مبلّغ خود ساخته و محبوب حاج سید علی محمد وزیری یزدی (1)

تاریخ انتشار:
مقدمه واعظ نامدار و با اخلاص حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید علی‌محمدوزیری یزدی،[1]...
نویسنده: محمدتقی ادهم نژاد
نام نشریه: مبلغان، شماره 178، خرداد و تیر 1393، ص 130

مقدمه

واعظ نامدار و با اخلاص حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید علی‌محمدوزیری یزدی،[1] بنیانگذار کتابخانه باعظمت و بزرگ وزیری، از شخصیت‌هایممتاز و مشهور تبلیغی و از روحانیان بافضیلت و آگاه دوران معاصر یزداست. ایشان با همّت،‌ جدّیت، درایت و اخلاص فوق العاده خود توانست منشأ آثار و خدمات و برکات فراوان مادی و معنوی در عرصه‌های گوناگون تبلیغی، فرهنگی، علمی، اجتماعی و... شوند و نام و آثار خویش را جاودانه نمایند. اینک با شمّه‌ای از حالات و خدمات بیش از نیم قرن آن رادمرد بافضیلت آشنا می‌شویم:

میلاد نور

سید علی‌محمد وزیری یزدی واعظ در سال 1312 ق برابر با سال 1274 ش در بیت علم و فضیلت و سیادت، در محلّه مسجد جامع یزدجنب آب‌انبار وزیر، متولد شد. پدر بزرگوارش، آقا می‌رسید مهدی، از روحانیان یزد و از احفاد میرزا سید مرتضی وزیر، از خاندان سادات موسوی به شمار می‌آمد و چون جدّ بزرگوار این طایفه وزیر یکی از سلاطین محلّی بود، بدین جهت ایشان ملقّب به وزیریشدند. خاندان محترم وزیری به سادات عریضی نیز معروف‌اند. سادات عریضی از نسل علی العُریضی، فرزند برومند امام صادق (علیهالسلام) بوده و لقب عریضی به خاطر سکونت این علویان جلیل در منطقه عریض، در چهار فرسنگی مدینه طیّبه می‌باشد. ساداتگران‌قدر و صحیح‌النسب موسوی عریضی از قرن پنجم تا کنون در یزد مقیم بوده‌اند که امام‌زاده جلیل‌القدر «ابو جعفر محمد بن علیبن عبیدالله» متوفای 426 ق از چهره‌های مشهور این خاندان است که مرقدش به نام امام‌زاده جعفر در یزد مورد احترام و زیارتگاهمردم آن سامان می‌باشد.[2]

تحصیل و اساتید

سید علی‌محمد وزیری در سن 12 سالگی از نعمت پدر محروم گردید و کفالت مادر و چهار خواهر خود را بر عهده گرفت و از آنجایی کهاشتیاق وافری به تحصیل داشت، با ارشاد و هدایت مادر والامقامش جهت تحصیل علوم الهی، ابتدا به محضر دایی‌زاده خود، مرحوم معتمد الاطباء که از عالمان فاضل به شمار می‌آمد، روانه گردید و دروس سطح را نزد آن بزرگوار به خوبی آموخت و آنگاه جهت تکمیلمعلومات و نیل به مدارج عالیه علمی و معنوی وارد مدارس علمیه شفیعیه، خان و مصلی صفدرخان گردید و در محضر آیات بزرگوار حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی،[3] میرزا سید علی مدرّسی و شیخ جلال تفتی آیت اللهی[4] زانو زد و از خرمن دانش بیکران آن عالمان فرزانه خوشه‌چینی نمود و به اتمام تحصیلات پرداخت،‌ البته اطلاعی از مهاجرت ایشان به سایر حوزه‌های علمیه همانند قم یانجف اشرف در دست نیست. مرحوم وزیری بعد از اتمام تحصیلات و در سن جوانی به وعظ و تبلیغ روی آورد تا اینکه در زمرهموفق‌ترین و بهترین وعاظ یزد شد.

واعظ محبوب و مهذّب

برشمردن خدمات مردی که بیش از نیم قرن عمر خود را در پاسداری از اسلام و ارزش‌های انسانی و اسلامی سپری ساخته، مشکلاست؛ کسی که عاشق تبلیغ بود و در این راه اهتمام فراوان نمود. در دوران معاصر در یزد خطبای زیادی بوده‌اند؛ امّا مرحوم وزیری درمیان آنان سرآمد بود؛ زیرا از واعظان تأثیرگذار،‌ محبوب و مورد احترام مردم و روحانیون به شمار می‌آمد. وی به خاطر دارا بودنمعلومات گسترده و احاطه بر احادیث، به‌ویژه احادیث اخلاقی و همچنین صوت حزین، بیان گرم، شوق سرشار، حافظه قوی و اخلاص، دراندک زمانی گوی سبقت را از همنوعان خویش ربود و در مجالس و محافل دینی خوش درخشید و مورد استقبال شدید مردم متدینیزد واقع گردید. می‌گویند: الگوی منابر مرحوم وزیری، مرحوم حاجی نصیر الاسلام سیرجانی، یکی از وعاظ محترم یزد (مدفون در طبس) بوده است و مرحوم وزیری به خاطر شدت علاقه به لحن و نکته‌های منبری ایشان به‌طرف منبر و وعظ و خطابه روی آورده است.»[5]

در بیان ویژگی‌های تبلیغی مرحوم وزیری واعظ آمده است: «به خوبی به یاد دارم مرحوم وزیری که منبری توانایی بود، مطالب دینی واخلاقی را با بیانی شیرین و جذّاب ادا می‌نمود و در روضه‌خوانی نیز، به‌خصوص که با آوایی دل‌چسب و لحنی سوزناک و انتخاب اشعار مناسب از شهادت سید الشهداء و یارانش و فجایعی که بر ایشان و بازماندگانش رفته بود، یاد می‌کرد و مجلس را یکپارچه شور و غوغامی‌نمود. سحر بیان او به حدی بود که در نوبت بالا رفتنش به منبر اکثر مستمعین در جای خود باقی می‌ماندند.»[6]

مرحوم وزیری سخنرانی بلیغ بود، چنانچه سخنان شیوای خود را که با فصاحت قرین بود، با حال و موقعیت شنونده همراه می‌ساخت. در مجالسی که آن بزرگوار بر منبر می‌رفت، اهل مجلس ـ از عوام تا خواص ـ همگی مجذوب سحر بیان وی می‌گردیدند و سکوت بر مجلس حاکم می‌گشت و تنها طنین خوش سخنان ایشان فضای مجلس را پر می‌کرد... در ذکر مصیبت، شیوه‌ای خاص داشت آن‌گونهکلام را می‌آراست که گویی ذکر مصیبت تالی کلام پیشین او است.»[7]

منابر سودمند و مواعظ نافذ آن واعظ با اخلاص چنان جذّاب بود. که گاهی مردم قبل از اذان صبح در محل و مکان سخنرانی وی اجتماعمی‌کردند. روش ایشان در تاسوعا و عاشورای حسینی این بود که روی پله‌های منبر می‌ایستاد و عمامه را از سر برمی‌داشت و با صوتحزین و لحن سوزناک چنان شوری در مجلس به وجود می‌آورد که چند نفر غش می‌کردند.[8]

انجمن واعظین یزد

با اینکه وزیری خود خطیب موفقی بود؛ امّا جهت ارتقای موفقیت سایر مبلّغان و تشویق آنان برای بهتر ساختن برنامه‌های دینی وتبلیغی و مدیریت صحیح و سازنده آن،‌ اقدام به تأسیس انجمن واعظین یزد نمود. گردهمایی مبلّغان جوان در کنار وعاظ و خطبایباتجربه در عصر هر دوشنبه و تبادل افکار، تجارب و اطلاعات جهت تحکیم برنامه‌های تبلیغی از ابتکارات مبارک و ارزشمندی بود کهبه‌دست توانای این روحانی دوراندیش آغاز شد، به‌طوری‌که در جامعه دینی یزد بسیار کارآمد و مؤثر واقع گردید. در حقیقت مرحوموزیری برای توجه دادن وعاظ و روحانیون به ذکر احادیث و اخبار موثّق و هماهنگی آنان به‌منظور بهبود برنامه‌های اهل منبر و کیفیتتبلیغات مذهبی، به تأسیس چنین تشکلی اقدام کردند که سال‌های متمادی ادامه داشت.[9]

مرحوم آیت الله خاتم یزدی درباره ویژگی‌های آن روحانی وارسته می‌گوید: «در سال 1322 شمسی بود که بعد از جریانات زمان رضاخان به‌دعوت حجت الاسلام والمسلمین آقای وزیری وارد حوزه یزد شدم. آن موقع سرپرستی طلاب با آقای وزیری بود. ایشاندارای یک شخصیت و وجهه قابل توجه بود. در میزان محبوبیت ایشان باید بگویم که مورد علاقه اکثریت بود، اگر نگویم تمام. بر چشم و دل مردم عزیز بود و حکومت بر قلوب مردم داشت. ایشان به تمام معنی یک فرد اجتماعی و اهل معاشرت صحیح و ارتباط سازنده بود. وزیری به واسطه آنکه یک تعصّب ذاتی و عمیقی به دین و قرآن داشت،حق دوست و خداخواه بود. زمانه هم جوری بود که روحانیتاز هر طرف مورد هجوم بود. یک علاقه و شوق وافری برای ترویج علم نشان می‌داد. او یک پارچه سلیقه بود. خیلی باذوق بود. بیان گرم و لحن جذّابی داشت. گفتارهای ایشان مطبوع بود. وقتی منبر می‌رفت، مستمع را جذب می‌کرد. منبر ایشان هم برای عوام قابل استفادهبود و هم برای طبقات دیگر. احاطه به احادیث و روایات در خصوص موضوعات اخلاقی داشت. در مقتل و مراثی مسلط بود. اطلاعاتتاریخی بالایی داشت. می‌توان گفت که یک دایرةالمعارف سیّار بود. وقتی روضه می‌خواند، سنگ را به لرزه درمی‌آورد. در فن بکاء وگریاندن،‌ ید طولایی داشت. یک چیزهایی مخصوص به خود در اداره منبر داشت. در وعظ کم‌تر کسی به‌پای ایشان می‌رسید.»[10]

مسافرت‌های تبلیغی

مرحوم وزیری با بیان گرم و دلنشین خود مردم را به خدا،‌ روز جزا و ائمه هدی فرا می‌خواند و به راه رستگاری رهنمون می‌ساخت. ایشان به خدمت دینی و تبلیغی در خود یزد بسنده نكرد؛ بلكه سفرهای فراوانی به شهرهای مختلف استان یزد و هم‌چنین تهران، قم، كرمان،‌ مشهد، اصفهان، شیراز،‌ زاهدان و ... داشت و در این مناطق منشأ بركات شد، از جمله ساختن حسینیه بزرگی در زاهدان،‌ و این در سالی بود كه وی به دعوت آیت الله كفعمی (امام جمعه و از روحانیون متنفذ زاهدان) برای تبلیغ به آن سامان عزیمت كرده بود. ایشان علاوه بر سخنرانی، با دعوت كردن از تمام روحانیون و مداحان در جلسه‌ای، مبلغ قابل توجهی پول بین آنها تقسیم كردند.[11]

خلاصه آنكه مرحوم وزیری در عین این‌كه از بسیاری از مراجع تقلید همانند آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ عبد الكریم حائری،‌ حاج آقا حسین قمی، سید حسین بروجردی،‌ سید محمدتقی خراسانی، امام خمینی، سید محسن حكیم، سید ابوالقاسم خویی و سید عبد الهادی شیرازی اجازاتی در امور حسیبه و شرعیه داشت،‌ خطیبی توانا، شاعری نیكو طبع،‌انسانی دوراندیش، زیرك، مهربان، خوش ذوق، با سلیقه و زاهد بود و از اطلاعات وسیعی در زمینه حدیث و تاریخ برخوردار بود و خدمات ارزنده و بزرگی در تبلیغ دینی و فرهنگی به انجام رساند.[12]

تأسیس كتابخانه كم‌نظیر در یزد

«كتابخانه وزیری یزد» بزرگ‌ترین كتابخانه ناحیه مركزی و جنوب ایران است و در شمار ده كتابخانه بزرگ ایران قرار دارد. نسخ خطی ارزشمند این كتابخانه مشتاقان بسیاری را از شهرهای دور به یزد كشانده است. وجود گنجینه اسناد،‌ فرمانها،‌ قباله‌ها و دیگر نوشته‌های تاریخی ویژه یزد از آثار نویسندگان و شاعران یزدی و وجود بیش از 5000 مجلد نشریه، سبب موقعیت خاص كتابخانه وزیری در منطقه شده است.

مرحوم وزیری در سال 1334 ش هسته اولیه احداث كتابخانه را مجموعه كتابخانه شخصی خویش شامل 2000 جلد كتاب قرار داد. او از كودكی به كتاب علاقه داشت و در دوران طلبگی برای امانت گرفتن كتابی به كتابخانه شخصی «غلامعلی رئیس» رفته، با مشاهده كتابخانه او علاقمند شد كه خود نیز كتابخانه‌ای تهیه كند. او به جمع‌آوری كتاب‌های خطی و منحصر به‌فرد همّت گماشت و در منزل از آنها نگهداری كرد. در زمان رضاخان كه برگزاری مجالس روضه‌خوانی ممنوع شده بود‌، ایشان برای نگهداری كتاب‌ها از حمله مأموران دولتی آنها را در چلیك‌های فلزی گذاشت و در سرداب منزل مخفی كرد و جلوی آنها دیوار كشید و با پایان رسیدن حكومت رضاخان آنها را بیرون آورد و بر روی طاقچه‌های منزل چید. او در نظر داشت كتاب‌های خود را در اختیار طالبان علم قرار دهد.

نخستین اقدامات برای ایجاد كتابخانه‌ای عمومی در سال 1333 ش آغاز شد. این كتابخانه در سال 1334 ش در دهلیز مسجد جامع كبیر یزد احداث شد و با تعدادی كتب خطی و چاپی كار خود را آغاز كرد. او برای تكمیل كتابخانه از عموم مردم و دانشمندان، مؤلفان، ناشران و دارندگان كتب خطی درخواست كتاب كرد كه در مدت كوتاهی، كتاب‌های زیادی به این كتابخانه اهدا شد و مشكل كمبود مكان پیش آمد. تا اینكه با كمك مردم مغازه‌ها و خانه‌های اطراف خریداری گردید و عملیات احداث ساختمان جدید در سال 1342 ش به كمك برخی از تاجران خیر یزدی همانند «محمد هراتی» و «حسین بشارت» در جنب درب شرقی مسجد جامع یزد آغاز و در اول فروردین 1345 ش افتتاح شد. همیشه وزیری نگران كتاب‌ها و موقعیت كتابخانه بود و تصمیم داشت آنجا را به مؤسسه بزرگی واگذار كند كه توانایی اداره آن را داشته باشد. وزارت فرهنگ و هنر، سازمان اوقاف و شهرداری یزد در این راه پیش‌قدم شدند؛ ولی سرانجام كتابخانه وقف آستان قدس رضوی(علیه السلام) شد.

پس از جلب موافقت آستان قدس رضوی در تیر ماه 1348 ش وقف‌نامه‌ای تنظیم و به ثبت رسید كه طبق آن ساختمان كتابخانه وزیری به انضمام تمام كتب و اثاثیه آن وقف شد. در آن وقف‌نامه شرایط خاصی ذكر شده است. از جمله آنكه عنوان «كتابخانه وزیری یزد» هرگز نباید تغییر كند، ساختمان كتابخانه در حال حاضر نهصد متر مربع مساحت دارد و شامل مخازن كتب خطی و چاپی، آرشیو نشریات، تالار مطالعه آقایان و خانمها به طور مجزا می‌شود. با خرید منازل اطراف، عملیات گسترش كتابخانه از سال 1379 ش شروع شده است. تعداد 4260 جلد كتاب خطی و حدود 5000 جلد چاپ سنگی و نیز 5000 جلد كتاب به زبانهای فرانسه، انگلیسی، روسی و آلمانی در رشته‌های ادبیات، رمان و... و نیز 175000 جلد كتاب چاپی در موضوعات مختلف در این كتابخانه وجود دارد كه بسیار نفیس و ارزشمند می‌باشند.[13]

كتابخانه وزیری از بدو تأسیس تاكنون مورد بازدید شخصیت‌های گوناگون علمی، فرهنگی و سیاسی قرار گرفته است و اغلب بازدیدكنندگان مطالبی را در دفتر یادبود كتابخانه به یادگار نوشته‌اند كه دست خط شخصیت‌های بزرگواری همچون مقام معظم رهبری، آیت الله فاضل لنكرانی، علامه جعفری، شهید باهنر، شهید هاشمی‌نژاد، مهندس بازرگان، شهید صدوقی، دكتر محققی، مورخ شهیر محمد شریف رازی، پروفسور محمود حسابی، عباسعلی اسلامی سبزواری و ...[14] كه در اینجا فقط به مرقومه مبارك مقام معظم رهبری(حفظه الله) اشاره می‌كنیم:

«بسم الله الرحمن الرحیم زیارت گنجینه گران‌بهایی از كتاب و نوشته اسلامی كه محصول كوششی ارجمند است،‌ بیننده را به یاد اقیانوس بیكران فرهنگ عمیق و غنی و عریق اسلام عزیز می‌افكند كه در روزگار تركتازی افكار و مكاتب و فرهنگ‌های سست و بی‌پایه بشری و در عهدی كه پوشالی‌ترین بنیانهای فكری را در فكر و دل جهانیان مرتبتها و پایگاه‌هاست، همچنان در عزلت‏خانه كتاب‌ها و كتابخانه‌ها زندانی است و در محوطه‌ای بس دور از زندگی و عمل، پیروان اسمی، تبعیدی، و متولیان و منادیان و مدعیانش را چیزی كه كم‌تر به خاطر است و بیش‌تر در نسیان، رسالت و مسئولیت و تعهد خطیری است كه قرآن و اسلام بر دوش آنان نهاده‌ كه: ]وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَینُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ...[؛[15] به امید آن روز كه امت عظیم اسلام، قرآن و اسلام را همچون برنامه زندگی و بنیان اساسی نظام اجتماعی به كار گیرند...! به امید بیداری‌ها و درس‌گیری‌ها! به امید تجلّی حماسه اسلام و تشیع در زادگاه و پرورشگاه اسلام و تشیع...! در روز شنبه 12 ربیع الاوّل هزار و سیصد و نود و چهار هجری قمری در کتابخانه مؤسس عالیقدر ـ ادام الله بركات وجوه الشریف ـ نگاشته آمد. سید علی خامنه‌ای 17/1/53».[16]

احیای مسجد جامع كبیر یزد

تاریخچه بنای مسجد با عظمت جامع كبیر یزد به قرن پنجم قمری باز می‌گردد و از لحاظ شاهكار معماری و عظمت ساختمان و كاشی‌كاری‌های نفیس و زیبایی كم‏نظیر در ردیف بناهای بسیار باشكوه و باستانی كشور قرار گرفته و مورد توجه سیاحان و باستان‌شناسان جهانی واقع شده است.[17]

این مسجد باشكوه همانند دیگر اماكن مذهبی كشور از دوران حكومت رضاخان متروك گشت و ساختمان آن رو به ویرانی نهاد. مرحوم وزیری با دیدن اوضاع اسف‌بار مسجد تأسف می‌خورد و همواره در صدد احیای مجدد این مكان مقدس بود؛ امّا چگونگی تكمیل و تعمیر مسجد جامع كبیر یزد به دست با كفایت مرحوم وزیری ماجرای جالبی دارد كه:

روزی جوانی با ایمان از آشنایان مرحوم وزیری، به ایشان مراجعه كرده، اظهار می‌دارد كه با مبلغین بهائیت مواجه شده و به علت نداشتن اطلاعات لازم نتوانسته در مقابل گفته‌های اغفال‌كننده آنها جوابی بدهد. ایشان به او دستور می‌دهند جلسه‌ای با شركت مبلغین این گروه منعقد سازد و ایشان را خبر دهد. مرحوم وزیری با چند طلبه برای بحث با آنها حضور می‌یابند و ضمن مباحثات، توجه آن مرحوم به دو موضوع بسیار مهم جلب می‌گردد كه انگیزه خدمت بسیار بزرگ فرهنگی و دینی معظم‌‏له می‌گردد:

اوّل، استناد به كتبی می‌شود كه قبل از پیدایش بهائیت به رشته تحریر كشیده شده است و منحرفین كتب چاپی را به این بهانه كه مطالب آن تحریف و مطابق دلخواه چاپ كرده‌اند، رد می‌كنند و با توجه به اینكه دسترسی به نسخ اصلی (خطی) بسیار دشوار بود، مراجعه به نسخ خطی را خواستار می‌گردند. این موضوع محرّك آن مرحوم برای گردآوری كتب خطی می‌شود كه در نهایت منتهی به تأسیس كتابخانه با عظمت وزیری می‌شود.

دوم، گروه مزبور ضمن گفتگوها ادّعا می‌كنند كه هر امتی را اجلی است كه بعد از مدّت زمانی در مسیر زوال و فراموشی قرار می‌گیرد و اظهار می‌دارند بعد از هزار سال اكنون مساجد و آثار اسلام از رونق افتاده و دیگر مسجدی ساخته نشده و نمی‌شود و مساجد سابق نیز در حال ویرانی و نابودی است. نمونه آن را هم مسجد جامع كبیر یزد معرفی می‌كنند كه ویرانه‌ای گشته و كسی موفق به تعمیر آن نیز نخواهد شد. این گفته نیز قلب مرحوم وزیری را آتش می‌زند و منتهی به تعمیرات اساسی آن مسجد می‌گردد.[18]

و یا نقل است: روزی آقای وزیری از كنار مسجد جامع عبور می‌كرده و همزمان رئیس بهائیان نیز با اشاره به خرابیهای مسجد جامع خطاب به وزیری می‌گوید: «خوشبختانه اسلام هم دیگر تمام شد. بروید برایش فاتحه بخوانید.» آقای وزیری جوابی نمی‌دهد؛ امّا از آنجا كه «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» آن بزرگوار با عزم راسخ كمر همّت به تعمیر مسجد جامع می‌بندد.

تشكیل هیئت حامیان مسجد

مرحوم وزیری جهت احیای مسجدجامع دست به اقدامات همه‌جانبه‌ای زدند كه مهم‌ترین آن، تشكیل هیئت حامیان مسجد با دعوت و حضور افراد سرشناس و اقشار مختلف جامعه اعم از علما، وعاظ، تجّار، كسبه و فرهنگیان و حتی بزرگانی چون مرحوم آیت الله فقیه خراسانی بود. مرحوم وزیری در جلسه اوّل این هیئت می‌فرماید: «این مسجد الآن آبروی اسلام است. آبروی ایران و یزد ما است. دارد خراب می‌شود؛ امّا ما نباید بگذاریم كه خراب شود. باید همّت كنیم و تعمیرش نماییم.» بعد خود به عنوان اوّلین نفر مبلغی را به این امر اختصاص می‌دهد. بقیه نیز تأسی می‌كنند و مردم به تدریج كمك می‌كنند.

مدیر كتابخانه وزیری‌ در این باره می‌گوید: «حاج آقا هر وقت كه منبر می‌رفتند، مردم را به كمك در امر تعمیر و مرمت مسجد جامع دعوت می‌كردند. مردم آنچه در توان‌شان بود، كمك می‌كردند. از یك ریال گرفته تا پنج ریال كه مبلغ زیادی بود. در پای منبر ایشان گاهی زنها گوشواره خود را درمی‌آوردند یا انگشتر و النگویشان را جهت كمك به ساخت و ساز مسجد تقدیم می‌نمودند. حاج آقا وزیری به پاس این كمكها هر از چند گاه شعری را كه آیت الله فرساد (استاد امام راحل) در همین رابطه سروده بود،‌ می‌خواندند كه:

نیمی از این شكوه ز مرد است یادگار
نیم دگر ز همّت مردانه زن است
نسبت به خدمتی كه به مسجد نموده‌ای
مزد تو با خداست دعای تو با من است

بنا به تشویق حاج آقا وزیری، مردم علاوه بر كمك‌های نقدی، هر كار دیگری كه لازم بود،‌ انجام دادند. من شاهد بودم كه یكبار به وسیله چهارپایان آجر آورده بودند و كوهی از آجر در مقابل مسجد جمع شده بود،‌ حاج آقا فرمودند: مردم! این آجر باید برود پشت بام. من به اندازه توانم هر بار می‌توانم سه آجر ببرم بالا. شما هم كمك كنید و هر كدام هر تعداد كه می‌توانید دوتا، سه‌تا، چهارتا یا پنج‌تا ببرید بالا. من خودم دیدم كه ظرف دو سه دقیقه آن آجرها رفت بالا. بدین گونه با همّت و تشویق حاج آقا وزیری و كمك و همراهی مردم،‌ ظرف 26 سال این قلب تپنده شهر یزد عظمت و شكوه سابقش را ـ آن‌گونه كه امروز می‌بینید ـ بازیافت.[19]

هیئت حامیان مسجد متشكل از 50 نفر از خیرین شهر یزد بوده است و تعداد زیادی از آنان در طول 45 سال گذشته فوت كرده‌اند و فرزندان یا افراد دیگری جایگزین آنان شده، خدمات فراوانی به مسجد جامع كرده‌اند و هنوز هم خدمات‌شان تداوم دارد. باید دانست این هیئت محترم كه همگی از خادمان واقعی خانه خدا هستند، از باقیات و صالحات اندیشمند و ماندگار مرحوم وزیری به شمار می‌آید.

ادامه دارد...

پی‌نوشت:

[1]. نام وزيري و كتابخانه وزيري و شرح حال و خدمات آن بزرگوار در منابع مختلف آمده است كه اسامي برخي از آن منابع عبارت‌اند از: نجوم السّرد بذكر علماء يزد، سيد جواد مدرسي، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي استان يزد، چاپ 1384؛ دانشنامه مشاهير و مفاخر يزد، ويژه عالمان ديني بنياد و پژوهشي ريحانةالرسول؛ انتشارات زيتون، قم، 1382 ش؛ تاريخ سالشماري يزد، اكبر قلم سياه، انتشارات فرهنگ ايران زمين، تهران، 1370 ش؛ گنجينه دانشمندان، محمدشريف رازي، بي‌نا، قم، چاپ 1354، ج‏7، و...؛ امّا بيوگرافي تفصيلي در دو كتاب «سيماي فضيلت» دكتر سيد ضياء قريشي، انتشارات مركز يزد‌شناسي، چاپ 1374 ش، و «وزيري، اسطوره خاطره‌هاي ماندگار» حبيب مهرنيا، انتشارات بقية العترة، قم، 1385 ش. اين دو كتاب با همكاري حجّت الاسلام والمسلمين سيد محمود وزيري، نوه مكرم حجت‏ الاسلام وزيري و جناب آقاي محمدرضا انتظاري، مدير كتابخانه وزيري از گنجينه ارزشمند آن كتابخانه به دست نگارنده رسيد و در مطالب سودمند اين دو كتاب در اين مقاله استفاده شاياني شد.

[2]. سيماي فضيلت نامواره حجت الاسلام حاج سيدعلي محمد وزيري، دكتر سيد ضياء قريشي، انتشارات مركز يزدشناسي، یزد، 1374، ص‏19 ـ 23.

[3]. شرح حال و خدمات اين بزرگوار توسط نگارنده تحت عنوان «فقيه خراساني؛ اسوه تقوا و تبليغ» در مجله مبلغان، شماره 113، به چاپ رسيده است.

[4]. شرح حال عالمان ياد شده در كتاب «نجوم السّرد بذكر علماء يزد» سيد جواد مدرسي، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي استان يزد، چاپ 1384 ش آمده است.

[5]. النجوم السّرد بذكر علماء يزد، ص‏453.

[6]. سيماي فضيلت، ص‏48.

[7]. همان، ص‏145.

[8]. وزيري اسطوره خاطره‌هاي ماندگار، حبيب مهرنيا، ص‏188، ‌(با تلخيص و دخل و تصرف اندك).

[9]. سيماي فضيلت، ص‏37.

[10]. سيماي فضيلت، ص‏114 ـ 116 با تلخيص فراوان؛ متأسفانه اثري از منابر مكتوب به صورت منسجم در هيچ كتابي، خصوصاً در كتاب «گفتار وعاظ و خطباي مشهور» نبوده و يا به چاپ نرسيده است.

[11]. همان، ص‏138.

[12]. دانشنامه مشاهير  و مفاخر يزد، ويژه عالمان ديني، ج2، ص‏25 ـ 824. ضمناً‌ متن اجازات آيات عظام در «سيماي فضيلت» آمده است.

[13]. درباره چگونگي تأسيس كتابخانه و جمع‌آوري كتب آن و هم چنين درباره چگونگي اهداي آن به آستان قدس رضوي و حضور افراد و اشخاص، خصوصاً شخصيت‌هاي علمي، فرهنگي و سياسي در كتابخانه و بازديد از آثار نفيس و گفتگو با مؤسس، خاطرات شيرين فراواني (و سلسله مقالات) از سوي دوستان مرحوم وزيري، خصوصاً آقاي محمدرضا انتظاري تحت مقاله‌اي به نام «خاطراتي از حجت الاسلام وزيري» ص‏73 ـ 99، به تفصيل و در كتاب «سيماي فضيلت» آمده است.

[14]. نام و دست خط حضرات، اساتيد و معاريف ياد شده در كتاب سيماي فضيلت ص‏341 ـ 311 آمده است.

[15]. آل عمران / 187.

[16]. وزيري اسطوره خاطره‌هاي ماندگار، حبيب مهرنيا، ص‏86 ـ 85 و البته خاطرات فراواني از آقاي انتظاري در اين كتاب نقل شده است كه بسيار جالب و خوانندگان محترم را جهت اطلاع بيش‌تر بدان مأخذ ارجاع مي‌دهيم.

[17]. شرح و تفصيل تاريخي و باستاني اين مكان مقدس به قلم دكتر سيد ضياء قريشي آمده است، سيماي فضيلت، ص‏230 ـ 180.

[18]. نجوم السّرد بذكر علماء يزد، ص‏6 و 255.

[19]. وزيري اسطوره خاطره‌هاي ماندگار،‌ص 19؛ مفاخر يزد، ج‏2، ص‏824؛ نجوم السّرد بذكر علماء يزد، ص451.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.