حجت الاسلام والمسلمين علي اكبر بابازاده*

مجلس نهم- شايعه سازي؛ آثار و پيامدها

تاریخ انتشار:
شايعه سازي و شايعه پراكني، بيماري خطرناك رواني و اجتماعي است كه سرچشمة آن خباثت دروني و توطئه سياسي و اجتماعي گروهي از يك طرف، و فرومايگي برخی افراد از سوي ديگر مي باشد.
شایعه

مقدمه

رسول خدا -صلی الله علیه و آله- مي فرمايد: خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشَارِقَ الْأرْضِ وَ مَغَارِبَهَا فَسُفِكَ بِهَا الدَّمُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِبَ بِهَا الْمَالُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِكَ بِهَا الْفَرْجُ الْحَرَامُ؛[1] سخن نابجا و شايعه پراكني از تو فاش شد و شرق و غرب را فراگرفت و در اثر آن، خون ها به ناحق ريخته شد، اموال مردم به غارت رفت، نواميس انسان ها به خطر افتاد و تو مسئول همه اين جنايات هستي.

شايعه سازي و شايعه پراكني، بيماري خطرناك رواني و اجتماعي است كه سرچشمة آن خباثت دروني و توطئه سياسي و اجتماعي گروهي از يك طرف، و فرومايگي برخی افراد از سوي ديگر مي باشد.

شايعه، به معناي خبر پخش شده که معمولاً در زمینه پخش مسائل منفي و انحراف در امور سياسي و آبروريزي و هتك حيثيت افراد به كارمي رود و نوعی حركت منفي و رذيلانه به شمار مي آيد.

بايد توجه داشت كه انسان، موجودی اجتماعي است و این افراد هستند كه جامعة بزرگ انسانی را تشكيل مي دهند. ازاین رو، پاكي و سلامتي آنها، تأثير مثبتی در پاكي و سلامتي آحاد مردم دارد. بنابراين، شايعه سازي، منافع و آرامش عموم مردم را به خطر مي اندازد و همگان وظيفه دارند با اين بيماري مبارزه نمايند؛ چنان که اسلام با اين پديدة شوم اجتماعي برخورد نموده است: إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ...؛[2] كساني كه [حتي در دل] دوست دارند زشتي ها در ميان مردم شيوع يابد، عذاب دردناكي در دنيا و آخرت براي ایشان مهيا گرديده است.

از این آيه و تفسيرهاي آن، استفاده مي كنيم: هرگونه شايعه سازي و شايعه پراكني و حتي رضايت قلبي به آن، جزء گناهان كبيره است.[3]

رسول خدا -صلی الله علیه و آله- نيز در نکوهش و خطر شايعه سازي و ضررهاي اجتماعي آن مي فرمايد: خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا فَسُفِكَ بِهَا الدَّمُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِبَ بِهَا الْمَالُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِكَ بِهَا الْفَرْجُ الْحَرَامُ؛[4] سخن نابجا و شايعه پراكني از تو فاش شد و شرق و غرب را فراگرفت و در اثر آن، خون ها به ناحق ريخته شد، اموال مردم به غارت رفت، نواميس انسان ها به خطر افتاد و تو مسئول همه اين جنايات هستي.

شايعه سازان و چرايي شايعه سازي

إِنَّ الْمُنافِقينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصيرا؛[5] قطعاً منافقان در فروترين طبقه از آتش دوزخ خواهند بود، و هرگز براى آنان ياورى نجات بخش نخواهى يافت .

بندگان مؤمن و خوب خدا، دشمناني دارند كه منافقان و بيماردلان توطئه گر، در رأس آنان اند؛ مغرضانی که بيشترين عذاب الهي را به خود اختصاص مي دهند.[6] اين گروه ها، در موارد بسیاري نمي توانند به طور آشکار دشمني كنند و به همین جهت، از راه هاي فريبکارانه و غيرمستقيم وارد مي شوند[7] كه شايعه سازي و شايعه پراكني، از جمله ترفندهاي اين كوردلان است. آنان مي كوشند با اين شيوه ، جنگ رواني فراهم سازند و توده هاي مردم را نگران كرده، آنان را از مسائل اصلي و محوري دور سازند و حيثیت بزرگان و نيكان و پاكان را هدف گيرند و مردم را از اطراف آنان دور نمايند.

قرآن كريم در آيات بسیاري نقشه ها و كينه هاي این گروه را برملا نموده، از دل ناپاك و چهرة منافقانه و گفتار معنادارشان خبر مي دهد.[8]

مفسران ارجمند قرآن، از جمله مرحوم علامه طباطبايي در تفسير ارزشمند الميزان ذيل آيه مربوط به شايعه[9]، ضمن معرفي شايعه سازان، به اهداف شيطاني آنان پرداخته، مي فرمايد: افراد منافق و بيماردل، دست به اين امور زده و اخبار دروغ و شايعه را رواج داده و از اين طريق، مؤمنان و مسلمانان، حتي نواميس و خانوادة پيامبر را هدف مي گرفتند. [10]

در عصر ما، اين شيوة فريبكارانه با ابزار پيشرفته خودنمايي مي كند و از اين طريق، دشمنان داخلي و خارجي شخصيت هاي مذهبي و سياسي ما را هدف مي گيرند تا بدين وسيله، علاوه بر تخريب و ترور شخصيتي آنان، روند رشد و پيشرفت كشور و هماهنگي و همبستگي مردم را مختل سازند.

نگاهی به عرصه هاي شايعه پراكني

شايعه سازي در حوزه هاي مختلف فردي، سياسي، اجتماعي و خانوادگی شكل مي گيرد و عرصه های شايعه پراكني، گسترده و همه جانبه است. شايعه سازان در مسير اهداف خود، همه گزينه ها را دنبال مي كنند؛ آنان در حوزه فردي، آبروي نيكان و پاكان را هدف گيري مي كنند و در حوزه مسائل اجتماعي نیز موضوعات محوري و اساسي اجتماع را بی اهمیت جلوه می دهند و توده هاي مردم را به مسائل حاشيه اي و كم رنگ مشغول مي سازند و از همه مهم تر، براي تضعيف نظام و جلوگيري از رشد و پيشرفت آن، در مسير حكومت و مسئولان كشور سنگ اندازي مي كنند.

در ادامه، به بررسی عرصه های شایعه سازی می پردازیم:

1. شايعه سازي در حوزه فردي

انسان، گل سرسبد عالم و جهان خلقت است. خداوند او را زيبا آفريده[11] و از نظر معنوي، وي را خليفة الله [12] خوانده است. بنابراين، بندگان خدا بايد از خالق خويش درس ها بگيرند و حرمت يكديگر را حفظ كنند تا بندگان الهی آرامش و آسايش داشته باشند و به پيشرفت  مطلوب نایل شوند؛ اما متأسفانه، گروهي توطئه گر و منافق، تيرهاي مسموم شايعه پراكني را به سوي اين موجود الهي رها مي سازند. امير مؤمنان، علي -علیه السلام- چنين کاری را زشت ترين بدي ها خوانده، كيفرش را سنگين ترين جرم ها مي داند؛[13] چراكه چنين حركت هاي ناپسندی، شخصيت افراد را لكه دار نموده، آرامش و آسايش را از افراد جامعه سلب مي نمايد.

حضرت علي -علیه السلام- مي فرمايد: يَا عَبِيدَ السَّوْءِ تَلُومُونَ النَّاسَ عَلَى الظَّنِّ وَ لَا تَلُومُونَ أنْفُسَكُمْ عَلَى الْيَقِينِ؛[14] اي ناكسان بي مروت! چگونه بدون علم و يقين، ديگران را متهم و لكه دار مي سازيد؟ ولي در مورد زشتي هاي خويش كه مي دانيد چه كرده ايد، ساكت مي مانيد!

از ديدگاه اسلام، حريم هاي خصوصي و مسائل شخصي را نمي توان رصد كرد و توسط حرف هاي اين وآن، با آبروي مردم بازي نمود؛ چنان که امام كاظم -علیه السلام- مي فرمايد: چنانچه پنجاه نفر افراد مؤمن و مسلمان بر ضد انساني اظهار نظر كنند و حتي سوگند بخورند، اما خودش منكر اين سخنان باشد، حرف همه را كنار بگذار و به حرف خود شخص توجه كن و مواظب باش تا حيثيت انساني را خراب نكني؛ وگرنه جزء كساني مي باشي كه خداوند به ایشان وعدة عذاب اليم داده است. [15]

2. شايعه سازي در حوزه خانوادگي

اگرچه شايعه سازي و شايعه پراكني هميشه و همه جا زشت و ناپسند است، اما پيامد هاي تلخ آن در حوزة خانواده بسيار دردناك و آثار اجتماعي اش غيرقابل تحمل است. به اين جهت، قرآن مجيد به مرتكبان آن، وعده عذاب عظيم داده است.[16] پيامبر اسلام-صلی الله علیه و آله- نیز آثار تخريبي این کار را يادآوري می نمود و از اين امر به شدت ناراحت مي گرديد و با شایعه سازان برخورد مي کرد.[17]

در عصر ما، ابزار تهديد خانواده ها فراهم تر است و دشمنان در اين حوزه فعاليت بيشتري مي نمايند؛ مثلاً از طريق فضاي مجازي، حريم پاك خانواده را تهديد مي كنند و پيوند مستحكم زندگي مشترك را به خطر مي اندازند و آبروي خانواده ای را بر باد مي دهند.

در تاريخ آمده است كه پيرمردي با زني ازدواج كرد و زن از او باردار گشت و هنوز بچه به دنيا نيامده، شوهرش مُرد و پسران همسر پيشين آن پیرمرد، زن بابا را متهم نموده و به شايعه سازي پرداختند. خليفة وقت، عمر بن خطاب، تحت تأثير شايعه پراكنان و شهود دروغين، حكم رجم صادر كرد؛ ولي علي -علیه السلام- با هوشياري تمام، به داد زن رسيد و شايعه ها را خنثا نمود و بر شايعه پراكنان حدّ تهمت جاري ساخت[18] و به نظام حكومتي و به پيروان خویش، درس زندگي داد و شيوة درست برخورد با شايعه سازان را به نمایش گذاشت.

ـ توجيه خلاف در جلسه رسمي

زمانی که امير مؤمنان، علي -علیه السلام- به خلافت رسيد و عدالت اسلامي و اجتماعي را پياده نمود، زياده خواهان نتوانستند عدل حضرت را تحمل نمايند؛ از جمله دربار شاهانه اي به نام حكومت بني اميه به رياست معاوية بن ابي سفيان تأسيس شد و زياده خواهان به دور او جمع شدند.

روزي معاويه، زياد بن عُبَيد را به شام دعوت نمود و مردم را در كاخ سلطنتي شام پذيرايي كرد و زياد را در كنار خود نشانيد. سپس از حاضران خواست به سخنان او توجه نمايند. آن گاه رسوایي هاي اخلاقي پدرش ابوسفيان با سميه، مادر زياد را فاش كرد و از حاضران خواست: اطلاعات خود را به عنوان شهادت اظهار نمايند. ابومريم سلولي با تفصيل بداخلاقي هاي آن دو را بازگو كرد و معاويه به طور رسمی، زياد را برادر خود خواند و از اين طريق، زمينة كشتار و شهادت هزاران نفر از شيعيان علوي را فراهم كرد. اين روش حكومت ظالمانه اي است كه لكه ننگي در تاريخ اسلام مي باشد.

در مقابل، علي -علیه السلام- در كلامي حكيمانه و اخلاقي، ابوسفيان را از اظهار نابخردانه اين رويداد برحذر مي دارد و معاويه را شيطان مي خواند؛ فَإنَّما هُوَ الشَّيطان. و به زياد بن ابيه هشدار مي دهد و به پيروان خويش آموزش مي دهد كه حريم خانواده ها و نواميس مردم را لكه دار نسازيد.[19]

ـ تهديد حريم پيامبران!

شايعه سازي همچون بيماري هاي ديگر، نخست ذرّه ذرّه شروع مي شود و به تدريج حالت تهاجمي پيدا نموده، آن گاه مقدسات و حريم اوليا و انبيا را نيز تهديد مي نمايد.

اینکه در عصر ما توهين به مقدسات با استفاده از ابزار و برنامه هايي مانند: فيلم، سريال، پيامک، كاريكاتور، مجلات و یا روزنامه ها به چشم مي خورد و در اثر آن، پيامدهاي خشن و كشتار و ناامني هاي فردي و گروهي صورت مي پذيرد، از همین مقوله ريشه مي گيرد. از نمونه هایی این موضوع در عصر حاضر می توان به کتاب آيات شيطاني و كاريكاتورهايی اشاره کرد که كشورهاي غربي درباره رسول معظم اسلام-صلی الله علیه و آله- منتشر نموده اند.

وقايع تاريخي تهمت به حضرت موسي-علیه السلام-، حضرت مريم-سلام الله علیها- و بالاتر از همه، به شخصيت پيامبر اسلام-صلی الله علیه و آله- و همسران او[20]، مصادیق غم انگیز و تأسف بار این رذیلت اخلاقی در تاریخ است.

3. شايعه سازي در حوزة اجتماعي

در بحث هاي گذشته، اشاره شده كه انسان موجود اجتماعي است و بايد در جامعه زندگي كند. از سوي ديگر، مي دانيم كه تمام انسان ها كم وبيش عيوبي دارند و بايد با انعطاف عمومي و تعامل متقابل و آرامش خاطر، به حيات خود ادامه دهند. ازاین رو، پروردگار انسان هایی را که آبروی دیگران را می ریزند، چنین تهديد مي كند: هركس حتي در درون خویش، دوست داشته باشد که آبروي ديگران مخدوش شود، عذابی دردناک در دنيا و آخرت نصيب او خواهد شد.[21]

پيامبر اسلام-صلی الله علیه و آله- در مناجات خویش با خداوند عرض می کند: خدايا! روز قيامت حساب امتم را در اختيار من قرار ده تا اسرار آنان پيش ديگران فاش نشود. ندا رسيد: خودم به حساب آنان رسيدگي مي كنم تا آبرويشان در نزد تو نيز محفوظ بماند. [22]

از آيه و حديثِ یادشده استفاده مي كنيم كه به بهانه هاي مختلف نمي توان ديگري را متهم نمود و با افشاگري با آبروي او بازي كرد و حرف وحديث هاي ثابت نشده را بین مردم رواج داد؛ چنان که علي -علیه السلام- مي فرمايد: بر دست و زبان مردم، حق و باطل یا راست و دروغ آمیخته شده؛  حتي بر رسول خدا -صلی الله علیه و آله- نیز تهمت و دروغ بستند[23] و به خود من نيز نسبت دروغ دادند و گفتند: علي دروغ مي گويد.[24]

شايعه سازان و شايعه پراكنان، دو دسته اند: يك گروه افراد منافق، بيماردل و بي ايمان اند كه غالباً بر اساس اهداف سياسي و تضعيف و تخريب ديگران افشاگري مي كنند و مي خواهند سلب آسايش و آرامش نموده، آنان را از كارهاي اساسي و محوري منحرف سازند. بدیهی است، این کار، برخورد متناسب اجرايي و قضايي را مي طلبد.

ولي گروه دوم، افراد تحت تأثير و ساده انديش اند كه بدون تعمق و انديشه، شايعات ديگران را پخش مي كنند. بر مردم آگاه و نظام حكومتي است كه در مسير فرهنگي و فكري، اين توده ها را آگاه سازند و عقيدة انحرافي آنان را اصلاح کنند و جامعه را از فتنه ها و جنگ رواني نجات دهند؛ چنان كه قرآن مي فرمايد: وَ لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا؛[25] خدايا! در دل ما، كينه و دشمني نسبت به مؤمنان را قرار مده.

اگر اهل دين و ايمان به دستور همين آيه عمل كنند، وضع اجتماعي ما به طور چشمگیری بهبود می یابد و در نتیجه، آدم كشي ها، خون ريزي ها، تجاوزها و تهمت ها، تكفيرها و تنگ نظری ها، همگي جاي خود را به برادري، صفا، صميمت، رشد و پيشرفت اقتصادي، آرامش، آسايش و امنيت خواهند داد.

عوامل و زمينه هاي شايعه سازي

در اينجا به اختصار به بررسی عوامل و زمینه های بروز شایعه در جامعه مي پردازيم:

1. توطئه دشمنان

قرآن مجيد در آياتي چند، از بغض و دشمني توطئه گران خبر مي دهد[26] و شايعه سازي را يكي از مصاديق بارز توطئه  ها مي شمارد. ازاين رو، مرحوم علامه طباطبایي در تفسير الميزان به بیان هدف این عمل پرداخته و مي فرمايد: اين گروه بيماردل و كينه توز، با تمام تلاش سعي مي كنند از اين طريق با آبروي مؤمنان بازي نمايند. [27]

2. متخلفان

كساني كه در فساد اخلاقي غرق شده اند، مي كوشند حريم پاكان و نيكان را نيز به نوعي متهم سازند تا از اين طریق، خلاف هاي خود را توجيه نموده، وانمود کنند كه اين امر، عمومي و همگاني است. علي -علیه السلام- مي فرمايد: توده هاي معيوب و متخلف تلاش مي كنند عيوب ديگران را فاش نمایند تا براي خلاف هاي خويش، راه توجيه فراهم سازند. [28]

3. نگاه منفي

برخي افراد كه نتوانسته اند رشد و پيشرفت نمايند و در انظار مردم جايگاه و منزلتی بیابند، اگر تقواي لازم را نداشته باشند، به رشد و پيشرفت ساير مردم حسادت مي ورزند و ممكن است حرف وحديثي نيز بسازند. در سخنان حكيمانه علي -علیه السلام- مي خوانيم: خوي ناكسان و ابلهان، آزار جوانمردان و آزادانديشان است. [29] و یا در كلامی ديگر مي فرمايد: الْأَشْرَارُ يَتَّبَّعُونَ مَساوِئَ النَّاسِ وَ يَتْرَكُونَ مَحَاسِنَهُمْ ؛[30] نگاه بدان، توجه به بدي ها و لغزش ها و ناديده گرفتن خوبي هاست.

آري، طبع بَدان، نگاه بدبينانه و افشاي بدي هاست و توان ديدن خوبي ها را ندارند. ازاین رو، هميشه بدبين و بدگو هستند و اين، در حالي است كه آبروريزي، بزرگ ترين گناهان است و خداوند افشاگران را لعن كرده و به عذاب دردناك وعده داده است.[31] امام باقر -علیه السلام- در تفسير آيه 19 سوره نور مي فرمايد: وظيفه داري اسرار برادر ديني ات را بپوشاني؛ هرچند هفتاد گناه از او ببيني. [32] همچنين امام صادق-علیه السلام- در تفسير آيه مذکور مي فرمايد: هركس آنچه را از برادر ديني اش ديده و شنيده، فاش كند، مشمول كيفر و عذاب شايعه پراكنان است. [33]

امام موسي بن جعفر-علیه السلام- نيز فرمود: كَذِّبْ سَمْعَكَ وَ بَصَرَكَ عَنْ أخِيكَ ... وَ لَا تُذِيعَنَّ عَلَيْهِ شَيْئاً تَشِينُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ؛[34] چشم و گوشت را در افشاي مسائل شخصي برادر ديني ات ناديده بگير... مبادا دست به افشاگري بزني و حيثيت و شخصيت او را لكه دار سازي!

از آيه فوق و احاديث تفسيري استفاده مي كنيم كه آبرو و شرف انسان ها، خيلي مهم است و بر اين اساس، نبايد ديگران را متهم نموده، اسرار مردم را فاش كرد و آبرو و حيثيت ایشان را به سخره گرفت.

اگر در عصر ما عده ای لغزش هاي شخصي افراد را پخش مي كنند و گاهي آن را رسانه اي مي نمايند و در بیشتر موارد، شايعه سازي نموده، بدون توجه به حقيقت امر، حيثيت افراد به ويژه خانواده ها و شخصيت ها را زير سؤال مي برند، ريشة آن را باید در كمبود شخصيت و بي تقوايي چنین افرادی جست.

راه هاي درمان شايعه سازي

براي جلوگيري از شايعه سازي و مبارزه با شايعه پراكني، نخست بايد ريشه ها و عوامل آن را شناسايي كرد و سپس به تناسب انگيزه ها و سمپاشي  ها و غفلت ها وارد نبرد فرهنگي شد و شايعه سازان را به عقب نشيني وادار ساخت. در اين نبرد فرهنگي، بايد از طريق رسانه هاي جمعي و مراكز فرهنگي و آموزشي و تبليغي فرهنگ سازي نمود و راه هاي نفوذ دشمن و شيطنت آنان را گوشزد كرد و وجدان ها را بيدار ساخت تا مردم به دام بدخواهان نيفتند.

در اينجا به برخي راه هاي مبارزه با شايعه سازي اشاره مي كنيم:

1. نقش فرهنگي نظام حكومتي

براي مبارزه با شايعه پراكني، نظام حكومتي بیشترین نقش عملي و فرهنگي را دارد؛ زيرا به سخن علي-علیه السلام- گرايش فرهنگي مردم به مسؤلان حكومتي، بيش از خاندان خودشان مي باشد.[35] بنابراين، مسئولان نظام وظيفه دارند به طور صحیح و روشمند با مردم تعامل نمايند و اسرار شخصي آنها را حفظ كنند و در عمل، با شايعه سازي مبارزه نمايند و هرگز بر اساس شنيده ها سخن نگويند.[36]

در منشور حكومتي امام علی-علیه السلام- در نهج البلاغه تأکید شده است که توده هاي مردم عيوب و اسراري دارند؛ اما مسئول حکومتی نبايد آنها را فاش كند[37] و این گونه، فرهنگ جلوگیری از شایعه سازی یا شایعه پراکنی، در جامعه اسلامی نهادینه شود.

2. علم گرايي و بصيرت افزايي

زندگي اجتماعي، در صورتي آرامش بخش و شيرين مي شود كه بر اساس صدق و صفا جريان يابد و برخوردهاي مردم با تعامل و انعطاف صورت گيرد. بدیهی است که چنین چیزی، به علم و بصيرت نیاز دارد.

قرآن کريم هشدار مي دهد: هرگز بدون علم و يقين سخن نگویيد و سخن كسي را نپذيريد؛[38] زيرا هرگز ظن و گمان، يقين آور نيست؛[39] به ويژه به زعماي ملت و بزرگان حكومت تأكيد مي كند كه: فريب گفتار و كردار دشمن را نخوريد؛ زيرا بعضي افراد قصد دارند شما را گمراه نمايند.[40]

عدم توجه به علم و بصيرت، باعث شايعه سازي و شايعه پراكني مي شود. انسان بصير و آگاه، به راحتی فريب پيام ها و سخنان مسموم دیگران را نمي خورد و توجه خود را به نداي آسماني معطوف مي دارد كه مي فرمايد: وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أعْرَضُوا عَنْهُ؛[41] هرگاه سخنان بيهوده مي شنوند، از آن روی می گردانند.

3. تقواگرايي

اگر گفت وشنودهاي توده هاي مردم براساس دين و تقوا باشد، بیشتر شايعه ها تحقق نمي یابند؛ زيرا انسان باتقوا، مرزشناس است؛ نه حرف بيجا مي زند و نه حرف وحديث بي منطق ديگري را مي پذيرد؛ بلکه با دل و جان باور دارد كه خداوند ناظر اعمال اوست و چشمان خیانتکار و سينه هاي كينه توز را مي شناسد.[42] ازاین رو، مؤمنان با آبروي ديگران بازي نمي كنند و مي دانند كه چنين کاری، با آيين ایمانی اسلام هماهنگي ندارد.

امام صادق-علیه السلام- مي فرمايد: سهل ترين راه خروج از ايمان، اين است كه كسي ديگري را رصد كند تا لغزش هاي او را براي ديگران افشا نمايد. [43]

4. برخورد كيفري

در اسلام، برخورد با متخلف بستگي به نوع تخلف مجرم دارد؛ اگر او قابل انعطاف و اصلاح باشد، از طريق فرهنگي و نصيحت کردن، او را اصلاح و تربيت مي نمايند؛ ولي چنانچه از گروه منافقان يا بيماردلان و يا فتنه انگيزان شايعه ساز باشد و برخوردهاي فكري و فرهنگي كارساز نگردد، قرآن یادآور مي شود که نظام حكومتي مي تواند درباره او تصميم لازم را بگيرد و حتی شخص مجرم را به اعدام محکوم نماید.[44]

خلاصه اینکه راه درمان شايعه سازان، شناختن انگيزه هاي شايعه پراكني، و سپس اصلاح همان انگيزه هاست.

اگرچه افشاگري كاري ناپسند و بيشتر مواردش حرام است، ولي هوشياري در برابر توطئه هاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي و مبارزه با آنان، امري واجب و مقوله ديگري است كه از بحث ما جداست. بنابراين، مسائل امنيتي و اطلاعاتي كشور و جامعه، حساب جداگانه اي دارد كه از قلمرو موضوع این نوشتار، خارج است.

 

منبع : ره توشه راهیان نور رمضان 1394

--------------------------------------

پی نوشت :

* پژوهشگر حوزه علمیه.

[1].  کلینی، الكافي، ج 2، ص 115 .

[2]. نور، آيه 19.

[3]. با توجه به آيه 36 سوره اسراء که فرموده: إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً ، گناه قلبي نیز گناه است؛ بلکه ريشه گناهان ديگر است.

[4]. كلينى، الكافي، ج 2، ص 115 ؛ محمدتقی مجلسى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج 12، ص 93.

[5]. نساء، آيه 145.

[6]. مانند: نساء، آيه 145.

[7]. بقره، آيه 8 ـ 10: يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا... .

[8]. محمد، آيه 29 ـ 30: أمْ حَسِبَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أضْغانَهُمْ * وَ لَوْ نَشاءُ لَأرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أعْمالَكُمْ.

[9]. نور، آيه 19:   إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ... .

[10]. سید محمدحسين طباطبایي، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 97.

[11]. غافر، آيه 64: وَ صَوَّرَكُمْ فَأحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ.

[12]. بقره، آيه 30:   إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأرْضِ خَليفَةً.

[13]. تمیمی آمدی، غرر الحكم ودرر الکلم، ح 4581؛ محمد محمدی ری شهری، ميزان الحكمه، ج 3، ص 2208، ح 14694: تَتَبُّعُ الْعُيُوبِ مِنْ أقْبَحِ الْعُيُوبِ وَ شَرِّ السَّيِّئَاتِ.

[14]. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 501.

[15]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 8، ص 609، ح 4؛ مکارم شیرازی و دیگران، تفسير نمونه، ج 14، ص 406.

[16]. نور، آيه 23: وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ.

[17]. کلینی، فروع كافي، ج 5، ص 565، ح 41: فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ -صلی الله علیه و آله-  حَتَّى تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ الْتَوَى عِرْقُ الْغَضَبِ بَيْنَ عَيْنَيْهِ .

[18]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 18، ص 207، ح 3: وَ جَلَدَ إِخْوَتَهُ الْمُفْتَرِينَ حَدّاً حَدّاً.

[19]. برای مطالعه شرح اين پديده تاريخي، ر.ک: فیض الاسلام،  نهج البلاغه، نامه 44، ص 962؛ ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 180؛ كامل ابن اثير، ج 3، ص 443؛ علامه امینی، الغدير، ج 10، ص 216.

[20]. از جمله: قصص، آيه 76 ـ 82؛ نور، آيه 11 ـ 21؛ مريم، آيه 16 ـ 34 و تفسيرهاي مربوطه.

[21]. نور، آيه 19.

[22]. عبدالرحمن سیوطی، الجامع الصغير، ج 2، ص 36، ح 4601: ... بَل أنا اُحاسِبُهُم فَإنْ كانَ مِنْهُم زَلَّةً سَتَرْتُها عَنْكَ... .

[23]. فیض الاسلام، نهج البلاغه، خ 201، ص 665: إِنَ فِي أَيْدِي النَّاسِ حَقّاً وَ بَاطِلًا وَ صِدْقاً وَ كَذِباً ... وَ لَقَدْ كُذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ -صلی الله علیه و آله-  عَلَى عَهْدِهِ.

[24]. همان، خ 70، ص 166: وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أنَّكُمْ تَقُولُونَ عَلِيٌّ يَكْذِبُ.

[25]. حشر، آيه 10.

[26]. آل عمران، آيه 118: وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ... .

[27]. سید محمدحسین طباطبایی، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 97: في قُلوبِهِم مَرَض، يُساعدونَ عَلي اذاعَةِ  الحَديث، حباً منهم أنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا... .

[28]. تمیمی آمدی، غرر الحكم ودرر الکلم، ص 407، ح37: ذَوُوا الْعُيُوبِ يُحِبُّونَ إِشَاعَةَ مَعَايِبِ النَّاسِ لِيَتَّسِعَ لَهُمُ الْعُذْرُ فِي مَعَايِبِهِمْ.

[29]. همان، ص 493، ح 17: عَادَةُ اللِّئَامِ وَ الْأغْمَارِ أذِيَّةُ الْكِرَامِ وَ الْأحْرَارِ.

[30]. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 269.

[31]. نور، آيه 19.

[32]. کلینی، اصول كافي، ج 2، ص 207، ح 8.

[33]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 8، ص 598، ح 6.

[34]. همان، ص 609، ح 4.

[35]. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 144: النَّاسُ بِأمَرَائِهِمْ أشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ.

[36]. روزنامه كيهان، دوشنبه 6/11/1393، ص 4: اتهام فساد اقتصادي بر اساس شنيده ها در نطق معاون اول دولت تدبير و اميد .

[37]. فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص 997: فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا.

[38]. اسراء، آيه 36: وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ... .

[39]. يونس، آيه 36: وَ ما يَتَّبِعُ أكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما يَفْعَلُونَ.

[40]. نساء، آيه 113: لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أنْ يُضِلُّوكَ.

[41]. قصص، آيه 55.

[42]. غافر، آيه 19: يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ.

[43]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 8، ص 595، ح 4: أدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِيمَانِ أنْ يُؤَاخِيَ الرَّجُلُ الرَّجُلَ عَلَى دِينِهِ فَيُحْصِيَ عَلَيْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لِيُعَيِّرَهُ بِهَا يَوْماً مَا.

[44]. احزاب، آيه 60 ـ 61: لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلاً * مَلْعُونينَ أيْنَما ثُقِفُوا أخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.