گفتگو با حجة الاسلام والمسلمین سید احمد رهنمایی؛آشنایى با اصول و فنون مشاوره (2)
نام نشریه: مبلغان ، بهمن و اسفند 1386، شماره 100
اشاره
در شماره پیشین، قسمت نخست مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین سید احمد رهنمایی را منتشر نمودیم كه در آن، استاد مباحثی را در رابطه با اصول و فنون مشاوره بیان فرمودند. در ادامه بر آن شدیم كه یك سری از موضوعات اصول و فنون مشاوره را به صورت مفصلتر از محضر استاد جویا شویم. آنچه در ذیل میخوانید، حاصل این مصاحبه است.
· در جریان ارتباطات مشاورهای، چه عناصری نقش دارند و به كار گرفته میشوند؟
o در فرایند ارتباطات انسانی عموماً و در جریان ارتباطات مشاورهای به طور ویژه، شناخت عناصر ارتباطی از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد. یك ارتباط انسانی هنگامی به جریان میافتد كه در مورد آن دست كم شش عنصر به كار گرفته شود. فرستنده و گیرنده پیام دو عنصر انسانی هستند و پیام، متن یا زمینه پیام، مجرای ارتباطی پیام و روشهای انتقال پیام از عناصر غیرانسانی ارتباطات به شمار میروند.
سخن از «فرستنده پیام» در واقع، سخن از یك عامل انسانی با در نظر گرفتن كلیه ضوابط، لوازم و اوضاع و احوالی است كه شخص فرستنده در مقام ابلاغ پیام به آن روی میآورد؛ بدین ترتیب، سخن از فرستنده، سخن از پای بندیها، تعلّقات خاطر، احوال و سلیقههای شخص فرستنده پیام است؛ اموری كه شخص فرستنده در مقام پیام رسانی از آنها بهره میجوید. در این میان، حتّی قیافه، لحن و حركات فرستنده مدخلیت مییابد.
متقابلاً، «گیرنده پیام» در مقام دریافت پیام، تحت تأثیر اوضاع و احوال شخصی، شخصیتی، روحی، روانی و سلیقههای فردی خود واكنش نشان میدهد. همه این عوامل و عناصر، اهمیت حضور گیرنده پیام را ورای اهمیت خود پیام محرز میگرداند؛ از اینرو، نمیتوان بدون توجه به این دسته از عوامل شخصی و شخصیتی، به صدور و ابلاغ پیام پرداخت؛ بلكه باید با در نظر گرفتن كلیه شرایط، حضور معنادار گیرنده پیام را دست كاری و تنظیم نمود.»روان شناسی ارتباطات انسانی، بیانگر این نكته است كه این حضور چگونه باید تأمین گردد تا شرایط لازم و كافی برای انتقال و یا تبادل پیام فراهم شود.»
«محتوای پیام»، نقطه ثقل مركزی است كه به محوریت آن، دو عامل انسانی، یعنی فرستنده و گیرنده، با یكدیگر ارتباط معنادار برقرار میكنند، بدون در نظر گرفتن این محتوا، ارتباط مهمل و بی معنا خواهد بود.
پیام علاوه بر محتوایی كه دارد، برخوردار از متن و زمینهای است كه به آن رنگ و رو میبخشد. جو و فضایی كه پیام در قالب و چارچوب آن صادر و ابلاغ میگردد، در برگیرنده متن و زمینه پیام است. فضای مزبور، به حسب مورد میتواند فضای زمانی و مكانی ویژهای باشد كه پیام در آن جریان مییابد؛ هم چنان كه میتواند شرایط و اوضاع خاص قابل كنترل و دست كاری باشد كه پیام بر بستر آن انتقال یافته، راه خود را تا رسیدن به مقصد و مقصود طی میكند؛ بنابراین، زمان، مكان و شرایط جانبی تبادل پیام نیز مهم است، هرچند به اندازه خود پیام و یا فرستنده و گیرنده پیام اهمیت نداشته باشد.
از طرفی، «مجرای ارتباطی» در ارتباطات انسانی سهم بسزایی را در كمیت و كیفیت ارسال و دریافت پیام ایفا میكند. ارتباط میتواند ابزار نوشتاری و بیانی داشته باشد؛ همچنان كه میتوان از ابزار دیداری - شنیداری هم بهره گرفت، از جمله: رسانههای عمومی اعم از روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت و انواع سخنرانیها كه هر كدام نقش و تأثیر خاصی را در این زمینه بر عهده دارند.
روش «تبادل پیام» به نوعی كمیت و كیفیت پیام رسانی را تحت تأثیر قرار میدهد و اینكه ارتباط به سبك رو در رو و مستقیم باشد و یا غیر مستقیم، حضوری باشد یا غیرحضوری، كلامی و گفتاری باشد یا حركتی و رفتاری و یا تركیبی از هر دو، توصیفی باشد یا تحلیلی، همه بستگی به اوضاع و شرایط جاری تبادل پیام دارد. این شش عنصر، عناصر ارتباط انسانی میباشند.
· در تعریف مشاوره بحث از حرفهای بودن مشاوره شد. و آن اینكه مشاوره فقط صرف دانش و دانستن نیست؛ بلكه باید به صورت حرفهای مشاوره صورت بگیرد. بفرمایید كه منظور از حرفهای بودن مشاوره چیست؟
o دو عنصر، حرفهای بودن مشاوره را تفسیر میكند.
1. آموزش لازم، كه در مورد مشاوره، به عنوان نمونه آموزشهای لازم شامل معلومات و اطلاعات میان رشتهای یا میان گرایشی میباشد و غالباً از دو رشته روان شناسی و تعلیم و تربیت، با گرایشهای گوناگون نظری و كاربردی به دست میآید؛ گرایشهایی چون رشد، تربیتی، بالینی، شخصیت و مباحثی چون تفاوت فردی، تفاوت جنسی و اختلالات روانی در «روان شناسی» و گرایشهایی مانند اخلاق دینی، تطبیقی و فرهنگ و ارزشها در «تعلیم و تربیت» بخشی از محتوای مربوط به آموزشهای لازم را در برمی گیرد. میزان و چگونگی آموزشهای لازم برای كسب مهارت كافی در مشاوره، بستگی به گرایشهای خاص مشاورهای دارد كه مشاوره كودك و نوجوان، تحصیلی، شغلی، ازدواج، خانوادگی و تربیتی از گرایشهای برجسته در مشاوره به شمار میروند.
2. كارورزیهای كافی: مشاور باید به حدّی از رشد علمی و مهارتی رسیده باشد كه دست كم در بعضی از موارد بتواند به طور مستقل و بدون وابستگی به مربی، به آسانی از عهده ارائه خدمات مشاورهای برآید. اینجاست كه مشاور تازه كار، باید به میدان عمل گام گذارد؛ در این صورت، به منظور تقویت اعتماد به نفس و رسیدن به نتیجه قطعی و روشن، بهتر است وی از موارد ساده و ابتدایی آغاز كند و از ورود به موارد و مسائل پیچیده بپرهیزد. از آن گذشته، بهتر است وی كار خود را زیر نظر و اشراف یك استاد راهنما شروع كند تا در موارد نخستین، نتیجه تلاشهای مشاورهای خود را به نظر وی برساند و از راهنماییها و مشاورههای تكمیلی، تصحیحی و تعدیلی او بهره مند گردد.
· چه اقداماتی را در تأمین «ویژگی حرفهای بودن ارتباطات مشاوره ای» مؤثّر میدانید؟
o یك رابطه حرفهای باید عالمانه، یاورانه، صمیمانه و متعهدانه باشد. در رابطه حرفهای عالمانه، الف. قبل از هر اظهار نظری، كارشناسی لازم صورت پذیرد؛ ب. قبل از هر اقدامی، نسبت به موضوع مورد نظر شناسایی لازم به عمل آید؛ ج. بعد از هر نوع شناسایی، اندیشه لازم به عمل آید؛ د. باید تلاش كرد با مُراجع و مشكل او به سبك برخورد پزشك با بیمار و بیماری رفتار شود؛ یعنی اینكه به صورت عالمانه و با تدبیر تمام در صدد حلّ مشكل برآمد.
در رابطه حرفهای یاورانه، الف. اطلاعات مفید و لازم مربوط به نوع مشكل به مراجع ارائه شود؛ ب. توصیههای لازم با احترام و آداب تمام به مُراجع تقدیم گردد؛ ج. شناختهای غلط و گرایشهای نامطلوبی كه منشأ رفتارهای نابهنجار میگردند، اصلاح شود؛ د. در راستای حل مشكل و یا درمان مُراجع، با وی همراهی شود.
در رابطه حرفهای صمیمانه، الف. از ابزار محبّت كافی به مددجو دریغ نشود؛ ب. هیجانات كنترل گردد و با مراجع همدلی صورت گیرد؛ ج. عواطف مراجع سامان دهی گردد؛ د. در برخورد با مراجع و مشكلات او، حلم یا تحلم پیشه شود كه این مطلب اشاره به كلام امیر مؤمنان علی علیه السلام دارد كه فرمودند: «إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلاَّ وَأَوْشَكَ أَنْ یكُونَ مِنْهُمْ؛ (1) اگر بردبار نیستی، پس خود را بردبار نشان بده، زیرا كم پیش میآید كسی خود را به گروهی شبیه سازد، مگر اینكه انتظار میرود از زمره آنان گردد.»
در رابطه حرفهای متعهدانه، الف. مشاور باید حسّ مسئولیت پذیری خود را به كار بندد؛ ب. متقابلاً، مُراجع نیز باید نه تنها حسّ مسئولیت پذیری، بلكه حسّ حمایت پذیری خود را ابراز دارد؛ ج. مشاور باید در قبال مراجع و حلّ مشكل او تعهد داشته باشد؛ د. متقابلاً، مراجع نیز باید در قبال مشاور و توصیههای او، از احساس تعهد برخوردار باشد.
· ارتباطات مشاورهای از چه ساختاری تشكیل شده است؟
o 1. ارتباطات كلامی: زبان، مهمترین عامل ارتباطات انسانی و كلام، سادهترین و در عین حال كاربردیترین وسیله تبادل و تفاهم میان انسانها به شمار میرود. مشاور سعی میكند كه در گام نخست بتواند از راه گفتگو علاقمندی خویش را به ایجاد ارتباط با مراجع نشان دهد و در این راستا، میكوشد تا مُراجع را متقاعد سازد كه برای رفع و حلّ مشكل او تدبیری مقدمتر از رابطه كلامی نیست. هر چاره و تدبیری كه باید اندیشیده شود، از گذرگاه گفتار باید عبور كند تا به تدابیری رفتاری برسد. خداوند منّان، بشر را به ابزار و امكانات لازم و كافی برای ارتباطات گفتاری مجهز ساخته است تا انسانها به آسانی از طریق سخن، مقاصد، تجارب و آرمانهای خود را به یكدیگر انتقال دهند؛ البته با توجه به این نكته (اوّل اندیشه، وانگهی گفتار) مشاور خردمند، بیجا، زبان به تكلم نمیگشاید تا مبادا مُراجع را به آثار زیان بار اظهارات ناصحیح و ناشایست گرفتار سازد. و از طرفی، بی جهت سكوت اختیار نمیكند تا مبادا مراجع را از بهرهها و برخورداریهای سخن مناسب محروم گرداند.
در ارتباطات كلامی، این مراحل باید مورد توجه مشاور قرار گیرد:
الف. پذیرش روانی - عاطفی: نخستین مرحله از رویارویی مشاور با مراجع، بسیار حساس و سرنوشت ساز میباشد. در این مرحله، لازم است نسبت به مراعات آداب كلامی تحفظ كامل و كافی صورت پذیرد. در اولین برخورد با مُراجع، چه نوع ارتباط كلامی مؤثرتر است؟ چه باید گفت؟ چگونه باید گفت؟ مشاور باید تلاش كند به حسب مورد، از كلمات و عبارات و جملات دل پذیرتر و آرام بخشتر و سازمان یافتهتر استفاده كند تا مراجع را هرچه بهتر و بیشتر به جانب برقراری ارتباط كلامی جلب و جذب نماید.
نمونهای از ارتباطات كلامیای كه مشاوران معمولاً در رویارویی با مراجع به كار میگیرند، این طور میباشد: «سلام، علیكم السلام، بفرمایید، خیلی خوش آمدید، حال شما چطور است، ان شاء اللّه كه حالتان خوبِ خوب باشد، بنده با كمال میل در خدمت شما هستم، از هر كجا خودتان صلاح میدانید شروع كنید.»
ب. ارائه رهنمود آغازین: مشاور میكوشد با گفتار آغازین خود، زمینه مناسبی را برای مراجع به منظور كمك به او در راستای بازگو كردن مسائل و مشكلات خود فراهم آورد و آنچه مهم به نظر میآید، این است كه مشاور در فراخوانی مُراجع به حضور مؤثر در جلسه مشاوره موفق باشد. همواره به حسب مورد، راهكارهایی مناسب برای كسب این موفقیت وجود دارد كه مشاور باید از میان آنها، مناسبترین را برگزیند. بیان یك خاطره ساده، ترسیم یك منظره طبیعی، توصیف یك پدیده، خواندن یك قطعه ادبی، سرودن یك شعر، ارائه یك تجربه شخصی و كاربردی، طرح یك مسئله ویژه، نقل یك داستان و یا حتّی استفاده از یك ضرب المثل، میتواند نظر مُراجع را به خود جلب كند و زمینه لازم را برای شرح مشكل و یا طرح مسئله از زبان مُراجع فراهم آورد.
ج. مصاحبه حرفهای: این قسمت، مهمترین بخش ارتباطات كلامی در مشاوره را تشكیل میدهد. مصاحبه حرفهای، متوقّف بر اطلاع و آگاهی مشاور نسبت به اصول فنی، علمی و كاربردی است. طرح سؤالات مناسب به منظور ورود به فضای روحی، روانی و رفتاری مراجع، از عمده عناصر تشكیل دهنده مصاحبه مشاورهای است كه آشنایی با آن، نیاز به بحث جداگانه دارد.
د. تشخیص و اظهار نظر: مشاور معمولاً سعی میكند به دنبال مصاحبه، تشخیص عالمانه خود را در مورد مشكل مُراجع داشته باشد و مُراجع را در جریان شناسایی نوع، عوامل سبب ساز و برانگیزاننده مشكل، هم چنین تشخیص راه حل آن قرار دهد. اظهار نظر مشاور میتواند نویدبخش، مشفقانه، برانگیزاننده، اخطار كننده و حتی بیم دهنده باشد. البته بهتر است تا حدّ امكان كوتاه، گویا و رسا باشد. و باید در اظهار نظر مشاور از جنبه نویدبخشی و بیم دهندگی، جانب اعتدال رعایت گردد.
ه. توصیه و رهنمود: پس از مرحله تشخیص و اظهار نظر، نوبت به تقدیم توصیهها و رهنمودهای مشاورهای میرسد. توصیهها به جز در موارد استثنایی و ویژه، هرگز جنبه آمرانه و ناهیانه پیدا نمیكند. در عین حال، با صلابت و متانت ارائه میشود.
و. قرار بعدی: در بسیاری از موارد، جلسه اوّل مشاوره و یا حتّی جلسات بعدی پاسخ گوی نیاز مشاورهای مُراجع نمیباشد. در این صورت، در هر جلسهای كه روند مشاوره نیمه تمام ماند، لازم است جهت تكمیل مشاوره، قرار بعدی بین مشاور و مُراجع تنظیم شود. این قرار مجدد، بیشتر از طریق ارتباطات كلامی و به وسیله گفتاری تعیین كننده و جهت بخش و تعهدآور، تنظیم و پیشنهاد میگردد و پس از توافق دو طرف، در پرونده مُراجع درج و ثبت میشود.
2. ارتباطات غیركلامی: در مشاوره، صرف نظر از اهمیت كاربرد كلام و ایجاد ارتباط از راه گفتار، برخی از رفتارها و حركتهای نشان دار و بی نشان و یا مهمل، با معنا و مهم به نظر میرسند؛ از اینرو، لازم است مشاور نسبت به رفتارها و حركتها و حتّی اشارات خود در حین مشاوره دقت لازم را به عمل آورد و در انتخاب كلیشههای مناسب غیركلامی، ظرافت كامل به خرج دهد. همچنین با این كلیشهها میتوان نظر مُراجع را به خود جلب كرد و نگرش و گرایش او را تحت تأثیر قرار داد. در ارتباطات غیركلامی، صورتهایی وجود دارد، مانند:
الف. ارتباطات غیركلامی - وضعی، مثل: طرز نشستن، جهت نشستن، سطح نشستن، مكان نشستن، وضعیت ظاهری جلسه مشاوره و... هر یك از عناصر وضعی به سهم خود ممكن است ترجمان خاصی در ذهن مراجع ایجاد كند.
ب. ارتباطات غیركلامی - حركتی: مشاور به هنگام مشاوره، باید مراقب و متوجه حركات ریز و درشت گوناگونی باشد كه از خودش و یا از مراجع سر میزند. این قبیل حركات شامل حركات سر و گردن، شانهها، دستها، پاها، بدن و حركات متفرقه میباشد. هر كدام از این ارتباطات، مفهوم خاصی را القا میكند. مشاور در این موارد نیز باید تدابیر لازم را به كار بندد تا احیاناً نكتهای از نگاه او مخفی نماند و یا اسباب سوء تفاهمی را در ذهن مُراجع فراهم نسازد.
ج. ارتباطات كلامی - اشارهای: اشارهها - علائم و ابزاری كه برای اشاره كردن به كار میروند - همه به طرز گویا و جالبی جایگزین سخن میگردند. برخی از اشارات، در همه مناطق جهان مفهوم یكسان و مشابهی را افاده میكنند. برخی دیگر، متناسب با عرف و برداشتهای عرفی، مفهوم خاصی را به ذهن متبادر میسازد. اشارات باید به گونهای صحیح و شایسته كنترل، نظارت و تفسیر شوند تا از این بابت احیاناً مطلب مهمی از دید ذهن مخفی نماند و یا بی جهت و به غلط، بار ارزشی و مفهوم خاصی به ذهن القا نگردد.
د. ارتباطات غیركلامی - چهرهای: چهره هر فرد همواره با مخاطب خود سخن میگوید. حالات چهره، در واقع انعكاسی از اوضاع و احوال درونی آن فرد میباشد. در مواردی، واكنشهای افراد نسبت به یكدیگر، در حالات چهره خود را نمایان میسازد. چهره شاد و خندان، چهره گرفته و غمگین، چهره آراسته و پیراسته، چهره درهم و آشفته - چه از جانب مشاور و چه از جانب مُراجع - ارتباطات خاصی را بین این دو فرد موجب میگردد كه به اعتبار آنها خدمات مشاورهای جهت مییابد. آنچه مسلّم است، مشاور هنگامی كه بنا به هر دلیلی چهرهاش غمگین، گرفته و درهم شكسته است، باید از حضور در جلسه مشاوره و مشاوره دادن بپرهیزد. در غیر این صورت، مُراجع را دچار دردسرهای بیشتری خواهد ساخت؛ چراكه حالات چهره و رنگ رخساره معمولاً تفسیر اوضاع و اسرار درونی انسان است؛ همان گونه كه گفتار انسان تا حدودی بیان كننده وضعیت روانی و شخصیتی او میباشد.
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه، حكمت 26 میفرمایند: «مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیئاً إِلاَّ ظَهَرَ فِی فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَصَفَحَاتِ وَجْهِهِ؛ هیچ كسی مطلبی را [در دل] پنهان نكرد، مگر اینكه در لغزشهای زبان و رنگ به رنگ شدن صورتش ظاهر گردید.»
نوع دیگری از ارتباطات كه كاربرد مؤثری دارد و مشاور میتواند ارتباط را بهتر و كاملتر ادا و تفهیم كند، تعامل ارتباطات كلامی و غیركلامی است كه معمولاً به طور طبیعی و بدون صرف وقت اضافی و تدبیر پیشین صورت میپذیرد. تنها كافی است انسان از دوران كودكی نمادهای گفتاری و رفتاری متناسب با یكدیگر را از پدر و مادر و دیگر بزرگ ترها فرا بگیرد و آنها را در جای مناسب با همدیگر منطبق گرداند، مثلاً: هنگامی كه استقرار در یك مكان ثابت برای مُراجع و یا مشاور و یا هر دو ملال آور و خسته كننده باشد، در هنگام مشاوره برخاستن و راه رفتن و قدم زدن و تغییر مكان بجا و به طور متناسب، میتواند نتیجه مطلوبی را در روند مشاوره داشته باشد.
· چه عواملی را در جهت بخشی و ایجاد ارتباطات و یا به تعبیر دیگر در «روح ارتباطات مشاوره ای» مؤثر میدانید؟
o 1. هم آوایی و همبستگی: كه یكی از مهمترین عناصر در برگیرنده روح ارتباطات مشاورهای میباشد. هم آوایی به منزله هم گام شدن با زبان، لحن، روحیه، و رفتار و یا حتّی باورها و گرایشهای مُراجع در حدّ امكان میباشد. و تا آنجا مؤثر خواهد بود كه مُراجع به اشتباه و مغلطه گرفتار نگردد و یا در برابر مشاور به رفتار مقاومت برانگیزی دست نزند. در غیر این صورت، مشاور باید شیوه برخورد خود را با مُراجع تغییر دهد. هم آوایی مشاور با مُراجع و یا متقابلاً مُراجع با مشاور، حكایتگر اوج صفا و یك رنگی حاكم بر فضای مشاوره است كه به زیبایی هرچه تمام تر، ارتباطات مشاورهای را سامان بخشیده، ضمانت لازم را برای تأثیرپذیری مُراجع از جلسه مشاوره و حضور و اظهارات مشاور فراهم میآورد. راهكارهای مفید و مناسبی برای ایجاد روح هم آوایی و همبستگی وجود دارد كه برخی از آنها عبارت اند از: پذیرای خوب بودن، شنوای خوب بودن، پاسخ گوی خوب بودن.
2. ایجاد اعتماد متقابل: حسن اعتماد مشاور و مُراجع نسبت به حضور فعال یكدیگر، در فضاسازی مناسب روانی و روحی تأثیر بسزایی دارد. اصولاً، ارتباط مؤثر بدون اعتماد متقابل ثبات نمییابد و به جایی نمیرسد. ایجاد اعتماد متقابل، به راهكارهایی نیاز دارد:
الف. با صلابت و متانت سخن گفتن: سستی در كلام، اظهار شك و تردید، به كار بردن واژگانی نظیر امّا و چه بسا و شاید، از این شاخه به آن شاخه پریدن، بی حاصل و بی مورد سخن گفتن، پرگویی بیش از حدّ نیاز، سكوت بی مورد، كم گویی بی مورد، مكثهای طولانی و بی فایده، از جمله عواملی است كه اعتماد متقابل مشاور - مُراجع را به مخاطره میاندازد؛ پس با صلابت و متانت باید سخن گفت.
ب. توجیه مشاور - مُراجع: این امر یكی از شرایط لازم برای رابطه راهله متقابل میان مشاور و مُراجع است. مُراجع این طور مشاور را توجیه میكند: «دلم شور میزند؛ دلتنگی دارم؛ كسی را بهتر از شما ندیدم تا احوال خودم را برایش باز گویم؛ آیا حدس من درست است؟ شما را به خدا اگر كاری از دستتان برمی آید، مرا به دیگری حواله ندهید؛ شما را امین و مورد اعتماد خود میشناسم.»
مشاور هم این طور توجیه میكند: «من اینجا حضور پیدا كردم تا در خدمت شما باشم؛ اگر كاری از دست من برآید، با كمال میل انجام خواهم داد؛ اساساً وقت و توان من وقف شماست؛ دعا كنید كه بتوانم انجام وظیفه كنم؛ خداوند توفیق خدمت به امثال شما را از من دریغ ندارد؛ خواهش میكنم راحت باشید و هرچه فكر میكنید باید بگویید، بیان دارید.»
ج. برخورد صادقانه: مبنای مشاور و مُراجع در جلسه مشاوره، باید بر این اساس باشد كه از طفره رفتن، ندانم كاری و ندانسته سخن گفتن بپرهیزند. آنان باید در مواردی كه نسبت به مطلبی آگاهی ندارند، به راحتی اظهار كنند كه نمیدانند.
د. پرهیز از وعدههای بی مورد و نامطمئن: عدم عمل به وعده، باعث فراهم شدن سلب اعتماد مُراجع میشود؛ لذا لازم است مشاور نخست تمام جوانب امر را در نظر بگیرد؛ چنانچه از شرایط و لوازم جانبی یك مطلب مطمئن گردید، آنگاه به مراجع وعده انجام كاری را بدهد.
ه. همراهی و هم نوایی با مُراجع.
و. رعایت شأن مُراجع: در مقام ایجاد ارتباط مؤثر و پویا مبادا شأن و حرمت شخصی و شخصیتی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی مُراجع مورد غفلت قرار گیرد.
ز. پرهیز از واگرایی صریح و مستقیم: واگرایی صریح و مستقیم نسبت به گفتار و یا رفتار و حركات مُراجع، در بسیاری از موارد نه تنها موجب شكستگی روانی مُراجع میشود، بلكه اعتماد او را نسبت به مشاور و مشاوره از بین میبرد.
3. ایجاد آرامش: برای ایجاد آرامش نسبی، راهكارهایی همچون: گفتار و رفتار نویدبخش از طرف مشاور و تقویت باور و اعتماد مُراجع، جهت بالا بردن اعتماد به نفس او در نظر گرفته شده است، مثلاً: «خوشبختانه به موقع اقدام كرده اید؛ امید میرود به خواست خداوند در كوتاهترین فاصله زمانی بتوانید بر مشكل خود فائق آیید؛ افرادی در شرایط بدتری بوده اند و با حوصله و پی گیریهای مجدّانه خودشان سامان گرفته اند؛ با یاری خداوند شما هم به نتیجه دلخواهتان خواهید رسید ان شاء اللّه.»
· منظور از توصیه در مشاوره چیست؟ مشاور برای آمادگی ارائه توصیههای مشاورهای، چه اسلوبی را باید مراعات كند؟
o منظور از توصیه، «آن دسته از راهكارهای اصلاحی و یا درمانی است كه توسط مشاور، متناسب با ساختار و ماهیت مسئله، مشكل و یا نابهنجاری، به منظور كمك به مُراجع و در جهت حلّ مشكل، رفع نابهنجاری و یا درمان اختلال، ارائه گردد.»
همیشه فرض بر این است كه مشاور از جهت علمی و تجربی آمادگی لازم را برای ارائه توصیهها دارد. با این وجود، گاهی ممكن است شرایط جسمانی، همچون: بیماری و خواب آلودگی و یا روانی، مثل: از دست دادن عزیزی، مانع از بهره برداری وی از علوم و تجارب كاربردی خود در راستای ارائه توصیههای مشاورهای باشد. در این صورت، به درستی نمیتواند توصیهای ارائه دهد.
امّا اصولی را كه در آمادگی مشاور لازم است رعایت شود، عبارت اند از:
1. آراستگی ظاهری: سر و وضع، لباس و امكاناتی كه در اختیار مشاور قرار دارد، باید از آراستگی چشم نوازی برخوردار باشد تا در منظر مُراجع ناخوشایند نیاید؛
2. آرامش روانی: گفتار و رفتار مطلوب و پسندیده مشاور، حكایت از روان آرام او دارد. آرامش روانی مشاور، نقش بسزایی در اعتماد مُراجع نسبت به مشاور ایفا میكند؛
3. رعایت تشریفات: مراعات آداب و تشریفات مربوط به توصیهها، نظیر: ورود و خروج مناسب، گزینش كلمات و عبارات موزون و متناسب، از جمله اصولی است كه مشاور باید به هنگام ارائه توصیه به آنها توجه داشته باشد؛
4. سرزندگی: شادابی و سرزندگی، از اموری است كه باید در رفتار مشاور مشهود باشد؛
5. حلم ورزی مشاور: (البته در بحث آمادگی برای ارائه توصیهها، آمادگی مُراجع و همچنین مساعدت شرایط جانبی هم مطرح است كه نیاز به یك بحث جداگانهای دارد.)
· مشاور در هنگام توصیه كردن و برای اینكه بتواند توصیهها را از جنبه كیفی و كمی سازمان دهی و برنامهریزی كند تا میزان تأثیرگذاری خود و اثرپذیری مراجع را بالا ببرد، چه آداب و نكاتی را باید رعایت كند؟
o 1. مشاور قبل از ورود به جلسه مشاوره و نیز به هنگام ارائه هر نوع راهكار و یا توصیه مشاورهای، به یاد خداوند باشد و بر او توكل كند و آمادگی روحی و معنوی لازم را كسب نماید و در راه كمك به مُراجع، از خداوند مدد بجوید. این كار، صرف نظر از اینكه شخص مشاور را از جهت روحی و معنوی تقویت میكند، تأثیر تربیتی ویژهای را در روان و رفتار مُراجع بر جای میگذارد.
2. مشاور تا آنجا كه برایش میسّر است، توصیهها را با لحن دلنشین و جذّاب ارائه دهد. این كار میتواند در [تقویت] روحیه مُراجع مؤثر باشد.
3. مشاور تا آنجا كه ممكن است بر لحن و ساختار علمی و تجربی موجّه تأكید ورزد. در صحنه مشاوره، مُراجع انتظار دارد هر دستور العمل مشاورهای كه ارائه میشود، قبل از هر چیزی دارای شأن و وجهه علمی باشد.
4. در ارائه توصیهها مواظب باشد حقوق دیگران تضییع نگردد. پارهای از مشكلات مُراجع، به نوعی با حقوق انسانی دیگران گره خورده است. در این صورت، مبادا مشاور در تقدیم توصیه هایش به مُراجع احیاناً و بدون توجه، خواسته یا ناخواسته، به حقوق افرادی كه درگیر این ماجرا هستند لطمه وارد سازد! در هر صورت، احتیاط را نباید از دست داد.
5. مشاور در موارد غیر ضروری، از تعرّض به اصول ارزشها و باورهای مُراجع اجتناب ورزد. چنانچه مُراجعی از جهت ارزشها و باورهای دینی و اعتقادی، با مشاور خود هم فكری و هم رأیی نداشته باشد و مشكل او نیز ارتباطی با اصول اعتقادات و ارزشهای او پیدا نكند، در این صورت، ضرورتی ندارد كه مشاور در مقام بررسی و حلّ مشكل او، به اعتقادات و ارزشهای وی تعرض نماید و احیاناً آنها را زیر سؤال ببرد.
6. از ارائه توصیهها بر اساس خوشایند و بدآیند مُراجع پرهیز كند. گاه میشود كه مشاور، ناخواسته و ناخودآگاه به دلایلی تحت تأثیر شأن و شخصیت و یا منزلت اجتماعی و فرهنگی و یا حتّی شغلی و اقتصادی مُراجع قرار میگیرد. در این صورت، مراقبت لازم مشاور شرط اساسی موفقیت او میباشد. مشاور هرگز نمیبایست تحت تأثیر شأن و شخصیت مُراجع به او پاسخ دهد. در غیر این صورت، توصیهای ارائه میكند كه خوشایند مُراجع است؛ امّا به مصلحت او تمام نمیشود. و یا برعكس، از توصیهای سرباز میزند كه بدآیند مُراجع است؛ امّا به خیر و مصلحت او میباشد. مشاور به جای اینكه او را از ضرر و زیان برحذر دارد، با توصیههای خود اسباب ضرر و زیان مُراجع را فراهم میآورد.
7. مشاور هنگام احساس نیاز به مشورت با دیگران، از مشورت با همكاران و استادان مشاور دریغ نورزد. مشاور بودن، مشاور را از مشاوره با دیگران بی نیاز نمیكند.
8. مشاور در جلسه مشاوره و در حضور مُراجع، كار خود را با دعا به درگاه الهی و درخواست درمان و رفع مشكل و بهبودی مراجع به پایان ببرد. چه خوب است مشاوری كه به تأثیر دعا و معنویت معتقد است، به همراه ارائه توصیهها به مُراجع اظهار دارد: «من برای صحّت و عافیت شما دعا میكنم.» اظهار این مطلب، مُراجع را نسبت به الطاف خداوند امیدوارتر میسازد و او را برای پناه آوردن به درگاه الهی و درخواست كمك از او تشویق و مهیا میكند. امروزه، توجه به دعا به عنوان یك شیوه كارآمد درمانی در میان انسانها به ویژه جوامع غربی، نظر بسیاری از كارشناسان را به خود جلب كرده است.
· در پایان اگر توصیه یا سفارشی برای خوانندگان مجله دارید، بیان فرمایید؟
o تا امكان دست میدهد و فرصت باقی است، برای فراگیری اصول و فنون مشاوره به صورت نظری و كاربردی برنامهریزی و سرمایه گذاری كنید. آشنا شدن با اصول و فنون مشاوره، سرمایه علمی - كاربردی است كه میتواند به نحو شایسته در اختیار مبلغان قرار گیرد تا از آن برای ارائه خدمات مشاورهای به مراجعان بهره برداری كنند و بسیاری از مشكلات ساده و اولیه را كه در صورت بی توجهی میرود تا به بحران تبدیل شود، به كمك مشاوره برطرف گردانند.
· از حضرت عالی به خاطر فرصتی كه در اختیار مجله گذاشتید، تشكر میكنیم و امیدواریم در آینده نیز بتوانیم از محضرتان بهرهمند شویم.
o موفق و پیروز باشید.
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) بحار الانوار، ج 71، باب 93، روایت 16، ص 404.
افزودن دیدگاه جدید