علی مهدیان - تهیه و تنظیم: محمد حسین امین

نقش تبلیغ در تحول حوزه(2)

تاریخ انتشار:

 

رسالت حوزه تبلیغ است یعنی خیلی چیزهایی که الان ارزش اصلی شده و چشم ها را پر کرده است رسالت حوزه نمی باشد.

در ادامه مقاله گذشته در رابطه بانقش تبلیغ در تحول حوزه نکاتی از شهید بزرگوار مطهری نکاتی خدمت شما بیان می گردد.

شهید مطهری می گوید وقتی به شهر آمدم در ابتدا دیدم آنچه من می دانم به درد کسی نمی خورد و آنچه دیگران نیاز دارند من ندارم.

اتفاقا ایشان بسیاری از مباحث خود را از دل همین تراث دینی حوزه ارائه می داد مسئله این بود که ارتباط با نیاز و مشکل است که موجب مفید شدن اطلاعات و کارآمدی آنها می شود.

ما چه این مرحله و چه مرحله دوم؛ یعنی تبدیل مشکل به مسئله و انتخاب مسئله همه تاثیر واقعی و نقش اساسی تبلیغ را نشان نمی دهند تبلیغ در مرحله فرضیه سازی هم دخیل است مبلغ بیش از دیگران انسان و جامعه را تجربه خواهد کرد و فرضیه سازی بیش از هر چیز وابسته به قدرت حدس است و قدرت حدس زمانی تقویت می شود که افراد در فضای مورد نظر تنفس کرده باشند.

 نظریات امام خمینی در باب فقه بیش از هر چیز وابسته به عینیت گرایی و ارتباط او با مردم و انسان ها بوده است نظریه خطابات قانونی او که مخاطب شارع را جامعه می داند نه فرد و صورت مولا و عبد را که به صورت سنتی در اصول ما شکل گرفته به هم می زند و فرض جدیدی مطرح می کند از همین قبیل است.

حدس قوه بسیار ارزشمندی است و دانش مدیون حدس است اما چگونه می توان این قوه را تقویت کرد ؟

ارائه مباحث و ارتباط دو سویه با جامعه ای که قرار است این نظریات را در خود تجلی دهد می تواند این قوه را قوت ببخشد همواره کسانی که در فضای یک دانش بیشتر غوطه می خورند حدس های قوی تری دارند و دانش دین دانشی است که دو سوی دارد انسان و جامعه از سویی و نقل و متن از سوی دیگر.

موضوع و حکم که ارکان هر حکم شرعی است در این وضعیت شناخته می شود و در همین فضا فطرت انسان و جامعه بیشتر درک می شود.

کشف بنای عقلا که از ارکان حجت های اصولی است احتیاج به انس با فطرت های بشری دارد برای اینکه بتوان ذوق و سلیقه و انفعال و غیره را از حکم فطری آنها بازشناخت و بماند که به عقیده عده ای چون علامه طباطبایی جامعه نیز روح دارد و فطرتی پس تکلیف دارد و ثواب و عقابی و چگونه می توان با این جامعه رابطه برقرار کرد.

 نظریات صائب را در دین معمولا کسانی می دهند که از جهتی خوب به خود شناسی می پردازند و کار تهذیبی می کنند و از سوی دیگر به شناخت جامعه دست می زنند البته این نکته نیز مغفول نیست که خود شناسی قوت جامعه شناسی را هم بالا می برد ولی رابطه با انسان ها و ارائه دین به آنها از معدات رشد این شناخت می باشد.

 مسئله دیگر جمع آوری اطلاعات مفید است شاید کمتر این بحث را مطرح کرده باشند که آهنربایی که با آن اطلاعات جمع آوری می شود چیست بارها شنیده اید که تفکر حرکت در معلومات برای کشف مجهولات است، اما چگونه این معلومات از طومار دانایی های ما جدا می شود این هم به قوه حدس مرتبط است و اهمیت آن را بیان کردیم؛

 بعلاوه که امروزه یکی از مهم ترین روش های کشف اطلاعات اقدام پژوهی است یعنی درگیری با عینیت و کشف اطلاعات جدید، اما برای تحلیل اطلاعات و ارزش گذاری اطلاعات ملاک های مختلفی وجود دارد.

اینجا این بحث را می توان مطرح کرد که آیا نمی توان ملاک ارزش گذاری اطلاعات را چیزی بیش از صدق قرار داد چنان که در فقه و اصول ملاک ارزش گذاری حجیت است که وسعتی بیش از صدق و مطابقت با واقع دارد اینکه پایگاه حجیت چه باشد مسئله قابل توجهی است،

 اما قطعا ثمردهی گزاره ها و کارآمدی آنها در نزدیک کردن انسان به خدا می توان یکی از این ویژگی ها باشد اینجا است که عده ای از فضلای حوزه معتقدند ما می توانیم رشته دانشی مجزایی به نام «علم برای ایمان» داشته باشیم .

که در واقع در آن دانشی تولید می شود که اثرش رشد دل و ایمان انسان به سمت خداوند باشد این مسئله ای است که اگر بتوانیم مبانی معرفت شناسانه آن را دفاع کنیم -که ظاهرا قابل دفاع هم هست - افق جدیدی را برای حوزه علمیه باز خواهد کرد اما به غیر از این حتی اگر ملاک را صرفا صدق گزاره ها هم بدانیم ارتباط با عینیت می تواند قدرت بررسی تطبیق با واقع و نزدیک کردن پاسخها به واقعیت و لااقل احتمال تطبیق را بالا ببرد.

تبلیغ به شرط آن که درست تبیین شود و اجرا گردد می تواند یک فعالیت پژوهشی باشد و محققین و پژوهش گران ما تولید دانش را به عنوان یکی از ثمرات تبلیغ به نظاره بنشینند.

 این مختصر برای توضیح مسئله کافی نیست، اما می تواند لااقل طرح بحث مفیدی برای توجه به نقش تبلیغ در تغییر تا عمق حساسیت های حوزه باشد. قطعا تبلیغ اگر محور توجه قرار بگیرد می توان نظام پژوهشی حوزه و فعالیت پژوهشی هر محقق حوزوی اعم از فیلسوف و کلامی و اخلاقی و فقیه را تحت تاثیر قرار دهد.

 و همین روشن می کند که تبلیغ چگونه می تواند نظام آموزشی حوزه را نیز متحول کند تبلیغ می تواند حوزه را زنده و پویا کند همواره حضور در جمع های مبلغ نشاط افزا است اینها بیش از همه ارکان حوزه فضای پر انگیزه و با نشاط حوزه را نشان می دهند چرا این فضا تمام فضای حوزه را اعم از کتابخانه ها و کلاس های درس را فرا نگیرد.

نظام آموزشی حوزه می تواند با این رویکرد تربیت های مختلف متناسب با وظایف اجتماعی و تبلیغی مختلف داشته باشد طلاب می توانند از ابتدا به قصد تبلیغ تربیت شوند در این صورت ریزش حوزوی و طلابی که در میانه راه از مسیر علم آموزی جدا می شوند نیز به کار جامعه خواهند آمد و نیروهایی با نشاط و کارآمد خواهیم داشت.

بهترین راه برای تغییر هر دستگاهی توجه به رسالت و خروجی آن است به نظر می آید خروجی بهترین نقطه برای رشد و ارتقای هر سازمان باشد خروجی دستگاه روحانیت رشد و تربیت دینی جامعه و انسان ها است و از این جا اگر شروع به تعریف و بازسازی کنیم کل این ساختار و فرآیندهای آنها به تناسب و هماهنگ رشد خواهد نمود.

آموزش تبلیغ محور خواهد توانست کل موضوعات درسی را در مراحل مختلف علم آموزی متحول نماید، به عنوان مثال اولا یک تلقی درست و قوی از دین به طلاب داده خواهد شد مثلا کتاب های شهید مطهری در ابتدای کار اولویت بیشتری نسبت به سیوطی و مغنی پیدا خواهد کرد.

رهبری می فرماید من اگر جای حوزه علمیه بودم طلاب را مجبور می کردم که آثار این شخصیت را بخوانند و تلخیص کنند و امتحان بدهند تنها چنین رویکردی است که توجیه می کند چرایی محور قرار دادن این نوع دروس را که در بالا توضیح داده شد که نظر ایشان نسبت به وظیفه اصلی حوزه چیست.

رسالت حوزه تبلیغ است یعنی خیلی چیزهایی که الان ارزش اصلی شده و چشم ها را پر کرده است رسالت حوزه نمی باشد.

 کار اخلاقی در محور فعالیت های حوزه مخصوصا در سال های اول قرار خواهد گرفت و از آنجا که بیان شد پژوهش تبلیغ محور چگونه ممکن است می توان محصولات عمیق پژوهشی نیز از این نیروها انتظار داشت.

به هر حال به نظر می رسد که این غایت مهم حوزه های علمیه باید به عنوان روح حاکم در همه فعالیت های حوزوی خود را به صورت برنامه های روشن نشان دهد.

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی تبیان

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.