حجت الاسلام انصاریان:

مُواسات یعنی غم همدیگر را خوردن/محرّک‌های الهیه را از دست ندهیم

تاریخ انتشار:
مراقب باشید ماهواره ها و امثال آن، محرک‌ها را از شما نگیرند که خطرناک است در این میان محرّک‌های الهیه را از دست ندهید.
شیخ حسین انصاریان

به گزارش بلاغ به نقل از مهر، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد جامع ایلام، گفت: این مطلب، هم برای دینداران عالم و بیدار و هم برای بی‌دین‌های عالم - که در شرق و غرب دنیا زندگی می‌کنند - یقینی و ثابت است که تمام موجودات عرصهٔ هستی بی‌استثنا دارای حرکات ثابتی هستند؛ حتی در قرآن مجید بیان فرموده که همهٔ کوه‌های عالم هم حرکت دارند و شما حس نمی‌کنید، «تری الجبال جامدة» شما فکر می‌کنید که کوه‌ها ایستایی دارند، اما ندارند «وهی تمر مر السحاب»، حرکاتشان حرکات ابری است. وقتی فضا پر از ابر باشد، هیچ‌کس گمان نمی‌کند ابرها در حرکت‌اند؛ ولی قطعه‌ قطعه که می‌شوند، حرکتشان پیداست.

وی افزود: مطلبی که واقعاً در زمینهٔ حرکت مهم است، این است که در جهان دو حرکت وجود دارد: یک حرکت تکوینی، یعنی غیرارادی؛ تمام ستارگان، خورشیدها و قمرها دارای حرکت هستند، البته نه به ارادهٔ خودشان، البته اختیاری در حرکت‌کردنشان ندارند. دانشمندان از این حرکتِ غیراختیاری به حرکت تکوینی تعبیر می‌کنند؛ یک حرکت هم حرکت تشریعی است که با اختیار انجام می‌گیرد، مثل عبادت حق در همهٔ زمینه‌ها؛ چون عبادت به‌معنای نماز و روزه و حجِ تنها نیست، بلکه هر حرکت مثبتی در اسلام، اگرچه به قول قرآن مجید به‌اندازهٔ وزن دانهٔ ارزن باشد، عبادت است. شما ساکت نشسته‌ای و کاری هم نمی‌کنی، قرآن مجید را باز می‌کنی و فقط تماشا می‌کنی، این حرکت چشم شما بر روی آیات عبادت است. شما در اتاق نشسته‌ای و کاری نمی‌کنی، فقط پدر و مادرت را با محبت نگاه می‌کنی، این حرکت چشم شما یقیناً عبادت است. شما به مکه می‌روی و در مسجدالحرام می‌نشینی، این حرکت شما عبادت است.

استاد انصاریان گفت: این مطالبی که می‌گویم، در مهم‌ترین کتاب‌هایمان است و در کتاب‌های کوچه‌بازاری نیست؛ چون من برای کتاب‌های کوچه‌بازاری که مؤلفان عالِم و محققی ندارد، ارزشی قائل نیستم. مدارک مطالب من یا قرآن کریم یا «صحیفهٔ سجادیه» یا «نهج‌البلاغه» یا کتاب شریف «اصول کافی» یا «وسائل‌الشیعه» یا کتاب شگفت‌انگیز ۱۱۰ جلدی «بحارالأنوار» است که خزانهٔ علوم اهل‌بیت(ع) است و ما شیعه بسیار آدم‌های باانصافی نسبت به علم هستیم؛ یعنی هیچ‌وقت نیامده‌ایم و نمی‌آییم بگوییم از اول کتاب «اصول کافی» تا آخر آن مطلقاً صحیح است، از اول «وسائل‌الشیعه» تا بیست جلد کل آن غیرقابل ‌انتقاد است یا همهٔ ۱۱۰ جلد «بحارالأنوار» قابل‌قبول است؛ ما دربارهٔ کل کتاب‌ها در جهان، فقط یک کتاب را می‌گوییم که صد درصد سالم و صحیح است و قابل‌انتقاد نیست، آن‌ هم کتاب خداست که شعاع علم و حکمت و رحمت پروردگار است و بعد از قرآن هم «صحیفهٔ سجادیه» و «نهج‌البلاغه» است، البته نه به وزن قرآن. این انصاف ماست؛ اما اگر کسی بیاید و بگوید که «بحارالأنوار» مردود است، معلوم است که عقل خودش مردود شده و وجدان خودش آتش گرفته است؛ این کتابی که گنجینهٔ عظیمی از آثار اهل‌بیت(ع) است، مخصوصاً جلدهای ایمان و کفرش و جلدهای السماء‌والعالم که جزء معجزات فکری پیغمبر(ص) و ائمهٔ طاهرین(ع) است.

استاد انصاریان با اشاره به اینکه در جلد ایمان و کفر این کتاب یک فرهنگ کاملی را می‌بینیم که به‌نظر من اگر ۱۰ روایت از هشت‌ یا نُه جلدِ باب الایمان والکفر بحارالأنوار را تمام آموزش پرورش‌های پنج قاره درسی کنند و به‌دنبال آن بروند و زمینهٔ عمل ایجاد کنند، جهان اصلاح می‌شود، طوفان فساد می‌خوابد، مشکلات حل می‌شود، کینه‌ها از بین می‌رود و آتش جنگ‌ها خاموش می‌گردد؛ اما به قول ابی‌عبدالله(ع)، خاک بر سر این دنیا که توفیقش را تعطیل کرده و رقم تیره‌بختی و بدبختی را بر پیشانی وجود خودش زده و مُهر شقاوت را بر قلبش ثبت کرده است.

استاد انصاریان در پاسخ به اینکه در خانواده‌ها چرا نزاع است؟ چرا بین بیشتر زن و شوهرها جنگ است؟ چرا آمار طلاق بالاست؟ چرا آمار فرار جوان‌ها و دخترها از خانواده‌ها زیاد است؟ گفت: مگر قرآن در یک کلمه نفرموده است: «ولا تنازعوا»، به هم نپرید، سر یکدیگر داد نکشید، نزاع نکنید، دعوا راه نیندازید که آبرویتان به باد می‌رود و بنیان زندگی‌تان سست و پوک می‌شود؟ چقدر به این آیه عمل می‌شود؟ مگر قرآن مجید به حکومت‌ها نمی‌گوید: «ان الله یأمرکم ان تؤدوا الأمانات الی اهلها»، آنچه قدرت و ثروت در اختیار شما به‌نام دولت قرار داده‌ام، اینها امانت جامعه است، امانت را خیانت نکنید و به اهلش برگردانید. ما چرا این‌قدر بیکار داریم؟ چرا این‌قدر جوانِ از ازدواج گذشته داریم؟ چرا این‌قدر دخترِ در خانه‌ مانده داریم؟ اسلام مقصر است؟ برویم کافر و کمونیست شویم، برویم یهودی و مسیحی شویم! قرآن مقصر است؟ تقصیرش را ثابت کنیم و آن را دور بیندازیم! یا من که تمام منابع کرامت را دارم، ولی درِ همه را به روی خودم قفل کرده‌ام، طبیب مقصر است یا بیماری که نسخه را عمل نمی‌کند؟ کدام‌هایش است؟ مگر این آیه خطاب به دولت‌ها نیست؟ مگر قرآن نمی‌گوید: «ان الله یأمر بالعدل و الإحسان»، در حق همهٔ ملت انصاف به خرج دهید.

وی به معنای عدالت اشاره و اظهار کرد: عدالت به‌معنای مساوات نیست، عدالت یعنی حق هر حق‌داری را در دامنش بگذارید؛ خداوند مساوات را در قرآن نفی کرده است و هیچ‌چیزی در عالم طبیعت با هم یکی نیست؛ یک درختی گردو است، یک بوته‌ای خربزه است، یک درختی پرتقال است، یک بوته‌ای خیار است، یک زمینی کویر است، یک زمینی استعداد کشاورزی دارد، یک‌جا جوی آب است، یک‌جا دریاچه است، یک‌جا دریاست، یک‌جا اقیانوس است و مساواتی در این عالم وجود ندارد. مزهٔ گردو با خیار یکی نیست، رنگ هلو با رنگ شلیل یکی نیست، رنگ آلوی سیاه با آلوی زرد یکی نیست. میلیاردها سال هم که بگذرد، دو قیافه یکی نمی‌شوند و می‌گویند بشر پانزده‌میلیون سال است بر روی کرهٔ زمین آمده، اما دوتا سر انگشت با یکدیگر یکی نیست. مگر این چند خط را خدا چندجور می‌کشد که پانزده‌میلیون سال است دو سر انگشت مساوی نیست! دو مردمک چشم مساوی نیست! دو صدا مساوی نیست! دو قیافه مساوی نیست! اینکه قبلاً توده‌ای‌ها می‌گفتند مساوات مساوات، دروغ بود و دروغ یقینی هم بود! عدالت در عالم وجود دارد، نه مساوات؛ در زندگی می‌شود مُواسات حاکم کرد، نه مساوات!

استاد انصاریان ادامه داد: مُواسات یعنی غم همدیگر را خوردن؛ مواسات یعنی من هشت صبح متوجه شدم که یک بیماری در بیمارستان پول ترخیصش را ندارد، با کلّه بِدَوَم تا من پولش را بدهم؛ مواسات یعنی من که پنجاه‌میلیون عروسی دخترم در یک شب خرج برداشت، و حال ۱۰ دختر هرکدامشان با دومیلیون تومان می‌توانند به خانهٔ شوهر بروند، به هرکدام دومیلیون تومان پول‌دادن، این مواسات است.

استاد انصاریان با تأکید بر اینکه قرآن هیچ عیبی ندارد که آن را رها کنیم، گفت: قطعاً این خودمان هستیم که عیب داریم باید عیب‌ها را برطرف کنیم تا امنیت کامل، محبت، مِهر و عاطفهٔ کامل بر کل ملت ما حاکم شود؛ خدا یک حرفی به دولت‌ها دارد و به ما ملت هم که صندلی نداریم، یک حرف دیگر دارد. به دولت‌ها می‌گوید: «یأمر بالعدل»، شما هرکسی را حدّش را رعایت کنید، حق هرکسی را به‌اندازه‌ای به او برسانید که حق دارد، «والإحسان»، اگر حق هرکسی را به او رساندید و دیدید که زندگی‌اش تأمین نشد، در باب احسان بیایید و بیشتر به او بدهید، سنگین‌تر به او بپردازید. این نسخه عیب دارد یا من که حرکت عملیِ الهیه‌ام را تعطیل کرده‌ام، عیب دارم؟

وی افزود: من فکر نمی‌کنم ملت ایران تاکنون یک شب نشسته باشند و ارزیابی کرده باشند که عیب برای ماست یا برای خداست؟ عیب برای ماست یا برای پیغمبر(ص) است؟ عیب برای ماست یا برای ائمه(ع) است؟ عیب برای ماست یا برای کتاب «اصول کافی» و «بحارالأنوار» و کتاب «وسائل‌الشیعه» است؟ در حقیقت عیب را پیدا و آن را برطرف کنند.

استاد انصاریان حرکت تشریعی را حرکت به سوی آزادی عنوان و خاطرنشان کرد: معنای حرکت تشریعی به آزادی، این است که قرآن مجید و نبوت و امامت می‌آیند و راه را نشان می‌دهند، حرکتِ در راه را طرح می‌دهند و من سردو راهی هستم، می‌توانم وارد این جاده و شرایط حرکت شوم و می‌توانم هم نشوم. این فرقی است که حرکت تشریعی با حرکت تکوینی دارد.خورشید باید در مدار خودش بگردد و نمی‌تواند از این مدار خارج شود؛ اما منِ دیندار می‌توانم بی‌دین شوم و بی‌دین هم می‌تواند دیندار شود؛ دزد می‌تواند به فضیل عیاض تبدیل شود و شمری که حافظ قرآن است، می‌تواند بیاید و روی سینهٔ ابی‌عبدالله(ع) بنشیند و سر حضرت را ببرد. اسم این حرکت تشریعی و حرکت به آزادی است، ولی مسئلهٔ راهنماییِ راه و شرایط حرکت برعهدهٔ پروردگار است: «ان علینا للهدی»؛ چون اگر رهایتان می‌کردم، راه و شرایط حرکت را پیدا نمی‌کردید.  

وی گفت: حرکت تشریعی مانند حرکت تکوینی محرّک می‌خواهد؛ یعنی یک عنصری باید باشد که طرف مقابلِ خودش را با محبت، لطف و احسان به حرکت وادار کند؛ شخص پروردگار محرّک کل حرکات تکوینی است و او اگر دستِ قدرتِ ایجادِ حرکت را از روی عالم بردارد، یک پلک به‌هم‌زدن در کل عالم به‌هم می‌ریزد و خاکسترش هم به باد می‌رود و هیچ‌چیزی باقی نمی‌ماند. محرّک حرکاتِ تکوینی یک‌نفر است؛ اما محرک حرکات تشریعی - یعنی حرکات انسانی، دینی، اخلاقی، عقلی و وجدانی - برای تک‌تک ما مرد و زن چقدر اعجاب‌انگیز است.
با برخی محرک ها به ایمان می رسیم

وی تصریح کرد: در آخرین آیهٔ سورهٔ مبارکهٔ بینه در جزء سی؛ آنهایی که محرّکِ حرکاتشان قرآن است، یعنی عمل‌کننده به قرآن هستند. این یک محرّک که برای ما قرار داده‌اند، ۱۲۴ هزار پیغمبر از محرّکات ما یک‌نفر هستند، دوازده امام از محرّکات ما یک‌نفر هستند، عالمان ربانی جزء محرک‌های انسان به‌سوی پروردگار هستند. اگر ما با این محرک‌ها ارتباط پیدا کنیم که ما را حرکت دهند، به ایمان می رسیم؛ ایمان یعنی باورداشتن خدا، قیامت، انبیاء، قرآن و فرشتگان.

استاد انصاریان به جوانان توصیه کرد که مراقب باشند ماهواره ها آنان را فریب ندهد و گفت: در بین عالمان قم و تهران و در همهٔ ایران، هنوز عالمان ربانی و الهی ‌مسلک داریم، هنوز عالمان صاحب‌نفس و آخرتی داریم. با شما کاری نکنند که چوب بردارید و همه را با یک چوب بزنید و بگویید همه دزد هستند، همه بردند، همه خوردند؛ مگر ما در کنار همه بودیم که دزدیدند و خوردند و بردند؟ می‌گویند رهایشان کن! همهٔ ما را با آنها مقایسه نکنید، در قیامت جوابی ندارید که بدهید. امام صادق(ع) می‌فرمایند: آن که به پاک‌دامنان تهمت می‌زند، گناه تهمتش «اثقل من الجبال الراسیات»، سنگینی آن در قیامت از همهٔ کوه‌ها بیشتر است و آن که به مردم تهمت می‌زند، وقتی در قیامت زنده می‌شود، در تلی از آتش می‌گذارند و به حساب اولین و آخرین که رسیدگی کردند، جهنمی‌ها به جهنم رفتند و بهشتی‌ها به بهشت رفتند، به سراغ تهمت‌زننده می‌آیند و می‌گویند حال تهمتی که به پاک‌دامن زدی، ثابت کن تا تو را از این تپهٔ آتش بیرون بیاوریم، اما آنان نمی‌تواند ثابت کند.

استاد انصاریان در پایان گفت: پیغمبر(ص) می‌فرمایند: "یک عالم ربانی در یک جامعه مانند یک پیغمبر در امت است؛ یک عالم ربانی که می‌میرد، آسمان و زمین چهل شبانه‌روز از فقدانش گریه می‌کنند؛ عالم ربانی را در قبرستان شهر دفن کنند، هرچه مُردهٔ معذب است، خدا عذابشان را می‌بخشد." مراقب باشید محرک‌ها را از شما نگیرند که خطرناک است. نمی‌گویم ماهواره نبینید، اما بدهایش را نبینید، اما زبان‌های کثیفش را گوش ندهید، اما محرک‌های فسادش را نبینید؛ ماهواره‌های خوب هم هست و شیعه ماهواره‌های خیلی خوبی دارد؛ ماهواره‌های علمی هم زیاد است، ولی در این میان محرّک‌های الهیه را از دست ندهید.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.