آیت‎الله جوادی آملی:

ربا و گران‎فروشی طاغوت اقتصادی است

تاریخ انتشار:
ربا طاغوت اقتصادی است، کم‎فروشی و گران‎فروشی طاغوت اقتصادی است، فرمود ما میزان فرستادیم تا گرفتار طاغوت نشوید، طاغوت که تنها طاغوت سیاسی نیست.
آیت الله جوادی آملی

به گزارش بلاغ به نقل از رسا، حضرت آیت‎الله عبدالله جوادی آملی، امروز در درس تفسیر خود در مسجد اعظم در تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه الرحمن، گفت: انسان از این بهتر ممکن نیست و اگر موجودی از این بهتر باشد، فرشته می‎شود و خداوند فرشتگان فراوانی دارد، اگر بهتر از این ممکن بود و خداوند خلق نکرده بود یا به‎دلیل جهل یا به‎دلیل بخل یا به‎دلیل عجز است، این سه گزاره محال است، پس باید گفت خداوند بهترین جهان را آفریده است، از این زیباتر دیگر ممکن نیست، اگر بخواهد موجودی انسان باشد باید آزاد باشد، اگر یک‎طرفه باشد او دیگر انسان نیست، انسان باید آزاد باشد که خود راه را انتخاب کند وگرنه یا جماد یا فرشته می‎شد، خورشید و ماه و آفتاب بهتر از این ممکن نیست، موجودی که نظمش دقیق و ریاضی باشد و حرکتش هم برای این باشد که جهان را تأمین کند.
وی افزود: خداوند ناقص خلق نکرده و او کامل آفرید، اما این شیء اگر متحرک است باید حرکت کند و کمال را کسب کند، نه اینکه انسان را در زادروزش به اکمل وجه خلق کرده باشد،  هر موجودی را به‎بهترین وجه خلق کرد، همه شرایط را به یک موجود داد، به یک حیوان قدرت شکار داد و به حیوان دیگر قدرت دفاع‎کردن و فرارکردن داد، هر چیزی هرچه خواست خداوند به او داد، انسان آزادی می‎خواست و خداوند به او بخشید، هیچ نعمتی بالاتر از آزادی نیست، فرمود هیچ اجباری در دین نیست اما از بین دو راه یکی بهشت و دیگری جهنم است، هر دو راه در اختیار انسان است.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به اینکه هیچ موجودی در عالم گناه نمی‎کند مگر انسان، خاطرنشان ساخت: هیچ سنگ و خاشاکی گناه نمی‎کند، ما به زمین گفتیم و به آسمان گفتیم که تابع فرمان ما باشید، گفتند می‎خواهیم و این کار را با میل و رغبت انجام می‎دهیم، هیچ موجودی در عالم گناه نمی‎کند مگر انسان، اگر انسانی بیراهه رفته است زمینی که او در آن حرکت می‎کند او را لعن می‎کند و ابری که بر او سایه می‎اندازد او را لعن می‎کند، اگر به زمین دستور داد که قارون را فروببر می‎گوید چشم و اگر بگوید که دریا خشک شود می‎گوید چشم! چه کسی نگفته چشم در عالم، به ماه می‎گوید شکافته شو، می‎گوید چشم، چه چیزی در عالم هست که اطاعتش از خداوند با میل و رغبت نباشد، خداوند آنچه که خلق کرده رها نکرده است و آنان هم خدا را رها نکرده‎اند.
وی ادامه داد: گرچه هر فیضی که هست از خداوند است، مرگ و زندگی هم به‎ دست اوست، هیچ‎کسی حیات‎آفرین نیست، ممکن است به‎حسب ظاهر کسی خیال بکند فلان دارو اثربخش بود و فلان بیمار را فلان طبیب شفا داد، فرمود همان‎طور که آسمان و زمین را خلق کرد، مرگ و زندگی را هم او خلق کرد، مبادا شما خیال بکنید حیات گیاهان به‎دست شماست، شما که کشاورز هستید کار شما کشاورزی نیست، بلکه کار ما کشاورزی است، کار شما انبارداری و نقل‎وانتقال بذرها از انبار به زمین است، شما یک گونی گندم را از انبار بیرون می‎آورید و آن را به دل خاک می‎سپارید، زارع ما هستیم، شما اهل حرث هستید، شما «حارث» هستید، آن‎که فرمان می‎دهد و این حبۀ مرده را زنده می‎کند و آن را جان می‎دهد خداوند است، شما بذرها را پاشیدید و از بقیه‎اش خبر ندارید، حیات و مرگ به‎دست خداوند است، نجم و شجر او را سجده می‎کند، موجودات دیگر او را سجده می‎کنند چون خداوند آنان را زنده کرد، «وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ ﴿۶﴾» مرگشان هم به‎دست اوست.
حضرت آیت‎الله جوادی آملی با تأکید بر اینکه مرگ هم به معنی عدم نیست، ابراز کرد: مرگ یک هجرت است، مرگ عبارت است از منتقل‎شدن از عالمی به عالم دیگر، یک حیات جدیدی است، شما در روایات برزخ این را ملاحظه می‎فرمایید که می‎گوید اگر فردی مؤمن باشد به دیار مؤمنان می‎رود و دوستان قبلی او به او خیرمقدم می‎گویند و از حال رفقای دیگر هم می‎پرسند، انسان مرگ را می‎میراند و ماییم که مرگ را می‎میرانیم، هر روز اگر این آیه مطرح شود جا دارد، «کل نفس ذائقه الموت» ما ذائق هستیم و مرگ را می‎چشیم و هضم می‎کنیم، هر ذائقی مذوق را هضم می‎کند، شما الان یک لیوان آب و شربت اگر میل کردید، آن آب و شربت را هضم می‎کنید، مرگ زیر پای انسان است، مرگ تیر نیست و در برابر انسان نیست، شما روی این پل پا می‎گذارید و از آن عبور می‎کنید، شما روی این پل پا می‎گذارید و از آن عبور می‎کنید، عدمی در عالم نیست و ما برای ابد هستیم.
وی با قرائت آیات «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾»، اظهار کرد: جریان میزان برابر با عدل و نظم را ذکر می‎کند، می‎فرماید حرف می‎خواهید بزنید باید مواظب زبانتان باشید، این نحو و صرف و ادبیات را برای این گذاشته‎اند که هر جور حرف نزنید، منطق را گذاشته‎اند که هر طور که خواستید، فکر نکنید و گرفتار مغالطه نشوید و اندیشه‎ها را با آن بسنجید، اقتصاد اگر هست طاغوت اقتصادی و ربا نباشد، این ربا طاغوت اقتصادی است، کم‎فروشی و گران‎فروشی طاغوت اقتصادی است، فرمود ما میزان فرستادیم تا گرفتار طاغوت نشوید، طاغوت که تنها طاغوت سیاسی نیست، این طاغوت اقتصادی را در کنار نظم عالم ذکر می‎کند، هم جهان‎داری را و هم جهان‎آرایی را و هم جهان‎بانی و هم جهان‎دانی را در کنار هم ذکر می‎کند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.