كلاسداری كودكان و نوجوانان (6)؛ (شیوههای نوین بیان احكام)
نام نشریه: مبلغان، شماره 37
مقدمه
تدریس و آموزش احكام برای نوجوانان و جوانان لازم و ضروری است، اما اگر مربی آموزش لازم را ندیده و از توان بالائی در این زمینه برخوردار نباشد، تدریس و آموزش احكام برای دانش آموزان حالتی خشك و خسته كننده به خود میگیرد؛ به طوری كه آنان برای فراگیری احكام و مسائل شرعی علاقه چندانی از خود نشان نمیدهند.
در سیره و روش عملی معصومین علیهم السلام - كه بهترین راهكار در این زمینه است - میتوان به وضوح نوآوری و استفاده از شیوههای مختلف در ارائه احكام الهی را مشاهده نمود. به عنوان مثال، سلمان فارسی میگوید: همراه با رسول خدا صلی الله علیه و آله در سایه درختی نشسته بودیم، حضرت شاخهای از آن درخت را تكان دادند - به طوری كه برگ هایش ریخت - و بعد فرمودند: آیا نمیپرسید كه چرا این كار را انجام دادم؟ و سپس ادامه دادند: «مؤمن وقتی نماز میخواند گناهانش همچون برگهای درخت میریزد.» (1)
یكی از مهمترین اصول آموزش و تدریس احكام ایجاد انگیزه و علاقه در كودكان، نوجوانان و جوانان است، چرا كه ممكن ست برخی از دانش آموزان - كه در جلسات احكام شركت میكنند - دارای انگیزهای ضعیف و یا حتی بی انگیزه برای فراگیری احكام باشند، از این رو مربی محترم باید در همان جلسات نخستین بویژه جلسه اول چنان انگیزه و علاقهای برای فراگیری احكام ایجاد كند كه دانش آموزان تشنه بیان احكام توسط او باشند.
هیچ گاه نباید احكام الهی را برای كودكان و نوجوانان در الفاظی پیچیده و دور از ذهن بیان نمود، چرا كه امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: «البلاغة ما سهل علی المنطق وخف علی الفطنة؛ (2) سخن رسا آن است كه به آسانی بر زبان جاری شود و براحتی فهمیده گردد.»
دوری از بكارگیری اصطلاحات پیچیده فقهی كه به علت نامانوس بودنشان كودكان و نوجوانان را در فهمیدن به زحمت میاندازند و در نتیجه آنان بیان احكام را درسی ناخوشایند میپندارند، یكی از رموز موفقیت در این عرصه است.
امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه چه زیبا فرموده اند كه «احسن الكلام ما لا تمجه الاذان ولا یتعب فهمه الافهام؛ (3) آراستهترین سخن آنست كه برای گوشها، نا خوشایند [و نا آشنا] نباشد و فهم آن برای فهمها رنج آور نبوده [و افراد در فهم آن به زحمت نیفتند.] »
استفاده از شیوهها و روشهای نو و جذاب میتواند، مربیان محترم را در رسیدن به هدف فوق یاری رساند.
حضرت امام رضا علیه السلام در این باره چه زیبا فرموده اند كه: «هر كس در پی كاری از راه و روش آن رود نمیلغزد و اگر بلغزد راهكار رهائیاش را نیز بیابد.» (4)
قالبها و شیوههای آموزش احكام
در این نوشتار برای بالا بردن سطح كیفی آموزش احكام و موفقیت بیشتر در آن، به بیان چند قالب و شیوه آموزشی احكام كه متناسب با شرایط روحی و سنی كودكان، نوجوانان و جوانان باشد میپردازیم.
1- بیان احكام در قالب سؤالهای هوشی
كلیه مسائل شرعی كه چند شرط یا مورد دارند را میتوان با این شیوه، عرضه نمود. نحوه اجرای برنامه در این شیوه به این صورت است كه چند مورد یا چند شرط یك حكم شرعی بیان میشود و به گونهای سؤال طراحی میشود كه نوجوانان و جوانان با بیان حتی یك شرط یا مورد از شروط و موارد مطرح شده به جواب برسند. این شیوه از چند جهت مفید است:
1- موجب مشاركت مخاطبان در بحث میشود.
2- موجب تكرار شروط و موارد گفته شده توسط مخاطبان میشود و این تكرار باعث بهتر جاگرفتن مباحث در ذهن نوجوانان و جوانان است.
3- بچهها برای پیدا كردن جواب، به مربی یا بزرگترهای خانواده و یا رسالههای عملیه مراجعه میكنند و زمینه خوبی برای بیان احكام در جلسه بعد و ماندگاری مساله در ذهن فراهم میگردد. در ذیل به چند نمونه از اجرای برنامه به این شیوه اشاره میشود:
نمونه اول: علی و جواد از اصفهان به تهران رفته اند، در هنگام فرا رسیدن وقت نماز ظهر و عصر، علی نماز ظهر و عصر خود را دو ركعتی - یعنی شكسته - میخواند ولی جواد چهار ركعتی. چرا؟
- شاید فكر میكنید جواد خانهاش در تهران است و پدر و مادرش در آنجا زندگی میكنند، اما این طور نیست.
- یا فكر میكنید جواد برای فرار از انجام دستور الهی به تهران میرود، اما این طور نیست.
همه جوابهای شما درست است اما هیچكدام از اینها نیست، پس چرا جواد نماز خود را چهار ركعتی میخواند؟
جواب: نماز مسافر با 8 شرط شكسته است و در مساله فوق به برخی از آنها اشاره شده است. (موارد مبتلا به دیگر را مخاطبین با كمك مربی مطرح مینمایند) .
نمونه دوم: فاطمه برای دیدن دوستش زهرا به خانه او رفت. هنگام فرا رسیدن وقت نماز، فاطمه تیمم كرد و زهرا وضو گرفت. چرا؟
- شاید فكر میكنید برای زهرا آب به قدر وضو بوده ولی برای فاطمه نه، اما اینطور نیست.
- یا ممكن است بگویید فاطمه بر اثر كهولت سن (پیری) و یا ترس از جانور و یا دزد تیمم كرده، اما اینطور نیست.
- یا به نظر میرسد كه به وسیله استعمال آب مرض یا عیبی در فاطمه پیدا میشود، یا مرضش طول میكشد، یا شدت پیدا میكند، یا به سختی معالجه میشود، اما این طور نیست.
همه جوابهای شما درست است، اما هیچكدام از اینها نیست. پس چرا فاطمه تیمم كرده است؟
جواب: در هفت مورد به جای وضو میتوان تیمم كرد، در این جا فقط به چهار مورد آن اشاره شده است.
2- شیوه توضیحی
در این شیوه، نكتههایی از احكام كه كودكان، نوجوانان و جوانان آنها را نمیدانند ولی مدعی دانستن آنها هستند، توضیح داده میشود. نمونههایی از این نكتهها در ذیل آورده میشود.
نكته اول: بعضی از مراجع بزرگوار تقلید مانند امام رحمه الله چگونگی مسح سر را - حتی در حال اختیار نه اضطرار - به ده صورت جایز میدانند:
1- با دست راست
2- با دست چپ
3- از بالا به پایین
4- از پایین به بالا
5- با داخل و كف دست
6- با بیرون و پشت دست
7- با ساعد و فاصله میان مچ دست تا آرنج
8- به صورت طولی و عمودی
9- به صورت عرضی و افقی
10- به صورت زیگزاگ. (5)
نكته دوم: برخی گمان كرده اند اگر هنگام مسح سر، دست وضو گیرنده با رطوبت وتری پیشانی او تماس پیدا كند و مخلوط شود، وضوی او باطل است و حال آن كه طبق نظر اكثر مراجع مساله دو صورت دار د:
1- اگر مسح پا با همان قسمت از دست كه با آب پیشانی تماس پیدا كرده و مخلوط شده است انجام شود، در این صورت وضو باطل است.
2- چنانچه مسح پا با قسمت دیگری از دست كه با آب پیشانی تماس پیدا نكرده و مخلوط نشده است انجام شود، وضو صحیح است. (6) (مثلا كف دست تماس پیدا كند ولی انگشتان تماسی نداشته باشند كه در این صورت با انگشت میتواند مسح كند) .
نكته سوم: هنگامی كه از مردم پرسیده میشود اگر بچهای مهر نماز را از جلوی نمازگزار بردارد وظیفه نمازگزار چیست؟ گاه پاسخ میدهند: باید به پشت دست یا ناخن هایش بویژه ناخن شست سجده كند و نماز بخواند و حال آنكه مرحوم امام رحمه الله و بسیاری از مراجع دیگر میفرمایند كه وظیفه او به ترتیب زیر است:
اول: اگر چیزی كه سجده بر آن صحیح است مثل كاغذ و... همراه دارد به آن سجده كند.
دوم: اگر چیزی در دسترس نباشد و وقت نماز هم تنگ نباشد باید نماز را بشكند و مهر تهیه كند و نماز خود را بخواند.
سوم: اگر وقت تنگ است به حدی كه اگر نماز را رها كند، نماز قضا میشود، باید به لباسش كه از پنبه یا كتان است سجده كند.
چهارم: اگر لباسش از چیزی غیر از پنبه یا كتان است باید به آن سجده كند.
پنجم: اگر آن هم ممكن نباشد، به پشت دستش سجده كند.
ششم: اگر آن هم امكان ندارد، باید بر چیزی معدنی مانند انگشتر عقیق سجده كند. (پس چیزی به نام ناخن شست برای محل سجده در این مورد وجود ندارد) .
قابل توجه: در فرض مساله، اگر فرصت هست و مهر به فاصله نزدیكی مثل یك یا دو قدمی پرت شده است، نمازگزار باید بدون گفتن ذكر و با رعایت جهت قبله (در صورتی كه امكان دارد) و نگفتن ذكرهای نماز به طرف مهر نماز حركت كند و سپس به نزدیك آن كه رسید، نمازش را ادامه دهد و هنگام سجده، بر آن سجده كند. (7)
شایان ذكر است در صورتی كه بخواهیم این نكتهها را برای نوجوانان و جوانان بازگو كنیم در حالی كه حضور بزرگترها در بین آنها در اكثریت است، حتما ماخذ و نشانی آنها را در نظر داشته باشیم تا پذیرش این گونه مسائل برایشان پیچیده و سخت نباشد، گرچه به تجربه ثابت شده است كه شنیدن این نكات برای فراگیران بسیار جاذب و جالب است و انگیزه بسیار زیادی برای ادامه بیان احكام در آنها ایجاد میكند. البته این نكته را برای دانش آموزان یادآور میشویم كه هر مقلدی باید پس از آگاهی یافتن از فتوی و نظر مرجع تقلید خویش و مطابق بودن آن با نكتههای یاد شده، به آن عمل كند، مگر در مواردی كه این نكات مورد اتفاق نظر همه مراجع تقلید بوده است.
3- شیوه القاء غیرمستقیم (بیان احكام در قالب داستان)
با توجه به شرایط سنی، زمان و مكان، در بیان احكام برای كودكان و نوجوانان گاه روش مستقیم و گاهی روش غیرمستقیم كارآئی بیشتری دارد. با توجه به سیره عملی معصومین علیهم السلام در استفاده از روش غیرمستقیم (به عنوان نمونه: آموزش غیرمستقیم وضو به یك پیرمرد توسط امام حسن و امام حسین علیهما السلام) و تاكید فراوان روان شناسان بر این روش و گفتههایی همچون «الكنایة ابلغ من التصریح؛ كنایه [و غیرمستقیم گویی] از صراحت، رساتر است» ، استفاده از روش غیرمستقیم در بیان احكام مورد تاكید و ترغیب قرار میگیرد.
استفاده از شعر، خاطره، شرح حال دیگران، معما، فیلم، نمایش، داستان و مانند آن میتواند از مصادیق روشهای غیرمستقیم بیان احكام به شمار آید. در اینجا به جهت اختصار فقط به روش داستانی میپردازیم.
روش داستانی از دلنشینترین روشهای ارائه احكام شرعی به كودكان و نوجوانان است. اكثر احكام مورد نیاز كودكان و نوجوانان را میتوان به این شیوه عرضه كرد. نوعا نتیجه گیری از مطالب و احكام مطرح شده در قالب و شیوه داستانی، به عهده خود كودكان و نوجوانان گذاشته میشود. بعنوان مثال در داستان زیر به آموزش سه نكته مهم برای كودكان و نوجوانان پرداخته شده است:
1- نحوه تطهیر نمودن و آب كشیدن عضوی كه زخم شده و یا به هر نحو دیگری نجس شده است.
2- نجس شدن جائی از بدن - كهتر میباشد - با تماس پیدا كردن با اشیاء نجس.
3- بكار گرفتن فكر و حس كنجكاوی بچهها برای جواب دادن به مساله سوم كه به صورت سؤال در پایان داستان آمده است.
داستان سعید و انگشت كوچكش
سعید در حالی كه مادرش مشغول خیاطی بود، به او رو كرد و گفت: مادر! اجازه بده بروم با بچه همسایه بازی كنم. مادر گفت: چون پسر همسایه كم ادب است اجازه نمیدهم، سعید گفت: پس اجازه بده او به منزل ما بیاید، مادر با بی حوصله گی گفت: فرقی نمیكند، نه نه نه، هنوز نمیدونی معنای نه یعنی چه؟ در همین حال بود كه حواس مادر سعید پرت شد و نخ از سوزن خیاطی بیرون آمد، مادرش سخت درگیر نخ كردن سوزن گشت و او آهسته آهسته از اتاق بیرون آمد و بعد از طی كردن پلههای ایوان، خودش را به نردبانی كه زیر درختهای انگور حیاط بود رساند. نردبان را برداشت و به سینه دیوار گذاشت كه بچه همسایه را صدا بزند. پاهایش را بلند كرد، از پله اول گذاشت پله دوم و از پله دوم هم بلند كرد به جای پله سوم گذاشت پله چهارم، دست هایش را گرفت لبه دیوار، میخواست یاالله بگوید كه از آن بالا كله شد پایین و انگشت كوچك پایش حسابی زخم شد و پایش درد گرفت.
سعید گریه كنان و لنگان لنگان آمد وارد اتاق شود كه مادر گفت: نیا كه فرش را نجس میكنی. سعید گفت: پس چه كنم؟ مادر گفت: برو پاتو آب بكش و بعد بیا. تا مادر این جمله را گفت، گویا یك پتك صدمنی محكم تو فرق سعید كوبیدند. برق از چشمانش پرید، شروع كرد به گریه و ناله و التماس كه مامان جون! من پایم را دوست دارم و نمیخواهم با آب بكشم. سعید كه در هیچ كاری از خود دقت نشان نمیداد، اینجا هم فكر كرد كه حالا باید پایش را قطع كند و یك طرف ترازو بگذارد و یك طرف دیگر هم به جای سنگ كیلو آب بگذارد و پایش را با آب كیلو كند. مادر با هزار زحمت یادش داد كه چگونه باید پای نجس را آب بكشد.
خلاصه، سعید پایش را شست و آمد درب اتاق كه داخل شود، اما دوباره صدای مادر بلند شد كه: نیا كه پایت نجس میشود. سعید كه حسابی گیج شده بود اعتراض كرد و گفت: اول گفتی فرش نجس میشود، حالا میگوئی پایت نجس میشود؟ مادر رو به سعید كرد و گفت: چون علی كوچولو نم پس داده و قبلا فرش را مین گذاری كرده، فرش نجس است، اگر بیایی پایت نجس میشود. سعید كه اینجا هم بنای مخالفت داشت گفت: نه، من خودم دیدم پدر روی همین فرش نماز میخواند، پس یا فرش نجس نیست یا اگر فرش بگفته شما نجس است، پس نماز پدر باطل است. اما بچه ها! فرش نجس بود، نماز پدر سعید هم درست. چرا؟
4- شیوه پرسش و پاسخ
یكی از راههای ایجاد انگیزه، بیان معارف دینی به روش پرسش و پاسخ است به طوری كه با طرح سؤال، انگیزه جواب خواهی در وجود كودكان و نوجوانان ایجاد شود و با آوردن جواب آن، در مسیر تربیتی و دینی هدایت و آماده عمل به احكام مورد نیازشان شوند.
در كلاسداری كودكان و نوجوانان و بخصوص جوانان، جذب كردن مخاطب پیش از بیان احكام بسیار اهمیت دارد و جذب نمودن این قشر غالبا زمینه سازی میخواهد. بكارگیری روش پرسش و پاسخ این زمینه را به شكل مطلوبی فراهم میسازد.
بعلاوه، این روش یكی از بهترین روشها برای استفاده به موقع از توان فكری و اندوختههای علمی متربیان نیز هست.
توجه به این نكته ضروری است كه در این شیوه آموزشی، تدریجی سؤال نمودن و حركت از مطالب آسان و مورد نیاز به سوی نكات مهمتر در بیان احكام كاملا ضروری است و حتما باید سطح فكر، قدرت فهم و شرایط سنی، علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی كودكان و نوجوانان را در نظر گرفت. در اینجا فرض را بر بیان احكام برای نوجوانانی قرار میدهیم كه تازه پا به سن بلوغ میگذارند، و به عنوان نمونه سؤالاتی را با معیارهای فوق مطرح نموده و در جوابها از نكات تربیتی و احادیث ائمه علیهم السلام و سخنان بزرگان دین نیز استفاده مینمائیم تا ضمن بیان احكام، از موعظه و نصیحت آنها نیز غافل نشده باشیم.
نمونهها
نمونه اول: بلوغ به چه معناست؟ بالغ یعنی رسیده، چی رسیده؟ وقت تكلیفش رسیده؛ یعنی مسؤولیت بزرگی پیدا كرده، ارزش پیدا كرده كه مورد خطاب «یا ایها الذین آمنوا» قرار گیرد، همانطور كه حضرت زهرا علیها السلام وحضرت علی علیه السلام، پدر، مادر، معلم وخواهر و برادر بزرگتر را با این آیه خطاب میكنند. از این پس شما هم خانم و آقا شدهای و مورد خطاب خداوند هستی، یعنی یك مخاطب «یا ایها الذین آمنوا» فاطمه زهرا علیها السلام و یكی پدر و یكی مادر و معلمت و یكی هم تو هستی و از این نظر با بقیه هیچ فرقی نداری.
حالا كه به سن تكلیف رسیدهای، حضرت علی علیه السلام میفرماید: وقت خودت را به سه قسمت تقسیم كن: 1- عبادت؛ 2- كار؛ 3- استراحت و بازی. (8)
یكی از علمای بزرگ دین به نام سید بن طاووس به فرزندش میفرماید: «فرزندم! خدا را شكر كن كه افتخار عبادت به درگاهش را به تو داده است و هر سال در چنین روزی كه مكلف شدهای جشن بگیر و خدا را شكر كن.» (9)
نمونه دوم: مكلف كیست؟ كسی كه باید به گلبرگ تكلیف عمل كند، گلی را در نظر بگیرید كه پنج برگ دارد، مكلف معنای این 5 برگ را باید بداند.
1- واجب؛ یعنی چه؟ یعنی باید، مثل حجاب و نماز كه انجام آنها لازمه رسیدن به سعادت است.
2- حرام؛ یعنی؟ ممنوع و نباید، مثل غیبت و دروغگوئی كه انجام ندادن وترك آنها باعث رسیدن به سعادت و خوشبختی است.
3- مكروه؛ یعنی؟ ناپسند، مثل خوردن غذای داغ كه انجام دادنش مانع رسیدن به درجات برتر سعادت است.
4- مستحب؛ یعنی؟ بهتر، مثل شستن دستها پیش از غذا كه انجام آن درجات سعادت و جایگاه بهشتی انسان را افزایش میدهد.
5- مباح؛ یعنی؟ مساوی، مثل دوچرخه سواری و راه رفتن كه سرانجام آن تاثیری در تسریع یا كندی حركت به سوی سعادت انسان ندارد.
نمونه سوم: شرایط تكلیف كدام است؟
الف - بلوغ: رسیدن به توان جسمی لازم برای انجام تكلیفهای الهی؛
ب - عقل: كه مبنای محاسبه همه تكلیفهای الهی و كیفر و پاداش اعمال است؛
ج - قدرت: امام علی علیه السلام میفرماید: نماز هنگامی بر مكلف واجب میشود كه درك كند. (دختر 9 ساله و پسر 15 ساله) و روزه هنگامی بر او واجب میشود كه طاقت داشته باشد. (10)
نمونه چهارم: دخترها و پسرها اولین روز تكلیف شرعی خود را چگونه باید بدست آورند؟
هر سال قمری 354 روز و 6 ساعت است كه 10 روز و 18 ساعت كمتر از سال شمسی میباشد. با كم كردن 96 روز و 18 ساعت از 9 سال شمسی، 9 سال قمری كه تقریبا 8 سال و 8 ماه و 23 روز شمسی میباشد بدست میآید و با كم كردن 161 روز و 6 ساعت از 15 سال شمسی، 15 سال قمری كه تقریبا 14 سال و 6 ماه و 18 روز شمسی خواهد بود بدست میآید.
5- شیوه یادگیری فردی یا قالب مسابقات حضوری
قالب مسابقه یكی از شادترین و جذابترین شیوههای بیان احكام است و تدوین آسان و اجرای شاد آن باعث میشود جلسه احكام برای مربی و متربی دلپذیرتر برگزار گردد. كودكان و نوجوانان دوست دارند با آنها به زبان ساده، گیرا، صمیمی، دوستانه و سینه به سینه سخن گفته شود، از نظر شخصیتی از حساسیت فوق العادهای برخوردارند، بسیار جستجوگر و خریدار سخنان تازه و رفتارهای عاطفی اند، دوست دارند به آنها فرصت سؤال كردن، جواب دادن، اعتراض و گاه مخالفت داده شود.
قالب مسابقه از جمله قالبهای سخن گفتن بازبان آن هاست و به علت شرایط سنی خاص، زمینه پذیرش روانی آنها را نسبت به سایر روشها بیشتر میكند. برای كودكان و نوجوانان، سخن گفتن بسیار مهم است و در این شیوه به این نیاز آنها به شكل دلپذیری پاسخ داده میشود و پذیرش احكام را برایشان مطلوب میسازد.
نمونههای متعددی از مثالهای این شیوه را در مرحله سوم از این سلسله مقالات تحت عنوان «مسابقات احكام» ذكر نمودیم و نحوه اجرای آن را توضیح دادیم.
6- شیوه تقریر و تحریر یا بیان احكام در قالب جزوه درسی
با توجه به اینكه كودكان، نوجوانان و جوانان از نخستین ساعات ورودشان به مراكز پیش دبستانی تا آخر دانشگاه، تقریبا همه دروس آموزشی خود را به صورت مكتوب در كتاب یا جزوه دریافت میكنند و ذهن آنها با این شیوه انس گرفته است، یكی از بهترین قالبها برای ارائه احكام به كودكان و نوجوانان، قالب جزوه یا كتاب درسی است. تهیه متن درسی با در نظر گرفتن امكان عمل، نیاز زمان تدریس، سطح فكر، قدرت فهم و شرایط سنی و جنسی، علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی كودكان و نوجوانان، یكی از شاخصههای مهم برای بالا رفتن كیفیت آموزش و تدریس احكام است.
صحبت كردن و بیان نمودن احكام برای كودكان و نوجوانان بدون متن درسی، هرگز برایشان جدی نخواهد بود، زیرا آنان این درسها را با درسهای مدرسهای خود مقایسه میكنند و با خود به این باور میرسند كه آنچه در كتاب و مدرسه خوانده اند درس است و بقیه صحبت و حرف میباشد.
نكات ضروری برای تهیه و تدوین اینگونه جزوات را در مرحله دوم از این سلسله مباحث بیان كردیم و در اینجا فقط 3 درس را به عنوان نمونه مباحث احكام مورد نیاز و قابل فهم كودكان و نوجوانان كه ویژگیها و شرایط مذكور نیز در آنها رعایت شده باشد، ارائه مینماییم.
نمونهها:
درس اول: احكام سلام كردن
1- سلام كردن به دیگران مستحب، ولی جواب آن واجب است.
2- سلام كردن به كسی كه در حال خواندن نماز میباشد مكروه است.
3- اگر كسی به نمازگزار سلام كند، باید پاسخ او را بدهد.
4- كسی كه نماز میخواند جایز نیست به دیگران سلام كند.
5- سلام را باید فورا جواب داد و اگر كسی عمدا جواب سلام راتاخیر بیندازد گناه كرده است.
6- اگر دو نفر همزمان به یكدیگر سلام كنند بر هر یك واجب است كه جواب سلام دیگری را بدهد.
7- مستحب است در غیر حال نماز جواب سلام را بهتر از آن بدهند. (11)
پاسخ دهید: آیا میدانید كه چرا در حال نماز نباید به دیگران سلام كرد ولی سلام دیگران را باید جواب داد؟
درس دوم: احكام قرآن
1- قرآن همیشه باید پاك و تمیز باشد و نجس كردن خط و ورق قرآن، حرام است و اگر نجس شود باید فورا آن را آب كشید.
2- رساندن جایی از بدن به نوشته قرآن برای كسی كه وضو ندارد حرام است.
3- در نوشته قرآنی فرقی بین آیات و كلمات بلكه حروف و حتی حركات آن نیست.
4- در چیزی كه قرآن بر آن نوشته شده است، بین كاغذ و زمین و دیوار و پارچه، فرقی نیست.
5- اگر نوشته قرآنی در قرآن هم نباشد، لمس كردن آن حرام است.
6- دست كشیدن به نوشته قرآن از پشت شیشه یا پلاستیك نازك اشكال ندارد.
7- دست كشیدن به ترجمه قرآن اشكالی ندارد مگر اسم خداوند مانند كلمه «خدا» كه بدون وضو دست كشیدن به آن حرام است. (12)
درس سوم: احكام صدقه
1- صدقه یك كار مستحبی است كه در آیات و روایات تاكید بسیاری نسبت به آن شده و ثواب بیشماری برای آن بیان گشته است.
2- صدقه در دنیا مانع پیشامدهای ناگوار و در آخرت موجب بخشش گناهان بزرگ است و حسابرسی قیامت را آسان میكند.
3- فرزندم! انسان باید در پرداخت صدقه قصد قربت داشته باشد، یعنی تنها برای رضای خدا آن را بپردازد و از هرگونه ریا و خودنمائی به دور باشد.
4- بازپس گرفتن صدقه داده شده جایز نیست.
5- بهتر است صدقه را پنهانی بدهند مگر آنكه بخواهند دیگران هم تشویق شوند.
6- گدائی كردن و رد كردن گدا (چیزی به او ندادن) ، هر دو مكروه است. (13)
پاسخ دهید: پس گرفتن صدقه چه حكمی دارد؟
پاورقــــــــــــــــــــی
1) قرآن و تبلیغ، ص 174.
2) معجم الالفاظ غررالحكم، ص 111.
3) همان، ص 464.
4) بحار الانوار، ج 71، ص 340.
5) عروة الوثقی، ج 1، ص 209، مساله 24.
6) دفتر امام خمینی رحمه الله، بخش استفتاءات.
7) توضیح المسائل مراجع، ص 554، مساله 1087؛ العروة الوثقی، ج 1، ص 723.
8) بحارالانوار، ج 77، ص 73.
9) كتاب برنامه سعادت، ص 113، ترجمه كتاب كشف البهجة لثمرة المهجة از سید بن طاووس.
وی در یكی از فرازهای این كتاب خطاب به فرزندش «محمد» چنین میگوید:
«چون به سن و سالی كه خداوندجل جلاله تو را به كمال عقل مشرف فرماید برسی و صلاحیت مجالست و مكالمه و مواجهه با حضرتش را به تو عنایت فرماید و اهمیت دخول در ساحت قدس حضرتش را به اطاعت و بندگی به تو مرحمت نماید، آن روز را در نظر بگیر و تاریخ آن را محفوظدار و آن را از افضل اوقات و بزرگترین اعیاد خود قرار ده و در هر سال در آن روز تجدید شكر الهی نما و در راه حضرتش صدقه بده و بیش از پیش به خدمات و طاعات خداوند جل جلاله كه عقل گرانبها را به تو عنایت فرموده است و به شرف دنیا و آخرت تو را دلالت و راهنمائی فرموده است، قیام نما.»
همچنین سید بن طاووس، به آماده نمودن دختر خویش قبل از بلوغ اشاره مینماید و در ادامه خطاب به فرزندش (محمد) میگوید: «بدانكه من خواهرت (شرف الاشراف) را كمی قبل از بلوغ حاضر نموده و آنچه را درباره او به نظرم رسید، از شرافت دادن خداوند او را به اذن در خدمت و اطاعت خود، از كم و زیاد برای او بیان نمودم كه شرح آن را در كتاب «البهجه لثمرة المهجة» ذكر كردهام.» (برنامه سعادت، ص 112)
10) مكارم الاخلاق، ص 222.
11) العروة الوثقی، ج 1، ص 715، مساله 17 تا 41.
12) توضیح المسائل، مساله 135 تا 137؛ العروة الوثقی، ج 1، مساله 189 تا 191.
13) تحریر الوسیله، امام خمینی رحمه الله، ج 2، ص 90 تا 92، مساله 1- 10.
دیدگاهها
مطالب فوق بسیار عالیه اگه بهش عمل واجرا بشه
عالی بود
افزودن دیدگاه جدید