اشعار محرم برای کودکان

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| اشعار محرم برای کودکان
چشم کبوتر
خیس است از غم
زیرا رسیده ماه محرم
او نیز، چون من
اندوه دارد
بر شانه از درد
یک کوه دارد
پر می زند باز
تا کربلایت
پیغامی از من
دارد برایت
یک قلب کوچک
در سینه دارد
قلبی شبیه
آیینه دارد
در قلب او هست
یک نام زیبا
ان نام زیبا
مولاست، مولا …
حمید هنر جو
شعر محرم امام گلها
تا سراغ تو را گرفت دلم
رنگ و بوی دعا گرفت دلم
با خدا از غریبیات گفتم
غُصّه کربلا گرفت دلم
گوشهاي ماندم اشک افشاندم
دیدی آخر عزا گرفت دلم؟
باز با یاد تو دلم پر زد
چون دل نینوا گرفت دلم
مشک در دستو، پای در شن زار
خبر از تشنهها گرفت دلم
عاقبت درکنار گلهایت
بوی پروانه را گرفت دلم
خواستم تا به گل دهم آبی
مجروح از نیزهها گرفت دلم
آه، گلدان دل ترک برداشت
روی دست تو جا گرفت دلم
کاش حرفم فقط خیال نبود
قُمری دل، شکسته بال نبود
آه، آیینهها چه نمناکند
قاصدکهای شعر، غمناکند
چشمهام بی درنگ می گرید
روی زانوی سنگ میگریم
شعر محرم کودکانه
صدای طبل و زنجیر
می آید از خیابان
غمی نشسته امشب
به قلب پیر و جوان
صدای واحسینا
پیچیده در هر کجا
زنده شده دوباره
خاطره کربلا
گردیده یک عالمی
در سوگ او سیه پوش
مردم همه ی عزادار
با اشک و غم هم آغوش
آمد محرمُ باز
صدای اشک و ناله
روئیده در کربلا
گل هاي سرخ لاله
اکرم خیبری
افزودن دیدگاه جدید