شما که می گویید ما امام زمان داریم

تاریخ انتشار:
مبلغ آزاده گفت: از نگهبان بعثی تقاضای مداوا کردیم اما او با لحنی تمسخرآمیز فقط گفت«شما که می گویید ما امام زمان داریم» و رفت. طولی نکشید که با عنایت حضرت این فرد سلامتی خود را بازیافت.
دفاع مقدس

حجت الاسلام غلامحسین کمیلی، متولد 1346 بیرجند، از سال 57درس حوزه را آغاز کرده و پس از دوسال وارد حوزه علمیه مشهد شده است و هم اکنون در مقطع خارج به تحصیلات حوزوی خود ادامه می دهد.

وی پس از رهایی از اسارت، تحصیلات کلاسیک خود را نیز تا سطح کارشناس ارشد علوم قران و حدیث در دانشگاه علوم اسلامی رضوی ادامه داده و اکنون در زمینه ادبیات عرب، علوم قرآن و حدیث، اخلاق، تحقیق و پژوهش و تبلیغ در حوزه و مراکز علمی دانشگاهی به تدریس اشتغال دارد.

وی همچنین کتاب های ‹شرحی بر خطبه قاصعه امیرالمومنین(ع)›، ‹در بوته آزمایش› شامل مجموعه خاطرات دوران اسارت، ‹رزق و روزی از نگاه قرآن و حدیث›، ‹نوای دلدادگان› اشتغاثه به امام زمان(عج) را نگاشته و مقالاتی با موضوعات ‹فرهنگ معاشرت، وفای به عهد، صله رحم و پندپذیری در آموزه های قرآنی› ارائه داده است.

این نویسنده و پژوهشگر حوزوی سال 1362 برای اولین بار به عنوان طلبه بسیجی از مسجد 72 تن مدرسه علمیه امام صادق(ع) به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شده و 21 اسفند1363 در عملیات بدر با جراحت شدید نیمه چپ بدن ناشی از اصابت خمپاره شصت به اسارت دشمن درآمده و دوم شهریور 1369 به میهن بازمی گردد.

به بهانه هفته دفاع مقدس پای خاطرات وی می نشینیم؛

شیرین ترین خاطره

پس از اسارت در منطقه زادگاهم تبلیغ داشتم، شور و علاقه مردم به روحانیت و استقبال جوانان و حتی اهل سنت که ناشی از عشق و محبت اهل بیت(ع) است برایم بسیار جالب و ماندگار بود.

در دوران اسارت نیز عملا برنامه ریزی جهت مناسبت ها و مدیریت فرهنگی اسرا را بر عهده داشتیم. اینکه اسرا در محیط بسته زندان و دربند دشمن با وجود شکنجه های فراوان روحی و جسمی روحیه و نشاط بالایی داشتند برایم خاطره شیرینی است.

تلخ ترین خاطره

انتظار ما این بود که پس از آزادی به پابوسی امام خمینی(ره) نایل شویم ولی با شنیدن خبر رحلت ایشان بسیار اندوهگین شدیم و از وقتی خبر قطعی شد تا مدت ها عزادار بودیم و حزن عجیبی بر اردوگاه حاکم بود حتی بعثی ها هم ترانه هایی را که هر روز برای آزار ما پخش می کردند متوقف کردند اما از سوی دیگر خبر جانشینی رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه ای مایه دلگرمی مان شد.

خاطره دیگری که همیشه جزو تلخ ترین هاست، نبود امکانات برای مداوای بیماران به ویژه در اوایل دوران اسارت بود که وضعیت بسیار رقت باری به لحاظ بهداشتی و روانی ایجاد می شد؛ یادم هست یک بار که یکی از اسرا سردرد شدید گرفته بود از نگهبان بعثی تقاضای مداوا کردیم اما او با لحنی تمسخرآمیز فقط گفت: شما که می گویید ما امام زمان داریم! و رفت. طولی نکشید که با عنایت حضرت این فرد سلامتی خود را بازیافت.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.