مژگان ایلانلو

تبلیغ اسلام با تبلیغ هر دین دیگری فرق دارد

تاریخ انتشار:

آقای اسکندری معاون تبلیغ در نهادی است که متولی تبلیغ اسلام است؛ سازمان تبلیغات اسلامی. او که یک سال و نه ماه از پذیرش مسوولیتش می گذرد معتقد است که کارهای زیادی باید انجام شود، خود را فردی فراجناحی می داند برای همین هم در برابر کسانی که با تعجب از او سوال کرده بودند که چرا می خواهد با روزنامه شرق گفت وگو کند، گفته است که تبلیغ دین خدا، چپی و راستی نمی شناسد. گفت وگو با یک مسوول سازمان تبلیغات اسلامی به این راحتی و صراحت تجربه جذابی برای یک روزنامه نگار است. بدون هیچ ملاحظه ای می توانید هر سوالی که خواستید از او بپرسید و مطمئن باشید که با لبخند پاسختان را دریافت خواهید کرد، نترسید سوال بعدی را هم بپرسید.

***

می خواهم از شما بپرسم اصلاً چرا باید دین خدا را تبلیغ کرد؟ مگر نه اینکه خود خداوند حفاظت از دینش را تضمین کرده و اگر آدمی به حال خودش واگذاشته شود، بر اساس فطرتش به سوی دین گرایش خواهد داشت، پس چرا باید دستگاه بزرگی متولی تبلیغ دین شود؟

در پاسخ به سوال شما باید بگویم که انسان دچار نسیان و فراموشی است و به همین دلیل واضح، نمی تواند به حال خودش واگذاشته شود، دین بدون تبلیغ، دین نخواهد بود، حتی پیامبر اسلام هم در قرآن مامور به تذکر دادن است و خداوند مدام به او می گوید که یادآوری کن، در واقع تکرار این بحث در قرآن کریم، دلیل بر استمرار آن است به این معنی که ما نیز موظف به تذکر دادن هستیم که همان تبلیغ دین است.

ضمن آنکه انسان تاثیرپذیر است و زرق و برق های دنیا و پیشرفت های حیرت انگیز آن، آدمی را به خود مشغول می کند و دشمنان ما با استفاده از وسایل ارتباط جمعی مدام بی دینی را تبلیغ می کنند، پس از همین نکات می توان به ضرورت تبلیغ دین پی برد.

برخی افراد معتقدند که تبلیغ دین امری معنوی است و نباید دولت یا حاکمیت متولی آن باشد. به عبارتی اگر حکومت دینی به رفاه و آسایش و امنیت مردم بپردازد، تبلیغ دین خدا بیشتر و بهتر انجام می شود تا اینکه دستگاهی در حکومت دینی، مبلغ امر دین در بین مردم باشد؟

سوال بسیار خوبی پرسیدید اصلاً من منتظر این سوالتان بودم و تقریباً مطمئن بودم که آن را می پرسید.

پس معلوم می شود که بارها در معرض پاسخ دادن به چنین سوالی قرار گرفته اید.

بله، این سوالی است که چند سال است متداول شده و خیلی ها آن را مطرح می کنند و البته پاسخ مفصلی هم دارد که تلاش می کنم از جنبه های مختلف به آن جواب دهم، نخست آنکه تبلیغات ما در حوزه دین، حکومتی نیست. ممکن است حاکمیت امکاناتی را برای ما فراهم کند یا حتی از ما پشتیبانی کند اما این نشان از حکومتی بودن ما نیست. در بسیاری از کشورهای دنیا، حتی کشور لائیکی مثل ترکیه دولت از مبلغان دینی حمایت می کند.

اما خاستگاه حمایت آنها با حمایت شما از مبلغان فرق می کند.

بله، همین طور است، می خواهم بگویم وقتی مبلغان دینی در چنان جامعه هایی مورد توجه و حمایت دولت هستند، پس در کشوری که ولی فقیه در راس آن است و حکومت اسلامی است، امر غریبی نخواهد بود که مبلغان مورد حمایت و پشتیبانی دولت قرار گیرند. البته یک بار دیگر تاکید می کنم که سازمان تبلیغات اسلامی دولتی نیست، بلکه یک نهاد مردمی وابسته به رهبری است و نهاد ولایت فقیه یک نهاد مردمی است نه حکومتی. در چنین فضایی باید گفت که دولتمردان بهتر است به امور محوله خود بپردازند و دخالت مستقیمی در امر تبلیغ دین نداشته باشند. نباید فراموش کرد مردم ما برای دین انقلاب کردند و دغدغه اصلی آنها مسائل دینی است.

چند هزار مبلغ در کشور وجود دارد؟

تا حدود یک سال و نیم قبل حدود 14هزار نفر مبلغ رسمی داشتیم، اما در حال حاضر 30 هزار مبلغ رسمی در کشور وجود دارد.

مبلغ غیررسمی هم داریم؟

بله افرادی که به صورت سنتی تبلیغ دین می کنند یا خودشان شخصیت های مقبول و مورد توجه مردم هستند، در شمار مبلغان غیررسمی سازمان تبلیغات قرار می گیرند.

چه تعداد مبلغ برای جمعیت هفتاد میلیونی ایران مطلوب است؟

تعداد مطلوب مبلغ برای جمعیت کشور ما رقمی نزدیک به پانصد هزار نفر است. که البته براساس برنامه توسعه چهارم کشور ما موظف شده ایم کار خود را به نحو مطلوب گسترش دهیم.

چه عواملی شما را در اجرا کردن بهتر برنامه هایتان یاری خواهد کرد؟

نخست آنکه حوزه های علمیه بتوانند نیروی انسانی لازم را برای ما تامین کنند و دوم تامین بودجه لازم از سوی نهادهای مربوط.

آیا مبلغ اسلامی باید لزوماً روحانی باشد؟

این مساله دلایل متعدد دارد؛ نخستین دلیلش این است که در کشور ما از قدیم الایام به شکل سنتی امر تبلیغ دین به روحانیون واگذار شده است و این امری پذیرفته شده از سوی مردم ماست. نکته دوم اینکه وقتی در هر امری می پذیریم که کار باید به متخصصان واگذار شود، بر اساس همین منطق باید پذیرفت که تبلیغ دین هم توسط کسی صورت می پذیرد که سال ها در حوزه علمیه درس خوانده است و در واقع متخصص کار شده است.

اگر کسی در دانشگاه الهیات بخواند آیا متخصص نخواهد بود و اجازه تبلیغ دین را نخواهد داشت؟

ما هرگز مانع کسی که بخواهد دین خدا را تبلیغ کند نخواهیم شد و در صورتی که فردی آگاه و مطلع باشد، حتی از او حمایت هم خواهیم کرد. برای مثال در بحث گفتمان های دینی ما از اساتید دانشگاه استفاده بسیاری کردیم اگر چه آنان در شمار مبلغان رسمی ما نبودند.

آیا سازمان مبلغان خانم هم دارد؟

متاسفانه تاکنون به دلیل مشکلات خاص نتوانسته ایم مبلغه اعزام کنیم اما در حال سازماندهی حدود چهارهزار مبلغه هستیم که ان شاءالله به زودی انجام خواهد شد. اگرچه تاکنون برخی از بانوان مبلغه به عنوان همسر مبلغ وقتی به منطقه ای اعزام شدند خودشان دست به تبلیغ زده اند و مورد حمایت ما هم بوده اند.

مشکلاتی که گفتید درباره اعزام مبلغه ها وجود دارد، چیست؟

اساساً مکانیسم اعزام مبلغات با مبلغین متفاوت است، نخستین مساله محیط تبلیغی آنان است و نکته دوم مساله اسکان آنهاست، کارشناسان در حال تدوین شیوه نامه ای برای حل این مشکلات هستند. مساجد محل مناسبی برای فعالیت های این افراد است علاوه بر آنکه دبیرستان ها و دانشگاه ها و نیز منازلی که در آن محافل بانوان تشکیل می شود از جمله محیط های کاری مبلغه هاست.

اشاره ای به محافل خانگی بانوان کردید. برخی از این محافل در اختیار بانوان کم سوادی است که یکی از بزرگترین آفت های تبلیغ و معرفی دین به قشر مهمی از جامعه هستند. اساساً برخورد با این افراد در برنامه های سازمان هست یا خیر؟

در طرح سال 86سازمان تبلیغات اسلامی، یکی از اولویت ها مساله ساماندهی محافل خانگی بانوان است. قبول داریم این جلساتی که به صورت سنتی برگزار می شود، مشکلاتی دارد، اما تاثیرات مثبتی دارد که سازمان هرگز آن را نادیده نمی گیرد. بحث آسیب ها نکته دیگری است که خوشبختانه با اقبالی که مردم نسبت به بانوان مبلغه تحصیل کرده و جوان نشان می دهند، کم رنگ تر خواهد شد، علاوه بر اینکه تلاش می کنیم تا همه افرادی که در این بخش قرار می گیرند دارای کارت شناسایی و شناسنامه لازم باشند.

مشخصات یک مبلغ مطلوب از نگاه شما چیست؟

اولین و مهمترین مشخصه یک مبلغ مطلوب علم، اطلاع و آگاهی از مسائل و مبانی دینی و دستورات اسلامی است، دومین ویژگی او در تقوا و زهد و از همه مهمتر عامل بودن به دستورات دینی است.

در واقع مردم ما که از درک بسیار بالایی برخوردارند در این بخش بسیار حساس و تیزبین هستند که آیا یک مبلغ خودش به مسائلی که می گوید عمل می کند یا خیر. مساله آشنایی با مسائل روز و حوادث زمان ویژگی دیگر یک مبلغ اسلامی است. این نکته ای بسیار مهم است که او نیازهای زمان و جامعه اش را بداند و ویژگی آخر در آشنایی با شیوه های تبلیغی است، ما اگر چه هنوز شیوه های سنتی را قبول داریم و حتی از آنها حمایت می کنیم اما استفاده از فناوری روز برای مبلغان ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

این ویژگی هایی که گفتید چگونه در مبلغانتان به وجود می آید؟

ما آنها را آموزش می دهیم و آنها موظف به گذراندن دوره های مخصوصی هستند.

یعنی این گونه نیست که کسی به صرف روحانی بودن بتواند مبلغ باشد، باید حتماً دوره ببیند.

می تواند تبلیغ اسلام کند، اما اگر قرار باشد شناسنامه سازمان در دستش باشد باید این دوره ها را بگذراند. دوره هایی که گفتم در گروه های مختلف فرق می کند. آموزش برای مبلغی که می خواهد کودکان و نوجوانان را تبلیغ کند با آن کس که می خواهد برای دانشگاهیان سخن بگوید فرق می کند، چنان که زبان تبلیغ برای مبلغی که در سیستان و بلوچستان تبلیغ می کند با مبلغی که در شهری مانند اصفهان است فرق می کند. تشکیل این گروه های آموزشی یکی از کارهای جدی در سازمان است.

می توانم بپرسم این گروه های آموزشی توسط چه کسانی اداره می شود، به این معنی که آیا شما کارشناس لازم برای چنین آموزش هایی دارید؟

ما تیم کارشناسی خوبی داریم، اگرچه هنوز جای کار بسیاری وجود دارد، اما استفاده کردن از مبلغان بومی نکته ای است که مورد توجه سازمان است و بر آن تاکید می شود.

مبلغانی که اعزام می شوند چقدر حقوق یا حق ماموریت می گیرند؟

ما به همان شیوه سنتی رفتار می کنیم، به این ترتیب که از قدیم رسم بوده، مردم منطقه علاوه بر آنکه مساله اسکان و اقامت مبلغ را خودشان حل می کنند، مبلغی هم به عنوان هدیه به او می پردازند، هزینه های مربوط به سفر را هم سازمان پرداخت می کند و مبلغی هم برای افرادی که به مناطق محروم می روند پرداخت می شود.

تاکید بسیاری بر آموزش های خاص مبلغان داشتید، چه تضمینی وجود دارد که مبلغ شما در روستاهای دورافتاده همان شیوه ها را اعمال کند؟

مکانیسم کنترل در سازمان بسیار جدی است، دفاتر سازمان در مراکز استان و شهرستان ها به مراکز اعزام مبلغ سرکشی و به شکایات رسیدگی می کنند. اما اگر مبلغی در لیست افراد اعزامی ما نباشد و مردم از او شکایت داشته باشند، دفاتر او را به مرکز دعوت می کنند و به او تذکر می دهند، در مراحل بعد هم که مراجع قضایی وجود دارد.

چرا تمام کسانی که می خواهند تبلیغ کنند، موظف به سامان یافتن نمی شوند و تنها بخشی از آنان در کنترل و آموزش یک سازمان مشخص هستند؟

دلیل اول این است که این امر نیازمند یک طرح جامع است که در حال بررسی است و سازمان تبلیغات بر اساس برنامه چهارم توسعه موظف به پیگیری ماجراست. دلیل دوم هم این است که در برخی موارد اساساً ما بنا نداریم به شکل آشکار وارد شویم، فکر می کنیم که مردم با شیوه های سنتی رابطه خوبی دارند و حذف کردن آن کار عاقلانه ای نیست.

پس مساله خرافات در دین چه می شود که این مبلغان، باید با آن برخورد کنند. اصلاً برخورد با خرافات مساله سازمان است یا خیر؟

بر اساس دستور صریح مقام رهبری برخورد با خرافات به شکل اولویت در کار سازمان قرار گرفته است و ما با جدیت با ترویج خرافه برخورد می کنیم، نمونه آن را هم در محرم امسال شاهد بودید.

درباره خرافه نکته ظریفی وجود دارد. خیلی از افرادی که با آنها برخورد می شود بر پای منابر با حالتی مظلوم نمایی می کنند و به مخاطبان می گویند که اجازه داده نمی شود آنها درباره مسائلی حرف بزنند و به گونه ای می گویند که گویی آن خرافات فقط به دلیل ممانعت مقامات رسمی قابل طرح نیست نه به این دلیل که آن سخن غلط است و این شیوه متاسفانه تاثیر خوبی روی مخاطبان ندارد.

مساله خرافات ریشه ای تر از آن است که با برخوردهای مقطعی حل شود. ما با تیم های کارشناسی مشغول بررسی هستیم و نیازمند زمان و نیروی بیشتری هستیم، چنان که خرافه یک باره نیامده، یک باره هم از بین نخواهد رفت. ممکن است شتاب کار کم باشد که البته لازمه کار است، چون یک کار کارشناسی و ظریف است و نیازمند آموزش است. علاوه بر آنکه با اعتقادات مردم سرو کار دارد و بسیار حساس است. اما عزم ما برای خرافه زدایی جدی است.

آیا مبلغان شما در مسائل سیاسی مانند انتخابات هم فعالیت می کنند؟

در مسائل سیاسی تا آنجا که مربوط به ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات باشد و ملاک های فرد اصلح را بگویند، بله وارد می شوند اما آنها به شکل صریح از تبلیغ کردن برای فردی خاص منع شده اند. اگرچه خودشان می توانند به شکل غیررسمی اگر مردم بپرسند، نظر شخصی خود را اعلام کنند. حساب مبلغان غیررسمی هم که از چارچوب های سازمان جداست.

می دانید که در دنیا شیوه های تبلیغ تغییر کرده است و متولیان ادیان بزرگ معتقدند که دیگر نمی توان آدمی را به این بهانه که تو متوجه حقیقت نیستی یا نیاز به روشن شدن داری در جایی نگه داشت و او را مجاب کرد که باورش اشتباه است. در واقع روانشناسان معتقدند که شیوه های مستقیم تبلیغ منسوخ شده اند، چنان که مسیحیان و بوداییان و ادیان دیگر هم از این شیوه های مستقیم تبلیغ دیگر استفاده نمی کنند. نظر شما چیست؟

ما خودمان شیوه داریم و اگر آنها شیوه شان منسوخ شده حتماً اشکالی در کارشان بوده است. تبلیغ اسلام با تبلیغ هر دین دیگری در جهان فرق می کند چون دین اسلام ماهیتاً با هر دین دیگری فرق دارد و می تواند نیازهای انسان را تامین کند. اگر آنها قدرت ندارند که مستقیم تبلیغ کنند، ما این قدرت را داریم و بر اساس فبشر عباد الذین یستمعون القول رفتار می کنیم، اسلام از منطق قوی برخوردار است و تبلیغ مستقیم هم شیوه ای متداول در جهان اسلام بوده و هم مثمرثمر و مفید بوده است. ما به طرف مقابل خود احترام می گذاریم و برایش شخصیت قائلیم، پس توهینی در کار نیست.

آیا سازمان تبلیغات تمایل دارد تبدیل به یک NGO شود؟

سازمان تلاش می کند تا تنها یک سیاستگذار باشد و تنها در برنامه ریزی، نظارت و ارزیابی امر تبلیغ سهیم باشد. سازمان تلاش می کند از تصدی گری دور شود و امور را به گروه های مردمی واگذار کند و با توجه به اصل 44 قانون اساسی به سوی چنین روشی پیش خواهد رفت.

منبع: شرق 1386.3.30

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.