سنگر تبلیغ و كسب مهارت (2)
نام نشریه: مبلغان، شماره4
یادآوری:
در قسمت پیشین با اشاره به جایگاه رفیع تبلیغ در اسلام و با الهام از روایات، مبلغ را چون طبیب و مجاهدی دانستیم كه برای موفقیت در وادی «طبابت» و «جهاد فرهنگی» افزون بر در اختیار داشتن سرمایهها، امكانات و تجهیزات كافی، باید «مهارت» به كار گیری آنها را به «تناسب» موقعیتی كه در آن قرار دارد كسب كند. كه مهارت «عمل» و «تبلیغ رفتاری» اصلیترین آن است.
نگاهی به مهارت علمی (گفتاری و نوشتاری):
عصری كه ما در آن زندگی میكنیم، عصر ارتباطات لقب گرفته است و وسایل ارتباطی مختلف چنان نقاط مختلف این كرۀ خاكی را به هم پیوند زده است كه گویی در دهكدهای كوچك به سرمی بریم و میتوانیم با كمترین حركت از اتفاقاتی كه در جهان رخ میدهد، باخبر شویم.
وجود ابزارها و شبكههای صوتی و تصویری و تنوع برنامههای آنها توان انتخاب مخاطبان را در حد بالایی افزایش داده است تا جایی كه آنان میتوانند، با كمترین زحمت برنامه دلخواه خود را انتخاب كنند و در این بازار برنامهای خریدار دارد كه از لحاظ «محتوا» و «قالب» حرف اول را بزند.
«محتوا» در تبلیغ بسان مصالح ساختمانی برای بنا، دارو برای طبیب، مواد غذایی برای آشپز، پارچه برای خیاط و جنس برای فروشنده است. اگر چه وجود مواد اولیه در همۀ این مشاغل ضروری است اما آنچه باعث رونق و جاذبه در این كارها میشود، همان «قالبی» است كه محتوا و مواد اولیه را در آن میریزیم و برای همین است كه مردم در میان ساختمانها، لباسها، غذاها، گفتهها و نوشتهها تنها برخی را انتخاب میكنند و نسبت به آنها اشتیاق نشان میدهند.
به بیانی دیگر «مبلغ» یك فروشنده است كه كاری فرهنگی و معنوی «عرضه» میكند. او در این بازار داغ باید باور داشته باشد كه اگر مرغوبترین اجناس را در اختیار داشته باشد اما آن را در قالبها و بسته بندیهای مناسب و جذاب به معرض نمایش نگذارد مشتری چندانی نخواهد داشت.
محتوای ناب:
دین اسلام كه بربنای فطرت و عقل و اندیشه بنا شده است، بی شك با غنیترین و نابترین منابعی كه در آن یافت میشود، پاسخگوی تمامی نیازهای بشر در همه زمانها و مكان هاست و هیچ گونه كم و كاستی در آن دیده نمیشود.
«ونزلنا علیك الكتاب تبیانا لكل شی ء وهدی ورحمة وبشری للمسلمین» (1) .
«و ما این كتاب را بر تو نازل كردیم كه بیانگر همه چیز و مایۀ هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است»
قرآن كریم این اقیانوس بی كران آسمانی چنان منبعی است كه هرگز پایان نمیپذیرد و گرانبهاترین گوهرهای معرفت را در عمق خود جای داده است.
قال الباقر علیه السلام:
«ان الله لم یدع شیئا تحتاج الیه الامة الی یوم القیامة الا انزله فی كتابه وبینه لرسوله وجعل لكل شی حدا وجعل علیه دلیلا یدل علیه» (2) .
خداوند هر آنچه را امت تا روز قیامت بدان محتاج است، در كتاب خود فرو فرستاده و برای پیامبر خود صلی الله علیه و آله بیان كرده است و برای هر چیزی حدی معین كرده و دلیلی برای آن قرار داده است. و حدیث این جویبار همیشه جاری عترت چون گنجینهای است كه كیمیای سعادت بشر را باید در سایۀ آن جستجو كرد.
قال الباقر علیه السلام:
«ان حدیثنا یحیی القلوب» (3) .
همانا حدیث و سخن ما دلها را زنده میكند.
«مبلغ» باید چون غواصی ماهر در ژرفای قرآن و عترت گوهرهای هدایت را صید كند و جان عطش زده خود را از زمزم معارف آنها سیراب نماید و مردمان پاك طینت را از تشنگی معنوی نجات دهد.
مبلغ باید بداند برای موفقیت در «سنگر تبلیغ» تنها داشتن محتوای ناب كافی نیست و كسب مهارت در به كار بستن قالبهای مناسب و جذاب یك ضرورت انكار ناپذیر است.
و اگر عالمان فرهیختهای را سراغ داریم كه با احاطه بر منابع دینی و كنكاش در جزئیترین موضوعات اسلامی در عرضه آن به بازار فرهنگی و تبلیغی ناتوانند، علت آن را باید در چگونگی عرضه، جستجو كرد. و اگر حوزههای علمیه در كنار كار محتوایی گام به گام به مهارت گفتاری و نوشتاری توجه ویژهای داشته باشند و طلاب نیز به اهمیت كسب این مهارتها همت گمارند، قطعا در جبهۀ فرهنگی و تبلیغی سهم بیشتر و مؤثرتری خواهند داشت.
ما برای تبلیغ و پیام رسانی چه حق و چه باطل چهار حالت را پیش رو داریم.
الف : محتوای قوی؛ قالب قوی.
ب : محتوای قوی؛ قالب ضعیف.
ج : محتوای ضعیف؛ قالب قوی.
د : محتوای ضعیف؛ قالب ضعیف.
حالت «الف» بهترین و مؤثرترین راهی است كه ما میتوانیم، در تبلیغ دینی داشته باشیم. چرا كه محتوای ناب و آسمانی در اختیار داریم. اما غالبا به حالت «ب» كه كار برد چندانی ندارد، گرفتار میشویم و با وجود مطالب ناب توان ارائۀ آنها را در قالبی جذاب و قوی نداریم.
حالت «ج» را نیز عدهای انتخاب كرده اند و با این كه اطلاعات عمیق و دقیقی از معارف اسلامی ندارند، تنها با جذابیتهای ظاهری بازار تبلیغ را گرم میكنند و عدهای را به دنبال خود میكشانند و میتوان آن را از مهمترین و مؤثرترین راههایی دانست كه دشمنان ما آن را برگزیده اند و خود را كاملا به آن مجهز كرده اند.
حالت «د» كه عدهای به آن مبتلایند، كارایی ندارد و مشكلش ناگفته پیداست.
مهارت علمی:
پیش از این از «تبلیغ عملی» به عنوان راه اصلی برای رساندن پیامهای الهی به مردم یاد كردیم با نگاهی به آیات و روایات این حقیقت را در مییابیم كه «مبلغ» دینی علاوه بر آن كه باید خود به صورت جدی به همۀ اصول و ارزشهای اسلامی پایبند باشد، لازم است برای به سامان رساندن این رسالت بزرگ، در سنگر تبلیغ؛ با سلاحها و ابزارهای لازم آشنا باشد و با كسب مهارت علمی در به كار گیری آنها محتوای ناب و غنی دینی را در قالبی مناسب و جذاب ارائه كند.
قرآن و عترت بهترین نمونه در این وادی اند كه معارف الهی را در اوج فصاحت و بلاغت به نمایش گذارده اند.
قال الصادق علیه السلام: «اعربوا حدیثنا فانا قوم فصحاء» (4) .
سخنان ما را درست نقل و ادا كنید زیرا ما خود فصیحیم و درست سخن میگوییم.
سلاح «قلم» و «زبان»
«الرحمن علم القران خلق الانسان علمه البیان» (5) .
خداوند رحمان قرآن را تعلیم داد. انسان را آفرید و به او (راه) آشكار كردن (نهانش) را آموخت.
آموزش «بیان» به انسان یكی از مظاهر رحمت الهی است؛ او میتواند در سایه این نعمت بزرگ مافی الضمیر خود را بیان كند و به این وسیله با هم نوعان خود ارتباط برقرار نماید.
انسان برای آشكار كردن خواستههای درونی خود دو وسیلۀ مهم و اصلی در اختیار دارد كه ما به دلیل اهمیت موضوع تبلیغ از آنها به عنوان سلاح یاد میكنی م.
مبلغ اگر بخواهد با مخاطبان خود ارتباط مؤثر برقرار كند و آموختهها و باورهای درونی خود را با دیگران در میان بگذارد، باید هنر «نویسندگی» و «گویندگی» را به دست آوردو در به كار گیری سلاح «قلم» و «زبان» مهارت لازم را كسب كند. و معانی باطنی خود را بر دوش واژهها به مخاطب برساند.
قال علی علیه السلام:
«الالفاظ قوالب المعانی» (6) .
واژهها قالبهایی است كه معانی (درونی انسان) در آنها جای میگیرد.
قرآن كریم به قلم و نگارش سوگند میخورد و از صدر اسلام این دو همواره مورد توجه پیشوایان دینی بوده اند. و خطابه نیز سابقۀ درخشانی در میان آنان داشته است (7) .
مبلغی كه خود را مجهز به این دو سلاح كارا كند، میتواند با موفقیت در میدان مبارزه وارد شود و در «جهاد فرهنگی» از خاكریزهای ارزشهای اسلامی پاسداری كند و یافتههای دینی و معارف خود را از راه قلم و زبان بر سینههای تفتیده انسانها جاری سازد و در حفظ و تقویت نیروهای مذهبی و جذب و نجات افرادی كه در گردباد شبهات زهرآگین گرفتار شده اند بسیار مؤثر باشد.
دربارۀ هنر نوشتاری اگر به بازار مطبوعات و كتاب سری بزنیم، خواهیم دید كه، سهم چندانی در آن نداریم و اگر هم داریم، خریداران «محتوا» به دلیل جذابیت نداشتن كالاهایی كه عرضه كرده ایم، رغبت چندانی به كارهایمان نشان نمیدهند.
درباره هنر گفتاری و خطابه نیز اگرچه كم و بیش جلساتی رسمی و غیر رسمی برگزار میشود، اما این هنر هم رو به افول است و به دلیل ارتباط عمیقی كه بین نوشتار و گفتار وجود دارد، - این هنر هم به كاری سنتی و روزمره تبدیل شده و كاركرد گذشته خود را از دست داده و مبلغان نیز شور و شوق چندانی برای فراگیری فنون مربوط به آن نشان نمیدهند.
به نظر میرسد یكی از دلایل كم توجهی به این دو هنر نا آگاهی از ارزش و كار برد مؤثر آنها در به سامان رساندن رسالت سنگین تبلیغ باشد. در حالی كه «قلم» و «زبان» از ابزارهای اصلی و ریشۀ هنرهای دیگر در وادی تبلیغ به شمار میرود.
در اینجا با نگاهی گذرا به برخی از آیات و روایات به نكاتی درباره اهمیت نوشتار و گفتار اشاره میكنیم و توضیح بیشتر را به قسمتهای آیندۀ مقاله وامی گذاریم.
1- خداوند متعال در قرآن كریم تعلیم «بیان» را به انسان یكی از مصادیق رحمت خود دانسته است.
«بیان» آشكار كردن مافی الضمیر است كه هم با قلم و هم با بیان میتواند صورت بگیرد و نباید «بیان» را منحصر در گفتار دانست.
2- نوشتار و گفتار ارتباطی نزدیك با یكدیگر دارند و تجربه نشان داده است افرادی كه مهارت نویسندگی را كسب كرده اند و زیبا مینویسند، به صورت غیر مستقیم این مهارت در گفتارشان نیز تاثیر میگذارد و گفتاری دلپسند دارند.
3- تبلیغ بر خلاف تصور برخی كه میپندارند، یك سویه است، ارتباطی دو سویه است. به این معنا كه مبلغ با نوع رفتار نوشتاری خود تعیین میكند، مردم چگونه رفتاری با او داشته باشند.
قال علی علیه السلام:
«اجملوا الخطاب (استمعوا) جمیل الجواب» (8) .
[در معاشرت با دیگران] آنان را زیبا خطاب كنید تا پاسخی زیبا دریافت كنید.
4- اهل بیت علیهم السلام خود در اوج زیبایی و فصاحت و بلاغت سخن گفته اند. علی علیه السلام میفرمایند: «وانا لامراء الكلام وفینا تنثبت عروقه وعلینا تهدلت غصونه» (9) .
«همانا ما فرمانروایان كشور سخنیم كه ریشههای آن به ما چنگ زده و بسته شده و شاخههای آن به طرف ما آویخته گردیده است»
و مبلغان دینی كه وارثان حقیقی آنانند، باید در این زمینه نیز مایۀ افتخار آنان باشند.
عن سلیمان بن مهران قال: دخلت علی الصادق علیه السلام وعنده نفر من الشیعه فسمعه یقول:
«معاشر الشیعه كونوا لنا زینا ولا تكونوا علینا شینا قولو للناس حسنا واحفظوا السنتكم وكفوها عن الفضول وقبیح القول» (10) .
«ای گروه شیعیان! شما برای ما زینت باشید نه مایۀ ننگ، با مردم نیكو سخن بگویید و مواظب زبانتان باشید و آن را از زیاده گویی و زشت گفتاری باز دارید.»
5- یكی از عوامل جذب افراد، شیوایی و گوارایی در نوشتار و گفتار است.
قال علی علیه السلام:
«من عذب لسانه كثر اخوانه» (11) .
كسی كه شیرین گفتار باشد، برادرانش زیاد میشوند.
6- قلم و زبان دو وسیلۀ مهم برای اظهار باورها و آشكار كردن مطالب نهفته در نهان انسان است.
قال علی علیه السلام: «الكتاب ترجمان النیه» (12) .
«نوشتار گویای مقصود درونی انسان است.» قال علی علیه السلام: «الالفاظ قوالب المعانی»
«واژهها قالبهایی اند كه معانی (درونی انسان) در آنها جای میگیرند.»
7- نوشتهها و گفتهها میتواند آثار ژرف خوب و بد در وجود افراد بگذارد.
قال علی علیه السلام: «رب قول انفذ من سهام» (13) .
«چه بسا سخنی كه از تیرها مؤثرتر باشد.»
8- شخصیت انسان زیر زبان و قلم او پنهان است و نوع گفتار و نوشتارش میتواند معرف روحیات و باورهای او باشد.
قال علی علیه السلام:
«تكلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه» (14) .
«سخن بگویید تا شناخته شوید، همانا (شخصیت) انسان در زیر زبانش پنهان است.»
9- تا موضوعی را نگفته و ننوشته ایم در اختیار ماست كه كاملا در بیانش دقت كنیم ولی پس از آن، دیگر در اختیار ما نیست و این مخاطبانند كه چگونه آن را دریافت میكنند.
قال علی علیه السلام:
«الكلام فی وثاقك مالم تتكلم به فاذا تكلمت به صرت فی وثاقه» (15) .
«تا وقتی صحبت نكردهای سخن در اختیار توست، اما وقتی سخن گفتی تو در گروآنی»
موضوع قسمت آیندۀ این مقاله ابزارها، شیوهها و قالبهای تبلیغی خواهد بود.
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) نحل / 89، آیات دیگر: بقره / 185، آل عمران / 138 و انعام / 19.
2) بصائر الدرجات / 6.
3) بحار الانوار، ج 7، ص 144.
4) اصول كافی، ج 1، كتاب فضل العلم، باب 17، حدیث 13.
5) الرحمن / 1- 4.
6) میزان الحكمة، ج 8، ص 452.
7) برای توضیح رك: كتاب ادبیات و تعهد در اسلام تالیف محمد رضا حكیمی.
8) میزان الحكمة، ج 8، ص 451.
9) نهج البلاغه، خطبه 133.
10) میزان الحكمه، ج 8، ص 450.
11) لعمان، ج 8، ص 451.
12) میزان الحكمة، ج 8، ص 222.
13) میزان الحكمة، ج 8، ص 435.
14) نهج البلاغه / ق 392.
15) نهج البلاغه / ق 381.
افزودن دیدگاه جدید