليهم‏السلام و أما الأربعة من الآخرين: محمد و علي و الحسن و الحسين عليهم‏السلام، ثم يمد الطعام فيقعد و معنا زوار قبور الأئمة، ألا أن أعلاهم درجة و أقربهم حبوة زوار قبر ولدي عليه‏السلام»  .

 امام موسي کاظم عليه‏السلام در ضمن حديثي فرمود: «کسي که قبر فرزندم علي عليه‏السلام را زيارت کند و شبي را نزد او به سر برد، مانند کسي است که خداوند را در عرش زيارت کرده است.» راوي (از روي تعجب) گفت: مانند کسي که خدا را در عرش زيارت کرده است؟ حضرت فرمود: «آري، چون روز قيامت شود، چهار نفر از پيشينيان و چهار نفر از پسينيان بر عرش خداي رحمان قرار مي‏گيرند. چهار نفر پيشينيان نوح و ابراهيم و موسي وعيسي عليهم‏السلام هستند و چهار نفر پسينيان محمد و علي وحسن و حسين عليهم‏السلام؛ بعد از آن خوان طعام گسترده مي‏شود و زائران قبور ائمه عليهم‏السلام به (گرد) آن مي‏نشينند؛ بدانيد که (در ميان زائران قبور ائمه عليهم‏السلام) مقام زائران قبر فرزندم از همه بلندتر و پر ارج‏تر است.» وسائل الشیعه  ج10 ص443

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 27

عن أبي‏اصلت الهروي قال: کنت عند الرضا عليه‏السلام فدخل عليه قوم من أهل قم فسلموا عليه فرد و قربهم، ثم قال لهم: «مرحبا بکم و أهلا، فأنتم شيعتنا حقا، يأتي عليکم زمان تزورون فيه تربتي بطوس، ألا فمن زارني و هو علي غسل خرج من ذنوبه کيوم ولدته أمه.».

اباصلت هروي گويد: خدمت امام رضا عليه‏السلام بودم که گروهي از مردم قم وارد شدند و سلام نمودند. حضرت پاسخ آنها را فرمود و ايشان را نزديک خويش جاي داد. سپس فرمود: «آفرين بر شما! شما شيعيان راستين ما هستيد، زماني بر شما فرامي‏رسد که خاک (قبر) مرا در طوس  مي‏کنيد، آگاه باشيد کسي که مرا در حالي که غسل نموده باشد زيارت کند، از گناهانش پاک مي‏شود، مانند روزي که از مادر زاييده شده است.»

وسائل الشیعه  ج10 ص446

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 28

عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني قال: «قلت: لأبي جعفر عليه‏السلام: قد تحيرت بين زيارة قبر أبي‏عبدالله عليه‏السلام و بين زيارة قبر أبيک عليه‏السلام بطوس، فما تري؟ فقال لي: مکانک، ثم دخل و خرج و دموعه تسيل علي خديه، فقال: زوار أبي‏عبدالله عليه‏السلام کثيرون، و زوار قبر أبي عليه‏السلام بطوس قليلون.».

عبدالعظيم حسني گويد: به ابوجعفر (امام جواد عليه‏السلام) گفتم: من در ترديدم که به زيارت قبر اباعبدالله الحسين عليه‏السلام مشرف شوم يا به زيارت قبر پدرتان در طوس، نظر شما چيست؟ فرمود: در جاي خود باش» سپس (حضرت) وارد (خانه) شد و پس (از اندکي) بيرون آمد در حالي  پس (از اندکي) بيرون آمد در حالي که اشک از گونه‏هايش جاري  بود، فرمود: زائران اباعبدالله عليه‏السلام بسيارند و زائران قبر پدرم در طوس اندک.».

وسائل الشیعه  ج10 ص442

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 29

عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني قال: سمعت محمد بن علي الرضا عليه‏السلام يقول: «ما زار أبي عليه‏السلام احد فأصابه أذي من مطر أو برد أو حر الا حرم الله جسده علي النار.».

(حضرت) عبدالعظيم حسني از امام محمد تقي عليه‏السلام نقل مي‏کند که فرمود: «کسي که به زيارت پدرم نائل شود، و (در راه زيارت) به او آزاري مانند باران يا سرمايي يا گرمايي برسد، جز اين نيست که خداوند پيکرش را بر آتش (دوزخ) حرام مي‏نمايد.»

وسائل الشیعه  ج10 ص439

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 30

عن عبدالعظيم الحسني قال: سمعت علي بن محمد العسکري عليه‏السلام يقول: «أهل قم و أهل آبة مغفور لهم لزيارتهم لجدي علي بن موسي الرضا عليهماالسلام بطوس، ألا و من زاره فأصابه في طريقه قطرة من السماء حرم الله جسده علي النار.» .

(حضرت) عبدالعظيم حسني گويد: از امام علي النقي عليه‏السلام شنيدم که فرمود: «مردم قم و آبه  به جهت زيارت جدم علي بن موسي الرضا عليهماالسلام در طوس گناهانشان آمرزيده شده. آگاه باشيد کسي که آن حضرت را زيارت کند و در راه (زيارت) او قطره‏اي (باران) از آسمان بر او فروبارد، خداوند پيکرش را بر آتش (دوزخ) حرام مي‏کند.»

عیون اخبار الرضا  ج2 ص 260

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 31

عن عبدالله بن الصلت عن رجل من أهل بلخ قال: «کنت مع الرضا عليه‏السلام في سفره الي خراسان فدعا يوما بمائدة له فجمع عليها مواليه من السودان و غيرهم فقلت: جعلت فداک لو عزلت لهؤلاء مائدة فقال: مه، ان الرب تبارک و تعالي واحد و الأم واحد و الأب واحد و الجزاء بالأعمال.» .

عبدالله بن الصلت از مردي از اهل بلخ نقل مي‏کند که گفت: «در طول مسير مسافرت امام رضا عليه‏السلام به خراسان، من در خدمت ايشان بودم، روزي غذا طلبيد و (پس از گستراندن سفره) غلامان سياه خود ديگران را بر سر آن گرد آورد. گفتم: فدايت شود، بهتر بود که (سفره) غذاي آنان را  جدا مي‏نموديد. فرمود: ساکت باش، پروردگار تبارک و تعالي يکي است، مادر يکي است، پدر يکي است و پاداش به کردار است.»

بحار الانوار ج 49 ص101

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 32

عن علي بن أسباط قال سألت أباجعفر عليه‏السلام: ما لمن زار أباک بخراسان؟ قال: «الجنة و الله، الجنة و الله.».

علي بن اسباط گويد: از ابوجعفر (امام جواد) عليه‏السلام پرسيدم: کسي که پدرتان را در خراسان زيارت کند، چه (پاداشي) خواهد داشت؟ فرمود: به خدا قسم بهشت، به خدا قسم بهشت.»

وسائل الشیعه  ج10 ص437

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 33

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «ستدفن بضعة مني بأرض خراسان لا يزورها مؤمن الا أوجب الله له الجنة و حرم جسده علي النار.» .

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «به زودي پاره‏ي تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏شود که هيچ مؤمني او را زيارت نمي‏کند، مگر اين که خداوند بهشت را بر او واجب ساخته و پيکرش را بر (آتش) دوزخ حرام مي‏سازد.»

الوافی ج14 ص1551

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 34

قال الامام الجواد عليه‏السلام: «ضمنت لمن زار قبر أبي الرضا عليه‏السلام بطوس عارفا بحقه الجنة علي الله تعالي.» .

امام جواد عليه‏السلام فرمود: «کسي که قبر پدرم رضا عليه‏السلام را در طوس با شناخت حق او (به اينکه حضرتش امام واجب الاطاعة است) زيارت کند، من نزد خداي تعالي بهشت را براي او ضمانت مي‏کنم.»

وسائل الشیعه  ج10 ص437

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 35

قال الرضا عليه‏السلام: «ما زارني أحد من أوليائي عارفا بحقي الا شفعت فيه يوم القيامة.» .

امام رضا عليه‏السلام فرمود: «هيچ يک از دوستانم مرا با آگاهي به حقم (که امام واجب الاطاعه هستم) زيارت نمي‏کند مگر اين که روز قيامت او را شفاعت خواهم کرد.»

وسائل الشیعه  ج10 ص434

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 36

قال الرضا عليه‏السلام: «من شد رحله الي زيارتي أستجيب دعاؤه و غفرت له ذوبه، فمن زارني في تلک البقعة کان کمن زار رسول الله صلي الله عليه و آله، و کتب الله له ثواب ألف حجة مبرورة و ألف عمرة مقبولة، و کنت أنا و آبائي شفعاءه يوم القيامة، و هذه البقعة روضة من رياض الجنة، و مختلف الملائکة، لا يزال فوج ينزل من السماء و فوج يصعد، الي أن ينفخ في الصور.» .

امام رضا عليه‏السلام فرمود: «کسي که بار سفر به سوي من بربندد دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده مي‏شود، پس کسي که مرا در آن مکان زيارت کند، مانند کسي است که رسول خدا صلي الله عليه و آله را زيارت کرده باشد، خداوند براي او پاداش هزار حج و عمره‏ي پذيرفته شده مي‏نويسد و من و پدرانم شفيعان او روز قيامت خواهيم بود؛ اين بقعه بوستاني از بوستانهاي بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است؛ آن گونه که گروهي از آسمان فرو مي‏آيند و گروهي بالا مي‏روند، تا اين که در صور دميده شود.»

بحار الانوار ج 102 ص44

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 37

قال الامام موسي بن جعفر عليهماالسلام في حديث: «و لقد رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله في المنام و أميرالمؤمنين عليه‏السلام معه... ثم وصفه لي رسول الله صلي الله عليه و آله فقال: علي ابنک الذي ينظر بنور الله و يسمع بتفهيمه و ينطق بحکمته، يصيب و لا يخطي‏ء و يعلم و لا يجهل، قد ملي‏ء حلما و علما...» .

امام موسي بن جعفر عليهماالسلام ضمن حديثي فرمود: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه‏السلام را به همراه آن حضرت در خواب ديدم... سپس رسول خدا صلي الله عليه و آله وي (امام رضا عليه‏السلام) را براي من توصيف نمود و فرمود: «علي پسر توست که نور خدا مي‏بيند و به تفهيم الهي مي‏شنود و بر  پايه‏ي حکمت او سخن مي‏گويد، او راه راست مي‏پويد و به خطا نمي‏رود، دانشمندي است که (علمش) به جهل نمي‏گرايد و لبريز از بردباري و دانش گرديده است.»

بحار الانوار ج 49 ص11-12

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 38

قال رسول الله صلي الله عليه و آله في حديث في فضائل الأئمة المعصومين عليهم‏السلام: «من أحب أن يلقي الله ضاحکا مستبشرا فليتول علي بن موسي الرضا عليه‏السلام... فهؤلاء مصابيح الدجي و أئمة الهدي و أعلام التقي، من أحبهم و تولاهم کنت ضامنا له علي الله تعالي بالجنة.» .

رسول خدا صلي الله عليه و آله در ضمن حديثي در بيان فضائل يکايک ائمه معصومين عليهم‏السلام فرمود: «کسي که دوست بدارد خندان، خداوند را ملاقات کند، بايد محبت و ولايت علي بن موسي الرضا عليهماالسلام را داشته باشد... اينان (ائمه اطهار عليهم‏السلام) چراغهاي تاريکي و امامام هدايتگر و  نشانه‏هاي تقوا هستند، کسي که ايشان را دوست بدارد و بهره‏مند از ولايت آنان گردد، من نزد خداي تعالي بهشت را براي او ضمانت مي‏کنم.»

بحار الانوار ج 36 ص296

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 39

قال يعقوب بن اسحاق النوبختي: «مر رجل بأبي الحسن الرضا عليه‏السلام فقال له: أعطني علي قدر مروتک، قال: لا يسعني ذلک، فقال: أعطني علي قدر مروتي. قال: أما اذا فنعم. ثم قال: يا غلام أعطه مائتي دينار.» .

يعقوب بن اسحاق نوبختي گويد: «مردي خدمت امام رضا عليه‏السلام آمد و عرض کرد: به من به اندازه‏ي جوانمرديت بخشش نما. فرمود: نمي‏توانم چنان کنم. گفت: (پس) به اندازه‏ي جوانمردي من بخشش نما. فرمود: اکنون مي‏توانم. سپس فرمود: اي غلام به او دويست دينار بده.»

بحار الانوار ج 49 ص184

lrdaksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_10.gif

حديث 40

قال ابراهيم بن العباس: «ما رأيت أباالحسن الرضا عليه‏السلام جفا أحدا بکلمة قط و لا رأيته قطع علي أحد کلامه حتي يفرغ منه، و ما رد أحدا عن حاجة يقدر عليها، و لا مدرجله بين يدي جليس له قط و لا رأيته شتم أحدا من مواليه و مماليکه قط، و لا رأيته تفل، و لا رأيته يقهقه في ضحکه قط، بل کان ضحکه التبسم، و کان اذا خلا و نصب مائدته أجلس معه علي مائدته مماليکه و مواليه حتي البواب السائس، و کان عليه‏السلام قليل النوم بالليل کثير السهر، يحيي أکثر لياليه من أولها الي الصبح، و کان کثير الصيام فلا يفوته صيام ثلثة أيام في الشهر، و يقول: ذلک صوم الدهر. و کان عليه‏السلام کثير المعروف و الصدقة في السر و أکثر ذلک يکون منه في الليالي المظلمة، فمن زعم أنه رأي مثله في فضله فلا تصدق.» .

ابراهيم بن عباس گويد: «نديدم که هرگز ابوالحسن الرضا عليه‏السلام با سخني به کسي ستمي روا دارد، و نديدم که سخن کسي را قطع کند تا اينکه کلامش را به پايان برد و نه آن که از برآوردن حاجت نيازمندي سرباز زند. او هرگز در برابر همنشيني نه پايش را دراز مي‏کرد و نه به چيزي تکيه مي‏داد. همچنان که نديدم يکي از زيردستان و زير خريدانش را هرگز دشنام دهد، و نديدم که آب دهان (بر زمين) اندازد و صدا به خنده بلند سازد، بلکه خنده‏اش به صورت تبسم بود. چون در خلوت خانه سفره‏ي غذا مي‏گستراندند، زيردستان وغلامانش - و حتي مأمور اصطبل - را همراه خود بر سر سفره مي‏نشاند. آن حضرت کم خواب و بسيار شب زنده‏دار بود، اکثر شبها را از ابتدا تا صبح به عبادت مي‏گذراند، بسيار روزه مي‏داشت و روزه‏ي سه روزه. را از دست نمي‏داد و مي‏فرمود: اين (روزه‏ي اين سه روز معادل) روزه‏ي يک عمر است؛ کار نيکو بسيار مي‏کرد و صدقه‏ي نهاني بسيار مي‏داد، که البته اکثر اينها در شبهاي تاربود؛ پس اگر کسي پندارد که کسي را در فضيلت همتاي او ديده است، تو باور مکن.»

عیون اخبار الرضا  ج2 ص 184

aksgif.ir-emam_reza-gif-tswyr_mthrkh_-_mm_rd_250.gif

دیدگاه‌ها

امیرحسین 01:57 - 1402/03/23

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.