سید امیرحسین کامرانی راد

اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری -1

تاریخ انتشار:
در اقتصاد مقاومتی، يك ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئه ی دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند.
اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری

در چند سال اخير و با شدت يافتن تحريم های يک جانبه و غيرانسانی غرب عليه جمهوری اسلامی ايران با هدف متوقف كردن برنامه های صلح آميز هسته ای ايران، واژه ی جدید «اقتصاد مقاومتی» به ادبيات اقتصادی كشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد كشورمان مورد بحث قرار گرفته است.
اين واژه اولين بار در ديدار كارآفرينان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گرديد. در همين ديدار، رهبر معظم انقلاب «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از كارآفرينی معرفی و برای نياز اساسی كشور به كارآفرينی نيز دو دليل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی كشور برايی جهش» را معرفی نمودند.[1]
براي مفهوم اقتصاد مقاومتی در همين مدت زمان كم، تعاريف متفاوتی ارائه شده كه هر كدام از جنبه ای به اين موضوع نگاه كرده اند. در اين ميان، تعريف جامع و كامل از اقتصاد مقاومتی را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه داده اند. ايشان در ديدار با دانشجويان فرمودند: 
«اقتصاد مقاومتی يعني آن اقتصادی كه در شرايط فشار، در شرايط تحريم، در شرايط دشمني ها و خصومت های شديد مي تواند تعيين كننده رشد و شكوفايی كشور باشد.»[2]
این مقاله که مشتمل بر بیانات حکیمانه امام خامنه ای(مدظله العالی) درباره اقتصاد مقاومتی است به خوانندگان عزیز تقدیم می گردد.
ارکان اقتصاد مقاومتی
الف: مقاوم بودن اقتصاد

وظيفه ی همه ی ما اين است كه سعی كنيم كشور را مستحكم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوی دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتی، يك ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئه ی دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند.[3]
ب:  استفاده از همه  ى ظرفيتهاى دولتى و مردمى
بخش خصوصى را بايد كمك كرد. اينكه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، اركانى دارد؛ يكى از بخشهايش همين تكيه  ى به مردم است؛ همين سياستهاى اصل 44 با تأكيد و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بيشتر بايد دنبال شود؛ اين جزو كارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولين كشور ميشنوم كه بخش خصوصى به خاطر كم  توانى  اش جلو نمى  آيد. خب، بايد فكرى بكنيد براى اينكه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طريق بانكهاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طريقى كه لازم است، كارى كنيد كه بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيب  پذيرى  اش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى جورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكلهاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا كند. يكى از شرائطش، استفاده از همه  ى ظرفيتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فكرها و انديشه  ها و راهكارهائى كه صاحبنظران ميدهند، استفاده كنيد، هم از سرمايه  ها استفاده شود.
به مردم هم بايد واقعاً ميدان داده شود. البته در بيانات دوستان به برخى از اين حوادثى كه ناشى از پيگيرى مفسدين اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نميشود ما كار اقتصادىِ درست و قوى بكنيم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نكنيم؛ اين واقعاً نشدنى است. همان چند سال پيش هم كه من راجع به اين قضيه بحث كردم و مطالبى را به مسئولين كشور گفتم، به همين نكته توجه داشتم، كه تصور نشود ما ميتوانيم سرمايه  گذارى مردمى و كار سالم مردمى داشته باشيم، بدون مبارزه  ى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود كه مبارزه  ى با مفاسد اقتصادى موجب ميشود كه ما مشاركت مردم و سرمايه  گذارى مردم را كم داشته باشيم؛ نه، چون اكثر كسانى كه ميخواهند وارد ميدان اقتصادى بشوند، اهل كار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا يكى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پيدا ميشوند. بايد با چشمهاى تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت كنيد كه كسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كار و كارآفرينى تسهيلات بانكى بگيرند، اما كارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت كنيد؛ هم شما مراقبت كنيد، هم قوه  ى قضائيه مراقبت كند. به نظر من همكارى قوه  ى مجريه و قوه  ى قضائيه در اينجا يك كار بسيار لازمى است.[4]
ج: حمايت از توليد ملى
يك ركن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت از توليد ملى است؛ صنعت و كشاورزى. خب، آمارهائى كه آقايان ميدهند، آمارهاى خوبى است؛ ليكن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولين به ما ميگويند كه بعضى كارخانه  ها دچار مشكلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطيلى صنايع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما ميرسد، خود شما هم گزارش ميدهيد؛ يعنى من گزارشهاى ديگر هم دارم، اما اتكاء من به گزارشهاى ديگران نيست؛ گزارشهاى خود شما هم هست كه به دست ما ميرسد - خب، بايد اين را علاج كرد. اينها طبعاً ايجاد اشكال ميكند. اگر چنانچه همين بخش دوم قضيه - يعنى آن نيمه  ى خالى ليوان – نمي بود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در كشور ارائه ميكرديد و كمكهاى بيشترى به مردم ميشد. بالاخره حمايت از توليد ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به اين بايستى تكيه كرد.
واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كنيد. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهى  شان هم خوب است، كارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمده  ى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اينجور است - لذا همان طور كه گفتيد، محصول سيمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمده  ى اينجورى  مان خوب است - ليكن بايد به فكر واحدهاى متوسط و كوچك باشيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد.[5]
د: مديريت منابع ارزى
مسئله  ى منابع ارزى هم مسئله  ى مهمى است؛ كه خب، حالا آقايان توجه داريد. روى اين مسئله دقت كنيد، خيلى بايد كار كنيد. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامه  ها از قول يك مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتفاق بيفتد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريت دقيق بشود.[6]
ه: مديريت مصرف
يك مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مديريت مصرف است. مصرف هم بايد مديريت شود. اين قضيه  ى اسراف و زياده  روى، قضيه  ى مهمى در كشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگ  سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ  سازى  اش بيشتر به عهده  ى رسانه  هاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجه  ى اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاه  هاى ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگ  سازى كنيد. ما يك ملت مسلمانِ علاقه  مند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگى  مان اهل اسرافيم! بخش عملياتى  اش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار كردند كه دولت درصدد صرفه  جوئى است و ميخواهد صرفه  جوئى كند؛ بسيار خوب، اين لازم است؛ اين را جدى بگيريد. دولت خودش يك مصرف  كننده  ى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرف  كننده  ى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفه  جوئى كنيد. صرفه  جوئى، چيز بسيار لازم و مهمى است.
به مصرف توليدات داخلى هم اهميت بدهيد. در دستگاه شما، در وزارتخانه  ى شما، اگر كار جديدى انجام ميگيرد، اگر چيز جديدى خريده ميشود، اگر همين اقلام روزمره  اى كه مورد نياز وزارتخانه است، تهيه ميشود، سعى كنيد همه  اش از داخل باشد؛ اصرار بر اين داشته باشيد؛ خود اين، يك قلم خيلى بزرگى ميشود. اصلاً ممنوع كنيد و بگوئيد هيچ كس حق ندارد در اين وزارتخانه جنس خارجى مصرف كند. به نظر من اينها ميتواند كمك كند.[7]
تبيين اقتصاد مقاومتى
در زمينه ى مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح كردند؛ عيبى ندارد. بنده فكر اقتصاد تهاجمى را نكردم. اگر واقعاً يك تبيين دانشگاهى و آكادميك نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ايشان، مكمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشكالى دارد؟ آن را هم مطرح كنيم. آنچه كه به نظر ما رسيده، اقتصاد مقاومتى بوده. البته اقتصاد مقاومتى فقط جنبه ى نفى نيست؛ اينجور نيست كه اقتصاد مقاومتى معنايش حصار كشيدن دور خود و فقط انجام يك كارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى يعنى آن اقتصادى كه به يك ملت امكان ميدهد و اجازه ميدهد كه حتّى در شرائط فشار هم رشد و شكوفائى خودشان را داشته باشند. اين يك فكر است، يك مطالبه ى عمومى است. شما دانشجو هستيد، استاد هستيد، اقتصاددان هستيد؛ بسيار خوب، با زبان دانشگاهى، همين ايده ى اقتصاد مقاومتى را تبيين كنيد؛ حدودش را مشخص كنيد؛ يعنى آن اقتصادى كه در شرائط فشار، در شرائط تحريم، در شرائط دشمنى ها و خصومتهاى شديد ميتواند تضمين كننده ى رشد و شكوفائى يك كشور باشد.[8]
اقتصاد مقاومتى شعار نيست
هم دانشگاه   ها، هم دستگاه   هاى دولتى، هم آحاد مردمى كه خوشبختانه توانائى و استعداد اين كار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائى   هاى مالى، بايد تلاش كنند مسئوليت زمان خود و مقطع تاريخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل كنند. اين كه ما عرض كرديم «اقتصاد مقاومتى»، اين يك شعار نيست؛ اين يك واقعيت است. كشور دارد پيشرفت ميكند. ما افقهاى بسيار بلند و نويدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده ميكنيم. خب، بديهى است كه حركت به سمت اين افقها، معارضها و معارضه   هائى هم دارد. بعضى از اين معارضه   ها انگيزه هاى اقتصادى دارد، بعضى انگيزه هاى سياسى دارد؛ بعضى منطقه   اى است، بعضى بين   المللى است. اين معارضه   ها در مواردى هم منتهى ميشود به همين فشارهاى گوناگونى كه مشاهده ميكنيد؛ فشارهاى سياسى، تحريم، غير تحريم، فشارهاى تبليغاتى - اينها هست - ليكن در لابه   لاى اين مشكلات، در وسط اين خارها، گامهاى استوار و همتها و تصميمهائى هم وجود دارد كه بناست از وسط اين خارها عبور كند و خودش را به آن نقطه   ى مورد نظر برساند؛ وضع كشور الان اينجورى است.[9]

------------------------------
پی نوشت:

[1] بيانات مقام معظم رهبری در ديدار جمعی از كارآفرينان سراسر كشور، 1389/6/16.
[2] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 1391/5/16.
[3] بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی علیه السلام،1392/1/1.
[4] بيانات مقام معظم رهبری در ديدار رئيس جمهوری و اعضاى هيئت دولت،  1391/6/2.
[5] همان.
[6] همان.
[7] همان.
[8] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 1391/5/16.
[9] همان.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.