تبلیغ و حوزه علمیه در گفتگو با معاون محترم تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه علمیه قم
نام نشریه: مبلغان، شماره 115
اشاره
بیتردید، تبلیغ از مهمترین شؤون حوزه علمیه است و پیشینة حوزههای علمی شیعی، نشان میدهد عنصر پویای تبلیغ، برجستهترین نقش را در احیای آموزههای دینی و نشر اسلام ناب داشته است؛ اما چه بسا وجود پندارهای ناصحیح در گذشته و قرائتهای گوناگون از تبلیغ در عدم اولویت آن نسبت به دیگر فعالیتهای علمی و پژوهشی سبب شده بود تا طلاب اندکی از انجام جدی این مهم کناره بگیرند و به آن نگرهای غیرعلمی و غیراصلی پیدا کنند. در این رهگذر مرکز آموزشهای تخصصی تبلیغ توانست در سالهای اخیر با تلاش جدی و پرورش نیروهایی توانمند در زمینه پیام رسانی دینی، این انگاره را کنار زند و با ارائه رهیافتی علمی به مسئله تبلیغ، سبب توجه و حتی شگفتی متولیان فرهنگی کشور در راستای تبلیغ دینی بشود. بر این اساس با مسئول محترم این مرکز، جناب حجت الاسلام والمسلین محمدحسن نبوی گفتگویی انجام دادیم تا انگیزهها، ضرورتها و اهداف این مرکز در احیای امر تبلیغ بیشتر آشکار شود.
· با تشکر از حضرتعالی بهخاطر اینکه قبول زحمت کردید. به عنوان پرسش اول: انگیزة اصلی برای تأسیس مرکزی جهت آموزشهای تخصصی تبلیغ برای طلاب چه بود؟
o بسم الله الرحمن الرحیم. اگر بخواهم به صورت چکیده عرض کنم باید بگویم خروجیهای حوزه و نیروهای تربیت شده آن، وقتی وارد جامعه میشدند با دو خلأ عمده مواجه بودند. اول اینکه آموزشهای حوزه با نیاز جامعه، فاصله داشت. دوم اینکه بر فرض تأمین این نیازها، طلاّب برای انتقال پیام دینی به مخاطب مشکل داشتند. این مشکلات هم خودشان به سه دسته تقسیم میشوند. اول اینکه طلاّب اصلاً مخاطب را نمیشناختند و نیاز او را تشخیص نمیدادند؛ یعنی گاه طلبه به عنوان پزشک، دارویی تجویز میکرد که بیمار نیازی به آن نداشت. دوم اینکه طلبه نیاز را تشخیص میداد؛ اما در انتخاب محتوای مناسب دچار اختلال بود و سوم اینکه اگر داروی مناسب را هم میشناخت، نمیدانست این دارو باید به چه شکل به خورد مخاطب داده شود؟
این مشکلات، سبب میشد که روز به روز طلاب از مدار پیام رسانی دینی فاصله پیدا کنند و مردم را نیز از مساجد فراری میدادند. تا جایی که مقام معظم رهبری به آیت الله العظمی فاضل لنکرانی فرموده بودند: بروید یک مدرسه تبلیغ درست کنید. آیت الله فاضل لنکرانی، آقای فاکر را مسئول این کار کردند. شورایی درست شد که من هم عضو آن شورا شدم. اعضای این شورا عبارت بودند از آقایان؛ غروی، بوشهری، مصباحی مقدم، دعائی و اینجانب. سپس جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای فاکر مرا به عنوان قائم مقام رشته تبلیغ معرفی کردند.
من به دلایلی نمیخواستم بپذیرم؛ اما چون تشکیل این رشته به دستور مقام معظم رهبری بود قبول کردم. جناب آقای فاکر هم بیش از چند ماه نبودند و رفتند. و این طور شد که از همان اول، مسئولیت کار به عهده ما قرار گرفت.
· شما چقدر توانستید از این فرصت استفاده کنید؟
o ما، کار را با توجه به همان خلأهایی که عرض کردم، طراحی نمودیم؛ یعنی کار را در ابعاد مختلف برای مرتفع کردن این نیازها، گسترش دادیم. وقتی این کار را از سال 70 شروع کردیم، رشتههای تخصصی تفسیر و کلام شروع شده بود. و ما بعد از آنها شروع کردیم؛ اما کار با روند سریعی رو به گسترش گذاشت، تا جایی که الآن رشته تخصصی تبلیغ، بزرگترین رشته حوزه است؛ یعنی تعداد طلّاب این رشته که جذب شدهاند و تحت تعلیم و تربیت قرار گرفتهاند از مجموع همة طلاب دیگر رشتههای تخصصی حوزه بیشتر است. خصوصاً در بخش سفیران هدایت، سرعت گسترش رشته قابل قبول بوده است. اکنون در کل کشور 36 شعبه حوزه علمیه سفیران هدایت وجود دارد و همچنان در حال افزایش است.
· دلیل پیوسته بودن دوره سطح 2 و سطح 3 در این مرکز چیست؟
o مهمترین دلیل آن، نیاز محتوایی و روشی سنگینی است که تأمین کردن آن در یک مدّت کوتاه، امکان پذیر نیست. در ابتدا پذیرش ما برای سطح چهار بود. بعد از بحث و بررسی، سطح سه برای کل رشتهها تصویب شد؛ اما نظر ما برای تبلیغ این بود که سطح سه دیر است و باید از سطح دو باشد و آموزشها از سطح دو آغاز گردید. این مسئله در شورای عالی حوزه توضیح داده شد که طلاب باید آمادگی پیدا کنند و بعد به تبلیغ بروند و سطح دو تبلیغ برای ایجاد این آمادگی است. سپس همه آقایان شورای عالی رأی مثبت دادند و رشته تبلیغ از سطح دو شروع شد.
· فکر میکنید چقدر به آن چشمانداز و اهدافی که در ابتدا ترسیم کرده بودید، دست یافتید؟
o حقیقتاً ما در پایان سطح دو به 90 درصد اهدافی که ترسیم کرده بودیم رسیدیم؛ اما موفقیت ما در رسیدن به اهداف سطح 4 حدوداً 70 درصد بوده است؛ چون آموزشها، دیر هنگام انجام میشد. طبیعتاً شخصیت طلبه شکل گرفته بود و قدرت یادگیری افراد تنزّل پیدا کرده بود. خدا لطف کرد و ما معدل قبولی خوبی در رسیدنمان به اهداف کسب کردیم. الآن حدود هفتاد نفر از تحصیل کردگان این مرکز از ائمه جمعه میباشند، برخی از آنها در هجرت مشغول تبلیغ میباشند، عدهای هم مسئول عقیدتی سیاسی در نیروهای مسلح و گروهی هم در نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها هستند.
در حوزههای سفیران من معتقدم که 90 درصد از اهداف تحصیل شده است. حتی در برخی موارد بیش از حد انتظار و چشمانداز برنامه میباشد.
· دور نمای بیرونی این مرکز چگونه است؟
o واقعاً ما با تراکم درخواست از سوی مراکزی که نیاز به مبلّغ دارند مواجهیم. بسیاری از ائمه جمعه، نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه، در دانشگاه و... متقاضی اعزام یا حتّی استخدام دانش آموختگان این مرکز هستند.
ببینید، همیشه این نگرانی برای حوزه وجود داشت که چرا طلّاب برای تحصیل به قم میآیند؛ اما بیرون نمیروند؟
یکی از ایدهها و مطالبات مقام معظم رهبری نسبت به حوزه همین بود. ما عملاً نشان دادیم که این ایده، قابل اجراست. مثل دانشگاه که فرد، بعد از تحصیل و فارغ التحصیل شدن، باید برود و خدمت کند. این مرکز تنها مرکز حوزوی است که خروجی دارد و توانسته این ایده را عملی کند. فارغ التحصیلان ما باید پنج سال تبلیغ بروند. البته در زمان تبلیغ میتوانند به صورت غیرحضوری ادامه تحصیل دهند. الآن، حدود صد نفر، دانشپژوه غیرحضوری دادیم.
· شما محوریت برنامههای این مرکز را بر چه قرار دادهاید؟
o ما ایدههای زیادی برای اینجا داریم؛ اما در رأس همة برنامههایمان میتوانم به تغییر متون درسی حوزه و پرورش روحیة پژوهش اشاره کنم. این رشته یک رشتة پرتحول و خلاّق است. ما دائماً در حال بازخوردگیری و جبران کاستیهای سیستم هستیم. برنامهها را جایگزین میکنیم و سعی داریم نشاط سیستم حفظ شود.
· سخن از پژوهش به میان آمد. چقدر توانستهاید امر پژوهش را به معنای واقعی در بین دانش پژوهان فعال کنید؟
o سؤال بجایی است. در ابتدا تلقی همه این بود که این رشته، علمی نیست؛ اما بعد از دو سال همه جا پُر شد که اگر طلبهای ضعیف باشد، نمیتواند در رشته تبلیغ ادامه تحصیل بدهد. این به خاطر آن است که این مرکز از نظر کار پژوهشی، پرکار است. اگر کسی نخواهد فعالیت پژوهشی بکند نمیتواند این رشته را بگذراند.
کار روشی ما حداکثر ده درصد است. نود درصد کار ما محتوایی است. قبلاً تلقی غالب این بود که اگر طلبهای نمیتواند درس بخواند و جایی را ندارد، اینجا میآید آموزش تبلیغ ببیند؛ اما حالا بعد از گذشت این مدت، وجه غالب این است که آنقدر محتوای پژوهشی اینجا قوی است که نیازهای محتوایی را مانند مباحث کلام، تفسیر و... تأمین میکند. در کنار آن، بحث روش هم خوب و قوی است.
· اگر از شما بپرسند مهمترین کاری که اینجا انجام دادید چه بود، چه پاسخی میدهید؟
o اینجا جایگاه مهم تبلیغ را احیاء کرد. قبلاّ در گوشه و کنار حوزه، دورههای آموزشی میگذاشتند که همگی، تمرین سخنرانی بود؛ ولی این رشته بهگونهای عمل میکند که خیلی از طلبهها و دانش آموختگان بعد از یک نیمسال تحصیل میگویند: رشته تبلیغ به ما هدف میدهد، انگیزه میدهد. میگویند ما مزه طلبگی را فهمیدیم. بد نیست بگویم تیپ 83 امام صادقعلیهالسلام با اینکه طلاب پایینتر از سطح سه را برای تبلیغ اعزام نمیکند، طلاب سطح 2 سفیران را اعزام میکند.
· فکر نمیکنید تبلیغ همچنان در حوزه محروم باشد؟
o بله. من معتقدم که حوزه باید مقطع اولش را تبلیغ ببیند. طلبه اگر قاضی باشد، نویسنده باشد، متکلم باشد، هر جا میرود انتظار عامه افراد از او در وَهله اول، تبلیغ است. درست مثل پزشک عمومی که متخصص قلب نیست، ارتوپد هم نیست؛ ولی نیازهای عمومی را پاسخ میدهد. مرحله عمومی حوزه باید تبلیغ باشد، بعد طلّاب به سوی آموزشهای تخصصی حرکت کنند.
· آیا در این مسیر، اقدام جدیای هم انجام دادهاید؟
o بله، بنده همین مطلب را به صورت مصوبهای، تسلیم آیت الله مقتدایی کردهام و ایشان هم موافقت نمودند.
ما استعدادهای خوبمان را در کار اجرایی و سیستم مدیریتی کشور میریزیم؛ اما خودمان از فقر مدیریت مینالیم. شما نگاه کنید مدیریتهای کلان مملکت در دست نیروهای حوزه است؛ اما خودمان نمیتوانیم در اداره حوزه از اینها استفاده کنیم.
من کاری که کردم این بود که زبدگان رشته تخصصی تبلیغ را در بدنة معاونت تبلیغ جا دادم. مدیران معاونت تبلیغ، غالباً از فضلاء قوی رشته هستند. ما با تکیه بر طلبههای قوی خودمان، کادرسازی کردیم.
حقیقتاً طلبهها قشر مظلومی هستند؛ یعنی ما به آنها خدمات کافی نمیدهیم. در مقابل، توقع داریم از ما تشکر کنند. طلبهها نسبت به برخی از اقشار جامعه واقعاً کم توقع و شاکر هستند. ما باید اول خدمت بکنیم بعد انتظار تشکر داشته باشیم. معدل تشکر طلبهها بسیار بالاتر از جاهای دیگر است. من وقتی به معاونت تبلیغ آمدم، بعضی از آقایان به من حتی خرده گرفتند که چرا آمدهای. خوب، خدا را شکر، خدا عنایت کرد و این رشته پیشرفت خوبی نمود و الآن کسی منکر این نیست. احساسم بر این است که، آستانه تبلیغ را بالا بردیم و این را از برکات این کار میدانم. به گونهای که حتی برخی از مراکز اعزام مبلّغ با دیدن رشد این بچهها، به رقابت افتادهاند و فعال شدهاند. ما اکنون بزرگترین شبکه کشوری اعزام مبلغ را در معاونت تبلیغ داریم.
· حمایت شما از افراد چگونه است؟
o ببینید این معاونت در بخش هجرت و تبلیغ با 1٪ بودجه ستاد و 99٪ بودجه صف اداره میشود و با همین تراز بودجه توانسته بزرگترین شبکة اعزام مبلغ کشور را تشکیل دهد همین جمله را روی یک تابلو با خط درشت نوشته و در نمایشگاهی که مقام معظم رهبری از آن دیدن کردند، نمایش دادیم. ما از مبلغین تلاشگر حمایت میکنیم؛ دلیل آن هم همین تخصیص 99٪ بودجه به آنها است. در معاونت، نیروهای زائد نداریم. غالباً فعال هستند. من در مدیریت به اشتغال جدی نیروها معتقدم. اشتغال با وظیفه فرق دارد. شغل آن است که وقت متعارف کارمند را پر کند. امکان دارد یک شغل از ده وظیفه تشکیل شود.
· رسیدیم به پرسش آخر و اختصاصی این مصاحبه. میخواهیم نظر شما را درباره گرایش نویسندگی در سطح سه جویا شویم.
o نویسندگی نیاز کل حوزه است. ما کاری به رشته تبلیغ نداریم. کل رشتههای حوزه کارشان منجر میشود به پژوهش که اگر بخواهند نتیجه کارشان ماندگار شود، نیاز مبرمی به نویسندگی است. متأسفانه نویسندگی در حوزه، سطح نازلی دارد. یادم هست در سالی که از سوی مقام معظم رهبری، سال امام خمینیرحمهالله معرفی شد، من از طرف حوزه مأمور برگزاری همایش به مناسبت آن سال شدم. در آن زمان، مسئول رشته تبلیغ بودم. فراخوان دادیم که طلاب مقاله بنویسند. دقیقاً یادم هست که کلاً دو مقاله به دست ما رسید. یکی از آقای داود الهامی بود که پیش از اعلام نتایج به رحمت خدا رفت. مقاله دوم هم از طلبهای بود که به دست ما رسید. بد نیست بگویم در همان وقت در فراخوان دانشگاه آزاد قم حدوداً 360 اثر تا پایان مهلت اعلان شده ارسال گردیده بود.
ما در عرصه تبلیغ به نویسندگی، به عنوان یک ابزار تبلیغی نگاه میکنیم؛ اما قلم روان و همه کس فهمی که بهراحتی پیام خود را به مخاطب منتقل کند، نداریم. بهخصوص در عرصه تبلیغات الکترونیکی نیاز جدی به نویسندگی داریم؛ چون چت نوشتاری از گفتاری ماندگارتر است. همچنین در بخش فرقهها و مذاهب، این نیاز به طور جدی احساس میشود. در این بخش ما محتوای لازم را داریم؛ اما نویسنده مناسب نداریم.
افزودن دیدگاه جدید