«شرح و تفسیر دعای روز هشتم ماه رمضان»
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|«شرح و تفسیر دعای روز ششم ماه رمضان»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
متن و ترجمه دعای روز هشتم «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ رَحْمَةَ الاَيْتامِ، وَإِطْعامَ الطَّعامِ، وَإِفْشاءَ السَّلامُ، وَصُحْبَةَ الكِرامِ، بِطَوْلِكَ يا مَلْجَأَ الامِلِينَ :خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به یتیمان و خوراندن طعام، و به آشکار کردن سلام و همنشینی با کریمان به فضل و کرمت ای پناه آرزومندان»
«شرح و تفسیر دعای روز هشتم»
*******
شرح فراز اول دعا: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ رَحْمَةَ الاَيْتامِ»
شرح و تفسیر این فراز از دعای روز هشتم مبتنی بر دو نکته است؛
نکته اول؛ یتیمان هرچند به ظاهر بی سرپناه و سرپرستی برای خود ندارند اما خداوند برای آنان ارزش بسیاری قائل است به طوری که در قرآن در سوره ضحی آیه(۶) خداوند خطاب به پیغمبر خود میفرماید: «أَلَمۡ يَجِدۡكَ يَتِيمٗا فَـَٔاوَىٰ:آیا خداوند تو را یتیمی نیافت که در پناه خود جای داد.»
که با توجه به این آیه میبینیم که خداوند پیغمبر خود را به دوران یتیمیاش (که پدر و مادر خویش را از دست داده بود و سرپناهی جز خداوند نداشت) تذکر میدهد تا یادآور شود که چگونه خداوند او را یاری نمود و او را از گزند دشمنان در امان داشت و به لطف و رحمتش به مقام نبوت برگزید. تا اینکه پیغمبر نیز به یاد یتیمان بوده و از آنان دلجویی کند.
در سوره ضحی آیه (9)میفرماید: «فَأَمَّا ٱلۡيَتِيمَ فَلَا تَقۡهَرۡ:پس تو هم هرگز یتیمی را میازار.» حال با توجه به این آیات ما باید این نکته مهم را در نظر داشته باشیم که پیامبر عظیم الشان اسلام هیچ گاه از دستورات خداوند سرپیچی نکرده و نعمتی از خدای خویش را فراموش ننموده است بلکه خداوند به پیامبر خود تذکر داده تا همه مردم الگو گرفته و آن دستورات را اجرا نمایند، چرا که خداوند در سوره احزاب ایه (21) میفرماید: (لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ:و برای شما در (خلق و خوی) رسول خدا الگویی نیکوست.»
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «مَا أَجْوَدَ يَدَهُ! وَهُوَ عَنْ ذَاتِ اللهِ بَخِيلٌ! فَمَنْ آتَاهُ اللهُ مَالا فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ، وَلْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ(نهجالبلاغه، ترجمه دشتی، ص۱۳۰): دست سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در راه خدا بخل میورزد! آن کسی که خدا او را مالی بخشید، پس باید به خویشاوندان خود بخشش نماید و سفره میهمانی خوب بگستراند.»
نکته دوم؛ که از اهمیت ویژه ای برخوردار است این است در آیات قرآنی برای یتیم حقوقی بیان شده که به طور طبیعی تکالیفی را برای دیگران پدید میآورد؛ زیرا اگر حقی برای کسی ثابت شود، تکلیفی برای دیگران اثبات شده است. در اینجا به برخی از حقوق یتیمان و تکلیف دیگران از جمله جامعه اسلامی اشاره میشود:
1- یتیم نوازی: خداوند یکی از کارهای نیک را یتیم نوازی دانسته است. چنانکه در ایه (177) سوره بقره میفرماید: ولکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین؛ بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد و مال خود را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و سائلان بدهد.
در این آیه بر واژه محبت تاکید شده است. به معنا که نیکی را در حق یتیمان دیگران با محبت انجام میدهد و این گونه نیست که تنها مالی بدهد و انفاق و اطعامی داشته باشد، بلکه با آنکه خود بدان نیاز دارد و آن چیزی که میدهد محبوب اوست؛ اما با محبت و عشق به دیگران این عمل را انجام میدهد تا محبوب خداوند شود. (آل عمران، آیه 92)
در حقیقت بر اساس قاعده ارحم ترحم: رحم کن تا مورد مهربانی و رحمت الهی قرار گیری، عمل میکند.
پیامبر (ص) درباره ضرورت یتیم نوازی میفرماید:«اتحب ان یلین قلبک و تدرک حاجتک؟ ارحم الیتیم و امسح راسه و اطعمه من طعامک یلین قلبک و تدرک حاجتک؛ آیا دوست داری دلت نرم و آرزویت برآورده شود؟ بر یتیم ترحم کن و دست محبت بر سر او بکش و از غذای خود به او بخوران تا قلبت نرم و حاجتت روا گردد. (کنز العمال، ج3، ح 6002)
آن حضرت (ص) در جایی دیگر میفرماید: «ما من مومن و لا مومنهْ یضع یده علی راس یتیم ترحما الا کتب الله له بکل شعرهْ مرت یده علیها حسنه؛ هر مرد و زن با ایمانی که از روی مهربانی دست خود را روی سر یتیمی بکشد خدای متعال به عدد هر مویی که دست خود را روی آن میگذارد یک ثواب برای او مینویسد. (ثواب الاعمال، ص 237)
2- «حفظ مال» یتیم از حقوق دیگر است که افراد مکلف اند اموالش را تا بلوغ جنسی و رشدی حفظ کنند. این مسئولیتی است که بر عهده جامعه اسلامی است. البته از باب اقرب یمنع الابعد؛ اول باید اولیای او این کار را انجام دهند و در نهایت این مسئولیت بر حاکم شرع و جامعه اسلامی قرار داده میشود.
از همین رو خداوند از کسانی که مال یتیم را در اختیار دارند حتی اولیای یتیم خواسته است تا مال یتیم را از مال خود جدا کنند و به شکل اختلاط و در هم نگه ندارند؛ زیرا این ترکیب موجب اختلاط خبیث و طیب میشود و خوردن اختلاطی از مال خود و یتیم اختلاط حلال و حرام است ازهمین رو درایه (2)سوره نساء آمده است:«وَ آتُواْ الْیَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَ لاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِکُمْ إِنَّهُ کَانَ حُوبًا کَبِیرًا :و اموال یتیمان را به آنان [باز]دهید و [مال پاک] و [مرغوب آنان ] را با [مال] ناپاک [خود] عوض نکنید و اموال آنان را همراه با اموال خود مخورید که این گناهى بزرگ است»
3- «مراقبت» سومین حقوق یتیم است که افراد جامعه مسئولیت دارند تا از یتیمان مراقبت کنند؛ اما براساس قاعده الاقرب ثم الاقرب یا الاقرب یمنع الابعد؛ اول مسئولیت بر عهده خویشان و اقربای او و سپس دیگران است. امام باقر (ع) فرمود «چهار خصلت در هر کس باشد خداوند خانهای در بهشت برای او بنا کند: کسی که یتیمی را پناه دهد و بر ناتوانی دلسوزی کند و به پدر و مادر خود مهر ورزد و با زیر دست خود مدارا کند. (خصال صدوق، ج1، ص231، ح 53)
پیامبر (ص) نیز که خود کودکی یتیم بودند و با درد یتیمی به خوبی آشنا هستند در مورد اجرا و پاداش سرپرستی یتیم فرمودند: «کسی که یتیمی را سرپرستی کند تا از او بی نیازی شود خداوند بهشت را بر وی واجب میکند، همان گونه که اگر کسی در مال یتیم خیانت کند مستحق دوزخ میشود» (امالی طوسی، ج 2، ص 99)
در آیات سوره ضحی خداوند به پیامبر (ص) میفرماید:«أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى :مگر نه تو را يتيم يافت پس پناه داد»؛ «وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى :و تو را سرگشته يافت پس هدايت كرد» ؛ «وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى:و تو را تنگدستيافت و بىنياز گردانيد»« فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ:و اما [تو نيز به پاس نعمت ما] يتيم را ميازار»
انسان اگر با دیدی عمیق تر نسبت به اطرافیان خود بنگرد، کودکان و خانوادههای بی سرپرستی را خواهد دید که نیازمند کمک مالی و محبت هستند، در حالی که ممکن است ما از آنها غافل باشیم و دچار سهلانگاری در مورد آنان شده باشیم، حال آنکه پدر یتیمان، امیر مومنان (ع) به شهادت تاریخ مدام به حال ایتام و ضعیفان رسیدگی میکرد و سرپرست و حمامیشان بود، علاوه بر اینها ایشان نزدیک شهادت خود فرمودند: «خدا راخدا را در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند، نکند آنها در حضور شما در اثر عدم رسیدگی از بین بروند.» (نهجالبلاغه، چاپ صبحی صالح، وصیت 47)، این وصیت امام حاکی از مسئولیت سخت در قبال یتیمان است، که امام این چنین بدان سفارش دارند.
با توجه به این دو نکته مهم و کلیدی است رسول خوبی ها مهمان های ضیافه الله را از توجه به وجه اللهی ماه رمضان عبور داده و آنان متوجه به وجه الخلقی نموده و می فرماید در روز هشتم ماه رمضان از خدا این چنین تقاضا و درخواست کنید: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ رَحْمَةَ الاَيْتامِ:خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به یتیمان»
*******
شرح فراز دوم دعا: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ ...، وَإِطْعامَ الطَّعامِ»
شرح و تفسیر فراز دوم دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان و خواسته دوم «وَإِطْعامَ الطَّعامِ» مبتنی بر دو نکته است؛
نکته اول؛ این است مهمانی دادن در فرهنگ اسلام و در ایینه قرآن و روایات جایگاه ویژه خاص دارد، چراکه:
اولا؛ نفس مهمانی دادن از اوصاف پیامبران و پیشوایان دین شمرده شده است. از همین خداوند متعال درایه (24، 25،26،27) ازسوره ذاریات خطاب به رسول گرامی اسلام و در توصیف ابراهیم خلیل الرحمن از مهمان نوازی، وی حکایت می کند و میفرماید: «هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24» إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25»فَراغَ إِلى أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ «26» فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «27»آيا داستان ميهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟ آنگاه كه بر او وارد شدند و سلام گفتند. (ابراهيم در پاسخ) گفت: سلام، شما را نمىشناسم,، پس پنهانى به سراغ خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بريان شدهاى) را آورد. پس غذا را نزديك مهمانان گذارد، (ولى با تعجب ديد دست به سوى غذا نمىبرند،) گفت: چرا نمىخوريد؟!)
ثانیا: گرامی داشتن میهمان از لوازم ایمان به خداوند متعال شمرده شده است. پیامبر خوبی ها میفرماید: «کسی که ایمان به خدا و روز جزا دارد، باید میهمانش را گرامی بدارد.»
ثالثا: مهمانی دادن از سیره بسیار برجسته رسول الله صلی الله علیه وآله واهل بیت علیهم السلام بوده است چرا که در حضرت علی (علیهالسّلام) گاهی خود غذا نمیخورد تا میهمان غذا بخورد. مردی پیش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و از گرسنگی شکایت کرد. آن جناب کسی را نزد همسرانش فرستاد و پیام داد، اگر نزدتان خوراکی یافت میشود، برای این مرد بدهید. گفتند، غیر از آب چیزی یافت نمیشود.
پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «من لهذا الرجل الیلة» کیست که امشب این مرد را خوراک دهد؟ علی عرض کرد: من او را میهمان میکنم. آنگاه نزد فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) شتافت و پرسید: چه یافت میشود تا از این مرد پذیرایی کنیم؟ فاطمه عرض کرد: اندکی غذا برای کودکان داریم، ولی میهمان را بر فرزندانم مقدم میدارم. حضرت فرمود: بچهها را بخوابان و چراغ را خاموش کن. چراغ را خاموش کرد. وقتی ظرف غذا آماده شد، علی (علیهالسّلام) دهان خود را حرکت میداد و چنان مینمود که مشغول خوردن است تا میهمان با خاطری آسوده غذا بخورد چون آن مرد بهاندازه کافی غذا خورد و دست کشید، کاسه را به فضل خداوند پر از غذا یافتند.
صبحگاه امیرمؤمنان برای نماز به مسجد رفت. پس از نماز، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به وی نگریست و در حالی که قطرات اشک از دیدهاش فرو ریخت، فرمود: یا ابالحسن دیشب خداوند از کردار شما در شگفت شد و این آیه را فرو فرستاد. «و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة؛ دیگران را بر خویش مقدم میدارند، هرچند خود تنگدست و گرسنه باشند.»
نکته دوم؛ هرچند مهمانی دادن سنت پسندیده اسلامی است ولی آنچه مهم است و مورد تاکید رسول الله و اهل بیت علیهم السلام است «افطاری» دادن در ماه مبارک رمضان است از همین روست که:
1- رسول خدا (ص) درباره فضیلت افطاری در ماه رمضان فرمود: «وَ قَالَ النَّبِی(صلی الله علیه و آله) مَنْ فَطَّرَ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُؤْمِناً صَائِماً کانَ لَهُ بِذَلِک عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللهِ لَیسَ کلُّنَا نَقْدِرُ عَلَی أَنْ نُفَطِّرَ صَائِماً فَقَالَ إِنَّ اللهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی کرِیمٌ یعْطِی هَذَا الثَّوَابَ مِنْکمْ مَنْ لَمْ یقْدِرْ إِلَّا عَلَی مَذْقَةٍ مِنْ لَبَنٍ یفَطِّرُ بِهَا صَائِماً أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءِ عَذْبٍ أَوْ تُمَیرَاتٍ لَا یقْدِرُ عَلَی أَکثَرَ مِنْ ذَلِک. (من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۳۴) هر کس از شما در این ماه روزه داری را افطار دهد؛ خدای تعالی پاداش عملش را ثواب یک بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته او قرار خواهد داد. فردی گفت: یا رسول الله! همه ما که توانایی افطار دادن نداریم. حضرت فرمود: از آتش جهنم بپرهیزید، گرچه به دادن نصف دانه خرما باشد (اگر این را هم ندارید) به دادن شربت آب ساده ای باشد.
2- امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «مَن فَطَّرَ مِنكُم صائِما مُؤمِنا في هذَا الشَّهرِ كانَ لَهُ بِذلِكَ عِندَ اللّهِ عِتقُ نَسَمَةٍ ومَغفِرَةٌ لِما مَضى مِن ذُنوبِهِ؛هر كه از شما در اين ماه ، روزه دارى را افطار دهد ، پاداش او براى آن ، نزد خدا ، آزاد كردن يك برده و آمرزش گناهان گذشته اوست.بحار الأنوار : (ج ۹۶ ص ۳۵۶ ح ۲۵)
3- ابی بصیر از امام صادق علیه السلام چنین نقل می کند: «قال ایما مؤمن اطعم مؤ منا لیلیة من شهر رمضان کتب الله له بذلک مثل اجر من اعتق ثلاثین نسمة مؤ منة و کان له بذلک عندالله دعوة مستجابة. ( بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۳۱۶ )هر مؤ منی که مومن دیگری را در شب ماه رمضان افطار دهد، خداوند برای او ثواب آزاد کردن سی بنده می نویسد، و در نزد خدا برای او یک دعا مستجاب خواهد بود)
4- مرحوم شیخ صدوق رحمة اللّه علیه، با سند خود به نقل از حضرت صادق آل محمّد علیهم السلام، حکایت می فرماید: روزی یکی از دوستان و اصحاب پدرم، به نام سُدیر صیرفی در ماه مبارک رمضان نزد پدرم، حضرت باقرالعلوم علیه السلام شرفیاب شد. پدرم او را مخاطب قرار داد و فرمود: ای سُدیر! آیا می دانی این شب ها، چه شب هائی است؟ سُدیر در پاسخ اظهار داشت: بلی، فدایت گردم، این شب ها، شب های ماه مبارک رمضان است. پدرم فرمود: آیا قادر هستی که ده نفر از فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام را در هر شب از شب های آخر ماه مبارک رمضان خریداری نموده و آزادشان کنی؟سُدیر گفت: پدر و مادرم فدای شما باد، امکانات مالی ندارم. پدرم فرمود: نُه نفر، چطور؟جواب داد: توان ندارم. پس پدرم یک به یک از تعداد آن ها کم کرده، و سُدیر همچنان به گفته خویش پایدار بود، تا آن که در نهایت، پدرم سؤ ال نمود: آیا یک نفر را هم نمی توانی آزاد کنی؟! سُدیر پاسخ داد: خیر، توان آن را ندارم. پدرم - حضرت باقرالعلوم علیه السلام - اظهار داشت: آیا نمی توانی هرشب یک مرد مسلمان را میهمان خود کنی تا روزه خود را در منزل تو افطار نماید؟ سدیر گفت: بلی، یاابن رسول اللّه! دو نفر را می توانم افطاری دهم. پدرم - امام محمّد باقر علیه السلام - فرمود: منظور من نیز همین بود که افطاری دادن به یک مسلمان در این شب ها، معادل با آزادی یکی از فرزندان حضرت اسماعیل است، که در قید اسارت باشد. (من لایحضره الفقیه: ج ۲، ص ۸۵، ح ۲.)
به دلیل همین سنت پسندیده و موکد است که رسول الله صلی الله علیه وآله به روزه دار می آموزد که در چنین روزهای با برکت از خدا افطاری دادن و خصلت زیبای مهمانی دادن را به وی عنایت کند و بگوید: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ ...، وَإِطْعامَ الطَّعامِ»
*******
شرح فراز سوم دعا:«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ ...، وَإِفْشاءَ السَّلامُ»
شرح و تفسیر این فراز مهم از دعای روزهشتم که در بردارنده یک پیام اخلاقی اجتماعی است مبتنی بر دونکته است؛
نکته اول؛ ماده «س-ل-م» و مشتقات آن، صد و چهل مرتبه وکلمه سلام بیش از ۴۰ (چهل) بار در قرآن کریم بکار رفته است و با بررسی این کاربردهای متعدد میتوان به این جمعبندی رسید که در نهایت سلام در قرآن دارای چهار معنی اصلی است:
1- به معنای اسم خداوند: «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِک الْقُدُّوسُ السَّلَامُ(حشر، 23)اوست خدای یکتایی که غیر او خدایی نیست، سلطان مقتدر عالم)
2- ترک جنگ و صلح: «وَ لَا تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَی إِلَیکمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنً(نساء 94) و به آن کس که اظهار اسلام کند و به شما سر تسلیم فرود آورد نسبت کفر مدهید)
3- صلح ابتدائی جهانی: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ ادْخُلُواْ فی السِّلْمِ کافَّةً»(بقره، 208)ای کسانی که ایمان آوردهاید همگی در صلح و آشتی درآیید
4- تحیت و درود: سلام در موارد زیادی در آیات( صافات: ۷۹ و ۱۰۹ و ۱۲۰ و ۱۳۰ و ۱۸۱؛ هود: ۴۸؛ انمل: ۵۹؛ أنعام: ۵۴؛ اذاریات: ۲۵؛ الرعد: ۲۳-۲۴) به معنای تحیت بکار رفته است و این کاربرد میتواند با معانی دیگر سلام جمع گردد چرا که سلام در لغت معنای عامی دارد و شامل هر صحت و عافیتی میشود«السلام فی القران و الحدیث، ص۱۹ و ص۵۶ غروی)
نکته دوم؛ «سلام» به معنای تحیت و درود به عنوان ارزش اخلاقی و نقشی که در حفظ روابط اجتماعی دارد آنچنان در فرهنگ و آداب قرانی و اسلامی از اهمیت و جایگاه مهمی برخوردار است که:
اولا: خداوند متعال خود، بر بندگان برگزیده اش یعنی انبیاء، سلام می فرستد (وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلین (صافات، 181)و (قیلَ یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیک( هود، 48)و (سَلامٌ عَلی مُوسی وَ هارُون(صافات،(120)
ثانیا: فرشتگان نیز هنگام دخول اهل بهشت آنها را با سلام و تحیت داخل می نمایند (ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِک یوْمُ الْخُلُود).(ق34) و (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیونٍ ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنین(حجر46)
ثالثا: همچنین تحیت اهل بهشت نیز سلام است و شکر الهی (دَعْواهُمْ فیها سُبْحانَک اللَّهُمَّ وَ تَحِیتُهُمْ فیها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ(یونس10)
رابعا: همچنین یکی از نام های بهشت نیز دارالسلام است: وَاللَّهُ یدْعُو إِلَی دَارِ السَّلام(یونس 25)
خامسا: پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سلام بر مؤمنان آنهم تواب، هنگام حضور آنان نزد حضرت موظف بودند. «وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (انعام، 54)و هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر كرده است كه هر كس از شما از روى نادانى كار بدى انجام دهد و پس از آن توبه كند و خود را اصلاح نمايد، پس قطعاً خداوند، آمرزنده و مهربان است»
سادسا: به مسلمین نیز دستور داد شده است که «اذا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً) (نور، 61) وارد خانه که میشوید سلام کنید (فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ) مفسران فرمودهاند که این آیه از مواردی است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شدهاند.
سابعا: از مومنین خواسته شده در مقام پاسخ به سلام وتحیت به دیگران بهتر اسلام پاسخ دهید: «وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً «نساء86»و هرگاه شما را به درودى ستايش گفتند، پس شما به بهتر از آن تحيّت گوييد يا (لااقّل) همانند آن را (در پاسخ) باز گوييد كه خداوند همواره بر هر چيزى حسابرس است.»که از این آیه استفاده میشود که اگر کسی هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.)
ثامنا: در فرهنگ اسلامی تاکید و توصیه شده است که این تحیت با صدای بلند (افشاء السلام) باشد از همین رو امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «انَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ افْشاءَ السَّلامُ (وسائل، ج12، ص 58)خداوند عزوجل آشکارا سلام کردن را دوست میدارد.»
به دلیل همین اهمیت و ارزش والایی که سلام به ویژه باصدای بلند (افشاء السلام) دارد، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم درروز هشتم ماه رمضان به روزه دار تعلیم می دهد که از خداوند متعال کسب چنین توفیق اخلاقی را نموده و بگوید: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ ...، وَإِفْشاءَ السَّلامُ»
*******
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ ...، وَصُحْبَةَ الكِرامِ، بِطَوْلِكَ يا مَلْجَأَ الامِلِينَ: و هم نشینی با کریمان به فضل و کرمت روزیم کن ای پناه آرزومندان
شرح و تفسیر این فراز و خواسته چهارم، مبتنی بر دو نکته است؛
نکته اول؛ بخش مهمی از سرنوشت آدمی، به دست همنشینان او رقم میخورد. بسا انسانهایی که به برکت دوستان خالص و دلسوز به اوج کمال و به روزی رسیدند و در مقابل، چه بسیار انسان هایی که تنها بر اثر همنشینی و دوستی با نااهلان شکست و بی ثمری نصیبشان شد ازهمین رو روز قیامت ستمگران از انتخاب دوستان ناباب تأسّف مى خورند؛ چرا كه عامل اصلى بدبختى خود را در رفاقت با آنان مى بينند؛ «همنشینی و مجالست با فاسدان و مفسدان» و دوری از مجالست با انسان های صالح ازعوامل غفلت است. ازهمین روست قرآن درایه(28) سوره فرقان در توصیف این دسته از مردم درعالم قیامت می فرماید:
«يَاوَيْلَتىَ لَيْتَنىِ لَمْ أَتخَّذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ وَ كَانَ الشَّيْطَنُ لِلْانسَنِ خَذُولًا:ای وای! کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم! او بود که مرا به گمراهی کشانید؛ پس از آن که قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است.»
و همچنین در ایه(27) سوره فرقان تاسف ستمگران را ازمجالست وهم نشینی بادوستان ناباب این چنین نقل می کند:«وَيَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يالَيْتَنى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلا ـ يا وَيْلَتى لَيْتَنى لَمْ اَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً ـ لَقَدْ اَضَلَّنى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ اِذْجآءَنى وَكانَ الشَّيْطانُ لِلاْنْسانِ خَذُوْلا».(6) (و [به خاطر آور] روزى را كه ظالم دست خويش را از [شدّت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش [با رسول خدا] راهى برگزيده بودم! اى واى بر من! كاش فلان [شخص گمراه] را دوست خود انتخاب نكرده بودم! او مرا از يادآورى [حق] گمراه ساخت بعد از آن كه [ياد حق] به سراغ من آمده بود! و شيطان هميشه خوار كننده انسان بوده است.»
به دلیل همین نقش تاثیر گذاری دوستان و همنشینان در شخصیت فرد دارند، امام صادق (ع) در روایتی معیار های کلیدی برای انتخاب دوست بیان کردند و فرمودند: :«الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ تِلْکَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى کَمَالِ الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ شَیْءٌ مِنْ تِلْکَ الْحُدُودِ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَیْءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ: دوستى حدودى دارد و این حدود در هر کس نباشد، او را دوست کامل نشمار و درهرکه نباشد، او را به دوستى نسبت نده)؛
1- «أَوَّلُهَا أَنْ یَکُونَ سَرِیرَتُهُ وَ عَلَانِیَتُهُ لَکَ وَاحِدَةً:اول اینکه آشکار و نهانش با تو یکى باشد»
2- «وَ الثَّانِیَةُ أَنْ یَرَى زَیْنَکَ زَیْنَهُ وَ شَیْنَکَ شَیْنَهُ: دوم اینکه زینت تو را زینت خود و عیب تو را عیب خود بداند (احتمالاً یعنی فضیلتهای دوست برایش پررنگ جلوه کند و از عیبهای او چشمپوشی کند و به روی او نیاورد»
3- «وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یُغَیِّرَهُ مَالٌ وَ لَا وِلَایَةٌ: سوم اینکه مال و مقام، حال او را تغییر ندهد»
4- «وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا یَمْنَعَکَ شَیْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَیْهِ مَقْدُرَتُهُ: و چهارم اینکه آنچه در توان دارد از تو مضایقه نکند»
5- «وَ الْخَامِسَةُ أَنْ لَا یُسْلِمَکَ عِنْدَ:النَّکَبَاتِ: و پنجم اینکه تو را به هنگام مصیبتها رها نکند»، « (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص639.
امام حسن مجتبی علیهالسلام در روایتی نزدیک به مضمون حدیث قبل به یکی از فرزندانش فرمود: ای پسرم، با احدی رفاقت نکن تا آنکه بدانی کجاها میرود و از کجاها میآید؛ و زمانی که از حالش خوب آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی، با او برادری کن؛ به شرط اینکه معاشرت بر اساس چشمپوشی از لغزش و همراهی در سختی باشد؛ یا بُنَیَّ لا تُواخِ اَحَدًا حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبطْتَ الْخُبْرَهَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَهَ فَآخِهِ عَلی إِقالَهِ الْعَثْرَهِ وَ الْمُواساهِ فِی الْعُسْرَهِ» (تحف العقول، ص233»
نکته دوم؛ از آنجایی که مجالست و همنشینی باا نسانهای صالح، عکس مفسدان قدرسعادت و کامیابی دنیوی شخص دارد و می تواند شخصیت او را بگونه ای بسازد و متحول کند که در بالاترین مرتبه از کمال قرار بگیرد. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به روزه داری می آموزد چنین نعمت بزرگ را ازخدا درخواست نماید و با زبان روزه بگوید: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ ...، وَصُحْبَةَ الكِرامِ، بِطَوْلِكَ يا مَلْجَأَ الامِلِينَ: و همنشینی با کریمان به فضل و کرمت روزیم کن ای پناه آرزومندان»
افزودن دیدگاه جدید