یادداشت تبلیغی؛

آداب دعا در سیرۀ اهل بیت(علیهم السّلام)

تاریخ انتشار:
شناخت آداب دعا و رعایت آن، یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار در موضوع دعاست که بی‌توجهی به آن، چه بسا سبب محرومیت از استجابت دعا و دیگر برکات این عبادت ارزشمند می‌گردد. بسیاری از بندگان خدا نمی‌دانند چگونه با آفریدگار خویش نجواکنند و حاجاتشان را از او بخواهند.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|  ره توشه ماه رمضان۱۳۹۸، عبادت در سبک زندگی اسلامی، قسمت دوم.

کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

آداب دعا در سیرۀ اهل بیت(علیهم السّلام)

اشاره
شناخت آداب دعا و رعایت آن، یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار در موضوع دعاست که بی‌توجهی به آن، چه بسا سبب محرومیت از استجابت دعا و دیگر برکات این عبادت ارزشمند می‌گردد. بسیاری از بندگان خدا نمی‌دانند چگونه با آفریدگار خویش نجوا کنند و حاجاتشان را از او بخواهند. گاه با یأس و نا امیدی دعا می‌کنند و گویی ـ پناه بر خدا ـ خدایی کوچک و ناتوان را می‌خوانند. گاه طوطی‌وار دعا می‌کنند و دل و زبانشان با یکدیگر هم‌صدا نیست و گویی خدای غایب را می‌خوانند. بسیاری از آنان توجه ندارند که از خدای بزرگ، بهترین‌ها را بخواهند و نگاه‌هایشان فروهشته به دنیا نباشد، هم‌چون کودکی که اندیشه‌ای جز بازی و سرگرمی و خوشگذرانی ندارد. 

مدرسه ادعیه اهل‌بیت(علیهم السّلام) آن‌چنان کامل و جامع است که در قالب دعا، آداب آن را نیز آموزش می‌دهد. البته آداب دعا فراوان است و مواردی هم‌چون تضرع، ابتهال و گریه در هنگام دعا و انتخاب بهترین زمان‌ها، مکان‌ها و حالت‌ها برای دعا را نیز شامل می‌شود؛ ولی در این مقاله مختصر تنها به برخی محورهای این مدرسه انسان‌ساز اشاره می‌کنیم و پیش از آن کمی درباره ضرورت رعایت آداب دعا سخن می‌گوییم.

ضرورت رعایت آداب دعا
در ادبیات آیینی ما، گاه مضامینی به چشم می‌خورد که برخی با تمسک به آن، به غفلت از آداب دعا دامن می‌زنند. داستان معروف حضرت موسی(علیه السّلام) و شبان در مثنوی معنوی، نمونه‌ای از آنهاست که در آنجا می‌گوید: وقتی موسی(علیه السّلام) شبان را به خاطر نحوه مناجاتش با خدا ملامت کرد، از جانب پروردگار وحی آمد که چرا بنده ما را از ما جدا کردی؟! هر کسی سیرتی و اصطلاحی دارد که با آن ما را می‌خواند. بر این اساس حضرت موسی(علیه السّلام) به سوی آن چوپان بازگشت و به او گفت: 
هیچ آدابی و ترتیبی مجو    هرچه می‌خواهد دل تنگت، بگو 

ممکن است برخی با پذیرش این قطعه ادبی یا امثال آن، تصور کنند که نیازی به آداب دعا نیست و زیبایی دعا در بی‌آدابی آن است. ولی در این‌باره دو نکته به نظر می‌رسد:

 اولاً این‌چنین نیست که هر آنچه در ادبیات آیینی ما وارد شده، مستند به آیات و روایات و نقل‌های تاریخی معتبر باشد؛ بلکه در میان آنها حکایت‌های ضعیف و مضامین نادرست نیز به چشم می‌خورد. در مقابل این حکایت، ده‌ها آیه و روایت معتبر وجود دارد که آداب و شرایط استجابت دعا را بیان، و بر رعایت آنها تأکید می‌کند تا جایی که عدم استجابت یا تأخیر در استجابت برخی دعاها را به سبب بی‌توجهی به آداب دعا می‌داند. برای مثال شخصی خدمت امام صادق(علیه السّلام) آمد و عرضه داشت این آیه را طلب می‌کنم، ولی آن را نمی‌یابم: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»: «بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم».  دعا می‌کنم، ولی اجابتی نمی‌بینم. امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «آیا تصور می‌کنی خدا خلف وعده کرده است؟» گفت: خیر. فرمود: «پس مشکل از کجاست؟» گفت: نمی‌دانم. فرمود: «ولی من تو را [از سرّ مشکل] آگاه می‌کنم». پس فرمود: «کسی که اوامر خداوند عز و جل را اطاعت کند، سپس او را از جهت دعا بخواند، اجابتش می‌کند». آن مرد پرسید: جهت دعا چیست؟ فرمود: «با حمد خدا و ذکر نعمت‌هایش بر تو آغاز می‌کنی، سپس او را شکر می‌کنی؛ پس بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) صلوات می‌فرستی. سپس گناهانت را یادآوری می‌کنی و به آنها اعتراف می‌کنی، سپس از آن به درگاه خدا استغفار می‌کنی. جهت دعا این است». 

ثانیاً برخی از مضامین ادبی، دو پهلو و به‌گونه‌ای است که قابلیت دو نوع تفسیر روا و ناروا را دارد؛ برای مثال شعر معروف سعدی که: «عبادت به جز خدمت خلق نیست»، اگر این‌چنین تفسیر شود که خدمت به خلق، از بهترین عبادت‌هاست؛ درست و مطابق با آموزه‌های فراوان دینی است. ولی اگر کسی با استناد به این قطعه ادبی، نماز و روزه‌اش را ترک کند و بگوید: من به جای آن، به خلق خدمت می‌کنم، قطعاً این تفسیر ناروا و بر خلاف مقصود شاعر است. شعر مولوی را نیز که خود از اهل سلوک و عرفان بوده است، باید از این قبیل دانست و آن را به معنای مخالفت با آداب دعا ندانست؛ بلکه برای مثال این‌چنین تفسیر کرد که هدف شاعر، بیان نقش اخلاص و صفای باطن در نزدیکی به خداوند متعال و استجابت دعاست و اینکه نقش الفاظ در دعا و مناجات، تنها ابزار و وسیله برای بیان خواسته‌های حقیقی انسان است که در دل دارد. هم‌چنانکه در دنیای امروز نیز کم نیستند کسانی که حتی سواد خواندن و نوشتن هم ندارند، ولی دل‌هایشان آن‌چنان پاک و باصفاست که با زبان ساده خودشان، خالصانه دعا می‌کنند و حاجت‌هایشان را هم می‌گیرند. این به معنای آن نیست که همه باید این‌چنین باشند و به آداب دعا بی‌اعتنا باشند؛ بلکه روشن است که از عالم انتظاری می‌رود که از عامی نمی‌رود.

رعایت آداب دعا، به معنای استجابت حتمی و سریع آن نیست و شاید حتی با رعایت آداب دعا نیز برخی دعاها به اجابت نرسد یا حداقل زود مستجاب نشود؛ چون استجابت دعا به دست خداست و خداوند به حال بندگانش از خود آنان آگاه‌تر است. از همین ‌رو به حسب مصالحی، برخی حاجت‌های بندگان را دیرتر می‌دهد یا برخی از آنها را نمی‌دهد و به جای آن در دنیا و آخرت بهتر از آن را به آنان می‌دهد. 
با این توضیح به بیان سه محور آموزنده از آداب دعا در مدرسه ادعیه اهل‌بیت(علیهم السّلام) می‌پردازیم.

محور اول: ثنا و صلوات پیش از دعا
یکی از آداب دعا، آغاز کردن آن با ثنای پروردگار و صلوات بر رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش است. با این شیوه، دعا به هدف استجابت نزدیک‌تر می‌شود. امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «هنگامی که یکی از شما می‌خواهد چیزی از حوائج دنیا و آخرت را از پروردگارش درخواست کند، مبادا جز با ثنای خداوند عز و جل و مدح او و صلوات بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) آغاز کند، آن‌گاه حوائجش را از خدا بخواهد». 

در روایت دیگری از آن حضرت چنین آمده است:
«هم‌چنانکه وقتی کسی از پادشاهی حاجتش را می‌خواهد، در حد توان بهترین کلمات را برایش آماده می‌سازد؛ پس در هنگام طلب حاجت، خداوند عزیز جبار را تمجید و مدح و ثنا کنید... مردی وارد مسجد شد و دو رکعت نماز خواند و از خداوند عز و جل [حاجتی را] درخواست کرد. رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: بنده، پروردگارش را به شتاب انداخت [یعنی در طلب حاجت خود شتاب کرد]. دیگری آمد دو رکعت نماز خواند، سپس خدا را ثنا کرد و بر پیامبر و آلش درود فرستاد. رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: سَلْ تُعْطَ:  درخواست کن که به تو داده می‌شود».

در روایت دیگری از امام صادق(علیه السّلام) دعایی که ابتدای آن حمد کردن و تمجید خدا نباشد، ابتر یعنی ناتمام و نافرجام خوانده شده است‌. 
توصیه قرآن کریم این است که خداوند را با نیکوترین اسمایش بخوانید: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها».  بهترین نام‌های خدا که با آنها خوانده می‌شود، در درجه اول لفظ جلالة «الله» و بعد از آن نام مبارک «ربّ» است. از این ‌رو از امام صادق(علیه السّلام) روایت شده است که اگر کسی ده بار بگوید: یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ،‏ یا ده بار بگوید: یَا رَبِّ یَا رَبِّ، به او گفته می‌شود: «لَبَّيْكَ مَا حَاجَتُكَ»: «اجابت باد تو را حاجتت چیست؟».  فرازهای آغازین دعای کمیل نیز با ثنای پروردگار آغاز می‌شود:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ‏ الَّتِي‏ وَسِعَتْ‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ»: «بارالها! از تو درخواست می‌کنم به رحمتت که هر چیزی را فرا گرفته است»،
«وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ‏ءٍ»: «و به قُوّتت که با آن بر هر چیزی غالب شدی»،
«وَ خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كُلُّ شَيْ‏ءٍ»: «و هر چیزی در برابرش فروتنی کرد و هر چیزی در برابرش خوار شد».
به همین منوال خدا را به جبروت، عزت، عظمت، سلطنت، وجه، اسماء و علم و نور وجهش قسم می‌دهد تا آنجا که او را این‌چنین ندا می‌کند: «يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الآخِرِينَ». سپس حاجت‌های خود را به ترتیب از خدا می‌خواهد که با طلب آمرزش انواع گناهان آغاز می‌شود.  این اسلوب دعا، شیوه استغفار و طلب حاجت از خدا را نیز به ما می‌آموزد.
تأثیر صلوات در استجابت دعا نیز علل متعددی دارد، هم‌چون توسل به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش که از اسباب استجابت دعاست. افزون بر آن، صلوات دعایی است که به گفته برخی بزرگان، همواره مستجاب است و چون به دعاهای دیگر ضمیمه شود، به استجابت آنها کمک می‌کند.
بیرون ز عدد بگو و بی‌حدّ صلوات     بر آل محمد و محمد صلوات

ز آنجا که دعایِ استجابت شده است      بر جمله اذکار سرآمد صلوات

********
بر روی زمین و آسمان‌ها و کرات     در بین مناجات و تمام کلمات

زیباتر از این دعا ندیده است کسی     بر خاتم انبیا محمد، صلوات

امام صادق(علیه السّلام) فرمود:‌ «لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»:  «دعا پیوسته در حجاب است تا اینکه بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده شود». در روایت دیگر از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز چنین آمده است: «لَا تَجْعَلُونِي كَقَدَحِ الرَّاكِبِ فَإِنَّ الرَّاكِبَ يَمْلَأُ قَدَحَهُ فَيَشْرَبُهُ إِذَا شَاءَ اجْعَلُونِي فِي أَوَّلِ الدُّعَاءِ وَ فِي آخِرِهِ وَ فِي وَسَطِهِ»: «مرا مانند قَدَح (ظرف آبخوریِ) سوارکار قرار ندهید که قدَحش را پُر می‌کند و هر گاه دلش خواست آب می‌نوشد [یعنی آب ‌نوشیدنش زمان معینی ندارد]؛ بلکه مرا در اول و وسط و آخر دعا بگذارید». 

در صحیفه سجادیه، زبور آل‌محمد، حدود 190 بار صلوات بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و خاندانش در ابتدا و وسط و پایان دعاهای امام زین‌العابدین(علیه السّلام) آمده است؛ بدین معنا که اهل‌بیت نیز برای گرفتن حاجت‌هایشان به مقام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و پدران خود متوسل می‌شده‌اند. هم‌چنانکه ابوعبیده حَذّا دعایی را از امام باقر(علیه السّلام) نقل می‌کند که در حال سجده خوانده است. این دعا چهار بخش دارد و در ابتدای هر بخش و پیش از هر حاجت، آن حضرت به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) متوسل می‌شود و می‌گوید: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ»: «به حق حبیبت محمد از تو می‌خواهم». در پایان آن نیز بر آن حضرت و خاندان پاکش درود می‌فرستد.  
اگر در ابتدای بعضی از دعاها صلوات نیامده است، به سبب بی‌توجهی به این اصل و تأثیر صلوات در استجابت دعا نیست؛ بلکه ظاهراً به دلیل این است که ذکر صلوات را به خود دعاکننده واگذار کرده و آن را مفروض گرفته‌اند.

محور دوم: اصرار در دعا
تصور و توقع بسیاری از ما نسبت به دعا، این است که با یکی دو بار دعا کردن باید حاجت خود را بگیریم؛ و گرنه خسته و نا امید می‌شویم و دست از دعا بر می‌داریم. در حالی ‌که در مدرسه ادعیه اهل‌بیت(علیهم السّلام)، یکی از آداب دعا، پافشاری بر آن و ترک شتابزدگی در گرفتن حاجات خود است. امام صادق(علیه السّلام) در این‌باره فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا دَعَا لَمْ يَزَلِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي حَاجَتِهِ مَا لَمْ يَسْتَعْجِلْ»:  «بنده هنگامی که دعا می‌کند، خداوند تبارک و تعالی پیوسته در [رفع] حاجت اوست تا زمانی که شتاب نکند». هم‌چنین امام باقر(علیه السّلام) فرمود:‏ «وَ اللَّهِ لَا يُلِحُّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي حَاجَتِهِ إِلَّا قَضَاهَا لَهُ»:  «به خدا سوگند! بنده مؤمنی بر خداوند عز و جل در حاجتش پافشاری نمی‌کند، جز اینکه برایش بر می‌آورَد».
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید      یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید 

اصرار در دعا، نوعی استقامت در مسیر رسیدن به هدف و از عوامل موفقیت و کامیابی است. طبیعی است وقتی انسان خواسته مهم و هدف والایی داشته باشد، باید برای رسیدن به آن تلاش کند و در این راه زودرنج و عجول نباشد؛ هم‌چنانکه گفته‌اند: «عاقبت جوینده، یابنده بود». امیرالمؤمنین(علیه السّلام) فرمود: «مَنِ اسْتَدَامَ قَرْعَ الْبَابِ وَ لَجَّ وَلَجَ»‏:  «کسی که پیوسته در [رحمت حق] را بکوبد و جدّیت و پافشاری کند، داخل شود». مولوی این مضمون آسمانی را با زبان شعر این‌چنین بیان کرده است:
گفت پیغمبر که چون کوبی دری     عاقبت زان در برون آید سَری

چون نشینی بر سر کوی کسی    عاقبت بینی تو هم روی کسی

چون ز چاهی می‌کَنی هر روز خاک    عاقبت اندر رسی در آب پاک 

امام سجاد(علیه السّلام) در بخشی از دعای روز عید فطر و روزهای جمعه، این‌چنین با خداوند نجوا می‌کرده است: «يَا مَنْ لَا يُخَيِّبُ‏ الْمُلِحِّينَ‏ عَلَيْهِ»:  «ای کسی که اصرار کنندگان بر خود را نا امید نمی‌کند». امیرالمؤمنین(علیه السّلام) نیز در مناجات شعبانیه، این‌چنین عرضه می‌دارد: «إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ‏ تَرُدُّنِي‏ فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ»:  «معبودا! گمان من به تو این نیست که مرا رد کنی، در حاجتی که عمرم را در راه طلبش از تو صرف کردم».

ثل معروف «گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب‌خانه چیست» در فرهنگ عمومی نیز به نقش اصرار بر دعا در استجابت آن اشاره دارد. در دعای ابوحمزه ثمالی ـ ویژه سحرهای ماه مبارک رمضان ـ امام زین‌العابدین(علیه السّلام) به درگاه خدا چنین عرضه می‌دارد:
«فَوَ عِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي لَوْ نَهَرْتَنِي‏ مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ وَ لَا كَفَفْتُ‏ عَنْ تَمَلُّقِكَ لِمَا انْتَهَى إِلَيَّ مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ»:  «سرورم! به عزتت سوگند! به سبب جود و کرمی که از تو سراغ دارم، اگر مرا از خودت برانی؛ از درگاهت جدا نمی‌شوم و از مدحت دست نمی‌کشم».

هر چه پافشاری در گدایی و حاجت‌خواهی از بندگان خدا نازیبا و نارواست، اصرار به درگاه خداوند روا و زیبنده بنده است؛ هم‌چنانکه گاهی اصرار فرزندان بر خواسته‌هایشان نزد پدر و مادر زیبا و خوشایند و نزد بیگانگان زشت و ناروا و ناخوشایند است. امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «خداوند پافشاری ‌کردن مردم را در درخواست‌ها از یکدیگر ناخوش دارد و آن را برای خودش دوست می‌دارد. خداوند عز و جل دوست دارد که از او درخواست شود و آنچه نزدش هست، طلب شود».  راز تکرار پی‌درپی یک مضمون با عبارات مختلف در یک فقره یا فقرات متعدد از دعاهای اهل‌بیت(علیهم السّلام) مثل صحیفة سجادیه و جاهای دیگر نیز در همین نکته نهفته است.  

مولوی لزوم اصرار در دعا و سرّ تأخیر در استجابت دعای مؤمن را با بیان یک تشبیه زیبا، این‌چنین به رشته نظم درآورده است:
ای بسا مُخلِص که نالد در دعا     تا رَوَد دود خلوصش بر سَما

پس ملایک با خدا نالند زار     کِایْ مُجیب هر دعا وی مُستَجار

بندة مؤمن تضرع می‌کند        او نمی‌داند  بجز تو مُستنَد

حق بفرماید نه از خواریِّ اوست      عین تاخیر عطا، یاریِّ اوست

حاجت آوردَش ز غفلت سوی من       آن کشیدش مو کِشان در کوی من

گر برآرم حاجتش، او وا روَد         هم در آن بازیچه مستغرق شود

خوش همی‌آید مرا آواز او           وآن خدایا گفتن و آن راز او

طوطیان و بلبلان را از پسند         از خوش‌آوازی قفس دَر می‌کنند

زاغ را و چُغد را اندر قَفَص      کی کنند؛ این خود نیامد در قِصَص 

سوره مبارکه حمد که در همه نمازها خوانده می‌شود، با نام خداوند و حمد و ثنای او آغاز می‌شود و با دعا برای هدایت خود و دیگران به صراط مستقیم پایان می‌یابد. تکرار این سوره در همه نمازهای واجب و مستحب و در سر تا سر عمر، یکی از مصادیق اصرار بر دعاست که بهره آن نصیب نمازگزاران حقیقی می‌شود.

محور سوم: خواستن بهترین حاجت‌ها از خدا
یکی از فواید ادعیه اهل‌بیت(علیهم السّلام) آن است که به ما می‌آموزد در دعاهایمان، بهترین حاجت‌ها را از خداوند بخواهیم. بیشتر مردم بر طبق سطح پایین دانش و بینش خود، فقط دنیانگر و دنیاگرا هستند و در دعاهایشان هم جز آن را از خدا نمی‌خواهند. این قشر از مردم قشری‌نگر، در دعاهایشان فقط سلامتی، ثروت، مقام و موقعیت‌های دنیایی را می‌طلبند. هر چند خواسته‌های دنیایی نیز در جای خود هستند، اما دعاهای اهل‌بیت(علیهم السّلام) افق دید انسان را عوض می‌کند و به او می‌آموزد که در دعاهایش عاقبت‌ بخیری، نجات از آتش دوزخ و سعادت، کسب دانش و بینش، کسب مکارم اخلاق و ارتباط پیوسته با خدا را در اولویت قرار دهد. برای مثال امیرالمؤمنین(علیه السّلام) در دعای کمیل از خدای خود، چنین درخواست می‌کند:

«أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ أَعْظَمِ صِفَاتِكَ وَ أَسْمَائِكَ»‏: «از تو می‌خواهم به حَقّت و مقام قدست و بزرگ‌ترین صفات و اسمایت»،
«أَنْ تَجْعَلَ أَوْقَاتِي مِنَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً وَ أَعْمَالِي عِنْدَكَ مَقْبُولَةً»: «که اوقات شب و روزم را با یادت آباد کنی و در خدمتت پیوسته گردانی و اعمالم را نزدت پذیرفته قرار دهی»؛
«حَتَّى تَكُونَ أَعْمَالِي وَ أَوْرَادِي (إِرَادَتِي) كُلُّهَا وِرْداً وَاحِداً وَ حَالِي فِي خِدْمَتِكَ سَرْمَداً»: «تا همه اعمال و اورادم یک ذکر و حالم پیوسته در خدمت تو باشد».

و باز در ادامه می‌گوید:
«قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ جَوَارِحِي»: «اعضای بدنم را بر خدمتت نیرو بخش»،
«وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحِي‏»: «و ارکان دلم را بر عزم [تصمیم بندگی‌ات] ببند».
این فرازها نشان می‌دهد که ائمه(علیهم السّلام) در حاجت‌های معنوی، به اندک قناعت نمی‌کردند و همیشه بهترین چیزها را از خدا می‌خواستند. 

یکی از دعاهای جامع که در مواضع متعدد، از جمله قنوت نماز عید قربان و نماز عید فطر (و بعد از یک ماه بندگی) و در ادعیه بامداد و شامگاه وارد شده، این دعاست:
«اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ‏ فِيهِ‏ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَخْرِجْنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ»: «خدایا مرا داخل کن در هر خیری که محمد و آل محمد را در آن داخل کرده‌ای و مرا خارج کن از هر بدی که محمد و آل محمد را از آن خارج کرده‌ای».

با این عبارت کوتاه، هم محبت و ارادت خود را به ساحت مقدس پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش نشان می‌دهیم و هم رسیدن به همه خوبی‌های دنیا و آخرت و دوری از همه بدی‌های دنیا و آخرت را از خدا می‌خواهیم؛ حتی اگر نسبت به برخی از آنها هم شناخت نداشته باشیم.

اینها نمونه‌هایی اندک و کوتاه از آداب دعا در مدرسه ادعیه اهل‌بیت(علیهم السّلام) بود که با گذر در این گلشن بندگی، صدها نمونه دیگر از این دست نیز می‌توان یافت.
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.