گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین رهنمایی؛ آشنایی با اصول و فنون مشاوره (1)
نام نشریه: مبلغان، شماره 99
اشاره
حجة الاسلام والمسلمین آقای سید احمد رهنمایی، از استادان حوزه و دانشگاه است كه علاوه بر تحصیل دروس حوزوی دارای دكترای فلسفه و تربیت و تعلیم نیز میباشد. كتابهای «غرب شناسی»، «درآمدی بر مبانی ارزشها» و «آشنایی با اصول و فنون مشاوره» و دهها مقاله دیگر، از جمله تألیفات ایشان است.
آنچه میخوانید، حاصل گفتگویی است كه با ایشان در موضوع آشنایی با اصول و فنون مشاوره در تبلیغ ترتیب داده ایم و در تنظیم بحث، از كتاب «آشنایی با اصول و فنون مشاوره» ایشان بهره برده ایم.
· لطفاً در مورد اهمیت و شناخت مشاوره در تبلیغ توضیح دهید.
o امروزه با توجه به پیچیدهتر شدن زندگی و حساسیت روز افزون نقشها و وظایف تربیتی، هنگامی نقش یك مبلّغ مذهبی به خوبی و شایستگی ایفا میشود كه وی با حرفه مشاوره به صورت عمومی و یا دست كم در حد امدادهای اولیه آشنا باشد تا در رویارویی با مراجعان خویش، به تناسب شرایط و امكانات بتواند از اصول و فنون مشاوره بهره برداری كند. بسیار شده كه یك راهنمایی و مشاوره ساده، به حسب نقشی كه در پیشگیری از عوارض و مشكلات روانی، تربیتی، رفتاری دارد، به مراتب از هر گونه اقدام درمانی بهتر و مفیدتر بوده است. آشنایی با اصول و فنون مشاوره، حتی در بهینه سازی شرایط تبلیغ و بهره برداری از فرصتها و امكانات تبلیغی بسیار مؤثر میباشد.
· مشاوره اصطلاحی چه فرقی با مشورت معمولی دارد؟
o مشاوره به مفهوم اصطلاحی خود، فرآیندی فراتر از شور و مشورت ساده میباشد. در مشورت، هیچ گونه تعهد و التزامی نسبت به عناصر و لوازم مشاوره صورت نمیپذیرد. درست است كه در مقام مشورت، سعی داریم از كسانی مشورت بجوییم كه آنان را شایسته مشورت دادن میشناسیم؛ امّا این امر موجب نمیشود كه همیشه مشورت معمولی و رایج، رتبه و اعتباری در حد رتبه و اعتبار مشاوره اصطلاحی داشته باشد.
البته باید توجه داشت كه این نكته، از ارزش و شایستگی ذاتی مشورت نمیكاهد و به اعتبار حقیقی آن لطمهای وارد نمیسازد، بلكه بیانگر این است كه شور و مشورت ساده، از جنبه آثار كاربردی خود، به منزلت و رتبه مشاوره فنی نمیرسد و نیازها و خواستههای مشاورهای را تأمین نمیكند؛ با این وجود، مشورت و مشاوره در پارهای از موارد با یكدیگر هم خوانی دارند و میتوانند بر یكدیگر منطبق گردند كه مشورت از حد یك نظرخواهی از صاحب مشورت فراتر رود و از معیارهای اساسی مشاوره بهره مند گردد.
برای مشورت دادن، كافی است كه فرد مشورت دهنده از آگاهی نسبی پیرامون موضوع مورد مشورت و همچنین از برخی ویژگیهای شخصیتی، اخلاقی و علمی برخوردار باشد.
در برخی از روایات و احادیث به پارهای از ویژگیها و صفات خلقی و رفتاری مشورت دهنده اشاره شده است و متقابلاً، پارهای از صفات و ویژگیهای شخصیتی و رفتاریای كه اعتبار مشورت دادن را خدشه دار میكند، مورد توجه قرار گرفته است. در مورد صفات خلقی و رفتاری، حضرت امیر المؤمنین علیه السلام میفرمایند: «اَفْضَلُ مَنْ شاوَرْتَ ذُو التَّجَارِبِ؛ (1) افراد با تجربه برترین كسانی هستند كه با آنان مشورت میكنی.»
در روایتی دیگر، حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «خَیرُ مَنْ شاوَرْتَ ذَوُوا النُّهی وَالْعِلْمِ وَاُولُوا التَّجارِبِ وَالْحَزْمِ؛ (2) صاحبان عقل و علم و افراد با تجربه و دوراندیش، بهترین كسانی هستند كه با آنان مشورت میكنی.»
رسول اكرم صلی الله علیه وآله در رابطه با كسانی كه مشورت با آنها نهی شده است، میفرمایند: «یاعَلِی لا تُشاوِرْ جَباناً فَاِنَّهُ یضَیقُ عَلَیكَ الْمَخْرَجَ وَلا تُشاوِرِ الْبَخِیلَ فَاِنَّهُ یقْصُرُ بِكَ عَنْ غَایتِكَ وَلا تُشاوِرْ حَرِیصاً فَاِنَّهُ یزَینُ لَكَ شَرَهاً؛ (3) ای علی! با انسان ترسو مشورت مكن كه او راه خلاصی [از مشكل] را بر تو تنگ میگرداند. با بخیل مشورت مكن كه او تو را از دستیابی به هدف منصرف میگرداند. همچنین با شخص حریص مشورت مكن كه او آزمندی را در دید تو زیبا جلوه میدهد.»
هر چند این گونه شرایط هم میتواند عنصری از عناصر مشاوره فنی و اصطلاحی مورد نظر و از شرایط لازم مشاوره محسوب گردند، امّا در مشاوره مورد نظر معیارها و عناصر دیگری دخیل است كه آن را از هدایت جویی و راهنمایی تا حدودی متمایز میگرداند. این معیارها و عناصر به طور پراكنده از روایات دیگری قابل استخراج میباشند كه ما آنها را در جای خودش مورد بررسی و استفاده قرار خواهیم داد.
مشاوره در واقع یك جریان است؛ جریانی از فعالیتهای شناختی، تشخیصی و رفتاری كه مشاور، ضمن دعوت به همكاری و همراهی، مسئول سامان بخشیدن به آن جریان میباشد. بدین ترتیب میتوان تأكید كرد كه مشاوره یك فرآیند است.
برای دریافت مفهوم روشن تری از مشاوره، این تعریف را میتوان كرد كه «مشاوره، فرایند پویایی است كه طی آن، مشاور براساس اصول ارتباطات انسانی معنادار و با تكیه بر مهارتها و تجربههای سودمند، به برقراری ارتباط با مرُاجع پرداخته، به وی فرصت میدهد كه به راحتی و با آرامش خاطر، مسئله، مشكل و یا رفتار نابهنجار خود را مطرح نماید.»
فرایند مزبور، امر مصاحبه یاورانه را سامان بخشیده، زمینه را برای تشخیص و رفع مشكل و یا درمان نابهنجاری مُراجع فراهم میآورد. قابل توجه اینكه پاسخ مقتضی و قانع كننده، رفع مشكل به طور كامل و یا درمان اختلال و نابهنجاری به طور اساسی، منوط و مشروط به عواملی از جمله نظارت مستمر بر روند تشخیص، ارزیابی، پاسخ دهی، مشكل زدایی و سامان دهی ادراك، رفتار و روان مراجع میباشد. با این بیان، باید گفت: «مشاوره، حرفهای یاورانه است كه مستلزم خدماتی راهبردی، كاربردی، سامان بخش و یاورانه میباشد.»
· اهداف شما از مشاوره دادن چیست؟
o ما مشاوره میدهیم تا
1. مشكل و مسئله آن گونه كه هست به مُراجع باز شناسانده شود؛
2. راهكارهای ارائه پاسخ مناسب مسئله به مُراجع در نظر او روشن گردد؛
3. راه و یا راههای پیش گیری از بروز نابهنجاری به مُراجع آموزش داده شود؛
4. مُراجع یاد بگیرد كه چگونه اوضاع و شرایط را كنترل كرده و بر آنها چیره گردد؛
5. نسبت به شیوههای درمان نابهنجاری مورد ابتلای خویش، آگاهی یافته، آن شیوهها را به خوبی به كار بندد؛
6. ضمن آگاهی از محدودیتها و نارساییهای روان شناختی و یا رفتاری خود، در رفع آنها با جدّیت بكوشد؛
7. راه اصلاح نابسامانیهای رفتاری خود را دریابد و خویشتن را اصلاح كند؛
8. از تواناییها، استعدادها و امكانات وجودی خویش مطلع گردد و زمینه بهره برداری كامل از آنها را در خود فراهم آورد؛
9. فرایند تصمیم سازی، تصمیم گیری و توانایی بر سازگاری را برای خود تسهیل نماید؛
10. مشاور نیز در حد امكان، با نظارت و كنترل دقیق و فراگیر بر روند اصلاح و درمان مُراجع، او را از توصیههای ارشادی و توجیهی خود بهره مند گرداند.
دستیابی به اهداف دهگانهای كه بیان كردیم، هنگامی میسر خواهد شد كه فرایند مشاوره، از نقطه شروع تا نقطه پایان، یا به تعبیری از مرحله فضاسازی تا مرحله رفع و حل مشكل، به صورت مطلوب و شایسته سامان یافته باشد.
· عناصری كه در ارتباط با مشاوره، نقش كلیدی و اهمیت حیاتی دارند كدامند؟
o 1. ارتباطات حرفهای، تكیه گاه مشاوره: ارتباطات حرفهای بین مشاور و مُراجع، كلیدواژه مشاوره به شمار میرود. این نوع ارتباطات لازم است یاورانه، صمیمانه، قاطعانه، عمیق، پایدار و موجّه باشد.
2. شركت مشاور در حلّ مشكل مُراجع: به دنبال طرح مسئله توسط مُراجع، زمینه مساعدی جهت ورود مشاور به فضای زندگی و احوال شخصی مُراجع فراهم میگردد. این ورود مستلزم تنظیم مجموعهای از فعالیتهای اخلاقی و انسانی بین مشاور و مُراجع، به منظور همكاری در رفع مشكل مُراجع میباشد. اجازه ورود مشاور به فضای خصوصی مُراجع، با توجه به نوع مشكل، براساس اطمینان و اعتمادی است كه مُراجع نسبت به مشاور پیدا كرده است.
بدین ترتیب، مشاور تنها اجازه ورود مییابد؛ اما به جز در موارد اندك و استثنایی، نمیتواند در امور شخصی مُراجع دخالت كند. نظیر آن گاه كه از شما به عنوان مثال برای دیدار از یك نمایشگاه دعوت به عمل میآید، شما وارد فضای نمایشگاه میشوید و به تماشای قسمتهای مختلف آن میپردازید؛ امّا به جز در موارد استثنایی، اجازه ندارید شخصاً به دستكاری، تغییر و یا نقل و انتقال وسایل نمایشگاه اقدام كنید.
3. عدم تصمیمگیری به جای مُراجع: اصل بر این است كه مشاور هیچ گاه به جای مُراجع تصمیم نگیرد؛ بلكه تمام تلاش و همت خویش را به كار بندد تا مُراجع را برای تصمیم گیری در راستای بهبود وضعیتش برانگیزد. مُراجع ممكن است در رویارویی با راهكارهای مشاورهای، به یكی از این سه موضع روی آورد:
الف. فعالانه، آگاهانه و مختارانه تصمیم میگیرد كه به راهكارهای مشاورهای ملتزم و پای بند گردد؛
ب. در مقابل راهكارها، عكس العمل منفی و طرد كننده نشان میدهد؛
ج. از واكنش منفی میپرهیزد؛ اما اظهار میدارد كه چون شما (مشاور) درخواست كرده اید، من انجام میدهم وگرنه خودم چندان اعتقاد و تمایلی به این امر ندارم. از این سه موضع، تنها صورت اوّل مطلوب و كارآمد میباشد.
امّا اگر تصمیم مُراجع آگاهانه و مختارانه بود و از طرف او اقدام مناسبی صورت گرفت، این امر چهار مورد زیر را در پی خواهد داشت:
الف. بیانگر انگیزه مُراجع برای بهبودی، درمان و رفع نابسامانیهایش میباشد؛
ب. تعهد او را در قبال رهنمودها و توصیههای مشاور نشان میدهد؛
ج. با درگیری مُراجع در امر درمان و سامان دهی رفتاری، تجربههای مثبت و كارآمدی از فعالیتهای سامان دهنده در اختیار مُراجع قرار میگیرد؛
د. امر هنجارسازی و یا درمان را تسریع میبخشد.
4. اعطای بینش به مُراجع: مشاور با ارائه راهكارهای نویدبخش و امیدوار كننده و احیاناً اخطارهای بجا و مناسب، در صدد اعطای بینش و راهنمایی به مُراجع برمی آید. در این راستا، مشاور میكوشد تا:
الف. اطلاعات مفید و لازم را در اختیار مُراجع قرار دهد؛
ب. پیشنهادها و توصیههای مؤثر و كاربردی را ارائه كند؛
ج. برای رفع و حل مشكلات مُراجع اقدامات شایسته را به عمل آورد؛
د. به گونهای گرایشها و اندیشههای نادرست مُراجع نسبت به موضوع مورد نظر را متحول گرداند؛ چرا كه اگر گرایشها و اندیشههای غلط اصلاح نشود، زمینه برای اصلاح و درمان فراهم نمیگردد. هنگامی كه مُراجع به اشتباه تصور میكند كه پوست بدنش آب را به خود نمیگیرد، در وضو و غسل دچار وسواس میشود. یا مُراجعی كه خیال میكند فضاهای تاریك، محل تجمع موجوداتی وحشتناك و ترسناك است، دچار وحشت از تاریكی میگردد و حتی چه بسا بر اساس خیال غلط خود، تصاویر و اشكال وحشتناكی نیز در نظرش پدیدار گردند، در این موارد باید نگرشها و تصورات نادرست شناسایی شود و گرایشهای واقع بینانه جای آنها را بگیرد، تا رفتارهای نابهنجار به رفتارهای بهنجار تبدیل گردد.
5. نظارت بر سامان بخشی مُراجع: نظارت مستمر و پیگیری مشاور بر امر اصلاح و درمان مُراجع - خواه مستقیم باشد و خواه غیرمستقیم - بر استحكام مشاوره میافزاید و انگیزه و تلاش مشاور و مُراجع را تا رسیدن به نتیجه و مقصود نهایی تقویت میكند. نظارت مزبور، از اصول مسلم سامان دهی رفتار به شمار میرود؛ به گونهای كه بدون اعمال نظارت فراگیر بر روند مشاوره و درمان، نتیجه مطلوب حاصل نمیگردد.
6. تعهدها بین مشاور و مُراجع: این تعهد، از سنخ تعهدهای حرفهای و احیاناً شغلی است كه حسب اخلاق و آداب حرفه و شغل، صاحبان حِرَف و مشاغل به آن ملتزم و پای بند میگردند. در باب مشاوره، چنین تعهدی لزوماً نه اظهار كردنی است و نه نوشتنی. حتی ممكن است به وجود آن اشاره هم نشود؛ بلكه این تعهد از روح و حقیقت و كارآیی مشاوره اقتباس میگردد و به واسطه حضور آن، مشاوره استقرار و استمرار مییابد.
7. ارتباط آری، وابستگی هرگز: ارتباطات، اساسیترین ركن مشاوره به شمار میرود؛ اما در مقام ارتباط، نباید از حدّ اعتدال خارج شد. افراط در این مورد ممكن است به وابستگی مُراجع بیانجامد؛ همان گونه كه تفریط در این زمینه ممكن است جدایی مُراجع را [از مشاور] به دنبال داشته باشد. به منظور كنترل چنین وضعیتی، لازم است مشاور میزان اعتماد به نفس را در مُراجع بالا ببرد و با ابراز محبّت بجا و مناسب، او را برانگیزاند تا تنها به وقت مقتضی و به هنگام ضرورت و با پیشنهاد مشاور مراجعه مجدد صورت پذیرد.
· لطفاً بفرمایید كه فرایند مشاوره، دارای چه اركان و اجزایی میباشد؟
o 1. فضاسازی: فضاسازی مناسب، اولین و مهمترین بخش مشاوره محسوب میگردد. در فضاسازی، لازم است كه مشاور، نخست فضاسازی ظاهری و ساختاری داشته باشد. اگر مشاور به پشتوانه مركز مشاورهای كه در آن خدمات مشاورهای ارائه میدهد، به تنظیم فضای ظاهری مشاوره و آرایش مكان مثل: رنگ آمیزی و نقاشی، نصب تصاویر و تابلوهای نفیس و استفاده از گلهای طبیعی بپردازد، جلسات مشاوره مطلوبتر شده، و ثمربخش بودن مشاوره هم سرعت مییابد.
امروزه از فضاسازی ظاهری و روانی در تبلیغات اقتصادی و بازرگانی به وفور بهره برداری میشود. تصاویر، اشكال و رنگ آمیزیهای متنوع و چشم نواز، كار توزیع و فروش كالاها و تولیدات را به مراتب آسانتر كرده است. در روان شناسی رنگها و نقاشیها، برای هر رنگ و نقشی زبان و تأثیری ویژه در نظر گرفته میشود. به عنوان نمونه، در رستورانهای زنجیرهای مك دونالد كه اصالتی آمریكایی دارد و در گوشه و كنار جهان غرب و شرق شعبههای ویژهای دایر كرده است، از دو رنگ قرمز و نارنجی در رنگ آمیزی ساختمان، دیوارها و لباس هم شكل كاركنان، بهره برداری مطلوب و حساب شدهای به عمل آمده است. تمامی این بهره برداریها، جنبه روان شناختی دارد. تركیب این دو رنگ و آرایش آنها در كنار یكدیگر، به گونهای است كه جاذبه خاصی در دیدگان مشتریان ایجاد كرده، آنها را به سمت رستوران برای صرف غذا میكشاند.
ایجاد فضای روحی و روانی؛ یعنی فراهم ساختن اسباب تقویت روان، پرهیز از ایجاد آشفتگی روانی و همچنین فضاسازی معنوی و روحانی، یاد خداوند، دعا، توجه به خزائن و معادن رحمت باری تعالی، آهنگ و نوای قرآنی، هر یك میتواند در فضاسازی معنوی و روحانی جلسه مؤثر باشد.
2. برقراری رابطه: دومین جزء عملیات مشاوره، برقراری رابطه است. ارتباط مشاور با مُراجع، در درجه نخست مبتنی بر ارتباطی است كه ابتدا از جانب مُراجع شروع شده است و لازم است كه مشاور در پاسخ به درخواست مُراجع برای برقراری ارتباط مشاورهای، واكنش مناسب و مطلوبی ارائه دهد. حال این رابطه یا كلامی است، یا كلامی و رفتاری، و یا ترسیمی و نوشتاری، و یا رفتاری تنها.
3. مصاحبه: فرایند مشاوره بدون ترتیب و تنظیم مصاحبه، مشاورهای مهمل و بی معنا خواهد بود. در واقع، مصاحبه حلقه مركزی زنجیره فرایند مشاوره را تشكیل میدهد. مصاحبه مشاورهای از جنبه ساختاری و محتوایی، چارچوبها و ظرافتهای خاص خود را دارد.
4. عملیات تشخیصی: عملیات تشخیصی و شناسایی نوع مشكل و اختلال، و طبقه بندی آن بر حسب عوامل پدیدآورنده به گروههای روان شناختی، تربیتی و طبی، كاری نسبتاً دشوار و سخت میباشد كه با فضاسازی مناسب قابل پیگیری است. هر یك از این گروه اختلالات، بر حسب ویژگیها و عوامل پدیدآورنده آن كدبندی میشوند. اختلالات روانی، معمولاً نشانهها و عوامل مخصوص خود را دارند. به عنوان مثال، فردی كه دچار وسواس ناشی از عوامل روان شناختی است، معمولاً تحت تأثیر یك یا چند عامل روان شناختی، اعتماد به نفس خود را از دست داده است. این وضعیت، متناوباً به كارها، برنامهها و رفتارهای روزمره فرد مبتلا سرایت كرده و وی را گرفتار وسواس ساخته است.
فردی كه مبتلا به وسواس ناشی از عوامل تربیتی است، تحت تأثیر تربیت یك مربی وسواسی - مادر یا هر كس دیگر - رفتار وسواس گونه را فرا گرفته است؛ امّا فردی كه وسواس او ناشی از اختلالات طبی است، معمولاً از یك مشكل و یا بیماری جسمانی ویژهای رنج میبرد كه این بیماری، او را به رفتارهای وسواس گونه كشانده است. به منظور دریافت اطلاعات بیشتر در مورد اختلالات روانی ناشی از عوامل طبی، میتوانید به كتاب «خلاصه روانپزشكی علوم رفتاری - روانپزشكی بالینی» كاپلان، ترجمه دكتر پورافكاری، ج 1 مراجعه كنید.
5. توصیه: بعد از ایجاد ارتباط و اقدام به مصاحبه و تشخیص، طبعاً نوبت به ارائه توصیههای مشاورهای میرسد. یك توصیه مشاورهای، به تبع ارتباطات، مصاحبه و عملیات تشخیص، از ویژگیهای حرفهای بودن برخوردار میباشد و شرایط و لوازم خاص خود را دارد. گرچه در مقام توصیه، لازم است مشاور وجهه اخلاقی خاصی را به نمایش گذارد و آداب اخلاقی را رعایت كند.
6. پیگیری: تردیدی نیست كه ثمربخشی مشاوره، مستلزم پی گیریهای مشفقانه و مجدّانه مشاور میباشد. این پی گیریها كه ممكن است به طور مستقیم یا غیر مستقیم اعمال گردد، لوازم و شرایط خاص خود را دارد و باید در چارچوب ویژهای صورت پذیرد. در اغلب موارد، پی گیریها به پیشنهاد مشاور و با موافقت مُراجع، بر عهده مُراجع گذاشته میشود و گزارش آن، به منظور اقدامات بعدی به سمع و نظر مشاور میرسد.
در هر صورت، فضای مناسب برای مشاوره، این امكان را به مشاور میدهد كه به سرعت و به آسانی بتواند ضمن ایجاد ارتباطات مشاورهای، زمینه را برای مصاحبه مساعد سازد و از این طریق بر كم و كیف توصیههای مشاورهای واقف گردد، تا بدین وسیله مُراجع را به واكنش مناسب وادارد.
ادامه دارد... .
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) غرر الحكم و درر الكلم، عبد الواحد تمیمی آمدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چ اوّل، 1366، ح 3279.
2) همان، ح 4099.
3) بحار الانوار، علامه مجلسی، تهران، اسلامیه، ج 70، ص 304.
افزودن دیدگاه جدید