یادداشت تبلیغی؛

«شرح و تفسیر دعای روز بیست و ششم ماه رمضان»

تاریخ انتشار:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيْهِ مَشْكُوراً، وَذَنْبِي فِيْهِ مَغْفُوراً، وَعَمَلِي فِيْهِ مَقْبُولاً، وَعَيْبِي فِيْهِ مَسْتُوراً، يا أسْمَعَ السَّامِعِينَ: خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـی شده، و گناه مرا در این ماه آمرزیده، کردارم را در آن مورد قبول، و عیب مرا در آن پوشیده‌، ای شنواترین شنوایان»

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|«شرح و تفسیر دعای روز بیست و ششم ماه رمضان»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

متن و ترجمه دعای بیست و ششم ماه رمضان: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيْهِ مَشْكُوراً، وَذَنْبِي فِيْهِ مَغْفُوراً، وَعَمَلِي فِيْهِ مَقْبُولاً، وَعَيْبِي فِيْهِ مَسْتُوراً، يا أسْمَعَ السَّامِعِينَ: خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـی شده، و گناه مرا در این ماه آمرزیده، کردارم را در آن مورد قبول، و عیب مرا در آن پوشیده‌، ای شنواترین شنوایان»

در این دعای بیست و ششم چهار حاجت و درخواست «سعی مشکور، ذنب مغفور،عمل مقبول، عیب مستور» وجودارد، با بیان نکاتی که معرفت و فهم به هریک از این درخواست ها را آسان می کند به شرح فراز نخست از دعا خواهیم پرداخت.

*******

فراز اول دعا «اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيْهِ مَشْكُوراً: خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـی شده»

نکته اول؛ یکی از اسماء خداوند شاکر و شکور است. شکور مبالغه ی شاکر است. خداوند از بندگانش تشکر می کند! این نشان کرم غیر قابل وصف خداوند است. مولایی که طبق حق مولویتش اجازه دارد بنده ی خودش را به هر کاری فرمان دهد و بنده نیز باید فرمان ببرد‌، ولی رابطه ی بین خداوند و بندگانش غیر از آن است چراکه:

اولا؛ خداوند همه ی نیروی بنده اش را تأمین می کند، بعد او را برای رشد خودش به کارهایی امر می کند.بعد کمکش می کند تا با رغبت کارهایی را که به آن امر شده است انجام دهد.

ثانیا؛ میزان و نوع تکالیف را نیز کمتر از حد توان بنده-اش قرار می دهد.و اگر بنده در انجام تکالیف کوتاهی کند راه جبران آنها را برایش معین می نماید.، وقتی تکلیفی انجام گرفت نقص های آن را می پوشاند و غفلت هایی که در حین انجام تکالیف داشته است را می بخشد، .در نهایت از بنده اش به خاطر کارهایی که انجام داده تشکر می کند!

نکته دوم؛ ‌خداوند هرچند شکور است ولی مهم این است زمانی خداوند متعال از کارهای بنده ی خویش تشکر می کند که:

اولا؛ در کارها صالحی که انجام داده است جز آخرت را در نظر نداشته باشد و با ایمان – به خدا و پیامبر اسلام (صلى الله-عليه و آله) و ائمه ی معصومین (علیهم السلام) -کارهای خوبش را انجام داده باشد: « وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى‏ لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً » (اسراء ۱۹)

ثانیا؛ از خداوند برای توفیقی که برای انجام کارهای خوبش پیدا نموده است تشکر کند: « مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَليما (نساء: ۱۴۷):اگر شكر گزاريد و ايمان آوريد، خداوند مى‌خواهد با عذاب شما چه كند؟ در حالى كه خداوند همواره حقّ شناس داناست.»

ثالثا؛ هرچند همه ی تلاش های نیکوی انسان مورد تشکر خداوند قرار می گیرد «مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ(شوری: ۲۳) و هركس كار نيكى انجام دهد، براى او در نيكويى آن مى‌افزاييم. همانا خداوند بسيار آمرزنده و قدردان است.»

ولی در بین اعمال خالصانه که بنده مورد تشکر قرارمی گیرد، تلاوت قرآن و اقامه ی نماز و انفاق جایگاه خاص برای تشکر دارد چراکه حق تعالی فرمود:« إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً يَرْجُونَ تجَِرَةً لَّن تَبُورَ، لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ (فاطر: ۲۹ و ۳۰):کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى کنند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به آنان روزى داده ایم پنهان و آشکار انفاق مى کنند، تجارتى (پر سود و) بى زیان و خالى از کساد را امید دارند!، آنها این اعمال صالح را انجام مى دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است».

به دلیل چنین باور و ایمان در «شکور» بودن حق تعالی نسبت به اعمال صالح و خالصانه بندگان است که درروز بیست ششم روزه دار به صفت«شکور» بودن خداوند متعال توسل پیداکردهو بازبان روزه می گوید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيْهِ مَشْكُوراً:خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـی شده»

*******

فراز دوم دعا «وَذَنْبِي فِيْهِ مَغْفُوراً، وَعَمَلِي فِيْهِ مَقْبُولاً: خدایا و گناه مرا در این ماه آمرزیده، کردارم را در آن مورد قبول نما»
شرح این فراز مبتنی بر توضیح دو نکته است که زمینه فهم و برداشت صحیح از این فراز دوم را فراهم می‌کند؛

نکته اول: «استغفار» از کلمه غفره در لغت عرب گرفته شده است، وقتی که در عرب مرکب هایشان مثل اسب و حمار دچار بیماری پوستی در سر و گردن میشده ماده ای به نام قطران را که سیاه و بد بو بوده را به سر و گردن حیوان می مالیدند این ماده سیلان داشته و در اثر حرکت ،پالن یا زین مرکب را سیاه و آلوده می کرده است.

عرب برای اینکه از سیلان این ماده و مایع جلوگیری کنند در سر راه او بر گردن حیوان پارچه ای می بستند بنام غفره. غفره چیزی شبیه پیش بندهایی است که گاهی اوقات برای کودکان استفاده می شود تا لباس را هنگام غذا خوردن آلوده نکنند. عرب ها هم این پارچه را که خصوصیت جذب مایعات را داشته بر سر راه قطران می بستند تا به بقیه ی قسمت های حیوان سرایت نکند.

حال نکته ای که در مورد استغفار وجود دارد این است که انسان با انجام گناهان گند و آلودگی را در این عالم هستی به پا کرده که به زودی آن آلودگی دامنش را می گیرد و او را مبتلا می کند به همین دلیل از خداوند طلب غفره می کند تا بین او و اثر عملش فاصله بیندازد و اثر عمل،او را مبتلا نکند.»

نکته دوم؛ استغفار و طلب آمرزش گناهان از پیشگاه حق تعالی آثار مهم وپربرکتی به دنبال دارد، وهمین آثارمو جب می شود سالک درکسب معنویت روحانیت، لحظه ای از استغفار غافل نشود، برای اینکه م نسبت به این اثار استغفارمعرفت وشناخت پیداکنیم برخی ازاین آثار آورده می شود

نخستین اثر استغفار آمرزش و مغفرت «گناهان» است، چراکه: «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ ...(آل‌عمران، آیه 135)و كسانى كه هرگاه مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، خدا را ياد كرده؛ و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‌كنند و كيست جزخدا كه گناهان را ببخشد؟....» وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللّهَ يَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا(نساء آیه 110)هر كس كار بدى انجام دهد يا به خود ستم كند، سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت.» ونیز

رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ ... رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا ... • فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ ...؛(آل عمران آیه 190و200) پروردگارا! ما صداى منادى تو را شنيديم كه به ایمان دعوت مى‌كرد ... پروردگارا! گناهان ما را ببخش؛ و بديهاى ما را بپوشان؛ ... پروردگارشان، درخواست آنها را پذيرفت....»

دومین اثر استغفار «توسعه رزق وروزی»است گرفتاری های اقتصادی و فقر و تنگ دستی یکی از عقوبت های گناه برای مؤمن در دنیا است . پس گفتن ذکر استغفار و عذرخواهی از خداوند به خاطر گناهان موجب از بین رفتن فقر و بیچارگی ، افزایش رزق و روزی ، برکت در مال و ثروت ، بهره مندی از نعمت های پروردگار و گشوده شدن گره های کور اقتصادی می گردد، ازهمین رو درایه (9و12)سوره نوح آمده است«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً: از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید.»

در بیان امام صادق (علیه السلام) با استناد به آیات 10- 12 نوح می فرمایند: «هنگامی که رسیدنِ روزی ات را همراهِ سختی و کندی دیدی، زیاد استغفار کن، چرا که خداوند عزّوجلّ در کتابش می فرماید:از پروردگارتان، طلبِ مغفرت نمایید که او بسیار آمرزنده است تا از آسمان پیوسته بر شما بباراند و با اموال و فرزندان فراوان یاری تان رساند (یعنی در دنیا) و باغ های خرّم و نهرهای جاری عطایتان فرماید (یعنی در آخرت)» (بحار الانوار، ج78، ص201، روایت 29)

سومین اثر استغفار«نزول باران» است، چراکه یکی از آثار شوم گناهان بندگان ، در هر منطقه ای ، قحطی و خشک سالی است اما خداوند می فرماید اگر بندگان از گناهان خود توبه کنند برای آنها باران رحمت را جاری می سازد پس نزول باران رحمت و نجات از خشکسالی و رویش درختان و گیاهان از دیگر آثار ذکر استغفار است که در آیات متعددی از قرآن به این اثر اشاره شده است . در سوره هود خداوند کریم می فرماید:« وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماء عَلَیْکُمْ مِدْرراً.:ای قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش کنید و به سوی او باز گردید تا ( بارانِ ) آسمان را پی درپی بر شما فرو فرستد» .

همچنین زبان حال پیامبرش حضرت نوح (علیه السلام) را چنین بیان می کند:« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّارًا * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارًا * ... وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارًا: به آن ها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است. ( و اگر چنین کنید خداوند ) باران های پر برکت آسمان را پی درپی بر شما می فرستد ... و باغ های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار می دهد.چ

چهارمین اثر عملی استغفارمانع شدن نزول «بلاءهای آسمانی و زمینی» است، چراکه نزول انواع بلاهای خانمان سوز یکی از عقوبت های گناه برای مؤمن در دنیا است و اگر گناهان در جامعه همه گیر شود ، بلاهای خانمان سوز مانند سیل ، طوفان ، زلزله ، تگرگ های شدید و جنگ و ... زندگی مردم را نابود می سازد همانطور که در قرآن به نزول بلاهایی سخت به خاطر معصیت و نافرمانی مردم در امّت های گذشته ، اشاره شده است. آن را در قرآن اعلام کرده استازهمین رود آیه (33)سوره انفال آمده است:«وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ: ولی تا تو پیامبر اسلام«صلی الله و علیه وآله» در میان مردم هستی خداوند بر آن نیست که آنان را عذاب کند، و تا آنان استغفار می کنند خداوند آنان را عذاب نمی کند» .

امام علی(علیه السلام) پس از رحلت پیامبر(صلی الله و علیه وآله) فرمودند:«یکی از دو امان از میان ما رفت، امن دیگر که استغفار است را حفظ کنید.» (نهج البلاغه،حکمت 88) و امام زمان (علیه السلام) نیز به نقش وجود پر برکت خود، در دور کردن بلا از شیعیانشان اشاره کرده و می فرمایند: (أَنَا خاتَمُ الأَوْصِیاءِ وَ بی یَدْفَعُ اللهُ البَلاءَ عَنْ أَهْلی وَشیعَتی: من آخرینِ اوصیایم، خداوند به وسیله من بلا و گرفتاری را از خاندان و شیعیانم برطرف می کند»

با توجه به آثار بابرکت استغفار است که روزه دار از فرصت استجابت دعا این ماه استفاده می کند و دست به دعا برداشته ومی گوید: «وَذَنْبِي فِيْهِ مَغْفُوراً، وَعَمَلِي فِيْهِ مَقْبُولاً :خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـی شده، و گناه مرا در این ماه آمرزیده، کردارم را در آن مورد قبول»

*******

فراز سوم‌‌ دعا: «وَعَيْبِي فِيْهِ مَسْتُوراً، يا أسْمَعَ السَّامِعِينَ :خدایا ، ، و عیب مرا در آن پوشیده‌، ای شنواترین شنوایان»

شرح و تفسیر این فراز از دعای بیست و ششم مبتنی بر توضیح و بیان دونکته است که می توان به جان و روح پیام این پیام رسید و فهم کرد.

نكته اوّل: بطور کلی «ستارالعیوب» بودن حق تعالی دو صورت دارد.

نخستین صورت «ستارالعیوب» بودن خداوند متعال «ستار العیوب تكوينى» است یعنی اینکه كه خداوند انسان را چنان آفريده است كه بسيارى از عيب‌هايش پنهان است؛ مثلًا صفات درون انسان مانند حسادت، تكبّر و خودخواهى و انحرافات اعتقادى پنهان است؛ اگر انسان طورى آفريده مى‌شد كه بشود اخلاق و اعتقادات او را از چهره‌اش فهميد، زندگى براى او بسيار مشكل مى‌شد، امّا خداوند به خاطر ستّاريّتى كه دارد چنان انسان را آفريد كه عيب‌هايش مخفى است امّا در روز قيامت «يُعْرَفونَ بِسيماهُمْ» كه از چهره‌ها افراد شناخته مى‌شوند.

دومین صورت «ستّار العيوب» بودن خداوند متعال «ستارالعیوب بودن تشريعى» است، این معنا خداوند دستور داده مردم عيب‌هاى همديگر را بشناسند، غيبت نكند، تهمت نزنند و آبروى همديگر را نبرند، وبه تعبیر شیخنا الاستاذ علامه جوادی«خداوند متعال که ستّار العیوب است، می‌داند کجا ستّاری بکند و کجا ستّاری نکند. اگر کسی ستّار عیوب دیگران باشد و در عین حال مخفیانه مرتکب گناهی شود، خداوند اجازه نخواهد داد اسرارش نزد دیگران افشا شود.

حتی در قیامت خداوند اجازه نمی‌دهد کسانی که کنار یک‌دیگرند از اعمال هم باخبر شوند؛ بنابر‌این، عملکرد خود شخص بسیار مهم است. اگر کسی پرده دیگران را ندرد و آشکارا به گناه دست نیازد، خداوند، پرده‌اش را نمی‌درد. بر این‌اساس، کسی که با قلم و بیان و اندیشه‌های ناصواب خود آبروی دین خدا و مردم را می‌برد، به جایی می‌رسد که شایسته نیست خداوند متعال آبروی او را حفظ کند. در این موقعیت، خدای سبحان اجازه می‌دهد صاحبدلان ببینند او چه کرده است و حتی احتمال دارد در قیامت، مقابل دیگران رسوا شود(پرسش ها و پاسخ‌ها، ج۲، ص ۵۶.)

نکته دوم؛ «ستار العیوب» بودن دو فایده و ثمره عملی دارد؛

فائده اول؛ «ستار العيوب» شخصيّت و احترام افراد حفظ مى‌شود كه دادن شخصيّت به افراد يكى از موانع سقوط در گناه است چرا كه اگر شخصى در جامعه معروف به گناه و زشتى باشد ديگر باكى براى گناه كردن ندارد، و خود را بيشتر آلوده به گناه مى‌كند، امّا همين كه ديد گناهش را پوشش دادند، شرم و حيا مانع مى‌شود كه گناه كند، و اينكه اسلام مى‌گويد غيبت نكن، يكى از دلايلش همين است كه وقتى رسوا شد مى‌گويد: حالا كه آبروى ما رفت پس هر كارى كه دلمان مى‌خواهد انجام دهيم، و درباره تربيت بچّه هم اسلام مى‌گويد او را تحقير نكن و نزن و نگو كه نمى‌فهمى و بى‌شعورى، بلكه به او شخصيت بده تا به ارزش خود پى ببرد و كار خلاف انجام ندهد.

فايده دوم؛ اين است كه پايه‌هاى «امتحان الهى» محكم شود. اصل آزادى و اختيار با ستّاريّت محفوظ است؛ چرا كه اگر كسى با يك گناه رسوا مى‌شد ديگر گناه نمى‌كرد و گناه نكردنش به خاطر ترس از رسوايى بود، نه پايبند بودن به اصول اخلاقى و اسلامى، و تكامل شكل نمى‌گرفت و مسأله جبر پيش مى‌آمد.(جلد دوم درس اخلاق آیت الله مکارم شیرازی)

با توجه به چنین نقش مهمی که «ستار العيوب» بودن خداوند متعال به دنبال دارد، روزه دار در پرتو تعليم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم درروز بیست و ششم ماه مبارک رمضان دست به دعا برداشته ومی گوید:«وَعَيْبِي فِيْهِ مَسْتُوراً، يا أسْمَعَ السَّامِعِينَ: خدایا ... و عیب مرا در آن پوشیده‌، ای شنواترین شنوایان»

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.