گزارشی از یک روز فعالیت تبلیغی مبلغ جهادی؛

مگر اینجا بخشی از خاک ایران نیست!؟

تاریخ انتشار:
استعدادهای درخشان و بی توجهی به آنها، وجود خانه های عالم بدون روحانی، مختلط بودن دختران و پسران در کلاس های کوچک، در خواست از خبرنگار حوزه و گله مندی عشایر، بخشی از حاشیه های حضور مبلغین جهادی در روستاهای اندیکا بود.

به گزارش بلاغ به نقل از حوزه، این روزها با نگاهی ساده به فارغ التحصیلان سطوح عالی دانشگاهی، متوجه خواهید شد که تعداد زیادی از این جوانان تحصیل کرده، از دل روستاهای محروم کشور رشد کرده و هم اکنون در حال پیمودن این مسیر علمی می‌باشند.

روستای دورافتاده «کِوِشک» از توابع شهرستان اندیکا، که فرسنگ ها از اهواز فاصله دارد، یکی از همین روستاهاست که مقصد یکی از روحانیون گروه تبلیغی جهادی بلاغ المبین بود.

روستایی که جمعیتی بالغ بر 4 هزار نفر را در خود جای داده و امروز به عنوان یکی از پرجمعیت ترین روستاهای استان خوزستان شناخته می شود، بنابراین مهمترین برنامه مبلغین اهواز در این سفر چند روزه ، حضور در مدارس ابتدایی و ارتباط با دانش آموزان بود ، همراه با حواشی جالب خود،  نتایج خوبی چون «مشخص شدن سطح فکری دانش آموزان»، «آگاهی از نیازهای معنوی آنها با توجه به این که تا کنون هیچ گونه مبلغی در آن مدارس حضور نیافته بود» و «میزان اشتیاق این دانش آموزان برای کسب علوم حوزوی و مبانی دینی»، به دست آمد.

*چشمان خیره شده دانش آموزان

ساعت از 8 صبح گذشته بود که به اتفاق حجت الاسلام حسن چنانی وارد تنها مدرسه روستا شدیم؛ از همان بدو ورود حاج آقا، چشمان خیره شده دانش آموزان از پشت شیشه های کلاس، نظر ما را به خود جلب کرد.

حجت الاسلام چنانی با تکان دادن دست از همان راه دور که به نشانه سلام کردن بود، وارد اتاق مدیریت مدرسه شد و پس از احوال پرسی و معرفی خود، علت حضورش در این مدرسه را بیان کرد و بعد از آن چند دقیقه ای با عوامل مدرسه گفت و گوی دوستانه‌ای داشت!

به طور معمول در کلیه مدارس و مجتمع های آموزشی روستاهای شهرستان اندیکا، مقاطع ابتدایی مشکلاتی فراوانی دارند که عدم توجه و رسیدگی به این مشکلات ، شاید تبعات جبران ناپذیری را برای کودکان و نوجوانان روستاهای این مرز و بوم داشته باشد.

*کلاس های مختلط دختران و پسران!

با توجه به کاهش جدی سن بلوغ در ایران، مختلط بودن دختران و پسران در یک کلاس آن هم با فضایی کوچک و محدود، بزرگ ترین مشکلات این مدارس است که باید اقدامی برای حل این معضل از سوی مدیران آموزشی کشور صورت پذیرد.

همراه با حجت الاسلام چنانی، وارد نخستین کلاس مدرسه «کِوِشک» شدیم.

به محض ورود به این کلاس، صدای «اللهم صل علی محمد و آل محمد» دانش آموزان بلند شد که همان صلوات جلا بخش صورت های بشاش و با طراوت دانش آموزان شد.

*استفاده از شیوه نوین آموزشی-تبلیغی

یکی از شیوه های جدید درسی ادغام درس و تفریح با یکدیگر است که محققان غربی از آن به عنوان فرمول نوین آموزشی یاد می کنند و حجت الاسلام چنانی نیز به صورت مطلوب و نوینی از این شیوه استفاده کرد.

در ابتدا این مبلغ اهوازی برای ایجاد ارتباطی صمیمی تر با دانش آموزان، لطیفه قرآنی و معماهای دینی و بچه گانه را از آنها پرسید که همین چند لطیفه و اندکی شوخی، نقطه اتصالی میان وی با دانش آموزان شد.

بنا بر این گزارش، همواره یکی از مهمترین دغدغه های مبلغان برای حضور در مدارس، عدم آگاهی آن ها از نیازهای دانش آموزان است، اما رفتار حجت الاسلام چنانی طوری بود که گویی چندین ماه است که با این دانش آموزان آشناست مطالبی را مطرح می کرد که به شدت مورد استقبال دختران و پسران حاضر در کلاس قرار می گرفت توصیف زیبایی های دین، لذت عبادت و پاداش هایی که خداوند برای اعمال مؤمنین و مؤمنات در نظر گرفته، بخشی از سخنان وی بود.

این مبلغ دینی با بیان این که جز خداوند متعال هیچ کس ثواب صلوات بر محمد و آل محمد را نمی داند، گفت: پیامبر(ص) در معراج فرشته ای را دید که هزار هزار دست و هر دست، هزار هزار انگشت و هر انگشت، هزار هزار بند داشت و کار این فرشته شمارش قطرات باران بود. پیامبر(ص) از او پرسید آیا چیزی هست که تو از انجام آن ناتوان باشی و آن فرشته در پاسخ گفت: آری یا رسول الله(ص) و آن این است که هرگاه جماعتي بر تو صلوات می فرستند، من از محاسبه ثواب آن صلوات عاجزم.

*تا هرزمان که دانش آموزان مایل باشند، مجاز به حضور در کلاس هستید!

قبل از ورود به کلاس، حجت الاسلام چنانی از مدیر و معلم مدرسه 30 دقیقه زمان درخواست کرده بود، معلم کلاس نیز گفته بود تا هرزمان که دانش آموزان مایل باشند، شما مجاز به حضور در کلاس هستید!

پس از گذشت یک و نیم آقای سعیدی(معلم کلاس) مقابل درب حاضر و با چشمانی گرد شده، نظاره گر دانش آموزانی بود که همراه با شور و نشاط بچگی در حال توجه و گوش دادن به سخنان روحانی مبلغ بودند.

*تعجب آقای معلم!

معلم هیچ گاه دانش آموزان خود را به این صورت مشتاق ندیده بود آقای سعیدی می‌گفت جای تعجب دارد که چگونه این دانش آموزان شلوغ در کلاس شما طلبه حوزوی که هیچ گونه تدریس جدی نداشته اید، همچون آهویی آرام نشسته بودند.

وقتی حجت الاسلام چنانی از نخستین کلاس درس خود خارج شد، تعداد زیادی از دانش آموزانی که در حیاط مدرسه بودند، به سوی ایشان دویده و با او سلام و احوال پرسی کردند و در همین حین معاون مدرسه بچه ها را راهی کلاس کرد و مبلغ جهادی ما را برای صرف چای به دفتر مدیریت دعوت نمود.

*الان باید چه بازیی انجام بدیم!؟

بعد از مدت زمانی کوتاه، زنگ سوم به صدا درآمد و ما نیز همراه دانش آموازان وارد کلاسی شدیم که درس تربیت بدنی داشتند!

بر اساس عرف معمول هیچ کدام از دانش آموزان و حتی کادر آموزشی مدرسه تصور نمی کردند که مبلغ جهادی ما بخواهد در کلاس ورزش هم همراه دانش آموزان باشد! اما وی بر خلاف انتظار همه، عبای مشکی خود را در آورده و دست به کمر خطاب به دانش آموزان گفت: الان باید چه بازیی انجام بدیم!؟ بچه ها هم که از شدت ذوق نمی دانستند چه بگویند، با سرعت گفتند «فوتبال» و به این ترتیب پس از انتخاب بازیکنان تیم ها مسابقه فوتبال آغاز شد...

پس از گذشت 2 ساعت، بچه ها علاوه بر فوتبال، «وسطی»، «گل کوچک» و «گرگم به هوا» نیز بازی کردند. مدیر مدرسه که متوجه خستگی آقای چنانی شده بود، ما را برای رفع خستگی به دفتر مدیریت دعوت کرد.

*حرکت به سمت قاسم آباد

از آنجایی که ما باید به دیگر مدارس مناطق می رفتیم، بعد از چند دقیقه رفع خستگی در دفتر مدیر مدرسه، حجت الاسلام چنانی از مدیر و معاونان این مرکز آموزشی خدا خافظی کرده و راهی مدرسه روستای قاسم آباد شدیم.

بعد از گذشت یک ساعت پیاده روی به روستای قاسم آباد رسیدیم، از همان ابتدا یک راست وارد مدرسه شدیم و برای اندکی استراحت به دفتر معلمان رفتیم و پس از سلام و احوال پرسی و در حین نوشیدن چای، چند دقیقه ای با معلمان این مدرسه همکلام شدیم

حضور ما در دفتر مدیریت مدرسه، زمینه ای شد برای درد و دل های معلمان آن مدرسه که گویی غم چندین ساله ای را با خود حمل می کردند!.

*حضور مؤثر گروه جهادی- تبلیغی بلاغ المبین

محمد امین قاسمی از معلمین روستای قاسم آباد با اشاره به وضعیت فرهنگی این روستا و سایر روستاهای منطقه، گفت: در این چند سالی که گروه جهادی- تبلیغی بلاغ المبین به روستاهای اندیکا آمده اند، وضعیت فرهنگی منطقه رشد قابل توجهی داشته و الحمدالله نتایج خوبی همچون یادگرفتن صحیح نماز و احکام آن و آشنا شدن مردم با مسایل مبتلابه را به همراه داشته اما با این حال، همچنان کاستی های فراوانی هم وجود دارد که اگر راه چاره ای برای آن پیدا نکنند، معلوم نیست در آينده چه بلایی بر سر این مردم پاک دل می آید.

*ساختمان های نیمه کاره مساجد

قاسمی با اشاره به طرح «برکت» و آثار آن بر زندگی مردم، خاطرنشان کرد: زندگی تعداد زیادی از روستاهای اندیکا و دیگر روستاهای همجوار به واسطه طرح برکت یار، رونق پیدا کرده است، اما در این میان با نقاط ضعف بسیار زیادی همچون نیمه کاره ماندن ساختمان های مساجد و به نوعی حیف و میل کردن پول هایی که در این راستا هزینه شده، مواجه بوده‌‌ایم.

این معلم مدرسه روستای قاسم آباد، در ادامه افزود: اگر به مساجد روستاهای اطراف بنگرید، شاهد وضعیت نامناسب آنها خواهید بود که چگونه مکان هایی که برای مسجد بوده وحتی بخشی از آن نیز ساخته شده، امروز به محلی برای چرای احشام تبدیل گردید، و نمی دانم بانیان این مسأله در قیامت چه جوابی برای کم کاری و کم اهمیتی نسبت به این مهم خواهند داشت.

*پولی برای این کارها نداریم

برای اینکه متوجه شویم این معلمان تا چه میزان دغدغه حل مشکلات مذکور را دارند، از آنها پرسیدیم که «خودتان تا کنون اقدامی در این راستا انجام داده اید!؟» که در جواب، یکی از معلمان این مدرسه گفت: من و دیگر همکارانم در دفتر یکی از مسئولان حاضر شدیم و پس از آن نیز به مسؤولین بالارده این مناطق، موضوع را اطلاع دادیم، اما آنها به ما گفتند که «ما پولی برای این کارها نداریم ، بروید پولش را از اهالی روستا بگیرید».

*گلایه از بی توجهی مسئولان

در ادامه این گپ و گفت دوستانه، آقای قاسمی به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم این روستا اشاره و ابراز تأسف کرد: به دلیل عدم وجود اشتغال در روستا، ما با مسأله مهاجرت جوانان به شهرهای نسبتا صنعتی و تجاری و به تبع آن کاهش جمعیت مواجه هستیم، که این مسأله، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر اقتصادی برای کشور آسیب زا خواهد بود.

وی با بیان اینکه این مدرسه تنها مرکز آموزشی منطقه است، گفت: با این حال اداره آموزش و پرورش سرویس رفت و آمدی برای تردد دانش آموزان فراهم نکرده، لذا باید دانش آموزان از دیگر روستاهای همجوار با پای پیاده و با برخی با وسیله نقلیه نامناسب راهی مدرسه شوند و همین مسأله مشکلات فروانی را برای خانواده ها و دانش‌آموزان به همراه داشته است.

*مگر اینجا بخشی از خاک ایران نیست!؟

قاسمی در ادامه از عدم وجود روحانی مستقر در روستا گلایه کرد و خطاب به مبلغ جهادی گزارش ما، گفت: من از شما تشکر می کنم که در این فصل از سال سختی راه را تحمل کرده و برای تبلیغ و سرکشی از دانش آموزان در روستاهای اندیکا حضور بهم رسانده اید! اما چرا در روستاهای اندیکا حتی یک مبلغ و طلبه وجود نداشته باشد!؟ چرا روحانیونی که درس دین خوانده‌اند و وظیفه تبلیغ دین را عهده دار هستند، به این مناطق سفر نمی کنند تا جوانان ما را با مفاهیم قرآنی آشنا کنند!؟ مگر اینجا جزئی از خاک ایران نیست!؟ مگر نه اینکه مردم عشایری اندیکا در دوران جنگ از همه چیز خود گذشتند تا کیان ممکلت حفظ شود؛ پس چرا روحانیت شیعه که وظیفه تبلیغ دین را برعهده دارد در این مناطقی که از نظر فرهنگی مورد هجمه مستقیم دشمن است، حضور پیدا نمی کند!؟.

*خانه های عالم بدون روحانی!

این معلم مدرسه، با بیان این که در بیشتر روستاهای اندیکا خانه عالم وجود دارد، گفت: با ساخت خانه های عالم تصور می کردیم تعدادی مبلغ و روحانی برای تبلیغ و حل مشکلات فرهنگی و اعتقادی مردم حضور پیدا خواهند کرد و روشنی بخش این مناطق می شوند، ولی تا کنون حتی یک روحانی و طلبه برای اسکان دایمی و یا حتی فصلی حضور پیدا نکرده است.

*درخواست از خبرنگار «حوزه»

وی در پایان صحبت های خود گفت: از شما خبرنگار «حوزه» تقاضا می کنم که صدای مرا به روحانیون خوزستان و دیگر استان های کشور برسانید و بگوئید که جوانان این مناطق در حال تغذیه از افکار و شبهاتی هستند که دشمن برای آنها تزریق کرده و اگر اقدام نکنید، باید شاهد تبعات مخرب و وحشتناک آنها نیز باشید.

*هر سئوالی دارید، بنویسید

در ادامه حضورمان در مدرسه، زنگ سوم خورده بود و ما می بایست به کلاس دیگری می رفتیم؛ به همین دلیل از معلم کلاس اجازه گرفتیم و ایشان با روی باز به ما اجازه دادند تا در کلاس علوم تجربی مقطع ششم حاضر شویم، پس از ورود به کلاس، حجت الاسلام چنانی شیوه جدیدی را برای تدریس انتخاب کرد و آن روش به این صورت بود که به دانش آموزان گفت: هر کدام از شما یک برگ از دفتر خود را جدا کنید  و هرآنچه که در ذهن خود دارید، روی آن بنویسید تا به آنها پاسخ دهم.

*سئوالات جذاب

اما از هرچه بگذریم نمی توانیم از شیرینی و جذابیت این سؤالات بگذریم! از معماهای علمی و دینی گرفته تا سؤال در رابطه با مهدویت و ظهور امام زمان(عج) در برگه ها دیده می شد، به طوری که کلیه این پرسش ها در مباحت «اعتقادی، اخلاقی، علمی و دینی» خلاصه می شد.

حجت الاسلام چنانی هم در کمال آرامش و با زبانی شیرین به تک تک سؤالات پاسخ می داد تا اینکه زنگ پایانی مدرسه به صدا در آمد و بار دیگر شور و نشاط خاصی در حیاط مدرسه برپا شد.

*دانش آموزان رغبتی به خروج از مدرسه نداشتند!

نکته قابل توجه اینجا بود که دانش آموزان بر خلاف روال معمول رغبتی برای خروج از مدرسه نداشتند و علت آن نیز حضور مبلغ فعال و با نشاط گزارش ما در کنار دانش آموزان بود.

حجت الاسلام چنانی برای نظم بخشیدن به فضای نسبتا شلوغ حیاط مدرسه، همراه با دانش آموزان از مدرسه خارج شد و چندصدمتری با آن ها همراه شد.

*حرف آخر

در لحظاتی که مبلغ جهادی گزارش ما با دانش آموزان همراه بود، نکات خوب و البته قابل توجهی نظر ما را به خود جلب کرد که با دقت نظر در آنها می توان به پهنه گسترده ای از فعالیت های انجام نشده مبلغین پی برد که عدم توجه به آنها آسیب های جبران ناپذیری را برای روستاهای کشور به دنبال خواهد داشت.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.