یادداشت تبلیغی؛

«شرح و تفسیر دعای روز سوم ماه رمضان»

تاریخ انتشار:
«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ: خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می‌فرمایی مرا نصیب بخش. به حق جود و کرمت ای بخشنده‌ترین بخشندگان»

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|«شرح و تفسیر دعای روز سوم ماه رمضان»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

متن و ترجمه دعای روز سوم:«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ: خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می‌فرمایی مرا نصیب بخش. به حق جود و کرمت ای بخشنده‌ترین بخشندگان»

در این دعای سوم‌‌؛ سه خواسته را روزه دار، از حق تعالی مسئلت می کند که به شرح و تفسیر هر یک از خواسته ها می پردازیم؛

*******

شرح فراز اول: «اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ»

نخستین خواسته و حاجت روزه دار از خداوند متعال «ذهن: تیز هوشی» و«تنبیه: هوشیاری» است، در اینکه راز و سر چنین درخواستی درماه مبارک چیست؟ درصورتی می توان به این راز وسر پی برد که دو نکته به درستی توضیح داده شود؛

نکته اول؛ این است «علم» و «عالم» و دانش افزایی در آیات قرآن و روایات نه تنها ستوده ومدح شده است بلکه آنچنان ارزش و بهاء داده شده است که:

اولا: در آیه 12 سوره طلاق، علم و دانش «هدف آفرینش» جهان معرفی شده است؛ خداوند در این آیه می فرماید: «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْاَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْاَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَاَنَّ اللَّهَ قَدْ اَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا»؛ (خداوند همان کسى است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن ها را، فرمان [و تدبیر] او در میان آنها پیوسته فرود مى آید، تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و این که علم خدابه همه چیز احاطه دارد). این آیه به وضوح این حقیقت را مى رساند که یکى از اهداف آفرینش جهان آگاه ساختن انسان ها از علم و قدرت خداوند و معرفت ذات و صفات او است.

امام حسین(علیه السلام) نیز در بیانی نزدیک به مضمون این آیه می فرماید: «اَيُّها الناسُ اِنَّ اللهَ جَلٌ ذكرُه ما خلق الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاذِا عَرَفُوهُ عَبَدوُهُ، فاذا عَبَدُوُه اِسْتَغْنَوْا بِعبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ماسِواهُ» (بحارالانوار، ج5، ص313)؛ (اى مردم! خداوند متعال بندگان را نيافريد مگر براى اين كه او را بشناسند، هنگامى كه او را شناختند او را عبادت مى كنند، و هنگامى كه عبادتش كردند از بندگى غير او بى نياز مى شوند)

ثانیا: در آیات متعدد «تعلیم و تربیت» یکی از اهداف بعثت انبیاء شمرده شده است، از همین رو در آیه 151 سوره بقره آمده است: «کَمَا اَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولا مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ»؛ همان گونه که رسولى [براى هدایت شما] پیامبرى از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاکیزه سازد و به شما کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه را نمى دانستید به شما یاد دهد). اگر معرفت و شناخت معارف و حکمت الهی امکان نداشت چگونه ممکن بود یکى از اهداف مهم بعثت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را تشکیل دهد.

ثالثا: علم ملاک برتری انسان ها برملائک شمرده شده است چنانکه در آیه 33 سوره بقره می خوانیم: « قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ»؛ (فرمود: اى آدم! آنان را از اسامى [و اسرار] این موجودات آگاه کن. هنگامى که آدم آنان را آگاه کرد خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمان ها و زمین را مى دانم؟! و مى دانم آنچه را شما آشکار مى کنید و آنچه را پنهان مى داشتید).

این سخن بعد از آن گفته شد که خداوند به فرشتگان دستور داد هنگامى که خلیفه و نماینده خودم «آدم» را آفریدم همه در برابر او سجده و خضوع کنید و از این طریق برترى او را آشکار سازید. فرشتگان هنگامى که آمادگى و استعداد آدم را براى علم و معرفت در بالاترین حد یافتند پى به این حقیقت بردند که چرا او خلیفه الله و گل سر سبد عالم هستى است و از گفت و گویى که قبلا در این زمینه کرده بودند نادم و پشیمان گشتند.(پیام قرآن، ج1، ص67)

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز در بیانی به قیمت یافتن آدمی به واسطه علم اشاره می کند و می فرماید: «اَكْثَرُ النّاسِ قَيمةً اَكْثَرُهُمْ علماً وَاَقَلُ النّاسِ قَيمةً اَقُلُهُمْ عِلْماً»(کافی، ج1، ص16)؛ (آن كس كه علمش از همه افزون تر باشد قيمتش از همه بيشتر است و آن كس كه علمش از همه كمتر باشد قيمتش از همه كمتر)

رابعا: بر اساس آموزه های اسلامی، علم سرچشمه ایمان است و پیوند محکمی با آن دارد. قرآن کریم در آیات متعددی از یک سو – مثلا در آیه 6 سوره سبأ – می فرماید: «وَیَرَى الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِى اُنزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَیَهْدِى اِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ»؛ (کسانى که به ایشان علم داده شده، مى دانند آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق است و به راه خداوند توانا و ستوده هدایت مى کند). از سوی دیگر در آیات 107 و 108 إسراء می فرماید: «اِنَّ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ اِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْاَذْقَانِ سُجَّداً * وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا اِنْ کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا»؛ ([بگو: خواه به آن ایمان بیاورید یا نیاورید] کسانى که پیش از آن به آنها دانش داده شده هنگامى که قرآن بر آنان خوانده مى شود سجده کنان به خاک مى افتند * و مى گویند: منزه است پروردگار ما که وعده اش به یقین انجام شدنى است).

ایمان تنها ثمره علم نیست و این ودیعه الهی ثمرات دیگری چون تقوا و خداترسی نیز دارد. در قرآن کریم و در آیه 28 سوره فاطر می خوانیم: «اِنَّمَا یَخْشَى اللهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»؛ (تنها از میان بندگان او دانشمندان خداترسند خداوند توانا و آمرزنده است). این تعابیر به خوبى نشان مى دهد که تبیین آیات مقدمه اى براى آگاهى است و آگاهى وسیله اى براى تقوا.

مسلّماً هرجا «علم» هست، الزاما «تقوا» نیست چرا که عالم بى عمل نیز پیدا مى شود ولى بدون شک علم مقدمه و زمینه اى است براى تقوا و از سرچشمه هاى اصلى آن محسوب مى شود. علم غالبا تقوا را همراه مى آورد. علمى که سرچشمه ایمان است سرچشمه تقوا نیز خواهد بود و به عکس جهل غالبا عامل بى تقوایى و ناپرهیزگارى است.(پیام قرآن، ج12، ص76)

از حضرت علی(علیه السلام) نیز روایت شده است که فرمود: «اَعْظَمُ النّاسِ عِلْماً اَشَدُهُمُ خَوُفاً مِنَ الله»(غررالحکم، ص202)؛ (آن كس كه علمش از همه بيشتر است خدا ترسى اش از همه شديدتر است)(برای توضیح بیشتر، تفسیر نمونه، ج12،ص16) .

نکته دوم؛ با توجه به مقدمه اول که علم و دانش نقش کلیدی در ترقی و سعادت بشر دارد، امام علیه السلام دراین دعای روز سوم دوخواسته مهم و کلیدی در راستای «علم ودانش افزایی» از ذات حق تعالی مسئلت می کند؛ یکی «ذهن» که در لغت به معنای دانایی و تیزهوشی است ودیگری «تنبیه» که به معنای هوشیاری و متوجه شدن است. 

چراکه پایه انحرافات و لغزش ها در همین دو چیز است که یا شخص ذهن کودنی دارد و در درک حقایق عاجز است، و یا اینکه حقایق و کلیات را می شناسد عالم است ولی در تطبیق آن بر مصادیق توجه ندارد و متنبه نیست، بنابراین تنها راه رسیدن به خیر و سعادت آن‌ است که انسان در هر کار قدم می‌گذارد با نهایت دقت و هوشیاری و دور از هرگونه عجله و شتاب‌زدگی تمام جوانب را بررسی کند و خود را در انتخاب راه، از هرگونه پیش‌داوری و قضاوت‌های آمیخته با هوی و هوس برکنار دارد، از خدا در این راه یاری بطلبد تا راه خیر و سعادت را بیابد و در پرتگاه و بیراهه گام ننهد.

به دلیل همین نقش کلیدی که «ذهن: تیز هوشی» و «تنبیه: هوشیاری و توجه داشتن» در ترقی و سعادت انسان دارد، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم دردعای روز سوم به روزه دارمی آموزد که این چنین دعا کند: «اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ :خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما.»

*******

شرح فراز دوم دعا: «وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ :خدایا در این ماه مرا از سفاهت و تمویه دور کن»

دومین خواسته در این دعای روز سوم دوری از «سفاهت و تمویه» است، چرا که از بین اقشار جامعه دو گروه بودند و هستند به دلیل نقطه ضعفی که دارند همیشه هم برای خود وهم برای جامعه مشکل ساز بودند و هستند و مانع رشد و ترقی خود و جامعه بوده و هستند، یکی «سفیه» و دیگری «تمویه».

مقصود از«سفیه» کسی است که قدرت درک حقیقت را ندارد نادان است، یا اینکه به رشد فکری لازم نرسیده است که نفع را از ضرر، سود معنوی و مادی را از ضرر آن تشخیص بدهد هرچند ممکن است عالم باشد، در مقابل «تمویه» یعنی شخص که حقیقت آمیخته به باطل را در فضای ذهنش آمیخته است و همین موجب گمراهی و شناختن حق از باطل شده است.

به عبارت دیگر «تمویه» به معنای ظاهر سازی کردن و حقیقت را به گونه دیگری جلوه دادن است، در حقیقت تمویه در مقابل تنبیه است در تنبیه شخص، آگاه نسبت به حقیقت شی است. اما در تمویه، با یک ظاهر سازی؛ خلاف حقیقت را در ذهن خود جای داده است، بشر برای سعادت خود باید هم حقایق را بفهمد و هم مراقب باشد که امر غیر واقعی به جای امر واقعی در ذهنش ننشیند (شرح دعای روزسوم، محمدعلی گرامی)

بزرگترین مشکل انبیاء الهی در همین بوده است. با مردمی روبرو بودند که یا سفیه بودند و حقیقت هدایتگری انبیاء را درک نمی کردند یا «اهل تمویه» بودند که با ظاهرسازی غیرواقعی جای امر واقعی قرار می دادند و همین موجب می شد که انان به پیام های انبیاء پاسخ ندهند و از قافله سعادت باز بمانند از همین رو در سوره بقره آیه (۱۳۰) درباره این گروه می‌فرماید: « وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ: و جز کسانی که خود را به نادانی زده‌اند چه کسی از آئین ابراهیم روی برمی‌گرداند؟)

به دلیل همین آسیبی که طبقه «سفه و تمویه» می تواند به سعادت و رشد خود و جامعه وارد کند امام علیه السلام به صائم و روزه دار می آموزد که ازخدا دوری از این دو خصلت ناپسند را به وی عنایت کند. ازهمین رو می فرماید این چنین در روز سوم دعا کنند: «وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ: و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان»

*******

شرح فراز سوم دعا: «بِجُودِکَ یَا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِین‌»: خدایا متوسل می‌شوم به مقام جوادی تو)
دو واژه «جود و سخاوت» که در مقابل «بخل» است، غالبا در یک معنی استعمال می شود، ولی گاه از بعضی کلمات استفاده می شود که «جود» مرحله بالاتر از «سخاوت» است، زیرا در تعریف «جود» گفته اند: «بخشش بدون درخواست است که در عین حال، بخشش خود را کوچک بشمارد»، گاه گفته اند: «جود، خوشحال شدن از درخواست مردم و شاد گشتن به هنگام بخشش است»، بعضی نیز گفته اند: «جود بخششی است که مال را، مال خدا بشمرد و سائل را بنده خدا بداند و خودش را در این میان واسطه ببیند»، در حالی که «سخاوت» معنی وسیع تری دارد و هرگونه بذل و بخشش را شامل می شود.

بعضی نیز گفته اند: «کسی که بخشی از اموال خود را ببخشد و بخش دیگر را برای خود بگذارد، صاحب سخاوت است و کسی که اکثر آن را ببخشد و مقدار کمی را برای خود بگذارد، دارای جود است ». مطابق تمام این تعریف ها «جود» مرحله بالاتر از«سخاوت »است.(اخلاق در قرآن‏، ج 2، ص 385)

به هر حال آنچه که در فهم و درک درست این فراز از دعا مهم است این است که صائم و روزه دار با توسل به صفت «اجود الاجودین» بودن حق تعالی درخواست می کند خیر کثیری مادی و معنوی که به برکت روزهای ماه مبارک رمضان به ویژه در این روز سوم از خانه غیبی نصیب روزه داران می شود نصیب وی بگرداند ازهمین رو این چنین دعا می کند:

«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ: خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می‌فرمایی مرا نصیب بخش. به حق جود و کرمت ای بخشنده‌ترین بخشندگان».

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.