یادداشت تبلیغی؛

ويژگی‌های عباد الرَّحمان در قرآن كريم (قسمت دوم)

تاریخ انتشار:
در آیات متعددی از قرآن، صفات مؤمنان، منافقان و کافران بیان شده است. یکی از مهم‌ترین سنجش‌ها و معیارها برای تشخيص حق و باطل و خوبان و بدان معیارهای قرآنی و روایی است.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغويژگی‌های عباد الرَّحمان در قرآن كريم (قسمت دوم)

«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»[1]

در جلسه قبل با برخی از ویژگی‌های عباد الرّحمن از دیدگاه قرآن آشنا شدیم. در این جلسه نیز به ادامه بحث قبل پرداخته و برخی از ویژگی‌های دیگرِ عباد الرّحمن را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

5. میانه‌روی در انفاق

«وَ الَّذِينَ‏ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ‏ يُسْرِفُوا وَ لَمْ‏ يَقْتُرُوا وَ كانَ‏ بَيْنَ‏ ذلِكَ‏ قَواماً؛[2] و کسانی که زمان انفاق، اسراف و تنگ‌نظری نمی‌کنند و روشی بین آن دو را برمی‌گزینند.»

بندگان رحمان همان‌‌گونه که در شب‌ها به عبادت می‌پردازند و درخواست رهایی از آتش جهنم را دارند، انـفاق نیز می‌کنند و سـخاوت را فراموش نمی‌کنند؛ نه از حد می‌گـذرانند و نه سـخت می‌گیرند؛ بلکه حد وسط انفاق یعنی: احسان و سخاوت را اعمال می‌کنند. آیه هم به انفاق اشاره داشته و هم به اندازه‌ انفاق اشاره دارد؛ که در آیات دیگر هم به آن پرداخته شده است؛ برای مثال در آیۀ 236 سورۀ بقره می‌فرماید: «عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً الْمَعْرُوف؛ برای کسی که وسعت رزق دارد اندازه‌ای است و برای فقیر نیز اندازه‌ای شناخته شده است.» هم داراها و هم ندارها باید انفاق کنند و اصل انفاق را از یاد نبرند؛ اما کسی که خدا به او وسعت داده باید به اندازۀ وسع خود انفاق کند و کسی که درآمد كم دارد باید به اندازۀ شأن و شرایطی که خدا برای او فراهم کرده سخاوت داشته باشد! در بعضی از آیات دیگر این‌گونه آمده است: «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه؛[3] کسی که رزقش مقدّر شده از آن‌چه خدا به او داده انفاق می‌کند.» کسی که رزقش کم است به اندازۀ توانش انفاق کند؛ اگر چه نصف خرما و ليوانی آب باشد. در سورۀ مبارکه إسراء، آیه 29 مشابه این صفت بیان شده است: «وَ لَاتَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَـى‏ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْط؛ دستت را به گـردنت نبند [که به هیچ‌کس انفاق نکنی]، هم‌چنین كاملاً باز نكن [که هر چه هست انفاق بشود].» اعتدال و میانه‌روی در همۀ کارها دستور اسلام است: «خَيْرُ الْأُمُورِ أَوْسَطُهَا؛[4] بهترین کارها میانه‌روی است.».

6 ، 7 و 8. دوری از شرک، قتل و زنا

«وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً * يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَيَخْلُدْ فيهِ مُهاناً؛[5] و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمى‏خوانند و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده جز به حق نمى‏كشند و زنا نمى‏كنند و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد! عذاب او در قيامت مضاعف مى‏شود و هميشه با خوارى در آن خواهد ماند.»

«اثم» به معنای گناه و کیفر است و آثار گناه را «أثام» گویند. خداوند در آیات قبلی، نکته‌های مثبت را بیان فرموده و در این آیات، صفات منفی را که نباید در بندگان باشد بیان می‌فرماید. سه گناه طبق آیات قرآن و روایات، عقوبت فوق‌العاده دارد و از بزرگ‌ترین گناهان است:

1. شرک به خدا: «إِنَّ اللّهَ لاَيَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا.»[6] بر اساس این آیه، خدای متعال شرک را نمی‌بخشد؛ ولی غیر شرک را ممکن است ببخشد. مفسران در ذیل این آیه گفته‌اند: «غیر شرک، ممکن است بدون توبه آمرزیده شود؛ ولی تا کسی از شرک توبه نکند، خداوند آن را نمی‌آمرزد.» [7] شرک به خدا به ظلم بزرگ تعبير شده است.

2 و 3. قتل و زنا: بعد از شرک به خدا معمولاً غریزۀ غضب و شهوت بر انسان مسلط می‌شود. انسان، هنگام غضب ممکن است به دیگران تعدی کند و حتی مرتکب قتل نفس بشود. اگر غریزۀ جنسی و شهوت بر کسی غالب شود، مبتلا به زنا و روابط نامشروع می‌شود؛ که عقوبت این دو گناه بزرگ است. عباد الرحمن اعتقادات خودشان را حفظ می‌کنند تا مبتلا به شرک نشوند و نيز اعمال خود را حفظ می‌كنند و بر خود مسلط هستند؛ يعنی: بر غضب، شهوات و غریزۀ جنسی‌شان تسلط دارند تا به قتل نفس یا فحشا و منکر مبتلا نشوند.

آیۀ مبارکه می‌فرماید: «هر‌گز قتل نفسی که خدا حرام کرده انجام نمی‌دهند مگر به حق.» بعضی از موارد قتل نفس، حق و جایز است؛ برای مثال: قصاص. اگر کسی دیگری را کشته، قتل نفسش به حق است یا حکم کسی که زنای با محارم کرده، قتل است. هم‌چنین حکم زنای کافر با زن مسلمان قتل است؛ حکم زناکاری که به زن، تجاوز به عنف (زور)‌ کرده یا زنای محصنه يعنی: زنای کسی که همسر دارد، سنگسار است. هم‌چنین کسی که مدعی نبوت شده یا مسلمانی که ساحر است یا مفسد و محارب و یا کسانی که بر امام عادل خروج (شورش) کرده‌اند نیز حکمشان قتل است.

خداوند می‌فرماید: افرادی که مرتکب این‌گونه از گناهان بشوند، عقوبت آن‌ها در روز قیامت مضاعف خواهد بود و مدت طولانی یا برای ابد با حالت خواری و خفت در آتش جهنم خواهند ماند.

مضاعف شدن عذاب با عدل الهی منافاتی ندارد؛ چون بعضی از گناهان را «اکبر کبائر» یا «گناهان کبیره» معرفی کرده‌اند؛ مانند آن‌كه کسی به شخصی صدمه‌ای بزند. مصدوم تا آخر عمر بايد مشكلی را كه از آن صدمه به او رسيده است، تحمل كند. قتل نفس مثل این است که امتی را كشته‌ايد. قابیل که هابیل را کشت، نسلی را از بین برد؛ گناه بزرگی است که نسلی را از بین برده. چون این كار، بدعتی برای دیگران می‌شود که کشت و کشتار را یاد بگیرند. در زنا، حرام‌زاده‌ای به وجود می‌آید که ممكن است به جنایات بزرگی دست بزند. کانون خانواده با زنا و فحشا از بین می‌رود و بدعت بزرگی در جامعه ایجاد می‌شود؛ لذا خدا عقوبت این‌گونه گناهان را چندبرابر و به حالت خفت و خواری در جهنم ماندن بیان فرموده است تا وسیلۀ پیش‌گیری در جامعه برای پرهیز از این گناهان باشد.

خلود هم به معنای مدت طولانی آمده و هم به معنای ابدیت؛ اگر مؤمن باشد و با ایمان از دنیا برود، خلود ندارد اگر چه گناه کبیره انجام داده باشد؛ بلكه مدت کوتاهی برای پاک‌شدن در جهنم می‌ماند. وقتی پاک شود، از جهنم بیرون می‌رود. خدا نمی‌خواهد ما ناامید شویم. اگر کسی حتی شرک بورزد (که بدترین گناهان است) یا قتل نفس یا فحشا و منکری انجام بدهد، اگر توبه كند، خدا وی را می‌بخشد. زیرا خود می‌فرماید: «إِلَّا مَنْ‏ تابَ‏ وَ آمَنَ‏ وَ عَمِلَ‏ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ‏ يُبَدِّلُ‏ اللَّهُ‏ سَيِّئاتِهِمْ‏ حَسَناتٍ‏ وَ كانَ‏ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً‏؛[8] جز کسی که توبه کند، ایمان بیاورد و عمل نیک انجام دهد. خداوند، گناهان آنان را به نیکی‌ها بدل می‌کند؛ که پروردگاری بخشنده و مهربان است.»

در اصول کافی از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «از شگفتی‌های حکمت لقمان این بود که به پسرش گفت: اگر گناه ثقلین انجام دادی، از خدا ناامید مباش. اگر عبادت ثقلین هم انجام دادی، از مکر الهی ایمن مباش؛ یعنی: خوف خدا هم‌چنان در دلت باشد.»[9] اگر کسی بالاترین جرم و جنایت را انجام داده، ولی می‌خواهد برگردد، باز هم قابل آمرزش است. حقیقت توبه، پشیمانی و جبران گذشته است. همراه با توبه بايد ایمان نیز بیاورد و شرکی را که مرتکب شده بود، کنار بگذارد و عمل صالح انجام دهد. ایمان و عمل صالح، توأم است. توبه، ایمان و عمل صالح باعث قرب خدا ‌می‌شود.

با این کار، خدای متعال نه فقط گناهان قبلی را می‌بخشد، بلكه سیئات او را نیز به حسنات تبدیل می‌کند؛ مثل این‌که بدی‌های کسی را كه خلافی کرده، ورشکست شده و سرمایه‌اش به باد فنا رفته بپردازند و سپس به او سرمایه هم بدهند. تبدیل سیئات به حسنات، بالاتر از آمرزش است. خدا چراغ سبز برای برگشت گناهكاران روشن کرده است. این، مدال و جایزۀ بزرگی است که او به اهل توبه عنایت می‌کند؛ اگر برگردند، آن‌ها را هم نوازش می‌کند و هم سرمایۀ فراوان، درجه و مقام می‌دهد. خداوند، آمرزنده و مهربان است و توبه‌کنندگان را دوست دارد. اينان نیز محبوب خدا می‌شوند. چون دل‌شکسته و پشیمان‌اند. در آیۀ بعدی، خدا راه برگشت را محکم می‌کند و می‌فرماید: «وَ مَنْ‏ تابَ‏ وَ عَمِلَ‏ صالِحاً فَإِنَّهُ‏ يَتُوبُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ مَتابا؛ و هر کسی که توبه کند و عمل صالح انجام بدهد، توبۀ حقيقی كرده است.»

علامت توبه

نشان توبه آن است كه انسان اعمال ناشایست را با کارهای خوب جبران می‌کند؛ مثلاً اگر در مجالس گناه شركت می‌كرد، حالا به مجالس نیک برود؛ باید آثار توبه در زندگی توبه‌کننده معلوم باشد. صرف این‌که کسی بگوید: توبه کردم، کافی نیست. قرآن می‌فرماید: «کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوی خدا بازگشتی پسندیده کرده و پاداشی که از خدا می‌گیرد، فوق‌العاده است.»[10] درواقع، توبه‌کننده مهمان خدا است و بازگشتش به سوی او است. هیچ وقت، انسان نباید ناامید باشد! چیزی نزد خدا از این بالاتر نیست که مؤمن توبه کند. در روایتی نقل شده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَ‏ رَاحِلَتَه...؛[11] خداوند با توبۀ بنده‌ای که برمی‌گردد، بیش‌تر خوشحال می‌شود از کسی که در بیابان گم شده و تن به مردن داده سپس او را پیدا می‌کنند یا گمشده‌اش را پیدا می‌کند.» یعنی: گویی حیات و عمری تازه به او داده می‌شود.

9 و 10. شرکت‌نکردن در مجالس باطل و انجام‌ندادن کارهای بیهوده

«وَالَّذِينَ لايَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا؛[12] و کسانی که در مجالس باطل شرکت نمی‌کنند و از كنار لغو و عمل بیهوده، کریمانه می‌گذرند.»

آن‌چـه از عـبارت «لَايَشْهَدُون» استفاده می‌شود، ایـن اسـت که بـندگان رحـمان هیچ‌وقت در مجالس باطل و گناه شرکت نمی‌کنند و هیچ‌وقت به دروغ و باطل گواهی نمی‌دهند. کلمۀ «زور» به معنای دروغ و امر باطل است یا به معنای گواهی‌دادن به باطل و به هر کاری که حق‌نما است، ولی درونش باطل است. در بعضی روایات، زور به معنای غنا آمده؛ یعنی: بندگان خداوند در مجالس لهو و لعب و غنایی که حرام است یا در مجالسی که در آن، گناه و معصیت می‌شود، شرکت نمی‌کنند. اگر کسی گرفتار مجالسی شد که در آن‌ها لهو و لعب و رقاصی و طَرَب است، و مخصوص اراذل، اوباش و عیاش‌هاست، ولی برخاست و حالت اعتراض به خود گرفت، نهی از منکر کرده است.

نشانۀ دیگر مردان خدا آن است که هیچ‌گاه به ناحق شهادت نمی‌دهند.

بندگان رحمان هرگاه در مجالسی شرکت یا از محلی عبور کردند که لغو و بیهوده بود با بزرگواری از آنجا عبور می‌کنند. منظور از کلمۀ «لغو» که در آیات متعدد آمده، کلام باطل یا کار و حرف بیهوده و یا فحش و ناسزا و هر حرف یا عمل ناپسند است. در سورۀ مؤمنون آمده است:‌ «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ... والَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛ به‌راستی که ایمان‌آورندگان، رستگارند... و کسانی که از کارهای بیهوده روی‌گردانند.» در سورۀ قصص، آیۀ 55 آمده است: «وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ‏ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ‏ أَعْمالُكُمْ‏ سَلامٌ‏ عَلَيْكُمْ‏ لا نَبْتَغِی الْجاهِلِين‏؛ و چون لغوى بشنوند، از آن رو برمى‏تابند و مى‏گويند: كردارهاى ما از آنِ ما و كردارهاى شما از آنِ شما است. ‏سلام بر شما؛ ما سزاوار جاهلین نيستيم.» اگر کسی به همین آیه عمل کند، همۀ عمرش بابرکت می‌شود. اگر همه، خود را با این آیه تطبیق دهیم، همۀ عمرها، حرف‌ها و مجالس‌مان مفید خواهد شد. معاشرت‌ها، جلسات و بگومگوهای بی‌فایده را تعطیل کنیم! امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «مَنْ‏ لَمْ‏ يَصْحَبْكَ‏ مُعِيناً عَلَى نَفْسِك‏ فَصُحْبَتُهُ‏ وَبَالٌ‏ عَلَيْكَ‏ إِنْ‏ عَلِمْت؛‏[13] کسی که هم‌صحبت تو شود و برایت نفعی نداشته باشد، وزر و وبال برایت خواهد بود؛ اگر بدانی!» اگر به چنین جایی گذرمان افتاد، باید کریمانه وارد شویم و دعوا راه نیندازیم و با متانت به آن‌ها بفهمانیم که از ایشان دوری می‌کنیم. در واقع باید آنها را متوجه کنیم که این کار، شایسته نیست.

11. اقرار با بصیرت

«وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً؛[14] و كسانى كه هر گاه متذکر آيات پروردگارشان شوند، کر و کور با آن برخورد نمی‌کنند.» منظور این آیه، منافقان هستند که حقیقت آیات الهی را درک نمی‌کنند و با چشم و گوش بسته با آیات الهی روبه‌رو می‌شوند. روشن است که راه خدا را با چشم و گوش بسته نمی‌توان پیمود. زیان این افراد از زیان دشمن کم‌تر نیست.

آری، بندگان راستین خدا با تفکر و چشم و گوش باز و بیداری، حق، قرآن و پیغمبر را می‌پذیرند؛ با چشم و دل باز به آسمان و زمین نگاه و به خدا اقرار می‌کنند. هم‌چنین در آیـات قرآن تفکر می‌کنند و ایمان می‌آورند. در ضمن در پایان این آیه: «وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ»، «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماما» ذکر شده است؛ یعنی: عباد الرحمن کسانی هستند که هرگز به اين قانع نيستند كه خود، تنها راه حق را بروند، بلكه همتشان آن‌چنان والا است كه مى‏خواهند پيشواى جمعيت مؤمنان باشند و ديگران را نيز به اين راه دعوت كنند. آن‌ها چون زاهدان گوشه‏گير و منزوى، تنها گليم خويش را از آب بيرون نمى‏كشند، بلكه سعی‌شان اين است كه غريق را بگيرند[15] به عبارت دیگر اینان خیرخواه مردم هستند. این امر، اهمیت خاصی دارد. قرآن از زبان حضرت نوح(علیه السلام) ـ که صدها سال امّت خویش را به راه حق دعوت نمود و دلسوزانه در پی خیرخواهی آنان بود ـ چنین نقل می‌کند: «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ؛[16] رسالت‌های پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم و خیرخواه شما هستم و از خداوند چیزهایی [از لطف و رحمت] می‌دانم که شما نمی‌دانید.» هم‌چنین حضرت فرمود: «إِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْشَاهُمْ فِی أَرْضِهِ بِالنَّصِيحَةِ لِخَلْقِهِ؛[17] به راستی، بلندمرتبه‌ترین مردم در پـیشگاه خـداوند در قـیامت کسی است که از همه تلاش بیش‌تری در خیرخواهی مردم کرده است.» راوی می‌گوید: نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نشسته بودم؛ حضرت فرمود: «اکنون شخصی بر شما وارد می‌شود که از اهل بهشت است.» پس مردی از انصار درحالی که آب وضو از محاسنش می‌چکید وارد شد و سلام کرد و مشغول نماز شد. فردای آن روز نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آن سخن را تکرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تکرار شد. بعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یکی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر برد، ولی از شب بیداری و عبادت [فراوان] چیزی ندید جز این‌که هنگام رفتن به رخت‌خواب ذکـر خـدا را می‌گفت و بـعد می‌خوابید و برای نماز صبح بیـدار می‌شد. بعد از سه شب، آن صحابی گفت: من از پیغمبر خدا9 درباره تو چنیـن سخنی شنیدم، خواسـتم بفهمم که چه اعمال و عباداتی انجام می‌دهی که باعث شده پیامبر(صلی الله علیه و آله) تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت:غیر از آن‌چه دیدی از من بندگی[بیش‌تری] سرنمی‌زند جز آن‌که بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمی‌بینم و بر خیر و خوبی که خدای تعالی به او عنایت کرده، حسدی نمی‌ورزم [و در یک کلام خیرخواه مردم هستم]. آن صحابی گفت: این حالت است که تو را به این مرتبه [عالی] رسانده و این صفتی است که تحصیل آن از ما [و از هر کسی] برنمی‌آید.»[18]

12. تربیت فرزند وخانواده

«وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُن وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً‏؛[19] آن‌ها که پيوسته از درگاه خدا مى‏خواهند و مى‏گويند: پروردگارا از همسران و فرزندان ما كسانى قرار ده كه مايه روشنى چشم ما شوند».

یکی دیگر از ويژگى‌های اين مؤمنان راستين، آن است كه توجه خاصى به تربيت فرزند و خانواده خويش دارند و براى خود در برابر آن‌ها مسئوليت فوق العاده‏اى قائلند. بديهى است منظور اين نيست كه تنها در گوشه‏اى بنشينند و دعا كنند، بلكه دعا دليل شوق و عشق درونيشان بر اين امر و رمز تلاش و كوشش است. مسلماً، چنين افرادى آن‌چه در توان دارند در تربيت فرزندان و همسران و آشنايى آن‌ها به اصول و فروع اسلام و راه‌هاى حق و عدالت فروگذار نمى‏كنند و در آنجا كه دستشان نمى‏رسد، دست به دامن لطف پروردگار مى‏زنند و دعا مى‌كنند. اصـولاً، هر دعاى صحيحى بايد اين‌گونه باشد؛ یعنی: باید به مقدار توانايى تلاش كرد و خارج از مرز توانايى باید دعا کرد![20] درآیه دیگرمی خوانیم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ؛[21] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسان‌ها و سنگ‌ها هستند نگاهداريد!» نگهدارى خانواده به تعليم و تربيت و امر به معروف و نهى از منكر و فراهم ساختن محيطى پاک و خالى از هر گونه آلودگى در فضاى خانه و خانواده است. اين برنامه‏اى است كه بايد از نخستين سنگ بناى خانواده؛ يعنى: از مقدمات ازدواج، و سپس نخستين لحظه تولد فرزند آغاز شود، و در تمام مراحل با برنامه‏ريزى صحيح و با نهايت دقت تعقيب شود.[22]

امروزه، صنعتی‌شدن جوامع و کم‌رنگ‌شدن نقش والدین در تـربیت فرزندان، مانع بـزرگی در پرورش درست جوانان و نوجوانان به شمار می‌آید. این در حالی است که رسالت والدین در شرایط کنونی، سنگین‌تر شده است و نباید اجازه دهند فناوری‌های گوناگون رسانه‌ای، تربیت فرزندانشان را بر عهده گیرند. به اعتقاد کارشناسان، بسیاری از ناهنجاری‌های رفتاری شایع‌ در میان قشر جوان مانند: فرار دختران، افزایش اعتیاد یا افزایش فحشا از ضعیف‌شدن نقش والدین در خانواده‌ها ناشی می‌شود..

یادآور می‌شویم: ازدیاد نسل، مورد توجه شرع مقدس است. علامه طباطبایی; تکثیر نسل مسلمانان برای زدودن بنای شرک و فساد توسط آنان را از مهم‌ترین مقاصد شریعت ذکر کرده و فرموده است: «یکی از مهم‌تـریـن اهداف شارع مقدس اسلام افزایش نسل مسلمین و آبادانی زمین به دست جامعۀ اسلامی است؛ آبادانی و عمرانی که شرک و فساد را از زمین برچیده سازد.»[23]

نگارنده:حجت‌الاسلام والمسلمین حبيب‌الله فرحزاد

پی نوشت:

[1]. فرقان، آیه 63.

[2]. فرقان، آیه 67.

[3]. طلاق، آیه 7.

[4]. کلینی، الكافی، ج 6، ص 541.

[5]. فرقان، آیه 68 - 69.

[6]. نساء، آیه 48.

[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسر نمونه، ج 15، ص 159.

[8]. فرقان، آيه 70.

[9]. کلینی، الکافی، ج 2، ص 67.

[10]. فرقان، آیه 70.

[11]. کلینی، الکافی، ج 2، 435.

[12]. فرقان، آیه 72.

[13]. تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، ص 657.

[14]. فرقان، آیه 73.

[15]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏15، ص 169.

[16]. اعراف، آیه 62.

[17]. همان.

[18]. مبلغان، مهر و آبان 1386، شماره 96.

[19]. فرقان، 74.

[20]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏15، ص 168.

[21]. تحریم، آیه 6.

[22]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏24، ص 287.

[23]. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج 4، ص 189.

دیدگاه‌ها

عبدالرحمان 15:31 - 1402/01/03

عالی

بنده خدا 19:08 - 1402/02/14

خیلی ممنون از فرمایشات حاجاقا برای صحبت برای دانشجویان دانشگاه استفاده کردم اجرکم عندالله ان شاء الله

عبدالرحمان 22:24 - 1402/04/02

عالی

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.