برکات اجتماعی ظهور حضرت مهدی علیه السلام در روایات فریقین
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، برکات اجتماعی ظهور حضرت مهدی علیه السلام در روایات فریقین
نگارنده: محمد باغچیقی
مقدمه
میتوان اعتقاد به منجی را ازجمله نقاط مشترک میان پیروان ادیان و مذاهب مختلف قلمداد کرد؛ بدینسان که در همه ادیان و مذاهب اسلامی، خبر از ظهور شخصی در آخرالزمان مطرح شده است. آنچه در این میان خودنمایی میکند این است که طبق روایات فراوانی که علاوه بر شیعیان، محدثین اهل سنت نیز آنها را نقل کردهاند، ظهور منجی موجب نزول برکات فراوانی ازجمله برکات اجتماعی بر بشریت خواهد شد. ازآنجاکه تبیین و تذکر برکات اجتماعی عصر ظهور، ثمرات فراوانی نظیر تقویت فرهنگ انتظار به همراه دارد، بسیاری از محققین و پژوهشگران مسلمان بهویژه شیعی، مقالاتی را دراینباره نگاشتهاند؛ برای نمونه میشود به مقالهای کوتاه با عنوان «برکات و نعم فراوان در عصر ظهور» اشاره کرد که پایگاه اطلاعرسانی حوزه آن را منتشر کرده است. نکته حائز اهمیت درباره مقاله مذکور و مقالات دیگری که دراینباره نوشتهشدهاند، این است که معمولاً نویسندگان محترم این مقالات، برای اثبات مباحث خود، صرفاً به روایات مصادر شیعی استناد کرده و از روایات کتب روایی اهل سنت بیبهره بودهاند؛ حالآنکه نگارنده در مقاله پیش رو، افزون بر منابع روایی شیعیان، به کتب روایی اهل سنت نیز رجوع کرده است؛ لذا برکات اجتماعی عصر ظهور را با عنایت به روایات محدثین شیعه و سنی نقل میکند که بدون شک این مهم، موجب تقویت مبلغین محترم مناطق تلفیقی خواهد شد. ایشان میتوانند حتی در محافلی که برادران اهل سنت نیز حضور دارند، از ثمرات اجتماعی عصر ظهور حضرت مهدی علیه السلام، سخن به میان آورند؛ چراکه محدثان سنی مذهب نیز به بیان این ثمرات و برکات، عنایت داشتهاند.
نگارنده با استناد به روایات فریقین در ادامه این نوشتار پنج نمونه از برکات اجتماعی عصر ظهور را بیان کرده است.
برکات اجتماعی ظهور حضرت مهدی علیه السلام
پارهای از برکات اجتماعی عصر ظهور در کتب روایی شیعیان و اهل سنت ذکرشدهاند. اینجا به پنج برکت اجتماعی حکومت جهانی حضرت ولیعصر علیه السلام اشاره میشود.
1. نابودی ظلم و فراگیری عدالت
بهجرئت میتوان یکی از مشکلات اساسی جوامع بشری در عصر حاضر را «ظلم و تبعیض» تلقی کرد. ظلم و تبعیضی که بشریت را آزردهخاطر کرده است. با نگاهی به روایات اسلامی برمیآید که ظلم و تبعیض، در سالهای منتهی به ظهور حضرت مهدی علیه السلام به اوج خود میرسد. ابوسعید خدری به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنین روایت میکند: «در آخرالزمان از ناحیه فرمانروایان، بلایی بیسابقه و بزرگ بر امت من نازل میشود که شدیدتر از آن را کسی ندیده و نشنیده است؛ بهگونهای که زمین برای زندگی مؤمنین تنگ (ناامن) میشود و ظلم و ستم همه جا را فرامیگیرد. در آن دوران، انسان باایمان جایی را نمییابد که برای در امان ماندن از ظلم، بدان جا پناه ببرد».
حاکم نیشابوری (321 -405 ق) حدیثشناس مطرح اهل سنت، این روایت را صحیح دانسته است.
نکته قابلتوجه این است که طبق روایات فریقین، با ظهور حضرت مهدی علیه السلام ظلمها به پایان رسیده و جای خود را به عدالت خواهند داد؛ به دیگر سخن، جهان سرشار از عدل و داد خواهد شد. به دو روایت از محدثین شیعه و اهل سنت دراینباره اشاره میشود.
شیخ صدوق (305 – 381 ق) در کتاب کمالالدین و تمام النعمه چنین آورده است: «پیامبر اکرم فرمود: مهدی از فرزندان من است. اسم او همچون اسم من و کنیه او نیز همانند کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق شبیهترینِ مردم به من است. برای او غیبت و حیرتی است که امتها در آن گمراه شوند؛ سپس مانند شهاب ثاقب خواهد آمد و زمین را پر از عدل و داد نماید؛ همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد».
ابن حبان (270 – 354 ق) در صحیح چنین روایت کرده است: «پیامبر فرمود: از امت من شخصی ظهور میکند که همنام من است و اخلاقش همانند من است و جهان را پر از عدل و داد میکند؛ همچنان که پر از ظلم و جور شده است».
افزون بر شیخ صدوق (305 – 381 ق) و ابنحبان (270 – 354 ق)، علمای دیگری نظیر شیخ مفید (336 – 413 ق)، ملا محسن فیض کاشانی (1007 – 1090 ق)، علامه مجلسی (1037 – 1110 ق)، ابن أبیشیبه (159 – 235 ق)، ابوداود سجستانی (202 – 275 ق) و سلیمان بن احمد طبرانی (260 – 360 ق) روایاتی شبیه دو روایت فوق را ذکر کردهاند. حاکم نیشابوری (321 – 405 ق) نیز شبیه این روایت را نقل کرده و آن را صحیح دانسته است.
بیتردید حضرت مهدی علیه السلام برای گستراندن چنین عدالتی، اقدامات متعددی انجام خواهد داد. یکی از مهمترین این اقدامات که در روایات فریقین به آن نیز اشاره شده است، تقسیم مساوی اموال بین مردم است؛ بدینسان که مردم بهصورت مساوی از بیتالمال سهم دریافت خواهند کرد. جلالالدین سیوطی (849 – 911 ق) روایتی را از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده است که «تقسیم مساوی اموال» را یکی از ویژگیهای عصر ظهور میداند.
2. ریشهکن شدن فقر و گسترش رفاه اجتماعی
روایات فراوانی از شیعه و سنی نقل شده که خداوند متعال در عصر ظهور، برکات آسمانی و زمینی بیسابقهای را بر مردم نازل میفرماید. ابن أبیشیبه (159 – 235 ق) از عالمان مطرح اهل سنت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنین روایت میکند: «زمین در عصر ظهور حضرت مهدی علیه السلام گیاهان خود را عرضه میکند و آسمان نیز باران خود را میبارد؛ ازاینرو امتم در عصر ولایت او، بهطور بیسابقهای متنعم خواهند شد».
محمد بن جریر طبری از علمای مطرح شیعه نیز شبیه این روایت را در کتاب دلائل الأمامه نقل کرده است. مسلم است در آن هنگام چون نعمات الهی بهصورت بیسابقهای مردم را در بر میگیرد و بیتالمال نیز عادلانهای میان مردم تقسیم میشود، مشکل فقر مرتفع خواهد شد؛ پس فقیری وجود نخواهد داشت. روایات متعددی نیز به این مسئله اشارهکردهاند؛ برای نمونه جلالالدین سیوطی روایتی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بیان کرده است که بر ریشهکنی فقر در عصر ظهور دلالت دارد:
در عصر ظهور منادی ندا کند: هان! ای مردم! هر کس نیاز مالی دارد بیاید و هر چه میخواهد بگیرد. جز یک نیازمند، کسی نمیآید. حضرت مهدی علیه السلام به او میفرماید: نزد خزانهدار برو تا آنچه میخواهی به تو بدهد. نزد خزانهدار میرود و میگوید: من از سوی حضرت مهدی علیه السلام آمدهام تا به من کمک کنی و ثروتی به من بدهی. خزانهدار میگوید: آنچه میخواهی برگیر! او آنقدر زر و سیم برمیدارد که نمیتواند ببرد؛ لذا مقداری از آن را برمیگرداند تا بتواند حمل کند و بقیه را میبرد؛ اما وقتی دور میشود پشیمان شده و میگوید: گویا من حریصترین فرد امت محمدم. همه برای دریافت مال دعوتشدهاند؛ اما جز من کسی نیامد. نزد خزانهدار برمیگردد تا زر و سیم را پس بدهد؛ اما خزانهدار نمیپذیرد و میگوید: ما چیزی را که بخشیدیم، پس نمیگیریم.
نظیر این روایت در مصادر شیعی نیز نقل شده است؛ برای نمونه علامه مجلسی (1037 – 1110 ق) در بحارالانوار شبیه این روایت را بیان میکند.
3. امنیت جهانی
با نگاه به برخی از روایات، مشخص میشود امنیت در آخرالزمان، روزبهروز کمتر میشود و مؤمنان در پی آن میگردند؛ ولی بدان دست نمییابند. بهجرئت میتوان اصلیترین دلیل وجود این ناامنی را سلطه جباران و کفار تلقی کرد. بر همین اساس یکی از مهمترین اتفاقات عصر ظهور، درهم شکستن سلطه زورگویان و منافقین و ایجاد امنیت جهانی است. روایاتی در مصادر شیعی و سنی دراینباره نقل شده است.
برخی روایات تصریح کردهاند که در حکومت جهانی حضرت ولیعصر علیه السلام، امنیتی بر جهان حکمفرما میشود که اگر بانوان بخواهند از شهری به شهر دیگر سفر کنند، هیچچیزی آنان را هراسان نمیکند و بهراحتی و در امنیت کامل، سفر خود را انجام میدهند. شیخ صدوق (305 – 381 ق) در خصال از امیرالمؤمنین علی علیه السلام، روایت کرده است: «اگر قائم ما قیام کند، آسمان برکات خود را فرومیریزد و زمین گیاهانش را میرویاند و کینه و دشمنی از دلهای بندگان رخت برمیبندد و درندگان و چرندگان با هم میسازند تا آنجا که زنی که دارای زیورآلات است عراق را تا شام میپیماید و جز بر سبزهها گام نمینهد و هیچ درندهای او را آشفته و هراسان نمیکند».
در عصر ظهور، افزون بر امنیت انسانها که در روایت پیشین بدان اشاره شد، حیوانات نیز زندگی مسالمتآمیزی را تجربه خواهند کرد و آنها نیز در امنیت به سر میبرند. حاکم نیشابوری از ابنعباس چنین روایت میکند: «مهدی همان کسی است که زمین را پر از عدل میکند و (در عصر او) چهارپایان و حتی درندگان نیز در امنیت خواهند بود». حاکم نیشابوری این روایت را نیز صحیحالأسناد میداند.
4. شکلگیری رضایت عمومی
وقتی عدالت و امنیت کامل برقرار شود، فقر نیز ریشهکن میشود؛ پس رضایت عمومی به دست خواهد آمد. با نگاهی به روایات موجود مشخص میشود تحصیل رضایت عمومی یکی دیگر از برکات اجتماعی عصر ظهور قلمداد میشود؛ بدینسان که افزون بر اهل زمین، اهل آسمان نیز از حکومت مهدوی رضایت کامل خواهند داشت و همگان، آرامش و آسایش بینظیری را تجربه خواهند کرد. شیخ طوسی (385 – 460 ق) به نقل از ابوسعید خدری چنین آورده است: «بشارت میدهم شما را به مهدی! او در میان امتم، آن هنگام که مردم در اختلاف باشند و زلزلهها رخ بدهد، ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد میکند. در چنین شرایطی ساکنان زمین و آسمان از او راضی خواهند بود». احمد بن حنبل (164 – 241 ق) نیز شبیه این روایت را در کتاب مسندش ذکر کرده است.
5. از بین رفتن اختلافات و تحقق اتحاد بر محور ولایت حضرت مهدی علیه السلام
یکی از بلایای امروز جهان اسلام، تفرقه و اختلافات فراوانی است که میان مسلمانان وجود دارد. باید توجه داشت طبق روایات متعددی که دراینباره وجود دارد، هرچه به عصر ظهور نزدیکتر میشویم، اختلافات موجود در امت اسلامی نیز بیشتر میشود. با ظهور حضرت مهدی علیه السلام اتحاد بینظیری در امت اسلامی و جوامع بشری شکل خواهد گرفت. در روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام، اینگونه میخوانیم: «مردمان عرب و عجم و اهل روم و غیر آنها بدون هیچگونه قتالی، تحت ولایت حضرت مهدی علیه السلام درخواهند آمد».
ابنصباغ مالکی (784 – 855 ق) از علمای مطرح اهل سنت نیز چنین آورده است: «امیرالمؤمنین علیه السلام، میفرماید: از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدم: یا رسولاللّه! آیا مهدی از ماست یا از غیر ما؟ حضرت فرمود: از ماست. (با ما) خداوند پایان میبخشد؛ همچنان که با ما آغاز کرد و همگان با ما از شرک، رهایی مییابند و خداوند با ما، دلها را پس از خصومتی آشکار، الفت میبخشد؛ چنانکه پس از دشمنی شرک، دلهایشان را با یکدیگر مأنوس ساخت». ابنصباغ درباره سند این روایت که از الفت مؤمنین در عصر ظهور سخن به میان آورده است، مینویسد: «این حدیث، حدیثی حسن و عالی است که حافظان حدیث در کتب خود آن را روایت کردهاند».
جهانگیرخان محبی ملقب به ناظمالملک (1275 – 1352 ق) شاعر خوشقریحه ایرانی در قرن چهاردهم هجری شمسی نیز ایام ظهور حضرت ولیعصر علیه السلام را اینگونه توصیف میکند:
به یمنش نه فلک گردیده پویا
به نورش تابناک این خاک مُظلَم
به جودش بسط روزی بر خلایق
به احسانش دو گیتی شد مُنَعِّم
اساس اختلافات مذاهب
براندازد ز بیخ و بن به عالم
شاید یکی از مهمترین دلایلی که موجب بروز چنین اتحادی میشود، این است که طبق روایات، کینه مردم نسبت به هم از بین میرود.
بیان این نکته نیز اهمیت دارد که در برخی روایات عصر ظهور از عبارت «تعظم الامه» استفاده شده است؛ یعنی امت اسلامی به شکوه و قدرت میرسد. شاید عمدهترین علت چنین شوکتی، این باشد که مسلمانان متحد میشوند؛ چراکه یکی از مهمترین ثمرات اتحاد مسلمین، قویشدن امت اسلامی است. مقام معظم رهبری، دراینباره فرموده است: «اگر مسلمانها متّحد باشند، همافزایی میکنند و همه قوی میشوند».
فهرست منابع
1. ابن أبیشیبه، المصنف فی الأحادیث و الآثار، ریاض، مکتبة الرشد، 1409 ق.
2. ابنبابویه، محمد بن علی، خصال، قم، جامعه مدرسین، 1362.
3. کمالالدین و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، چ 2، 1395 ق.
4. ابنحبان، صحیح، بیروت، مؤسسة الرسالة، چ 2، 1414 ق.
5. ابنحنبل، احمد، مسند، بیروت، مؤسسه الرساله، 1421 ق.
6. ابنصباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمه فی معرفه الائمه، قم، دارالحدیث، 1422 ق.
7. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، مدظلهالعالی.
8. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1411 ق.
9. سجستانی، ابوداود، سنن أبیداود، بیروت، المکتبة العصریة.
10. سیوطی، جلالالدین، الحاوی للفتاوی، بیروت، دارالفکر، 1424 ق.
11. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، قاهره، دارالحرمین.
12. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، 1413 ق.
13. طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، قم، دارالمعارف الاسلامیه، 1411 ق.
14. فیض کاشانی، ملا محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیرالمؤمنین،، 1406 ق.
15. مجاهدی، محمدعلی، سیمای مهدی موعود در آیینه شعر فارسی، قم، مسجد مقدس جمکران، چ 2، 1384.
16. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ 2، 1403 ق.
17. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الأرشاد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413 ق.
18. مقدسی شافعی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، اردن، مکتبة المنار، چ 2، 1410 ق.

افزودن دیدگاه جدید