علم حقیقی، عبودیت و خشوع انسان را افزایش می دهد

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی گفت: اگر خروجی علم، خشوع و عبودیت نباشد علم نیست؛ امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمودند: «علم باعث کثرت عبودیت است» این حدیث شریف، یک فرمول است و قائل بر این که علمی که بر بندگی نیفزاید و باعث خلوص آن نشود جزو علوم الهی و اسلامی نیست.

 

وی به بیان خاطره ای پرداخت و افزود: در یکی از تابستان ها که علامه طباطبایی(ره) به مشهد آمده بود، خدمت ایشان رسیدم و پرسیدم: طبق آیه قرآن که علما خاشع تر هستند، من در ابتدای طلبگی، در هنگام قرائت نماز حالت خضوع و خشوعی داشتم و حال خوبی به من دست می داد، اما در حال حاضر این گونه نیست. ایشان فرمودند: «علمی که باعث خشوع می شود، صرفا حفظ کردن اصطلاحات نیست، بلکه با مراقبه نفس و رضای الهی به دست می آید و این اصطلاح نامه ای که ما به آن مبتلائیم علم الهی نیست».

 

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: علم الهی، بازی با الفاظ نیست و به درد آخرت می خورد. پس علمی که به درد آخرت نخورد و خروجی اش ترغیب به عبودیت و انجام تکالیف نباشد، علم محسوب نمی شود.

 

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی تصریح کرد: یکی از شگرد ها در کار تبلیغی این است که با افرادی که وجهه اجتماعی خوبی دارند رابطه برقرار کرده و با استفاده از موقعیت آن ها با مردم در تماس باشیم و این در واقع یک تبلیغ مشارکتی است. به هر حال هر کسی تا حدی که در توان دارد برای تبلیغ بکوشد. برخی را باید با پول، برخی را با محبت و غیره جذب کرد.

 

وی خاطرنشان کرد: در یکی از سال هایی که قرار بود آقای رسول خادم برای مسابقات جهانی کشتی اعزام شود، جلسه ای با وی گذاشتم و قرار شد ایشان در صورتی که قهرمان جهان شد، روی تشک کشتی سجده طولانی شکر به جا بیاورد. ایشان را توجیه کردیم که این کار ریا نیست و ایشان هم بلافاصله پس از قهرمانی سجده کرد. این سجده در شبکه های ماهواره ای بازتاب زیادی داشت و تا مدتی درباره این موضوع صحبت می شد.

 

وی ادامه داد: امام راحل(ره) نیز در اوایل انقلاب در مقابل هجوم ارتش رژیم شاه به مردم فرمود: «سلام مرا به برادران ارتشی برسانید». همین فرمایش ایشان یک حرکت انقلابی بود و در روند پیروزی انقلاب تاثیر بسزایی گذاشت. این هم یک نمونه از تبلیغ و جذب است.

 

رییس ستاد اقامه نماز کشور با بیان این که مردم به پنج گروه عمده تقسیم می شوند، افزود: برخی مانند توت هستند که با یک تکان کوچک از بالای درخت می ریزند. این گروه به خاطر زمینه مناسب تربیتی به راحتی جذب می شوند. گروهی مانند انار هستند که تکان های شدیدتری لازم دارند.

 

 حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ادامه داد: برخی از مردم هم مانند گل هستند که باید با احتیاط چیده شوند. هم به خاطر حساسیت گل و هم به خاطر خار هایی که دارند. بعضی از مردم هم مانند نارگیل هستند که باید زحمت بالا رفتن از درخت را به جان خرید؛ عده قلیلی هم مانند گردو هستند که بایستی با چوب به جانشان افتاد تا از بالای درخت بریزند و جذب شوند.

 

وی با اشاره به داستانی درباره ائمه اطهار(علیهم السلام) گفت: شخصی با مراجعه به یکی از حضرات معصومین(علیهم السلام) درخواست پول کرد. حضرت(علیه السلام) فرمود: برو و از خانه ات چیزی برای فروش بیاور. وی با یک تکه موکت برگشت. امام(علیه السلام) در مزایده ای، آن را به دو درهم فروخت و به آن مرد دستور داد تا یک درهم را خرج خانواده اش کرده و با یک درهم باقی مانده تبری بخرد و با آن کار کرده و امرار معاش کند.

 

این مفسر قرآن کریم گفت: از آن جایی که متاسفانه اکثر وقت ما به بطالت می گذرد و این به خاطر عدم برنامه ریزی درست و صحیح است، بایستی برای طلاب برنامه ای چیده شود تا در کنار درس و بحث های تئوری، واحد های عملی را نیز بگذرانند که این واحد های عملی می تواند مطابق با برخی از احکام مثل غسل میت و غیره و برخی هم فعالیت های هنری باشد.

 

وی ادامه داد: برخی از پژوهش هایی که صورت می گیرد نیز پژوهش های لغو و بیهوده است که این نشانگر عدم مدیریت کارآمد است.

 

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ابراز کرد: سعی کنیم که در صرف عمرمان از کسی تقلید نکنیم و خودمان اجتهاد کنیم. متاسفانه برخی از طلاب با تقلید از دیگران و بدون مراعات استعداد ها و یا عدم توانایی هایشان در صرف وقت نیز تقلید می کنند و خروجی مناسبی بیرون نمی آید. من الفیه را به خاطر این که آیت الله بروجردی(ره) حفظ کرده بود، با زحمت حفظ کردم، در صورتی که کار درستی نبود.

 

وی ادامه داد: در بحث حفظ قرآن نیز، برخی بدون توجه به استعدادشان در این مورد شروع به حفظ می کنند و زمانی که شاهد عدم توفیق خودشان می شوند، سرخورده می شوند. در صورتی که حفظ قرآن نیازمند تیزهوشی است.

 

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی گفت: تا می توانید وقتتان را صرف تبلیغ برای نسل نو کنید. رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ خدمت امام راحل رسیدم. ایشان بسیار غمگین بودند و در جواب من که پرسیدم آیا ناراحت هستید؟ فرمودند: خیلی ناراحت هستم و بعد تشریف بردند. من علت را از مرحوم حاج سید احمد جویا شدم. ایشان جواب دادند: فلانی فوت کرده و آقا به خاطر همین ناراحتند. ایشان از اولیاالله بودند. رهبر معظم انقلاب فرمود: آن ولی خدا مدتی قبل از ارتحال پیش من آمد و گفت: من با عناوین مختلفی خدمت کرده ام ولی الان قصد دارم به صورت گمنام امام جماعت یکی از مدارس شوم.

 

وی اضافه کرد: این ولی خدا درک کرده بود که کار دینی و تبلیغ نسل نو خالصانه است از این رو این تقاضا را کرده بود که زمینه را رهبر معظم انقلاب آماده کنند.

 

وی در پایان سخنان خود گفت: باید در امر تبلیغ طبق دستور قرآن کریم به انبیا اقتدا و سعی کنیم منتظر کسی نمانیم و در همه حالات و فارغ از عناوین اجتماعی و جایگاهی که داریم در نهایت خضوع و خشوع دین را یاری کنیم.