دو اثر برگزیده مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی در همایش کتاب سال حوزه

به گزارش خبرنگار بلاغ، دو اثر «نظریه هنجاری آغاز ارتباط در سبک زندگی اجتماعی اسلامی (رویکردی قرآنی-حدیثی-ارتباطشناختی)» و «فقه تکالیف الزامی کودکان ممیز و مراهق (با تأکید بر اجتهاد نصمحور و عقلگرا)» از تالیفات حجت الاسلام دکتر مصطفی همدانی، استاد حوزه و دانشگاه و مبلغ تخصصی معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی در بیست و ششمین همایش کتاب سال حوزه برگزیده شده و در تاریخ 18 بهمن 1403 با حضور اعضای شورای عالی حوزه، مدیر حوزه علمیه و اساتید و محققان و فضلای حوزوی، در کنار دیگر آثار منتخب این همایش مورد تجلیل قرار گرفت.
این دو کتاب، در انتشارات دبیرخانه حمایت از طرح های پژوهشی زیر نظر معاونت پژوهش حوزه علمیه قم منتشر شده اند.
کتاب «نظریه هنجاری آغاز ارتباط در سبک زندگی اجتماعی اسلامی (رویکردی قرآنی-حدیثی-ارتباطشناختی)» بر اساس آیات قرآن و روایات فراوان شیعه و سنی و نیز آموزه های علوم ارتباطات در مدت حدود شش سال با کمک سیصد و پنجاه منبع نوشته شده است. از این کتاب سه مقاله علمی – پژوهشی استخراج و در نشریه های پژوهشی منتشر شده است.
در مقدمه مؤلف در کتاب «نظریه هنجاری آغاز ارتباط در سبک زندگی اجتماعی اسلامی (رویکردی قرآنی-حدیثی-ارتباطشناختی)» آمده است:
نقطه آغاز ارتباط عبارت است از اولین فراگرد ارتباطی که میان دو نفر برگزار میشود و این نقطه به عنوان مقدمه در ایجاد ارتباط و کیفیت و نیز تداوم آن موثر است و بهعنوان درآمدی به آن بر کل ارتباط اثر میگذارد و در حقیقت بنایی برای کل ارتباطی که بناست بعداً برگزار شود را بنا مینهد و دورنمایی را از آن ارائه میدهد که میتواند به صورت فشرده و سربسته حاوی همۀ محتوای ارتباطی که پس از آن برقرار میشود باشد. اگر این نقطه با آرامش و صدق و انساندوستی و مودت برگزار شود و از تجاوز به حریم انسانی، معنوی، شخصی و شخصیتی افراد مصون ماند، ارتباطی که در پی آن میآید ارتباط انسانی است که در راستای تحکیم اخوت اجتماعی و خانوادگی است و انسانها را رشد دنیوی و اخروی می دهد؛ و در غیر این صورت، آغازی غیرانسانی خواهد بود و در ادامه ارتباط نیز رابطهای سودجویانه و آسیبزنانه اتفاق خواهد افتاد.
فرهنگ اسلامی با تاکید بر اهمیت آغاز ارتباط و چگونگی برگزاری این نقطه، نظریهای کامل برای آغاز ارتباط ارائه کرده است و شامل ارتباطات کلامی با محوریت تحیتی منحصربهفرد به نام «سلام» و عناصری غیرکلامی چون خوشرویی، دست دادن و ... است که این آموزهها در راستای ایجاد اخوت و مودت و دوستی و الفت و صمیمیت رفع و زدودن کینه و نفرت و دشمنی و بیتفاوتی در روابط میان فردی نقش به سزایی دارند و بالمآل نیز در ایجاد انسجام اجتماعی و وحدت ملی نقشآفرین هستند.
این تحقیق تلاش کرده است نظریۀ هنجاری آغاز ارتباط از منظر قرآن و حدیث را با نگاه به نظریههای ارتباطشناختی در ابعاد کلامی و غیرکلامی (ظاهر فیزیکی، اشاره و حرکت، چهره و رفتار چشمی، رفتار آوایی، فضا، لمس کردن، محیط، زمان) و نیز نوع ارتباط که سنتی یا مدرن باشد (که مدرن هم بر حسب نوع ابزارها به آنالوگ و دیجیتال تقسیم میشوند) و نیز جنسیت و فرهنگ کنشگران (که مسلمان یعنی در ارتباط درونفرهنگی باشند یا غیرمسلمان یعنی در ارتباط میانفرهنگی باشند) ارائه دهد تا جامعۀ علمی اسلامی و سپس عموم مردم را با الگوی اسلامی آغاز ارتباط و مبانی و پیامهای زیبا و آثار صمیمیتآفرین و انسانساز و جامعهساز آن که بخش مهمی از سبک زندگی اسلامی در ارتباطات اجتماعی است آشنا کند.
کتاب «فقه تکالیف الزامی کودکان ممیز و مراهق (با تأکید بر اجتهاد نصمحور و عقلگرا)»، تحلیلی فقهی و کاوشی برای برخی معضلات آزادانگاری کودکان نابالغ توانا بر جرم و جنایت، برای انجام هر نوع جرم و بزهکاری در سایۀ انگارۀ رایج یعنی «بی تکلیفی کودکان تا سن بلوغ» است. از این کتاب پنج مقاله علمی – پژوهشی استخراج و در نشریه های پژوهشی فقهی منتشر شده است.
از امتیازات این کتاب، تحلیل نظری روش شناسی عقل در اجتهاد و نیز ارائه نمونه هایی از کارای عقل مستقل در اجتهاد است و بسیاری از بزرگان فقه مانند محقق خویی معتقدند عقل مستقل هیچ کارایی در اجتهاد ندارد.
در چکیده کتاب آمده است:
نظامهای فقهی و حقوقی سن خاصی برای مسئولیت کودکان مشخص کردهاند و پیش از این سن، کودک را به هیچ تکلیف الزامی مکلف نکرده و نیز هر بزهکاری که مرتکب شود را معاف از کیفر دانستهاند و تنها به اصلاح و بازپروری او بسنده میکنند. انگاره مسلط بر فقه شیعه نیز با تمسک به روایت رفعالقلم، سن تکلیفی خاصی برای کودک تعیین کرده و مسئولیت الزامی عبادی و اجتماعی او از این سن آغاز میشود. این رویهها با سه چالش فقهی و گاه فقهی - حقوقی روبرو هستند: اولاً، مکلفکردن ناگهانی کودک به انجام وظایف عبادی بدون فراهمشدن مقدمات معرفتی در پذیرش اصل دین و اعتقادیافتن به آن و نیز بدون آگاهی یافتن از فرائض و محرمات، معقول نیست. ثانیاً، بسا کودک مراهق یعنی کودکی که قدرت جسمی و فکری بزهکاری دارد اما هنوز بالغ نشده است با بهره از فرصت امن معافیت پیشابلوغ، جنایات سهمگینی مرتکب شود که این تالی فاسد قابل قبول نیست. ثالثاً، برخی نصوص دینی تکالیفی را متوجه کودک ممیز کردهاند که برخی فقیهان نیز به حکم ظاهر همان نصوص، کودکان را در مواردی مکلف دانستهاند که این تکلیف، خلاف انگاره یادشده است.
در مقدمه کتاب آمده است: تحقیق فرارو با هدف گرهگشایی از این سه چالش علمی، از روش اجتهادی نصمحور و عقلگرا بهره برده ضمن تثبیت بستر روششناختی این الگو و تبیین مفاهیم ممیز و مراهق، با تحلیل و نقد اندیشههای رایج، در پاسخ به چالش نخست، مسئولیت را متوجه اولیا و مربیان اجتماعی دانسته تا با تربیت فکری و اعتقادی و علمی کودک او را برای پذیرش تکالیف عبادی بلوغ آماده کنند و در صورت فقدان یا کوتاهی آنان، در فرصتی که کودک در آغاز بلوغ نیازمند تحقیق و فراگیری است او را به حکم عقل، معاف از تکلیف دانسته است. در پاسخ به چالش دوم، به دستور عقل و با حفظ حدود روششناختی تعامل دلیل نقلی و عقلی و بدون خدشه به حدود دلالی روایت رفعالقلم، کودک مراهق را در تجاوز به حقوق دیگران ( اعم از حریم خصوصی، حقوق مالی، جانی و آبرویی) مسئول دانسته است که البته مسئولیت او از جنس کیفر اخروی است و بدینسان کیفر را از انحصار در تنبیه دنیوی خارج کرده و به دامنه عقوبت اخروی نیز توسعه داده است. در پاسخ به چالش سوم، تنها تکالیفی که به حکم عقل متوجه کودک است را (به عنوان مخصص روایت رفعالقلم) پذیرفته و بدینسان تعارضی با حدیث رفعالقلم ندارد.
گفتنی است حجت الاسلام دکتر مصطفی همدانی مبلغ تخصصی معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی در سه حوزه: اخلاق، سبک زندگی اسلامی و سواد فضای مجازی، دانش آموخته سطح 4 حوزه در رشته فقه و اصول، دکترای ارتباطات، استاد حوزه و دانشگاه و مولف ده جلد کتاب علمی (که برخی متن درسی حوزه و دانشگاه هستند) و همچنین صاحب 130 مقاله علمی دانشنامه ای و فرهنگ نامه ای و 60 مقاله علمی - پژوهشی منتشر شده در مجلات علمی - پژوهشی معتبر در علوم انسانی و اسلامی هستند.
افزودن دیدگاه جدید