جعفر بهمنی

احادیث عددی 7

تاریخ انتشار:
بيان احادیث اخلاقی از معصومین علیهم السلام در قالب ‏ها و شيوه‏ هاى مختلف مى ‏تواند جاذبه بيشترى براى مخاطبان به ويژه قشر جوان ايجاد كند شيوه عددی شیوه ديگرى است براى بيان احادیث اخلاقی ، در اين شيوه احادیث اخلاقی در قالب عدد و شماره بصورت کوتاه ارائه شده
احادیث عددی 7

احادیث عددی 7

1- هفت فضیلت برای شهید

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) می فرماید: خدا هفت ویژگی به شهید داده است:

1 ) با ریختن اوّلین قطره خون آمرزیده می شود؛

 2 ) سر شهید در دامان دو همسر از حوریان بهشت قرار می گیرد، و آنان غبار راه از چهره اش  می زدایند و به او خوشامد می گویند، و او نیز به آنها همین را می گوید؛

3 ) از لباس های بهشت پوشانده می شود؛

4 ) نگهبانان بهشت با بوهای خوش و معطّر به استقبال او می آیند؛

5 ) جایگاه خود را می بیند؛

6 ) به روح او گفته می شود هر جای بهشت را که خواستی آزادانه انتخاب کن و به آنجا برو؛

7 ) به وجه خدا می نگرد و از هر رنجی می رهد؛ این ( آسایشی ) برای پیامبران و شهدا است[1].

2- هفت فایده دوستی اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم)

حضرت علی بن الحسین(علیه السلام) فرمود: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: دوستی من و خاندانم در هفت مکان سخت سودمند خواهد بود:

1 ) هنگام مرگ؛    2 ) در قبر؛    3 ) هنگام برانگیختن؛  4 ) هنگام دادن نامه اعمال؛  5 ) هنگام حسابرسی؛  6 ) هنگام سنجش اعمال؛  7 ) هنگام عبور از صراط[2].

3- هفت حق مؤمن بر مؤمن

قال الصادق علیه السلام:مؤمن دارای هفت حق واجب است که خداوند از آن حقوق بازخواست می کند:

1 ) او را بزرگ دارد، به طوری که بر چشمانش جای دهد. یعنی هنگام دیدن او جایگاهی در نزند خود برای او قائل شود، یا در چشم خود برادر مؤمنش را بزرگ شمارد؛

2 ) او را از صمیم قلب دوست بدارد؛

3 ) در ثروتش برابر او انصاف به خرج دهد؛

4 ) هر چیز را برای خود دوست می دارد، برای او نیز دوست داشته باشد؛

5 ) در نبودش حرمتش را نگه دارد ( غیبت او را حرام بدارد )؛

6 ) در هنگام بیماری به عیادتش برود؛

 7 ) در تشییع جنازه اش شرکت و پس از مرگش جز به نیکی از او یاد نکند[3].

4- هفت چیز ایمان را کامل می کند

در روایتی از پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلّم) نقل شده که فرمود: « ای علی هفت چیز در هر کس باشد ایمانش کامل گردد و دربهای بهشت به رویش گشوده شود:

1 ) وضو را کامل بگیرد؛  2 ) نماز را کامل بخواند؛  3 ) زکات دادن؛ 4 ) خشم و غضب را فرو بردن 5 ) زبان را از ناگفتنی ها باز دارد؛ 6 ) از گناه استغفار نماید؛ 7 ) خیرخواه اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) باشد»[4].

5- هفت خصلتی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) به آن مأمور شد

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) می فرماید: پروردگارم مرا به انجام دادن هفت خصلت امر نموده است آنها عبارتند از:

1 ) دوست داشتن تهی دستان، و نزدیک شدن به آنها

2 ) ذکر ( لا حول و لا قوّه الّا بالله ) را بسیار گفتن؛

3 ) صله رحم نمودن با خویشان، هر چند که آنها قطع رابطه کنند؛

4 ) به پایین تر از خود نگاه کنم و نه بالاتر از خود ( در مسائل دنیوی )؛

5 ) در راه خدا از سرزنش دیگران دلسرد نشوم؛

6 ) حرف حق را بزنم اگر چه تلخ باشد؛

7 ) از کسی چیزی را درخواست نکنم[5].

6- هفت چیز پس از مرگ  برای انسان جاری است

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است:

 1 ) دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره مند شوند؛

2 ) رودی به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛

3 ) چاهی را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛

4 ) درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛

5 ) مسجدی بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛

6 ) قرآن ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛

 7 ) فرزندی صالح از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید[6].

7- هفت قاعده اسلام

جناب کمیل بن زیاد می گوید: از امیر مؤمنان علیه السلام پرسیدم: قاعده دین اسلام چیست؟ حضرت

فرمود: « پایه های اسلام هفت چیز است:

1 ) عقل که بنیاد شکیبایی است؛  2 ) آبروداری و راستگویی؛  3) تلاوت قرآن در جای خود؛            4 ) حسن هم جواری با مردم؛  5 ) رعایت حق آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) و شناختن ولایت آنان؛ 6 ) رعایت حقّ برادران و حمایت از آنان؛  7 ) دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا[7].

8- بخیل به هفت بلا دچار می شود

جناب سلمان فارسی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) در فضیلتش فرمود: « السَّلمان مِنّا أهلَ البَیتِ »                             می فرماید: بخیل به یکی از هفت بلیه دچار می شود

1 ) یا می میرد و مال را برای وراث می نهد و او در غیر طاعت خدا صرف می کند؛

2 ) یا ظالمی به خفّت و خواری از او می گیرد؛

3 ) یا هوسی به سرش می زند که همه مال را در راه رسیدن به آن می دهد؛

4 ) یا به فکر تجدید بنای خانه و تعمیر ویرانه می افتد و دارایی را آنجا به باد می دهد؛ 

5 ) یا به نکبتی و خواری دچار می شود از قبیل غرق شدن، آتش سوزی، دزدی و غیره؛

6 ) یا به دردی بی درمان مبتلا می شود و ثروت را در معالجه آن خرج می نماید؛

7 ) و یا در محلی به خاک می سپارد و بعد فراموش می کند[8].

9- هفت خصلت شیعیان

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) به علی(علیه السلام) فرمود: ای ابا الحسن! آیا می خواهی به تو بشارتی دهم؟ گفت: بلی ای رسول خدا! حضرت فرمود: جبرئیل از جانب خدا به من خبر می دهد که به شیعیان و دوستداران تو هفت خصلت داد:

1 ) راحتی، هنگام مرگ؛ 2 ) انس، زمان وحشت؛ 3 ) نور؛ هنگام تاریکی؛ 4 ) در امان بودن، وقت ترس؛ 5 ) عدالت، به هنگام سنجش اعمال؛ 6 ) جواز عبور؛ بر صراط؛ 7 ) داخل شدن به بهشت، قبل از همه مردم، طوری که نور ایمان بین ایدیهم ( پیشاپیش ) جلو و طرف راست ایشان حرکت می کند[9].

10- هفت امتیاز علم بر مال

علم هفت امتیاز و برتری بر مال دارد:

1 ) علم: میراث پیغمبران است؛ ولی مال میراث فرعونیان؛

2 ) علم: نگهبان عالم است؛ ولی مال را باید نگهداشت، تا از دست دزد، سرما و گرما و باد مَصُون و ایمن بماند؛

3 ) علم: با بخشش و انفاق کم نمی شود؛ اما مال با انفاق کم می شود؛

 4 ) علم: با عالم در همه جا هست؛ حتّی در قبر از او جدا نمی شود؛ اما مال می ماند ( و یا با مرگ به دست ورّاث می افتد و جز ثلث مال، آن هم اگر وصیت کرده باشد، برایش خرج نمی کنند )؛

5 ) علم ( علوم معارف دینی ): مخصوص مؤمنان است و به دست آنها می رسد؛ اما مال هم به دست کافر می رسد و هم به مؤمن؛

 6 ) علمِ عالم: در امر دین، عالم مورد نیاز و حاجت همه مردم است؛ ولی صاحب ثروت مورد نیاز نیست؛

7 ) علم: صاحبش را در عبور از پل صراط نیرو می دهد و کمک می کند؛ ولی مال ناتوان است،   ( مگر کسی که آن را برای خدا و با اخلاص و در راه خدا صرف نماید. وانگهی، بر فرض قبولی این عمل، مگر چند درصد مردم می توانند  از این نعمت سرمایه برخوردار شوند، تا بتوانند انفاق و خیرات کنند، ولی علم را همه اقشار ملّت می توانند داشته باشند. )[10]

 

پی نوشتها:

-------------------

[1] وسائل الشیعه، ج 15، ص 16

[2] خصال، ج2، ص 360

[3] خصال، ج 2، ص 351

[4] من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 358

[5] مستدرک الوسائل، ج7 ، ص 225

[6] نهج الفصاحه، ش 1730، ص 366

[7] تحف العقول، ص 196

[8] المواعظ العددیّه، ص 329

[9] خصال، ج 2، ص 413

[10] بحارالانوار، ج 1، ص 185، باب1

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.