چرایی انتخاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به پیامبری

تاریخ انتشار:
چرا خداوند شخصی به نام حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) را پیامبر انتخاب کرده و دیگر انسان ها را انتخاب ننموده است؟
پیامبر اکرم، حضرت محمد صلوات الله علیه، پیام خدا، رسول خدا، پیامبر اعظم، رسول الله

چرایی انتخاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به پیامبری

گر چه این سؤال نیازمند بحث مبسوط است و از دیدگاه های مختلف کلامی، فلسفی، عرفانی وقرآنی قابل طرح و تحلیل است. امّا بدلیل رعایت اختصار بطور خلاصه به مطالبی اشاره می ‌شود:

اولاً، به نظر می ‌رسد که درباره سؤال یاد شده، کاملتر پاسخ را خداوند در قرآن کریم داده، آنجا که فرموده است: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ ... خدا بهتر مى‏ داند رسالتش را كجا قرار دهد... .[1] در این آیه بدین نکته اشاره شده که خداوند می ‌داند چه کسی شایستگی نبوت و لیاقت رسالت الهی را دارد. برای نزدیک شدن مطلب به ذهن بنا چار مسأله را در قالب مثال باید مطرح نمود، گر چه فاصله این مثال با ممثل از زمین تا آسمان است، همان طوری که هر شاگرد لیاقت دریافت معدل 20 را ندارد، و هر کس سزاوار نشستن بر کرسی استادی در دانشگاه را پیدا نمی ‌کند، و هر ورزشکاری شایسته دریافت مدال طلا و جام زرین مسابقه را ندارد، و باید در هر کدام از مثال‌ های یاد شده شرایط، امتیاز و لیاقت آن را احراز کند تا بتواند به جای بزرگان تکیه بزند و به گفته حافظ شیرازی: تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف تا که اسباب بزرگی همه آماده شود از دقت در همین مثال ‌ها معلوم خواهد شد که چه کسی می ‌تواند به مقام نبوت و رسالت برسد: گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ور نه هر سنگ و کلوخ لؤلؤ و مرجان نشود؛

ثانیاً، اگر پاسخ یاد شده با این تقریر بیان شود شاید گویاتر باشد: همان طوری که هر لامپ به اندازه ظرفیت خود می ‌تواند جریان الکتریسیته دریافت کند و اگر از اندازه ظرفیت او بیشتر بشود لامپ منفجر می ‌گردد. جان و روان آدمیان نیز چنین است و هر کسی به اندازه ظرفیت وجودی خود می‌ تواند فیض الهی را دریافت کند، لذا انبیا بدلیل استعداد وجودی و ظرفیت هستی خود می ‌تواند هدایت، رحمت، نبوت، رسالت و کلام خدا را بدون واسطه یا به واسطه جبرئیل از خداوند دریافت کند.‌ امّا سایر افراد بشر بطور غیر مستقیم و به واسطه پیامبران الهی حکم خدا را دریافت می ‌کنند و هرگز توان و ظرفیت آن را ندارند که بطور مستقیم در معرض تابش نور وحی و تجلی کلام الهی قرار گیرد. به همین جهت است که هر کسی به اندازه توان و ظرفیت خود کمال دریافت می ‌کند.

بیان یاد شده نباید موجب این توهم شود که چرا خداوند به همه کس ظرفیت و لیاقت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) شدن را نداده است.

زیرا اولاً، در نظام آفرینش هرگز جا برای تبعیض نیست، آن چه وجود دارد تفاوت است؛

ثانیاً، هر موجود مظهر یک اسم از اسمای الهی است، و پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) مظهر اسم اعظم الهی است اسم الله است و آن همه اسما و صفات دیگر را در خود جمع کرده است. پس کسی که مظهر اسم جامع همه اسماء است، سزاوار است که پیامبر خاتم (صلّی الله علیه و آله) باشد؛[2]

ثالثاً، در بعضی از روایات آمده است: «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَوَاتُ وَ الْأَرْضُ». نظام هستی بر اساس عدالت استوار است.[3] بنابراین در تمام شئون نظام آفرینش عدل برقرار است، لذا خداوند سبحان نیز مقام نبوت را به افرادی می ‌دهد که سزاوار آن است و اگر به هر کسی بدهد خلاف عدل خواهد بود.

رابعاً، طبق دیدگاه عرفا هر کسی بر اساس اقتضا و ظرفیت عینی ثابت شان که همان صور علمیه آنان است وجود پیدا می ‌کند به عنوان مثال حرف «دال» باید به کمر خمیده باشد و کسی حق ندارد بگوید چرا همانند «الف» راست قامت نیست. زیرا اگر مثل الف راست قامت خلق می ‌شد دیگر او «دال» نبود. بلکه الف بود.

خامسا، خداوند وجود اشیا را به آنان می‌ دهد، ظرفیت و حد وجودی‌ شان لازمه همان وجود آنان است که به صورت جعل مستقل انجام نمی ‌شود. بلکه به اصطلاح فلاسفه، ذاتی آنان است و هر موجود حد وجودی خاصی دارد. برهان مسأله آن است که مسئولیت الهی و اجتماعی هر کس به اندازه معرفت و روحیه اجتماعی و توان فکری و علمی اوست. اگر قرار باشد هر مسئولیتی به هر کسی داده شود، نظام عالم بر هم خواهد خورد و این خلاف حکمت الهی است. پس چون مسئولیت‌ ها برابر معرفت‌ ها تقسیم شده است، اگر انسان بتواند به خوبی از عهده وظایفی که فعلاً بدان‌ ها موظف و مکلف هستند برآید، آن گاه معلوم خواهد شد که توان و استعدادهای وجودی وی چه اندازه و شایسته کدام سمت بوده است. از آن چه گفته شد معلوم گردید که اگر چه انبیای الهی همه از جنس بشراند لذا در قرآن از قول پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) آمده: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ؛ بگو من هم مثل شما بشرى هستم... .[4] امّا آنها ظرفیت و لیاقت و شایستگی ‌های خاصی داشته ‌اند که هر کس به آن مقامات نمی ‌رسند.

 

پی نوشت:

[1] . سوره انعام، آیه 124.

[2] . امام خمینی، روح الله؛ مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، با مقدمه سید جلال آشتیانی، ص 89.

[3] . قمي مشهدي، محمد بن محمدرضا؛ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب‏، ج‏12، ص561؛ مطهری، مرتضی؛ عدل الهی، ص 60.

[4] . سوره کهف، آیه 110.

 

منابع:

1. قرآن

2. امام خمینی، روح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، با مقدمه سید جلال آشتیانی، قم: نشر مؤسسه آثار امام، 1372 ش.

3. مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم: نشر صدرا، چاپ دهم، 1357 ش.

4. قمي مشهدي، محمد بن محمدرضا، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب‏، محقق / مصحح: درگاهى، حسين‏، تهران: ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، سازمان چاپ و انتشارات‏، چاپ اول‏، 1368 ش‏.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. علامه طباطبايي، سیدمحمدحسین، مباحثي در وحي و قرآن، نشر بنياد علوم اسلامي، چ 1، 1361 ش.

2. جوادي آملي، عبدالله، مبدأ و معاد، مقاله 9، تهران، نشر الزهرا، چ 3، 1372 ش.

3. مصباح يزدي، محمد تقي، اصول عقايد، ج 2، (رهنما شناسي)، نشر مديريت حوزه علميه قم، چ 1، 1372 ش.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.