مصاحبه با مبلّغان نمونه (5) حجت الاسلام رحیم تقى پور
نام نشریه: مبلغان ، آذر و دی 1387 ، شماره 110
اشاره
حجت الاسلام كریم تقىپور، از مبلّغان واحد همكارى حوزه و آموزش و پرورش مىباشند كه علاوه بر كسب موفقیتهایى در عرصه تبلیغ، به امر تدریس در حوزه علمیه قم نیز مشغول هستند و در سال جارى به عنوان استاد نمونه و همچنین از طرف دفتر نكوداشت برترینهاى تبلیغ در حیطه جوانان، به عنوان مبلّغ برتر معرفى شدهاند.
* * *
· با سلام و تشكر از شما به خاطر شركت در این مصاحبه، بفرمایید: عوامل جذب و استقبال مخاطبان را در چه چیزهایى مىبینید؟
در اینباره مىتوان به عواملى اشاره كرد كه در امر تبلیغ، بسیار مهماند. این عوامل عبارتاند از:
الف. پیامرسان؛
ب. پیامگیرنده؛
ج. پیام (محتوى)؛
د. مكان یا محل انتقال پیام.
الف. عوامل مربوط به پیامرسان
1. تخلق به اخلاق پسندیده؛
از جمله نكاتى كه قرآن كریم درباره تبلیغ و پیامرسانى بیان مىكند، اخلاق پسندیده و صحبت نرم با مخاطب است؛ از اینرو خشونت را رد مىكند و در اینباره مىفرماید: «وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛ (1) «اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مىشدند.»
مبلّغ باید خصلتهاى خوب را در خودش ملكه كند. آیت اللّه جوادى آملىحفظه اللّه در این باره مىفرماید: «وقتى یك طلبه، توى خیابان راه مىرود، راهرفتنش، نگاهكردنش، طرز پوشش و ادب و طرز برخوردش با دیگران، به مردم اخلاق یاد مىدهد.»
2. اخلاص و بىتوقعى؛
یكى از مهمترین عوامل موفقیت مبلغ، اخلاص در عمل و بىتوقعى است. امیرمؤمنانعلیهالسلام مىفرماید: «وَاَخْلِصْ فِى الْمَسْئَلَةِ لِرَبِّكَ فَاِنَّ بِیدِهِ الْعَطاءَ وَالْحِرْمانَ؛ (2) خواستهات را تنها از پروردگارت بخواه؛ زیرا عطاكردن یا محروم كردن فقط به دست اوست.» همچنین آمده است: «وَ یا اِلهِى بِیدِكَ لا بِیدِ غَیرِكَ زِیادَتِى، وَنَقْصِى وَ نَفْعِى وَضَرِّى؛ (3) خدایا افزونى، كمى، نفع و ضرر من فقط به دست توست نه به دست غیر تو.» پس همه چیز به دست خداوند است؛ حتى اثرى كه در حرفها و كار یك مبلّغ است.
3. دلسوزى و خیرخواهى؛
4. برقرارى ارتباط عاطفى؛
نخستین قدم و اصلاً چاشنى تبلیغ، برقرارى ارتباط عاطفى مبلغ با مخاطب خودش است كه باید به فراخور موقعیت انجام بگیرد؛ مثلاً بنده، جلسه سخنرانى را با دعاى امام زمانعلیهالسلام یا همخوانى اشعارى با ریتم خاص، و یا با یك سؤال آغاز مىكنم.
5. ارتباط و پیگیرى حل مشكلات مخاطب در صورت لزوم؛
6. ارتباط با خانواده مخاطب و تشویق كلامى مخاطب، نزد خانوادهاش؛
7. جلسات سخنرانى به صورت منظم و با موضوعات متنوع و مورد نیاز مخاطب؛
8. قرار دادن ساعات مخصوصى براى پرسش و پاسخ و مشاوره؛
این كار را چه در محل تبلیغ و چه از طریق تلفنى در وقت اعلامشده در اختیار مخاطبانم قرار مىدهم. جا دارد در اینجا از همسرم كه در ارائه این برنامه در قسمت مشاوره خواهران، كمك بنده هستند، تشكر و قدردانى كنم كه ایشان در موفقیتهاى بنده، بسیار مؤثرند.
9. دعوت از اساتید؛
گاهى از اساتید و افراد متخصص در بعضى موضوعات دعوت مىكنم.
10. توجه به نیازهاى عاطفى مخاطب؛
11. شنونده خوب بودن براى مخاطب، هنگام صحبت و ابراز احساسات.
ب. عوامل مربوط به پیامگیرنده:
1. مشاركتدادن خود افراد در بحث و احترام قائل شدن براى نظر آنان؛
2. مسئولیتدادن به افراد؛
باید به افرادى مسئولیت داد كه از حیث علمى و اخلاقى مىتوانند براى بقیه الگو باشند. بنده از این طریق در اجراى برنامههاى متنوع از اینگونه اشخاص استفاده مىكنم.
3. ایجاد فضاى مناسب براى جوانان؛
این فضا سبب مىشود كه آنها بتوانند خودشان را مطرح بكنند و از این طریق به رشد شخصیت و استعدادهاى ایشان مىپردازم.
4. تشویق و شخصیتدادن به جوان؛
این كار، بهویژه در جمع؛ معجزه مىكند.
5. ایجاد انگیزه؛
مثلاً براى ایجاد انگیزه، هر ماه، دانشآموز نمونه مدرسه را - با ملاكهایى كه اعلام كردهایم - معرفى مىكنیم.
6. تشكیل گروهها و حلقههاى دانشآموزى؛
معمولاً با ایجاد رقابت بین این گروهها در موضوعات مختلف، القاى غیرمستقیم پیام انجام مىگیرد.
7. توجهكردن به نقاط مثبت فرد.
ج. عوامل محتوایى و پیام
1. نیازسنجى از مخاطب؛
براى بیان یك محتواى خوب و اثرگذار باید از مخاطب، نیازسنجى بشود. بدین صورت كه باید معلوم شود كه ذهن مخاطب با چه مسئلهاى درگیر است و از چه چیزهایى رنج مىبرد؛ مثلاً بنده، یك سخنرانى در جمع دانشآموزان عمرهگزار داشتم و موضوع صحبتم درباره ناامیدى و توكل به خداوند بود.
پس از اتمام جلسه، یكى از دانشآموزها نزد من آمد و از اختلافات خانوادگى و ناامیدىاش از زندگى گفت. همین جلسه، جرقهاى شد كه این جوان با مشاورههایى كه داشتیم و به فضل و عنایت خداوند، توانست خود و زندگى خانوادهاش را سروسامان ببخشد.
2. القاى پیام به صورت غیرمستقیم؛
محور كار تبلیغ بنده، همین است و خیلى كم اتفاق مىافتد كه از شیوه مستقیم استفاده كنم. سعى مىكنم موضوع را طورى مطرح كنم كه خود مخاطب به نتیجه برسد؛ مثلاً طرحى در مدرسه، تحت عنوان امر به معروف و نهى از منكر تصویرى اجرا كردیم؛ بدین صورت كه مثلاً یك تصویر از بىنظمى كفشها در جاكفشى نمازخانه تهیه كرده و یك تصویر از نظم كفشها در جاكفشى نمازخانه. این دو تصویر را در كنار هم قرار دادم. سپس سؤال كردم به نظر شما كدام بهتر است؟ این، یك نمونه از القاى پیام به صورت غیرمستقیم بود كه خیلى مؤثر واقع شد.
گاهى نیز براى رساندن یك پیام، از یك داستان یا خاطره جذاب استفاده مىكنم و سپس از مخاطبانم از علتها و راهكارها سؤال مىكنم.
3. نشاط در برنامههاى تبلیغى.
نشاط، چاشنى كار است؛ مثلاً براى بیان احكام، بیشتر سعى مىكنم كه به صورت عملى و نمایشى باشد تا گفتارى؛ مثلاً براى جمعى از طلبههاى مدرسه بقیة اللّه الاعظم، احكام اموات و كفن و دفن را به صورت عملى یاد مىدادم كه این شیوه هم در یادگیرى خیلى مؤثر بود و هم یك فضاى بسیار معنوى حاكم شده بود؛ بهگونهاى كه در پایان كلاس، اكثر طلبهها به یاد مرگ اشك مىریختند و متأثر شده بودند.
د. عوامل محیطى (مكان تبلیغى)
1. اجراى برنامههاى اردویى كوتاهمدت و بیرون از محوطه كلاس؛
2. استفاده از اماكنى مخصوص، جهت القاى غیرمستقیم پیام مورد نظر؛
مثلاً براى جلوگیرى از بزهكارى، و یا نشان دادن عاقبت ارتباط با نامحرم، برنامه بازدید از زندان و مصاحبه مستقیم با افرادى كه در این زمینهها گرفتار شدهاند و یا براى آشنایى با ارزشها و دستاوردهاى انقلاب و اینكه انقلاب چگونه به دست ما رسیده است، برنامه بازدید از موزه انقلاب را ترتیب مىدهم.
3. متمركز بودن در یك مكان تبلیغى؛
بنابر توصیه بزرگانمان، سعى كردهام كه از پراكنده كارى بپرهیزم و كار تبلیغى خودم را در یك محل متمركز كنم؛ زیرا كار در این صورت، بهتر نتیجه مىدهد.
4. ارتباط صمیمانه در اجراى برنامه، بین عوامل مؤثر در مكان تبلیغ؛
مثلاً در محیط مدرسه، ارتباط بین بنده و مدیر و معاون پرورشى خیلى نزدیك است، به حدّى كه هر طرحى بنده ارائه بدهم، ایشان با روى باز از آن استقبال مىكنند.
· آیا براى حل مشكلات تبلیغ و روش برخورد با مسائل مختلف، آموزش خاصى دیدهاید؟ این آموزشها تا چه اندازهاى مؤثر بوده است؟
الحمد للّه مسئولان دفتر همكارى با برنامههاى آموزشى تخصصى كه دارند، سطح كیفى مبلّغانِ تحت پوشش را ارتقا مىدهند. علاوه بر این، بنده، بیشتر از الگوهاى رفتارى استفاده مىكنم. همچنین دورههاى تخصصى و تربیت مربى و روشهاى تدریس را هم طى كردم و بحمد اللّه این امور در تبلیغ، خیلى راهگشا و مؤثر بوده است.
· براى حل مشكلات خود در زمینههاى علمى و روشى از كجا كمك مىگیرید؟ تا چه اندازهاى در اینباره موفق شدهاید؟
بدون تردید، هر كسى در هر زمینهاى نیازمند استفاده از تجربیات و راهحلهاى دیگران است؛ بهویژه كسانى كه در این فن متخصص هستند و بنده غالباً براى حل مسائل خود به استاد آن فن مراجعه مىكنم و در صورت دسترسى نداشتن به استاد از آثار بزرگان كمك مىگیرم و بحمد اللّه تقریباً موفق هستم.
· آیا جوان بزهكار در محل تبلیغ شما وجود داشته یا دارد؟ براى جذب آنها چه كرده یا مىكنید؟
همانگونه كه قبلاً عرض كردم، قدم اوّل، ارتباط عاطفى با این افراد است. گام بعدى، توجه به نقاط مثبت و شخصیت دادن به آنها است. بنده طورى رفتار مىكنم كه این افراد، من را امین و دلسوز خود بدانند.
همچنین سعى مىكنم در مواقعى كه زمینه، چه از حیث مكانى و چه از حیث زمانى فراهم شده است، خودم به سراغ آنها بروم؛ مثلاً در سفرى كه همراه دانشآموزان عمرهگزار بودم، دانشآموز جوانى بود كه از لحاظ وضع ظاهر، پوشش مناسبى نداشت و فرد بسیار پیچیدهاى بود؛ یعنى به همین سادگى نمىشد با او ارتباط عاطفى برقرار كرد؛ ولى بنده حواسم به او بود و رفتارهاى مناسب و محبتآمیزى با او داشتم. او در نهایت، داخل مسجد النبىصلىاللهعلیهوآله خودش به سراغم آمد و سفره دلش را باز كرد.
وى گفت: «حاج آقا من فردا مىخواهم احرام ببندم؛ اما دلبستگیهایى كه به دیگران دارم (دوست دختر) مانع از آن است كه بتوانم با خدا ارتباط قوى برقرار كنم و مىترسم خدا مرا نپذیرد و به سینهام دست رد بزند.»
بحمد اللّه صحبتهایى شد و تصمیمهایى گرفت كه خیلى مؤثر بود. اكنون كه یك سال از آن ماجرا مىگذرد باز هم در ارتباط هستیم و دوستىمان برقرار است و خدا را شكر بر عهد و پیمانهایش پایبند است.
· درصد افرادى كه براى رفع مشكلات خود به عنوان مشاوره به شما مراجعه مىكنند، كم است یا زیاد است؟ شما چگونه مشاوره مىدهید؟
افراد قابل توجهى هستند. علتش هم این است كه مثلاً در هر مدرسهاى به صورت متمركز كه برنامه داشته باشم، حتماً جلسات آموزش خانواده هم دارم.
در آن جلسات، غالباً مشكلات مطرح شده از سوى دانشآموزان را مطرح مىكنم و راهحلها راهم بیان مىكنم. همچنین مسائل و مشكلات خانوادهها را به دانشآموزان انتقال مىدهم و راهكارهایى را نیز عرض مىكنم.
بنده ساعات خاصى از زندگىام را به مشاوره با مخاطبانم اختصاص دادهام. همسرم هم در این زمینه به بنده كمك مىكند.
اما روش مشاوره:
1. سعى مىكنم یك شنونده خوب براى مخاطبم باشم؛ یعنى از تمام ظرفیت براى شنیدن و درك صحیح حرفهاى مخاطبم استفاده مىكنم؛ بهگونهاى كه مخاطب، پس از طرح مسئله خود، تخلیه روانى مىشود.
2. سعى مىكنم مشكل یا مسئله مخاطبم را طبیعى جلوه بدهم؛ بهگونهاى كه فكر نكند با مشكل بزرگى روبهرو است؛ بلكه فكر بكند كه این مشكل را براى خود بزرگ تصور مىكرده است.
3. سعى مىكنم محور مشاورهام توحید باشد؛ یعنى نهایت مشاوره را به خداوند ختم مىكنم؛ مثلاً مادر یكى از دانشآموزان درباره بىنمازى و هرزگى شوهرش مشاوره مىخواست.
بنده از صحبتهاى ایشان به این نتیجه رسیدم كه یكى از علتهاى این مشكل، كمكارى و سختگیرى خود خانم بوده است؛ از اینرو عرض كردم اگر روز قیامت خداوند به شما بگوید یكى از علل كارهاى همسرت، كمكارى شما بوده است، چه جوابى خواهید داد؟ یعنى از راه تحریك احساس مذهبى و با محور توحیدى وارد شدم. بحمد اللّه نتیجه هم داد و آن خانم در صحبت بعدى گفت كه راهكارهاى شما، باعث بهبود زندگى ما شد.
4. بنده با چند نفر از اساتید مشاوره در تماس هستم و اگر موردى باشد كه نیاز به یك متخصص باشد، آن را به اساتید متخصص معرفى مىكنم.
· برخورد شما با طرفداران جناحهاى مختلف موجود در محل تبلیغ به چه صورت است؟
مبلغ نباید طورى رفتار كند كه به جناح خاصى منسوب شود. نحوه برخورد با طرفداران جناحهاى مختلف باید از موضع پدرانه باشد؛ یعنى از روى دلسوزى همراه با ارشاد؛ نه از روى طعنه یا منفعتطلبى؛ این هم ظرافت خاصى دارد كه باید هوشیارانه عمل كرد.
· چنانچه پیشنهاد و یا انتقادى دارید، بفرمایید.
پیشنهاد
شهر قم در طول هفته، پذیراى طیف انبوهى از زائران حرم حضرت معصومهعلیهاالسلام و مسجد مقدس جمكران است. متأسفانه از طرف حوزه یا حرم و یا مسجد مقدس جمكران، برنامه مناسبى براى تغذیه معرفتى اینها انجام نمىشود.
پیشنهاد بنده این است كه معاونت تبلیغ حوزه یا هر دستگاه دیگرى، با همكارى حرم و با استفاده از طلاب جوان و كارآزموده، حداقل یك شب در طول هفته در فضاى حرم مطهر یا مسجد جمكران به صورت خودجوش، حلقههاى معرفتى تشكیل بدهند. در این حلقهها خود مربى باید سراغ مخاطب برود و از این طریق، پاسخگوى سؤالات و شبهات جوانان باشد. بنده امتحان كردهام و این كار، امكانپذیر است.
مسئولان محترم باید مبلغان خود را با تكنولوژى آموزشى روز آشنا كنند و امكان تهیه این ابزار را براى مبلغ فراهم نمایند.
انتقاد
متأسفانه بعضى از دستگاههاى تبلیغى به مدركگرایى رو آوردهاند و كمتر به مهارت و توان علمى مبلغ توجه دارند. برخى تنگنظریهایى كه بعضى مسئولان این دستگاهها دارند، باعث از بینرفتن انگیزه و اخلاص مبلغان مىشود. البته بحمد اللّه دفتر همكارى تاكنون به چنین آسیبها و آفتهایى مبتلا نشده است و محور كارش، داشتن مهارت و توان علمى مبلّغ است.
مطلب دیگر، توجه نكردن به افرادى است كه در آینده مىتوانند با طرحهاى نو، موج مثبتى را ایجاد كنند. غالب این افراد در پیچ و خم مشكلات و گاهى نیز با برخوردهاى ناشایست بعضى مسئولان، انرژى خودشان را در خلاف مسیر استعدادهایشان صرف مىكنند.
در نهایت خاضعانه دست تمام كسانى را مىبوسم كه در رشد و پیشرفت بنده سهیم بودهاند و از خداوند متعال براى آنها توفیقات روزافزون را آرزو مىكنم.
«اللّهم لا تأخذنى بما یقولون واجعلنى افضل مما یظنون واغفر لى ما لا یعلمون» (4)
از شما سپاسگزاریم و توفیق روزافزون شما را از بارى تعالى خواستاریم.
پینوشـــــــــــــتها:
1) آل عمران/159.
2) نهج البلاغه، نامه 31.
3) مناجات شعبانیه.
4) نهج البلاغه، خ 193.
افزودن دیدگاه جدید