«نهجالبلاغه کرامت قولی امام علی علیه السلام»

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| «نهجالبلاغه کرامت قولی امام علی علیه السلام»
مجموعه یادداشت ها «تحلیل سیره نظری و عملی امام امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه»| قسمت اول
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
زمینه ورود به نهج البلاغه
از آنجایی که امام علی علیه السلام دارای ابعاد وجودی عرشی و فرشی فراتر از استعداد ما آدمیان دارد، تنها راه معرفت و شناخت به ابعاد عرشی و فرشی امام علیه السلام از زبان خود آن حضرت است؛ و این راه بی واسطه نیز تنها از راه تامل و درنگ در خطبه ها، نامه ها، وصایا، و کلمات قصار در نهج البلاغه امکان پذیر است، از همین رو رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای مدظله در دیدار نوروزی سال 1404 به تاثیر گذاران فرهنگی توصیه و سفارش به آشناسازی مردم جامعه با نهج البلاغه فرمودند: «امیرالمؤمنین قلّهی عدالت است، قلّهی تقوا است، قلّهی گذشت است در طول تاریخ. اگر ملّت ایران و ملّتهای مسلمان بخواهند استفاده کنند از درس این انسان بزرگ و برترین انسانها بعد از پیغمبر اکرم، باید به نهجالبلاغه بیشتر مراجعه کنند. من توصیه میکنم امسال فعّالان عرصهی فرهنگی به مطالعهی نهجالبلاغه و آموزش نهجالبلاغه توجّه ویژهای داشته باشند.»
در پاسخ عملی به منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی در آشناسازی با پیام ها و درس های عملی و نظری امام امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه، موضوعی از موضوعات نهج البلاغه را با بیان نکاتي به تحلیل خواهیم پرداخت.
موضوع یکم :«نهجالبلاغه کرامت قولی امام علی علیه السلام»
نخستین موضوعی که پیش از ورود به تحلیل پیام ها و درس های امام علی علیه السلام در نهج البلاغه بایست به آن معرفت و شناخت داشت این است، مادر برابر کتابی قرار داریم پیش از آنکه «خطبه، نامه، وصیتنامه، و حکمت ها» باشد «کرامت قولی» امام امیرالمومنین علی علیه السلام است، راز و سر این مدعا درصورتی روشن خواهد شد که دو نکته به درستی توضیح داده شود؛
*******
نکته اول-«نقطه اشتراک و اختلاف معجزه و کرامت»
نکته اول؛ این است بین معجزه و کرامت نقطه اشتراک و نقطه اختلاف وجود دارد، نقطه اشتراک «معجزه و کرامت» در این است که هر دو «کار خارق العاده و استثنایی» اند، به این معنا صاحب معجزه و کرامت در مقام قول یا فعل کاری را انجام می دهند که دیگران در انجام آن عاجز و ناتوان اند و قدرت تولید چنین کاری را ندارند، ولی با وجود چنین نقطه اشتراکی از دو نظر بین «معجزه و کرامت» تفاوت جوهری و ذاتی وجود دارد.
نخستین تفاوت و فرق بین معجزه و کرامت در این است معجزه همراه با ادعای نبوت و امامت همراه است، کسی که معجزه می کند مدعی است که من پیغمبر یا امام هستم. سند و مدرک این ادعا کار خارق العاده است که انجام می دهم آنگونه که حضرت مسیح ادعا می نمود که در آیه 49 سوره آل عمران آمده است: «وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ : [او را به عنوان] پیامبری به سوی بنی اسرائیل [میفرستد که او به آنان میگوید] در حقیقت من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه ای آوردهام من از گل برای شما [چیزی] به شکل پرنده میسازم آنگاه در آن میدمم پس به اذن خدا پرنده ای میشود و به اذن خدا نابینای مادرزاد و پیس را بهبود میبخشم و مردگان را زنده میگردانم و شما را از آنچه میخورید و در خانههایتان ذخیره میکنید خبر میدهم مسلماً در این [معجزات] برای شما اگر مؤمن باشید عبرت است»
اما صاحب کرامت هرچند چنین کار خارق العاده ای را انجام می دهد ولی ادعای نبوت وامامت را ندارد.
دومین تفاوت معجزه و کرامت در این است معجزه همراه با «تحدی» و «مقابله به مثل» است، صاحب معجزه می گوید اگر کسی در معجزه بودن قول یا فعل من تردید دارد همانند و شبیه آن را بیاورد. از همین رو قرآن کریم در چند سوره همه منکران را تشویق و تحریک به مقابله به مثل نموده است، از جمله: ۱- سوره اسراء آیه ۸۸. ۲- سوره هود آیات ۱۳ و ۱۴. ۳- سوره یونس آیه ۳۸. ۴- سوره بقره آیه ۲۳. در سوره ۸۸ اسراء آمده است: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا:بگو: قطعاً اگر جنّ و انس گرد آیند که مانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند مانندش را بیاورند، و اگر چه پشتیبان یکدیگر باشندبگو اگر تمام جن و انس اجتماع کنند تا کتابى همانند قرآن بیاورند، نمى توانند، اگر چه نهایت همفکرى و همکارى را به خرج دهند»
ولی صاحبان کرامت هرچند خارق العاده را انجام می دهند ولی تحدی و مقابله به مثل نمی کنند.
سومین تفاوت معجزه و کرامت در این است هر صاحب معجزه صاحب کرامت است ولی هر صاحب کرامت صاحب معجزه نیست، یعنی پیامبر و امام عمل و کار خارق العاده را به قصد اثبات و امامت انجام می دادند و گاهی هم کار خارق العاده را به درخواست تقاضای دیگران انجام می دهند توسلات این چنین اند که به دلیل توسل مردم به پیامبران و اهل بیت علیهم السلام که کارخارق العاده انجام می دهند حاجت متوسلین را برآورده می کنند.
*******
نکته دوم: «دلایل کرامت قولی بودن نهج البلاغه»
با شناخت و فهم درستی که از «کرامت و معجزه» به دست آوردیم، راز و سر «کرامت قولی نهج البلاغه» امام امیرالمومنین علی علیه السلام قابل فهم خواهد بود و آن را بایست در ویژگی های استثنایی و خارق العاده بودن این کتاب جستجو کرد، چراکه «نهج البلاغه» از سه ویژگی استثنایی و خارق العاده برخوردار است؛
نخستین ویژگی استثنایی نهج البلاغه «آرایش لفظی» و «صنعت ادبی» خطبه ها، نامه ها کلمات قصار است، به این معنا گزینش و چینش کلمات بگونه ای انجام گرفته که آن را در اوج فصاحت و بلاغت قرارداده است که اگر همه آشنایان به صنعت ادبی دست به دست هم بدهند نمی توانند یک سطر از نهجالبلاغه چون فراز اول خطبه اول: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ» را بیاورند.
به دلیل همین صنعت ادبی و آرایش لفظی است ابن ابی الحدید عالم اهل سنت قرن هفتم هجری و شارح نهجالبلاغه در ذیل شرح خطبه ۱۰۸ امام علی(ع) عنوان کرده است « یک سطر از نهجالبلاغه با ۱۰۰۰ سطر و حتی بیشتر از سخنان ابن نباته، خطیب معروف قرن چهارم قمری، برابر است. او حتی در جای دیگر با شماتت کسانی که کلام امام علی(ع) را با ابن نباته مقایسه میکنند، کلام و اشعار ابن نباته را در مقابل نهجالبلاغه مانند شعر شاگرد در مقابل استاد و شعر عالی در مقابل اعلی میداند: حسینی خطیب، عبدالزهرا، مصادر نهج البلاغه، ص۷۸.»
جرج جرداق مسیحی که به اعتراف خود بیش از ۲۰۰ بار کتاب نهج البلاغه را خوانده و در آن اندیشیده است، در مجموعه شش جلدی که در وصف امیرالمومنین(ع) به نام «الامام علی، صوت العدالة الانسانیة» به رشته تحریر درآورده، می نویسد:
«سخنانی زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان، چنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شده اند، هم چنان که حرارت با آتش و نور با خورشید و هوا با هوا یکی هستند.
نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر رسا و پاره ای است از یک تنزیل! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد و تا آنجا اوج می گیرد که درباره آن گفته اند: بیانی است فروتر از کلام خداوند و فراتر از گفتار بشری. (امام علی(ع)، صدای عدالت انسانی، جرج جرداق، ترجمه سیدهادی خسروشاهی)
دومین ویژگی نهج البلاغه «جامعیت آمیخته با ابدیت» است، به این معنا از یک طرف امام علی علیه السلام در همه موضوعات چون «توحید نظری و عملی، نبوت عامه و خاصه و امامت، عرفان و اخلاق، سیاست و حکومت و....» ورود پیدا کرده است و از طرف دیگر با اینکه پیام و محتوای خطبه ها، نامه ها امام امیرالمؤ منین علیه السلام در مکان خاص چون کوفه و در زمان خاص پنج سال از دوره حکومتش ایراد فرمودند ولی محکوم و محدود به آن مکان و آن زمان نشده است بلکه فراتر از زمان و مکان قرارگرفته است.
به همین دلیل نه تنها گذشت زمان آن را کهنه نکرده بلکه هرچه زمان گذشت و سطح دانش بشر بالا رفت دلدادگان با کلاس بالاتری را جذب خود کرد، شاهد براین مدعا این است با وجود اينکه مرحوم علامه امينی در جلد چهارم الغدير در شرح حال مرحوم سيد رضي هشتاد و يک شرح و ترجمه براي نهج البلاغه نقل مي کند، ولي در عين حال با اينکه از جمع آوري نهج البلاغه به وسيله مرحوم سيد رضي بيشتر از هزار سال گذشته است و هشتاد و يک شرح و ترجمه براي آن نوشته شد ولي بازهم مسائل ناگفته در نهج البلاغه بسيار فراوان است، بگونه ای که استاد شهید مرتضی مطهری رضوان الله علیه کتاب «سیری در نهج البلاغه»، علامه محمدتقی جعفر ی شرح چند جلدی نهج البلاغه و جناب استاد آیت الله مکارم شیرازی شرحی با عنوان پیام های نهج البلاغه را تدوین کرده اند.
سومین ویژگی نهج البلاغه که نشانگر «کرامت قولی» امام علی علیه السلام است «ارتجالی» بودن خطبه ها، نامه ها، و حکمت ها است. به این معنا امام بدون آمادگی قبلی مبادرت به ایراد محتوای غنی و ابدی با چنین آرایش لفظی و ادبی را چنین خطبه های بلندی را ایراد نمودند و به همین دلیل نمی توان نهج البلاغه را یک اثر عادی و طبیعی دانست و نامی جز «کرامت قولی» نمی توان برایش گذاشت و باید گفت همانگونه که قرآن کریم وحی الهی و معجزه آسمانی برای اثبات حقانیت نبوت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است، نهجالبلاغه با قطع نظر از غدیرخم که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «من کنت مولا فهذا علی مولاه»، نهج البلاغه به تنهایی سند مکتوب بر اثبات ولایت و امامت امیرالمومنین علی علیه السلام و نشان دهنده جایگاه امام بعد از پیامبر و سند زنده بر حقانیت عقیده تشیع به ولایت و امامت است.
افزودن دیدگاه جدید