یادداشت تبلیغی؛

«شرح و تفسیر دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان»

تاریخ انتشار:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ فَضْلَ لَيْلَةِ القَدْرِ، وَصَيِّرْ اُمُورِي فِيْهِ مِنَ العُسْرِ إِلى اليُسْرِ، وَاقْبَلْ مَعاذِيرِي، وَحُطَّ عَنِّي الذَّنْبَ وَالوِزْرَ، يا رَؤُوفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحِينَ:خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را، و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی، و بپذیر عذرهایم، و بریز از من گناه و بار گران را‌، ای مهربان به بندگان شایسته خویش.»

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|«شرح و تفسیر دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

ترجمه و متن دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ فَضْلَ لَيْلَةِ القَدْرِ، وَصَيِّرْ اُمُورِي فِيْهِ مِنَ العُسْرِ إِلى اليُسْرِ، وَاقْبَلْ مَعاذِيرِي، وَحُطَّ عَنِّي الذَّنْبَ وَالوِزْرَ، يا رَؤُوفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحِينَ:خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را، و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی، و بپذیر عذرهایم، و بریز از من گناه و بار گران را‌، ای مهربان به بندگان شایسته خویش.»

شرح و تفسیر دعای بیست و هفتم

در این دعای بیست و هفتم، چهار خواسته و حاجت آمده است، شرح تفصیلی هریک ازخواسته ها مبتنی بر توضیح چند نکته است که می توان به جان وروح این خواسته ها رسید.

*******

فراز اول دعا:«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ فَضْلَ لَيْلَةِ القَدْرِ:الصَّالِحِينَ. خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را»

شرح این فراز که خواسته در آن برخوردارشدن از فضیلت شب «لیلة القدر» است مبتنی بر چند نکته است:

نکته اول؛ این است این از مسلمات قرانی است از بین احتمالات مربوط به شب «قدر» ماه رمضان، ماهی است که «قدر» در این ماه قرار دارد، چرا که در آیه (1) سوره قدر قرآن می فرماید نزول دفعی و یک پارچه وحقیقت قرآن در شب قدر اتفاق افتاده است «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ».
از طرف دیگر در ایه (185) سوره بقر ه می فرماید: (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ: (روزه در) ماه رمضان، ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن كتابى است كه) هدايتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدايت و وسيله تشخيص حقّ از باطل است» باکنارهم گذاشتن این دو آیه به این نتیجه می رسیم که ماه رمضان شب قدر است.

نکته دوم‌؛ این است شب قدر از نظر فضیلت واهمیت دربین 365 روز و شب سال تنها شبی است از فضایل مهمی برخوردار است که در هیچ شب و روزی به اندازه و مرتبه این شب وجود ندارد‌، که پنج خصوصیت در سوره قدر خصوصیت ششم درسوره دخان آمده است؛

نخستین خصوصیت شب قدر دراین است که شب نزول دفعی قرآن بر قلب رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است :«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ: ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم»

دومین فضیلت شب قدر در این است این شب ازاسرار ملکوتی برخوردار است که تنها اولیاء می توانند صاحب این سر شوند، چرا که خداوند متعال درایه (2)قدر خطاب به پیامبرش می فرماید: «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ: و از شب قدر چه آگاهت كرد»

سومین خصوصیت و فضیلت شب قدر این است فضلیت این شب معادل هزار ماه معادل حدود ۸۳ سال است یعنی مدت تقریبی عمر یک انسان سالم. پس شبی است که برای استفاده کردن مساوی طول یک عمر است :«لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ:شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است»

چهارمین خصوصیت فضیلت شب نزول ملائکه الله به روی زمین که همان قلب «اهل قدر» می باشد:«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ:در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آيند»

پنجمین خصوصیت وفضیلت شب قدر شب سلام و صبح است« سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ :[آن شب] تا دم صبح صلح و سلام است»

ششمین خصوصیت و فضیلت شب قدر تعیین سرنوشت یکساله انسان است چراکه درایه (4) سوره دخان آمده است:(فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ :در آن (شب مبارك) هر امر مهمى بر طبق حكمت الهى تفصيل و تبيين مى‌شود.»

نکته سوم؛ دراینکه کدام شب ازشب ها شب «قدر» است آیات قرآن دلالت بر تعیین شب خاص ندارد وبه ابهام گذاشته شده است ولی در روایت ماثوره اهل بیت علیهم السلام «شب نوزدهم، بیست ویکم ،بیست وسوم» ماه رمضان به عنوان شب قدر تعیین شده است.
ازهمین رو امام صادق ‏عليه السلام فرمود:«التَّقديرُ في لَيلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ في لَيلَةِ إحدي و عِشرينَ و الإمضاءُ في لَيلَةِ ثلاثَ و عِشرينَ؛(کافی، ج4، ص149) مقدّرات در شب نوزدهم تعيين، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم ماه [رمضان] امضا می شود» علی علیه السلام می فرماید:«أنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَطْوى فِراشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ کانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ کانَ یَرُشُّ وُجُوهَ النِّیامِ بِالْماءِ فى تِلْکَ اللَّیْلَةِ:خویش را جمع می‌کرد و کمر [همّت براى عبادت] را در دهه آخر از ماه رمضان محکم می‌بست و همیشه این گونه بود که اهل و عیالش را در شب بیست و سوم بیدار نگه می ‏داشت و بر روى خواب رفتگان در آن شب آب می‌پاشید تا از درک شب قدر، و درک شب زنده‏‌دارى محروم نشوند» البته اهل سنت برپایه روایاتشان شب بیست وهفتم را شب قدر می دانند.

نکته سوم‌‌؛ این فراز از دعای روز بیست وهفتم که درخواست می شود «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ فَضْلَ لَيْلَةِ القَدْرِالصَّالِحِينَ» ظاهرش با مبنای هیچیک از فریقین شیعه و سنی نسبت به شب قدر سازگار نیست چرا که از نگاه شیعه قدر شب (نوزدهم، بیست ویکم، بیست سوم» است ازنگاه اهل سنت «بیست وهفتم» است نه روز بیست وهفتم، تنها راهکار و توجیه دعا که چنین منافات تعارض ظاهری نباشد به این است که گفته شود، اعمال دو نوع ثواب دارند:

ثواب عدلی که مترتب بر انجام عمل است؛ ثواب فضلی که بدون انجام عمل است و ثواب آن بر اساس فضل خداوند عنایت می‌شود. در دعای امروز، فضل لیله القدر از خدا درخواست شده است. یعنی خداوند در این روز رحمتش را مانند لیالی قدر شامل ما گرداند و به هر عمل ما ثواب عمل در ۱۰۰۰ ماه را مرحمت کند. اما در این روز مقدرات ما مانند شب قدر تقدیر نمی‌ شود ازهمین روست که روزه دار این چنین دعا می کند«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيْهِ لَيْلَةِالقَدْرِ فَضْلَ الصَّالِحِينَ.خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را»

*******

فرازدوم دعا: «وَصَيِّرْ اُمُورِي فِيْهِ مِنَ العُسْرِ إِلى اليُسْرِ:و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی»

شرح و تفسیر این فراز دوم از دعای بیست وهفتم مبتنی بر توضیح دو نکته است؛

نکته اول؛ «قضا و قدر و سرنوشت» به معنای صحیح آن است که بدانیم قضا در اصل به معنای حکم، و قدر به معنای اندازه گیری است که به قضا و قدر تکوینی و تشریعی تقسیم می شود؛

1- معنای قضا و قدر تکوینی: منظور از قضا و قدر تکوینی این است که هر چیزی و هر حادثه و پدیده و هر موجودی در عالم، علتی دارد و اندازه ای، نه چیزی بدون علت به وجود می آید و نه بدون اندازه گیری معین؛ مثلاً سنگی پرتاب می کنیم و شیشه ای می شکند، شکستن شیشه یک حادثه است که حتماً علتی دارد.این که می گوییم دارای علت است، قضای تکوینی است. نیز مسلّما میزان شکستگی و اندازه و حدود آن، به کوچکی و بزرگی سنگ و قوت و فشار دست و نزدیکی و دوری فاصله و وزش و عدم وزش باد و مانند این ها بستگی دارد. این ارتباط حادثه فوق با چگونگی علت آن، همان قدر تکوینی می باشد ؛ پس یک معنای قضا و قدر، به رسمیت شناختن قانون علت و نظام خاص علت و معلول است.

2- معنای قضا و قدر تشریعی: قضا و قدر تشریعی به معنای فرمان الهی در تعیین وظایف فردی و اجتماعی انسان ها و مقدار و حدود این وظایف است؛ مثلاً می گوییم نماز واجب است (این قضای تشریعی است) سپس می گوییم. مقدار نماز در هر شبانه روز هفده رکعت است. (این یک قدر الهی است)

طبق قضا و قدر تکوینی، سلسله نظام علت ومعلول به خداوند منتهی می شود، ولی این موضوع هیچ گونه مخالفتی با آزادی اراده و اختیار انسان ندارد. اعمال انسان، هم مستند به خود او است و هم مستند به خدا، اما استناد آن به خود او به دلیل این است که با آزادی اراده، آن را انجام می دهد. اما استناد آن به خدا به دلیل این است که هستی انسان و تمام نیروهای او و حتی آزادی اراده او از ناحیة خالق جهان آفرینش است و علل و اسبابی که شرط تحقق یک عمل می باشد از اوست.

در قرآن، آیات زیادی وجود دارد که به صراحت اختیار انسان و نقش اراده او را بیان داشته است؛ مانند آیه (39) سوره نجم که می فر ماید: «وَأَن لَّیسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى‌: برای انسان چیزی جز حاصل سعی او نیست» و مانند آیه(11) سوره رعد که می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى‌ یغَیرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ:خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد«قضاوقدر تکوینی» و اینکه مگر خودشان آن را تغییر دهند»

نکته دوم؛ بر پایه همین نظام معرفتی و اینکه همه چیز در دایره مشیت الهی است. اگر او بخواهد برگ از درخت می‌افتد. پس همه چیز به دست اوست و یکی از آن‌ها اسباب تحقق نیازهای زندگی بشر است. به خاطر همین، یکی از اسماً الحسنی الهی، مسبب الاسباب یعنی سبب ساز است، روزه دار بازبان روزه ازحق تعالی که مسبب الاسباب است می خواهد اسباب عبور از «سختی ها وتنگناهای زندگی» ورسیدن به آسانی را برای بنده فراهم کند ازهمین رو دست به دعا بر داشته اینچنین دعا می کند: «وَصَيِّرْ اُمُورِي فِيْهِ مِنَ العُسْرِ إِلى اليُسْرِ:و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی»

*******

فراز سوم‌‌ دعا: «وَاقْبَلْ مَعاذِيرِي، وَحُطَّ عَنِّي الذَّنْبَ وَالوِزْرَ، يا رَؤُوفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحِينَ: و بپذیر عذرهایم، و بریز از من گناه و بار گران را‌، ای مهربان به بندگان شایسته خویش»

شرح این فراز سوم از دعای بیست ‌و هفتم و فهم صحیح و برداشت همه جانبه از آن مبتنی بر دو نکته است؛

نکته اول؛ « وزر» ، «اثم» و «ذنب» به معناي گناه است، امّا استعمال هر يك بر حسب مورد مختلف است.
«وزر» معناي «دوش كشيدن بار گناه سنگين» را به همراه دارد ؛ چنانكه در سوره انعام (آيه 164) چنين مي خوانيم «وَ لاتَزِرُ وازِرَةٌ وَزْرَ اُخْري ؛ هيچ كس بار گناه ديگري را بر دوش نگيرد». مناسب اين مورد كلمه «وزر» است . نه «ذنب» و «اثم».

«اثم» گناهي است كه با تبهكاري و بزهكاري همراه باشد؛ مانند ، شراب خواري ، قماربازي و ... به همين دليل قرآن در سوره بقره (آيه 219) بر اين دو گناه عنوان «اثم» داده است ومی فرماید: «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ :درباره شراب و قمار از تو مى ‏پرسند بگو در آن دوگناهى بزرك و سودهايى براى مردم است و[لى] گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مى ‏پرسند چه چيزى انفاق كنند بگو مازاد [بر نيازمندى خود] را اين گونه خداوند آيات [خود را] براى شما روشن مى‏ گرداند باشد كه بينديشيد»زيرا از روي جهل ، خطا و بزهكاري انجام مي شود و نوعي جنايت است

ذَنْب (بر وزن فلس) به معنای گناه است. ناگفته نماند: ذَنَب (بر وزن فرس) به معنى دُم حيوان و غيره است و ذنب (بر وزن عقل) در اصل به معنى گرفتن دم حيوان و غيره است. هر فعلی كه عاقبتش وخيم است آنرا ذنب گويند زيرا كه جزاى آن مانند دم حيوان در آخر است و لذاست كه به گناه تبعه گويند كه جزايش در آخر و تابع آن است. وبه عبارت دیگر« ذنب » براي اشاره به مطلق گناه به كار مي رود . هر گناهي را « ذنب » مي گويند . در سوره تكوير ( آيه 10 ) مي خوانيم: « بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ ؛ به كدام گناه كشته شده ؟» ؛ بنابراين «ذنبْ» شامل «اثمْ» و وزر نيز مي شود.

نکته دوم؛ از آنجایی که بر اساس آیات قرآن کریم هم انبیاء الهی که ممکن است «ترک اولی» در زندگی نورانی آنها راه پیدا کرده باشد و هم مؤمنین که ممکن است گرفتار «ذنب» به معنای مرتکب گناه دنباله دار شده باشند مکلف به عذر خواهی از پیشگاه حضرت حق اند و خداوند متعال هم عذر پذیراست.

از همین رو ازیک طرف در ایه (19) سوره محمد خطاب به رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ:پس بدان كه هيچ معبودى جز اللّه نيست و براى گناه خود و براى مردان و زنان با ايمان استغفار كن و خداوند، رفت و آمد و آرميدن شما را مى‌داند (و به تمام حالات شما آگاه است». و از طرف دیگر در ایه (53) سوره زمر می فرماید: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. بگو: «اى بندگان من كه بر نفس خويش اسراف (و ستم) كرده‌ايد! از رحمت خداوند مأيوس نشويد، همانا خداوند همه‌ى گناهان را مى‌بخشد، زيرا كه او بسيار آمرزنده و مهربان است.»

صائم و روزه دار به پشتوانه چنین تعلیمی که از رسول الله صلی الله علیه وآله آموخته است که وی اگر عذر خواه باشد خداوند متعال عذر پذیر است در روز بیست و هفتم دست به دعا برداشته و عذر خواه نسبت به قصور تقصیر به پیشگاه حق تعالی شده ومی گوید: «وَاقْبَلْ مَعاذِيرِي، وَحُطَّ عَنِّي الذَّنْبَ وَالوِزْرَ، يا رَؤُوفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحِينَ: و بپذیر عذرهایم، و بریز از من گناه و بار گران را‌، ای مهربان به بندگان شایسته خویش»

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.