درس های ارزشمند از امام رضا (علیه السلام)

تاریخ انتشار:
در بین مسافرتى که امام رضا علیه السلام از شهر مدینه به سوى خراسان داشت ، هرگاه ، که سفره غذا پهن مى کردند و غذا چیده و آماده خوردن مى شد، حضرت دستور مى داد تا تمامى پیش خدمتان سیاه پوست و ... بر سر سفره طعام حاضر شوند...
امام رضا

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| درس های ارزشمند و آموزنده از امام رضا (علیه السلام)

1. ابوسعید خراسانى حکایت کند:

روزى دو نفر مسافر از راه دور به محضر امام رضا علیه السلام وارد شدند و پیرامون حکم نماز و روزه از آن حضرت سؤال کردند؟

امام علیه السلام به یکى از آن دو نفر فرمود: نماز تو شکسته و روزه ات باطل است و به دیگرى فرمود: نماز تو تمام و روزه ات صحیح مى باشد.

وقتى علّت آن را جویا شدند؟

حضرت فرمود: شخص اوّل چون به قصد زیارت و ملاقات با من آمده است ، سفرش مباح مى باشد؛ ولى دیگرى چون به عنوان زیارت و دیدار سلطان حرکت نموده ، سفرش معصیت است .(1)

سفره طعام:

2. در بین مسافرتى که امام رضا علیه السلام از شهر مدینه به سوى خراسان داشت ، هرگاه ، که سفره غذا پهن مى کردند و غذا چیده و آماده خوردن مى شد، حضرت دستور مى داد تا تمامى پیش خدمتان سیاه پوست و ... بر سر سفره طعام حاضر شوند؛ و سپس حضرت کنار آن ها مى نشست و غذاى خود را میل مى نمود.

اطرافیان به آن حضرت اعتراض کردند که چرا براى غلامان سفره اى جدا نمى اندازى ؟!

امام علیه السلام فرمود: آرام باشید این چه حرفى است ؟! خداى ما یکى است ، پدر و مادر ما یکى است و هرکس مسئول اعمال و کردار خود مى باشد.(2)

3. محمّد بن سنان گوید :

چند روزى پس از آن که امام موسى کاظم علیه السلام رحلت نمود و امام رضا علیه السلام جاى پدر، در منصب امامت قرار گرفت و مردم در مسائل مختلف به ایشان مراجعه مى کردند.

به حضرت عرض کردم : یا ابن رسول اللّه ! ممکن است از طرف هارون به شما آسیبى برسد و بهتر است محتاط باشید.

امام علیه السلام اظهار داشت : همان طور که جدّم ، رسول اللّه صلى الله علیه و آله فرمود: چنانچه ابوجهل ، مویى از سر من جدا کند، من پیغمبر نیستم ، من نیز مى گویم : اگر هارون مویى از سر من جدا کند من امام و جانشین پدرم نخواهم بود.(3)

4. یکى از اصحاب امام رضا علیه السلام به نام معمّر بن خلاد حکایت نماید :

هر موقع سفره غذا براى آن حضرت پهن مى گردید، کنار آن سفره نیز یک سینى آورده مى شد.

پس امام علیه السلام از هر نوع غذا، مقدارى بر مى داشت و داخل آن سینى قرار مى داد و به یکى از غلامان خود مى فرمود که تحویل فقرا و تهى دستان داده شود.

سپس به دنباله آن ، این آیه شریفه قرآن :

فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (سوره بلد: آیه 11)

را تلاوت مى نمود؛ و مى فرمود: خداوند جلّ و على مى داند که هر انسانى براى کسب مقامات عالیه بهشت ، توان آزاد کردن غلام و بنده را ندارد.

به همین جهت ، اطعام دادن و سیر گرداندن افراد را وسیله اى براى ورود به بهشت قرار داده است .(4)

5 - سلیمان بن جعفر - که یکى از اصحاب حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام است - حکایت کند:

یکى از نوادگان امام سجّاد علیه السلام - به نام علىّ بن عبیداللّه - مشتاق دیدار و زیارت امام رضا علیه السلام بود، به او گفتم : چه چیزى مانع از رفتن به محضر شریف آن حضرت مى باشد؟

پاسخ داد: هیبت و جلالت آن بزرگوار مانع من گردیده است .

این موضوع سپرى گشت ، تا آن که روزى مختصر کسالتى بر وجود مبارک امام علیه السلام عارض شد و مردم به عیادت و ملاقات آن حضرت مى آمدند.

پس به آن شخص گفتم : فرصت مناسبى پیش آمده است و تو نیز به همراه دیگر افراد به دیدار و ملاقات آن حضرت برو، که فرصت خوبى خواهد بود.

لذا علىّ بن عبید اللّه به عیادت و دیدار امام رضا علیه السلام رفت و با مشاهده آن حضرت بسیار مسرور و خوشحال گردید.

مدّتى از این دیدار گذشت و اتّفاقا علىّ بن عبیداللّه روزى مریض شد؛ و چون خبر به امام علیه السلام رسید، حضرت جهت عیادت از او حرکت نمود؛ و من نیز همراه آن بزرگوار به راه افتادم ، چون وارد منزل او شدیم ، حضرت مختصرى کنار بستر او نشست و از او دلجویى نمود.

و پس از گذشت لحظاتى که از منزل خارج شدیم ، یکى از بستگان آن شخص گفت : همسر علىّ بن عبیداللّه بعد از شما وارد اتاق شد و جایگاه جلوس ‍ حضرت رضا علیه السلام را مى بوسید و بدن خود را به وسیله آن محلّ تبرّک مى نمود.(5)

پی نوشت ها:

1. تهذیب شیخ طوسى : ج 4، ص 220، ح 17.

2. روضه کافى : ج 8، ص 192، ح 296.

3. روضه کافى : ج 8، ص 214، ح 371.

4. بحارالا نوار: ج 49، ص 97، ح 11، به نقل از کافى و محاسن برقى .

5. اختیار معرفة الرّجال : ص 495، ح 485، بحارالا نوار: ج 49، ص 22، ح 15.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.