به مناسبت شهادت امام حسن عسکری علیه السلام

آشنای آسمانیان - 3

تاریخ انتشار:
​امام زمان پدر بزرگوار خود را سیراب نمود و حضرت جان به جان آفرین تسلیم کرد. امام عسکری علیه السلام ، در روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 قمری، بعد از نماز صبح در 28سالگی به شهادت رسید.
امام حسن عسکری علیه السلام

شب حادثه
امام حسن عسکری علیه السلام ، در شب شهادت خود، نامه های زیادی نوشت و آن ها را به نامه رسان خود داد تا به شهر مدینه برساند. حضرت در آخرین لحظات عمر مبارک خود، آب خواست و فرمود: «می خواهم نماز بخوانم». خادم حضرت، سجاده را برای امام آماده کرد. حضرت وضو گرفت و نماز صبح را در بستر به جا آورد. بعد کاسه آب را از خادم خود گرفت تا مقداری از آن را بنوشد که دست حضرت لرزید و ظرف آب به دندان های حضرت برخورد می کرد.
حضرت به خادم خود فرمود تا فرزندش امام زمان را حاضر کند. در این هنگام، نرجس خاتون، مادر امام زمان علیه السلام به همراه آن حضرت وارد اتاق شد همین که چشم حضرت به امام زمان افتاد، گریه کرد و فرمود:«ای سید اهل بیت، مقداری به من آب بده که من به سوی پروردگار خود رهسپارم».
امام زمان پدر بزرگوار خود را سیراب نمود و حضرت جان به جان آفرین تسلیم کرد. امام عسکری علیه السلام ، در روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 قمری، بعد از نماز صبح در 28سالگی به شهادت رسید.
دسیسه ای دیگر
معتمد عباسی همواره از محبوبیت و نفوذ معنوی امام حسن عسکری علیه السلام در جامعه نگران بود. هنگامی که مشاهده کرد توجه مردم به امام عسکری علیه السلام روز به روز بیشتر می شود و زندان و اختناق و محدودیت و مراقبت، تأثیر معکوس دارد، سرانجام به همان شیوه ناجوانمردانه دیرینه اجداد خود متوسل شد و آن حضرت را پنهانی مسموم کرد.
او تلاش زیادی کرد تا شهادت امام عسکری علیه السلام را عادی جلوه داده و مرگ حضرت را طبیعی بنمایاند. معتمد به ابوعیسی، فرزند متوکل و از درباریان عباسی دستور داد تا در تشییع جنازه حضرت حاضر شد و کفن را از روی مبارک حضرت کنار بزند و برای رفع تهمت، بزرگان علویان و هاشمیان، وزیران، نویسندگان، قاضیان و اشراف و اعیان را به نزدیک خود بطلبد و با صدای بلند فریاد زند: «ای مردم، بیایید و خوب نگاه کنید، این حسن به علی فرزندزاده امام رضا است که به مرگ طبیعی فوت شده و کسی به او آسیبی نرسانده است».
تلاش جعفرکذاب
با شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ، تلاش های مذبوحانه جعفر کذاب برادر آن حضرت، ابعاد تازه ای به خود گرفت. او ادعای امامت امت اسلامی را داشت و برای رسیدن به این هدف، از هیچ کوششی فرو گذار نکرد. جعفر برای دست یابی به این مقام، حاضر شد تا سالانه مبلغ بیست هزار دینار به یکی از موالیان دربار عباسی پرداخت کند تا امامت امت را به او واگذار کنند. او برای فریب شیعیان و جلب نظر آنان، بر سر جنازه حضرت عسکری علیه السلام حاضر شد تا بر آن حضرت نماز بخواند.
وقتی جعفر کذاب آماده تکبیر شد، ناگاه کودکی گندمگون و سیاه موی بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: «عمو، کنار برو، من باید بر پدرم نماز بخوانم». جعفر با چهره ای دگرگون، کنار رفت و امام زمان علیه السلام بر پدر خود نماز خواند. پس از اقامه نماز، حضرت عسکری علیه السلام را در کنار قبر پدرش امام هادی علیه السلام دفن کردند.
در جستجوی مهدی(عج)
پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ، معتمد عباسی دستور داد تا وارد منزل حضرت شده، اثاثیه حضرت را بازرسی و مهر و موم کنند. از طرف دیگر، چون شنیده بود که از آن حضرت، فرزندی باقی مانده است، در صدد یافتن او بر آمد و دستور داد تا عده ای از قابله ها، زنان و کنیزان آن حضرت را معاینه نمایند و در صورتی که آثار حمل در آنان بود، گزارش دهند. بعد از ناامیدی از یافتن امام زمان(عج)، معتمد عباسی، برای تلقین و وانمود کردن این مطلب که از امام عسکری علیه السلام فرزندی باقی نمانده است و شیعیان از وجود امام بعدی نا امید گردند، دستور داد تا میراث آن حضرت، میان مادر و برادرش جعفر کذاب تقسیم شود.
زیارت امام عسکری علیه السلام
ابوهاشم جعفری، از امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند که حضرت به من فرمود: «قبر من در سامراء، برای اهل هر دو جانب، از بلاها و عذاب الاهی، مایه امان و آسایش است». علامه مجلسی، اهل دو جانب را به شیعه و سنی معنا کرده و فرموده است که برکت وجودی آن حضرت، همه را در برمی گیرد.
در قسمتی از زیارتنامه این امام همام چنین می خوانیم: «سلام بر تو ای مولای من، ای ابامحمد حسن بن علی، هدایتگر مردمان و هدایت یافته به حق. سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان و ای فرزند زهرا. سلام بر تو ای گشایش قلب اندوهناکان. سلام بر تو ای گنجینه علم وصی رسول خدا. سلام بر تو ای کشتی حلم و سلام بر تو ای پدر بزرگوار امام منتظر.
گواهی می دهم که تو نماز و دیگر ارکان دین را به پاداشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر فرمودی. از خدا درخواست می کنم که به واسطه شما، دعایم را مستجاب کرده و مرا از یاران و پیروان حق و از دوستان و محبانتان قرار بدهد».
آتش سوزی حرم
در سال 1106 هجری قمری، حادثه ناگوار و فتنه بزرگی در مرقد مطهر و مقدس امام حسن عسکری علیه السلام به وقوع پیوست که قلب همه دوستداران حضرتش را اندوهناک کرد. دوران غلبه پادشاهان عثمانی و اوباش عرب بر سامراء، یکی از دوران های سخت روزگار دوستداران اهل بیت بود. ظلم و ستم حکومت عثمانی، سبب شد تا سادات و بزرگان شیعه، از سامراء هجرت کرده و مرقد مقدس امام عسکری علیه السلام ، مورد بی اعتنایی و بی حرمتی آنان قرار گیرد.
در یکی از شب ها، چراغ داخل مرقد شریف را در جای نامناسبی می گذارند. مقداری از آتش چراغ بر فرش حرم افتاده و فرش ها و صندوق هایی که بر قبرهای مبارک بوده، آتش گرفته و مرقد مطهر امام عسکری علیه السلام در آتش می سوزد. وقتی این خبر به یکی از پادشاهان صفوی رسید، دستور تعمیر و ترمیم آن را صادر کرد.
پیام رستگاری
امام حسن عسکری علیه السلام ، در یکی از مجالس خود، به شیعیان و دوستداران اهل بیت فرمودند: «شما را به تقوا و ترس از خدا و ورع در دین خود سفارش می کنم. در راه خدا کوشش کرده و راستگویی و امانت داری را پیشه خود سازید؛ زیرا هر کس در دین خود پارسا، راستگو و امانتدار باشد و با مردم خوش رفتاری کند من از آن شادمان می شوم.
بسیار به یاد خدا و مرگ باشید، قرآن بخوانید و صلوات بر پیغمبر فرستید؛ زیرا صلوات بر رسول خدا، ده حسنه دارد. آن چه را به شما سفارش کردم، حفظ کنید. شما را به خدا می سپارم و درود خدا بر شما باد».
امام در نگاه دیگران
با تمام دشمنی ها و کینه توزی هایی که درباریان عباسی به امام حسن عسکری علیه السلام داشتند، عظمت معنوی و فروغ کمالات او، به قدری آنان را تحت تأثیر قرار می داد که ناگزیر در برابر آن حضرت، سرتعظیم فرود می آوردند و زبان به مدح و ستایش ایشان می گشودند. احمد بن عبیداللّه بن خاقان که متصدی اراضی قم، و مأمور اخذ مالیات این شهر بود می گوید: «در سامراء هیچ یک از علویان را مانند حسن بن علی بن محمد ندیدم و نام کسی را بهتر از او نشنیدم.
خاندان او و تمام بنی هاشم، او را بر سالخوردگان خود مقدم می کردند. او همواره بر امیران و وزیران و نویسندگان و قاضیان و فقیهان مقدم بود. او جایگاه رفیعی در میان مردم داشت و همه مردم در باره او به نیکی یاد می کردند». عبیداللّه بن خاقان، یکی از سران دربار عباسی نیز می گوید: «اگر خلافت از خاندان بنی عباس بیرون رود، هیچ کس جز حسن عسکری سزاوار خلافت نیست؛ زیرا فضل، دانش، پارسایی، زهد، عبادت و اخلاق پسندیده او فراوان است».
اعتراف خلیفه
مستنصر، یکی از خلفای عباسی به سامراء رفت و قبر مطهر امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام را زیارت کرد و به زیارت قبور خلفای آل عباس و اهل بیت خود رفت. آن ها در قبه ای دفن شده بودند که رو به ویرانی بود و باران داخل آن سرازیر می گشت و کثافات زیادی، اطراف قبرها را پوشانده بود. یکی از حاضران رو به مستنصر کرد و گفت: «ای خلیفه، شما خلفای روی زمین و پادشاهان دنیا می باشید و تمام قدرت و ثروت در دستان شماست.
با این حال، قبر پدران شما به این حال است که نه کسی زیارت می کند و نه کسی به نظافت آن ها مشغول است ولی مزار علویان، سرشار از پرده ها و قندیل ها و فرش های گران قیمت است و خادمانْ همیشه مشغول نظافت آن هستند». مستنصر رو به حاضران کرد و گفت: «این امر آسمانی و از جانب پروردگار است و با تلاش و کوشش ما حاصل نمی شود. اگر ما مردم را بر این کار مجبور کنیم، قبول نمی کنند و زور و سعی ما در این باره بی فایده است».
همسایه
یکی از حقوق اجتماعی انسان ها در مورد یکدیگر، حق همسایگی است. رعایت این حق بزرگ، در کنار حقوق دیگر، نقش به سزایی در سلامت و امنیت و پیشرفت اجتماع بشری دارد. به همین علت، دین مبین اسلام، به عنوان آخرین و کامل ترین دین الاهی، سفارش های فراوانی راجع به همسایگان کرده است.
پیشوای یازدهم، امام حسن عسکری علیه السلام نیز در یکی از بیانات خود می فرمایند: «یکی از بلاها و مصیبت هایی که کمر انسان را می شکند، همسایه ای است که کار خوب همسایه را مخفی داشته و کار بد او را در نزد دیگران فاش سازد». آن حضرت در این جمله کوتاه، ضمن برشمردن دو ویژگی از ویژگی های همسایگان بد، همه ما را به حفظ حریم همسایه، دعوت کرده، ویژگی همسایه خوب را گوشزد فرموده است.
در زلال کلام دوست
با دیگران جدال مکن؛ زیرا باعث از بین رفتن خوبی و حُسن تو می شود. با دیگران شوخی مکن، که جرئت پیدا کرده و بر تو دلیر می شوند.
رزقی را که خدا ضمانت کرده است، تو را از عملی که بر تو واجب شده، بازنداشته و مشغول نکند.
کسی که برادر خود را در پنهانی نصیحت کند، او را آراسته است و هر کس او را در آشکارا نصیحت نماید، او را معیوب می کند.
خشم، کلید هر بدی است.
شادمانی کردن در نزد غمزده و مصیبت دیده، بی ادبی است.
زشت ترین چیزها برای مؤمن آن است که به چیزی دل بستگی پیدا کند که او را خوار و ذلیل می کنند.
پارساترین مردم کسی است که در مورد شبهه توقف کند؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات خود را انجام دهد، و زاهدترین انسان ها شخصی است که حرام را ترک کند.

 

منبع: گلبرگ - فرودین 1384، شماره 61 - آشنای آسمانیان(شهادت امام حسن عسکری علیه السلام)                 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.