گفتگو با حجه الاسلام و المسلمین نظری منفرد

تاریخ انتشار:
· مبلغان: از فرصتی كه در اختیار مجله قرار دادید، تشكر می‌كنیم. لطفا خلاصه‌ای از زندگی علمی، فرهنگی خود را بیان كنید...

نام نشریه: مبلغان، شماره3

· مبلغان: از فرصتی كه در اختیار مجله قرار دادید، تشكر می‌كنیم. لطفا خلاصه‌ای از زندگی علمی، فرهنگی خود را بیان كنید.

بسم الله الرحمن الرحیم.

من هم متقابلا از شما تشكر می‌كنم و برایتان آرزوی موفقیت دارم.

بنده در سال 1341 ه. ش به فراگرفتن دروس حوزوی مشغول شدم - كه هم زمان با آغاز نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - بود. برای ادامۀ تحصیل در سال (1347 ه. ش) عازم نجف اشرف شدم و بعد از توقف كوتاهی در نجف اشرف، مجددا به قم آمدم و از محضر استادانی چون: آیة الله سلطانی طباطبایی در دورۀ سطح و مرحوم آیة الله داماد در درس خارج استفاده كردم و عمدۀ درس خارج را از محضر آیت الله میرزا هاشم آملی استفاده كردم و قسمتی از اصول را محضر حضرت آیت الله اراكی تلمذ كردم، در زمینۀ فلسفه هم از محضر استادان مختلفی من جمله: استاد شهید مطهری بهره بردم، در سال 1346 ه. ش موفق به اخذ درجه كارشناسی معقول و منقول (الهیات) از دانشگاه تهران شدم، و اكنون به تبلیغ و تدریس، در حوزه اشتغال دارم.

· مبلغان: شما آثاری هم دارید كه چاپ شده باشد یا آماده چاپ باشد؟

آثاری از بنده چاپ شده است؛ مثل: «الاحادیث الغیبه‌» در سه جلد كه مجموعه‌ای از سخنان پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم و ائمۀ معصومین علیهم السلام است و بیشتر نظر، روی روایاتی است كه به عنوان یك خبر غیبی بعدا تحقق پیدا كرده است. این احادیث از منابع شیعه و اهل سنت با كمك دوستان جمع آوری و نقل شده است.

اثر دیگر، كتاب «مقتل كربلا یا قصه كربلاست‌» كه به چاپ رسیده است و نیز كتاب «روزه ماه رمضان‌» و كتابهای دیگری آمادۀ چاپ است وبعضی نیز هنوز آمادۀ چاپ نیست.

· مبلغان: تاثیر سخن و تبلیغ را در نشر و گسترش اسلام بیان كنید.

بهترین راه افاده و استفاده بیان است. خداوند متعال در اهمیت بیان می‌فرمایند: «الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان‌» (1) . پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم از راه بیان، افراد زیادی را متحول ساخت مخصوصا با تلاوت آیات قرآن كه وقتی مردم این آیات را می‌شنیدند، اشك از چشمانشان جاری می‌شد. قرآن كریم می‌فرماید: «و اذ استمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق‌» (2) . پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم در مكه از راه تبلیغ، افرادی را به راه خدا دعوت كردند و عده‌ای مسلمان شدند، با سخت گیری كفار مكه، پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم گروهی را به سرپرستی جعفر طیار به حبشه فرستادند، كه اینها نیز یك گروه تبلیغی بودند - با تبلیغات آنها نجاشی و عده‌ای دیگر مسلمان شدند، بسیاری از مردم مدینه با تبلیغات مصعب ابن عمیر مسلمان شدند.

تبلیغ بیشترین نقش را در نشر وگسترش اسلام داشته است.

· مبلغان: به نظر شما حوزۀ علمیه برای گسترش تبلیغات دینی، چه كارهایی را باید انجام دهد؟

اولا باید برای كسانی كه ذوق تبلیغی دارند، جاذبه ایجاد كرد. باید این مسئله را تفهیم كنیم كه تبلیغ راه انبیا است، پیامبران الهی وائمه اطهارعلیهم السلام مبلغ بوده اند، خدای متعال در قرآن كریم مبلغان را ستوده است آنجا كه می‌فرماید: «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولایخشون احدا الا الله.‌» (3) آنان كه پیام‌های خدا را می‌رسانند و از او می‌ترسند و جز از خدا از كسی نمی‌ترسند.

ثانیا باید مشكلاتی را كه بر سر راه تبلیغ است، برطرف كنیم. در گذشته مشهور بود كه مبلغان سواد لازم و كافی ندارند. این سخن انگیزه رفتن به تبلیغ را از بین می‌برد. ما باید تفهیم كنیم كه چنین نیست، اتفاقا یكی از مراجع می‌فرمودند: «اگر از من سؤال كنند، كه تبلیغ و فن سخنوری مهمتر است یا مجتهد شدن؟ می‌گویم سخنوری.‌» چون اگر كسی استعداد خوبی داشته باشد، مجتهد خواهد شد اما یك سخنور خوب نخواهد شد. استدلال ایشان این بود كه سخنوری هنر است.

این هنر را سخنران می‌تواند با تلاش و مداومت بر تمرین، در خود تقویت كند.

· مبلغان: اشاره فرمودید كه به فرمایش آن مرجع بزرگوار: «تبلیغ یك هنر است.‌» حالا اگر كسی بدون رعایت ضوابط و فنون این هنر وارد میدان تبلیغ شود، آیا می‌تواند نقش تبلیغی خود را ایفا كند؟

بعضی به طور طبیعی بیان شیوا و جذاب و صدای خوب دارند. ولی هر قدر بیشتر كار شود با فنون خطابه و بیان، موفقیت بیشتر خواهد بود.

· مبلغان: به نظر حضرت عالی اولویت‌های تبلیغی امروزه، كدامند؟

ما در كشوری زندگی می‌كنیم كه غالب جمعیت آن، جوان هستند. و مهمترین خوراك روحی جوان، معارف دین است. حتی باید مقدم بر مسائل اخلاقی بیان شود اول باید پایه و اساس دین جوانان؛ یعنی، اعتقاد به مبدا، معاد، نبوت و امامت را در آنها تقویت كرد و بعد از این كه اعتقادش درست شد، جذب دین می‌شود. آن وقت نوبت به اخلاق می‌رسد، و معارف دین را باید با بیان ساده و روشن ارائه نمود.

· مبلغان: نكاتی را در مورد شیوۀ تبلیغ معصومین - صلوات الله علیهم اجمعین - بیان بفرماید.

خداوند متعال به شخص پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید: «ادع الی سبیل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن‌» (4) ؛ بخوان به سوی راه پروردگار خویش با حكمت و پند نیكو و در ستیز با ایشان بدان چه آن نیكوتر است‌»

خداوند متعال به حضرت موسی علیه السلام می‌فرماید: «اذهبا الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لینا» (5) ؛ حتی فرعون كه ادعای الوهیت می‌كند، خداوند متعال می‌فرماید: «با او با زبان نرم سخن بگو‌» با زبان نرم سخن گفتن، شنونده را ترغیب و تشویق به پذیرش می‌كند. البته در موعظه باید هم بشارت و هم انذار باشد. و پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم هم بشیر است و هم نذیر. و گوینده باید ماهر باشد وبداند كه كجا جای انذار است و كجا جای تبشیر. سخنران باید یك روانشناسی از مستمع داشته باشد و به تناسب حال او وی را مورد انذار و تبشیر قرار دهد.

یكی از شیوه‌های تبلیغی كه از روایات استفاده می‌شود، این است كه در آغاز كه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم مبلغان را به اطراف می‌فرستادند می‌فرمودند: برای مردم از اخلاق حسنه صحبت نكنید بلكه مردم را به معارف و عقاید دعوت كنید. و وقتی كه معتقد شدند، بیشتر به اخلاق حسنه عامل می‌شوند ودیگر دستورات اسلام را می‌پذیرند.

· مبلغان: چه بعدی از زندگی پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه معصومین علیهم السلام جاذبه دارتر است و لازم است برای مردم مخصوصا جوانان گفته شود؟

همۀ ابعاد زندگی پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه معصومین علیهم السلام جاذبه دارد. قرآن كریم می‌فرماید: «لقد كان لكم فی رسول الله اسوة حسنة‌» (6) ؛ پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم اسوه است و همۀ ابعاد زندگی پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم باید مورد توجه باشد ولی نكتۀ مهم در زندگی پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم مقاومت عجیب ایشان است. و این مقاومت ایشان حاكی از ایمان راسخ ایشان است. یك اعتقاد توام با یقین، وقتی انسان به چیزی یقین داشت و معتقد شد، در راستای آن استوار می‌ماند. واقعا استقامت‌های پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم فوق العاده است. این نكته‌ای است كه خداوند متعال مكرر ما را به آن امر كرده است «اصبروا و صابروا» و خداوند متعال به كسانی كه اهل استقامت هستند بشارت داده است: «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائكة الا تخافوا ولاتحزنوا وابشروا بالجنة التی كنتم توعدون‌» (7) .

اگر این بعد از زندگی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را بشناسیم و به دیگران بگوییم، خیلی جالب و آموزنده است.

· مبلغان: به نظر شما با توجه به گسترش ابزارها و شیوه‌های جدید تبلیغ، آیا تبلیغ به شكل سنتی می ‌تواند در دنیای امروز، مؤثر باشد؟

بشر طبعا دوست دارد، گوینده و سخنران را از نزدیك ببیند؛ خطاب شفاهی چیز دیگری است و فرق است بین كسی كه نواری را گوش دهد و كسی كه سخنرانی را مستقیما از خطیب بشنود. گرفتن سخن از خطیب و گوینده، بدون واسطه قوی‌تر است ومردم بیشتر توجه می‌كنند.

خطابه به شكل سنتی، مشكلی ندارد. فقط خطبای محترم ما باید تلاش كنند از شیوه‌هایی استفاده كنند كه تاثیر بیشتری داشته باشد. به كارگیری الفاظ خوب، با نرمی سخن گفتن و غیره می‌تواند سخنرانی را گیراتر كند.

· مبلغان: یك خطیب خوب به چه چیزهایی نیازمند است؟

یك خطیب به چند چیز، نیازمند است. اخلاص و عامل بودن به گفتارش «الموعظة اذا خرج من القلب دخل فی القلب واذا خرج من اللسان لم یتجاوز الآذان‌» اگر سخنران مخلص بود، به آن چه گفت عامل بود، سخنش چون از دل برآید، بر دل نشیند. اما اگر از زبان برآید، از گوش‌ها تجاوز نمی‌كند. و امر دیگری كه لازم است، داشتن سرمایۀ لازم برای بحث مورد نظر است، شنونده همانند تشنه‌ای است كه خطیب می‌خواهد او را سیراب كند. پس باید آب گوارا و زلال را در اختیار داشته باشد. همین طور مطالب را در الفاظ زیبا پیاده كردن و حركات دست و نگاه را تنظیم كردن، خیلی مؤثر است.

· مبلغان: سخنران، قبل از سخنرانی چه مقدماتی را باید رعایت كند؟

یك خطیب لازم است با طهارت باشد - ممكن است بعضی از سخنرانان نیاز به طهارت نداشته باشند خطیبی كه می‌خواهد مردم را به خدا دعوت كند و به معنویت و قیامت ترغیب كند، لازم است با طهارت باشد. طهارت باعث نورانیت می‌شود. خطیب باید قصد قربت كند؛ اخلاص داشته باشد؛ خطیب لازم است بر خدا توكل كند و مطلب دیگری كه خیلی مهم است، آماده كردن مطالب است تا اوقات مردم را تلف نكند. و این خودش نوعی احترام به مردم است. گوینده باید مطالب مفید و مورد نیاز مردم را آماده كند و سخنرانی كند.

· مبلغان: میزان تاثیرگذاری مرهون چه عواملی است؟

میزان تاثیرگذاری بستگی به اموری دارد:

یكی این كه الفاظی كه در تبلیغ به كار گرفته می‌شود، برای مخاطب مانوس و خودمانی و آشنا باشد و الا اگر الفاظ نامانوس و ثقیل باشد، خسته كننده است. مستمع توجه نمی‌كند و باعث تلف كردن وقت می‌شود.

دیگر این كه هر قدر گوینده عامل و معتقد به سخن باشد و با سوز سخن بگوید، میزان تاثیرش بیشتر خواهد بود.

البته به كارگیری واژه‌های علمی خوب و متعارف، در اجتماعات خاص علمی اشكالی ندارد. ممكن است همان‌ها برای عامه مردم نامانوس باشد باید برای مردم كوچه و بازار - كه اكثریت مردم را تشكیل می‌دهند - از واژه‌های نامفهوم پرهیز شود و این یك اصل، در سخنرانی است.

· مبلغان: آیا در سخنرانی سبك‌های مختلفی دارید؟

این كه انسان با حرارت صحبت كند یا آرام یا متنوع یك تفسیر از سبك‌های مختلف است. تفسیر دیگر از سبك‌های مختلف سخنرانی این است كه سخنرانی تاریخی باشد یا قرآنی یا استدلالی؛ یعنی، مطالب و مسائلی كه مطرح می‌شود، برای این كه در دل مستمع جای بگیرد و تاثیر بیشتری در او بگذارد، همراه با شواهدی ارائه گردد از قرآن و تاریخ و... بعضی به بیان مطلب بسنده می‌كنند و فقط مطلب را همین طور مسلسل وار ارائه می‌دهند و بعضی بیانشان را با استبداع و ارائۀ نمونه و چاشنی شعری مزین می‌كنند. اینها سبك‌های مختلفی است كه تاثیر بیشتری در شنونده خواهد گذاشت.

· مبلغان: لطفا چند مورد از مسائلی كه اثر تبلیغ را كاهش می‌دهد، بیان فرمایید.

یكی از آفات سخنرانی این است كه سخن همانند یك كلاف سردرگم باشد؛ یعنی، مشخص نباشد كه سخنران چه می‌گوید، ممكن است كسی با الفاظ، خوب بازی كند وخوب سخنرانی كند اما سخنان خوب نگوید. یك خطابۀ خوب خطابه‌ای است كه آغاز و انجام داشته باشد؛ ابتدا وانتها داشته باشد و شروع مطلب و خروج از مطلب به گونه‌ای باشد كه هنگامی كه جلسه سخنرانی تمام شد و مستمع از جا برخاست، بداند كه غذای روحی خودش را از متكلم اخذ كرده است و اگر از او سؤال كنید كه پیام این سخنرانی چه بود، بتواند موضوع و پیام آن سخن را بیان كند.

از دیگر آفاتی كه برای سخنرانی هست این كه خطیب خسته باشد یا خطابه را طولانی كند كه باعث خستگی و ملالت شنونده شود و یا این كه به گونه‌ای با حرارت صحبت كند كه افراد را ملول و خسته كند و یا این كه خطیب مطالبی برای گفتن نداشته باشد و فقط با الفاظ، بازی كند. اینها و اموری دیگر از این قبیل برای خطابه مضر است.

· مبلغان: یكی از خطبای به نام كشور ما مرحوم حجة الاسلام والمسلمین فلسفی بود. به نظر شما مهمترین ویژگی و علت درخشش ایشان چه بود؟

یكی از ویژگی‌هایی كه من در صحبت‌های ایشان لمس كردم و این ویژگی نقش مهمی در موفقیت ایشان داشت، شجاعت ایشان بود. یكی از آفات سخنوری، ترس و واهمۀ خطیب از مستمع است كه حتی گاهی باعث فراموش كردن دانستنی هایش می‌شود. سخنران نباید تحت تاثیر جمعیت مجلس قرار گیرد بلكه هنگامی كه مجلس را به دست گرفت، باید كاملا مسلط باشد؛ و اعتماد به نفس داشته باشد و بدون نگرانی و اضطراب سخن بگوید.

من اینجا نكته‌ای را كه به صورت خاطره هم هست بگویم. شاید ده سال قبل بود كه ایشان در دهۀ اول صفر در منزلشان، مجلس داشتند. من با یكی ازدوستان اهل علم برای شركت درروضۀ ایشان رفته بودیم. مقرر بود در آن مجلس دو نفر سخنرانی كنند وخودایشان جزء مستمعین بودند. وقتی وارد جلسه شدیم، قرعۀ فال به نام من زده شد. من عذر خواستم وگفتم من آمادگی ندارم و برای استفاده از مجلس آمدم.

ایشان نپذیرفتند و فرمودند كه خطیب و سخنران هیچ گاه نباید از سخنرانی كردن امتناع كند و عذر بیاورد. فرمودند: اگر مناسبت زمانی است، انسان مطالب دربارۀ آن مناسبت داشته باشد و اگر مناسبت خاصی نیست، انسان از این جا شروع كند كه انسان مخلوقی است كه خداوند به او نعمت بیان عطا كرده است و خود ایشان شروع كردند پای منبر راجع به بیان، صحبت كردن و همان چند دقیقه صحبت ایشان باعث شد كه من رفتم منبر و ایشان مرا بعد از منبر تشویق كردند. یكی دیگر از عوامل موفقیت ایشان این كه كلمات را زیبا و خوب بیان می‌كردند؛ حركات دست خیلی مرتب بود؛ حتی ایشان عادی هم كه با افراد صحبت می‌كردند، به قدری جالب بود كه گویا روی منبر صحبت می‌كنند.

كلمات را صحیح و زیبا ادا می‌كردند؛ شكسته صحبت نمی‌كردند و مطلب را خوب می‌پروراندند و پخته می‌كردند. یكی از مهم‌ترین ویژگی‌های ایشان مطالعات ایشان است كه معروف است، گاهی ایشان برای یك ساعت سخنرانی، 8 ساعت مطالعه می‌كردند ومنبر بدون مطالعه نمی‌رفتند.

· مبلغان: اگر خاطره جالبی از سفرهای تبلیغی خودتان دارید، بیان بفرمایید.

یك بار به لندن رفته بودم، ماه مبارك رمضان در آن جلسه دربارۀ مسائل اعتقادی بحث می‌كردم. آنجا كه من سخنرانی می‌كردم روبروی یك كلیسا بود و شركت كنندگان در آن جلسه ایرانیان بودند وبعضی از افراد بومی انگلیسی و مسلمان. من یك شب پیرامون توحید بحث می‌كردم و گفتم فرق است بین توحید اسلام و تثلیث مسیحیت و عرض كردم ببینید چقدر این دو در توحید فاصله دارند. اسلام خدا را احد و واحد می‌داند؛ در اسلام خدا مركب نیست؛ جزء ندارد؛ نظیر هم ندارد و این دو خصوصیت در سورۀ اخلاص جمع است. «قل هو الله احد» اشاره به عدم تركیب و «كفوا احد» اشاره به نظیر نداشتن خدا است.

كسانی كه فارسی بلد نبودند، گوشی‌های مخصوصی داشتند كه مطالب را برایشان ترجمه می‌كرد. من كه آمدم منزل، گفتند یك فاكس برای شما شده است. گفتم من كه كسی را اینجا نمی‌شناسم، فاكس از كجا؟ گفتند یك آقایی فاكس برای شما فرستاده است و با آن اشعاری را كه سروده بود، فرستاده بود. او جوان مسیحی تازه مسلمانی بود كه پای منبر من آمده بود، آن شب كه راجع به توحید صحبت كردم، شنیده بود و در فاكس گفته بود این مساله را نمی‌دانستم كه توحیدی را كه اسلام می‌گوید، این قدر زیبا باشد در قبال تثلیث مسیحیت. و این نكته خیلی مورد توجه مسیحی تازه مسلمان قرار گرفته بود. این خاطرۀ جالبی برای من بود.

· مبلغان: با تشكر از شما به خاطر فرصتی كه در اختیار ما قرار دادید.

من هم از شما تشكر می‌كنم و برای شما آرزوی توفیق دارم.

 

پی‌نوشــــــــــت‌ها:

 

1) الرحمن/1 تا 4.

2) المائده/83.

3) احزاب/39.

4) نحل/125.

5) طه/43 و 44.

6) احزاب/21.

7) فصلت/30.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.