هر چند تبلیغ سنتی رکن است، ولی جای تبلیغ نوین را نمیگیرد
به گزارش بلاغ به نقل از رسا، حجتالاسلام صادق گلزاده از مبلغان به نام حوزه علمیه است که تاکنون در سمتهای مختلفی مانند مدیر اداره کل تبلیغ نوین دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به فعالیت پرداخته است. وی در حال حاضر معاون امور فرهنگی و پژوهشی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است.
در گفتوگو با وی به بررسی وضعیت تبلیغ پرداختیم که در ادامه متن بخش نخست آن را از نظر میگذرانید؛
وضعیت تبلیغ را در سطح کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت تبلیغ را اگر نسبت به آرمان و مطلوب بسنجیم وضعیت متوسطی است. اگر نسبت به امکانات، مقدورات و ظرفیتهای نهادهای تبلیغی بسنجیم وضعیت خوبی دارد؛ یعنی به اندازه مقدورات خود تلاش میکنند. اگر نسبت به نیاز و اقتضائات جامعه بسنجیم شاید از متوسط نیز پایینتر باشد.
در مجموع وضعیت تبلیغ در کشور شاید متوسط قریب به خوب باشد که این نیز در حقیقت از یک سو جهتهای روشی، محتوایی و روزآمدی تبلیغ را در بر میگیرد و از سوی دیگر باید به جهتهای اعزام، پذیرش، درخواست مبلغ و ساحتهای گوناگونی که به تبلیغ مرتبط میشود را در نظر گرفت.
البته وضعیت تبلیغ در مناطق مختلف کشور ممکن است متفاوت باشد، یعنی مناطق محروم نیاز مبرم بیشتری به ظرفیت تبلیغی دارند و اگر به صورت منطقهبندی به کشور نگاه کنیم مناطق محروم در نیاز به تبلیغ و تأمین تبلیغ مورد نیاز جزو مناطق زیر متوسط تأمین باشد. یا مناطق گرمسیر در تابستان به اقتضای گرمسیری ممکن است با استقبال کمتری روبرو شوند. درباره فصول تبلیغ نیز میتوان گفت تبلیغ محرم بیشترین ساحت و ظرفیت تبلیغ را دارد و پس از آن ماه مبارک رمضان، دهه صفر و دهه فاطمیه و اعزامهای تابستانی دارای این ظرفیت است.
به نظر شما تبلیغ امروز پاسخگوی نیازهای مردم به ویژه نسل جوان است یا خیر؟
تبلیغ امروز را به نوعی میتوان با نیاز به آب در سالهای خشکسالی و در مناطق کویری تشبیه کرد. یعنی یک زمانی میخواهیم بگوییم آیا تبلیغ نیاز نسل جوان و نسل امروز را برطرف میکند؟ پاسخ این پرسش بسیار مثبت نیست؛ یعنی تا حدودی برطرف میکند ولی رافع نیاز نیست.
در حقیقت کمیت مبلغان، تنوع ساحتهای مختلف تبلیغ، وجود شبهات مختلف و توقعات نسل جوان برای رسیدن به پاسخ این شبهات که توقع به جایی نیز هست نیاز به تبلیغ را بیش از پیش میکند. در گذشته ساحتهای تبلیغی بیشتر به حسینیهها و مساجد معطوف بود ولی به برکت انقلاب اسلامی، مدارس، دانشگاهها، ادارات، کارخانجات و... نیز به این ساحتها اضافه شدند.
همچنین امروزه ساحتهای دیگری مانند ساحت رسانهای، مکتوب، مطبوعاتی، مجازی و... نیز ارزش و نیاز تبلیغی دارند که در این زمینهها باید مبلغان کارآمد و تأثیرگذار به تبلیغ بپردازند. مقام معظم رهبری نیز فضای مجازی و تبلیغ در این فضا را به اصل انقلاب اسلامی تشبیه کردند و در سخنرانی از تبلیغ در فضای مجازی و اقتضائات تبلیغی در آن به یک نوع جهاد تبلیغی تعبیر کردند.
ایشان حتی بر اساس قرآن، جهاد کبیر را مقابله با هجمه فرهنگی دشمن بیان کردند که یکی از برجستهترین ساحتهای برای این تهاجم فضای رسانهای، اینترنتی، ماهوارهای، مجازی و... است. امام على(ع) در روایتی میفرمایند: «رُدَّ الْحَجَرَ مِنْ حَيثُ جاءَكَ فَاِنَّهُ لا يُرَدُّ الشَّرُّ اِلاّ بِالشَّرِّ؛ سنگ را به همان سَمتى كه از آن جا پرتاب شده است، برگردان؛ زيرا بدى، جز با بدى، دفع نمیشود.»
حضرت امیر(ع) در این روایت تأکید میکنند که جواب دشمن را باید از مبدأ، وضعیتی که به فرد حمله شده و از جنس همان هجمه و جنگی که داشته باید داد. امروز نیز ما باید برای مقابله با هجمه فرهنگی دشمن که از طریق فضای مجازی، ماهوارهای، اینترنتی، رسانهای و... صورت میگیرد پاسخ دهیم که نوعی جهاد تلقی میشود.
البته برای تأمین رزمنده و مجاهد فرهنگی این ساحتها با کمبودهای جدی از حیث کمی، کیفی و روشی به سبب قابلیتها و اقتضائات نیاز نسل جوان و مخاطبان ملی و بینالمللی مواجه هستیم. به همین دلیل حوزههای علمیه به ویژه نهادهای متولی مانند دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت تبلیغ حوزههای علمیه، اوقاف و امور خیریه، نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها، امور مساجد، ائمه جمعه و جماعت و تمامی افرادی که دست اندرکار و متولی امر تبلیغ هستند باید این کمبودها را با به روزآمدسازی محتوا، روش و ادبیات رفع کنند تا به اقتضا آنچه مخاطب تبلیغ و نسل جوان امروز نیاز دارد محتوا تأمین شود. با این وجود کارهای بزرگی در حوزه تبلیغ مجازی انجام گرفته است ولی رافع و جوابگوی نیاز نیست و کمبودهای قابل توجه بیشتری را نسبت به ساحتهای دیگر تبلیغی در این حوزه مشاهده میکنیم.
آیا توانستهایم از ابزارهای روز برای بحث تبلیغ بهره ببریم یا همچنان با کاربردی کردن این ابزارها فاصله فراوانی داریم؟
تحقیقاً پاسخ این پرسش مانند دو پرسش قبلی به نوعی تبیین و تفسیر نیاز دارد. امروز مبلغانی برای نمونه در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت حوزههای علمیه و... داریم که در فضای مجازی، رسانهای، مکتوب و حتی با استفاده از پیام رسانها و شبکههای اجتماعی به تبلیغ مشغول هستند که ابزار و روش تبلیغ در این ساحتها بسیار متنوع است؛ ضمن اینکه سازمانها و مجموعههایی به طراحی تبلیغ مجازی، مکتوب، رسانهای و... میپردازند.
ولی نسبت به ابزار و تکنولوژی موجودی که میتواند در خدمت تبلیغ باشد اقدامات انجام شده در راستای آموزش انجام شده برای آشنایی، بهرهگیری، به کارگیری این ابزار در مسیر تبلیغ دین و انقلاب تحقیقاً نسبت به مطلوب و نیاز راه نرفته زیادی پیش رو است که به یک همت جهادی نیازمند است.
همانگونه که تبلیغ در فضای مجازی را جهاد بیان میکنند مقدمات این کار نیز مشمول جهاد میشود. همانگونه که مقدمه واجب واجب است، اگر تبلیغ با استفاده از این ابزار و در فضای مرتبط یک جهاد است آشنایی با این ابزار برای بهرهگیری از آنها و هدف گذاری و حرکت برای میل به نتیجه مطلوب خود جهاد دیگری است.
ملاکهای رسیدن به تبلیغ موفق چیست؟
تبلیغ کارآمدی چند وجهه دارد. نخست، مخاطبان به خوبی شناسایی شوند؛ یعنی مشخص شود محیطها و عرصههای تبلیغی چه نیازها، اقتضائات و... دارند تا تبلیغ ما نیازمحور و مخاطبمحور باشد. یعنی نیازها و مخاطبان شناسی کاملی شوند و بدانیم که مخاطب جوان با مخاطب میانسال، نوجوان و کودک متفاوت است. هر چند ممکن است نیازهای مخاطبان یکی باشد ولی پاسخ به آنها باید به شکلهای مختلفی صورت گیرد.
دوم، بحث محتوای تبلیغ است که محتوای تبلیغ باید متقن، عقلانی، روزآمد و اصول محور بر مبنای متون و منابع اصیل دینی باشد. سوم، این محتوا در حقیقت با ادبیات روز و در قالب قابل پذیرش و تأثیرگذار برای هر گروه از مخاطبان باشد. در حقیقت تبلیغ موفق تبلیغی است که به پیام، پیام رسان و پیام گیرنده توجه جدی شده باشد و مبلغ به عنوان پیام رسان پیام الهی را به پیام گیرنده که توده جامعه باشند، باید از ابزار کافی برای انتقال پیام و معلومات کافی از ادبیات کارآمد و تأثیرگذار کافی برای رساندن پیام برخوردار باشد. همانگونه که پیام، پیام رسان و پیام گیرنده اقتضائاتی دارند، نیاز جامعه نیز اقتضائاتی دارد.
همچنین خود مبلغ تکلیف فراتری را برای نهادهای تبلیغی ایجاد میکند که با آموزشهای کاربردی و تهیه سیاستها و بستههای راهبردی امکان تأثیرگذاری بیشتری را فراهم کنند. یعنی عده و عده مبلغان با اقتضا نیاز جامعه کفایت نمیکند و به مبلغان بیشتری از نظر کمی و کیفی نیاز داریم. برای بهرهگیری از ظرفیت موجود حداکثر بهرهوری و برنامهریزی صورت گیرد تا استفاده نیز حداکثری صورت بگیرد.
به عقیده شما در تبلیغ سنتی به چه میزان نیازهای جامعه را پاسخگو باشیم. آیا تبلیغ سنتی که صورت میگیرد کافی است یا باید رواج پیدا کند؟
در مقام تشبیه باید گفت محتوای دینی، آب حیات است که تشنگی بندگان را برطرف میکند و این کار با تبلیغ صورت میگیرد. بنابراین تشنه در هر جایی وجود دارد همانجا باید آب رسانی صورت گیرد. جویا، نیازمند و متقاضی تبلیغ دین هر جا است باید به سراغ او برویم. با این نگاه و تعریف تبلیغ در تکیه، حسینیه، مسجد، زینیه و... از ساحتهای سنتی تبلیغ است که باید روز به روز در جاذبه آن افزوده و مراقبت شود؛ چون قداست مکان تأثیرگذار است. برای نمونه تبلیغ در مکان مقدسی مانند حرم امام رضا(ع) متفاوت است چون مکان به برکت و تأثیر تبلیغ میافزاید. تبلیغ در مسجد، هیأت و حسینیه نیز تأثیر خاص خود را دارد.
تعریف دوم از تبلیغ سنتی این است که مبلغ در ساحت فیزیکال و محیطی تبلیغی سراغ مکان کار، تلاش و تحصیل برود. یعنی در کارخانه، مدرسه، دانشگاه، ادارات و... در معرض قرار گیرد و با اقامه نماز جماعت و بیان احکام و تبیین معارف دینی خدمتگذار باشد. از این مجموعهها که از آن به عنوان تبلیغ سنتی یاد میکنیم باید حداکثر استفاده را داشت و در آن جوانگرایی صورت گیرد تا تأثیرگذار و کارآمد باشد که این کار نیز با تقویت این نوع تبلیغ و دوری از آسیبها امکان پذیر است.
با وجود تمام این نگاهها، فرض میگیریم که تمام همت را در حوزه تبلیغ سنتی انجام دادهایم و تبلیغ سنتی به تمام معنا در بهترین شکل ممکن رخ داد ولی آیا کفایت از امر تبلیغ برای وضع مطلوب خواهد کرد؟ خیر. چون همانگونه که تبلیغ از مسجد، هیأت، حسینیه و... به مکان تحصیل، کار و تدریس مانند کارخانه، مدرسه، دانشگاه، اداره و... کشید شد به همان متقضای فیزیکی که محیط داشت امروز مخاطبان فراوانی از رسانههای صوتی و تصویری، ماهوارهای، رادیو، تلویزیون، شبکههای اجتماعی و... استفاده میکند و نمیشود مخاطب ما جایی باشد و مبلغ به اقتضای تبلیغ در آن جا غایب باشد.
بنابراین تبلیغ سنتی کفایت از تبلیغ نوین نمیکند و به هر دو ساحت تبلیغ نیاز داریم. تبلیغ نوین تبلیغ روش، تخصص، ابزار، فضا و تکنولوژی محور است که باید حداکثر برنامهریزی و اهتمام برای استفاده از آن مورد توجه جدی قرار گیرد. ضمن اینکه تبلیغ سنتی رکن و اساس است ولی ساحتهای تبلیغ نوین نباید مورد غفلت و فراموشی قرار گیرند.
زمانی که بحث تبلیغ صورت میگیرد بیشتر جامعه مذهبی مورد توجه قرار میگیرد. برای جامعه غیر مذهبی در زمینه تبلیغ باید چه کارهایی را انجام داد؟ یا این اتفاق تاکنون رخ داده یا خیر؟
پاسخ پرسش شما این است که تبلیغ مذهبی را چگونه تعریف کنیم. اگر در تعریف تبلیغ مذهبی بگوییم که افراد مذهبی به معارفی از دین و مذهب خودشان مانند احکام، اخلاق، کلام، عقاید و... نیاز دارند تنها بخشی از تبلیغ مذهبی است. تبلیغ دینی و مذهبی چندین وجهه دارد. نخست، مخاطبان همراه با محتوای تبلیغ است که شامل دینداران و هم مسلکان با آن مذهب و مرام میشود و این افراد میخواهند بدانند.
این افراد نیز یا در محیط سنتی مذهبی مانند مسجد، تکیه، حسینیه و... هستند و یا در محیط اجتماعی و عرفی هماهنگ با مذهبی مانند اداره، کارخانه، مدرسه، دانشگاهها حضور دارند. گروه دیگری از این افراد نیز در محیط مجازی و ظرفیتهای دیگر هستند. این افراد تنها یک گروه از مخاطبان تبلیغ مذهبی هستند.
گروه دیگر از مخاطبان تبلیغ مذهبی در حقیقت بخش فراگیر تشنگان معارف عقلانی و الهی هستند؛ چون مخاطبان معارف عقلانی، قرآنی و الهی تمام انسانها و بشریت است. قرآن از جمله مسائلی که در بحث تبلیغ مطرح میکند عقل است. عقل مختص مذهبیها نیست بلکه تمام افراد را شامل میشود.
قرآن کریم بحث انصاف، مساوات، تعاون، تحمل، صبر، صداقت و... را مطرح میکند که مخاطب این مسائل تمام افراد هستند نه تنها مذهبیها. حتی بیشتر پیامهای دینی به غیر مذهبیها و غیر مسلمانان توجه دارد چون پیامهای آن انسانی است. وقتی پیامهای انسانی، عقلانی و الهی هستند مخاطب آن نیز گسترده است که باید به این ساحتها توجه شود.
دین اسلام یک دین جهانی، انسانی، الهی است که مخاطب آن تمام بشریت است و اگر میخواهیم این دین را ترویج و تبلیغ کنیم وظیفه داریم مخاطب جهانی، مذهبی و غیر مذهبی را مدنظر جدی قرار دهیم بنابراین به اقتضای آن باید از ابزار و زبان تبلیغ بهره بگیریم. مبلغ دین باید زبانهای مختلف را به اقتضا دین بداند تا مخاطب مربوطه را بتواند به اقتضا زبان خودش در حوزه تبلیغ دین قرار دهد.
همچنین وقتی ما میگوییم برای تبلیغ فراتر از مذهبی چه باید کرد چند کار اساسی لازم است. نخست، ادبیات تبلیغ میان غیر مذهبیها باید به گونهای باشد که جذابت و تأثیرگذاری لازم را در میان آنها داشته باشد. مانند ادبیاتی که مقام معظم رهبری در دو نامه خود به جوانان غربی و آمریکایی استفاده کردند و در ادبیاتی حکیمانه، پیامبرانه، دلسوزانه، مهربانانه و صمیمی پیام خود را بیان کردند در حالی که به صورت طبیعی مخاطبان پیامشان با ایشان همسو و همفکر نبودند.
دوم، پیام خود را باید به زبان مخاطب به او برسانیم به همین دلیل باید در زبانهای مختلف مبلغانی برای تبلیغ داشته باشیم. همچنین باید پیام خود را با زبانهای پرجمعیت و پر مخاطب طراحی و عرضه کنیم. سوم، چگونگی روش رساندن پیام است. برای نمونه روشهای تبلیغ در غرب با روشهای تبلیغ در کشور ما متفاوت است. ما از روشهایی که بتواند تأثیرگذار لازم را افزایش دهد باید بهره گرفته و حداکثر استفاده کنیم.
چهارم، از قالبهای خوب برای رساندن پیام خود استفاده کنیم که در این زمینه باید آسیب شناسی، مخاطب شناسی، نیازشناسی و... داشته باشیم و اگر میگوییم پیام دین آب حیات است بدین معنا نیست که برای همه از این آب به یک مقدار بدهیم بلکه ممکن است برخی نیاز به آب کمی داشته باشند و برخی دیگر نیاز به آب بیشتری داشته باشند.
افزودن دیدگاه جدید