یادداشت تبلیغی؛

«شرح و تفسیر دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان»

تاریخ انتشار:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيْهِ مُحِبّا لاَوْلِيآئِكَ، وَمُعادِيا لاَعْدائِكَ، مُسْتَنّا بِسُنَّةِ خاتَمِ أَنْبِيائِكَ، يا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ: خدایا قرار بده در این روز مرا دوست دوستانت و دشمن دشمنانت، و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت‌؛ ای نگهدار دل‌های پیامبران»

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|«شرح و تفسیر دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

متن و ترجمه دعای بیست و پنجم ماه مبارک رمضان: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيْهِ مُحِبّا لاَوْلِيآئِكَ، وَمُعادِيا لاَعْدائِكَ، مُسْتَنّا بِسُنَّةِ خاتَمِ أَنْبِيائِكَ، يا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ: خدایا قرار بده در این روز مرا دوست دوستانت و دشمن دشمنانت، و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت‌؛ ای نگهدار دل‌های پیامبران»

«شرح دعای بیست و پنجم»

در دعای بیست و پنجم دو خواسته «تولی و تبری» و همچنین پیروی از سنت رسول‌الله «صلی الله علیه وآله وسلم» آمده است با بیان و توضیح نکاتی به شرح و تفسیر این دو خواسته خواهیم پرداخت؛

*******

فراز اول دعا «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيْهِ مُحِبّا لاَوْلِيآئِكَ، وَمُعادِيا لاَعْدائِكَ،:خدایا قرار بده در این روز مرا دوست دوستانت و دشمن دشمنانت».

شرح این فراز که خواسته «تولی و تبری» در آن آمده است مبتنی بر دو نکته است:

نکته اول؛ «تولّی» بر وزن ترقّی مصدر باب تفعّل از ماده «ولی» و در لغت به معنای پذیرش ولایت و کسی را ولیّ خود قرار دادن است. «ولیّ» در زبان عرب به معنای دوست، یاور و سرپرست آمده است. چنان‌که مصدر آن «ولایت» نیز به معنای دوستی، یاوری و سرپرستی به کار می‌رود.

بنابراین تولی هم به معنای پذیرش دوستی و کسی را دوست خود قرار دادن است و هم به معنای پذیرش سرپرستی و کسی را سرپرست خود قرار دادن. با توجه به موارد کاربرد این کلمه در آیات و روایات می‌توان گفت که دوستی و سرپرستی، لازم و ملزوم یکدیگرند و پذیرش دوستی، مقدمه پذیرش سرپرستی است؛ زیرا دل سپردن، مقدمه سر سپردن است و انسان تا به کسی دل نبندد، نمی‌تواند سرسپرده او شود و چنان‌که باید و شاید تسلیم او گردد.

«تبرّی» نیز بر همان وزن و از همان مصدر از ماده «برء» و به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن و دوری گزیدن آمده است. در مورد معنای اصطلاحی این دو کلمه نیز گفته‌اند: تولّی و تبرّی؛ یعنی انسان از لحاظ عاطفی، قلب خود را از محبت و علاقه خدا، پیامبران و ائمه معصومین و جانشینان به ‏حق آنان (فقیهان) و مؤمنان پر کند و در عین حال، بغض و کینه دشمنان آنها را به دل بگیرد و از نظر سیاسی و اجتماعی، سرپرستی، رهبری، دوستی و حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت دشمنان اسلام دوری جوید.«آشنایی با قرآن، مرتضی مطهری ‌؛ اخلاق در قرآن (پیام قرآن)، مکارم شیرازی و دیگران»

نکته دوم؛ اگر چه «تولّی» و «تبرّی» را در اصطلاح از فروع دین شمرده‌اند، ولی از مجموعه معارف اسلامی، به ویژه آموزه‌های مکتب اهل بیت (ع) چنین برمی ‏آید که این ‏دو موضوع، نه فرع دین، بلکه همه دین و تمامیت ایمان هستند و به بیان دیگر، دین و ایمان چیزی جز دوستی ورزیدن و بیزاری جستن به خاطر خدا نیست.

فضیل بن یسار، یکی از یاران امام صادق (ع) نقل می‌کند: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟ فرمود: «هَلِ الإیمانُ إِلاَّ الحُبُّ وَ البُغضُ؛ (كافی، ج ۲ ص ۱۲۵) آیا ایمان جز دوستی و دشمنی است؟»

در روایت دیگری، امام صادق (ع) می‌فرماید: «مَنْ أَحَبَّ لِلّهِ وَ أَبْغَضَ لِلّهِ وَ أَعْطی لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَ إیمانُهُ؛ (کافی، ج2، ص124) آن کس که برای خدا دوستی بورزد، برای خدا دشمنی کند و برای خدا ببخشد، از کسانی است که ایمان او کامل شده است.» و باز می‌فرماید: «کُلُّ مَنْ لَمْ‏یُحِبَّ عَلَی الدِّینِ وَ لَمْ‏یُبْغِضْ عَلَی الدِّینِ فَلا دینَ لَهُ؛(کافی، ج2، ص 127)کسی که دوستی و دشمنی اش بر اساس دین نباشد، دین ندارد».

همچنین از آن حضرت نقل شده است: «قالَ رَسُولُ اللّهِ (ص) لِأَصحابِهِ: أَیُّ عُرَیِّ الإِیمانِ أَوْثَقُ؟ فَقالُوا: اَللّهُ وَ رَسُولُه أَعْلَمُ وَ قالَ بَعْضُهُم: الصَّلاةُ وَ قالَ بَعْضُهُم: الزَّکاةُ وَ قالَ بَعْضُهُم: الصِّیامُ و قالَ بَعْضُهُم: اَلحَجُّ وَ العُمْرَةُ و قالَ بَعْضُهُم: الجِهادُ. فَقالَ رَسُولُ اللّهِ (ص) لِکُلِّ ما قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَیْسَ بِهِ وَ لکِنْ أَوْثَقَ عُرَیِّ الإِیمانِ الحُبُّ فِی اللّهِ وَ الْبُغضُ فِی اللّهِ وَ تَوالِی (تَوَلِّی) أَولِیاءَ اللّهِ وَ التَّبَرِّیَّ مِنْ أَعداءِ اللّهِ.:(الکافي؛ جلد۲،ص۱۲۵) رسول خدا درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد به یارانش فرمود: استوارترین دست‌آویزهای ایمان کدام است؟ گفتند: خدا و رسولش بهتر می‌دانند. بعضی گفتند: نماز؛ بعضی گفتند: زکات؛ بعضی گفتند: روزه؛ بعضی گفتند: حج و عمره و بعضی گفتند: جهاد. پس پیامبر خدا فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوارترین دست‌آویزهای ایمان نیست، بلکه استوارترین دست ‏آویز ایمان، دوستی در راه خدا، پیروی کردن از اولیای خدا و بیزاری جستن از دشمنان خداست.»

این همه نیست مگر به دلیل آنکه دوستی‌ها و دشمنی‌های آدمی مبدأ همه کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌های او و تعیین‏کننده منش و روش او در زندگی فردی و اجتماعی است. نجات و رستگاری یا سقوط و گمراهی هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در زندگی خود به چه کسی یا چه چیزی دل‏بسته و به ولایت که سرسپرده است باتوجه به چنین کارکرد ونقش مهمی که «تولی وتبری» دارد رسول همه خوبی به روزه دار آموخته است در روز بیست وپنجم ماه مبارک رمضان روزه دارداشتن این معنوی را عنایت کند وبگوید:«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيْهِ مُحِبّا لاَوْلِيآئِكَ، وَمُعادِيا لاَعْدائِكَ،:خدایا قرار بده در این روز مرا دوست دوستانت و دشمن دشمنانت»

*******

فراز دوم دعا «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیه ... مُسْتَنّا بِسُنَّةِ خاتَمِ أَنْبِيائِكَ، يا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ:خدایا قرار بده، پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت‌؛ ای نگهدار دل‌های پیامبران»

شرح و تفسیر فراز دوم دعا مبتنی بر توضیح دو نکته است که می تواند ما را به روح و پیام این خواسته نزدیک کند.

نکته اول؛ بهترین و مناسب ترین و تاثیر گذارترین راه و روش تربیتی وجود «الگو» و به تعبیر قرآن کریم «اسوه» است، برای اینکه:

اولا؛ «اسوه» والگوی تربیتی در جهات متعدد سبب رهنمونی و روشنگری سیر و شناساندن مقصد رشد و تکامل آدمیان است‌. الگوها در هدایت ورا هنمایی انسان‌ها به مثابه نقش سر سرمشق برای آموزش و نقش قطب‌نما برای پیمودن راه است‌. نمونه بارز چنین الگوهایی‌، پیامبران هستند. پیامبران پس از رسیدن به کمال‌، بیش از آن که با گفتار راهنمای مردم باشند، با کردار مردم را به کمال را هنمایی می‌کنند.

ثانیا؛ وجود « اسوه‌» دلیل امکان پای‌بندی به مکتب‌ وجود بهترین‌ها و اسوه‌های رفتاری تربیت شده توسط مکتب‌، انسان‌ها را نسبت به امکان التزام به آموزه‌ها و احکام دینی متقاعد می‌سازد. وجود اسوه‌ها بیانگر این است که تعالیم مکتب و آرمان‌های آن به منزله ایده‌آل‌های ناممکن نیست‌، هم چنان که خداوند از آیه «4» سورة «ممتحنه» برای مؤمنان در امکان پشت پا زدن به قوم و خویش مشرک‌، به حضرت ابراهیم و پیروانش مثال می‌زند می فرماید: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتّى تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ قطعاً برای شما در (پیروی از) ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند:ما از شما و از آن‌چه به جای خدا می‌پرستید بیزاریم‌. به شما کفر می‌ورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به خدا ایمان آورید.»


ثالثا؛ «اسوه‌ها» سرمشق‌های عینی و قابل دسترسی‌استفاده از بسیاری از روش‌ها و ابزار تربیتی‌، مستلزم فراهم شدن شرایط و امکانات خاصی است‌. اما در روش الگویی‌، چون اسوه‌ها همیشه در میان انسان‌ها و زندگی آنان حضور دارند، افراد همیشه در جریان اعمال‌، رفتار، برخوردها و آموزش‌های آنان هستند. این حضور و عینیت در موفقیت و اثربخشی فعالیت‌های تربیتی تاثیر به سزایی دارد. از این رو است که خداوند پیامبرانی از جنس بشر برای مردم فرستاده که در همه جا با آنان است‌; «وَ مَآ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِن‌َ الْمُرْسَلِین‌َ إِلآ َّ إِنَّهُم‌ْ لَیَأْکُلُون‌َ الطَّعَام‌َ وَیَمْشُون‌َ فِی الاسْوَاق‌ِ وَ جَعَلْنَا بَعْضَکُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ فِتْنَة‌ً أَتَصْبِرُون‌َ وَ کَان‌َ رَبُّکَ بَصِیرًا(فرقان‌،20)

رابعا؛ «اسوه‌ها» عامل تحرک انسان‌ها وجود و حضور اسوه‌، در جامعه مایه امیدی برای انسان‌های دیگر و ضعیفان در راه مانده است‌. هنگامی که انسان غافل از همه توانایی‌ها و استعدادهای خویش است و به گوشه‌ای خزیده و از هر گونه تحرک و تلاش باز مانده است نمایش الگوهایی از عالی‌ترین عوامل برای ایجاد حرکت و جنبش بسیار مفید است موضوع سبقت جویی بر یکدیگر در خیرها: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُکُمْ: مائده‌،48» و یا دعای مومنان راستین که ازخدا خواهان آنند که ایشان را امام و اسوه متقیان قرار دهد:«وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا:فرقان‌،74» جلوه‌هایی از عنایت قرآن به جنبه تحرک آفرینی اسوه است‌.(نقش اسوه‌ها در تبلیغ و تربیت‌، ص 99 و 159ـ175»

نکته دوم؛ از آنجایی که در بین اسوه ها کامل ترین «اسوه» و «الگو» وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است که قران در سوره احزاب آیه (۲۱) می‌فرماید: « لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ :بی‌تردید رسول گرامی (ص) برای شما الگو و سرمشق نیکویی است» و در سوره حشر آیه (۷) می‌فرماید: «آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا :آنچه را که رسول خدا (ص) برای شما آورده بگیرید و از آنچه نهی می‌کند باز ایستید»

پس اگر بخواهیم نزدیک‌ترین پیوند را با رسول گرامی اسلام (ص) داشته باشیم باید از شیوه‌ی او چه علمی، چه عملی، چه فردی، چه خانوادگی و چه اجتماعی پیروی کنیم و با این کار دل پیامبر اکرم (ص) را خشنود کرده و به دست بیاوریم‌؛ ازهمین رو دردعای بیست وپنجم روزه دار چنین خواسته ای ازخداوند متعال مسئلت می کند و می گوید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ ... مُسْتَنّا بِسُنَّةِ خاتَمِ أَنْبِيائِكَ، يا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ:خدایا قرار بده، پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت‌؛ ای نگهدار دل‌های پیامبران»

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.