ظرفیتها و چالشهای شبكههای اجتماعی مجازی برای تبلیغ دین
نام نشریه: سایت مركز پژوهشهای صدا و سیما، اداره كل پژوهشهای اسلامی رسانه
چكيده
اين مقاله حاصل پژوهشي است1 كه به شناسايي ظرفيتها و چالشهاي شبكههاي اجتماعي مجازي در زمينه تبليغ دين پرداخته است. براي اين كار، نخست به بررسي اين فضا و ظرفيتها و چالشهاي آن پرداخته و پس از تحليل محتواي مصاحبههاي صورت گرفته با خبرگان و استادان و فعالان حوزههاي مرتبط، اين موارد شناسايي و رتبهبندي شد. يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد ظرفيتهاي شبكههاي اجتماعي مجازي در تبليغ عبارتند از: انتشار سريع و آزادانه اخبار و اطلاعات، دنياي اسلام، ارتباط هدفمند با ساير جوامع و فرهنگهاي بشري، تقويت و شكلگيري خرد جمعي، امكان بيان ايدهها به صورت آزادانه، تبليغ اسلام و ارزشهاي انساني و اخلاقي در عرصه جهاني» و... . همچنين اهم چالشهاي شبكههاي اجتماعي در زمينه تبليغ دين عبارتند از: اعتياد به اينترنت، عملكرد سليقهاي و بدون ضابطه، فقدان آگاهي كافي، شكلگيري و ترويج سريع شبهات و اخبار كذب، تضعيف باورهاي ديني و القاي شبهات، نقض حريم خصوصي افراد، افسردگي و دور ماندن از محيطهاي واقعي اجتماع، تأثيرات منفي رفتاري و گسترش اباحيگري و... .
كليدواژگان: شبكههاي اجتماعي مجازي، تبليغ دين، فضاي مجازي، فيسبوك، ظرفيتهاي تبليغي، چالشهاي تبليغي.
// مقدمه
تبليغ دين خدا و ارزشهاي الهي، با تلاش پيامبر صلي الله عليه و آله آغاز شد و به همت امامان معصوم عليهم السلام ادامه يافت. در زمان غيبت كبرا، اين مهم بر دوش عالمان دين نهاده شد و آنان مأمور به ابلاغ رسالتهاي الهي شد. در اين راه، آشنايي مبلغ با سيره و روش تبليغي پيامبر اكرم و امامان معصوم، وي را از كوتاهترين راه به هدفش ميرساند؛ يعني پيام داعيالي اللّه را بر جان مخاطبان مينشاند. عالمان دين با عمل و تخلق به اخلاق الهي، با تبليغ چهره به چهره، به بهترين شكل به تبليغ رسالات الهي برخاسته و بيشترين موفقيت را نيز به دست آوردهاند.
از سوي ديگر، در عصر جديد، براي پيشبرد اهداف مجموعهها، گروهها، احزاب و... ابزارهاي ارتباطي، عاملي بسيار قوي هستند. يكي از ابزارهايي كه ميتواند مجموعهها را به هم پيوند دهد، وجود شبكههاي اجتماعي مجازي است. اين شبكهها برقراري ارتباطات را آسان و انتقال اطلاعات را سريعتر ميسازد. در وضعيت كنوني، اين شبكهها به عنوان محل يا روشي براي برقراري ارتباط افراد، تنوع زيادي يافتهاند. از جمله آنها ميتوان به سايتهاي تحليلي خبري، سايتهاي اشتراك فيلم و تصوير (يوتيوب) و در رأس آنها، شبكههاي اجتماعي مجازي، مانند فيسبوك،2 ماي اسپيس3 و ايرانيهاي آن مانند كلوب اشاره كرد.
به باور برخي كارشناسان ارتباطات، اين شبكههاي اجتماعي مجازي، تجلي «زندگي دوم»4 هستند. از اين نوع زندگي با عناويني همچون «زندگي آنلاين»، «زندگي مجازي» و «زندگي الكترونيكي» نيز ياد ميكنند. شبكههاي اجتماعي مجازي ميتوانند ذائقه و سبك زندگي كاربران را دگرگون كنند. اينگونه شبكهها، به عنوان رسانه اجتماعي نوظهور، براي توليد، كنترل، نشر و جريان محتواي ديجيتالي بستر مناسبي را فراهم كردهاند. بنابراين، امروزه اين شبكهها يكي از مهمترين رسانههاي اجتماعي در زندگي روزمره انسانهاست و از آنها براي تبليغات، اطلاعرساني و مديريت افكار عمومي استفادههاي چشمگيري ميشود.
ايجاد هويت شبكهاي، فرازمان شدن بازخوردها، فرامكان شدن، توسعه ارتباطات افقي، تعاملي و شبكهاي شدن حوزه رسانهاي، توليد محتوا به وسيله كاربر و تقريباً رايگان شدن آن، از ويژگيهاي رسانههاي اجتماعياند. با توجه به اين ويژگيها، غافل شدن از اين ظرفيت در زمينه تبليغات ديني، ميتواند اين فرصت را به تهديد تبديل كند و به همين دليل، بايد مبلغان ديني با ورود عالمانه، اين فضا را به ابزاري براي تبليغ دين تبديل سازند.
در اين پژوهش ابتدا ظرفيتها و چالشهاي شبكههاي اجتماعي در حوزه تبليغ دين مورد بررسي قرار گرفت و در ادامه محتواي مصاحبههاي صورت گرفته با خبرگان و اساتيد و فعالين حوزههاي مرتبط، اين موارد شناسايي و رتبهبندي گرديد.
افرادي كه با آنها مصاحبه انجام گرفت از كاربران فعال اينگونه شبكهها بالاخص شبكه فيسبوك ميباشند و مشخصه اصلي آنها در اين شبكهها عبارت است: فراواني تعداد دوستان و تعداد دنبالكنندگان، لايك شدن مطالب آنها حداقل 50 بار به بالا، فراواني تعداد كامنتها، تگ شدن و رصد مطالب آنان در صفحاتي ديگر ميباشد. سوالات اصلي مطرح شده با آنها بيشتر ناظر بر ظرفيتهاي شبكههاي اجتماعي مجازي و نحوه استفاده از اين شبكهها در راستاي تبليغ دين و همچنين چالشهاي فراروي كاربران و مبلغان ديني در اين فضا بود.
// ضرورت و اهميت موضوع
امروزه شبكههاي اجتماعي در ميان كاربران اينترنت، جايگاه مهمي يافتهاند. برحسب آمارهاي موجود، برخي شبكههاي اجتماعي مجازي، مانند فيسبوك كاربران بسياري دارند. بر اساس آمار سايت الكسا، جذابيت شبكههاي اجتماعي در ايران نيز بيش از بسياري از سايتهاي ديگر بوده و با وجود فيلتر بودن برخي از اين شبكهها، آمار مراجعه به آنها همچنان قابل توجه است. نمونههاي ايراني شبكههاي اجتماعي، مانند كلوب است (كه بر پايه آمار الكسا، چهارمين سايت پر بازديد در كشور ايران است) و كاربران اينترنت كشور ما از آن بسيار استقبال كردند. (خلقتي، 1389: 9)
ويژگي اصلي شبكههاي اجتماعي مجازي، پويايي آنهاست كه با توجه به ابزارهايي كه در اختيار كاربران قرار ميدهند، سبب ميشوند تا افراد بهتر بتوانند گرايشهاي سياسي و مذهبيشان را نشان دهند. برخي ديگر از ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي، عبارتند از: به اشتراكگذاري، بسيجكنندگي و سازماندهي، دوستي، اعتماد، حلقههاي مخاطبان، استناد و تعميم، چند رسانهاي بودن، گپ، نقد بيرحمانه، دنبال كردن و دنبال شدن، پرستيژ، باز انتشار، خرد جمعي، جهاني بودن، سرگرمي، ساختار دمكراتيك، قدرت سرمايه اجتماعي، تحرك اجتماعي، ابتكار و نوآوري.
افزايش توجه كاربران اينترنتي به شبكههاي اجتماعي و رشد اين سايتها در فضاي مجازي، در كنار طرح چنين مسائلي باعث شده به مطالعه علمي درباره شبكههاي اجتماعي، در مراكز دانشگاهي و پژوهشي توجه شود. (شهير،1391: 105)
آمارهاي غيررسمي از افزايش روزافزون شمار كاربران ايراني شبكههاي اجتماعي مجازي حكايت دارد. همين موضوع، حساسيتها را درباره عضويت و بهرهمندي از خدمات اين شبكهها در ميان مسئولان افزايش داده است. هشدارهاي رهبر انقلاب در زمينه جنگ نرم و ابزارهاي آن و اظهارنظر مسئولاني همچون رييس پليس امنيت اخلاقي ناجا و معاون مبارزه با جرايم پليس فتا، درباره جرم بودن يا نبودن بهرهمندي از خدمات اين شبكههاي و همچنين انتشار اخبار و گزارشهايي در اين زمينه در رسانههاي داخلي، قابل تأمل است.
در فضاي سايبري، انواع تهديدهاي اخلاقي، اجتماعي، امنيتي، رواني، فرهنگي، قابل تصور است و هر عقل سليمي ميپذيرد كه از خطر بايد دوري و در صورت امكان، از آن پيشگيري كرد. به فرموده مقام معظم رهبري: «امروز اينترنت و ماهواره و وسايل ارتباطي بسيار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جاي دنيا ميرسد، ميدان افكار مردم و مؤمنان، عرصه كارزار تفكرات گوناگون است، امروز ما در يك ميدان جنگ و كارزار حقيقي فكري قرار داريم. اين كارزار فكري به هيچ وجه به زيان ما نيست. به سود ماست؛ چراكه اگر وارد اين ميدان بشويم و آنچه را كه نياز ماست، از مهمات تفكر اسلامي و انبارهاي معارف الهي و اسلامي بيرون بكشيم و صرف كنيم، قطعاً برد با ماست». (بيانات مقام معظم رهبري در ديدار علما و روحانيون كرمان، 11/02/84)
با عنايت به اين گفتار، ضروري است كه مبلغان ديني از اين ظرفيت عظيم در جهت تبليغ دين بهرهمند شوند و از اين فرصت ايجاد شده با آگاهي از چالشهاي پيشروي مبلغان و شناخت دقيق از اين فضا به تبليغ آموزههاي ديني بپردازند. چنانكه رها ساختن اينگونه فرصتها ميتواند به تهديد تبديل شود.
با توجه به بررسيهايي كه در اين زمينه انجام شده، به نظر ميرسد نيازمند برنامهاي نظاممند هستيم تا بتوانيم در اين فضا فعالانه حضور يابيم و تبليغ مؤثري داشته باشيم. چه بسا بايد مبلغاني ويژه تربيت كنيم و همانگونه كه مشخصاً در فضاي واقعي مبلغان وارد ميشوند و تبليغ ميكنند، در اين فضا نيز لازم است مبلغاني كارآزموده ايفاي نقش كنند. آنچه تاكنون شاهد آن بوديم، كارهاي ذوقي و مقطعي بوده و نهادي سياستگذار وجود نداشته است. ازاينرو، پرداختن تخصصي به اين موضوع و تحقيق درباره جنبههاي آن، ضروري است.
// مفهومشناسي تبليغ
«تبليغ» كه واژهاي عربي و بر وزن «تفعيل» و مصدري متعدي از ريشه «ب ـ ل ـ غ» (بلغ، يبلغ، بلوغا = رسيدن) به معناي رسانيدن است. (معلوف،1370: 74) در لغتنامه دهخدا به نقل از فرهنگ نظام رساترين و عامترين تعريف تبليغ چنين آمده است: «رسانيدن عقايد ديني يا غير آنها با وسايل ممكنه». (دهخدا، 1364: 343)
شهيد مطهري در تعريف تبليغ مينويسد: «تبليغ، به معناي صحيح و واقعي، رساندن و شناساندن يك پيام (پيام ديني) به مردم است؛ آگاه ساختن مردم به يك پيام (پيام ديني) و معتقد كردن و متمايل نمودن و جلب نظرهاي مردم به يك پيام (پيام ديني) است». (مطهري، 1365: 210)
رهبر انقلاب نيز ميفرمايند: «معناي واقعي تبليغ... يعني رساندن حقايق و واقعيتها به گوش مردم جهان. تبليغ در اسلام؛ يعني رساندن حقايق اسلام به دنيا». (روزنامه جمهوري اسلامي، 5/10/60)
ازاينرو، تبليغ در يك تعريف جامع: «شاخهاي از ارتباطات است كه از طريق ابلاغ و رساندن دين اسلام به كمك هر وسيله ممكن و مشروع، ميخواهد مردم را به سوي اسلام متمايل سازد.» تبليغ از اين منظر «يعني رساندن (پيام) اسلام (از طرف روحانيان درسخوانده و آگاه) به مردم به هر وسيلهاي».
// اصول تبليغ
1. مشكليابي و مشگلگشايي: نظام تبليغ كشور بايد به عنوان وظيفهاي اساسي، در جهت مشكليابي و مشگلگشايي حركت كند. مشگلگشايي بدون مشكليابي امكانپذير نيست، ولي مشكليابي بدون مشكلگشايي دستگاه تبليغي كشور را به سيستم پخش نااميدي، مبدل ميسازد. تبليغات بايد مشكلات را به دقت ريشهيابي كند و در ارائه راهحلهايي منطقي و عملي بكوشد.
2. ترويج خوداتكايي: در تبليغات بايد استعدادهاي ملي شكوفا شود و مردم را چنان پرورش دهند تا امكانات و منابع و تواناييهايشان را بشناسند و قدرت اتكا به خويش را بيابند.
3. فراگيري زبان تبليغات: تبليغ بايد صرفنظر از نابرابريهاي نژادي، طبقاتي و اوضاع اجتماعي يا هرگونه توجه مخصوص به يك اقليت، در خدمت عامه مردم باشد و براي عامه مردم حرف بزند.
4. توجه به آرمانهاي اسلامي و فرهنگ ملي: شيوهها، قالبها و محتويات پيام تبليغات، بايد منطبق بر آرمانها و ايدههاي آسماني اسلام و متناسب با فرهنگ ملي باشد.
5. در نظر گرفتن امكانات ملي: روشها و سفارشهاي تبليغي بايد از نظر رواني قابلپذيرش، از نظر اجتماعي، قابل انعطاف و از لحاظ اقتصادي، امكانپذير و از نظر سياسي، مطلوب و از نظر ديني، مشروع باشند.
6. همبستگي با نهادهاي مردمي: نظام تبليغي به تنهايي نميتواند به تمام سطوح جامعه، رخنه و مشكلات مردم را چنان كه هست، توجيه و تبيين و پيام خود را براي افراد، تضمين كند. بنابراين، توجه به منظومهاي فعال از شخصيتهاي اجتماعي، ضروري است.
7. پرهيز از روزمرگي و قالبهاي كليشهاي: عملزدگي و روزمرگي سبب كليشهاي شدن تبليغات ميشود، در حالي كه نفي كليشه و نوآوري به افزايش جاذبه تبليغات ميانجامد.
8. آموزش مداوم عناصر تبليغي: آموزش پيگير مبلغان در سطوح گوناگون، موجب افزايش درجه آگاهي و كارآيي آنان ميشود. رويدادهاي مستمر در عرصههاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، اين الزام را پديد ميآورد كه همواره مبلغان را در جريان تحولات جاري قرار دهد. (زورق، 1368: 57 ـ 59)
// پيچيدگي تبليغ در جهان كنوني
اگر تبليغات عبارت از «هرگونه انتشار فكر و عقيدهاي» باشد، تاريخ آن نيز به بلنداي تاريخ «ارتباطات»؛ يعني همپاي عمر بشر خواهد بود. قرائن نشان ميدهد، رهبران و صاحبنظران جوامع از ديرباز به گسترش آگاهانه و سازمانيافته يك عقيده و يا تلاش براي اقناع از راه ارتباطات، توجه داشتهاند كه در قرن بيستم كاملاً شكل جديدي به خود گرفته است.
«تبليغات با استعانت از «پول» و «تخيل» و «علوم انساني»، به مرزهاي باور نكردنياي دست يافته است كه در آنجا از هر ابزاري ميتوان به عنوان ابزاري تبليغاتي استفاده كرد. ازاينرو، شناسايي ابزار تبليغاتي به صورت علمي ميانرشتهاي درآمده كه نيازمند حضور كارشناسانه متخصصان مختلف است». (افتخاري، 1377: 12)
// پيشرفت ابزارهاي تبليغ (وسايل ارتباط جمعي)
از جنبههاي گوناگون ميتوان پيچيدگي تبليغ در جهان حاضر را بررسي كرد. يكي از اصليترين محورهاي اين پيچيدگي، تحول شگرف وسايل ارتباطي در قرن بيستم است. اصولاً به دليل اتكاي كامل تبليغ بر وسايل ارتباطي، هرچه اين ابزارها كاملتر شدهاند، تبليغ نيز امكانات و افقهاي جديدي پيشروي خود داشته است. مهمترين دستآوردهاي وسايل جديد ارتباطي (ارتباط جمعي) براي تبليغ، سرعت و مداومت انتشار پيام تبليغي و فراگير بودن آن براي مخاطباني در جهان و فراهم آمدن شكلها و قالبهاي كاملاً متنوع براي بيان و القاي يك مطلب واحد است. (معتمدنژاد، 1378: 198 ـ 219) براي وسايل ارتباط جمعي، كاركردهاي گوناگوني (كاركرد اطلاعرساني، خبري و آموزشي، راهنمايي و رهبري، تفريحي و تبليغي) برشمردهاند، اما در عمل، كاركرد اصلي و غالب رسانهها، اقناع سياسي مردم براي تثبيت حكومت يا همان نقش تبليغي است. (همان، 11 ـ 18)
چنانكه تبليغات بازرگاني، غيرمستقيم هدفهاي تبليغات سياسي را تأمين ميكند. (همان: 19) مدت زيادي از عمر وسايل ارتباط جمعي جديد، مانند راديو، تلويزيون، مطبوعات و حتي سينما نميگذرد، ولي پيشرفتهاي سريع و عجيب صنعتي موجب شده، حتي اين وسايل، در زمره وسايل ارتباطي قديمي به شمار آيند. امروزه ابزارهاي جديد ارتباطي، شامل وسايلي است كه با اختراع و بهكارگيري كامپيوترها و ماهوارهها، پديد آمدهاند. (همان، 376 ـ 220)
«اصولاً در هر جامعهاي قانون و قاعده زندگي فردي و اجتماعي را، محتواي آنچه سيستم اداري و اقتصادي و... به وسيله ابزارهاي جديد به جامعه تزريق ميشود، تعيين ميكند.» يكي از نمونههاي اين امر مسئله جريان آزاد اطلاعات است كه كاركردي صد در صد تبليغي دارد. در وضعيتي كه كشورهاي جهان سوم، براي مخابره خبر و اطلاعات امكان اندكي در اختيار دارند، همه خبرگزاريهاي مهم جهان در اختيار كشورهاي قدرتمندند و در وضعيتي كه ماهوارههاي فراواني گرد زمين ميچرخد، براي تجزيه و تحليل، وظيفه مخابره يكطرفه خبر و جمعآوري اطلاعات از ديگر مكانها را بر دوش دارد. (آنتوني،1364: 171) طبيعي است، جريان آزاد اطلاعات، عملاً فعاليت غيرمستقيم تبليغي است كه موجب سيطره فرهنگ و ارزشهاي مورد قبول صاحبان اين ابزارهاي ارتباطي و انحطاط و مقهور شدن فرهنگ ديگر كشورها خواهد شد. (همان، 34) اگر كشورهاي غيرغربي نتوانند در برابر اين امواج مقاومت كنند، براي آنها جز پرچم و سرود ملي (همان، 23) و انسانهايي به نام مسئولان مملكتي، هيچ چيز واقعي ديگر به عنوان عنصر تعيينكننده هويت ملي آنان نخواهد ماند. قدرت رسانههاي پيچيده جديد، براي نفوذ به اعماق فرهنگ جوامع در حال توسعه، بيش از قدرت رسانههاي تكنولوژي غرب است. (همان، 171)
// شبكههاي اجتماعي مجازي
فضاي سايبري براي شكلگيري اجتماعات جديد، متشكل از كاربران گوناگون و متعدد مجالي فراهم آورده است. حضور در اجتماعات مجازي، براي اعضا منافعي را به دنبال دارد و وجود اين منافع كه سبب تداوم حضور افراد ميشود و اجتماع را پديد آورد.
شبكههاي اجتماعي موجود در فضاي سايبري، به ويژه آن دسته كه كاربردهاي عمومي و غيرتجاري دارند، مكانهايي در دنياي مجازي هستند كه افراد ميتوانند خود را معرفي و دوستان جديدي بيابند، با ديگران در زمينههاي مورد علاقه ارتباط برقرار كنند، باورها و نظرات خود را با يكديگر به اشتراك بگذارند و در يك كلام، اجتماعي جديد را تجربه كنند. در كنار شبكههاي عمومي، كه شمار آنها بسيار است، شبكههاي تخصصي متعددي نيز پديد آمدهاند كه افزون بر امتيازهاي عمومي اجتماعات مجازي براي كاربران، امكان برقراري ارتباط ميان متخصصان يا علاقهمندان يك يا چند حوزه علمي يا هنري را نيز به وجود آوردهاند. حضور افرادي با علايق و تخصصهاي گوناگون در يك شبكه و به اشتراك گذاردن اطلاعاتشان، حجم زيادي از اطلاعات را به وجود ميآورد كه ميتواند براي متوليان حوزههاي سياست، تجارت، فرهنگ، بسيار ارزشمند باشد. ازاينرو، در كنار منافعي كه حضور در اين شبكهها براي اعضا ميتواند داشته باشد، مانند هويت، سهولت ارتباط و يافتن دوستان جديد، منافع مهمي نيز براي گردانندگان اين شبكهها قابل تصور است. اساساً به همين دليل است كه شركتهاي بزرگ بر سر تصاحب برخي شبكههاي مشهور و پر مخاطب، رقابت ميكنند.
امروزه اين ويژگيها سبب شده است كه شبكههاي اجتماعي مجازي، براي همه دولتها در جامعه اطلاعاتي چالشي مهم به شمار آيند. براي نمونه، گفته ميشود شبكههاي اجتماعي براي كاربران خود فضايي را ايجاد ميكنند كه فرد به جاي آنكه به دنبال فعاليتهاي واقعي اجتماعي برود، در چنين وضعيتي، قدرتهاي سلطهگر داخلي و خارجي ميتوانند احساسات كاربران شبكه را كنترل و به سمت و سوي خاصي كه مورد نظر دارند، هدايت كنند. بنابراين، حضور ناآگاهانه در شبكههاي اجتماعي مجازي، تضعيف ارتباطات واقعي را در پي خواهد داشت.
با اين توصيف، اگر جامعه اطلاعاتي را جامعهاي بدانيم كه در آن كيفيت زندگي و تعاملات اجتماعي به «اطلاعات» و «بهرهوري» از آن متكي است و شبكههاي اجتماعي مجازي را جامعهاي با انبوه اطلاعات شخصي و سازماني اعضاي آنها بدانيم، آنگاه بهرهگيري از اطلاعات اين شبكهها و كشاندن كاربران آنها به سوي هدفهاي مورد نظر، به ويژه با تكيه بر ضعف ارتباطات واقعي، ميتواند براي گردانندگان اين شبكههاي و متوليان فرصتي مناسب جامعه باشد؛ يعني بستر لازم براي اثرپذيري جامعه و اثرگذاري فراهم است. بنابراين، مانند هر فنآوري ديگري، بهرهمندي از فضاي سايبري و ظرفيتهاي پيدا و نهان آن، پيآمدهاي مثبت و منفي خاص خود را دارد و شبكههاي اجتماعي مجازي، به مثابه يكي از ابزارهاي اثرگذار برقراري ارتباط و تبادل اطلاعات در دنياي كنوني، از اين قاعده جدا نيستند. (شهير، 1391: 98)
// ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي مجازي (نسل دوم وب)
در اين مبحث، به اختصار تصويري از ويژگيهاي نسل دوم وب، با تأكيد بر شبكههاي اجتماعي يا رسانههاي اجتماعي ترسيم ميشود:
نسل اول وب (1990 تا 2000) شامل ايميل، وب سايت، موتورهاي جستوجو، يلو پيجها، دايركتوريها، چت رومهاست و نسل دوم وب (2000 تا 2009) شبكههاي اجتماعي يا رسانههاي اجتماعي، شامل وبلاگها، ميكروبلاگها، شبكههاي دوستيابي، شبكههاي اجتماعي، ويكيها، سايتهاي اشتراكگذاري، پيامرسانها، تالارهاي گفتوگو، گروههاي ايميلي، خبرخوانها، پادكستها و لينكدونيهاي عمومي است. مهمترين ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي به اين شرح است:
1. هويت: هويت در شبكههاي اجتماعي به سمت واقعيتر شدن پيش ميرود، چون هيچ كس مايل نيست فرد ناشناس را به فهرست دوستانش بيفزايد. كاربر در فهرست دوستان، با افراد واقعي طرف است.
2. به اشتراكگذاري و يادگيري: افراد علاقهمندند هر چه سريعتر اطلاعات يا محتوايي را كه توليد كردهاند، به اشتراك بگذارند. اين محتوا ممكن است خبر، فيلم، عكس، مقاله، طنز، ديدگاه شخصي يا تجربه آنها باشد.
3. بسيجكنندگي و سازماندهي: شبكههاي اجتماعي قدرت بسيجكنندگي دارند؛ يعني ميتوانند افراد را در يك زمان يا مكان، در محيطي واقعي گرد آورند يا در محيط مجازي به كمپين بپردازند.
4. دوستي: تعميق دوستيها بين همكلاسيها، همكاران، همعقيدهها و دوستي با دوستان دوستان.
5. اعتماد: قابليت اعتماد به شبكههاي اجتماعي بيش از وب سايتهاست، چون اطلاعات، فيلتر نميشود و خام منتقل ميشود.
6. حلقههاي مخاطبان: به جاي مخاطبان انبوه، حلقههايي كوچك و بزرگ از مخاطبان شكل ميگيرد. اين حلقهها در جاهايي با يكديگر همپوشاني دارد. اثرگذاري هر شبكه بر هر حلقه، به تناسب تخصصي بودن يا گرايش خاص آن شبكه است.
7. قدرت كندوسازي: قابليت لينكدهي و مانند آن.
8. استناد و تعميم: فيلم، عكس، صدا و متون اصلي رسانهها، قابليت استناد و تعميم را بالا برده است.
9. چند رسانهاي بودن: استفاده از چند رسانهايها در شبكههاي اجتماعي، قابليت جديدي است كه قدرت اين نوع رسانهها را بالا برده است، مانند فيلم، صوت، عكس، انيميشن، متن و گرافيك و لينك.
10. ادغام فنآوريها: شبكههاي اجتماعي محصول ادغام فنآوريهاي جديد وب 2 هستند.
11. پرستيژ و تشخص: امروزه افراد، مجريان تلويزيون، استادان دانشگاه، دانشجويان، روزنامهنگاران، سياستمداران و هنرمندان، به جاي نشانه ايميل، وبسايت يا وبلاگ، شناسه فيسبوك خود را اعلام ميكنند.
12. گپ: شبكهها قابليت گپ يا همان چت كردن را دارند.
13. نقد بيرحمانه: شبكههاي اجتماعي فضاي تعاملي جسورترين آدمهايي است كه فعاليت در اين شبكهها را نوعي فعاليت مدني و حتي مبارزه مدني ميدانند. ازاينرو، از نقد بيرحمانه حاكميت، سياستمداران و رسانههاي رسمي ابايي ندارند. به همين دليل، زبان آنها با ديگر رسانهها، متفاوت است.
15. باز انتشار: بيشتر رسانههاي اجتماعي براي مشاركت اعضا و دريافت بازخورد، باز هستند. آنها رأي دادن، كامنت گذاشتن و به اشتراكگذاري اطلاعات را تشويق ميكنند.
16. جهاني بودن: حذف مرزهاي زباني، مهمترين اتفاقي است كه در فضاي جديد وب روي داده است.
17. سرگرمي: سرگرمي، طنز، خنده، شوخي، سر كار گذاشتن، سوتي و گاف گرفتن، كارهاي مونتاژي و فتوشاپي كردن، دست انداختن سياستمداران و معما طرح كردن، از ويژگيهاي اين شبكههاست.
18. سفارشي شدن: هرزهگردي و ولگردي در فضاي وب در حال حذف شدن است. كاربر با بهرهمندي از فيدها، خروجيها و ريدرهاي آنلاين و آفلاين، محتوا را سفارش ميدهد.
19. جستوجو شدن: كاربر ميتواند با تركيب موتورهاي جستوجو، با بسياري از شبكهها در اين فضاها، همزمان جستوجو كند و جستوجو شود.
20. اطلاعرساني و خبررساني: رسانههاي شهروندي، خبرنگاران شهروند.
21. رسانه نسل جوان: نو، خلاق و ابتكاري بودن، سبب جذب جوانها به اين پديده شده است.
22. تركيب با موبايل: بيشتر اين فنآوريها، نسخه موبايل دارند يا با بهرهمندي از موبايل، قابل انتشار و دسترسي هستند. مستندات محتوايي اين رسانهها نيز به وسيله موبايل توليد ميشود.
24. ابتكار و نوآوري: نوآوري در ذات شبكههاست. ارتباطات افقي، پيشنهادهاي خلاق، توفانهاي پيدرپي فكري، در اين محيطها اتفاق ميافتد.
25. قدرت سرمايه اجتماعي: وجود مجموعه معيني از ارزشهاي غيررسمي كه در ميان اعضاي گروه، مشترك است و در ميان آنها همكاري را بهبود ميبخشد.
28. ارتباط دوسويه: رسانههاي سنتي، عمل انتشار را انجام ميدادند و محتوا را براي مخاطب ميفرستند، ولي در رسانههاي اجتماعي، براي گفتوگو و محاوره فضايي دو طرف وجود دارد و جريان ارتباطي از حالت يكسويه، به دوسويه تغيير يافته است.
در واقع اين ويژگيها همانهايي هستند كه در سالهاي گذشته، به عنوان ويژگيهاي آينده دنياي وب پيشبيني ميشدند.
// فرصتهاي شبكههاي اجتماعي مجازي در زمينه تبليغ دين
// ـ انتشار سريع اخبار و اطلاعات دنياي اسلام
اخبار شبكههاي اجتماعي بدون سانسور منتشر ميشوند. البته امكان مقايسه و تحليل اطلاعات براي مخاطبان وجود دارد و به مبلغان اين امكان را ميدهد تا بتوانند رويدادهاي دنياي اسلام را آزادانه در اختيار ديگران بگذارند.
// ـ ارتباط هدفمند با ساير جوامع و فرهنگهاي بشري
شبكههاي اجتماعي مجازي، فرصت مناسبي است تا جوامع بشري با هر نوع گرايش عقيدتي، تمدني و فرهنگي بتوانند حضور پيدا كنند و با ساير كشورهاي جهان ارتباط برقرار نمايند و فرهنگ و تمدن خود را به جهانيان عرضه نمايند. اگر يك مبلغ ديني بتواند با كشورهاي ديگر جهان ارتباط برقرار كند، باعث ميشود تا اين رسانهها به مكاني تبديل شوند كه وي بتواند فرهنگ و تمدن اسلامي خود را به ديگران معرفي كند و به اشتراك بگذارد. همچنان كه بسياري از خرده فرهنگها با حضور مؤثر و با برنامه توانستهاند فرهنگ خود را جهاني نمايند.
// ـ تقويت و شكلگيري خرد جمعي
خرد جمعي به جريان سيال و پوياي قوه تفكر و ذهن كاربران حاضر در چنين محيطهايي گفته ميشود كه مانند پردازشگري عظيم، اطلاعات را پردازش و پايش ميكند. نيروي تفكر و ذهن كاربران شبكه اجتماعي، به ياري تعاملات اجتماعي اينترنتي و بهرهگيري از ابزارهاي اينترنتي با يكديگر، تركيب و همراه ميشوند و نيرويي عظيم با قدرت پردازشي بالا را پديد ميآورند. حال اگر مبلغ دين در اين فضاي جمعي بتواند منويات اسلام را ارائه كند و آموزهاي دين اسلام را با ويژگيهاي منحصر به فرد آن به اشتراك گذارد، يقيناً ميتواند خرد جمعي را هدايت كند.
// ـ امكان بيان انديشهها و رقابت افكار و سلايق
تعاملات اجتماعي در اينگونه سايتها در حيطه بحثهاي گروهي پيرامون مطلب خاص انجام ميپذيرد. شبكههاي اجتماعي مجازي، همكاري و همگامي كاربران با همديگر و ارسال بازخورد از سوي مخاطب را تسهيل كرده و آنها را به مشاركت در بحثها ترغيب ميكنند. اين شبكهها مرزبندي بين رسانه و مخاطب را از بين بردهاند. اكثر رسانههاي اجتماعي براي دريافت بازخورد و مشاركت اعضا، باز هستند. به ندرت مانعي براي توليد و دسترسي به محتوا در اين وبسايتها وجود دارد. لذا اين فرصتي است براي مبلغان كه حرف خود را به راحتي به همه دنيا برسانند و در كمترين زمان ممكن بازخورد آن را دريافت كنند.
// ـ ارتباط مجازي مستمر مبلغ با مخاطبان
شبكههاي اجتماعي در فضاي مجازي، موجب گسترش دامنه ارتباطات گرديده. در اينگونه شبكهها تنوع زيادي در سطح تعامل و اجتماعيسازي مجازي وجود دارد. مبلغ ديني ميتواند مخاطبين خود را در اقصي نقاط جهان در فضاي مجازي پيدا كند و رابطه خود را با آنان برقرار نمايد. ميتوان از كتابها، فيلمها، سلايق و عقايد آنها بهره گرفت و آنها را با ساير مبلغان به اشتراك گذاشت و همه اينها در نهايت، ميتواند كمك شاياني به تبليغ دين در فضاي مجازي نمايد.
// ـ تبليغ اسلام و ارزشهاي اخلاقي در عرصه جهاني
در حوزه فرهنگ، فضاي مجازي ابزار مناسبي براي تبليغ و شناساندن فرهنگ يك ملت، تبليغ دين و ساير فعاليتهايي است كه از متوليان امور ديني انتظار ميرود. به طور اخص در حوزه دين شاهد صفحات بسياري هستيم كه به تبليغ دينهاي مختلف ميپردازند. كافي است نام يكي از اديان را به يكي از زبانها در اين شبكهها جستجو شود، بلافاصله صدها صفحه روبهرو خواهيم شد، كه از سوي دارندگان آن دين خاص اداره ميشوند و به تبليغ آن دين ميپردازند. بسياري از كاربران شبكههاي اجتماعي افرادي هستند كه در صورت تبليغ صحيح ارزشهاي اخلاقي و انساني، از آن استقبال كرده و تحت تأثير قرار خواهند گرفت.
// ـ يكپارچهسازي بسياري از امكانات اينترنتي و وبي
امكاناتي مانند ايجاد صفحهها و پروفايلهاي شخصي، ساخت وبلاگها، جستوجوي اينترنتي، اطلاع از اخبار و رويدادها و شركت در فضاهاي گفتوگو و فضا براي آپلود فايلها و دريافت مطالب مذهبي و ديني و پاسخ به پرسشهاي شرعي و عقيدتي كه تا پيش از اين كاربران براي استفاده از هر كدام از آنها بايد عضو سايتي ميشدند، اكنون با عضويتي ساده، امكانپذير است. به راحتي اين وبسايتها با پايگاههاي اينترنتي بزرگ دنيا، لينك داخلي برقرار ميكنند و از امكانات آنها در وبسايت خود استفاده ميكند.
// ـ توسعه در فرآيند آموزش و ابزارهاي آموزشي
برقراري ارتباط روشن به شكلهاي مختلف با مخاطبان مختلف، جمعآوري دروندادهها، ايدهها، اطلاعات از متقاضيان، اعتمادآفريني و هدايت فعاليتهاي گروهي، استفاده از يك شبكه مجازي براي انجام وظايف مشابه در يك محيط يادگيري هدايت شده، مانند محيط دانشگاهي، ميتواند در توسعه اين مهارتها كمك كند و آن را مبدل به بخشي از محور عملگرايي يا تجربه يادگيري همراه با كار كند. قابليتهاي خلاقانهاي كه در شبكههاي اجتماعي مشهود است، نوعي «فرهنگ مشاركتي» مبتني بر وب را پيشنهاد ميدهد كه موانع عمده را از سر راه ابراز وجود خود برميدارد و قابليت كسب توصيهها و دريافت بازخوردها از ديگراني كه به آنها اعتماد دارند را ارتقاء ميدهند؛ تا بتوانند پروژههاي خود را مديريت كرده و راهحلهاي لازم را ارائه دهند. اين قبيل فرصتها به شكل بالقوه به غناي يادگيري ميانجامد، چرا كه لحاظ شخصي، فرايند يادگيري را معنادار و توام با همكوشي ميسازند. (بصيريان جهرمي، 1392: 68)
// ـ افزايش سرعت در فرآيند آموزش و ايجاد ارتباط شبانهروزي بين استاد و شاگرد
شبكههاي اجتماعي اينترنتي در توسعه آموزشهاي تخصصي و عمومي نقش بسيار مؤثري دارند. شبكههاي اجتماعي علمي و آموزشي به صورت تخصصي و با هدف آموزش از راه دور يا همان آموزش مجازي، سرگرم فعاليت هستند. مبلغان ديني با بهرهمندي از شبكههاي اجتماعي آموزشي مجازي ميتوانند دامنه فرآيند يادگيري خود را در هر لحظه كه نيازمند پرسش و برقراري رابطه با استاد يا ديگر همكاران باشند، به خارج از محدودههاي فيزيكي گسترش دهند.
// ـ افزايش اعتماد، صميميت و صداقت در فضاي سايبر
مردم با شكلگيري وب سايتهاي شبكه اجتماعي، صداقت را براي يافتن دوستان قديمي، به همراه لذت اعتماد واقعي به دست آوردند. به گفته بيشتر كارشناسان، تا پيش از شكل گرفتن شبكههاي اجتماعي، موضوع اعتماد و صميميت فضاي سايبر در جهان حس نشده بود، ولي زماني كه شبكههايي مانند اوركات و فيسبوك پا به عرصه اينترنت گذاشتند، مردم با اعتماد به اين پايگاهها، باعث گسترش صميميت در بين يكديگر شدند. اين احساس به مبلغ ديني كمك ميكند كه به راحتي در پرتو اين صداقت، مطالب خود را نشر دهد و بازخوردهاي واقعي مخاطبان را دريافت كند. (سليمانيپور، بيتا: 89)
// چالشهاي فراروي مبلغان ديني در شبكههاي اجتماعي مجازي
هميشه مبلغ مورد آماج عوامل انحرافي فردي و لغزشگاههاي نفساني و اجتماعي بوده است. او بايد با مجموعهاي از دستورها، خود را به گونهاي آماده برخورد با اين چالشها كند كه در نهايت بتواند خود را به عنوان مبلغي راستين مطرح سازد.
در دنياي تبليغات كنوني، اين كار مشكل است؛ زيرا روشهاي انحرافي و بسيار خطرناكتر و پيچيدهتر از گذشته، فراروي مبلغان قرار دارد و احتمال سقوط آنان در ورطههاي نابودي، بيشتر شده است. چه بسيار عناصر تبليغي كه در آغاز، با اهداف متعالي در منطقه و جهان، حركت خود را آغاز كردهاند، ولي ناخودآگاه در پيچ و خم كارهاي تبليغي، به دامن اين چالشها لغزيدهاند. بنابراين، مبلغ همانگونه كه بايد درصدد برنامهريزي و اجراي تبليغات باشد، بايد در فكر شناخت چالشهاي فراروي خود نيز باشد.
// ـ اعتياد به اينترنت5
اعتياد به اينترنت مقولهاي است كه به صورت جدي به عنوان يك معضل اجتماعي توجه كارشناسان را به خود جلب كرده است. اين اعتياد عبارت است از حالتي ناشي از استفاده مداوم كاربر از اينترنت كه به تدريج موجب وابستگي رواني وي بدان ميشود، تا آنجا كه فرد به رغم نداشتن نياز ضروري به اينترنت، در صورت عدم دسترسي به آن دچار عوارضي از قبيل افسردگي و بدخلقي ميشود. لذا به مبلغان و كاربران اينترنت به ويژه شبكههاي اجتماعي مجازي پيشنهاد ميشود جهت رهايي از اين چالش، فعاليت خود در اينترنت را طبق برنامهاي محدود به ساعاتي مشخص، معين كنند.
// ـ عملكرد سليقهاي و بدون ضابطه
با توجه به اينكه سليقهها در تبليغ دين شخصي شده است، همانگونه كه هر كس در فضاي حقيقي ميتواند داعيهدار عقيدهاي باشد، هر كسي در فضاي مجازي نيز ميتواند تفكر خود را رواج دهد و شايد اين بزرگترين آسيب باشد كه تبليغ دين در فضاي سايبر، بسيار شخصي، ذوقي، سليقهاي و بدون ضابطه شده است؛ زيرا افراد مؤثري در فضاي واقعي، وارد اين عرصه نميشوند.
// ـ فقدان آگاهي كافي
نشناختن «فضاي تبليغ»، آفت اصلي تبليغ دين در فضاي مجازي است و براي رسيدن به نتيجه مطلوب، شناخت دقيق اين محيط ضروري است. شبكههاي اجتماعي مجازي، وضعيت خاص خودش را دارد كه با كتاب، روزنامه، مجله، منبر و ديگر رسانهها تفاوت دارد. بنابراين، هر فردي كه ميخواهد كار تبليغ دين را در اين فضا انجام دهد، بايد آن را خوب بشناسد. اين شناخت باعث ميشود فرد توانايي خود را ارزيابي كند و وارد فضايي شود كه با توانايي و سلايقش تطبيق دارد و وقتي فضا را شناخت، روشهاي متناسب را به كار بگيرد تا بتواند بهترين نتيجه را به دست بياورد.
// ـ شكلگيري و ترويج سريع شايعات و اخبار كذب
به دليل نبود امكان كنترل محتواي توليد شده به وسيله كاربران شبكههاي اجتماعي، يكي از مهمترين پيآمدهاي منفي اين شبكهها، شكلگيري و ترويج سريع شايعات و اخبار كذبي خواهد بود كه برخي اعضاي اين شبكهها و با اهداف خاص و غالباً سياسي و مذهبي، منتشر ميكنند.
در اغتشاشات سال 88، كه بخشي از جنگ نرم به شمار ميآيد، يكي از مهمترين ابزارها، نحوه ارتباطات اغتشاشگران و بستر ارتباطي آنها در اينگونه شبكهها بود. استفاده از آرايش هرمي شبكههاي اجتماعي، سبب شد اغتشاشگران از اخبار، اطلاعات، پيغامها و فراخوانها در كوتاهترين زمان باخبر شوند.
// ـ تضعيف باورهاي ديني و القاي شبهات فكري
از جمله چالشهاي شبكههاي اجتماعي تبليغات ضد ديني و حمله به اعتقادات مذهبي افراد ميباشد. گروههاي مغرض با اهداف از پيش تعيين شده و با شيوههاي مخصوص، اقدام به تزلزل در باورهاي كاربران سست عقيده و كم اطلاع مينمايند. همچنان كه هماكنون شبكههاي اجتماعي، يكي از ابزارهاي مورد استفاده براي تبليغ بهائيت و عرفانهاي كاذب است. البته بهترين شيوه تنها انفعالي برخورد كردن و اكتفا نمودن به پاسخگويي به شبهات نيست؛ بلكه اين حضور بايد همراه با تهاجم نيز باشد؛ به اين معنا كه عقايد و باورهاي فرهنگ مهاجم را نيز با سؤالاتي كه در مورد عقايد و نگرشهايشان وجود دارد، مورد هدف قرار دهيم و هيبت ظاهري آنان را بشكنيم.
// ـ نقض حريم خصوصي افراد
مبلغ در چنين فضايي با اين چالش روبهروست كه معمولاً شبكههاي اجتماعي، ابزارها و امكاناتي را در اختيار كاربران خود قرار ميدهند تا بتوانند اطلاعات، تصاوير و ويدئوهاي خويش را در صفحه شخصي خود قرار دهند. مشكلاتي مانند ساخت پروفايلهاي تقلبي در شبكههاي اجتماعي و نداشتن امكان كنترل آنها به دليل حجم بالاي اين هرزنامهها، سبب ميشود كساني با پروفايلهاي تقلبي به شبكههاي اجتماعي وارد شوند و با ورود به حريمهاي خصوصي افراد مورد نظر، تصاوير و اطلاعات آنها را به سرقت ببرند و به پخش تصاوير آنها در اينترنت بپردازند.
// ـ افسردگي و دور ماندن از محيطهاي واقعي اجتماع
جامعه مجازي، هيچ وقت جايگزين جامعه واقعي نخواهد گرديد؛ بلكه به عنوان تسهيلكننده تجارب اجتماعي عمل خواهد كرد. تسهيلات ارتباطي به ما امكان ميدهد تا در سطح جهاني و از راه دور به شيوهاي جديد با اجتماعاتي كه منافع مشتركي داريم، بپيونديم. اين فضا شايد بتواند شناخت خوبي از محيطهاي واقعي به مبلغ دهد و كاربر قادر خواهد بود تا در دنياي واقعي نيز روابط اجتماعي بهتري با ساير مخاطبان جامعه واقعي برقرار سازد، ولي به مرور زمان سبب خواهد شد مبلغان به اين انزوا و دور ماندن از محيطهاي واقعي عادت نموده و با گذر زمان ميتواند تبعات منفي براي آنها به همراه داشته باشد.
// ـ تأثيرات منفي رفتاري و گسترش اباحهگري
هر شبكه اجتماعي فرهنگ ارتباطاتي خاص خود را دارد، يعني منش و گفتار مخصوص و منحصر به فردي را براي خود برگزيده است. فرد با عضويت در هر شبكه اجتماعي درگير نوع خاصي از فرهنگ ارتباطاتي ميشود كه شامل: برخورد، تكيه كلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تيپ شخصيتي و ظاهري و... است. بدون ترديد، ميزان تأثيرپذيري فرد از اين محيط، صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبكه اجتماعي، هويت مطلوب خود را ترويج ميكند. برخي از اين شبكهها از راه آسيب رساندن به هويت ملي و جايگزيني هويت جهاني به جاي آن، سبب تضعيف امنيت اجتماعي و فرهنگي در جامعه ما شده و سبب ميشود هويت ملي جوان خدشهدار شود. در فيسبوك جوان ايراني با جوان نروژي درباره آزادي جنسي صحبت كند. در خلال اين گفتوگو جوان ايراني درمييابد در نروژ چه آزاديهايي بيحد و حصري وجود دارد، بنابراين به مرزهاي فكري و محدويتهاي اخلاقي جامعه خودش بدبين ميشود.
// ـ نداشتن سواد رسانهاي لازم
با پيشرفت رسانههاي جديد ارتباطي در تكميل مبحث سواد رسانهاي، مباحث جديدي از جمله «سواد ديجيتالي» و «سواد اينترنتي» مطرح شدهاند. مبلغان با فراگيري سواد ديجيتالي است ميتوانند بهرهمندي مناسبي از فنآوريهاي جديد ديجيتالي داشته باشند. اين سواد شامل اطلاعات اوليه درباره قابليتها، فرصتها و شيوه بهكارگيري فنآوريهاي جديد و آسيبهاي احتمالي و شيوه رويارويي با آنهاست.
آمارها نشان ميدهد، بيشتر كاربران شبكههاي اجتماعي، با امكانات اين وبسايتها آشنايي كافي ندارند. آنها فقط با امكاناتي مانند جستوجو براي يافتن دوستان، افزودن دوستان به ليست، عضو شدن در گروهها و صفحههاي هواداري، نوشتن متنهاي كوتاه و قرار دادن عكس در آلبوم تصاوير، آشنا هستند.
// ـ تخريب شخصيتهاي ملي، مذهبي
تخريب شخصيتهاي ملي، مذهبي و مورد اعتماد اكثريت جامعه و الگوسازي و شخصيتپردازي از افراد غيرموجه و كساني كه منافع مادي آنها را تأمين ميكنند از طريق ارسال حجم انبوه خبر، تحليل و ارايه اطلاعات؛ يكي ديگر از آسيبهاي اين شبكههاست كه با هدف به قدرت رساندن اين اشخاص انجام ميشود تا هنگامي كه در مراتب عالي حكومت قرار گرفتهاند، در راستاي سياست آنها گام برداشته و منويات آنها را عملي كنند. شبكههاي اجتماعي مجازي بهترين فرصت و قابليت براي اجرايي كردن اين هدف ميباشد. در چند سال اخير بارها ديده شده مسئولين كشور اعم از مقام معظم رهبري و يا مسئولين اجرايي كشور مورد هجمه اين شبكهها قرار گرفتهاند.
// نتيجهگيري
پيشرفت فنآوري در سالهاي اخير، در حوزه ارتباطات رسانهاي، تغييراتي را ايجاد كرده است. در دهه اخير، با پيشرفت فنآوري، اين ديدگاه تغيير يافته است. امروزه با پديدهاي به نام شبكههاي اجتماعي مواجه هستيم، سايتهاي چند منظوره با ابتكاري كه در نوع ارائه مطالب به خرج دادند، در كوتاه مدت به شهرت و محبوبيت فراواني دست يافتند و ميليونها كاربر را به فهرست خود اضافه كردند.
وقتي بحث شبكههاي اجتماعي مجازي پيش ميآيد، برخي با ديدي منفي به آن نگاه ميكنند. با توجه به تعريفي كه از شبكههاي اجتماعي مجازي ارائه شد، همه نوع استفادهاي ميتوان از آن داشت، هم منفي و هم مثبت. مهم اين است كه در جاي مناسب از آن بهره ببريم.
با در نظر گرفتن آنچه گفته شد، اكنون بايد به اين پرسش اساسي پاسخ گفت كه در جهان امروز و معادلات قدرت، ميتوان فقط با تكيه بر روشهاي تبليغي سنتي باقي ماند؟ آيا تبليغات سنتي با همه نكات مثبتش، اين توانايي و قدرت را دارد كه انسان امروزي را ارضا و اشباع كند؟ ازاينرو، بايد تبليغات نوين را شناخت، نكات مثبت و منفي آن را از يكديگر جدا كرد و جايگاه ابزار، تأثيرات و ارزش روشها را از نو، معنا و از حاصل اين كوشش و تركيب درست نتايج فعاليتهاي تبليغي در حوزه تبليغات سنتي، الگويي را طراحي كرد.
انقلاب اسلامي، صالحترين و صادقترين جريان كشف و طراحي تبليغات صحيح است. معلم شهيد، استاد مرتضي مطهري رحمه الله ، با تأكيد بسيار بر نقاط صحيح تبليغات سنتي و به ويژه حوزوي، به طرح ضرورت تجديد نظر و دقت دوباره در برنامههاي تبليغي ميپردازد. ايشان معتقد است: «وسايل هدايت هر زماني، مخصوص خود آن زمان است.» (مطهري، 1365: 168) وي به خوبي اين نكته ظريف را طرح ميسازد كه ديگر با تبليغات سنتي نميتوان جوانان و نوجوانان را جذب كرد.
در اين سبك جديد تبليغات، وظايف و وضعيت مبلغ نيز بايد روشن شود و با آگاهي كامل از ظرفيتها و چالشهاي پيشرو در اين مسير، حركت و هرچه بيشتر شناخت و توانايي خود را تقويت كند.
فرصتهاي شبكههاي اجتماعي مجازي براي تبليغ دين عبارتند از: «انتشار سريع اخبار و اطلاعات دنياي اسلام، ارتباط هدفمند با ساير جوامع و فرهنگهاي بشري، تقويت و شكلگيري خرد جمعي، امكان بيان انديشهها و رقابت افكار و سلايق، ارتباط مجازي مستمر مبلغ با مخاطبان، تبليغ اسلام و ارزشهاي اخلاقي در عرصه جهاني، استفاده همزمان از امكانات اينترنتي و وبي، توسعه در فرآيند آموزش و ابزارهاي آموزشي، افزايش اعتماد، صميميت و صداقت در فضاي سايبر».
همچنين ميتوان چالشهاي فراروي مبلغان ديني در شبكههاي اجتماعي مجازي را اينگونه برشمرد: «اعتياد به اينترنت، عملكرد سليقهاي و بدون ضابطه، فقدان آگاهي كافي، شكلگيري و ترويج سريع شبهات و اخبار كذب، تضعيف باورهاي ديني و القاي شبهات، نقض حريم خصوصي افراد، افسردگي و دور ماندن از محيطهاي واقعي اجتماع، تأثيرات منفي رفتاري و گسترش اباحهگري، فقدان سواد رسانهاي لازم، پايبند نبودن به اصول و تخريب شخصيتهاي ملي، مذهبي».
// منابع
// الف) كتاب
آنتوني، اسميت. 1364. ژئوپليتيك اطلاعلات (شيوههاي سلطهجويي استعمار در جهان از طريق رسانههاي همگاني). ترجمه: فريدون شيرواني. تهران: سروش.
افتخاري، اصغر. 1377. سيره تبليغي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله . قم: سازمان تبليغات اسلامي.
بصيريان جهرمي، حسين. 1392. رسانههاي اجتماعي ابعاد و ظرفيتها. تهران: دفتر مطالعات و برنامهريزي رسانهها.
دهخدا، علياكبر. 1364. لغتنامه دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
زورق، محمدحسن. 1368. مباني تبليغ. تهران: سروش.
معلوف، لويس، 1370. فرهنگ بزرگ جامع نوين (عربي ـ فارسي). ترجمه: احمد سياح. تهران: اسلام.
مطهري، مرتضي. 1365. ده گفتار. تهران: صدرا.
معتمدنژاد، كاظم. 1378. وسايل ارتباط جمعي. تهران: دانشگاه علامه طباطبايي.
// ب) مقاله
خلقتي، مرضيه. 1389. «شبكههاي اجتماعي پيدايش و تحولات». فصلنامه كتاب مهر. ش اول.
رحمانزاده، علي. 1389. «كاركرد شبكههاي اجتماعي مجازي در عصر جهاني شدن». فصلنامه مطالعات راهبردي جهاني شدن. سال اول.
سليمانيپور، روحالله. «شبكههاي اجتماعي فرصتها و تهديدها». فصلنامه رهآورد نور. ش 31. ص89.
// ج) پاياننامه
1. شهير، احسان. 1391. شناسايي عوامل مؤثر بر جذب كاربران ايراني به شبكههاي اجتماعي مجازي خارجي با مورد مطالعه كاربران شبكه اجتماعي فيسبوك. پاياننامه كارشناسي ارشد. دانشگاه تهران.
افزودن دیدگاه جدید